در زمان #ساسانیان پادافراه بریدن درخت های آمه (عمومی)، وجیر اوژدن (حکم قتل) داشت. #ایرانیان تا این اندازه برای #درخت ارزش به جا می آوردند. باید به این داد و #قانون بازگشت.

@iranshahrig

Stamp seal: Aryan #Zoroastrian Nobleman holding a flower in the hand, #Sasanian #Kingdom

#ساسانیان #تاریخ #پادشاهی #زرتشت #کوروش #جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig

محمد، اسلام و آغوش باز ایرانیان
(صرفا چند نکته محض یادآوری)
*
"این نخستین بار بود که عرب بر عجم انتقام گرفت و به وسیله من بر ایشان فیروزی یافت." (محمد، پس از پیروزی تازیان بر ایرانیان در جنگ #ذی_قار؛ مروج الذهب، مسعودی)
"دیگر حجاز جای ماندن شما نیست و پیمبر صلی الله علیه و سلم فتح قلمرو کسرا و قیصر را به شما وعده داده است. به طرف سرزمین ایران حرکت کنید." (خطبه عمر و ارجاع او به فرمان تشویقی محمد جهت فتح و غارت #ایرانشهر و روم از سوی مسلمانان؛ مروج الذهب، مسعودی)
***
به نوشته مسعودی در کتاب مروج الذهب، پیش از جنگ #قادسیه، در شبیخونهای تازیان به ایران، سردارانی چون #مهران کشته شدند و در دو نوبت نزدیک به ده هزار سرباز زرتشتی جان باختند. وارونه ی روایت های معاصر و مسلمان های مدرن (علی شریعتی، مرتضی مطهری، ناصرالدین صاحب الزمانی...) مبنی بر کمتر بودن شمار مسلمانان در برابر زرتشتیان، مسعودی آورده که در قادسیه (ماه محرم سال 14 هجری) شمار مسلمانان هشتاد و هشت هزار و مشرکان [! زرتشتیان] شست هزار تن بود. در این نبرد سپهسالار ایران، رستم را، سردارانی چون #شیرآزاد (با کنیه پوران) و هرمز و بهمن جاذویه و #بزرگمهر و #هرمزان و #نیرمران، همراهی میکردند. با آنکه شمار تازیان بیشتر بود اما : صبحگاه روز بعد سواران مسلمان از شام (سوریه) برسیدند و کمک پیوسته می آمد و نیزه های سپاه، خورشید را پوشانده بود. [ترجمه ابوالقاسم پاینده، رویه 670] سپاه کمکی عرب که از جنگی پیروزمندانه با رومیان بازمی گشتند دستکم ششهزار تن بود.
و باز برخلاف روایت های نادرستی که از سوی معاصران شنیده و خوانده ایم، مسعودی نوشته است که سی هزار سرباز زرتشتی داوطلبانه خود را با زنجیر و طناب به یکدیگر بسته بودند و: به نور و آتشکده ها قسم خورده بودند که از جا به در نروند تا فتح یا کنند یا کشته شوند. [مروج الذهب، 675]
این سی هزار دلاور همگی به همراه بهمن و رستم و بزرگمهر کشته شدند. مسلمانان، سپهسالار ایرانشهر، رستم را به قتل رساندند و کالبدش را میان دست و پای استران افکندند. ده هزار گارد درفش کاویان نیز که به آنان «گیان اسپار» (جانسپار، پیشمرگه) می گفتند، تا نفر آخر کشته شدند و این درفش مقدس که از زمان های کهن بازمانده بود و نماد پیوستگی تاریخی و فرادودمانی ایرانشهر به شمار می رفت و ارزش مادی اش نیز بیش از دو میلیون دینار بود به تاراج رفت و به کل نابود شد، بر بهارستان، فرش افسانه ای نیز همین رفت.

