بازيابی ايرانشهريگ
✍ در های #بازیابی_ایرانشهری که وَرِ جمکرد تمدن ایرانشهری است، به روی همه ی فرزندان زرتشت و کوروش باز است، ما هسته ی سخت معنویت ایرانشهری را نمایندگی می کنیم و در ... @iranshahrig
در های #بازیابی_ایرانشهری که وَرِ جمکرد تمدن ایرانشهری است، به روی همه ی فرزندان زرتشت و کوروش باز است، ما هسته ی سخت معنویت ایرانشهری را نمایندگی می کنیم و در ما، بهترین و والاترین خون های فرهنگی جریان دارد: از #ایرانویج_کیانی تا پارسه ی هخامنشی، از #تیسپون_اشکانی تا #استخر_ساسانی، از #دژ_بابک و خیزش سندباد، تا کاخ معنوی #مغ_توس و ناله های خیام به درگاه ایوان بهرام و خسرو، از بانگ #مغانه ی حافظ و #بابا_افضل_کاشانی تا خردکامی #آذرکیوان و #کیخسرو #اسفندیار، و از #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده و #میرزا_آقای_کرمانی تا #پورداوود و #هدایت و #امیر_مهدی_بدیع، همه و همه، چشمه ها و رودها و دریاهای اند که در بازیابی ایرانشهری شناورند و راز پیروزی ما در همین ایستادن به هر دو پای خویش در سنتِ چون خورشید روشنِ ایرانشهر است.
کیخسرو آرش گرگین
https://m.facebook.com/kaikhosrowarash.gorgin?fref=nf
#کیخسرو_آرش_گرگین #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش
@iranshahrig
کیخسرو آرش گرگین
https://m.facebook.com/kaikhosrowarash.gorgin?fref=nf
#کیخسرو_آرش_گرگین #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
ائتلاف #روشنفکری و #روحانیت جهت تجزیه ی ایران، از #مشروطه تا امروز این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان مافیای روشنفکری و مافیای ... @iranshahrig
ائتلاف #روشنفکری و #روحانیت جهت تجزیه ی ایران، از #مشروطه تا امروز
***
این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان مافیای روشنفکری و مافیای روحانیت می نامیم. نکته ی مهم در این میان این است: این ائتلاف، یک تجدید و احیاء بود، یک رنسانس ایرانستیزانه با فاعلیت مشترک روحانیت و روشنفکری که ریشه در ائتلاف تاریخی ایشان در مشروطه داشت. در مشروطه نیز ائتلاف میان روشنفکری و روحانیت باعث شد تا جنبش آریائی گری سده ی نوزده میلادی که توسط فیلسوف بزرگ آن قرن، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده کلید خورده بود، غصب و به سود اسلام و غرب مصادره به مطلوب شود.
پیروزی #خمینی و روشنفکران در بهمن 57، چیزی نبود جز پیروزی فتنه ی مشروطیت. #پهلوی اول و تا حدودی دوم، صرفا میان پرده ای بودند میان این دو کمانه ی اهرمن. در بهمن 57 روشنفکری و روحانیت توانستند، با کمک تمام عیار مافیای #فرح که ستون پنجم روحانیت و روشنفکری در درون دستگاه بود، سد و مانعی به نام پهلوی را از سر راه انحلال و استحاله ی #دمکراتیک #ایرانزمین بردارند.
لیک نکته ی سوم و بسیار مهم دیگری نیز در این میان هست: ماموریت کسان هنوز به پایان نرسیده، و #مشروطه، به مثابه ی تلاش و کوششی همه سویه جهت منفجر کردن جغرافیای ایرانزمین و ایجاد #اسرائیل_بزرگ، هنوز تحقق کامل نیافته است. کسان توانستند در یک و نیم سده ی گذشته دو سد بزرگ را از سر راه خود بردارند: نهاد پادشاهی روس و نهاد پادشاهی ایرانی. دو انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب مشروطه در ایران، هر دو، می بایست نهادهای پادشاهی در شرق را گیوتینه کنند. در #چین نیز به همچنین. در چین و روسیه توانستند، در ایران این امر میسر نشد.
