▪️الوین تافلر دانشمند آمریکایی کتابی بنام "شوک آینده" دارد. تافلر در این کتاب میگوید، مسالهی انسان معاصر گذشته نه بلکه آینده است. زیرا سبک، معنا و مفهوم زندگی بسیار به سرعت درحال تغییر و تحول است. اگر انسان معاصر با این تحولهای سریع نتواند به پیش برود و نتواند پذیرای معنادارِ تغییر و تحول شود، از چرخهی زندگی عقب میماند.
▪️عقبماندن از چرخهی زندگی پیامدهای ناگوار اجتماعی و فرهنگی دارد که از جمله چسپیدن به گذشته، تفکر ارتجاعی، بنیادگرایی و خشونت میتواند باشد. تافلر تحولات هزار سال گذشته را با یکدههی روزگار معاصر قابل مقایسه نمیداند.
▪️انسان سه قرن پیش اصلا تغییر و تحول در زندگی را احساس نمیکرد. فکر کنید انسان بیشتر از دو هزار سال با چند جنگابزار مشخص که تیر و شمشیر باشد، جنگید اما در روزگار کنونی در یکدهه انواع جنگابزار وارد عرصه میشود. انسان در چند هزار سال فقط با قلم نوشت، حالا دیگر قلم و حتا تایپ در کیبورد کنار رفته و نوشتن نیز تچ و تماس شدهاست.
▪️در گذشته اگر خواندن و نوشتن را یاد میگرفتیم دیگر در تمام عمر نیاز به بهروزشدن و آبدیتشدن نداشتیم اما در روزگار معاصر تقریبا هر سال (لحظه بهلحظه) باید بهروز و آبدیت شویم اگرنه از ابزار آموزشی و... نمیتوانیم استفاده کنیم؛ یعنی دچار عقبافتادگی فرهنگی و آموزشی میشویم.
▪️به هرصورت، مسالهی انسان معاصر باید چگونگی برنامهریزی برای آینده باشد. دیگر فرصت کلنجار با گذشته وجود ندارد؛ فقط میتوان به این فکر کرد که چگونه ارزشهای فرهنگی گذشته را به انیمیشن تبدیل کرد و به آینده انتقال داد. اسطوره و روایتهای تاریخی باستان فقط میتوانند در انیمیشنسازی حفظ شوند و به آینده انتقال کنند.
▪️اگر مسالهی انسان معاصر آینده نباشد و نتواند پذیرای معنادارِ تغییر و تحول رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی شود؛ دچار آسیبهای روانی میشود، گذشتهگرا میشود، رجعت میکند به گذشته، میخواهد تغییر و تحول را متوقف کند، گذشته را با حال و آینده جابجا کند. بنابراین چنین انسانی از نظر فرهنگی، داعش، القاعده یا طالب خواهد بود.
▪️انسان همچون تخیلی که خود را سوژه ، فاعل، دانا، مرکز و ... میشناسد، وارد جهان تصویرسازی میشود، جهانی که در آن همه چیز در قالب، نظم و حالت تصویری جای میگیرند. انسان خود را از این نظم بیرون میپندارد اما در واقع خودش نیز بخشی از این نظم تصویر سازی شده است. در این تبدیل جهان به تصویر و انسان به بازنمود، حقی به انسان تعلق نمیگیرد. این سوژه دانای دکارتی و خواست قدرت نـیچهای ، امتیازی نسبت به جهان ندارد و در تبدیل آن بـه تصویر، خود را نیز در منطق تصویر سازی قرار میدهد.
✍️ #سعید_جلوخانی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
▪️عقبماندن از چرخهی زندگی پیامدهای ناگوار اجتماعی و فرهنگی دارد که از جمله چسپیدن به گذشته، تفکر ارتجاعی، بنیادگرایی و خشونت میتواند باشد. تافلر تحولات هزار سال گذشته را با یکدههی روزگار معاصر قابل مقایسه نمیداند.
▪️انسان سه قرن پیش اصلا تغییر و تحول در زندگی را احساس نمیکرد. فکر کنید انسان بیشتر از دو هزار سال با چند جنگابزار مشخص که تیر و شمشیر باشد، جنگید اما در روزگار کنونی در یکدهه انواع جنگابزار وارد عرصه میشود. انسان در چند هزار سال فقط با قلم نوشت، حالا دیگر قلم و حتا تایپ در کیبورد کنار رفته و نوشتن نیز تچ و تماس شدهاست.
▪️در گذشته اگر خواندن و نوشتن را یاد میگرفتیم دیگر در تمام عمر نیاز به بهروزشدن و آبدیتشدن نداشتیم اما در روزگار معاصر تقریبا هر سال (لحظه بهلحظه) باید بهروز و آبدیت شویم اگرنه از ابزار آموزشی و... نمیتوانیم استفاده کنیم؛ یعنی دچار عقبافتادگی فرهنگی و آموزشی میشویم.
▪️به هرصورت، مسالهی انسان معاصر باید چگونگی برنامهریزی برای آینده باشد. دیگر فرصت کلنجار با گذشته وجود ندارد؛ فقط میتوان به این فکر کرد که چگونه ارزشهای فرهنگی گذشته را به انیمیشن تبدیل کرد و به آینده انتقال داد. اسطوره و روایتهای تاریخی باستان فقط میتوانند در انیمیشنسازی حفظ شوند و به آینده انتقال کنند.
▪️اگر مسالهی انسان معاصر آینده نباشد و نتواند پذیرای معنادارِ تغییر و تحول رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی شود؛ دچار آسیبهای روانی میشود، گذشتهگرا میشود، رجعت میکند به گذشته، میخواهد تغییر و تحول را متوقف کند، گذشته را با حال و آینده جابجا کند. بنابراین چنین انسانی از نظر فرهنگی، داعش، القاعده یا طالب خواهد بود.
▪️انسان همچون تخیلی که خود را سوژه ، فاعل، دانا، مرکز و ... میشناسد، وارد جهان تصویرسازی میشود، جهانی که در آن همه چیز در قالب، نظم و حالت تصویری جای میگیرند. انسان خود را از این نظم بیرون میپندارد اما در واقع خودش نیز بخشی از این نظم تصویر سازی شده است. در این تبدیل جهان به تصویر و انسان به بازنمود، حقی به انسان تعلق نمیگیرد. این سوژه دانای دکارتی و خواست قدرت نـیچهای ، امتیازی نسبت به جهان ندارد و در تبدیل آن بـه تصویر، خود را نیز در منطق تصویر سازی قرار میدهد.
✍️ #سعید_جلوخانی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📃شرحی بر فیلم اسب تورین بلاتار
✍ #سعید_جلوخانی
#نیچه از هتلی در شهر "تورینو" بیرون میآید و مشاهده میکند که یک درشکهچی با ضربههای شلاق اسبش را میزند. نیچه به اسب نزدیک میشود و جلوی چشمان درشکهچی، سر و یال اسب را در آغوش میگیرد و با صدای بلند میگرید. این رویداد باعث فروپاشی روانی نیچه میشود .حیوان قربانی انسان میشود، همان اسبی است که نیچه پس از آغوش گرفتنش در خیابانهای تورین به دنیا تاریک جنون وارد شد، اما همین اسب نماد زندگی گاریچی از کار افتاده و دخترش هم هست. اسب هستی به سوی مرگ و زوال را نشان میدهد.
اسب، دختر و پیر مرد نماد تکرار و ملالت دنیا مدرن، چاه خشکیده طبیعت و احساس، شور زندگی زیر پای شهرسازی، مهندسی، تمدن، علم و فناوری له میشود.
دنیای مدرن و نظام دروغین آپولونی باعث شده است صدای رقص برگ درختان دیگر نشنویم. سرنوشت شوم جهان آپولونی تکرار درد و ملال است. دوربین بلاتار ملال این جهان آپولونی دروغین که بر چهرهی حقیقت نقاب زده است را برای ما نمایان می کند.
بلاتار نابغه سینما است، هر فیلم او یک شاهکار فلسفی است. هر چرخش دروبین او منظرگاهی را به ما نشان میدهد.
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍ #سعید_جلوخانی
#نیچه از هتلی در شهر "تورینو" بیرون میآید و مشاهده میکند که یک درشکهچی با ضربههای شلاق اسبش را میزند. نیچه به اسب نزدیک میشود و جلوی چشمان درشکهچی، سر و یال اسب را در آغوش میگیرد و با صدای بلند میگرید. این رویداد باعث فروپاشی روانی نیچه میشود .حیوان قربانی انسان میشود، همان اسبی است که نیچه پس از آغوش گرفتنش در خیابانهای تورین به دنیا تاریک جنون وارد شد، اما همین اسب نماد زندگی گاریچی از کار افتاده و دخترش هم هست. اسب هستی به سوی مرگ و زوال را نشان میدهد.
اسب، دختر و پیر مرد نماد تکرار و ملالت دنیا مدرن، چاه خشکیده طبیعت و احساس، شور زندگی زیر پای شهرسازی، مهندسی، تمدن، علم و فناوری له میشود.
دنیای مدرن و نظام دروغین آپولونی باعث شده است صدای رقص برگ درختان دیگر نشنویم. سرنوشت شوم جهان آپولونی تکرار درد و ملال است. دوربین بلاتار ملال این جهان آپولونی دروغین که بر چهرهی حقیقت نقاب زده است را برای ما نمایان می کند.
بلاتار نابغه سینما است، هر فیلم او یک شاهکار فلسفی است. هر چرخش دروبین او منظرگاهی را به ما نشان میدهد.
🆔 @IRANSOCIOLOGY