در کل، اگرچه مسلمانان ایرانی تبار امروزی تاختن عرب های هم دینشان را صرفا برنامه #عمر_بن_خطاب میدانند و نقش دیگر بزرگان دین شان، از جمله خود محمد، علی، حسن و حسین و دیگر متولیان و امیران را از تاریخ حذف می کنند، (تا پیش از صفویان عمر نیز هنوز مقدس بود!)، اما به نوشته #مسعودی در #مروج_الذهب: «به دوران شاهی پرویز جنگ ذی قار رخ داد که پیامبر درباره آن فرموده بود: "این نخستین بار بود که عرب بر عجم انتقام گرفت و به وسیله من بر ایشان فیروزی یافت."»
جنگ ذی قار چهل سال پس از تولد محمد و زمانی که او در مکه به سر برده و مبعوث شده بود رخ داد. این جنگ بین #بکربن_وایل و هرمزان سردار خسروپرویز رخ داد. (رویه 272، ترجمه پاینده)؛
این ها، فارغ از باور دینی و سمت و سوی سیاسی ما، اسناد برهنه ی تاریخ است و غیر قابل انکار؛ پس باید از تحریف دل به خواهانه ی تاریخ و واقعیت دست شست. در جهان ارتباطی امروز دیگر شدنی نیست این چیزها.
در نهایت ولی، هنوز حتا دو آتشه ترین توابان تمدنی نیز سندی به دست نداده اند که در اش درخواست نامه ای از سوی زرتشتیان ذکر شده باشد برای مفتوح شدن توسط مسلمانان. به عبارت دیگر، بیا مرا فتح کنی در کار نبوده است و زرتشتیان، مازوخيست نبوده اند و دین و سرزمین و تمدن شان را بسیار نیز دوست می داشته اند؛ اگر شکسته اند، همانگونه که آهن هم زیر فشار مشخصی می شکند، صرفا به خاطر انبوه و استمرار خشونت برنامه ریزی شده بوده است؛ ورود اسلام به ایرانشهر، خلاف آن چه که مسلمانان مدعی می شوند، نه به انحطاط #ساسانیان ربطی داشت، نه به ضعف ایمانی زرتشتیان و دل زدگی شان از آئین کهن و زیبایشان، نه به برتری ایمانی محمد بر زرتشت، و نه مسلما به آغوش باز رستم برای خالد بن ولید، خیر، ورود اسلام به ایرانشهر و سقوط تیسفون، همانگونه که در دمشق و روم شرقی نیز رخ داد، یک ورود مبتنی بر غارت محض و گشودن همه سویه بود و از سر تا ذیل و از بزرگ تا کوچک شان نیز در این غارت و شقاوت بی همتا، که سیر تکاملی کل تمدن بشری را منحرف کرد، هم دل و هم راه و هم آماج بودند.
این برای نخستین بار نبود که بادیه نشینان بر شهرنشینان پیروزی می یافتند، برای آخرین بار نیز نبود.

12 دی ماه 1383 یزدگردی
برگه ی زرتشت
نقل از ایران درحال گذار از اندوه 1400 ساله
@iranshahrig

برنامه زنده، امروز، 10 ام، روز آبان از ماه بهمن ساعت 18:30 به وقت اروپا (۲۱ ایران)، چهرنسک، برگه ی زرتشت
دادستان و خیرِ سخن: 1. سخنی چند ابر #جشن_سده، ریشه ی واژه، و گرانی جایگاه اش برای #بازیابی_ایرانشهر، برون کردن دیو توابیت از ایران، و برپائی رامشن پارسیگ 2. آیا زیان #ساسانیان از تازش محمدیان بیشتر بود؟ پاسخی کوتاه به ژآژدرائی ها و یاوه های خرده دیو و خرفسترک دروج آئین، #فریدون_جنیدی.
*
عنصری، از توابان محمدی، در نکوهش جشن سده، رو به محمود #غزنوی:
"تو مرد دینی و این رسم، رسم گبران است/ روا نه داری بر رسم گبرکان رفتن/ جهانیان به رسم تو تهنیت گویند/ تو را به رسم کسان تهنیت نه گویم من/ نه آتش است سده، بلکه آتش، آتش توست/ که یک زبانه به تازی زند، یکی به ختن"
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig

گام به گام به سوي خودبسايي ايرانشهري. بسيار خوب است كه آرياييان پنهان سپاه و ارتش در زمينه ي خودرو همان خطي را پي گرفته اند كه بازيابي ايرانشهري طرح كرد. زه.
ليك ما براي رسيدن به رامش پارسيگ و گسترش آزادي و داد در #آسیا، نياز به پرش هاي بزرگ داريم و اين، جز با هماهنگي همه سويه ميان سپاه و دانشگاه و بخش مردمي بازار رخ نخواهد داد. #خودروسازی بايد از دست مافياي گرين كارتي ها به در آورده شود.
جز اين، سپاه و ارتش نميتوانند ايرانزمين را از چنگ اهريمنان به در آرند، اگر در زمينه ي #هنر و #فرهنگ گام در راه تيسپون ننهند. هم از اين رو، همه ي پادگان ها و يگان هاي ارتشي و سپاهي بايد: ١. داراي آموزگار #شاهنامه شناس باشند و نشست هاي شاهنامه شناسي برگزار كنند ٢. آموزش و بررسي كارشناسانه ي همه ي نبردهاي ايرانشهر از زمان چيرگي ايرانيان گوتی و كاسي بر ميانرودان، تا دودمان ايرانشهريان هيتي، ماد، #هخامنشی، مهرداديان اروپا، #اشكانیان، تا #ساسانیان و سپس آنچه از پس از تازش گذشت.
در يك جمله: خويشكاري فرهنگي و هويتي ارتش و سپاه بيشتر و سرنوشت سازتر از خويشكاري آفندي-پدافندي شان است، اين، بايد فهميده شود. شاهنامه نبود، ايران نبود.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig

آیا از #شیعه میهن فروشتر و #آنتی_ایرانیست تر هست؟
***
کسان برای بازسازی گور تازشگران به #ایرانشهر میلیارد-میلیارد پول می فرستند، در طلا می فرستند، لیک برای پیشگیری #ایوان_کسری [ #طاق_کسری ] از فروپاشی همی آماده نیستند یک ریال هزینه کنند! میگویند عراقی ها خودشان پول اش را بدهند! وقتی بنیادگذاران شان #زرتشتی_کش های دو آتشه ای چیون #اسماعیل_گجستگ و #عباس_گجستگ_صفوی باشند، از نمود نوین و رنسانسی ایشان، #خمینی و #خامنه_ای، چشمداشتی بیش از این نیست. بی شرمی بی مرز.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#زرتشت #کوروش #ساسانیان #ایرانشهر #تیسپون
.
.
.
#ستاد_بازسازی_عتبات_عالیات #صهیونیست_های_شیعه #نرمشعلی_خامنه_ای #چگینی

بی برنامگی و بن بست #نرمشعلی_خامنه_ای در صورت پیروزی #ترامپ
***
#صهیونیست_های_شیعه ی فرمانروا بر ایران همه ی تخم مرغ ها را در سبد #گلوبالیست_های_چپ نهاده اند، به نمایندگی از #دمکرات ها و اروپائی ها. نرمشعلی خامنه ای که با #برجام و #کاسپینچای، دو بار #ایران را تا بن استخوان اش فروخته است، با آتش افروزی در دریای مکران و خلیج پارس و زدن کشتی های نفتی همه ی کوشش اش را میکند تا ترامپ را به یک درگیری کرانمند اندرکشد و از این طریق، بخت او را برای برگزیده شدن دوباره تا جای شدنی پائین آورد. آن چه که در این میان برای کسان بی ارج است، سود و زیان #ایرانزمین است. خامنه ای و مافیای ملاها و روشنفکران وابسته به ایشان تنها و تنها یک آماج دارند: بر سر کار ماندن و دوشیدن ایران. اینکه در نبرد با آمریکا چه آسیبی به زیرساخت های کشور خورده می شود و چه شمار ایرانی کشته می شوند، برای #آخوند ها که هرگز جز زیستی زالووار و مکیدن خون ایرانیان پیشه و سرگرمی دیگری نداشته اند، سراسر بی ارج است. لیک پرسش این است: در صورت پیروزی ترامپ برنامه ی کسان چیست؟ و در پی این پرسش، یک پرسش بزرگ دیگر برای کودکمردان #روشنفکر: اگر ترامپ، چیون که #بازیابی_ایرانشهری دو سال پیش نیز از آن سخن رانده بود، پای دگرگونی بُنداد (قانون اساسی) آمریکا رود و بکوشد تا چارچوبی چون آلمان را پدید آورد که در آن مرزی برای برگزیده شدن جمهورسالار نیست، و بدین گونه برای بار سوم و چهارم نیز بخت پیروزی داشته باشد، آنگاه چه؟ شکی نیست که #شیعه و #دمکراسی سرامدن شهرگانی (سیاسی) ایرانی را خنگ و گول کرده است و جهان #ایرانشهری هیچ راهی جز راه بازیابی در برابر خویش ندارد: #کودتای_ایرانشهری اسپهبدان و سپردن فرمان کشور به کاراترین و هوشیارترین گروه از همستان ایرانی در سراسر 1000 سال گذشته: سرامدان ایرانشهری. شیعیان و روشنفکران، آن چنان که همه ی نوروایان (مدرنیست ها) و پسانوروایان، آزمون خود را پس داده و در گسترش داد، نیکی همگانی، و رامشن، شکست خورده اند. هنگام سپردن گردانندگی چرخ به ایرانشهریان، که همانان نامُبرداران دینی و شهرگانی و فرهنگی #هخامنشیان و #اشکانیان و #ساسانیان اند، فرارسیده است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا

#اردشیر_پنجم ( #بسوس )، واپسین پادشاه #هخامنشی: آوام شاهی، 220 تا 221 #کوروشی.
*
به وارونه ی باور همگانی واپسین شهریار هخامنشی، نه #داریوش_سوم، که اردشیر پنجم است. داریوش سوم شش سال خدائی کرد، اردشیر پنجم، یک سال. تنها پس از کشته شدن اوست که آوام دژخدائی #الکسندر_گجستگ آغاز می شود و پس از شش سال نیز، با کشته شدن اش به دست یکی از نامدارترین سرداران اش، #کاساندر و با همکاری آموزگار اش، #اریستوتلیس، به پایان می رسد. کسان تاب دست پرورده ی خویش را نیز نه داشتند، این سان دد بود فرزند #اولمپیا. پس از #گجستگ آن چه بر جای می ماند #پادشاهی و فرمانروائی و جهانبانی نیست، دژخدائی و ویرانی برنامه مند است و تکه تکه کردن مردان اش یکدیگر را، و با خود، جهان را. آن چه کسان #هلنیسم نامیده اند این است: غلتیدن آسیا و اروپا در خون خود. با #الکسندر یونان برای همیشه مرد. لیک #ایرانشهر در کالبد پسران #اشک از خاکستر خویش برخاست تا 1000 سال دیوار پدافندی اوشستر باشد در برابر دست درازی های روم. آن چه الکسندر و مردان اش نیمه کار نهادند، محمد و مردان اش به پایان بردند.چیون، ما #اسلام را باید دنباله ی چیمیگ الکسندر گجستگ و دژخدائی مغدونی به دانیم. محمد، الکسندر بود در جامه ی حجازی.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#اشکانیان #ساسانیان #هخامنشیان

در #رندی_ایرانیان؛
ایرانیان بس به رندی خود می بالند؛ آن ها می گویند در 1400 سال گذشته، شکست ها پس شکست ها را تنها به میانجی همین ویژگی یگانه و بی همتای خویش است که تاب آورده و از سر گذرانده اند؛ آن ها حتا یکی از والاترین چامه سرایان خود، یعنی #حافظ را، شهریار رندها می دانند؛ آن ها می گویند، به پشتیبانی ویژگی ای به نام #رندی بوده است که باران دردهای فروباریده از آسمان های بیگانه را بر جان خریده و با این همه، تا به امروز بر زمین مانده اند؛ آن ها، با این چیم آوری ِ آغشته به خود خرسندای که در چشم می زند، و گویا باید در چشم بزند تا زخم درنشسته در ژرفنای جان شان، تا بزرگی زمین خورده ی آن ها را تیماری باشد، رازی را با ما در میان می گذارند که چه بسا هرگز آهنگ آن را نداشته اند و اگر برایند آن را با آن ها در میان گذاریم، آری، خود شاید از ما دلگیر شوند؛ با این همه، #راستی ای به رخ کشنده در سخن آن ها نهفته است که نمی توان بی انگار از کنار آن گذشت: رندی، آنگونه که #ایرانیان شکست های در هم پیوسته ی خود را بدان شیرین می کنند، تنها از آن ِ آن دسته از مردمان است که مزه ی پیروزی و کامیابی را از یاد برده اند! پرسشی که اینک خود را در ویر پدیدار می کند این است: آیا ایرانیان برای چشیدن دگرباره ی پیروزی، برای برون شدن از چرخ شکست، برای کام گرفتن از میدان های نبرد و استوار ایستادن بر بوم #اسپندارمذ، آن چنان رندانی هستند که از رندی نیز، و این یعنی، از خود ِ خو کرده به شکست شان، درگذرند؟ یا آن که نه، آن ها شکست در رندی را، به پیروزی ای برون از رندی، هرگز نخواهند بخشید؟

