بازيابی ايرانشهريگ
پارسی را چه گونه می توان پاس داشت؟ [کیخسرو آرش گرگین] * هنگامی که می گوئیم پارسی، از زبانی سخن می گوئیم که به پارسی دری نام دار است، لیک، پارسی دری چیست و از کجا و کی آغاز شده است و ریشه و بن اش، و نمایندگان راستین اش که ها هستند؟ برای من، پارسی دری با فردوسی…
✍ ما هزاران واژه داریم که بی هیچ بهان و چرابودی، برابرهای تازی آن را به کار می بندیم! این چیزی جز خودکشی ای زبانی و فرهنگی نیست؛ ما نویسندگان و چامه سرایانی داریم، که هیچ بوی و دریافت نیکی از دستور پارسی و پیشینه های زبان شناختی اش ندارند، و هم زمان، همی گیوَرها [حکایات] و افسان ها و نبیگ های آئینی [کلاسیک] ما را نیز نمی شناسند و آن چنان دوغ و دوشاب را به نام ترانه و چامه و داستان به هم می بافند و به خورد مردمان می دهند، که امروز، شمارگان نسک ها در کشوری چند ده ملیونی، به 150 شماره رسیده است! نویسنده ها و روشنفکران ایرانی به کشتارهای [قاتلان] زبان پارسی فروپیکریده اند و این، چیزی جز کشت و کشتاری آگاهانه و خودخواسته نیست. در برابر این بی مهری بی مرز باید ایستاد.
روشن است: ساده گیری و آسان خواهی و پخته خواری، به ورزشی همگانی فرازپیکریده است و بی شک نمی توان از کسانی که چندین دهه در این آشوب زبانی اندیشیده و گفته و نوشته اند، بیوسای این بود که از امروز به فردا راه دگر کنند و بروند، پارسی را از پایه بیاموزند: و این ئی [یعنی]، پارسی را از اوستائی و آریائی و پهلوانیگ و پارسیگ بیاموزند و پیش آیند. چشم چنین کوششی را از این مردمان نمی توان داشت. چاره چیست؟ چاره تنها این است که جوانان را به آموزش درست و بایسته برانگیخت. باید سخت گیر بود و به کمینه ها بسنده نکرد. باید به جوانان آموخت که دانش، آسان یاب نیست و با در هم پیوستن چند ماریگ [جمله] و وچست [گزاره] نمی توان نویسنده و چامه سرا شد.
و باید به مردم پایه آموخت که از سرامدان میهن خویش نخواهند که خود را تا پایه ی آنان پائین آورند، بل که از برافراشتگان فرهنگ و هنر خود بخواهند که آموزگاران و هیربدان راستین فرهنگ و آبادنی شان باشند و آنان را به سوی همی بهتر و داناتر شدن برانند.
بسیار روشن است: هگل و پورسینا را نمی شود برای همگان همه فهم کرد. نیچه را نمی شود آن گونه گزارش کرد که هر کس را توانائی دریافتن اش باشد. این مردم گرائی دروجانه بزرگ ترین دغا به زبان و به اندیشه است. بر برگزیدگان کشور است که نخست خود خود را فراز کشند و سپس، مردم پایه را. چه بسا یک سده ای به درازا کشد، لیک، این کار شدنی است و ما می توانیم در درهنای یک سده، زبان خود را بدان آئین بپیرائیم که چون آوام ساسانی و اشکانی، زبانی باشد تن اومند، به خود استوار، و توانا در نوسازی و نو یابی. توانائی های به نیرو [بلقوه] ی زبان پارسی بی مرز اند. ما هیچ کمبودی برای واژه سازی نداریم، اگر ماهروز [تاریخ] زبان پارسی را بشناسیم و واژه هایی را که می سازیم، برامده از مینوی زبان پارسی باشند.
آری، پارسی را پاس بداریم، لیک نخست پارسی را بیاموزیم.
#کیخسرو_آرش_گرگین
#انجمن_بازیابی_ایرانشهری
#جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش
#پارسی_را_پاس_بداریم #زبان_پارسی
@iranshahrig
روشن است: ساده گیری و آسان خواهی و پخته خواری، به ورزشی همگانی فرازپیکریده است و بی شک نمی توان از کسانی که چندین دهه در این آشوب زبانی اندیشیده و گفته و نوشته اند، بیوسای این بود که از امروز به فردا راه دگر کنند و بروند، پارسی را از پایه بیاموزند: و این ئی [یعنی]، پارسی را از اوستائی و آریائی و پهلوانیگ و پارسیگ بیاموزند و پیش آیند. چشم چنین کوششی را از این مردمان نمی توان داشت. چاره چیست؟ چاره تنها این است که جوانان را به آموزش درست و بایسته برانگیخت. باید سخت گیر بود و به کمینه ها بسنده نکرد. باید به جوانان آموخت که دانش، آسان یاب نیست و با در هم پیوستن چند ماریگ [جمله] و وچست [گزاره] نمی توان نویسنده و چامه سرا شد.
و باید به مردم پایه آموخت که از سرامدان میهن خویش نخواهند که خود را تا پایه ی آنان پائین آورند، بل که از برافراشتگان فرهنگ و هنر خود بخواهند که آموزگاران و هیربدان راستین فرهنگ و آبادنی شان باشند و آنان را به سوی همی بهتر و داناتر شدن برانند.
بسیار روشن است: هگل و پورسینا را نمی شود برای همگان همه فهم کرد. نیچه را نمی شود آن گونه گزارش کرد که هر کس را توانائی دریافتن اش باشد. این مردم گرائی دروجانه بزرگ ترین دغا به زبان و به اندیشه است. بر برگزیدگان کشور است که نخست خود خود را فراز کشند و سپس، مردم پایه را. چه بسا یک سده ای به درازا کشد، لیک، این کار شدنی است و ما می توانیم در درهنای یک سده، زبان خود را بدان آئین بپیرائیم که چون آوام ساسانی و اشکانی، زبانی باشد تن اومند، به خود استوار، و توانا در نوسازی و نو یابی. توانائی های به نیرو [بلقوه] ی زبان پارسی بی مرز اند. ما هیچ کمبودی برای واژه سازی نداریم، اگر ماهروز [تاریخ] زبان پارسی را بشناسیم و واژه هایی را که می سازیم، برامده از مینوی زبان پارسی باشند.
آری، پارسی را پاس بداریم، لیک نخست پارسی را بیاموزیم.
#کیخسرو_آرش_گرگین
#انجمن_بازیابی_ایرانشهری
#جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش
#پارسی_را_پاس_بداریم #زبان_پارسی
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
فیسگرام زنده، دوشنبه، 7 خرداد، ساعت 18 به وقت اروپا و 20:30 به وقت ایران دادستان سخن: زبان پارسی آمیخته، پارسی، پارسی پایه ای، و پارسیگ. در این برنامه نگاهی می اندازیم به ... @iranshahrig
فیسگرام زنده، دوشنبه، 7 خرداد، ساعت 18 به وقت اروپا و 20:30 به وقت ایران
دادستان سخن: زبان پارسی آمیخته، پارسی، پارسی پایه ای، و پارسیگ. در این برنامه نگاهی می اندازیم به جایگاه زبان پارسی و پارسی آمیخته از روزن بازیابی ایرانشهری. و هم نیز به سیمائی که این دو زبان در پایندانی فرهنگ و آبادانی ایرانشهری داشته اند. هم نیز بررسی خواهیم کرد سیمائی را که زبان پارسیگ یا پهلوی ساسانی می تواند و باید به سان زبان میانجی یا LINGUA FRANCA در گستره ی آبادانی ایرانشهری بازی کند، گستره ای که از اوشستر و دوشستر و از اپاختر و نیمروز، فرای مرزهای امروزین ایران می رود. ما نیم نگاهی نیز خواهیم داشت به دشمنی پایه ای صهیونیسم با زبان پارسی، به ویژه صهیونیسم شیعه و صهیونیسم سرخ. در پایان نیز نبیگ و نوشته ای را خواهیم خواند به زبان پارسیگ که در آن به این پرسش پرداخته شده است که چرا باید پارسیگ را زنده کرد و آن را آموخت و آموزاند.
#کیخسرو_آرش_گرگین #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #فیسگرام_زنده #پارسي #زبان_پارسی
@iranshahrig
دادستان سخن: زبان پارسی آمیخته، پارسی، پارسی پایه ای، و پارسیگ. در این برنامه نگاهی می اندازیم به جایگاه زبان پارسی و پارسی آمیخته از روزن بازیابی ایرانشهری. و هم نیز به سیمائی که این دو زبان در پایندانی فرهنگ و آبادانی ایرانشهری داشته اند. هم نیز بررسی خواهیم کرد سیمائی را که زبان پارسیگ یا پهلوی ساسانی می تواند و باید به سان زبان میانجی یا LINGUA FRANCA در گستره ی آبادانی ایرانشهری بازی کند، گستره ای که از اوشستر و دوشستر و از اپاختر و نیمروز، فرای مرزهای امروزین ایران می رود. ما نیم نگاهی نیز خواهیم داشت به دشمنی پایه ای صهیونیسم با زبان پارسی، به ویژه صهیونیسم شیعه و صهیونیسم سرخ. در پایان نیز نبیگ و نوشته ای را خواهیم خواند به زبان پارسیگ که در آن به این پرسش پرداخته شده است که چرا باید پارسیگ را زنده کرد و آن را آموخت و آموزاند.
#کیخسرو_آرش_گرگین #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #فیسگرام_زنده #پارسي #زبان_پارسی
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
پرت گفتاري بيش نيست. ايواز چند نمونه: طاق، اطاق، طور، طرز، طراز، طهران، طول، عرض، عام، عمه، عمو، عمر، عرصه، تلاطم، عشق، عينك، طرح، طوطي، عطش، عطر، عود، طب، طناب، و ... @iranshahrig
پرت گفتاري بيش نيست. ايواز چند نمونه: طاق، اطاق، طور، طرز، طراز، طهران، طول، عرض، عام، عمه، عمو، عمر، عرصه، تلاطم، عشق، عينك، طرح، طوطي، عطش، عطر، عود، طب، طناب، و بسياري ديگر، هيچ يك عربي نيستند، بلكه از زبان هاي ايراني وام گرفته شده اند.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
#زبان_پارسی #زبان_فارسی #زبان_عربی
@iranshahrig
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
#زبان_پارسی #زبان_فارسی #زبان_عربی
@iranshahrig
Forwarded from 🔥🔥🔥گلچین کوچک ترین شاگرد خردکام(استوان)🔥🔥🔥
کلید واژگان:
#قادسیه
#ناخدا_یکم_هوشنگ_صمدی
#گرازان_ایرانشهر
#کلخوران_اردبیل
#تورک
#تور_سلم_ایرج_فریدون
#اردشیر_ریپورتر
#شجاع_الدین_شفا
#پورپیرار
#کتاب_12_قرن_سکوت
#کتاب_2_قرن_سکوت
#ضیاء_الدین_صدر_الاشرافی
#شهریار_آهی
#باتلاق_شیعه_بن_بست
#گفتمان_ایران_شهری
#زبان_پارسی
#پان_تاجیکیسم
#پان_مغولیسم
#لطیف_پدرام
#اشرف_غنی
#اردوغان
#الهام_علیف
#قادسیه
#ناخدا_یکم_هوشنگ_صمدی
#گرازان_ایرانشهر
#کلخوران_اردبیل
#تورک
#تور_سلم_ایرج_فریدون
#اردشیر_ریپورتر
#شجاع_الدین_شفا
#پورپیرار
#کتاب_12_قرن_سکوت
#کتاب_2_قرن_سکوت
#ضیاء_الدین_صدر_الاشرافی
#شهریار_آهی
#باتلاق_شیعه_بن_بست
#گفتمان_ایران_شهری
#زبان_پارسی
#پان_تاجیکیسم
#پان_مغولیسم
#لطیف_پدرام
#اشرف_غنی
#اردوغان
#الهام_علیف
Forwarded from 🔥🔥🔥گلچین کوچک ترین شاگرد خردکام(استوان)🔥🔥🔥
Instagram
iranshahrig2
برنامه ی ۱۶ ام، روز مهر از ماه آبان ۲۵۶۹ کوروشی هخامنشی دادستان سخن: از پان تاجیکیسم (لطیف پدرام) تا پان مغولیسم (ضیاءالدین صدر الاشرافی)، ایرانشهر در منگنه کلید واژگان: #قادسیه #ناخدا_یکم_هوشنگ_صمدی #گرازان_ایرانشهر #کلخوران_اردبیل #تورک #تور_سلم_ایرج_فریدون…