يكي از همازوران يافته و فرستاده است، نشان دهنده ي گسترش روايت بازيابي ايرانشهري از فتنه ي ٥٧، جاسوس بودن ملكه ي شاهكش و حضور استر وار اش در اتاق خواب شاه است. و اينكه حكايت ما و انقلاب، كه دفتر #فرح مركز فرماندهي اش بود، چنانكه سال ها پيش گفته ايم، حكايت دكتر ملكوت بود و آمپول مرگ اش. آري، حقيقت گويان را ميتوان كشت، #حقيقت را ليك نه، حقيقت كشتني نيست.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
....
چرا در ایران دو دولت سر کار بود؟
از اداره کردن رادیو و تلویزیون که دست #کمونیست ها بود مهمتر دانشکده کمونیستی رادیو وتلویزیون بود این دانشکده که خارج از سیستم آموزشی کشور و بدون دخالت وزارت علوم و آموزشی عالی اداره میشد دانشکده مستقلی بود خودش دانشجو میگرفت خودش فارغ التحصیل میکرد و کلا برای خودش سیستم مدیریتی داشت دانشجویان کنفدراسیون مخالف سلطنت استاد دانشگاه بودند و خودش دانشجو می گرفت در نمام رشته ها و چون پسر دائی فرح خانم زن شاه بود سازمان اطلاعات و امنیت کشور حق نداشت در خصوص استادان ک یا دانشجویان تحقیق ویا دخالتی کند البته #ساواک کلا حق نداشت آن ۳۵ سازمان کمونیستی که فرح خانم اداره میکرد و کنفدراسیونی ها و کمونیست ها در آنجافعالیت میکردند را کنترل و یا افراد متخلف را بازداشت کند اگر هم چنانچه بازداشت و یا برای تحقیق خواسته میشدند فورا از دفتر خانم فرح دیبا نامه ای به سازمان امنیت نوشته میشد زیرش امضا میشد فرح پهلوئی سازمان هائی مثل کانون پرورش فکری انجمن سلطنتی فلسفه انجمن خیریه #فرح_پهلوی سازمان زنان سازمان بهزیستی جمعا ۳۵سازمان بود که کارش با نامش همخونی نداشت تمام محفل چریک های #فدایی_خلق و دانشجویان عضو کنفدراسیون و طرفداران حزب توده و عده ای هم از مذهبیون تند رو بودند که حقوق بگیر دفتر خانم #فرح_دیبا بودند مثل #آیت_الله_مرتضی_مطهری و #مفتح و #احسان_نراقی #حداد_عادل #عباس_میلانی و هرکسی که بجرم سیاسی از زندان های امنیتی آزاد میشدند کار بجایی رسید که
#پرویز_ثابتی مدیر کل امنیت داخلی در سال ۵۲ بعد از دادگاه #خسرو_گلسرخی به #تیمسار_نصیری رئیس سازمان اطلاعات
گفت نمیشه شهبانو بیاد سازمان امنیت کشور را اداره کنه ما
برویم #جشن-فرهنگ_و_هنر_شیراز را اداره کنیم؟ همیشه بین این ۳۵ سازمان #کمونیستی_مذهبی * استعمار #سرخ_و_سیاه با سازمان اطلاعات و امنیت کشور درگیری بود که بالاخره با برکناری #هویدا و برکناری نصیری و اخراج پرویز ثابتی دولت فرح دیبا رسما کشور را بدست گرفت و دست آخر #شاپور_بختیار امیرکبیر ایران شد با این تفاوت که اگر امیر کبیر در زیر
سایه پرچم سه رنگ شیرو خورشید ایران ایستاد شاپور بختیار با یک منقل و دک لول تریاک زیر عکس مصدق ایستاد و گفت بعد از امام حسین محمد مصدق اولین #سوسیالیست و ازادیخواه تاریخ ایران است شاپور بختیار پسر خاله #رضا_قطبی بود رضا قطبی هم پسر دائی زن شاه یعنی در حقیقت کشوری با هفت هزار سال تاریخ و دوهزارو پانصد سال پادشاهی به یک خاله بازی و دختر خاله بازی باخت من یادمه بچه که بودم با دختر خاله ام آمپول بازی میکردم رضا قطبی پسر دایی فرح و
سید حسین نصر و شاپور بختیار و تعدادی دانشجوی کنفدراسیون مخالف سلطنت مثل #فریدون_جوادی و #امیر_پاشا_بهادری و #لیدا_امیر_ارجمند و امیر مکانیک و #پرویز_نیکخواه درب هممون یک آمپول مالیدن کشور رو بگا دادن الان هم پس از چهل سال از واشنگتن و پاریس و سوئیس و لندن برامون بیانیه می‌فرستند جای بخیه آمپول خوب شد یاهنوز گشاد گشاد راه میروید ؟خیلی به شاه گزارش کردیم همیشه میگفت چیزی را گزارش کنید باور کردنی باشد روزی که از ایران رفت فهمید مردم دشمن او نبودند دشمن در خانه خودش توی #استخر_اکبر_شاه بود
نادر گرمنيان
@iranshahrig

سفر چارلز به ممالک محبوسه جهت سرکشی به وضعیت رعایای #شیعه. ذلت و خواری آیت الله ها و کمونیست های اشغالگر #ایرانشهر که فریاد #مرگ_بر_انگلیس و #مرگ_بر_اسرائیل شان گوش جهان را کر کرده است تمامی ندارد، آنچنان که وقاحت و دریدگی شان. بی تشخص تر و دورو تر و پدرسوخته تر از نسل فتنه جو و ایرانفروش 57 در ماهروز یک هزار سال گذشته ی ایرانزمین نتوان یافت.
بارها گفته ایم، فتنه ی 57، که شیعیان و کمونیست های اشغالگر ایرانزمین میکوشند آن را یک #انقلاب کلاسیک و حرکتی خودجوش و مردمی جا زنند، در صورتی که می دانیم نخستین نمونه از انقلاب های رنگی و مخملی بود که عمده اش از سوی ستون پنجم داخل دستگاه انجام می شود، بزرگترین توطئه و عملیات خرابکارانه ی سده ی گذشته بود.
کسان #شاه را در چهار راه تاریخ جهانی به دار کشیدند و با او، ایرانزمین را.
نام جلادان را میخواهید؟ از #فرح_دیبا و شاهپور #بختیار و #رضا_قطبی و #سید_حسین_نصر و #داریوش_شایگان و #احمد_فردید و #پرویز_نیکخواه و #فیروز_شیروانلو و #پرویز_ثابتی و #ناصر_مقدم و قره باغی و خاندان اتحادیه مافی و همگنان آغاز کنید و به کارتر و کالاهان و اشمیت و ژیسکار برسید. نه تنها دلقک هایی چون یزدی و قطب زاده و بازرگان، که خود خمینی با یک پای اش در لب گور نیز چیزی جز یک مهره ی اتفاقی نبود. خمینی نبود، شریعتمداری نقش اش را به عهده می گرفت، شریعتمداری نبود، منتظری و یا هر کس دیگر. موضوع اسقاط ایرانزمین توسط شیعیان و کمونیست ها و ایجاد یک دوره ی قهقرائی و کائوس کنترل شده ی چندین ده ساله بود که با بودن شاه میسر نمی شد. شاه می بایست می رفت تا مأموریت به انجام رسد.

