بازيابی ايرانشهريگ
کودتای خامنه ای پاد سپاه و تف سرد اروپا در دستان دیپلماسی نرمشی: #هایکو_ماس به تهران رفت تا بگوید اروپا این است: همه چیز خواستن و هیچ چیز نتوانستن. اینکه تهران باید ... @iranshahrig
کودتای خامنه ای پاد سپاه و تف سرد اروپا در دستان دیپلماسی نرمشی: #هایکو_ماس به تهران رفت تا بگوید اروپا این است: همه چیز خواستن و هیچ چیز نتوانستن. اینکه تهران باید در قفس برجام بماند و همزمان پذیرای پادافراس های (#تحریم) آمریکا نیز بشود. اینکه تهران باید تن دهد به اینکه اروپا جادوگر نیست و بیوسای چیز دیگری جز تف سرد اینستکس = آسپرین و پوشک، نباشد. اینکه #آلمان، کشوری که به #صدام شیمیائی داد تا پارس ها مسکشی کند، اینک نیز به #بن_سلمان بمب می دهد تا یمن را در هم کوبد، لیک #سپاه نباید برد #موشک های اش از 300 کیلومتر بیشتر باشد. در این میان نیز #خامنه_ای، که تنها چیزی را که سفت گرفته است نرمش است، پس از خانه تکانی در سپاه و پیشگیری از #کودتای_ایرانشهری #هخامنشی گرایان #چکمه_پوش، مافیای فراماسون های سبز و بنفش اش را به جان زنان #سردار ان انداخته است و سرگرم پرونده سازی همزمان برای اسپهبدان #جعفری و #سلیمانی است. گفته بودیم: سلیمانی بی بیراهه رفت زمانی که کنار جعفری نایستاد و با آوردن نابهنگام #حشد به درون کشور همه ی دستاوردهای سپاه در فرایند یاری رسانی به سیل زدگان را نابود کرد و همزمان راه را نیز برای زدن جعفری هموار نمود. این را نیز گفته بودیم: خامنه ای پس از جعفری به زودی پی خود او و دیگران نیز خواهد آمد. اینک آمده است. و این تازه آغاز کار است: تیغ تیز نرمش بر گردن #ارتشیان نیز نهاده خواهد شد.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سردار_جعفری #سردار_سلیمانی #وزیر_امور_خارجه_آلمان #برجام #نرمشعلی_خامنه_ای #کودتا #کودتای_نظامی #کودتای_زرتشتی
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سردار_جعفری #سردار_سلیمانی #وزیر_امور_خارجه_آلمان #برجام #نرمشعلی_خامنه_ای #کودتا #کودتای_نظامی #کودتای_زرتشتی
بازيابی ايرانشهريگ
یادآوری تجزیه ی گام به گام ایران: از #محمد_رضا_شاه تا #مغلوبعلی_خامنه_ای ( #نرمشعلی_خامنه_ای ) در سراسر تاریخ پر از ننگ این #حزب فاسد [ #پان_ایرانیست ] و مزاحم بازگشت به مدار ... @iranshahrig
یادآوری
تجزیه ی گام به گام ایران: از #محمد_رضا_شاه تا #مغلوبعلی_خامنه_ای ( #نرمشعلی_خامنه_ای
)
در سراسر تاریخ پر از ننگ این #حزب فاسد [ #پان_ایرانیست ] و مزاحم بازگشت به مدار #تیسپون، که ناف اش را با #شیعه و #دمکراسی و شمارش کروموزوم های مردمان بریده اند، این سخنرانی[ :
https://www.youtube.com/watch?v=pZJo3sordiI ]
، یگانه رویداد مثبت و درست است. #شاه، #زاهدی و کلیه ی نظام وقت، به مملکت خیانت کردند و #بحرین را دادند. زاهدی می بایست اعدام می شد و شاه، از #سلطنت خلع، اگر نظام، نظامی #ایرانشهری می بود. شارلاتان هایی که امروز می خواهند وانمود کنند که شاه بحرین نداشته را داد تا جزایر نداشته را بازگیرد، از جنم همین کمونیست های اثنی عشری امروز اند که می گویند 50 درصد توهمه، 11 درصد حقیقته، نوش جان رفیق #پوتین.
خیر، اگر بحرین مال ایران نبود، که بود، نیازی به #رفراندوم برای جدا کردن نداشت. بحرین دو ژور یا بطور حقوقی از آن ایران بود، خیلی راحت می شد، به ویژه با عمق استراتژیک #فرهنگی ای که داشتیم، با تدبیر و شکیبائی، دو فکتو نیز به ایران باز اش گرداند.
ایران مهمترین همپیمان غرب در منطقه در برابر #کمونیسم بود، لیک هیچ استفاده ی بهینه ی مهمی از این موقعیت ویژه نکرده، که هیچ، بحرین را نیز داد و در نهایت نیز آنقدر ولنگاری #سیاسی و امنیتی از خود بروز داد که غرب و شرق در زدن اش همصدا و متحد شدند.
آنگاه می گویند شاه در سیاست خارجی نابغه بود. خیر، هم جنگ نکردن با #صدام و پشت کردن به #بارزانی یک حماقت محض و توام به خیانت به ایرانیان کردتبار جدا افتاده از مام مهین بود، هم دادن بحرین. آن #بهائی فراماسون پدرسوخته، هویدا نیز با وقاحت تلمودی تمام گفت بحرین دختر خودمان بود شوهرش دادیم رفت به کسی هم ربطی نداره! خامنه ای، خاخام اعظم و مغلوبعلی درگاه پوتین نیز پس از عملیات کربلای بتن ریزی، #کاسپین را شوهر داد رفت، و گویا به ما آل #مجوس نیز ربطی ندارد. لیک کور خوانده اند. این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست. #هیولای_آریائی بیدار شده است و مملکت مان را از حلقوم شان بیرون خواهیم کشید.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
.
.
.
#کاسپین_فروشی_نیست #دریای_کاسپین_فروشی_نیست #نه_به_کاسپینچای #کاسپینچای
تجزیه ی گام به گام ایران: از #محمد_رضا_شاه تا #مغلوبعلی_خامنه_ای ( #نرمشعلی_خامنه_ای
)
در سراسر تاریخ پر از ننگ این #حزب فاسد [ #پان_ایرانیست ] و مزاحم بازگشت به مدار #تیسپون، که ناف اش را با #شیعه و #دمکراسی و شمارش کروموزوم های مردمان بریده اند، این سخنرانی[ :
https://www.youtube.com/watch?v=pZJo3sordiI ]
، یگانه رویداد مثبت و درست است. #شاه، #زاهدی و کلیه ی نظام وقت، به مملکت خیانت کردند و #بحرین را دادند. زاهدی می بایست اعدام می شد و شاه، از #سلطنت خلع، اگر نظام، نظامی #ایرانشهری می بود. شارلاتان هایی که امروز می خواهند وانمود کنند که شاه بحرین نداشته را داد تا جزایر نداشته را بازگیرد، از جنم همین کمونیست های اثنی عشری امروز اند که می گویند 50 درصد توهمه، 11 درصد حقیقته، نوش جان رفیق #پوتین.
خیر، اگر بحرین مال ایران نبود، که بود، نیازی به #رفراندوم برای جدا کردن نداشت. بحرین دو ژور یا بطور حقوقی از آن ایران بود، خیلی راحت می شد، به ویژه با عمق استراتژیک #فرهنگی ای که داشتیم، با تدبیر و شکیبائی، دو فکتو نیز به ایران باز اش گرداند.
ایران مهمترین همپیمان غرب در منطقه در برابر #کمونیسم بود، لیک هیچ استفاده ی بهینه ی مهمی از این موقعیت ویژه نکرده، که هیچ، بحرین را نیز داد و در نهایت نیز آنقدر ولنگاری #سیاسی و امنیتی از خود بروز داد که غرب و شرق در زدن اش همصدا و متحد شدند.
آنگاه می گویند شاه در سیاست خارجی نابغه بود. خیر، هم جنگ نکردن با #صدام و پشت کردن به #بارزانی یک حماقت محض و توام به خیانت به ایرانیان کردتبار جدا افتاده از مام مهین بود، هم دادن بحرین. آن #بهائی فراماسون پدرسوخته، هویدا نیز با وقاحت تلمودی تمام گفت بحرین دختر خودمان بود شوهرش دادیم رفت به کسی هم ربطی نداره! خامنه ای، خاخام اعظم و مغلوبعلی درگاه پوتین نیز پس از عملیات کربلای بتن ریزی، #کاسپین را شوهر داد رفت، و گویا به ما آل #مجوس نیز ربطی ندارد. لیک کور خوانده اند. این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست. #هیولای_آریائی بیدار شده است و مملکت مان را از حلقوم شان بیرون خواهیم کشید.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
.
.
.
#کاسپین_فروشی_نیست #دریای_کاسپین_فروشی_نیست #نه_به_کاسپینچای #کاسپینچای
YouTube
محسن پزشکپور در مجلس شورای ملی در مخالفت با جدائی بحرین
از نظر حقوقي بحرين جزء خاك ايران محسوب ميشد. اما شاه كه خود را بي نياز از مشاوره با صاحب نظران ميدانست و فكر ميكرد نابغه سياست خارجي و ديپلماسي است، سعي كرد بحرين و جزاير سه گانه را به هم مربوط كند. يعني در يك معامله با انگليسيها در قبال اعطاي استقلال به…
بازيابی ايرانشهريگ
چهره سازی از #بختیار، بعد از آن همه خیانت؟ این که #جبهه_ی_ملی چیزی جز پایتخت معنوی #مسلمان_ها و #بهائی_ها و #جهودها نبوده و نیست و #مصدق را می توان رهبر برگزیده ی همین سه گروه، یعنی ... @iranshahrig
یادآوری
چهره سازی از #بختیار، بعد از آن همه خیانت؟
این که #جبهه_ی_ملی چیزی جز پایتخت معنوی #مسلمان_ها و #بهائی_ها و #جهودها نبوده و نیست و #مصدق را می توان رهبر برگزیده ی همین سه گروه، یعنی مسلماها و بهائی ها و جهودها، و شاخه ی سکولارشان، یعنی #کمونیست_ها دانست، دیگر بر همگان روشن شده است. خیانتی نیست که توسط این جبهه صورت نگرفته باشد. لیک در این میان برای یکی از بی شخصیت ترین شخصیت های عصر انقلاب، یعنی بختیار، چهره سازی کردن، نوبری ست. بختیار، از بستگان فرح و حمایت شده از سوی او برای ساقط کردن مملکت، کسی که به خاطر پشتیبانی از سوی فرح و نسبت خویشاوندی با او و رضا قطبی، «#پسرخاله» نامیده می شد. (فرح را می توان ام الخیانت دودمان پهلوی و نوک پیکان کمونیست ها و مسلمان ها در درون آن نظام دانست، زنی با یک پروژه ی بزرگ سیاسی: شاه کشی و از بین بردن رشته ی پادشاهی در ایرانزمین که تا امروز ادامه دارد و شهبانو و ملکه ی این پروژه کسی نیست جز او، محبوب دل همه ی دشمنان ایرانزمین).
بختیار بزرگ ترین افتخار اش این بود که شاه را او از مملکت بیرون کرده است. حتا آدمی چون داریوش همایون نیز که دل خوشی از شاه نداشت این را درک کرده بود و این انتخاب را بزرگترین اشتباه می دانست. مرد #تریاکی در نخستین فرصت نیز با #صدام_حسین همکاری کرد و حتا تا پای بخشیدن جزایر به عرب ها نیز رفت که روزنامه اش نیز موجود است. این البته کاری بود که کنفدراسیون دانشجویی نیز بدان دست زده بود و در میهن فروشی و بخشش مملکت به مسلمان ها، بین نیروهای دمکرات همیشه مسابقه بوده است.
اینکه شاه مملکت را به چنین موجود هچل هفتی سپرد و رفت، خود یکی از تاریک ترین لحظات عمر سیاسی اوست که چیزی جز خیانت نام ندارد. او به عنوان فرمانده ی کل قوا مملکت را به یک تریاکی سپرد، و در رفت. خیانت دیگر او این بود که او به روشنی می دانست ارتش به بختیار اعتماد ندارد. هم نیز می دانست که جبهه ی ملی نیز بختیار را خواهد زد. پس کل ماجرا بازی ای بیش نبود. بختیار هیچ بختی برای ماندن نداشت و از همه سو تکه تکه می شد. شاه این ها را می دانست و با آگاهی با این امر بود که مملکت را سپرد و رفت.
ادامه 👇
چهره سازی از #بختیار، بعد از آن همه خیانت؟
این که #جبهه_ی_ملی چیزی جز پایتخت معنوی #مسلمان_ها و #بهائی_ها و #جهودها نبوده و نیست و #مصدق را می توان رهبر برگزیده ی همین سه گروه، یعنی مسلماها و بهائی ها و جهودها، و شاخه ی سکولارشان، یعنی #کمونیست_ها دانست، دیگر بر همگان روشن شده است. خیانتی نیست که توسط این جبهه صورت نگرفته باشد. لیک در این میان برای یکی از بی شخصیت ترین شخصیت های عصر انقلاب، یعنی بختیار، چهره سازی کردن، نوبری ست. بختیار، از بستگان فرح و حمایت شده از سوی او برای ساقط کردن مملکت، کسی که به خاطر پشتیبانی از سوی فرح و نسبت خویشاوندی با او و رضا قطبی، «#پسرخاله» نامیده می شد. (فرح را می توان ام الخیانت دودمان پهلوی و نوک پیکان کمونیست ها و مسلمان ها در درون آن نظام دانست، زنی با یک پروژه ی بزرگ سیاسی: شاه کشی و از بین بردن رشته ی پادشاهی در ایرانزمین که تا امروز ادامه دارد و شهبانو و ملکه ی این پروژه کسی نیست جز او، محبوب دل همه ی دشمنان ایرانزمین).
بختیار بزرگ ترین افتخار اش این بود که شاه را او از مملکت بیرون کرده است. حتا آدمی چون داریوش همایون نیز که دل خوشی از شاه نداشت این را درک کرده بود و این انتخاب را بزرگترین اشتباه می دانست. مرد #تریاکی در نخستین فرصت نیز با #صدام_حسین همکاری کرد و حتا تا پای بخشیدن جزایر به عرب ها نیز رفت که روزنامه اش نیز موجود است. این البته کاری بود که کنفدراسیون دانشجویی نیز بدان دست زده بود و در میهن فروشی و بخشش مملکت به مسلمان ها، بین نیروهای دمکرات همیشه مسابقه بوده است.
اینکه شاه مملکت را به چنین موجود هچل هفتی سپرد و رفت، خود یکی از تاریک ترین لحظات عمر سیاسی اوست که چیزی جز خیانت نام ندارد. او به عنوان فرمانده ی کل قوا مملکت را به یک تریاکی سپرد، و در رفت. خیانت دیگر او این بود که او به روشنی می دانست ارتش به بختیار اعتماد ندارد. هم نیز می دانست که جبهه ی ملی نیز بختیار را خواهد زد. پس کل ماجرا بازی ای بیش نبود. بختیار هیچ بختی برای ماندن نداشت و از همه سو تکه تکه می شد. شاه این ها را می دانست و با آگاهی با این امر بود که مملکت را سپرد و رفت.
ادامه 👇
بازيابی ايرانشهريگ
سری برنامههای گفتار هفتگی در سالهای ۹-۲۰۰۸ ترسایی برابر با ۸۸-۱۳۸۷ خورشیدی. رستاخیزِ خِشَثرها (سپاهیان) ساختار مفهومی و شاخصه های ایدولوژیکی جنبش فرزندان زرتشت و کوروش https://tttttt.me/ayenehyemoghan
وقتی ما میگوئیم یک آخوند نباید در ایران وجود داشته باشد، با اون شخص آخوند که ما دشمنی نداریم، اون هم یک فرزند ربوده شدهی این سرزمین است. ولی به محض اینکه این عبا را بر دوش خودش میگذارد، به محض اینکه این عمامه را بر سر خودش میگذارد، شناسنامهی ایرانی خودش را پاره میکند و به دست باد میسپارد، پشتاش را میکند به پارسه، پشتاش را میکند به تیسپون، پشتاش را میکند به خوارزم، و تف میاندازد به صورت اهورامزدا و میرود به سمت بیگانه. یک مثال ساده برای شما میزنم؛ شما تصور بکنید واحد هر قرن را بکنیم یک روز، چهارده قرن گذشته میشود چهارده روز درست است؟ این چهارده روز وقتی مقیاس بکنیم، یعنی دو هفتهی پیش، در جنوب ایرانزمین جنگی راه افتاده به نام قادسیه، در یک سو سپاه رستم فرخزاد هستش، سپاه ایرانشهر هست با ایزدی به نام اهورامزدا در آسمان ایرانزمین با شهریاری به نام یزدگرد بر روی زمین ایرانزمین با پرچمی به نام درفش کاویانی که یادگار سدهها استمرار تاریخی و تمدنی ایران هستش، در اون سو، چهارده روز پیش، این را از یاد نبرید چهارده روز پیش، هر قرن یک روز گرفتیم واحد، تا ساده بکنیم، ملموس بشود برایمان که ما در کجای تاریخ ایستادیم و با چه پرسشهای بنیادینی روبه رو هستیم، چه تعیین تکلیف تاریخی هر یک از ما باید انجام بدهیم، از اون پاسداری که امروز دستاش روی ماشههای دفاع از ایران هستش تا اون بسیجی، تا اون اپوزیسیونی که خارج از کشور هستش، تا هر یک از شهروندان ایرانزمین و وقتی میگویم ایرانزمین، فرای این مرزهای استعمار زده هم میگویم، و اون سر، در برابر سپاه رستم، خالدبن ولید هستش با سپاهاش که با اون مسیحیان توش هستند و خدای تازه به دوران رسیدهای به نام الله که از دل یهوه بیرون آمده و این دوتا سپاه در برابر هم قرار گرفتند، حال پرسش این است هر ایرانی چه تصمیمی میگیرد؟ چهارده روز پیش در کنار رستم میایستد از تیسپون دفاع میکند؟ یا میرود به سمت سرداران قادسیه که #صدام_حسین ادعای میراثداری آنها را میکرد؟ این پرسش یک پرسش بنیادین هستش و تا زمانی که هر ایرانی از زن و مرد، پیر تا جوان، به این پرسش پاسخ صریح و بی پرده ندهد، نسبت به خودش تعیین تکلیف نکرده! این یک بدهکاری شخصی است که هر کس نسبت به خودش دارد. حال اون خویشکاری اجتماعی، اون وظایف مدنی که هر انسان نسبت به جامعهی خودش دارد و جامعه در حجیمترین مفهوماش یعنی استمرار جامعه در دل تاریخ، اون هم به جای خودش؛ ولی این امر شخصی را هر کس باید انجام بدهد. بنابراین اون آخوندی که، آدمی که میرود آخوند میشود و تمام هم و غم خودش را میگذارد بر اینکه ثابت بکند که ایرانی جاهل است، که زرتشت جاهل است، که کوروش جاهل است، که تیسپون و شوش و پارسه سرزمین کفر است و باید که فتح بشود تا که رستگار بشود از سوی حجاز و اللهای که تا قبل از اون شنهای داغ عربستان و حجاز را میشمارد و بیاید ایران را فتح بکند تا ایران رستگار بشود، من فکر میکنم شمار بسیار زیادی از ایرانیان خواهند گفت آقا ما این افتخار اجباری را نمیخواهیم. و تا اون فرد، اون جامهی ننگین را از تن خودش در نیاورد و یک شغل شرافتمندانه انتخاب نکند و اگر هم میخواهد اهل کتاب باشد، اهل کتابهای ایرانزمین نشود، ما به امور حقوقی کاری نداریم، ولی در فرهنگ، در امر هویت، هیچوقت او ایرانی نیست. نه تنها ایرانی نیست بلکه دشمن ایران است. بنابراین اون جامهی تاریک، اون پردهی تاریکی که بر روی اینها افتاده، آن را باید دور بکنیم. و آن انسان پاکی را که درون هر بشری وجود دارد، در این هیچ شکی نباید داشته باشیم در درون هر انسانی وجود دارد، اون بخش پاک را باید زندهاش کرد. اون آتش انسانیت و عشق را باید در درون اینها زنده کرد. بعضیها مقاومت میکنند، از دست رفتهاند، کبوترهای باخته هستند، کاریاش نمیشود کرد، زیاد هم نباید مته به خشخاش گذاشت بعضیها نمیخواهند، کاریاش نمیشود کرد. ولی مهم این هستش که نگاه اصولی باشد، نگاه اصولی باشد، حجاز به ایران دشمنی و بدمنشی را آورد، ما جنبش فرزندان کوروش به عنوان به روز شده رسیستانس ایرانی ما امروزیترین بخشی از یک جنبش بلند مدت هستیم و فرای این بخش سلبیمان که مبارزهمان هست با غرب، چه غرب مسیحی و مدرن، چه غرب اسلامی، یک بخش ایجابی هم داریم که نسبت به شرق هستش، نسبت به چین، نسبت به ژاپن، البته نه چین مائویی، چینی که به اصول تمدنی خودش بازگشته باشد. این بخش ایجابیمان هستش و مسلما در درون تمدن خودمان زرتشت و کوروش. من فکر میکنم این به اصطلاح یک نگاه فشردهای بود نسبت به جنبش فرزندان کوروش تا حدودی مبانی فلسفیاش، تا حدودی نگاه تاریخیاش و تا حدودی هم بخش ایجابیاش و هم بخش سلبیاش. چون هر دستگاه مفهومی باید یک بخش ایجابی داشته باشد و یک بخش سلبی. نه میتواند کامل فقط سلبی باشد و نه میتواند فقط ایجابی باشد.