📝بودجه 99 پل صراط است
✍️ محسن جلالپور- عضو شورای سیاستگذاری هفته نامه #تجارت_فردا
بعد از انقلاب در بدترین شرایط سیاسی و بینالمللی که با وقوع جنگ تحمیلی و آغاز تحریمهای آمریکا همراه بود(1359) ما توانستیم روزی 911 هزار بشکه نفت بفروشیم، در حال حاضر اما با کمترین میزان فروش نفت در 50 سال گذشته مواجهیم. در این شرایط بسیار دشوار،از بودجه چه انتظاری داریم که قادر به انجامش باشد؟
بنا به تعاریف؛ بودجه دو ماموریت اصلی دارد:
🔹 اولین ماموریت بودجه تحرکبخشی به اقتصاد است که در این زمینه هم دو کارکرد برای بودجه تعریف شده است؛ اول کمک به افزایش رشد اقتصادی و دوم برقراری یا حفظ ثبات اقتصادی.
🔹 دومین ماموریت بودجه اثربخشی بر زندگی مردم است که در این زمینه نیز دو کارکرد برای آن بودجه تعریف شده است: اول بهبود فقر و توزیع درآمد و دوم عرضه کالای عمومی.
به گمانم بودجه 99 به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی و محدودیتهای درآمدی، آنجا که باید به خدمت اقتصاد درآید و محرک رشد و ثبات باشد، کاری از دستش برنمیآید و آنجا که باید فقر را کاهش دهد و رفاه را بیشتر کند، قریب به یقین ضد رسالت خود عمل خواهد کرد. چرا؟
به این دلیل که بودجه 99 یک بودجه تخیلی است که در خوشبینانهترین حالت، 30 درصد کسری دارد. پیام بودجه 99 ریاضت است با این توضیح که نهادهای دولتی و حکومتی و سازمانهای عریض و طویل در این ریاضت سهم کمتری از مردم دارند.
باید بپذیریم که شرایط اینروزها برای جامعه و سیاستگذار بسیار حساس است چون با تورم سنگین مواجهیم، اقتصادمان با ثبات نیست،رشد اقتصادی نداریم و از همه مهمتر این که خطر ناامنی اقتصادی را پیش رو داریم.
با توجه به ناآرامیهای اخیر و ظرفیت بحرانسازی اجتماعی که ابرچالشهای اقتصادی دارند، امنیت هم بهطور جدی به مخاطره افتاده است. بنابراین انتظار اینکه بودجهای با 30 یا 40 درصد کسری بتواند زمینه را برای عرضه مطلوب کالای عمومی فراهم کند یا اقتصاد را به تحرک وادارد، منطقی نیست.
در چنین شرایط سختی که همراهی مردم و حاکمیت بسیار ضرورت دارد،اعتماد عمومی به پایینترین حد ممکن رسیده است. مردم میگویند ایران کشوری بزرگ و دارای منابع قابل توجه است و همانطور که خیلی از کشورهای نفتی زندگی خوبی برای شهروندان خود فراهم کردهاند، این حق ماست که زندگی خوبی داشته باشیم.
سیاستگذار در پاسخ به این درخواست، با ابزار تثبیت قیمت کالا و خدمات مصرفی، چاهی میکَنَد که همزمان خود و مردم را در آن گرفتار میکُند. در حقیقت سیاست کاهش فقر یا افزایش رفاه در کشور ما با ابزار تثبیت قیمت، سرکوب بازار و چندگانه کردن قیمتها همراه است. این خطا معمولاً با بودجههای سالانه شروع میشود اما واقعیت این است که اتکا به این روشها ضمن اینکه مانعی پیش روی رشد قرار میدهد و انگیزه فعالیتهای اقتصادی را از بین میبرد، باعث ایجاد حفره در بودجههای سالانه میشود.
وقتی منبعی برای پر کردن حفرهها وجود ندارد، پس این احتمال که دولت به منابع بانک مرکزی دستدرازی کند بسیار زیاد است. وقتی کسری بودجه از منابع بانک مرکزی تامین شود، رشد نقدینگی شتاب بیشتری میگیرد و متعاقباً تورم افزایش پیدا میکند. بدیهی است که تورم باعث کوچکتر شدن سفره فقرا و افزایش مضاعف نابرابری خواهد شد و اینجاست که بودجه در زمینه کاهش فقر،کاملا ضد مأموریت خود عمل میکند.
از آن طرف به تجربه میدانیم که متغیرهای اصلی اقتصاد ایران همبستگی زیادی با قیمت نفت دارند. در 50 سال گذشته، هرگاه قیمت نفت کاهش یا افزایش قابلملاحظهای داشته، بخشهای مختلف اقتصادایران نیز تحتتاثیر قرار گرفتهاند. اگر قیمت نفت بالا رفته،رشد اقتصادی هم افزایش پیدا کرده و اگر کاهش قابل ملاحظهای داشته، رشد اقتصادی هم نزولی شده است. بنابراین شکی نیست که بودجه 99 با وجود کسری قابل توجهی که دارد، قدرت ایجاد تحرک و رشد اقتصادی را هم نخواهد داشت.
و اما نکته آخر؛ در چند دهه گذشته اقتصاد ایران بدترین و کاریترین ضربهها را از بودجههای سالانه خورده و شاید کاریترین ضربه را از بودجه 99 دریافت کند.
چند ماه باقیمانده تا پایان امسال و همین طور سال 1399 برای همه ما مقطع بسیار حساسی است. از این جهت که تصمیمهای درست اقتصادی میتواند ما را از این پیچ خطرناک عبور دهد یا کشور را به مسیرهای خطرناک رهنمون سازد.
🔹 شخصا لایحه بودجه 99 را به مثابه پل صراط دلسوزان کشور میدانم و امیدوارم فعالان سیاسی،احزاب و مدیران ارشد کشور با درک صحیح از شرایط موجود، به گونهای تصمیمگیری کنند که کشور از این پیچ خطرناک به سلامتی عبور کند. | منبع: تجارت فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ محسن جلالپور- عضو شورای سیاستگذاری هفته نامه #تجارت_فردا
بعد از انقلاب در بدترین شرایط سیاسی و بینالمللی که با وقوع جنگ تحمیلی و آغاز تحریمهای آمریکا همراه بود(1359) ما توانستیم روزی 911 هزار بشکه نفت بفروشیم، در حال حاضر اما با کمترین میزان فروش نفت در 50 سال گذشته مواجهیم. در این شرایط بسیار دشوار،از بودجه چه انتظاری داریم که قادر به انجامش باشد؟
بنا به تعاریف؛ بودجه دو ماموریت اصلی دارد:
🔹 اولین ماموریت بودجه تحرکبخشی به اقتصاد است که در این زمینه هم دو کارکرد برای بودجه تعریف شده است؛ اول کمک به افزایش رشد اقتصادی و دوم برقراری یا حفظ ثبات اقتصادی.
🔹 دومین ماموریت بودجه اثربخشی بر زندگی مردم است که در این زمینه نیز دو کارکرد برای آن بودجه تعریف شده است: اول بهبود فقر و توزیع درآمد و دوم عرضه کالای عمومی.
به گمانم بودجه 99 به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی و محدودیتهای درآمدی، آنجا که باید به خدمت اقتصاد درآید و محرک رشد و ثبات باشد، کاری از دستش برنمیآید و آنجا که باید فقر را کاهش دهد و رفاه را بیشتر کند، قریب به یقین ضد رسالت خود عمل خواهد کرد. چرا؟
به این دلیل که بودجه 99 یک بودجه تخیلی است که در خوشبینانهترین حالت، 30 درصد کسری دارد. پیام بودجه 99 ریاضت است با این توضیح که نهادهای دولتی و حکومتی و سازمانهای عریض و طویل در این ریاضت سهم کمتری از مردم دارند.
باید بپذیریم که شرایط اینروزها برای جامعه و سیاستگذار بسیار حساس است چون با تورم سنگین مواجهیم، اقتصادمان با ثبات نیست،رشد اقتصادی نداریم و از همه مهمتر این که خطر ناامنی اقتصادی را پیش رو داریم.
با توجه به ناآرامیهای اخیر و ظرفیت بحرانسازی اجتماعی که ابرچالشهای اقتصادی دارند، امنیت هم بهطور جدی به مخاطره افتاده است. بنابراین انتظار اینکه بودجهای با 30 یا 40 درصد کسری بتواند زمینه را برای عرضه مطلوب کالای عمومی فراهم کند یا اقتصاد را به تحرک وادارد، منطقی نیست.