« #گویشنیها »
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
۷ اوت ۲۰۱۴
@iranshahrig

#زرتشت #کوروش #قادسیه #ساسانیان #اشکانیان #هخامنشیان #آزادگی #آریائی

وقتی #امیر_طاهری، سیاه نمائی جمهوری اسلامی از #پهلوی را، با سیاه نمائی #رضا_شاه از قاجار و سیاه نمائی #ساسانیان از #اشکانیان میسنجد، که هر دو ...
@iranshahrig

وقتی #امیر_طاهری، سیاه نمائی جمهوری اسلامی از #پهلوی را، با سیاه نمائی #رضا_شاه از قاجار و سیاه نمائی #ساسانیان از #اشکانیان میسنجد، که هر دو مورد دروغ است و ساخته و پرداخته توده ای ها و شرق شناس ها، درمیابیم که نسل 57 در کلیت اش نسلی بی سواد، امشی خورده و مزخرف است. ساسانیان اشکانیان را اهلوخدا می نامیدند، یعنی کسانی که حاکمیت شان مبتنی بر حقیقت و اشا بود! شش خاندان از هفت خاندان بزرگ دوران 500 ساله ی ساسانی، خاندان های اشکانی ای بودند که در دوره ی اشکانی نیز جزو هفت خاندان بزرگ ایرانشهر بودند. سیاه نمائی؟
از سوی دیگر، کوشش طاهری در نرمالیزه کردن رژیم اشغالگران شیعه و آنان را صرفا حکومتی با یک سری نواقص و یا به قول خود اش عوضی معرفی کردن و چنان که در جائی دیگر نیز گفته است، حتا دعوت از هواداران خامنه ای در بازی دمکراتیک، در نفس اش نه تنها یک عوضی گری تمام عیار، که عادی سازی جنایت و در نهایت اشتراک در همان است. جمهوری اسلامی ایرانزمین را به یک آشویتس و کشتارگاه بزرگ بدل کرده است و سرگرم نسل کشی و تخلیه ی تمدنی برنامه مند ایرانیان است، این رژیم یک رژیم عوضی نیست، یک فاشیسم اشغالگر نهلیستی است که باید در کلیت اش، همراه با بنیادهای نگرشی اش، نابود شود، برای همیشه و ایدولوژی پایه و نیروی مولد اش نیز، یعنی اسلام، قدغن گردد، برای همیشه. و این کار را خواهیم کرد.

https://www.independentpersian.com/node/32481/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C

@iranshahrig

برنامه ۱۰ بهمن
دادستان و خیرِ سخن: 1. سخنی چند ابر #جشن_سده، ریشه ی واژه، و گرانی جایگاه اش برای #بازیابی_ایرانشهر، برون کردن دیو توابیت از ایران، و برپائی رامشن پارسیگ 2. آیا زیان #ساسانیان از تازش محمدیان بیشتر بود؟ پاسخی کوتاه به ژآژدرائی ها و یاوه های خرده دیو و خرفسترک دروج آئین، #فریدون_جنیدی.
*
عنصری، از توابان محمدی، در نکوهش جشن سده، رو به محمود #غزنوی:
"تو مرد دینی و این رسم، رسم گبران است/ روا نه داری بر رسم گبرکان رفتن/ جهانیان به رسم تو تهنیت گویند/ تو را به رسم کسان تهنیت نه گویم من/ نه آتش است سده، بلکه آتش، آتش توست/ که یک زبانه به تازی زند، یکی به ختن"
@ayenehyemoghan

🔥بررسی رویکردهای بیان شده در برنامه رادیو مانی - بخش نخست👑

بخشی از برنامه‌ی شانزدهم، روز مهر از ماه اسفند سال ۲۵۶۹ کوروشی
لینک‌های برنامه کامل در:
https://tttttt.me/iranshahrig/9621
چکیده‌ی آنچه خواهید دید:
سه #دینامیت که امثال #میرزا_آقا_عسگری_مانی دارند تعبیه میکنند درون #ماهیچه های ایرانشهر. نخستین این است که بخش آریایی ایران بخش اقلیت است مانند #آفریقای_جنوبی که یک بخش اقلیت #سفیدپوست بر بخش اکثریت #سیاهپوست دارند حکومت میکنند. دوم اینکه بیشینه ایرانیان مسیحی شده بودند و سوم اینکه نهضت ها و نهله های گوناگون دینی #مانویت، #مسیحیت_یعقوبی، #مسیحیت_نسطوری، #بودایی ها، #مزدکی ها و #ماندایی ها و... برای رها شدن از نظام استبداد حاکم رفته اند بسوی پدید آوردن یک جریانی به نام اسلام که از درون جغرافیای حاکمیت سیاسی #ساسانیان پدید آمده است و خود ایرانیان آن را پدید آورده اند. و در نهایت میگویند که زرتشتیان یک نظام سیاسی مستبدانه ای را که برآمده از آن اقلیت نژادی واحد سیاسی است را نمایندگی میکردند و نهضت هایی مانند مانی و مزدک برای رها کردن خود از این استبداد و سلطه مزدیسنانه که پادشاهان ساسانی و ارتش آن را نمایندگی میکردند رفته اند حرکت مسیحیت عربی را به وجود آورده اند که #محمد نماینده آن هستش و در نهایت میخواهند به این نتیجه برسند که اصلا محمدی وجود نداشته است بلکه اینها همگی یک نهضت عرفانی ایرانی مسیحی نجات بخشانه هستش. و آن بخش تاریک بخش زرتشتی آریایی است و آن بخش روشن بخش زنیت مسیحی عربی جهودی ماندایی است. کل این داستان در اصولش نادرست است. نخست اینکه باید نشان دهید بر اساس چه شواهدی حاکمیت سیاسی ایران برآیندی از یک اقلیت نژادی زبانی است بله تیره های گوناگون دیگری نیز در ایران وجود داشته اند در دوره انوشیروان ترک هایی که همیشه حمله میکردند آوردند لباس تنشان کردند در #کارنامه_انوشیروان هستش. ما در سراسر #لوانت یک بخش آریایی داریم بخش #قفقازی ایرانشهر را داریم خود #میان_رودان که هزار و اندی سال پایتخت ایرانشهر است وقتی #کوروش می آید #بابیلون یا دیودره شهر خدا را میگشاید کلی ایرانی دارند زندگی میکنند، چند صد سال #آریاییان_کاسی (کاشی) در میان رودان میزیسته اند هزار سال پیش از هخامنشیان. در سرتاسر #آناتولی واحدهای آریایی #هیتی را داریم که بخش بزرگی از نظام حقوقی و آن روش قانون مدارانه که از هخامنشیان میشناسیم از سنت هیتی ها هستش آن بردباری که در هخامنشیان و #اشکانیان و به ویژه در ساسانیان داریم از دوره آریاییان پیش از هخامنشی است.

#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@golchinebaghkam

🔥بررسی رویکردهای بیان شده در برنامه رادیو مانی - بخش نخست👑

بخشی از برنامه‌ی شانزدهم، روز مهر از ماه اسفند سال ۲۵۶۹ کوروشی
لینک‌های برنامه کامل در:
https://tttttt.me/iranshahrig/9621
چکیده‌ی آنچه خواهید دید:
سه #دینامیت که امثال #میرزا_آقا_عسگری_مانی دارند تعبیه میکنند درون #ماهیچه های ایرانشهر. نخستین این است که بخش آریایی ایران بخش اقلیت است مانند #آفریقای_جنوبی که یک بخش اقلیت #سفیدپوست بر بخش اکثریت #سیاهپوست دارند حکومت میکنند. دوم اینکه بیشینه ایرانیان مسیحی شده بودند و سوم اینکه نهضت ها و نهله های گوناگون دینی #مانویت، #مسیحیت_یعقوبی، #مسیحیت_نسطوری، #بودایی ها، #مزدکی ها و #ماندایی ها و... برای رها شدن از نظام استبداد حاکم رفته اند بسوی پدید آوردن یک جریانی به نام اسلام که از درون جغرافیای حاکمیت سیاسی #ساسانیان پدید آمده است و خود ایرانیان آن را پدید آورده اند. و در نهایت میگویند که زرتشتیان یک نظام سیاسی مستبدانه ای را که برآمده از آن اقلیت نژادی واحد سیاسی است را نمایندگی میکردند و نهضت هایی مانند مانی و مزدک برای رها کردن خود از این استبداد و سلطه مزدیسنانه که پادشاهان ساسانی و ارتش آن را نمایندگی میکردند رفته اند حرکت مسیحیت عربی را به وجود آورده اند که #محمد نماینده آن هستش و در نهایت میخواهند به این نتیجه برسند که اصلا محمدی وجود نداشته است بلکه اینها همگی یک نهضت عرفانی ایرانی مسیحی نجات بخشانه هستش. و آن بخش تاریک بخش زرتشتی آریایی است و آن بخش روشن بخش زنیت مسیحی عربی جهودی ماندایی است. کل این داستان در اصولش نادرست است. نخست اینکه باید نشان دهید بر اساس چه شواهدی حاکمیت سیاسی ایران برآیندی از یک اقلیت نژادی زبانی است بله تیره های گوناگون دیگری نیز در ایران وجود داشته اند در دوره انوشیروان ترک هایی که همیشه حمله میکردند آوردند لباس تنشان کردند در #کارنامه_انوشیروان هستش. ما در سراسر #لوانت یک بخش آریایی داریم بخش #قفقازی ایرانشهر را داریم خود #میان_رودان که هزار و اندی سال پایتخت ایرانشهر است وقتی #کوروش می آید #بابیلون یا دیودره شهر خدا را میگشاید کلی ایرانی دارند زندگی میکنند، چند صد سال #آریاییان_کاسی (کاشی) در میان رودان میزیسته اند هزار سال پیش از هخامنشیان. در سرتاسر #آناتولی واحدهای آریایی #هیتی را داریم که بخش بزرگی از نظام حقوقی و آن روش قانون مدارانه که از هخامنشیان میشناسیم از سنت هیتی ها هستش آن بردباری که در هخامنشیان و #اشکانیان و به ویژه در ساسانیان داریم از دوره آریاییان پیش از هخامنشی است.

#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@golchinebaghkam

🔥بررسی رویکردهای بیان شده در برنامه رادیو مانی-دروغ همراهی غیر مزدائیان در برابر مزدائیان و در اقلیت بودن عنصر آریایی - بخش دوم👑
بخشی از برنامه‌ی شانزدهم، روز مهر از ماه اسفند سال ۲۵۶۹ کوروشی
لینک‌های برنامه کامل در:
https://tttttt.me/iranshahrig/9621
چکیده‌ی آنچه خواهید دید:
در خیلی از مواقع #جهودها #ترساها را لو میدادند #مانوی_ها جفتشان را لو میدادند و همه علیه یکدیگر. یک مثال: دهه آخر #ساسانیان است و ایرانیان رفته اند در #اورشلیم و #سپاه_خسروپرویز آنجا را فتح کرده است در اورشلیم مسیحی کشی میشود اما بخش بزرگی از این مسیحی کشی را مسیحیان داخل سپاه ایرانشهر انجام دادند و کسی که آنها را شکنجه کرد و آن چوب مسیح را گرفت به سفارش #یزدین بود یکی از مهمترین پایوران نظام خسروپرویز که بودجه خیلی بزرگی در اختیارش بود و جمع آوری میکرد تمامی #باج و #ساب سالانه #کلیسا ها را یک #میلیاردر آن زمان بود دعوایی که وجود داشت که آن چوب مسیحی را بیاورند درون #تیسپون برای خسروپرویز و بخش اعظم سپاه ایران که زرتشتی بودند برایشان اهمیتی نداشت که بخواهند چهار تا کشیش مسیحی را شکنجه کنند این دعوای #یعقوبی #نسطوری بین خود مسیحیان بود که بعد از آن انتقام گیری های دیگری رخ داد و پسر یزدین خیانت کرد و خسروپرویز را کشتند: #شمتا و #شیرویه را که مسیحی بود آوردند شاه کردند و کشتار بزرگی از زرتشتیان انجام دادند یعنی کودتایی مسیحی در ایران اتفاق افتاد. این به معنی این نیست که اینها تعدادشان از ایرانیان بیشتر بود نه. چیرگی گفتمانی بدست آوردن همیشه برایند اکثریت شمارشی نیست برای نمونه امروز بیشتر بانکها و رسانه ها و #وال_استریت آمریکا و نه تنها آمریکا سراسر غرب از آن جهودهاست آیا جهودها با نفوذ بسیار گسترده ای که دارند نشان دهنده اکثریت شمارشی جهودهاست؟ هرگز. اما کمتر بانک و رسانه در آمریکا هستش که صاحبانش شهروندان ساکن آمریکا نباشند الان در درون نظام جمهوری اسلامی ایران نیز یک دیسکورس و گفتمانی وجود دارد که کاملا #سوسیالیستی #کمونیستی است برای #حزب_توده این #آمریکاستیزی عجیب غریبی که به اسلام هم هیچ ربطی ندارد این همه کشور اسلامی هستش این هدیه بیمارگونه چپ ایرانی است که کل نظام جمهوری اسلامی را در یک مخصمه قرار داده که از آن نمیتواند بیاید بیرون آیا این چیرگی گفتمانی برآیندی از اکثریت شمارشی کمونیستها در درون نظام است؟

ادامه 👇
@golchinebaghkam

آری، این است آن چه نویسنده آنتی ایرانیست و زرتشتی-هراس، بهرام بیضائی، ذیل شاهنامه ستائی، از بنیاد شاهنامه، یعنی آئین مغان، به دست می دهد. او در نهایت همه گرفتاری های دوران ها را بر سر اشو زرتشت و ساسانیان و موبدان خراب می کند و تازیان خونخوار برامده از حجاز را نمونه نوین موبدان ساسانی می نامد: "جانشینان دینمردان ساسانی [= تازیان، از قادسیه تا کهریزک] تکرار آنان به تازی اند"!
همه چیز روشن است: اشو زرتشت، در ستیزه جوئی و انسان ستیزی، پیش نمونه محمد است، و موبدان، پیش نمونه آخوندهای تازی. و یا آشکارتر، محمد بن عبدالله همان زرتشت سپیتمان است، صرفا به زبان تازی! همین منطق را که پی گیریم بدین می رسیم: قرآن، یا تازی نامه، همان اوستای زرتشتیان است به عربی!
و این همه، از سوی مردی که واژه ی خشت را همتبار با شاه می داند، به چم آباد کردن!!!
به راستی سخن ها به کردار بازی شده است.
هم میهنان!
اینک بر همه نهادهای زرتشتی و اندیشمندان ایرانشهری است که بطور آشکار در برابر این انگ ها و بی شرمی های بی بنیاد از سوی فرد نامبرده بایستند. بی آزرمی هایی که سینماتوگراف بیضائی بر اشو زرتشت روا می دارد، تندروترین مسلمان ها و عیسوی ها و موسوی ها نیز نکرده اند.
چنین به نگر آید کو کینه ی الیت بهائی از اشو زرتشت اندازه ناگرفتنی است، و این همه، در جائی که میان اشو زرتشت و بهاءالله بیش از هشت هزار سال بازه زمانی است!
و در پایان:
سینماتوگراف از واژه خشت سخن گفته است، که وارونه باور او، نه با شاه، که با هیزم از یک ریشه است. چیون از او باید پرسید: ای دو پا! زرتشتیان چه هیزم تری به ات فروخته اند که این چنین ناجوانمردانه و به شیوه توابان تمدنی حرفه ای، آن هم در روزگاری که همکیشان ابراهیمی ات کشور مرا اندرگرفته اند و نام زرتشت و کوروش نماد کفر است و بهان تازیانه، ایستاده در دل تاریکی، بر ایشان می تازی؟
با ایران در ایران برای ایران
به تیسپون بازمیگردیم
و به آتش، به آتش بزرگ، به بزرگترین آتش ها
و در نهایت جمله آغاز است عشق
مزدیسن، کیخسرو آرش گرگین
کاندید زرتشتی پادشاهی ایرانشهر
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
#کیخسرو_آرش_گرگین_شهریار_ایرانشهر
#راهبری_نوین_بازیابی_ایرانشهری_مهندس_رازمهر_ایوبخت
instagram:Official.iranshahrig
instagram:kaikhosrowarash
telegram:@iranshahrig
telegram: @zoroastrianking
#پهلوی_حقیقی #سلطنت_طلب #پادشاهی #زرتشت #کوروش
#هفت_آبان #سپاه #نه_به_اسلام #ارتش #کودتا #پادشاهی_خواه
#ساسانیان #ایرانشهر_ساسانی #موبدان_زرتشتی #مغان_ساسانی #روشنفکری #اسلام #بیضائی #مزدیسنی #خردمندان_ایرانشهر #اشوزرتشت #ترسایان #عیسویان #موسویان #مزدکیان #مانویان #موبد_کرتیر_بزرگ #کرتیر #ایرانشهر_نئوساسانی