#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@iranshahrig

چند ده هزار تن آمده اند رخنه کرده اند در ایران #فیروز_شیروانلو و #پرویز_نیکخواه و اینها ایرانی نیستند آمده اند با برنامه ریزی و با کمک #شوروی و #آمریکا و #اسرائیل و #انگلیس و #آلمان و #ایتالیا با مهندسی اجتماعی پیچ و مهره های کشور را باز میکنند بعد میگویند خودتان انقلاب کردید. این تحفه مال خود شماست مردم ایران کشورشان را دوست دارند این رسانه ها این را القا میکنند برای ناامید کردن مردم که ما خودمان از خودمان بدمان بیاید و ایرانی از ایرانی دیگر متنفر و بیزار بشود و نیز از ایرانیت. در مورد ایران و چند کشور دیگر دقیق ترین تئوری که توضیح دهنده پیچیده ترین رویدادها هستش تئوری توطئه است خرابکاری هایی که در درون ارتش چه در صداسیما چه در دربار اینها همش توطئه بوده اینها را اگر بیرون بکشیم دیگر چیزی به نام انقلاب نمیماند. یک عده هنرمند و نویسنده خمینی را میبرند تو ماه. از آن ور #میشل_فوکو و #ژان_پل_سارتر یک سری شارلاتان با کارهای زابوتاج شاه را با نیرنگ از کشور بیرون کردن یک سری همافر و خائن را آورده اند سر همه را کلاه گذاشتن و آنهایی هم که متوجه میشوند ترور کردن این همش شد توطئه بعد میگویند تئوری توطئه ندهید پس رسانه هایی مثل من و تو که با آوردن #فاطمه_حقیقت_جو که برای انتخابات صحبت کند همگی پااندازان اهریمن هستند برای دور کردن ایرانیان از حقیقت تو یک پکیج شیک و پست مدرن و #قرتی بازی
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی

آدرسهای دسترسی به برنامه کامل در:
https://tttttt.me/iranshahrig/9433

فقط فحش، بد و بیراه، کشتن همدیگر، دام برای یکدیگر نهادن و شور و هیجان و شانتاژهای اجتماعی؛ دوباره با حضور نظامیان این بار در هیات زاهدی و یا افراد دیگر شما می‌بینید که دوباره ایران اندکی آرامش پیدا می‌کند و آرام آرام دوران سازندگی به‌وجود می‌آید. و در این‌جا نیز دوباره مشروطه متوقف می‌شود، یعنی ۳۲ بزرگترین کابوس بعد از کودتای ۳ اسفند رضاشاه بزرگ، که اولین شوک بزرگ برای مشروطه چیان هستش و می‌گویند مشروطه‌ی ما با آمدن رضاشاه تمام شد! شوک بزرگ دوم‌شان امرداد۳۲ است! توجه می‌کنید؟ یعنی یک بار دیگر این شورشگران متوقف شدند، روح خبیث و اهریمنی مشروطه متوقف و مهار شد و این‌ها شروع کردند گریه و زاری و توی سر خودشان زدن که، سراسر دوران ۳۲ تا ۵۷ را ما می‌دانیم که مشروطه‌چیان دیگر دارند روضه‌ی حسینی‌شان را می‌خوانند دیگر! بار دیگر تمام مشروطه‌چیان با یکدیگر متحد می‌شوند و ۵۷ را پدید می‌آورند. حالا من دوران اول خمینی را که ۴۲ هستش نمیخواهم زیاد باز کنم، خوب اون هم یک حرکت دموکراتیک است دیگر، یعنی از حزب توده بگیرید تا مصدقی‌ها و مجاهدین و... همگی در ۴۲ کنار خمینی ایستادند. این حرکت در آن‌جا متوقف شد، یعنی نتوانستند کار آنچنانی بکنند، یک شورشی بود خاموش شد؛ اسدالله‌علم و اویسی موفق شدند در دهه چهل، بعد این‌ها آمدند در ۵۷ چون دیگر مسئله‌ی فرح به‌وجود آمد و اتاق فکر فرح، که در حقیقت اتاق فکر ۵۷ دفتر فرح است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اونجا الیت انقلابی پرورش داده می‌شود، اتاق فکر هم خوب فرح هستش و ارگان‌شان هم رادیو تلویزیون است که زیر دست پسرخاله‌ی فرح، قطبی و توده‌ای‌هایی که دور و بر خودش جمع کرده بود. ولی در دوران سوم حمله‌ی دموکراسی به ایران، این‌ها دیگر کاملا ارگانیزه هستند و خیلی خیلی خیلی دقیق دارند کار می‌کنند و با کمک آمریکا و بلوک شرق و بلوک غرب و در حقیقت دیگر موفق می‌شوند. چون همه جا رخنه کردند، توی دانشگاه‌ها، توی رادیو تلویزیون، کاملا دست‌شان هستش، ساواک، توی ارتش، همه جا دیگر این‌ها رخنه کردند و محمدرضاشاه هم اصولن تیپی نیستش که بخواهد مقاومت بکند در برابر یک همچین مسائلی! یعنی اصلن تیپی مانند رضاشاه نیستش و آدمی مثل اردشیر ریپورتر هم در کنارش نداشت! یعنی این‌ها مسائل گوناگونی هستش. نه خودش یک همچین تیپی هست مانند رضاشاه هستش و نه اصولن افرادی که دورش هستند دارای اون فرمت هستند که بتوانند این را درست briefing (توجیه) کنند! و زنش هم که خوب یک جاسوس توده‌ای هستش از توی پاریس انواع و اقسام دوست پسرش‌هایش را با خودش برداشته آورده و پسرخاله‌اش و بعد هم سیدحسین نصر و #داریوش_شایگان و #پرویز_نیکخواه و #فیروز_شیروانلو و این لی‌لی، اون لی‌لی یک جو و فضای دیگری به وجود آمد و بعد هم آن انقلاب دهه ۶۰ در اروپا و این فکر چریکی و اصلن یک لشکر ویرانگر در ایران پدید آمد تحت عنوان روشنفکر! یعنی روشنفکری‌ای که در ایران در حقیقت شد عامل نابودی ایران، از دهه‌ی ۴۰ به بعد، این‌ها لشکر اند! گردان‌های گوناگون‌اند، از کنفدراسیون خارج از کشور بگیرید، تا انجمن‌های گوناگون دانشجویی در داخل خود ایران، تا این حزب‌های چریکی و تروریستی، همه‌ی این‌ها یارگیری‌شان از میان دانشجو و از میان روشنفکر و نویسنده است! این خیلی مسئله‌ی مهمی است و این‌ها در این موج سوم موفق می‌شوند که نهاد سلطنت را بعد از هزاران سال در ایران به زیر بکشند! خوب بنابراین اگر ما بخواهیم یک جمع بندی بکنیم می‌بینیم که دموکراسی در ایران معاصر بستر انحطاط اجتماعی و تمدنی ماست. در هر جا دموکراسی آمریت و عاملیت پیدا کرده و به قدرت رسیده و توانسته تاثیرگذاری داشته باشد ویرانگر بوده! دموکراسی اصلن ایده‌ی سازنده‌ای در ایران نبوده و نیست. دموکراسی هرگز تامین کننده‌ی مفهوم آزادی نبوده. دموکراسی هرگز اشتراک سیاسی را به وجود نیاورده، بلکه برعکس انسداد سیاسی را به وجود آورده. اگر ما در دوره‌ی این سد و خرده‌ای که داریم ازش صحبت می‌کنیم دوره‌هایی از اشتراک سیاسی را تجربه کردیم، این دوره‌ها دوره‌های متوقف شدن مشروطه بوده. یعنی در حقیقت بخش بزرگیش دوره‌ای هستش که اصلاحات سیاسی و اجتماعی محمدرضاشاه به وجود می‌آید. زنان دارای حقوق سیاسی می‌شوند، توجه می‌کنید؟ می‌آیند وارد جامعه می‌شوند، و کلا نهادهای مدنی در ایران شکل می‌گیرند. سیاست در تعریف احزاب مشروطه بنیاد، این‌ها در حقیقت گروه‌های خرابکار هستند! سیاستی در اونجا شکل نمی‌گیرد! این‌ها در حقیقت سازمان‌های ترور هستند، یا همدیگر را ترور می‌کنند، یا اینکه قدرت مرکزی را می‌خواهند نابود بکنند. این‌جا اشتراک سیاسی‌ای وجود ندارد. شما فرضا این سازمان‌های کرد را نگاه بکنید، این‌ها فقط یا خودشان خودشان را می‌کشند! یا دیگران را می‌کشند! در این‌جا سیاستی وجود ندارد!