از پوراندخت تا دختر آبی: نشیبی دراز است پس از فراز! برخی وقتها کنار هم نهادن تنها دو نام بسنده است برای درک گوهر جهان و یا آنچه هگل مینوی ماهروز مینامید. اسلام فرود ایرانشهر است و شیعه، اوج این فرود و زمین خوردگی. در آن سو، اهوراپرستی، فراز ایرانشهر است و مزداپرستی، چکاد آن فراز و برجستگی و نژادگی. در یکی، در دین زرتشت، زن ایرانی به شهریاری و فرمانروایی سرزمین خویش میرسد و به نام نامی خویش سکه میزند، در آن دیگری، در کیش اهریمنی محمد، زن ایرانی تا پایه ی یک کنیز و کالای جنسی فرود میاد و در آتش میسوزد. از پوراندخت و آذرمیدخت تا سحر و ندا، از اشو زرتشت تا محمد گجستگ، از رستم فرخزاد تا خالد بن ولید، از انوشیرون و شاهپور تا شاه عباس و ناصرالدین شاه، تباهی را ساده تر نتوان بیان کرد.
فیلسوف زرتشتی، کیخسرو آرش گرگین
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#دختر_آبی
#پوراندخت
#زن_آریایی
#ورزشگاه_قدغن
#سحر_خدایاری
فیلسوف زرتشتی، کیخسرو آرش گرگین
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#دختر_آبی
#پوراندخت
#زن_آریایی
#ورزشگاه_قدغن
#سحر_خدایاری