لیک با فتنه ی 57 که ادامه ی همان تلاش و با مشارکت همان بازیگران بود، و مسلما با وارد شدن مهره ی بسیار تنومندی به نام فرح به میدان بازی، مافیای #صهیونیسم جهانی موفق شدند نهاد #پادشاهی ایرانی را نیز از پا درآورند. قطع رشته ی پادشاهی مهمترین ماموریت فرح بود که تا امروز ادامه یافته است و او، و پسرک اش، کاری نمی کنند جز جلوگیری از امکان بازگشت نهاد پادشاهی.
از سوی دیگر، هدف عالی دیگر تجزیه یا همان انحلال دمکراتیک کشور است که مشروطه چیان در پی آن بودند و با آمدن شخصیتی چون رضا شاه به صحنه، از انجام آن بازماندند. آن چه را که تجزیه طلبان دمکرات و مشروطه چی هایی چون میرزا کوچک خان، سمیتقو و دیگران بدان نرسیدند، امروز جنبش نوین مشروطه خواهی که فرح و رضا پهلوی در شورای ملی سردمدار آن هستند دنبال می کنند.
بنابراین، اگر چه روحانیت و روشنفکری توانستند در فتنه ی 57 به بخش مهمی از اهداف خود، که نابود کردن نهاد پادشاهی بود، با کمک مافیای فرح برسند، لیک هنوز تا حذف کامل فیزیکی سرزمین راه هایی برای پوئیدن مانده است.
ایران ما زیر اره ی مشترک روحانیت و روشنفکری قرار دارد، و این، کار دیروز و امروز نیست، سد و اندی سال است. حاکمان اصول گرا و اصلاح طلب تهران به همان صهیونیست های پنهان و به مثابه ی اره اند که مخالفان #من_و_تو ئی و #بی_بی_سی چی ها و امثالهم.
درک این پروژه ی عظیم تاریخی جهت متلاشی کردن ایرانشهر و خاورمیانه و گسترش این آگاهی به میان جوانان داخل و خارج، به ویژه به میان نیروهای سپاهی و ارتشی، از مهمترین و عاجل ترین خویشکاری های آریائیان است. جلوی صهیونیسم جهانی بایستید، این ایستادگی را به روح زرتشت و کوروش بدهکارید.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
***
این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان مافیای روشنفکری و مافیای روحانیت می نامیم. نکته ی مهم در این میان این است: این ائتلاف، یک تجدید و احیاء بود، یک رنسانس ایرانستیزانه با فاعلیت مشترک روحانیت و روشنفکری که ریشه در ائتلاف تاریخی ایشان در مشروطه داشت. در مشروطه نیز ائتلاف میان روشنفکری و روحانیت باعث شد تا جنبش آریائی گری سده ی نوزده میلادی که توسط فیلسوف بزرگ آن قرن، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده کلید خورده بود، غصب و به سود اسلام و غرب مصادره به مطلوب شود.
پیروزی #خمینی و روشنفکران در بهمن 57، چیزی نبود جز پیروزی فتنه ی مشروطیت. #پهلوی اول و تا حدودی دوم، صرفا میان پرده ای بودند میان این دو کمانه ی اهرمن. در بهمن 57 روشنفکری و روحانیت توانستند، با کمک تمام عیار مافیای #فرح که ستون پنجم روحانیت و روشنفکری در درون دستگاه بود، سد و مانعی به نام پهلوی را از سر راه انحلال و استحاله ی #دمکراتیک #ایرانزمین بردارند.
لیک نکته ی سوم و بسیار مهم دیگری نیز در این میان هست: ماموریت کسان هنوز به پایان نرسیده، و #مشروطه، به مثابه ی تلاش و کوششی همه سویه جهت منفجر کردن جغرافیای ایرانزمین و ایجاد #اسرائیل_بزرگ، هنوز تحقق کامل نیافته است. کسان توانستند در یک و نیم سده ی گذشته دو سد بزرگ را از سر راه خود بردارند: نهاد پادشاهی روس و نهاد پادشاهی ایرانی. دو انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب مشروطه در ایران، هر دو، می بایست نهادهای پادشاهی در شرق را گیوتینه کنند. در #چین نیز به همچنین. در چین و روسیه توانستند، در ایران این امر میسر نشد.
لیک با فتنه ی 57 که ادامه ی همان تلاش و با مشارکت همان بازیگران بود، و مسلما با وارد شدن مهره ی بسیار تنومندی به نام فرح به میدان بازی، مافیای #صهیونیسم جهانی موفق شدند نهاد #پادشاهی ایرانی را نیز از پا درآورند. قطع رشته ی پادشاهی مهمترین ماموریت فرح بود که تا امروز ادامه یافته است و او، و پسرک اش، کاری نمی کنند جز جلوگیری از امکان بازگشت نهاد پادشاهی.
از سوی دیگر، هدف عالی دیگر تجزیه یا همان انحلال دمکراتیک کشور است که مشروطه چیان در پی آن بودند و با آمدن شخصیتی چون رضا شاه به صحنه، از انجام آن بازماندند. آن چه را که تجزیه طلبان دمکرات و مشروطه چی هایی چون میرزا کوچک خان، سمیتقو و دیگران بدان نرسیدند، امروز جنبش نوین مشروطه خواهی که فرح و رضا پهلوی در شورای ملی سردمدار آن هستند دنبال می کنند.
بنابراین، اگر چه روحانیت و روشنفکری توانستند در فتنه ی 57 به بخش مهمی از اهداف خود، که نابود کردن نهاد پادشاهی بود، با کمک مافیای فرح برسند، لیک هنوز تا حذف کامل فیزیکی سرزمین راه هایی برای پوئیدن مانده است.
ایران ما زیر اره ی مشترک روحانیت و روشنفکری قرار دارد، و این، کار دیروز و امروز نیست، سد و اندی سال است. حاکمان اصول گرا و اصلاح طلب تهران به همان صهیونیست های پنهان و به مثابه ی اره اند که مخالفان #من_و_تو ئی و #بی_بی_سی چی ها و امثالهم.
درک این پروژه ی عظیم تاریخی جهت متلاشی کردن ایرانشهر و خاورمیانه و گسترش این آگاهی به میان جوانان داخل و خارج، به ویژه به میان نیروهای سپاهی و ارتشی، از مهمترین و عاجل ترین خویشکاری های آریائیان است. جلوی صهیونیسم جهانی بایستید، این ایستادگی را به روح زرتشت و کوروش بدهکارید.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
جایگاه #نرمشعلی_خامنه_ای و #رضا_ناپهلوی در پرتوی تبارشناسی جریان های شهرگانی و همستانی: جریان های #شهرگانی ( #سیاسی) و #همستانی ( #اجتماعی) #ایرانزمین به دو پاره ی بزرگ و ... @iranshahrig
جایگاه #نرمشعلی_خامنه_ای و #رضا_ناپهلوی در پرتوی تبارشناسی جریان های شهرگانی و همستانی:
جریان های #شهرگانی ( #سیاسی) و #همستانی ( #اجتماعی) #ایرانزمین به دو پاره ی بزرگ و همبسان (متضاد) بخش می شوند: 1. #ایرانگرایان ایا همان #ایرانشهریان #مزدیسنی 2. #آنتی_ایرانیست ها. ایرانگرایان، فراهم آمده اند از #دینگرایان_زرتشتی_پادشاهی_خواه که در پی بازیابی دستگاه ارزشی و سامانه ی شهریگانی (تمدنی) برامده از دودمان های #هخامنشی و #اشکانی و #ساسانی و همزمان، پیروان جنبش های بازیابگرای پساتازش، چون جنبش #بابک و #مازیار و #مرداویج و #سندباد هستند. مردانی چون #میرزا فتحعلی_آخوندزاده، #میرزا_آقا_کرمانی، #ابراهیم_پورداوود، #صادق_هدایت و یا #امیرمهدی_بدیع نمایندگان نام آشنای این جریان اند.
آنتی ایرانیست ها فراهم آمده اند از همه ی گروه های دمکراسی خواه و ابراهیمی، از جهود و ترسا و مسلمان و نیز همه ی گروه های مسلمان، از سنی و شیعی و بهاءاللهی. گروه های زیر نیز در جرگه ی آنتی ایرانیست ها ایستند: #چپ_های_لائیک و #آتئیست_های_مارکسیست، از #استالنیست ها تا #لنینیست ها و #تروتسکیست ها، چون حزب توده ایا فدائیان خلق، تا چپ های اسلامی مانند مصدقی های چپ: از نهضت آزادی تا مجاهدین خلق، و نیز مصدقی های راست چون فاشیست های شیعه به نمایندگی پزشکپور و داریوش فروهر (شیعیان پان ایرانیست هیتلری). در یک براورد دربرگیرنده و هماگین، رضا ناپهلوی در جرگه ی شیعیانِ انگلوفیلِ دمکراتِ لائیک-انقلابی (نزدیگ به مشروطه چیان جمهوری خواه)، و خامنه ای در میان شیعیانِ روسوفیلِ دمکراتِ نالائیک- انقلابی (نزدیگ به مشروعه چیان جمهوری خواه) جای می گیرند. این دو مرد، هر دو انقلابی اند، هر دو خط قرمز شان شیعه است، هر دو جمهوری خواه اند، هر دو دمکرات اند. تنها دگرسانی شان در دو چیز است: یکی روسوفیل و نالائیک است، آن دیگری انگلوفیل و لائیک.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
جریان های #شهرگانی ( #سیاسی) و #همستانی ( #اجتماعی) #ایرانزمین به دو پاره ی بزرگ و همبسان (متضاد) بخش می شوند: 1. #ایرانگرایان ایا همان #ایرانشهریان #مزدیسنی 2. #آنتی_ایرانیست ها. ایرانگرایان، فراهم آمده اند از #دینگرایان_زرتشتی_پادشاهی_خواه که در پی بازیابی دستگاه ارزشی و سامانه ی شهریگانی (تمدنی) برامده از دودمان های #هخامنشی و #اشکانی و #ساسانی و همزمان، پیروان جنبش های بازیابگرای پساتازش، چون جنبش #بابک و #مازیار و #مرداویج و #سندباد هستند. مردانی چون #میرزا فتحعلی_آخوندزاده، #میرزا_آقا_کرمانی، #ابراهیم_پورداوود، #صادق_هدایت و یا #امیرمهدی_بدیع نمایندگان نام آشنای این جریان اند.
آنتی ایرانیست ها فراهم آمده اند از همه ی گروه های دمکراسی خواه و ابراهیمی، از جهود و ترسا و مسلمان و نیز همه ی گروه های مسلمان، از سنی و شیعی و بهاءاللهی. گروه های زیر نیز در جرگه ی آنتی ایرانیست ها ایستند: #چپ_های_لائیک و #آتئیست_های_مارکسیست، از #استالنیست ها تا #لنینیست ها و #تروتسکیست ها، چون حزب توده ایا فدائیان خلق، تا چپ های اسلامی مانند مصدقی های چپ: از نهضت آزادی تا مجاهدین خلق، و نیز مصدقی های راست چون فاشیست های شیعه به نمایندگی پزشکپور و داریوش فروهر (شیعیان پان ایرانیست هیتلری). در یک براورد دربرگیرنده و هماگین، رضا ناپهلوی در جرگه ی شیعیانِ انگلوفیلِ دمکراتِ لائیک-انقلابی (نزدیگ به مشروطه چیان جمهوری خواه)، و خامنه ای در میان شیعیانِ روسوفیلِ دمکراتِ نالائیک- انقلابی (نزدیگ به مشروعه چیان جمهوری خواه) جای می گیرند. این دو مرد، هر دو انقلابی اند، هر دو خط قرمز شان شیعه است، هر دو جمهوری خواه اند، هر دو دمکرات اند. تنها دگرسانی شان در دو چیز است: یکی روسوفیل و نالائیک است، آن دیگری انگلوفیل و لائیک.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
Forwarded from گلچين بغكام
جایگاه #نرمشعلی_خامنه_ای و #رضا_ناپهلوی در پرتوی تبارشناسی جریان های شهرگانی و همستانی:
جریان های #شهرگانی ( #سیاسی) و #همستانی ( #اجتماعی) #ایرانزمین به دو پاره ی بزرگ و همبسان (متضاد) بخش می شوند: 1. #ایرانگرایان ایا همان #ایرانشهریان #مزدیسنی 2. #آنتی_ایرانیست ها. ایرانگرایان، فراهم آمده اند از #دینگرایان_زرتشتی_پادشاهی_خواه که در پی بازیابی دستگاه ارزشی و سامانه ی شهریگانی (تمدنی) برامده از دودمان های #هخامنشی و #اشکانی و #ساسانی و همزمان، پیروان جنبش های بازیابگرای پساتازش، چون جنبش #بابک و #مازیار و #مرداویج و #سندباد هستند. مردانی چون #میرزا فتحعلی_آخوندزاده، #میرزا_آقا_کرمانی، #ابراهیم_پورداوود، #صادق_هدایت و یا #امیرمهدی_بدیع نمایندگان نام آشنای این جریان اند.
آنتی ایرانیست ها فراهم آمده اند از همه ی گروه های دمکراسی خواه و ابراهیمی، از جهود و ترسا و مسلمان و نیز همه ی گروه های مسلمان، از سنی و شیعی و بهاءاللهی. گروه های زیر نیز در جرگه ی آنتی ایرانیست ها ایستند: #چپ_های_لائیک و #آتئیست_های_مارکسیست، از #استالنیست ها تا #لنینیست ها و #تروتسکیست ها، چون حزب توده ایا فدائیان خلق، تا چپ های اسلامی مانند مصدقی های چپ: از نهضت آزادی تا مجاهدین خلق، و نیز مصدقی های راست چون فاشیست های شیعه به نمایندگی پزشکپور و داریوش فروهر (شیعیان پان ایرانیست هیتلری). در یک براورد دربرگیرنده و هماگین، رضا ناپهلوی در جرگه ی شیعیانِ انگلوفیلِ دمکراتِ لائیک-انقلابی (نزدیگ به مشروطه چیان جمهوری خواه)، و خامنه ای در میان شیعیانِ روسوفیلِ دمکراتِ نالائیک- انقلابی (نزدیگ به مشروعه چیان جمهوری خواه) جای می گیرند. این دو مرد، هر دو انقلابی اند، هر دو خط قرمز شان شیعه است، هر دو جمهوری خواه اند، هر دو دمکرات اند. تنها دگرسانی شان در دو چیز است: یکی روسوفیل و نالائیک است، آن دیگری انگلوفیل و لائیک.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@golchinebaghkam
جریان های #شهرگانی ( #سیاسی) و #همستانی ( #اجتماعی) #ایرانزمین به دو پاره ی بزرگ و همبسان (متضاد) بخش می شوند: 1. #ایرانگرایان ایا همان #ایرانشهریان #مزدیسنی 2. #آنتی_ایرانیست ها. ایرانگرایان، فراهم آمده اند از #دینگرایان_زرتشتی_پادشاهی_خواه که در پی بازیابی دستگاه ارزشی و سامانه ی شهریگانی (تمدنی) برامده از دودمان های #هخامنشی و #اشکانی و #ساسانی و همزمان، پیروان جنبش های بازیابگرای پساتازش، چون جنبش #بابک و #مازیار و #مرداویج و #سندباد هستند. مردانی چون #میرزا فتحعلی_آخوندزاده، #میرزا_آقا_کرمانی، #ابراهیم_پورداوود، #صادق_هدایت و یا #امیرمهدی_بدیع نمایندگان نام آشنای این جریان اند.
آنتی ایرانیست ها فراهم آمده اند از همه ی گروه های دمکراسی خواه و ابراهیمی، از جهود و ترسا و مسلمان و نیز همه ی گروه های مسلمان، از سنی و شیعی و بهاءاللهی. گروه های زیر نیز در جرگه ی آنتی ایرانیست ها ایستند: #چپ_های_لائیک و #آتئیست_های_مارکسیست، از #استالنیست ها تا #لنینیست ها و #تروتسکیست ها، چون حزب توده ایا فدائیان خلق، تا چپ های اسلامی مانند مصدقی های چپ: از نهضت آزادی تا مجاهدین خلق، و نیز مصدقی های راست چون فاشیست های شیعه به نمایندگی پزشکپور و داریوش فروهر (شیعیان پان ایرانیست هیتلری). در یک براورد دربرگیرنده و هماگین، رضا ناپهلوی در جرگه ی شیعیانِ انگلوفیلِ دمکراتِ لائیک-انقلابی (نزدیگ به مشروطه چیان جمهوری خواه)، و خامنه ای در میان شیعیانِ روسوفیلِ دمکراتِ نالائیک- انقلابی (نزدیگ به مشروعه چیان جمهوری خواه) جای می گیرند. این دو مرد، هر دو انقلابی اند، هر دو خط قرمز شان شیعه است، هر دو جمهوری خواه اند، هر دو دمکرات اند. تنها دگرسانی شان در دو چیز است: یکی روسوفیل و نالائیک است، آن دیگری انگلوفیل و لائیک.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@golchinebaghkam
بازيابی ايرانشهريگ
ائتلاف #روشنفکری و #روحانیت جهت تجزیه ی ایران، از #مشروطه تا امروز *** این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان #مافیای_روشنفکری و #مافیای_روحانیت ... @iranshahrig
ائتلاف #روشنفکری و #روحانیت جهت تجزیه ی ایران، از #مشروطه تا امروز
***
این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان #مافیای_روشنفکری و #مافیای_روحانیت می نامیم. نکته ی مهم در این میان این است: این ائتلاف، یک تجدید و احیاء بود، یک #رنسانس_ایرانستیزانه با فاعلیت مشترک روحانیت و روشنفکری که ریشه در ائتلاف تاریخی ایشان در مشروطه داشت. در مشروطه نیز ائتلاف میان روشنفکری و روحانیت باعث شد تا #جنبش_آریائی گری سده ی نوزده میلادی که توسط #فیلسوف بزرگ آن قرن، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده کلید خورده بود، غصب و به سود #اسلام و غرب مصادره به مطلوب شود.
پیروزی $خمینی و روشنفکران در بهمن 57، چیزی نبود جز پیروزی فتنه ی مشروطیت. #پهلوی اول و تا حدودی دوم، صرفا میان پرده ای بودند میان این دو کمانه ی #اهرمن. در بهمن 57 روشنفکری و روحانیت توانستند، با کمک تمام عیار مافیای #فرح که ستون پنجم روحانیت و روشنفکری در درون دستگاه بود، سد و مانعی به نام پهلوی را از سر راه انحلال و استحاله ی دمکراتیک #ایرانزمین بردارند.
لیک نکته ی سوم و بسیار مهم دیگری نیز در این میان هست: ماموریت کسان هنوز به پایان نرسیده، و مشروطه، به مثابه ی تلاش و کوششی همه سویه جهت منفجر کردن جغرافیای ایرانزمین و ایجاد #اسرائیل_بزرگ، هنوز تحقق کامل نیافته است. کسان توانستند در یک و نیم سده ی گذشته دو سد بزرگ را از سر راه خود بردارند: نهاد #پادشاهی روس و نهاد پادشاهی ایرانی. دو انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب مشروطه در ایران، هر دو، می بایست نهادهای پادشاهی در شرق را گیوتینه کنند. در چین نیز به همچنین. در چین و روسیه توانستند، در ایران این امر میسر نشد.
لیک با فتنه ی 57 که ادامه ی همان تلاش و با مشارکت همان بازیگران بود، و مسلما با وارد شدن مهره ی بسیار تنومندی به نام فرح به میدان بازی، مافیای #صهیونیسم_جهانی موفق شدند نهاد پادشاهی ایرانی را نیز از پا درآورند. قطع رشته ی پادشاهی مهمترین ماموریت فرح بود که تا امروز ادامه یافته است و او، و پسرک اش [ #رضا_ناپهلوی ] ، کاری نمی کنند جز جلوگیری از امکان بازگشت نهاد پادشاهی.
از سوی دیگر، هدف عالی دیگر تجزیه یا همان انحلال دمکراتیک کشور است که مشروطه چیان در پی آن بودند و با آمدن شخصیتی چون #رضا_شاه به صحنه، از انجام آن بازماندند. آن چه را که تجزیه طلبان دمکرات و مشروطه چی هایی چون میرزا کوچک خان، سمیتقو و دیگران بدان نرسیدند، امروز جنبش نوین مشروطه خواهی که فرح و رضا ناپهلوی در شورای ملی سردمدار آن هستند دنبال می کنند.
بنابراین، اگر چه روحانیت و روشنفکری توانستند در فتنه ی 57 به بخش مهمی از اهداف خود، که نابود کردن نهاد پادشاهی بود، با کمک مافیای فرح برسند، لیک هنوز تا حذف کامل فیزیکی سرزمین راه هایی برای پوئیدن مانده است.
ایران ما زیر اره ی مشترک روحانیت و روشنفکری قرار دارد، و این، کار دیروز و امروز نیست، سد و اندی سال است. حاکمان #اصول_گرا و #اصلاح_طلب تهران به همان صهیونیست های پنهان و به مثابه ی اره اند که مخالفان من و توئی و بی بی سی چی ها و امثالهم.
درک این پروژه ی عظیم تاریخی جهت متلاشی کردن ایرانشهر و خاورمیانه و گسترش این آگاهی به میان جوانان داخل و خارج، به ویژه به میان نیروهای #سپاهی و #ارتشی، از مهمترین و عاجل ترین خویشکاری های آریائیان است. جلوی صهیونیسم جهانی بایستید، این ایستادگی را به روح #زرتشت و #کوروش بدهکارید.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
*
#صهیونیست_های_شیعه #نرمشعلی_خامنه_ای
***
این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان #مافیای_روشنفکری و #مافیای_روحانیت می نامیم. نکته ی مهم در این میان این است: این ائتلاف، یک تجدید و احیاء بود، یک #رنسانس_ایرانستیزانه با فاعلیت مشترک روحانیت و روشنفکری که ریشه در ائتلاف تاریخی ایشان در مشروطه داشت. در مشروطه نیز ائتلاف میان روشنفکری و روحانیت باعث شد تا #جنبش_آریائی گری سده ی نوزده میلادی که توسط #فیلسوف بزرگ آن قرن، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده کلید خورده بود، غصب و به سود #اسلام و غرب مصادره به مطلوب شود.
پیروزی $خمینی و روشنفکران در بهمن 57، چیزی نبود جز پیروزی فتنه ی مشروطیت. #پهلوی اول و تا حدودی دوم، صرفا میان پرده ای بودند میان این دو کمانه ی #اهرمن. در بهمن 57 روشنفکری و روحانیت توانستند، با کمک تمام عیار مافیای #فرح که ستون پنجم روحانیت و روشنفکری در درون دستگاه بود، سد و مانعی به نام پهلوی را از سر راه انحلال و استحاله ی دمکراتیک #ایرانزمین بردارند.
لیک نکته ی سوم و بسیار مهم دیگری نیز در این میان هست: ماموریت کسان هنوز به پایان نرسیده، و مشروطه، به مثابه ی تلاش و کوششی همه سویه جهت منفجر کردن جغرافیای ایرانزمین و ایجاد #اسرائیل_بزرگ، هنوز تحقق کامل نیافته است. کسان توانستند در یک و نیم سده ی گذشته دو سد بزرگ را از سر راه خود بردارند: نهاد #پادشاهی روس و نهاد پادشاهی ایرانی. دو انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب مشروطه در ایران، هر دو، می بایست نهادهای پادشاهی در شرق را گیوتینه کنند. در چین نیز به همچنین. در چین و روسیه توانستند، در ایران این امر میسر نشد.
لیک با فتنه ی 57 که ادامه ی همان تلاش و با مشارکت همان بازیگران بود، و مسلما با وارد شدن مهره ی بسیار تنومندی به نام فرح به میدان بازی، مافیای #صهیونیسم_جهانی موفق شدند نهاد پادشاهی ایرانی را نیز از پا درآورند. قطع رشته ی پادشاهی مهمترین ماموریت فرح بود که تا امروز ادامه یافته است و او، و پسرک اش [ #رضا_ناپهلوی ] ، کاری نمی کنند جز جلوگیری از امکان بازگشت نهاد پادشاهی.
از سوی دیگر، هدف عالی دیگر تجزیه یا همان انحلال دمکراتیک کشور است که مشروطه چیان در پی آن بودند و با آمدن شخصیتی چون #رضا_شاه به صحنه، از انجام آن بازماندند. آن چه را که تجزیه طلبان دمکرات و مشروطه چی هایی چون میرزا کوچک خان، سمیتقو و دیگران بدان نرسیدند، امروز جنبش نوین مشروطه خواهی که فرح و رضا ناپهلوی در شورای ملی سردمدار آن هستند دنبال می کنند.
بنابراین، اگر چه روحانیت و روشنفکری توانستند در فتنه ی 57 به بخش مهمی از اهداف خود، که نابود کردن نهاد پادشاهی بود، با کمک مافیای فرح برسند، لیک هنوز تا حذف کامل فیزیکی سرزمین راه هایی برای پوئیدن مانده است.
ایران ما زیر اره ی مشترک روحانیت و روشنفکری قرار دارد، و این، کار دیروز و امروز نیست، سد و اندی سال است. حاکمان #اصول_گرا و #اصلاح_طلب تهران به همان صهیونیست های پنهان و به مثابه ی اره اند که مخالفان من و توئی و بی بی سی چی ها و امثالهم.
درک این پروژه ی عظیم تاریخی جهت متلاشی کردن ایرانشهر و خاورمیانه و گسترش این آگاهی به میان جوانان داخل و خارج، به ویژه به میان نیروهای #سپاهی و #ارتشی، از مهمترین و عاجل ترین خویشکاری های آریائیان است. جلوی صهیونیسم جهانی بایستید، این ایستادگی را به روح #زرتشت و #کوروش بدهکارید.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
*
#صهیونیست_های_شیعه #نرمشعلی_خامنه_ای
بازيابی ايرانشهريگ
ملت مقدس ایران، دفاعیه ای در برابر پهلوی چیان و دیگر متنفران از ملت ایران (بازیابی ایرانشهری، کیخسرو آرش گرگین) *** حقیقت این است که ملت ایران تبدیل به قربانی محبوب بی صفتان تاریخ شده است، هم در عروسی سر اش می برند و هم در عزا. مسلمانان و کمونیستها جای خود…
برای بی درایتی، برای فساد بی مرزی که در سراسر کشور ریشه دوانده بود، برای تنها گذاشتن ارتش و سپردن آن نهاد مقدس به دست یک مرد تریاکی و خائن از خاندان خیانت، برای سال ها و سال ها پشتیبانی از اسلام و تفاوت گذاشتن میان اسلام مترقی پهلوی مآبانه و اسلام ارتجاعی، برای سپردن تمامی ارکان فرهنگ و هنر مملکت به دست کمونیست ها، برای ساپورت مالی کردن ایران ستیزان سوگندخورده ای چون #شاملو و #ابتهاج و نان به نرخ روز خورانی چون #شجریان و مردمانی از جنم ایشان. برای پخش گسترده ی کتاب هایی چون #ماهی_سیاه_کوچولو به دست خود دولت و همزمان، جلوگیری از چاپ کتاب های روشنگرانی چون #میرزا_آقا_کرمانی، #صادق_هدایت، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده، #ذبیح_بهروز و بسیارانی دیگر. آری، برای سوبسید خیانتی که خود دستگاه برای متنفران از ایرانزمین در نظر گرفت.
در زمانی که مردانی چون مرتضی مطهری را در ممیزی کشور بر سر کار گذاشته بودند تا از چاپ «اندیشه های میرزافتحعلی آخوندزاده»، اثر پژوهشی #فریدون_آدمیت جلوگیری کند و از این جلوگیری افتخار نیز کند، در زمانی که آثار ذبیح بهروز قدغن بود، در زمانی که #توپ_مرواری صادق هدایت اجازه ی چاپ نداشت و شاهکاری چون #بوف_کور می بایست پنهانی در بمبمی و به دست #زرتشتیان چاپ می شد، در زمانی که #امیر_مهدی_بدیع شاهکار قرن را می نوشت و کسی حتا نام او را نیز مطرح نمی کرد، در چنین زمانی، مردمانی چون #سید_حسین_نصر با شاه و فرح #شامپاین می نوشیدند و از مواهب شیعه اثنی عشری سخن می گفتند، خاندان سلطنت سر بر آستان امامان شیعه می سائید و در #جشن_هنر_شیراز نمایش #کون_برهنه اجرا می کردند، و آری، فراموش نکنیم، #یدالله_رویایی به انقلاب سفید می گفت منقلاب تا مورد حمایت فرح دیبا قرار گیرد.
ادامه 👇
در زمانی که مردانی چون مرتضی مطهری را در ممیزی کشور بر سر کار گذاشته بودند تا از چاپ «اندیشه های میرزافتحعلی آخوندزاده»، اثر پژوهشی #فریدون_آدمیت جلوگیری کند و از این جلوگیری افتخار نیز کند، در زمانی که آثار ذبیح بهروز قدغن بود، در زمانی که #توپ_مرواری صادق هدایت اجازه ی چاپ نداشت و شاهکاری چون #بوف_کور می بایست پنهانی در بمبمی و به دست #زرتشتیان چاپ می شد، در زمانی که #امیر_مهدی_بدیع شاهکار قرن را می نوشت و کسی حتا نام او را نیز مطرح نمی کرد، در چنین زمانی، مردمانی چون #سید_حسین_نصر با شاه و فرح #شامپاین می نوشیدند و از مواهب شیعه اثنی عشری سخن می گفتند، خاندان سلطنت سر بر آستان امامان شیعه می سائید و در #جشن_هنر_شیراز نمایش #کون_برهنه اجرا می کردند، و آری، فراموش نکنیم، #یدالله_رویایی به انقلاب سفید می گفت منقلاب تا مورد حمایت فرح دیبا قرار گیرد.
ادامه 👇