در چنین شرایط سختی که همراهی مردم و حاکمیت بسیار ضرورت دارد،اعتماد عمومی به پایینترین حد ممکن رسیده است. مردم میگویند ایران کشوری بزرگ و دارای منابع قابل توجه است و همانطور که خیلی از کشورهای نفتی زندگی خوبی برای شهروندان خود فراهم کردهاند، این حق ماست که زندگی خوبی داشته باشیم.
سیاستگذار در پاسخ به این درخواست، با ابزار تثبیت قیمت کالا و خدمات مصرفی، چاهی میکَنَد که همزمان خود و مردم را در آن گرفتار میکُند. در حقیقت سیاست کاهش فقر یا افزایش رفاه در کشور ما با ابزار تثبیت قیمت، سرکوب بازار و چندگانه کردن قیمتها همراه است. این خطا معمولاً با بودجههای سالانه شروع میشود اما واقعیت این است که اتکا به این روشها ضمن اینکه مانعی پیش روی رشد قرار میدهد و انگیزه فعالیتهای اقتصادی را از بین میبرد، باعث ایجاد حفره در بودجههای سالانه میشود.
وقتی منبعی برای پر کردن حفرهها وجود ندارد، پس این احتمال که دولت به منابع بانک مرکزی دستدرازی کند بسیار زیاد است. وقتی کسری بودجه از منابع بانک مرکزی تامین شود، رشد نقدینگی شتاب بیشتری میگیرد و متعاقباً تورم افزایش پیدا میکند. بدیهی است که تورم باعث کوچکتر شدن سفره فقرا و افزایش مضاعف نابرابری خواهد شد و اینجاست که بودجه در زمینه کاهش فقر،کاملا ضد مأموریت خود عمل میکند.
از آن طرف به تجربه میدانیم که متغیرهای اصلی اقتصاد ایران همبستگی زیادی با قیمت نفت دارند. در 50 سال گذشته، هرگاه قیمت نفت کاهش یا افزایش قابلملاحظهای داشته، بخشهای مختلف اقتصادایران نیز تحتتاثیر قرار گرفتهاند. اگر قیمت نفت بالا رفته،رشد اقتصادی هم افزایش پیدا کرده و اگر کاهش قابل ملاحظهای داشته، رشد اقتصادی هم نزولی شده است. بنابراین شکی نیست که بودجه 99 با وجود کسری قابل توجهی که دارد، قدرت ایجاد تحرک و رشد اقتصادی را هم نخواهد داشت.
و اما نکته آخر؛ در چند دهه گذشته اقتصاد ایران بدترین و کاریترین ضربهها را از بودجههای سالانه خورده و شاید کاریترین ضربه را از بودجه 99 دریافت کند.
چند ماه باقیمانده تا پایان امسال و همین طور سال 1399 برای همه ما مقطع بسیار حساسی است. از این جهت که تصمیمهای درست اقتصادی میتواند ما را از این پیچ خطرناک عبور دهد یا کشور را به مسیرهای خطرناک رهنمون سازد.
🔹 شخصا لایحه بودجه 99 را به مثابه پل صراط دلسوزان کشور میدانم و امیدوارم فعالان سیاسی،احزاب و مدیران ارشد کشور با درک صحیح از شرایط موجود، به گونهای تصمیمگیری کنند که کشور از این پیچ خطرناک به سلامتی عبور کند. | منبع: تجارت فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
جامعهشناسی
‼️ترک وطن 🔻فرار همزمان «سرمایه» و «دانش» در حال تبدیل شدن به یک ابرچالش برای کشور است. 🔻ویژگی نگرانکننده مهاجرت در دوره اخیر، فراگیر بودن آن است که نه تنها ناراضیان سیاسی، بلکه هنرمندان، ورزشکاران، کارآفرینان و حتی جوانان جویای کار را هم تشویق به خروج…
⚠️عوارض خروج
پدیده مهاجرت در ایران اساسا با آنچه در چند دهه گذشته شاهد بودیم تفاوت پیدا کرده است.
یعنی از یک پدیده عمدتا سیاسی به پدیدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شده است.
در یکی دو دهه گذشته بیشتر، ناراضیان سیاسی و منتقدان قدرت بودند که فضای کشور را مناسب ماندن نمیدانستند در حال حاضر اما مهاجرت شکل تازهای پیدا کرده است؛ از یک سو انگیزهها و دلایل افراد برای مهاجرت فقط سیاسی نیست و میتواند دلایل اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی هم داشته باشد و از سوی دیگر با خروج گسترده سرمایه همزمان شده است.
یعنی اگر پیش از این، پدیده مهاجرت مربوط به طیف سیاسی یا فرهنگی جامعه بوده، امروز شاهد مهاجرت سرمایهداران و کارآفرینان نیز هستیم.
چرا هیچ کس نگران کوچ آدمها و سرمایهها نیست؟
منبع: #تجارت_فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
پدیده مهاجرت در ایران اساسا با آنچه در چند دهه گذشته شاهد بودیم تفاوت پیدا کرده است.
یعنی از یک پدیده عمدتا سیاسی به پدیدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شده است.
در یکی دو دهه گذشته بیشتر، ناراضیان سیاسی و منتقدان قدرت بودند که فضای کشور را مناسب ماندن نمیدانستند در حال حاضر اما مهاجرت شکل تازهای پیدا کرده است؛ از یک سو انگیزهها و دلایل افراد برای مهاجرت فقط سیاسی نیست و میتواند دلایل اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی هم داشته باشد و از سوی دیگر با خروج گسترده سرمایه همزمان شده است.
یعنی اگر پیش از این، پدیده مهاجرت مربوط به طیف سیاسی یا فرهنگی جامعه بوده، امروز شاهد مهاجرت سرمایهداران و کارآفرینان نیز هستیم.
چرا هیچ کس نگران کوچ آدمها و سرمایهها نیست؟
منبع: #تجارت_فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃رکود، تورم و کرونا چه بلایی سر کودکان میآورد؟
✍️ پرویز گیلانی
🔹 جامعه ایران در حال گذراندن یکی از سختترین دوران چند دهه گذشته است. در حالیکه دولت به دلیل تحریم و کاهش شدید درآمدهای نفتی قادر به ایفای بخش زیادی از تعهدات خود نیست،شیوع ویروس کرونا فشار زیادی به زندگی مردم وارد آورده است. در این شرایط دو موضوع برای اقتصاددانان نگران کننده است؛ یکی گرفتار شدن بخش زیادی از جامعه در تله فقر مطلق و دیگری تشدید نابرابری در حوزه آموزش و نگرانی اصلی این است که هر دو چالش، میتوانند فشار مضاعفی به نسل آینده وارد کنند.
🔹 تورم باعث کوچک شدن سفره مردم میشود و فقر کالری را تشدید میکند. فقر غذایی، وضعیت سلامتی افراد را به خطر میاندازد و بیشتر از همه کودکان در حال رشد در معرض خطر هستند. در عین حال کرونا باعث تعطیلی مدارس شده و عدم حضور کودک در مدرسه بهخصوص در دوره ابتدایی و پیشدبستانی و بهخصوص در مناطق کمدرآمد که خانواده سطح تحصیلی پایینی دارد و قادر به تأمین وسایل ارتباطی نیست، ریسک بازماندگی از تحصیل را افزایش میدهد. دور شدن از مدرسه برای پسرانی که در خانوادههای فقیر زندگی میکنند، باعث جذب زودهنگام آنها به بازار کار میشود و برای دختران نیز ریسک کودکهمسری افزایش مییابد.
🔹نسل آینده در تله فقر کالری
جامعه ایران طی 9 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه مواجه شده و چشمانداز ما رسیدن به درآمد سرانه کشورهایی مثل بنگلادش و پاکستان و هند است. نشانههای ورود جامعه ایران به دایره فقر را میتوان از تحولات مصرف خانوادهها رصد کرد. از جمله اینکه مصرف حقیقی خانودههای ایرانی در سه سال گذشته،دست کم سه درصد کاهش یافته اما ترکیب هزینههای مصرف خانوارها نشان میدهد کاهش رفاه بیش از سه درصد بوده است.
🔹 در این مدت بدون احتساب هزینه اجاره مسکن، مصرف حقیقی خانوارها حدود 11 درصد کاهش پیدا کرده است.
متوسط مصرف ماهانه گوشت قرمز خانوار در سال 1399 نسبت سال 1390 نصف شده و نسبت به سال 1395 بیش از 37 درصد کاهش یافته است.
متوسط مصرف ماهانه گوشت مرغ نیز نسبت به سال 1395 بیش از 6 درصد درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 11 درصد کاهش یافته است.
متوسط مصرف ماهانه لبنیات نیز نسبت به سال 1395 بیش از 14 درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 35 درصد کاهش یافته است.
متوسط مصرف ماهانه برنج خانواده ایرانی نسبت به سال 1395 بیش از 12 درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 34 درصد کاهش یافته است.
به این ترتیب نرخ فقر از 4/18 درصد در سال 1396 به بیش از 35 درصد در پایان سال 1398 رسیده است.فقر مطلق به وضعیتی گفته میشود که در آن افراد قادر به تأمین منابع ضروری برای ادامه زندگی نیستند.
🔹 اقتصاددانان میگویند جامعهای که با کاهش تنوع در مصرف مواد غذایی و از آن مهمتر در تامین نیازهای ضروری غذایی مواجه باشد آینده نگرانکنندهای خواهد داشت. مشکلات تغذیهای پیامدهای نامطلوب اجتماعی-اقتصادی و بهداشتی از جمله افزایش مرگومیر، ابتلا به بیماریها، افزایش هزینههای درمان، کاهش ضریب هوشی و قدرت یادگیری، کاهش توان کار و کاهش توان جسمی را به دنبال دارند و روند توسعه کشور را به مخاطره میاندازد.
نسل آینده در تله نابرابری آموزشی
نظام آموزشی با شعار «مدارس و دانشگاهها تعطیل است،اما آموزش تعطیل نیست » به جنگ کرونا رفته است.آموزش تعطیل نیست اما تحلیلگران نسبت به نتایج آن ابراز نگرانی میکنند. ارزیابی تحلیلگران این است که آموزش مجازی جایگزین خوبی برای کلاس درس نیست چون کودکان کمتر میآموزند و عادت یادگیری را فراموش میکنند؛ اما حتی این هم در دسترس خیلی از کودکان نیست و تعداد زیادی دانشآموز در روستاها و مناطقی زندگی میکنند که زیر ساخت لازم برای دسترسی به اینترنت و آموزش مجازی را ندارد.
علاوه بر این، خانوادههای فقیر زیادی وجود دارند که قادر به تهیه گوشی هوشمند ساده هم نیستند و نمیتوانند وایفای و اینترنت ساده برای تحصیل فرزندانشان فراهم کنند. به این ترتیب کودکان در خانوادههای فقیر از کودکان خانوادههای ثروتمند عقب میمانند.کودکانی که به مدرسه نمیروند با احتمال بیشتری در معرض سوءاستفاده، سوءتغذیه و مشکل سلامت روانی قرار دارند و حتی ممکن است برای همیشه از تحصیل باز مانند. ادامه این روند، میتواند پایههای علمی دانشآموزان را ضعیف کرده و در سالهای آینده باعث ترک تحصیل خیلی از آنها شود.
#تجارت_فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ پرویز گیلانی
🔹 جامعه ایران در حال گذراندن یکی از سختترین دوران چند دهه گذشته است. در حالیکه دولت به دلیل تحریم و کاهش شدید درآمدهای نفتی قادر به ایفای بخش زیادی از تعهدات خود نیست،شیوع ویروس کرونا فشار زیادی به زندگی مردم وارد آورده است. در این شرایط دو موضوع برای اقتصاددانان نگران کننده است؛ یکی گرفتار شدن بخش زیادی از جامعه در تله فقر مطلق و دیگری تشدید نابرابری در حوزه آموزش و نگرانی اصلی این است که هر دو چالش، میتوانند فشار مضاعفی به نسل آینده وارد کنند.
🔹 تورم باعث کوچک شدن سفره مردم میشود و فقر کالری را تشدید میکند. فقر غذایی، وضعیت سلامتی افراد را به خطر میاندازد و بیشتر از همه کودکان در حال رشد در معرض خطر هستند. در عین حال کرونا باعث تعطیلی مدارس شده و عدم حضور کودک در مدرسه بهخصوص در دوره ابتدایی و پیشدبستانی و بهخصوص در مناطق کمدرآمد که خانواده سطح تحصیلی پایینی دارد و قادر به تأمین وسایل ارتباطی نیست، ریسک بازماندگی از تحصیل را افزایش میدهد. دور شدن از مدرسه برای پسرانی که در خانوادههای فقیر زندگی میکنند، باعث جذب زودهنگام آنها به بازار کار میشود و برای دختران نیز ریسک کودکهمسری افزایش مییابد.
🔹نسل آینده در تله فقر کالری
جامعه ایران طی 9 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه مواجه شده و چشمانداز ما رسیدن به درآمد سرانه کشورهایی مثل بنگلادش و پاکستان و هند است. نشانههای ورود جامعه ایران به دایره فقر را میتوان از تحولات مصرف خانوادهها رصد کرد. از جمله اینکه مصرف حقیقی خانودههای ایرانی در سه سال گذشته،دست کم سه درصد کاهش یافته اما ترکیب هزینههای مصرف خانوارها نشان میدهد کاهش رفاه بیش از سه درصد بوده است.
🔹 در این مدت بدون احتساب هزینه اجاره مسکن، مصرف حقیقی خانوارها حدود 11 درصد کاهش پیدا کرده است.
متوسط مصرف ماهانه گوشت قرمز خانوار در سال 1399 نسبت سال 1390 نصف شده و نسبت به سال 1395 بیش از 37 درصد کاهش یافته است.
متوسط مصرف ماهانه گوشت مرغ نیز نسبت به سال 1395 بیش از 6 درصد درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 11 درصد کاهش یافته است.
متوسط مصرف ماهانه لبنیات نیز نسبت به سال 1395 بیش از 14 درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 35 درصد کاهش یافته است.
متوسط مصرف ماهانه برنج خانواده ایرانی نسبت به سال 1395 بیش از 12 درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 34 درصد کاهش یافته است.
به این ترتیب نرخ فقر از 4/18 درصد در سال 1396 به بیش از 35 درصد در پایان سال 1398 رسیده است.فقر مطلق به وضعیتی گفته میشود که در آن افراد قادر به تأمین منابع ضروری برای ادامه زندگی نیستند.
🔹 اقتصاددانان میگویند جامعهای که با کاهش تنوع در مصرف مواد غذایی و از آن مهمتر در تامین نیازهای ضروری غذایی مواجه باشد آینده نگرانکنندهای خواهد داشت. مشکلات تغذیهای پیامدهای نامطلوب اجتماعی-اقتصادی و بهداشتی از جمله افزایش مرگومیر، ابتلا به بیماریها، افزایش هزینههای درمان، کاهش ضریب هوشی و قدرت یادگیری، کاهش توان کار و کاهش توان جسمی را به دنبال دارند و روند توسعه کشور را به مخاطره میاندازد.
نسل آینده در تله نابرابری آموزشی
نظام آموزشی با شعار «مدارس و دانشگاهها تعطیل است،اما آموزش تعطیل نیست » به جنگ کرونا رفته است.آموزش تعطیل نیست اما تحلیلگران نسبت به نتایج آن ابراز نگرانی میکنند. ارزیابی تحلیلگران این است که آموزش مجازی جایگزین خوبی برای کلاس درس نیست چون کودکان کمتر میآموزند و عادت یادگیری را فراموش میکنند؛ اما حتی این هم در دسترس خیلی از کودکان نیست و تعداد زیادی دانشآموز در روستاها و مناطقی زندگی میکنند که زیر ساخت لازم برای دسترسی به اینترنت و آموزش مجازی را ندارد.
علاوه بر این، خانوادههای فقیر زیادی وجود دارند که قادر به تهیه گوشی هوشمند ساده هم نیستند و نمیتوانند وایفای و اینترنت ساده برای تحصیل فرزندانشان فراهم کنند. به این ترتیب کودکان در خانوادههای فقیر از کودکان خانوادههای ثروتمند عقب میمانند.کودکانی که به مدرسه نمیروند با احتمال بیشتری در معرض سوءاستفاده، سوءتغذیه و مشکل سلامت روانی قرار دارند و حتی ممکن است برای همیشه از تحصیل باز مانند. ادامه این روند، میتواند پایههای علمی دانشآموزان را ضعیف کرده و در سالهای آینده باعث ترک تحصیل خیلی از آنها شود.
#تجارت_فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⚠️خاورمیانه 50 سال بعد
آیا تغییر اقلیم حیات خاورمیانه را به خطر میاندازد؟
#تجارت_فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
آیا تغییر اقلیم حیات خاورمیانه را به خطر میاندازد؟
#تجارت_فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY