Forwarded from 🔥دتام دنواتیج🔥
.
آنچه در #برنامه_نهم بدان خواهیم پرداخت.
.
پدافند از وندیداد فرگرد هشتم(بخش ۱ تا ۵)
خانواده آریایی(بخش یکم)
مهندی نیایش اشم وهو و پرمان های آن
در ستایش و مهندی پیمان
مهندی عشق
خویدوده و زرتشتی خودآگاه
مهندی شعور اشیاء
راه-آگاهی و کار-آگاهی
اوستاخوانی: نگیزشن هات ۵۳
ویژگی های زن و مرد نیک
_
#بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین #دتام_دنواتیج #اوستاخوانی #اوستا #اشو_زرتشت #روانشناسی #خانواده #اخلاق #عشق #زرتشت #من_بازیابم #من_آریاییم #من_زرتشتیم #من_مجوسم #من_بهدینم #داد_جاری_ست
https://www.instagram.com/p/B2q5CNcHsSc/?igshid=108fgvafwvzlz
آنچه در #برنامه_نهم بدان خواهیم پرداخت.
.
پدافند از وندیداد فرگرد هشتم(بخش ۱ تا ۵)
خانواده آریایی(بخش یکم)
مهندی نیایش اشم وهو و پرمان های آن
در ستایش و مهندی پیمان
مهندی عشق
خویدوده و زرتشتی خودآگاه
مهندی شعور اشیاء
راه-آگاهی و کار-آگاهی
اوستاخوانی: نگیزشن هات ۵۳
ویژگی های زن و مرد نیک
_
#بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین #دتام_دنواتیج #اوستاخوانی #اوستا #اشو_زرتشت #روانشناسی #خانواده #اخلاق #عشق #زرتشت #من_بازیابم #من_آریاییم #من_زرتشتیم #من_مجوسم #من_بهدینم #داد_جاری_ست
https://www.instagram.com/p/B2q5CNcHsSc/?igshid=108fgvafwvzlz
Instagram
دتام دنواتیج
. آنچه در #برنامه_نهم بدان خواهیم پرداخت. . پدافند از وندیداد فرگرد هشتم(بخش ۱ تا ۵) خانواده آریایی(بخش یکم) مهندی نیایش اشم وهو و پرمان های آن در ستایش و مهندی پیمان مهندی عشق خویدوده و زرتشتی خودآگاه مهندی شعور اشیاء راه-آگاهی و کار-آگاهی اوستاخوانی: نگیزشن…
بازيابی ايرانشهريگ
با نام اورمزد، بغ بزرگ، بزرگترین بغان و با نام مهر و اناهیت و اپام نبات برنامه شنبه، روز دی به اورمزد (سی و یکم) از ماه تیر، سال ۸۵۸۲ زرتشتی، ۲۵۸۲ کوروشی، ۲۰۲۳ ترسایی. رویارویی با دیوهای درون، واکاوی آسیبشناختی روح تاریخی ملت ایرانشهر در یوتیوب: https://rb.gy/kdta5…
با نام اورمزد، بغ بزرگ، بزرگترین بغان
و با نام مهر و اناهیت و اپام نبات
#آوانوشت برنامه ۳۴۱، شنبه، روز دی به اورمزد (سی و یکم) از ماه تیر، سال ۸۵۸۲ زرتشتی، ۲۵۸۲ کوروشی، ۲۰۲۳ ترسایی.
#رویارویی_با_دیوهای_درون، واکاوی آسیبشناختی روح تاریخی ملت ایرانشهر
با نماز و درود به همهی همازوران و بسته کستیان و به همهی پارتیزانها.
نگاهی میخواهیم داشته باشیم به #روانشناسی #روح_تاریخی #ملت_ایرانشهر و آن چیزی که نامش را میگذاریم رویارویی با دیوهای درون، و این مسلما در راستای همان دیاگنوستیک تمدنی هستش و این بار میخواهیم بر پایهی همون پیشین یک مقدار مسئله را بیشتر بشکافیم تا کمک بکند به ما برای تشخیص اینکه چگونه طرح پرسش باید رخ بدهد و با طرح درست پرسش هستش که شما میتوانید بختی داشته باشید برای بیرون آمدن از این بنبست تمدنیای که ما در اش بهسر میبریم. رویارویی با دیوهای درون؛ ما پرسشهای پاسخ ناداده شدهی بسیاری در ماهروزمان داریم و ایرانیان به مثابهی کهنترین ملت جهان، طبیعیست که با گسستهای تاریخیای که بر ما رفته است، بسیاری از پرسشها بر روی زمین مانده باشند، و طبیعیست باز هم با هژمونی و چیرگیای که توابان تمدنی و اشغالگران تمدنی بر ما اعمال میکنند، به ویژه اشغالگرانی که امروز حاکم کشور ما هستند، فضایی پدید نمیآید برای طرح پرسش درست و تا زمانی که این فضا از سوی نخبگان ایرانشهری پدید نیاید ملت ایران به عنوان یک ملت یکپارچه، نمیتواند بندها و زنجیرهایی که در آنها به سر میبرد و به دست و پای او آویختهاند، خود را از آنها رها بکند و با رها کردن خود از زنجیرها، به سلطان هستی خود تبدیل شود. بار دیگر شهریاری شود بر خویشتن خویش و این مسلما رسالت خردکامان (فیلسوفان) ایرانشهری هستش که به دور از غوغا سالاری متعارف مافیای روشنفکری و فضای اندیشه ستیزانهای که یک سدسال هست مافیای روشنفکری در همهی پهنهها پدید آورده است، یک نگاه آلترناتیو، یک نگاه گزینه جویانه داشته باشد نسبت به امور و چشم انداز را در برابر ملت ایران و به ویژه نسل جوان آریایی که دستکم از سال ۹۵ حضور میدانی خودش را نشان داد، پدید بیاورد. بدون اندیشیدن شما هرگز نمیتوانید بر مشکلات و گرفتاریهایی که با آنها روبرو هستید بر بیایید. و کاری که ما باید بکنیم این هست که این فضای اندیشیدن را پدید بیاوریم و اندیشه را تزریق بکنیم به رگهای اجتماع. رویایی با دیوهای درون یک فرایندی هستش که ما برای شناخت خود و شناخت سیاهچالههایی که در روح جمعی ما وجود دارند، از رویایی با آن گریزی نداریم، باید در چشم دیوها نگریست و با نگریستن در آنها هستش، یعنی این دلیری را پدید آوردن در درون خود که نگاه بکنیم در چشم دیوها، در چشم پدیدههایی که سلب وجودی ما هستند، یا ترسهای درون، بیمهای درون، و بر آنها با نگریستن به آنها و با گفتگو کردن دربارهی آنها بر آنها چیره شویم و از فضای اجتماعی خود، از فضای فرهنگی خود و در نهایت از دامنهی تمدنی خود، آنها برون برانیم. اگر بخواهیم دوره بندی تاریخی بکنیم، مسلما ما میتوانیم از دیوهای گوناگون، یا پرسشهای پاسخ ناداده شده، یا پرسشهای مسکوت ماندهی گوناگونی سخن بگوئیم و هر یک از آنها در جای خود دارای اهمیت بسیاری هستند. اما برای اینکه دامنهی بحث را کوتاه بکنیم، میخواهیم از دو دورهی تاریخی صحبت بکنیم و بپردازیم به اینکه چگونه میشود دیوهای این دو دوران را باهاشان روبرو شد؟ و اصولن این دیوها دارای چه مختصاتی هستند؟ دارای چه ویژگیهایی هستند؟ یک دورهی معاصر که برای کوتاه کردن آن نیز دوران مشروطه را ما در نظر میگیریم، یعنی پایان دوران قجر و آن فتنهی مشروطه که در ایران پدید میآید و تا به امروز گفتمان چیره بر ایرانزمین برآمده از همین شورش مشروطه هستش. و یکی آن چیزی که ما گسست #قادسیه ناماش را نهادهایم، و در هزار و چهارسد سال پیش رخ میدهد و با این گسست هستش که تمدن ما هم در زمینهی یزدانشناسی، هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی خردکامی و فلسفه، هم در زمینهی اخلاق، هم در زمینهی حقوق، هم در زمینهی علم و دانش دچار یک گسست بنیادین میشود، و ما سروری خود بر خود را از دست میدهیم. پس ما با دو دیو بزرگ روبرو هستیم که باید به اینها بنگریم، دربارهی اینها سخن بگوییم و تا زمانی که این دیوها، این دو دیو، از روح تاریخی ما برون رانده نشدهاند ما هرگز به آزادی دست پیدا نمیکنیم. هرگز به استقلال وجودی دست پیدا نمیکنیم. این مسئلهی استقلال وجودی از استقلال سیاسی و چیزهای دیگری که در علم سوسیولوژی و علم جامعه شناسی نوین میگویند کاملن متفاوت هستش؛ حالا یک بحثی هم خواهیم داشت در رابطه با مفهوم استقلال در آیندهی نزدیک. که یک مفهوم غوغا سالارانه و بسیار عوام فریبانه هستش و ازش سواستفاده بسیاری شده. ولی آن را در آینده بهش خواهیم پرداخت.
و با نام مهر و اناهیت و اپام نبات
#آوانوشت برنامه ۳۴۱، شنبه، روز دی به اورمزد (سی و یکم) از ماه تیر، سال ۸۵۸۲ زرتشتی، ۲۵۸۲ کوروشی، ۲۰۲۳ ترسایی.
#رویارویی_با_دیوهای_درون، واکاوی آسیبشناختی روح تاریخی ملت ایرانشهر
با نماز و درود به همهی همازوران و بسته کستیان و به همهی پارتیزانها.
نگاهی میخواهیم داشته باشیم به #روانشناسی #روح_تاریخی #ملت_ایرانشهر و آن چیزی که نامش را میگذاریم رویارویی با دیوهای درون، و این مسلما در راستای همان دیاگنوستیک تمدنی هستش و این بار میخواهیم بر پایهی همون پیشین یک مقدار مسئله را بیشتر بشکافیم تا کمک بکند به ما برای تشخیص اینکه چگونه طرح پرسش باید رخ بدهد و با طرح درست پرسش هستش که شما میتوانید بختی داشته باشید برای بیرون آمدن از این بنبست تمدنیای که ما در اش بهسر میبریم. رویارویی با دیوهای درون؛ ما پرسشهای پاسخ ناداده شدهی بسیاری در ماهروزمان داریم و ایرانیان به مثابهی کهنترین ملت جهان، طبیعیست که با گسستهای تاریخیای که بر ما رفته است، بسیاری از پرسشها بر روی زمین مانده باشند، و طبیعیست باز هم با هژمونی و چیرگیای که توابان تمدنی و اشغالگران تمدنی بر ما اعمال میکنند، به ویژه اشغالگرانی که امروز حاکم کشور ما هستند، فضایی پدید نمیآید برای طرح پرسش درست و تا زمانی که این فضا از سوی نخبگان ایرانشهری پدید نیاید ملت ایران به عنوان یک ملت یکپارچه، نمیتواند بندها و زنجیرهایی که در آنها به سر میبرد و به دست و پای او آویختهاند، خود را از آنها رها بکند و با رها کردن خود از زنجیرها، به سلطان هستی خود تبدیل شود. بار دیگر شهریاری شود بر خویشتن خویش و این مسلما رسالت خردکامان (فیلسوفان) ایرانشهری هستش که به دور از غوغا سالاری متعارف مافیای روشنفکری و فضای اندیشه ستیزانهای که یک سدسال هست مافیای روشنفکری در همهی پهنهها پدید آورده است، یک نگاه آلترناتیو، یک نگاه گزینه جویانه داشته باشد نسبت به امور و چشم انداز را در برابر ملت ایران و به ویژه نسل جوان آریایی که دستکم از سال ۹۵ حضور میدانی خودش را نشان داد، پدید بیاورد. بدون اندیشیدن شما هرگز نمیتوانید بر مشکلات و گرفتاریهایی که با آنها روبرو هستید بر بیایید. و کاری که ما باید بکنیم این هست که این فضای اندیشیدن را پدید بیاوریم و اندیشه را تزریق بکنیم به رگهای اجتماع. رویایی با دیوهای درون یک فرایندی هستش که ما برای شناخت خود و شناخت سیاهچالههایی که در روح جمعی ما وجود دارند، از رویایی با آن گریزی نداریم، باید در چشم دیوها نگریست و با نگریستن در آنها هستش، یعنی این دلیری را پدید آوردن در درون خود که نگاه بکنیم در چشم دیوها، در چشم پدیدههایی که سلب وجودی ما هستند، یا ترسهای درون، بیمهای درون، و بر آنها با نگریستن به آنها و با گفتگو کردن دربارهی آنها بر آنها چیره شویم و از فضای اجتماعی خود، از فضای فرهنگی خود و در نهایت از دامنهی تمدنی خود، آنها برون برانیم. اگر بخواهیم دوره بندی تاریخی بکنیم، مسلما ما میتوانیم از دیوهای گوناگون، یا پرسشهای پاسخ ناداده شده، یا پرسشهای مسکوت ماندهی گوناگونی سخن بگوئیم و هر یک از آنها در جای خود دارای اهمیت بسیاری هستند. اما برای اینکه دامنهی بحث را کوتاه بکنیم، میخواهیم از دو دورهی تاریخی صحبت بکنیم و بپردازیم به اینکه چگونه میشود دیوهای این دو دوران را باهاشان روبرو شد؟ و اصولن این دیوها دارای چه مختصاتی هستند؟ دارای چه ویژگیهایی هستند؟ یک دورهی معاصر که برای کوتاه کردن آن نیز دوران مشروطه را ما در نظر میگیریم، یعنی پایان دوران قجر و آن فتنهی مشروطه که در ایران پدید میآید و تا به امروز گفتمان چیره بر ایرانزمین برآمده از همین شورش مشروطه هستش. و یکی آن چیزی که ما گسست #قادسیه ناماش را نهادهایم، و در هزار و چهارسد سال پیش رخ میدهد و با این گسست هستش که تمدن ما هم در زمینهی یزدانشناسی، هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی خردکامی و فلسفه، هم در زمینهی اخلاق، هم در زمینهی حقوق، هم در زمینهی علم و دانش دچار یک گسست بنیادین میشود، و ما سروری خود بر خود را از دست میدهیم. پس ما با دو دیو بزرگ روبرو هستیم که باید به اینها بنگریم، دربارهی اینها سخن بگوییم و تا زمانی که این دیوها، این دو دیو، از روح تاریخی ما برون رانده نشدهاند ما هرگز به آزادی دست پیدا نمیکنیم. هرگز به استقلال وجودی دست پیدا نمیکنیم. این مسئلهی استقلال وجودی از استقلال سیاسی و چیزهای دیگری که در علم سوسیولوژی و علم جامعه شناسی نوین میگویند کاملن متفاوت هستش؛ حالا یک بحثی هم خواهیم داشت در رابطه با مفهوم استقلال در آیندهی نزدیک. که یک مفهوم غوغا سالارانه و بسیار عوام فریبانه هستش و ازش سواستفاده بسیاری شده. ولی آن را در آینده بهش خواهیم پرداخت.