بازيابی ايرانشهريگ
چو ایران بباشد تن من مباد! اگر #نرمشعلی_خامنه_ای را کنار نهیم، که هم در نظر و بیش از آن در عمل، پدرخوانده ی همه ی تجزیه طلب ها و #فدرالیست هاست و تجزیه ی گام به گام ایرانزمین را با مهارتی بیش از هر تجزیه طلب پیش از خود پیش می برد، باید خستو باشیم که ... @iranshahrig
چو ایران بباشد تن من مباد!
اگر #نرمشعلی_خامنه_ای را کنار نهیم، که هم در نظر و بیش از آن در عمل، پدرخوانده ی همه ی تجزیه طلب ها و #فدرالیست هاست و تجزیه ی گام به گام ایرانزمین را با مهارتی بیش از هر تجزیه طلب پیش از خود پیش می برد، باید خستو باشیم که پسرک #رضا_ناپهلوی و #جادوگر_پیر، #فرح گجستگ #دیبا، خیز برداشته اند تا دست همه ی شارلاتان های #آنتی_ایرانیست را از پشت بندند. و خوش آن که کسان یارسته اند.
گفتنی آن که طی چند روز گذشته که #حوثی_های_بنی_ساسان در حال جارو کردن سه تیپ عربستان و بازیابی مرزهای ایرانشهر در حوزه ی دریای سرخ بودند، دو نشست برای تجزیه ی دمکراتیک ایرانزمین در لندن برگزار شده است، یکم، نشست انجمن #گذار_از_ایران که در پی متلاشی کردن ایرانزمین به ایالات متفرقه ای چون ایالت عربستان و مناطق خودمختار چندگانه است، دوم، نشست فرقه ی ظاله ی مشروطه (لیبرال فدرال)، که از سر تا ذیل شان بی تشخص هایی حرفه ای و نوکران رسمی اسرائیل و عربستان و آمریکا هستند که رسما شده اند پادوی مناشه امیر. پسرک برای انجمن گذار از ایران پیام فرستاده است و جادوگر برای فرقه ی منحوس مشروطه، تا مبادا در این میان به خائنی بر خورد! اهورامزدا را سپاس چتر خیانت مادر و پسر بطور مساوی بر سر همه ی آنتی ایرانیست های سوگند خورده باز است. به راستی که کسان دل بزرگی دارند. لیک کسان پشت گوش خود را خواهند دید، اسرائیل بزرگ را اما نه. جای تک تک کسان در #موزه_خیانت از پیش امن است
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
اگر #نرمشعلی_خامنه_ای را کنار نهیم، که هم در نظر و بیش از آن در عمل، پدرخوانده ی همه ی تجزیه طلب ها و #فدرالیست هاست و تجزیه ی گام به گام ایرانزمین را با مهارتی بیش از هر تجزیه طلب پیش از خود پیش می برد، باید خستو باشیم که پسرک #رضا_ناپهلوی و #جادوگر_پیر، #فرح گجستگ #دیبا، خیز برداشته اند تا دست همه ی شارلاتان های #آنتی_ایرانیست را از پشت بندند. و خوش آن که کسان یارسته اند.
گفتنی آن که طی چند روز گذشته که #حوثی_های_بنی_ساسان در حال جارو کردن سه تیپ عربستان و بازیابی مرزهای ایرانشهر در حوزه ی دریای سرخ بودند، دو نشست برای تجزیه ی دمکراتیک ایرانزمین در لندن برگزار شده است، یکم، نشست انجمن #گذار_از_ایران که در پی متلاشی کردن ایرانزمین به ایالات متفرقه ای چون ایالت عربستان و مناطق خودمختار چندگانه است، دوم، نشست فرقه ی ظاله ی مشروطه (لیبرال فدرال)، که از سر تا ذیل شان بی تشخص هایی حرفه ای و نوکران رسمی اسرائیل و عربستان و آمریکا هستند که رسما شده اند پادوی مناشه امیر. پسرک برای انجمن گذار از ایران پیام فرستاده است و جادوگر برای فرقه ی منحوس مشروطه، تا مبادا در این میان به خائنی بر خورد! اهورامزدا را سپاس چتر خیانت مادر و پسر بطور مساوی بر سر همه ی آنتی ایرانیست های سوگند خورده باز است. به راستی که کسان دل بزرگی دارند. لیک کسان پشت گوش خود را خواهند دید، اسرائیل بزرگ را اما نه. جای تک تک کسان در #موزه_خیانت از پیش امن است
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
شوخی تجزیه طلبان خجالتی #فرقه_مشروطه: آموزش زبان مادری آری، آموزش به زبان مادر نه! (بازیابی ایرانشهری، جنبش فرزندان زرتشت و کوروش؛ کیخسرو آرش گرگین) ما از فتنه ی انگلیسی-شیعی مشروطه تا شورای اهرمنی مدیریت #گذار_از_ایران که بی شک بارها ارزش های فراماسونی مشروطه را
@iranshahrig
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
شوخی تجزیه طلبان خجالتی #فرقه_مشروطه: آموزش زبان مادری آری، آموزش به زبان مادر نه! (بازیابی ایرانشهری، جنبش فرزندان زرتشت و کوروش؛ کیخسرو آرش گرگین) ما از فتنه ی انگلیسی-شیعی مشروطه تا شورای اهرمنی مدیریت #گذار_از_ایران که بی شک بارها ارزش های فراماسونی مشروطه…
شوخی تجزیه طلبان خجالتی #فرقه_مشروطه: آموزش زبان مادری آری، آموزش به زبان مادر نه! (بازیابی ایرانشهری، جنبش فرزندان زرتشت و کوروش؛ فیلسوف زرتشتی، کیخسرو آرش گرگین) ما از فتنه ی انگلیسی-شیعی مشروطه تا شورای اهرمنی مدیریت #گذار_از_ایران که بی شک بارها ارزش های فراماسونی مشروطه را بهتر نمایندگی می کنند تا فرقه ی لیبرال دمکرات های داریوش همایونی که کارشناسان ارشد ادا اطفارهای میهن پرستی درآوردن هستند، با یک #وسواس_دمکراتیک، آری، با یک رویای مدرنیستی روبرو هستیم، و آن رویای مدرنیستی و وسواس دمکراتیک چیزی نیست جز رویا و وسواس برای #تجزیه_دمکراتیک و متجددانه ی ایرانزمین. چیون که بیش از دو دهه است به صورت بندی این پدیده برخاسته ایم، بهانبود و چرایی این «پُکشکامگی» ایا «اراده ی معطوف به انفجار» را در نفس خود دمکراسی و مدرنیته ی نامدار به ایرانی باید جست. دمکراسی دینامیتی ست که نوروایی ایا مدرنیته ی ایرانی در ماهیچه های فرهنگ و شهریگانی (تمدن) ایرانشهری کار گذاشته است، دینامیتی که سه پُکِش ایا انفجار بزرگ و پیروزمندانه را نیز از سر گذرانده و آزموده است: 1. #فتنه_مشروطه 2. #فتنه_مصدق 3. #فتنه_خمینی. لیک با همه ی پیروزی ها، پیروزی نهایی و فرجامین، که نرمش، گسست، و سپس گدازش همه سویه ی سیاسی-فرهنگی-نژادی ایرانزمین به شمار می رود، از آن کسان نشده است. در این راستا یکی از ابزارها و راهبردهای تجزیه طلب های مشروطه چی در سراسر یک سده ی گذشته، نابود کردن زبان فارسی به عنوان یکی از رکن های تمدن ایرانشهری بوده است. کسان بطور همزمان دو گفتمان را برای نابودی زبان فارسی پیش برده و می برند: 1. آموزش زبان مادری، که گفتمان تجزیه طلبان خجالتی از جمله فرقه ی لیبرال دمکرات های داریوش همایونی است 2. آموزش به زبان مادری، که گفتمان تجزیه طلبان کمتر خجالتی است. لیک هدف هر دو گفتمان یکی ست: غلبه ی تکثر بر وحدت و سپس حذف وحدت به سود تکثر. روشن است که دهیو یا دولت هیچ خویشکاری ای برای آموزش زبان های مادری در یک کشور، هر کشوری، ندارد.
زبان های مادری، یا برای نمونه زبان متجاوزان به مادران آن چنان که زبان ترکی-مغولی در آذربایجان ایا زبان عربی در اهواز، و نیز حتا زبان ها و گویش های مادری ایرانی تبار چون بلوچی و پشتو و گونه های بسیار کردی، گیلانی، تبرستانی، زازائی، لری، خراسانی، و دیگر زبان ها که شمارشان به سدها می رسد، هیچ جایی نباید در دستگاه آموزش پایه ی همگانی داشته باشند. دهیو (دولت) را باید سبک کرد و نه سنگین. خویشکاری دهیو گسترش زبان شهریگانی ایا تمدنی، یعنی زبان پارسی است، در جایگاه نخست، و زبان پهلوی در جایگاه دوم. در کنار این دو زبان که در گوهر یکی هستند و ترابرنده ی ویر و یاد شهریگانی ما، زبان انگلیسی به عنوان زبان پیوند با جهان بیرونی جای می گیرد. جز این سه زبان، همه ی دیگر زبان ها باید از دستگاه آموزشی پایه، یعنی دوازده سال نخست دوره ی آموزشی، کنار نهاده شوند. آن چه که مردمان خود در همستان (جامعه) انجام می دهند، به خودشان پیوند دارد و نه به دهیو. لیک در آن جا نیز خویشکاری دهیو به عنوان پاینده و پاسدار رامش همگانی، چیون می دارد که پروانه ی پدید آمدن انجمن های دمکراتیک تجزیه طلب که زیر نقاب خُرده-فرهنگ ها پنهان می شوند را ندهد. برای ما، که از روزن تیسپون به جهان می نگریم، هیچ جدایی ای میان آموزشگاه های زبان ترکی-مغولی با کلیساهای تبشیری و محفل های بهایی و انجمن های درویشی و حسینه های شیعیان نیست، همه ی ایشان در گوهر یک هدف بیش ندارند: نرمش، گسست، و سپس گدازش گام به گام فرهنگ و شهرگانی (تمدن) ایرانشهری. بنیاد این بساط را باید از ریشه برافکند. و بر خواهیم افکند.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
زبان های مادری، یا برای نمونه زبان متجاوزان به مادران آن چنان که زبان ترکی-مغولی در آذربایجان ایا زبان عربی در اهواز، و نیز حتا زبان ها و گویش های مادری ایرانی تبار چون بلوچی و پشتو و گونه های بسیار کردی، گیلانی، تبرستانی، زازائی، لری، خراسانی، و دیگر زبان ها که شمارشان به سدها می رسد، هیچ جایی نباید در دستگاه آموزش پایه ی همگانی داشته باشند. دهیو (دولت) را باید سبک کرد و نه سنگین. خویشکاری دهیو گسترش زبان شهریگانی ایا تمدنی، یعنی زبان پارسی است، در جایگاه نخست، و زبان پهلوی در جایگاه دوم. در کنار این دو زبان که در گوهر یکی هستند و ترابرنده ی ویر و یاد شهریگانی ما، زبان انگلیسی به عنوان زبان پیوند با جهان بیرونی جای می گیرد. جز این سه زبان، همه ی دیگر زبان ها باید از دستگاه آموزشی پایه، یعنی دوازده سال نخست دوره ی آموزشی، کنار نهاده شوند. آن چه که مردمان خود در همستان (جامعه) انجام می دهند، به خودشان پیوند دارد و نه به دهیو. لیک در آن جا نیز خویشکاری دهیو به عنوان پاینده و پاسدار رامش همگانی، چیون می دارد که پروانه ی پدید آمدن انجمن های دمکراتیک تجزیه طلب که زیر نقاب خُرده-فرهنگ ها پنهان می شوند را ندهد. برای ما، که از روزن تیسپون به جهان می نگریم، هیچ جدایی ای میان آموزشگاه های زبان ترکی-مغولی با کلیساهای تبشیری و محفل های بهایی و انجمن های درویشی و حسینه های شیعیان نیست، همه ی ایشان در گوهر یک هدف بیش ندارند: نرمش، گسست، و سپس گدازش گام به گام فرهنگ و شهرگانی (تمدن) ایرانشهری. بنیاد این بساط را باید از ریشه برافکند. و بر خواهیم افکند.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
شوخی تجزیه طلبان خجالتی #فرقه_مشروطه: آموزش زبان مادری آری، آموزش به زبان مادر نه! (بازیابی ایرانشهری، جنبش فرزندان زرتشت و کوروش؛ کیخسرو آرش گرگین) ما از فتنه ی انگلیسی-شیعی مشروطه تا شورای اهرمنی مدیریت #گذار_از_ایران که بی شک بارها ارزش های فراماسونی مشروطه را بهتر نمایندگی می کنند تا فرقه ی لیبرال دمکرات های داریوش همایونی که کارشناسان ارشد ادا اطفارهای میهن پرستی درآوردن هستند، با یک #وسواس_دمکراتیک، آری، با یک رویای مدرنیستی روبرو هستیم، و آن رویای مدرنیستی و وسواس دمکراتیک چیزی نیست جز رویا و وسواس برای #تجزیه_دمکراتیک و متجددانه ی ایرانزمین. چیون که بیش از دو دهه است به صورت بندی این پدیده برخاسته ایم، بهانبود و چرایی این «پُکشکامگی» ایا «اراده ی معطوف به انفجار» را در نفس خود دمکراسی و مدرنیته ی نامدار به ایرانی باید جست. دمکراسی دینامیتی ست که نوروایی ایا مدرنیته ی ایرانی در ماهیچه های فرهنگ و شهریگانی (تمدن) ایرانشهری کار گذاشته است، دینامیتی که سه پُکِش ایا انفجار بزرگ و پیروزمندانه را نیز از سر گذرانده و آزموده است: 1. #فتنه_مشروطه 2. #فتنه_مصدق 3. #فتنه_خمینی. لیک با همه ی پیروزی ها...