جایگاه آسیب های اجتماعی در انتخابات
بخارایی و موسوی چلک
میزان انعکاس آسیب های اجتماعی در شعارهای انتخاباتی نامزدها در رادیو سلامت
#احمد_بخارایی / #موسوی_چلک / حجم فایل: 5 مگابایت
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#احمد_بخارایی / #موسوی_چلک / حجم فایل: 5 مگابایت
🆔 @IRANSOCIOLOGY
❇️ در پدیدهی ازدواج مجدد، در اصل نگاه و قضاوت اطرافیان نقش دارد.
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) دربارهی ازدواج مجدد در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مهرداد فلاطونی
بخشهایی از این گفتوگو:
… ازدواج مجدد و دیدگاه جامعه نسبت به آن از چهار زاویه و در سه بستر زمانی گذشته، حال و آینده قابل مطالعه و تحلیل است.
… زاویهی نخست (گذشته): باید گفت که همهی ما در تعاملات اجتماعی محکوم هستیم که براساس الگوهای فرهنگی رفتار کنیم و در پدیدهی ازدواج مجدد، در اصل نگاه و قضاوت اطرافیان در این زمینه نقش دارد.
… زمانی که مردی از همسر خود جدا میشود و متکفل فرزندانش است، اطرافیان این نگاه را دارند که باید هرچه زودتر ازدواج کند تا فرزندانش از مادر محروم نباشند. به عبارتی در این زمان نگاه فرهنگی به مردان توصیه میکند تا هرچه سریعتر ازدواج کرده و سر و سامان بگیرند. در واقع در این حالت مرد- محور، فرزندان بهانهای برای ازدواج مجدد او هستند. اما این نگاه فرهنگی در مورد ازدواج مجدد زنان متفاوت است به طوری که اگر یک زن از همسر خود جدا شود به دلیل اینکه به او نگاه ابزاری و وسیلهای میشود، ازدواج مجدد برای او که فرزند دارد حکم بوالهوسی را پیدا میکند. این بستر فرهنگی باعث میشود مردان مطلقه نسبت به زنان مطلقه راحتتر ازدواج مجدد داشته باشند.
… زاویهی دوم (زمان حال): در جامعهی ما امکان معاشرت، برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی به نحوی که برچسب و، انگ به او زده نشود برای مردان فراهمتر است، یعنی امکان معاشرت زیاد برای مردان به مراتب بیش از زنان است و همین امر سبب میشود مردان راحتتر وارد ازدواج مجدد شوند که باز هم علت این موضوع به بستر فرهنگی جامعه باز میگردد. فراموش نکنیم که همیشه سایه الگوها تا مدتهای مدید بر رفتار و کنش جامعه سنگینی میکند.
… زاویهی سوم (محتوا و سه عنصر صداقت، هوس و مسئولیتپذیری): اساساً میان جنس زن و مرد تفاوتهای ذاتی وجود دارد. از دیدگاه محتوایی مردان اساساً و ذاتاً در هر شرایطی نگاهشان به ازدواج و جنس مخالف متفاوت از نگاه زنان است، به عبارتی عنصر «هوس» در انتخاب مردان به مراتب پررنگتر از عنصر هوس در انتخاب زنان است؛ درنتیجه ازدواج مجدد در مردان راحتتر و سریعتر اتفاق میافتد. هوس با «مسئولیت» و تعهد، متعارض است به طوری که هر چقدر هوس، کمتر باشد احساس مسئولیت بیشتر است و هر چقدر هوس بیشتر، احساس مسئولیت کمتر خواهد بود که در ازدواج مجدد احساس مسئولیت و تعهد به مراتب برای مردان کمتر از زنان است و هنگامی که احساس مسئولیت و تعهد بیشتر باشد تعهد و دقتها افزایش و زمان طولانیتری برای ازدواج مجدد زن صرف میشود. از سوی دیگر «صداقت» که سومین عنصر بحث محتوا را شکل میدهد بیانگر آن است که میان صداقت و هوس رابطه عکس وجود دارد، هر چقدر هوس بیشتر، صداقت کمتر خواهد بود. در این زمان اگر زن قصد داشته باشد ازدواج مجددی داشته باشد اما احساس کند که مرد مقابل صداقت ندارد تأمل و صبر بیشتری به خرج میدهد.
… زاویهی چهارم (آینده): یکی از احتمالات ازدواج مجدد آن است که به شکست محکوم شود. این احتمال شکست مجدد برای زنان گرانتر از مردان تمام میشود. زنان نگراناند که در ازدواج مجدد با شکست مواجه شوند و مورد سرزنش اقوام قرار گیرند. این درحالی است که اگر ازدواج دوم مرد به شکست محکوم شود اطرافیان آن را بلامانع دانسته و معتقدند که ازدواج سوم داشته باشند.
🌎جامعهشناسی👇
T.me/iransociology
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) دربارهی ازدواج مجدد در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مهرداد فلاطونی
بخشهایی از این گفتوگو:
… ازدواج مجدد و دیدگاه جامعه نسبت به آن از چهار زاویه و در سه بستر زمانی گذشته، حال و آینده قابل مطالعه و تحلیل است.
… زاویهی نخست (گذشته): باید گفت که همهی ما در تعاملات اجتماعی محکوم هستیم که براساس الگوهای فرهنگی رفتار کنیم و در پدیدهی ازدواج مجدد، در اصل نگاه و قضاوت اطرافیان در این زمینه نقش دارد.
… زمانی که مردی از همسر خود جدا میشود و متکفل فرزندانش است، اطرافیان این نگاه را دارند که باید هرچه زودتر ازدواج کند تا فرزندانش از مادر محروم نباشند. به عبارتی در این زمان نگاه فرهنگی به مردان توصیه میکند تا هرچه سریعتر ازدواج کرده و سر و سامان بگیرند. در واقع در این حالت مرد- محور، فرزندان بهانهای برای ازدواج مجدد او هستند. اما این نگاه فرهنگی در مورد ازدواج مجدد زنان متفاوت است به طوری که اگر یک زن از همسر خود جدا شود به دلیل اینکه به او نگاه ابزاری و وسیلهای میشود، ازدواج مجدد برای او که فرزند دارد حکم بوالهوسی را پیدا میکند. این بستر فرهنگی باعث میشود مردان مطلقه نسبت به زنان مطلقه راحتتر ازدواج مجدد داشته باشند.
… زاویهی دوم (زمان حال): در جامعهی ما امکان معاشرت، برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی به نحوی که برچسب و، انگ به او زده نشود برای مردان فراهمتر است، یعنی امکان معاشرت زیاد برای مردان به مراتب بیش از زنان است و همین امر سبب میشود مردان راحتتر وارد ازدواج مجدد شوند که باز هم علت این موضوع به بستر فرهنگی جامعه باز میگردد. فراموش نکنیم که همیشه سایه الگوها تا مدتهای مدید بر رفتار و کنش جامعه سنگینی میکند.
… زاویهی سوم (محتوا و سه عنصر صداقت، هوس و مسئولیتپذیری): اساساً میان جنس زن و مرد تفاوتهای ذاتی وجود دارد. از دیدگاه محتوایی مردان اساساً و ذاتاً در هر شرایطی نگاهشان به ازدواج و جنس مخالف متفاوت از نگاه زنان است، به عبارتی عنصر «هوس» در انتخاب مردان به مراتب پررنگتر از عنصر هوس در انتخاب زنان است؛ درنتیجه ازدواج مجدد در مردان راحتتر و سریعتر اتفاق میافتد. هوس با «مسئولیت» و تعهد، متعارض است به طوری که هر چقدر هوس، کمتر باشد احساس مسئولیت بیشتر است و هر چقدر هوس بیشتر، احساس مسئولیت کمتر خواهد بود که در ازدواج مجدد احساس مسئولیت و تعهد به مراتب برای مردان کمتر از زنان است و هنگامی که احساس مسئولیت و تعهد بیشتر باشد تعهد و دقتها افزایش و زمان طولانیتری برای ازدواج مجدد زن صرف میشود. از سوی دیگر «صداقت» که سومین عنصر بحث محتوا را شکل میدهد بیانگر آن است که میان صداقت و هوس رابطه عکس وجود دارد، هر چقدر هوس بیشتر، صداقت کمتر خواهد بود. در این زمان اگر زن قصد داشته باشد ازدواج مجددی داشته باشد اما احساس کند که مرد مقابل صداقت ندارد تأمل و صبر بیشتری به خرج میدهد.
… زاویهی چهارم (آینده): یکی از احتمالات ازدواج مجدد آن است که به شکست محکوم شود. این احتمال شکست مجدد برای زنان گرانتر از مردان تمام میشود. زنان نگراناند که در ازدواج مجدد با شکست مواجه شوند و مورد سرزنش اقوام قرار گیرند. این درحالی است که اگر ازدواج دوم مرد به شکست محکوم شود اطرافیان آن را بلامانع دانسته و معتقدند که ازدواج سوم داشته باشند.
🌎جامعهشناسی👇
T.me/iransociology
Telegram
جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
«دوقطبیسازیهای حاکمیت، جامعه را به سمت خشونتورزی سوق میدهد/ تنگ کردن فضا به طغیان اجتماعی منجر خواهد شد!»
گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی رویداد۲۴ با #احمد_بخارایی دربارهی رویارویی مردم باهم بر سر ارزشهای حاکمیت سیاسی
خبر رسید که یکی از زنان (#سپیده_رشنو) که تذکر گرفته بود، به اتهام هتاکی به زن محجبه بازداشت شده است و از اینجا به بعد تقابل در میان لایههای اجتماعی بیشتر شد؛ تا آنجا که احمد عبداللهی دبیر ستاد امر به معروف اصفهان در واکنشی توهینآمیز در صفحه توییتر خود نوشت: «در فیلم منتشر شده دیدیم یک خانم بدزبان اقدام به فیلم گرفتن از یک خانم محجبه کرده، به او فحاشی و نهایتا او را از اتوبوس بیرون میکند! یکی از آثار همزیستی با سگ ابتلا به بیماریهای مشترک از جمله هاری است که متاسفانه برخی الان در این مرحله هستندو باید مواظب حمله آنها بود.»
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نیز از دختر محجبه تقدیر کرد و او را مسئولیتپذیر و غیرتمند خواند. او نوشت: «گویی عمده افراد برای تمام کردن غائله سعی میکنند تا خانم محجبه را به بیرون هدایت کنند و ماجرا جمع شود که باید از آنان تشکر کرد. حتما تا پایان یافتن و برخورد قانونی پلیس با خانم وقیح و هتاک مساله را از مراجع قضایی و انتظامی پیگیری جدی خواهم کرد!»
به گزارش رویداد۲۴ تقابل میان دو گروهی که معتقد به آزادی انتخاب پوشش هستند و معتقدان به #حجاب_اجباری این روزها به اوج خود رسیده است. همزمان با فشارها نسبت به پوشش شهروندان و بهویژه زنان، آنقدر افزایش یافته که برخی جامعهشناسان نسبت به پیامدهای هشدار دادهاند. از جمله دکتر احمد بخارایی مدیرگروه جامعهشناسی سیاسی در انجمن جامعهشناسی ایران و استاد دانشگاه که به رویداد۲۴ میگوید: اساسا خود موضوع سختگیری نسبت به حجاب از شاخصههای دوقطبیسازی اجتماعی است و تبعات آن بزرگتر از چیزی است که حاکمیت تصور میکند.
بخارایی در توضیح ایده خود میگوید: به واژه «دوقطبی» توجه کنید؛ این «ترم» از حوزه روانشناسی به امانت گرفته شده است و به اختلال دوقطبی «افسردگی-شیدایی» اشاره دارد. اختلال دوقطبی در روانشناسی به دو حالت متعارض و آشتیناپذیر در خلقیات فردی که دچار اختلال است اشاره دارد. از نگاه جامعهشناختی هم ارتباط تنگاتنگی میان اختلالات فردی و اختلالات اجتماعی وجود دارد دوقطبیسازی اجتماعی به ویژه در جامعه ما حکایت از وجود ساختارهای بیمار دارد که این ساختارها نقشی تعیینکننده بر روح و روان افراد دارند.
او میگوید: در یک #جامعه کم و بیش سالم، اختلالات فردی عمدتا جنبه روانشناختی دارند و روانشناسان میتوانند نقش پررنگی را در جهت کنترل رفتار افراد ایفا کنند، اما در جوامعی مانند ایران که مسائل و مشکلات جنبه بیرونی نسبت به افراد دارد، اختلالات اجتماعی یا دوقطبی شدن اجتماعی رخ میدهد که خیلی شبیه به اختلال دوقطبی در روانشناسی است، دوقطبی در روانشناسی به معنای افسردگی در فرد یا شیدایی در اوست که باعث نوسانهای خلقی شدید در او میشود.
به گفته این جامعهشناس، در اختلالات دوقطبی فرد، گاهی «تمایل» خود را از دست داده و گاه احساس آشفتگی دارد. اگر همین دو حالت را «ترجمه اجتماعی» کنیم، به این موضوع میرسیم که از دست دادن تمایل در سطح وسیع آن تبدیل به «#بیتفاوتی_اجتماعی» میشود و احساس آشفتگی و اضطراب در ابعاد اجتماعی آن تبدیل به ناامیدی نسبت به آینده میشود که ناشی از آشفتگی و اضطراب اجتماعی است، این مساله نشان میدهد که در جامعه ما ارتباطی تنگاتنگ میان اختلالات فردی و اجتماعی وجود دارد.
بخارایی میگوید: با توجه به این ارتباط مشخص میشود در جامعه ما که مسائل جنبه ساختاری دارد و اختلالات روانی بیشتر تحت تاثیر عوامل بیرونی، کم کارکردی ساختارها و آشفتگی و پراکندگی میان نهادهاست، به همین دلیل در جامعه ما روانشناسان و مشاوران نمیتوانند نقش زیادی ایفا کنند و نقش آنها کوتاه مدت و کماثراست.
او میگوید: به این وضعیت دو قطبی در جامعه چه بگوییم «دوقطبی اجتماعی» و چه بگوییم «ستیز و تعارض اجتماعی» باید به این نکته توجه کرد که در این حالت دو طرف نمیتوانند با یکدیگر تعامل و گفتگو کرده و تفاهم و تعامل دیالکتیکی داشته باشند، در نتیجه ارتباط دو گروه به تعارض، ستیز، جدل و خصومت میرسد.
متن کامل را اینجا بخوانید
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی رویداد۲۴ با #احمد_بخارایی دربارهی رویارویی مردم باهم بر سر ارزشهای حاکمیت سیاسی
خبر رسید که یکی از زنان (#سپیده_رشنو) که تذکر گرفته بود، به اتهام هتاکی به زن محجبه بازداشت شده است و از اینجا به بعد تقابل در میان لایههای اجتماعی بیشتر شد؛ تا آنجا که احمد عبداللهی دبیر ستاد امر به معروف اصفهان در واکنشی توهینآمیز در صفحه توییتر خود نوشت: «در فیلم منتشر شده دیدیم یک خانم بدزبان اقدام به فیلم گرفتن از یک خانم محجبه کرده، به او فحاشی و نهایتا او را از اتوبوس بیرون میکند! یکی از آثار همزیستی با سگ ابتلا به بیماریهای مشترک از جمله هاری است که متاسفانه برخی الان در این مرحله هستندو باید مواظب حمله آنها بود.»
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نیز از دختر محجبه تقدیر کرد و او را مسئولیتپذیر و غیرتمند خواند. او نوشت: «گویی عمده افراد برای تمام کردن غائله سعی میکنند تا خانم محجبه را به بیرون هدایت کنند و ماجرا جمع شود که باید از آنان تشکر کرد. حتما تا پایان یافتن و برخورد قانونی پلیس با خانم وقیح و هتاک مساله را از مراجع قضایی و انتظامی پیگیری جدی خواهم کرد!»
به گزارش رویداد۲۴ تقابل میان دو گروهی که معتقد به آزادی انتخاب پوشش هستند و معتقدان به #حجاب_اجباری این روزها به اوج خود رسیده است. همزمان با فشارها نسبت به پوشش شهروندان و بهویژه زنان، آنقدر افزایش یافته که برخی جامعهشناسان نسبت به پیامدهای هشدار دادهاند. از جمله دکتر احمد بخارایی مدیرگروه جامعهشناسی سیاسی در انجمن جامعهشناسی ایران و استاد دانشگاه که به رویداد۲۴ میگوید: اساسا خود موضوع سختگیری نسبت به حجاب از شاخصههای دوقطبیسازی اجتماعی است و تبعات آن بزرگتر از چیزی است که حاکمیت تصور میکند.
بخارایی در توضیح ایده خود میگوید: به واژه «دوقطبی» توجه کنید؛ این «ترم» از حوزه روانشناسی به امانت گرفته شده است و به اختلال دوقطبی «افسردگی-شیدایی» اشاره دارد. اختلال دوقطبی در روانشناسی به دو حالت متعارض و آشتیناپذیر در خلقیات فردی که دچار اختلال است اشاره دارد. از نگاه جامعهشناختی هم ارتباط تنگاتنگی میان اختلالات فردی و اختلالات اجتماعی وجود دارد دوقطبیسازی اجتماعی به ویژه در جامعه ما حکایت از وجود ساختارهای بیمار دارد که این ساختارها نقشی تعیینکننده بر روح و روان افراد دارند.
او میگوید: در یک #جامعه کم و بیش سالم، اختلالات فردی عمدتا جنبه روانشناختی دارند و روانشناسان میتوانند نقش پررنگی را در جهت کنترل رفتار افراد ایفا کنند، اما در جوامعی مانند ایران که مسائل و مشکلات جنبه بیرونی نسبت به افراد دارد، اختلالات اجتماعی یا دوقطبی شدن اجتماعی رخ میدهد که خیلی شبیه به اختلال دوقطبی در روانشناسی است، دوقطبی در روانشناسی به معنای افسردگی در فرد یا شیدایی در اوست که باعث نوسانهای خلقی شدید در او میشود.
به گفته این جامعهشناس، در اختلالات دوقطبی فرد، گاهی «تمایل» خود را از دست داده و گاه احساس آشفتگی دارد. اگر همین دو حالت را «ترجمه اجتماعی» کنیم، به این موضوع میرسیم که از دست دادن تمایل در سطح وسیع آن تبدیل به «#بیتفاوتی_اجتماعی» میشود و احساس آشفتگی و اضطراب در ابعاد اجتماعی آن تبدیل به ناامیدی نسبت به آینده میشود که ناشی از آشفتگی و اضطراب اجتماعی است، این مساله نشان میدهد که در جامعه ما ارتباطی تنگاتنگ میان اختلالات فردی و اجتماعی وجود دارد.
بخارایی میگوید: با توجه به این ارتباط مشخص میشود در جامعه ما که مسائل جنبه ساختاری دارد و اختلالات روانی بیشتر تحت تاثیر عوامل بیرونی، کم کارکردی ساختارها و آشفتگی و پراکندگی میان نهادهاست، به همین دلیل در جامعه ما روانشناسان و مشاوران نمیتوانند نقش زیادی ایفا کنند و نقش آنها کوتاه مدت و کماثراست.
او میگوید: به این وضعیت دو قطبی در جامعه چه بگوییم «دوقطبی اجتماعی» و چه بگوییم «ستیز و تعارض اجتماعی» باید به این نکته توجه کرد که در این حالت دو طرف نمیتوانند با یکدیگر تعامل و گفتگو کرده و تفاهم و تعامل دیالکتیکی داشته باشند، در نتیجه ارتباط دو گروه به تعارض، ستیز، جدل و خصومت میرسد.
متن کامل را اینجا بخوانید
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
پايگاه خبری تحلیلی رویداد۲۴
بخارایی: دوقطبیسازی به درگیری مسلحانه میانجامد | رویداد24
اختلاف بر سر حجاب اجباری این روزها بیش از هر زمان دیگری خود را نشان میدهد و کار به جایی رسیده که مردم علیه یکدیگر صفآرایی کردهاند. احمد بخارایی جامعهشناس د
📃 انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳
📌بلوغ سیاسی آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند!*
✍️ #احمد_بخارایی
۱ـ بر اساس پیشبینی چندبارهای که متذکر شده بودم مسعود پزشکیان رئیسجمهور شد.
۲ـ حدس زده بودیم مشارکت در دور دوم حدود ۴۵ درصد خواهد بود اما به کمتر از ۵۰درصد نزدیک شد. روشن است که آن حدود ۱۰ درصد افزایش مشارکت ( از ۴۰ تا نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم) به واسطهی خوف از تفکر سعید جلیلی بود و نه حمایت برخی از «تحولخواهان» از پزشکیان! بنابراین دایرهی منازعه با اندیشهی متحجرانهی طیف سعید جلیلی و نگرانی نسبت به او، بیش از آن چیزی بود که ما تصور کرده بودیم.
۳ـ وزن «اصلاحطلبان» در انتخابات، کمتر از ۱۰ درصد است زیرا بخش قابل توجهی از آن ده و نیم میلیون رأی به پزشکیان در دور اول به علاوه اکثر قریب به اتفاق شش میلیون رأی اضافه شده به ایشان در دور دوم به واسطهی مطالبهگری در جهت «تغییرات اساسی» و نه اصلاحات رایج بوده است.
۴ـ آقای پزشکیان بداند رأی شانزده و نیم میلیونی او معادل ۲۷ در صد جمعیت صاحب رأی به علاوه آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند جمعاً بیش از ۷۷ درصد مردم ایران خواهان تغییرات اساسی در ساختارهای حقوقی (قانون اساسی) و سیاسیاند و الا همه و خود ایشان میدانند که بدون تغییرات در این دو حوزه هیچ طبیبی نمیتواند بحرانهای این کشور را درمان کند.
۵ـ بارها گفتهایم که «تحولجویان» اهل «تحریم» انتخابات نیستند بلکه از «کنشگری سلبی و مقاومت مدنی» برخوردارند. بر این اساس چرخش بخش زیادی از آن ۱۰ درصدی که در دور اول مشارکت نداشتند اما در دور دوم وارد صحنهی انتخابات شدند گواه آن است و از این به بعد هم هوشیارانه ناظر بر عملکرد رئیسجمهور خواهند بود.
۶ـ آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند عمدتاً «تحولجویانی» هستند که به «بلوغ سیاسی» رسیدهاند و در تحولات آتی نقش بیبدیلی ایفا خواهند کرد. بنابراین لازم است همدیگر را پیدا کنند و منسجم شوند.
۷ـ ناگفته نماند بخش قابل توجهی از رأی دهندهها به سعید جلیلی هم معترضان به وجود فساد و رانت در کشور هستند که اگر پزشکیان دوباره به باند حسن روحانی روی آورد نارضایتی معترضان تشدید خواهد شد. بنابراین به نظر میرسد آخرین شانس جمهوری ولایی در ایران، همین مسعود پزشکیان است.
۸ـ و اما … صدایی که از آیندهی نزدیک به گوش میرسد: «پزشکیان رأی ما رو پس بده!».
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📌بلوغ سیاسی آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند!*
✍️ #احمد_بخارایی
۱ـ بر اساس پیشبینی چندبارهای که متذکر شده بودم مسعود پزشکیان رئیسجمهور شد.
۲ـ حدس زده بودیم مشارکت در دور دوم حدود ۴۵ درصد خواهد بود اما به کمتر از ۵۰درصد نزدیک شد. روشن است که آن حدود ۱۰ درصد افزایش مشارکت ( از ۴۰ تا نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم) به واسطهی خوف از تفکر سعید جلیلی بود و نه حمایت برخی از «تحولخواهان» از پزشکیان! بنابراین دایرهی منازعه با اندیشهی متحجرانهی طیف سعید جلیلی و نگرانی نسبت به او، بیش از آن چیزی بود که ما تصور کرده بودیم.
۳ـ وزن «اصلاحطلبان» در انتخابات، کمتر از ۱۰ درصد است زیرا بخش قابل توجهی از آن ده و نیم میلیون رأی به پزشکیان در دور اول به علاوه اکثر قریب به اتفاق شش میلیون رأی اضافه شده به ایشان در دور دوم به واسطهی مطالبهگری در جهت «تغییرات اساسی» و نه اصلاحات رایج بوده است.
۴ـ آقای پزشکیان بداند رأی شانزده و نیم میلیونی او معادل ۲۷ در صد جمعیت صاحب رأی به علاوه آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند جمعاً بیش از ۷۷ درصد مردم ایران خواهان تغییرات اساسی در ساختارهای حقوقی (قانون اساسی) و سیاسیاند و الا همه و خود ایشان میدانند که بدون تغییرات در این دو حوزه هیچ طبیبی نمیتواند بحرانهای این کشور را درمان کند.
۵ـ بارها گفتهایم که «تحولجویان» اهل «تحریم» انتخابات نیستند بلکه از «کنشگری سلبی و مقاومت مدنی» برخوردارند. بر این اساس چرخش بخش زیادی از آن ۱۰ درصدی که در دور اول مشارکت نداشتند اما در دور دوم وارد صحنهی انتخابات شدند گواه آن است و از این به بعد هم هوشیارانه ناظر بر عملکرد رئیسجمهور خواهند بود.
۶ـ آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند عمدتاً «تحولجویانی» هستند که به «بلوغ سیاسی» رسیدهاند و در تحولات آتی نقش بیبدیلی ایفا خواهند کرد. بنابراین لازم است همدیگر را پیدا کنند و منسجم شوند.
۷ـ ناگفته نماند بخش قابل توجهی از رأی دهندهها به سعید جلیلی هم معترضان به وجود فساد و رانت در کشور هستند که اگر پزشکیان دوباره به باند حسن روحانی روی آورد نارضایتی معترضان تشدید خواهد شد. بنابراین به نظر میرسد آخرین شانس جمهوری ولایی در ایران، همین مسعود پزشکیان است.
۸ـ و اما … صدایی که از آیندهی نزدیک به گوش میرسد: «پزشکیان رأی ما رو پس بده!».
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY