📝 معجزۀ رشد ژاپن و آلمان و افسانۀ خلقیات ایرانی
✍️ #آرمین_امیر
@IranSociology
🔸سخت کوشی ژاپنی ها و آلمانی ها در برابر تنبلی ایرانی ها یکی از آن مثال هایی است که در باب توسعه نیافتگی ایران زیاد شنیده ایم. این که چطور آلمان و ژاپن که در جنگ جهانی دوم به خاک نشستند به فاصلۀ کوتاهی پس از جنگ خیزش اقتصادی معجزه آسایی داشته اند، و در مقابل، ما که نفت داریم و ثروت داریم سال هاست حرف از توسعه می زنیم اما تنبل ایم و حال کار کردن نداریم بنابراین اقتصادمان ضعیف مانده است.
🔸این مقاله goo.gl/ebfrBe عامل معجزۀ اقتصادی آلمان را اصلاح پول رایج، آزادسازی قیمت ها و کاهش نرخ نهایی مالیات می داند و این مقاله دربارۀ ژاپن goo.gl/OpK9YK عامل معجزۀ اقتصادی ژاپن را در بازدهی بالای سرمایه به دلیل ویرانی حاصل از جنگ، سطح پایین امتیازجویی، نرخ بالای پس اندازهای داخلی که آن هم نه تحت تأثیر فرهنگ ژاپنی بلکه بخاطر این بود که دولت با مالیات نبستن بر پس اندازها، پس انداز کردن را تشویق می کرد.
🔸نمی خواهم منکر نقش فرهنگ در اقتصاد و در فرایند توسعه شوم اما نسبت دادن توسعه نیافتگی به خلقیات ایرانیان از آن افسانه ها است که ترویج اش ما را از اصل مسأله دور می کند. سخت کوشی ژاپنی ها و آلمانی ها افسانه نیست اما تحت تأثیر عوامل دیگری اتفاق افتاده، علت نیست معلول است. سطحی است اگر فقط نگاه کنیم و ببینیم ژاپنی ها و آلمانی ها سخت کار می کنند و ایرانی ها کم کارند و بعد بگوییم سخت کوشی آنها باعث پیشرفت شان و کم کاری ما علت عدم رشد اقتصادی مان است. اگر چنین کنیم کاری فراتر از قضاوت های عامیانه نکرده ایم، و شوربختانه حتی ادبیات آکادمیسین های ما پر است از این دست تحلیل های شتاب زده.
🔸پس از آزادسازی قیمت ها در آلمان، سرهنگی آمریکایی از لودویگ ارهارد می پرسد «چطور جرأت کردید وقتی کمبود غذایی انقدر وخیم است، گره از نظام جیره بندی ما شل کنید؟». ارهارد می گوید « ... من که گره را شل نکرده ام، به کلی بازش کرده ام! حالا تنها کوپن جیره ای که مردم آلمان لازم دارند مارکِ آلمان است. و برای به دست آوردن این مارک های آلمانی خیلی سخت کار خواهند کرد. صبر کنید و ببینید.
🔸والیچ تأثیر برق آسای این اصلاحات در آلمان غربی را چنین شرح می دهد: «روحیۀ کشور یک شبه تغییر کرد. آن کالبدهای خاکستری و گرسنه و مرده آسا که خیابان ها را در جستجوی ابدی برای غذا گز می کردند، ناگهان زنده شدند». این در حالی است که نویسندۀ مقالۀ داستان معجزۀ اقتصادی آلمان (دیوید هندرسون) گزارشاتی از غیبت کارگران از محل کار، دزدی مردم از اموال عمومی، و فلاکت آنها در جستجوی غذا پیش از اصلاحات اقتصادی به خواننده ارایه می دهد.
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
✍️ #آرمین_امیر
@IranSociology
🔸سخت کوشی ژاپنی ها و آلمانی ها در برابر تنبلی ایرانی ها یکی از آن مثال هایی است که در باب توسعه نیافتگی ایران زیاد شنیده ایم. این که چطور آلمان و ژاپن که در جنگ جهانی دوم به خاک نشستند به فاصلۀ کوتاهی پس از جنگ خیزش اقتصادی معجزه آسایی داشته اند، و در مقابل، ما که نفت داریم و ثروت داریم سال هاست حرف از توسعه می زنیم اما تنبل ایم و حال کار کردن نداریم بنابراین اقتصادمان ضعیف مانده است.
🔸این مقاله goo.gl/ebfrBe عامل معجزۀ اقتصادی آلمان را اصلاح پول رایج، آزادسازی قیمت ها و کاهش نرخ نهایی مالیات می داند و این مقاله دربارۀ ژاپن goo.gl/OpK9YK عامل معجزۀ اقتصادی ژاپن را در بازدهی بالای سرمایه به دلیل ویرانی حاصل از جنگ، سطح پایین امتیازجویی، نرخ بالای پس اندازهای داخلی که آن هم نه تحت تأثیر فرهنگ ژاپنی بلکه بخاطر این بود که دولت با مالیات نبستن بر پس اندازها، پس انداز کردن را تشویق می کرد.
🔸نمی خواهم منکر نقش فرهنگ در اقتصاد و در فرایند توسعه شوم اما نسبت دادن توسعه نیافتگی به خلقیات ایرانیان از آن افسانه ها است که ترویج اش ما را از اصل مسأله دور می کند. سخت کوشی ژاپنی ها و آلمانی ها افسانه نیست اما تحت تأثیر عوامل دیگری اتفاق افتاده، علت نیست معلول است. سطحی است اگر فقط نگاه کنیم و ببینیم ژاپنی ها و آلمانی ها سخت کار می کنند و ایرانی ها کم کارند و بعد بگوییم سخت کوشی آنها باعث پیشرفت شان و کم کاری ما علت عدم رشد اقتصادی مان است. اگر چنین کنیم کاری فراتر از قضاوت های عامیانه نکرده ایم، و شوربختانه حتی ادبیات آکادمیسین های ما پر است از این دست تحلیل های شتاب زده.
🔸پس از آزادسازی قیمت ها در آلمان، سرهنگی آمریکایی از لودویگ ارهارد می پرسد «چطور جرأت کردید وقتی کمبود غذایی انقدر وخیم است، گره از نظام جیره بندی ما شل کنید؟». ارهارد می گوید « ... من که گره را شل نکرده ام، به کلی بازش کرده ام! حالا تنها کوپن جیره ای که مردم آلمان لازم دارند مارکِ آلمان است. و برای به دست آوردن این مارک های آلمانی خیلی سخت کار خواهند کرد. صبر کنید و ببینید.
🔸والیچ تأثیر برق آسای این اصلاحات در آلمان غربی را چنین شرح می دهد: «روحیۀ کشور یک شبه تغییر کرد. آن کالبدهای خاکستری و گرسنه و مرده آسا که خیابان ها را در جستجوی ابدی برای غذا گز می کردند، ناگهان زنده شدند». این در حالی است که نویسندۀ مقالۀ داستان معجزۀ اقتصادی آلمان (دیوید هندرسون) گزارشاتی از غیبت کارگران از محل کار، دزدی مردم از اموال عمومی، و فلاکت آنها در جستجوی غذا پیش از اصلاحات اقتصادی به خواننده ارایه می دهد.
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
♦️بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه در اعتراض به اخراج مهدی خویی
🔻این روزها بر همگان آشکار است که دانشگاه و به خصوص دانشکده علوم اجتماعی، قلب تپندهی ایستادگی و مقاومت بر علیه ظلمی است که بر پیکر زخمخوردهی علم و حقیقت روا داشته میشود. از این رو است که تیر صد شعبهی سرکوب و ستم نیز همواره این قلب رنجور اما تپنده را نشانه میرود. از تعلیق دانشجو گرفته تا تهدید و اخراج معدود اساتید جان به در برده از خفقان کشنده موجود، همه و همه تلاشهای مذبوحانه سرسپردگان استبداد برای از میان بردن این سنگر بر جای مانده است.
🔻استاد #مهدی_خویی از معدود اساتیدی است که گفتگو با او و یا نشستن بر سر کلاسهایش، نجاست حضور انبوه کارمندان به اصصلاح استاد را میشوید.همان خودفروختگانی که به مدد همسویی با ایدئولوژی حاکم، نسبتهای خانوادگی و یا فروش شرافت به نرخ بازار کرسی استادی و هیئت علمی را از آن خود کردهاند. همانهایی که امروز نیز سکوت اختیار میکنند و از تماشای عرصهای که بیشتر از پیش برای هممسلکانشان فراهم شده است، لذت میبرند.
🔻استاد خویی محبوب است. همراه دانشجو است. متعهد است و همانگونه که خودش میگوید «به کسی باج نداده است.» چه جرمی از این سنگینتر که در این معرکه طرفدار شاگردانت باشی؟ این جرمی است که به بهانه آن پیشتر اساتید باشرافتی چون #آرمین_امیر را نیز از ما گرفتند.
🔻آیا باید بنشینیم و تماشا کنیم که مهدی خویی نیز به سرنوشت دیگران گرفتار شود؟ آیا باید انقدر ساکت بمانیم که روزی کار از خوییها و امیرها بگذرد و نوبت به ما برسد که ستارهدار میشویم و از تحصیل محروم تا صندلی دانشجو نیز مانند کرسی استادی، امتیازی انحصاری در اختیار همفکران و کاسهلیسان حاکمیت باشد؟ آشکاراست که اجازه نخواهیم داد چنین شود.
🔻ما جمعی از دانشجویان دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه، با تمام توان از معلم عزیز خود استاد مهدی خویی حمایت کرده و اعلام میداریم که در صورت ملغی نشدن این فرایند در سریعترین زمان ممکن و پایان نیافتن دخالتهای بیجا و امنیتی در زمینه فعالیت اساتید و دانشجویان، از حضور در کلاسهای درس خودداری خواهیم کرد.
🔻همچنین از رئیس همواره خاموش و همواره مطیع دانشکده، اردشیر انتظاری میخواهیم در این مورد هر چه سریعتر پاسخگو باشد و در غیر این صورت استعفای او را مطالبه خواهیم نمود. دانشگاه خانهی ماست، نه پادگانی برای قلدریهای خودسرانه و فراقانونی آقایان. اگر میخواهید این خانه را از ما بگیرید، باید بر سرش با صاحبان حقیقی آن زورآزمایی کنید.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔻این روزها بر همگان آشکار است که دانشگاه و به خصوص دانشکده علوم اجتماعی، قلب تپندهی ایستادگی و مقاومت بر علیه ظلمی است که بر پیکر زخمخوردهی علم و حقیقت روا داشته میشود. از این رو است که تیر صد شعبهی سرکوب و ستم نیز همواره این قلب رنجور اما تپنده را نشانه میرود. از تعلیق دانشجو گرفته تا تهدید و اخراج معدود اساتید جان به در برده از خفقان کشنده موجود، همه و همه تلاشهای مذبوحانه سرسپردگان استبداد برای از میان بردن این سنگر بر جای مانده است.
🔻استاد #مهدی_خویی از معدود اساتیدی است که گفتگو با او و یا نشستن بر سر کلاسهایش، نجاست حضور انبوه کارمندان به اصصلاح استاد را میشوید.همان خودفروختگانی که به مدد همسویی با ایدئولوژی حاکم، نسبتهای خانوادگی و یا فروش شرافت به نرخ بازار کرسی استادی و هیئت علمی را از آن خود کردهاند. همانهایی که امروز نیز سکوت اختیار میکنند و از تماشای عرصهای که بیشتر از پیش برای هممسلکانشان فراهم شده است، لذت میبرند.
🔻استاد خویی محبوب است. همراه دانشجو است. متعهد است و همانگونه که خودش میگوید «به کسی باج نداده است.» چه جرمی از این سنگینتر که در این معرکه طرفدار شاگردانت باشی؟ این جرمی است که به بهانه آن پیشتر اساتید باشرافتی چون #آرمین_امیر را نیز از ما گرفتند.
🔻آیا باید بنشینیم و تماشا کنیم که مهدی خویی نیز به سرنوشت دیگران گرفتار شود؟ آیا باید انقدر ساکت بمانیم که روزی کار از خوییها و امیرها بگذرد و نوبت به ما برسد که ستارهدار میشویم و از تحصیل محروم تا صندلی دانشجو نیز مانند کرسی استادی، امتیازی انحصاری در اختیار همفکران و کاسهلیسان حاکمیت باشد؟ آشکاراست که اجازه نخواهیم داد چنین شود.
🔻ما جمعی از دانشجویان دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه، با تمام توان از معلم عزیز خود استاد مهدی خویی حمایت کرده و اعلام میداریم که در صورت ملغی نشدن این فرایند در سریعترین زمان ممکن و پایان نیافتن دخالتهای بیجا و امنیتی در زمینه فعالیت اساتید و دانشجویان، از حضور در کلاسهای درس خودداری خواهیم کرد.
🔻همچنین از رئیس همواره خاموش و همواره مطیع دانشکده، اردشیر انتظاری میخواهیم در این مورد هر چه سریعتر پاسخگو باشد و در غیر این صورت استعفای او را مطالبه خواهیم نمود. دانشگاه خانهی ماست، نه پادگانی برای قلدریهای خودسرانه و فراقانونی آقایان. اگر میخواهید این خانه را از ما بگیرید، باید بر سرش با صاحبان حقیقی آن زورآزمایی کنید.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY