بازيابی ايرانشهريگ
276 subscribers
10.4K photos
3.09K videos
44 files
2.43K links
Download Telegram
بازيابی ايرانشهريگ
#صهيونيسم_شيعه همين است، يا پيكر مقدس خشنود(رضا) شاه، بزرگترین پاسدار قرن را ميخواهد بسوزاند و گور به گور شده اش مينامد، یا #خزعل و #میرزاکوچک_خان و ... @iranshahrig
#صهيونيسم_شيعه همين است، يا پيكر مقدس خشنود(رضا) شاه، بزرگترین پاسدار قرن را ميخواهد بسوزاند و گور به گور شده اش مينامد، یا #خزعل و #میرزاکوچک_خان و #پسیان و #سمیتقو را آزادیخواه مینامد و #احمد_شاه_قجر را، که یکروز زیستن در پاریس و نیس را از یک عمر بودن در ایران بهتر میدانست شاه سوسیال دمکرات میخواند و در مرگ اش اشک های اسلامی-دمکراتیک میریزد، يا کاپیتولاسیون قهرمانانه میکند و سيمان در تنور هسته ای ميريزد تا صهيونيسم مادر در زورگويي و باجگیری از فرزندان #زرتشت و #کوروش دست بالا را داشته باشد، یا فراماسون قجری و خائن شناسنامه داری چون #مصدق را تبدیل به مظهر مقاومت میکند، اما همزمان میگوید #بشار_اسد حق اش است که آمریکا به او حمله کند و عصر موشک پرانی تمام شده است، یا اعلام میکند که ایران مسئول ویران شدن خاورمیانه است و اگر کشوری از گُل به #عربستان بالاتر بگوید اولین کسی که به کمک خواهد شتافت ایران است، و برای آنکه موالی بودن و توابیت تمدنی اش را به اثبات رساند سالانه ملیاردها دلار را در قالب «سوبسید حج» به اقتصاد داعشی #ریاض تزریق میکند و همان و بیشتر از آن را از طریق «سوبسید #آنتالیا» به اقتصاد پانتورکیستی صهیونیستهای نئوعثمانی، یا میخواهد برای محو آثار "2500 استبداد آریائی" #تخت_جمشید را بولدوزر درمانی کند و به #شاهنامه فحش میدهد و #نوروز و #چهارشنبه_سوری را یادگار نیاکان احمق و نادان مجوس مینامد، یا خیز برمیدارد تا خلیج فارس را در درگاه #یهوه و المثنی اش #الله، قربانی کرده و #خلیج_اسلامی اش گرداند

ادامه 👇
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
با نام اورمزد، بغ بزرگ، بزرگترین بغان و با نام مهر و اناهیت و اپام نبات برنامه‌ یکشنبه روز ارد (بیست و پنجم) از ماه تیر، سال ۸۵۸۲ زرتشتی، ۲۵۸۲ کوروشی، ۲۰۲۳ ترسایی. دمکراسی، بستر انحطاط سیاسی در ایرانزمین. بررسی‌ای انتقادی از مفهوم دمکراسی در ایران. در یوتیوب:…
یعنی خمینیست‌ها و این‌ها می‌گویند: ۵۷ یک حرکت کاملا دموکراتیک مردمی هستش؛ چپ‌ها می‌گویند همینطور؛ و امروز هم دیگر مثلا شما از مشروطه‌چیان بگیرید تا چپ‌ها، تا مصدقی‌ها، چه مجاهدین، چه بسیجی‌ها، این‌ها همه خودشان را دموکرات می‌دانند، هم خاستگاه خودشان را دموکراسی می‌دانند و هم هدف عالی خودشان را دموکراسی می‌دانند. اما اینکه این دموکراسی چیست؟ از کجا آمده؟ و چرا جامعه‌ی ایران باید دموکراتیک بشود؟ و باید به دموکراسی برسد؟ اصولا طرح نمی‌شود. بلکه همه‌ی این‌ها به عنوان یک پیش‌فرض تلقی می‌شود و در حقیقت دموکراسی یک مفهوم پوششی هستش، از روزن من برای نیندیشیدن و برای فریب عوام. یعنی اون دماگوگی که در آتن هستش در اینجا شکل بیمار واری می‌گیرد، در میان ایرانیان. و این‌ها هیچ‌کدام نمی‌آیند یک دیاگنوس (تشخیص) بدهند که چرا جامعه‌ی ایران اصولا باید دموکراتیک باشد؟ این سوال اصلا مطرح نمی‌شود، بلکه از همان آغاز با اون حرکت کاملا خشونت بنیاد و ویرانگرانه و بولدوزری که با مشروطه آغاز می‌شود و متاثر از آن روح ناراحت و روح سلبی انقلاب فرانسه هستش، فقط دنبال ویران کردن سلطنت است! و دنبال انکار تاریخ ایران هستش و اگر جنبش ضدمشروطه‌ی چکمه پوشان ایران به سرکردگی رضاشاه بزرگ نبود، حرکت دموکراتیک مشروطه ایران را هزار تیکه کرده بود! یعنی صحبت فقط این نیستش که #خزعل و #پسیان و خیابانی و این وارلرد (جنگجو) بلوچ، اون وارلرد بختیاری، اون وارلرد گیلانی، بگیرند بخشی از ایران را؛ بلکه در درون هر یک از این استان‌ها نیز باز هم، یعنی در برابر فرضا میرزاکوچک خان، یک میرزاکوچک خان دیگری در می‌آمد که می‌خواست فرضا جمهوری شوروی گیلان را که زده بود، یا فرضا جمهوری مهاباد را یکی دیگر زده بود، می‌خواست آن را از او بگیرد! توجه می‌کنید؟ یعنی خود جمهوری گیلان خودش دو تکه میشد! سه تکه میشد! بنابراین این‌که ما اصولا از میان دندان‌های دموکراسی مشروطه توانستیم جان سالم به‌در ببریم بخاطر به وجود آمدن یک روح سپاهی‌گری کهن ایرانی هستش که با تاثیرگذاری، من این را همواره تاکید می‌کنم چون واقعا بهش پرداخته نشده؛ اهمیت نقشی که اردشیر ریپورتر هم در کشف رضاشاه و هم در برآوردن رضاشاه و او را به قدرت رساندن، بازی کرده. یعنی در حقیقت یکبار دیگر آن روح کهن زرتشتی، آن سوشیانس زرتشتی در قالب اردشیر ریپورتر پدیدار می‌شود و ایران را از نابودی حتمی‌اش، از نابودی حتمی‌، یعنی مشروطه نابودی حتمی ایران را در پی داشت اگر رضاشاه نمی‌بود! و رضاشاه پدید آمد چون ما کسی را در تاریخ ایران داشتیم بنام اردشیر ریپورتر! این یک فکت تاریخی هستش. خوب این دور اول ویرانگری دموکراتیک هستش در ایران، منتها روشنفکری ایرانی که صاحبان اندیشه‌ی دموکراسی هستند، اصولا این برخورد انتقادی را با مشروطه ندارند! بلکه مشروطه برای آن‌ها آغاز تاریخ است! و قبل از مشروطه در کلیت‌اش توحش است، به ویژه آنجایی که مسئله‌ی ایرانیت مطرح می‌شود! در میان مشروطه‌چیان اسلام و ایران دو امر متفاوت هستند در نزد ما هم همینطور؛ منتها به این مثابه که اسلام عنصر مثبت است و ایران عنصر منفی است! به خاطر همین شما در مشروطه اشتراک میان آخوند و #فکل_کراواتی را دارید! این مشروطه است. چپ، انقلابیون چپ، تروریست‌های چپ با آخوندها، با یکدیگر متحد می‌شوند، برای نابودی نهاد سلطنت و زدن تاریخ ایران. این اتفاقی هست که در مشروطه می‌افتد و در حقیقت یک حرکت زد ایرانشهری هستش نسبت به اتفاقی که ۶۰، ۷۰ سال پیش‌اش داشت در ایران شکل می‌گرفت، از نیمه‌ی دوم تاریخ قجر، با به وجود آمدن مردانی مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده که آن‌ها داشتند یک رجعتی می‌کردند به اندیشه‌ی ایرانشهری تحت تاثیر اندیشمندان زرتشتی دوران صفوی. یعنی تحت تاثیر کارهایی که کیخسرو اسفندیار انجام داد، مفاهیمی را که او بنیاد نهاد، مفهوم آزادی، مفهوم قانون، مفهوم عدالت که در آن قرارداد اجتماعی ایرانی که نام‌اش بود #پیمان_فرهنگ. یعنی قرارداد اجتماعی استوار بر تربیت، فرهنگ در این‌جا یعنی تربیت جامعه. این یک مفهوم کهن ایرانی هستش که در میان زرتشتیان دوران صفوی این اندیشه در حقیقت شکل می‌گیرد و اون خودش استوار هستش بر متون دوران ساسانی. یک بحث بسیار گسترده‌ای هستش.