Forwarded from گلچين بغكام
واژه دیگری که دارند واژه #رکس (رِگنُم) هستش که میشود حوزه فرمانروایی که هم ریشه آن راذ است در ایرانی (راذینی داری) که میشود کنترل و هدایت جامعه که ذ به ی هم تبدیل میشود (راینی داری) یک معنای دیگری هم دارد که میشود: راست کردن، درست کردن، تراز کردن و رِگینا میشود #شهبانو (بان بشت ری). #ایرلندی کهنش میشود: ری. #گوتیک آن میشود: رِیکی (شهریاری). #ژرمنی اش میشود: ریهی (پادشاهی کشور). در #اوستایی میشود: رَزَن به معنای آیین، دستور، قاعده، راشتِم به معنای راست ترین، درست ترین (آیین مند). لاتین اش رِکتوس (راست). در اوستایی ترمی داریم به نام بِرِزی ایا بُرُزی راز در #یشت_13 سَت بِرِزی راز (والا راز، والا رای) که هندی آن بولهارا می شود (کسیکه در بلندی فرمان می راند) بول شاه (شهریار آسمانی). برای نمونه #ابوریحان_بیرونی فرنام شاهان #آبخوست های (جزیره های) دریای دوشستری (غربی) را می گوید: مهراج (شاه بزرگ) نام می بردند و فرنام شاهان قَنوج را بهشان می گفتند: رایی (راذ؛ کسیکه فرمانروایی میکند) و فرنام شاهان هند را بهشان میگفتند: بولهارا. درست همان است که ما در اوستا می گوییم: بِرِزی راذی. برای نمونه جانشین ویشاوههام و ویشه کریتی پای نامش بوده: یئوَ رایَ (جوان رای، شاه جوان). به هر روی واژه رای مام گرفته از هندی نیست و همان برگرفته از راذ است و بعد راد و بعد تبدیل به ی پایانی که بسیار متداول است در شاخه سوم زبان های ایرانی نیز که #رهام_اشه نامش را گذاشته: زبان گُلی و به اینها می گفتند: کَپیر ایا کَفَر(به معنای کافر نیست و باید از کبیری گرفته شده باشد در سنت ساموتراکی داریم؛ کبیرِئوی که آنجا هم به غلط میگویند برگرفته از سامی است کبیر به معنای بزرگ است منتها ربطی به آن واژه سامی ندارد) که در #افغانستان امروزی است پایان سده 19 است که واپسین کشتار را این #مسلمانان نیز انجام میدهند در این زبان ما واژه ای داریم به معنای را (رُ) که در زبان کَتی می گویند: اینرویی (#جم_شاه) این(یمن) رو(شاه). ایا در زبان #پارسون می گویند: یومرا. در زبان ویگلی می گویند: یَمرایی. در زبان #اشکولی می گویند: ایمرا.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@golchinebaghkam
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@golchinebaghkam