حاج سید جواد حیدری
2.69K subscribers
215 photos
58 videos
96 links
💠 رسانه رسمی مرحوم حاج سید جواد حیدری

🔹 t.me/HSJH_Media
🔸 instagram.com/HSJH_Media
🔹 aparat.com/HSJH_Media
📧 HSJH.Media@gmail.com
📞 09207901015

🔻 ارتباط با مدیر کانال و ارسال آثار مرتبط با آن مرحوم
@HSJHMediaAdmin
Download Telegram
#دلنوشته


"دلم هوای تو کرده، بگو چه چاره کنم..."

آمده ام مرقد امامزاده جعفر ع برای خواندن فاتحه؛ شب جمعه است.
وارد شبستان حاج شیخ می شوم، تصویر حاج سید جواد را که بر روی دیوار می بینم، سرم را به دیوار می گذارم.
به یاد می آورم سه سال پیش را... هفتم ماه مبارک رمضان را... روز رفتنش را... روز یتیم شدنمان را...
چشمانم را می بندم. اشک بر گونه هایم می لغزد و لابلای محاسنم گم می شود.
دلم بهانه می گیرد. سینه ام تنگ می شود.
دوری اش را می خواهم فریاد کنم...
مثل بچه ها می شوم. دلیل و منطق سرم نمی شود، چیزی را می خواهم که نیست...
می دانم!
خودم می دانم کسی که از دنیا می رود دیگر بازگشتی ندارد. می دانم همه رفتنی هستند. می دانم مرگ حق است.
می دانم دیگر نمی بینمتان. می دانم! خودم همه این ها را بلدم. اصلا از خودتان یاد گرفتم.
اما دلم بچه شده امشب! بهانه که می گیرد. این چیزها سرش نمی شود. نمی توانم برایش استدلال کنم. دلم نمی فهمد برنگشتن یعنی چه! دلم نمی فهمد معنای فراموشی را، نمی فهمد این چیزها را.
دلم چهره دلنشین و نگاه پدرانه و دستان مهربانتان را هوس کرده...
سه سال است این شده کار دل ما!
هر دفعه که می آیم پایین قبر ، کنارتان می نشینم، همین آش است و همین کاسه...

🖋 سید علی م.

#سومین_سال_رحلت
#حاج_سید_جواد_حیدری
#ماه_مبارک_رمضان
#امامزاده_جعفر
#دلتنگی


کانال رسمی مرحوم حاج سید جواد حیدری
https://tttttt.me/HSJH_Media
#دلنوشته

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود...

او جان بود. جانِ فرزندان، نوه ها، نتیجه ها، غریبه ها... غریبه هایی مثل من، مثل شهر. جانِ همه بود.
از وقتی که رفت جانِ همه چیز را برد. جانِ مان رفت. روحمان رفت.
با اینکه جسم آسمانی اش در میان نیست، اما هنوز هم صدای گرم و روحانی اش از دلِ برخوردار شنیده می شود. با اینکه نیست اما هنوز هم روز های رمضان نماز جماعت ظهر می خواند. با اینکه نیست اما هنوز هم تسبیح اش در دستِ حنا بسته اش دانه ی ذکر می اندازد. با اینکه نیست اما هنوز هم روضه اباعبدالله می خواند. هنوز هم خودش زودتر اشک می ریزد در روضه اش.
هنوز هم عزیز است و بزرگ. هنوز هم پناهِ درماندگان است.
و من هنوز هم دلتنگِ آن دستِ مبارکم تا به اشتباهِ اینکه از نوه ها هستم رویِ سرم کشیده شود. دلتنگ آن عبایی ام که عمه با گریه می بوسید. دلتنگِ آن آرامشِ طوفانی ام. دلتنگِ آن خنده های شیرین. دلتنگِ آن لهجه دلربا.
حاج آقا سه سال است که بی حضورتان روزگار را با همه تلخی هایش می گذرانیم اما عجیب نبودتان توی ذوق می زند. سه سال است که با عکس تان رویِ دیوار خو گرفته ایم. سه سال است هر جا مشکلی داشتیم بعد از خدا و جدتان به شما متوسل شده ایم.
سه سال است هر بار که امامزاده آمده ام اول به زیارت شما رفته ام. سه سال است که محتاج دعایتان بوده ام.
سه سال است که هر بار اتاقتان را خالی از شما دیده ام.
سه سال است که زندگی سخت تر گذشته است.
و در سومین سال نبودتان باز هم دعایمان کنید.


نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سرِ زبانند و تو در میانِ جانی
#سعدی

🖋زهرا انصاری

#از_بندگان_باران
#حاج_سید_جواد_حیدری
#سومین_سال_رحلت
#دلتنگی

کانال رسمی مرحوم حاج سید جواد حیدری
https://tttttt.me/HSJH_Media
#یادداشت

". . . و نه چون رهزنانِ رَهبان پوش"

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

سه سال از پرکشیدن مردی از مردان خدا، #حاج_سيد_جواد_حيدرى گذشت. در این مدت بسیاری، بزرگی و احترام به او را در حضور و با نوشته و تصویر وصف کردند و همه آنان که آمدند و نوشتند و دیدند، باور دارند که او این ها نبود و آنها همه را به جا نیاوردند. خستگان وصفش خَستو شدند به این که پیرمردی از این دنیا بِرَست که نه جان کسی را بِخَست و نه بر مقامات دنیوی بِجَست و نه چون رهزنانِ رَهبان پوش بر سرِ راهِ دین مردم نشست، بلکه چشم بر هر آنچه در دست مردم بود فرو بست.
مردمی که او را می خواندند و از او می نوشتند نگران نبودند او را به چه عنوان بخوانند؛ نگران نبودند که آیت الله اش خوانده اند و "العظمی" اش را فرو گذاشته اند؛ نگران نبودند و نیستند که حجت الاسلام اش را نوشته اند و "والمسلمین" اش را خیر؛ اصلا اگر اینها را همه ننوشته باشند و تنها بگویند: "حاج سید جواد". در درازای روزهای رساندن دین و به جا آوردن دَین از هیچ کس چیزی نخواست؛ نه عوام را برای گرفتن اجر فریفت و نه خواص را به دادن باج.
حضور آن جمعیت شگفت روزه دار در تشییع جنازه تابستانی اش عجیب نبود؛ مشتقات کلمه "مردم" با کاربردها و اصطلاحات مختلف آن در قاموس لغاتش از بسامد بالایی برخوردار بود. مردمدار بود و مردم دوست؛ دشمنی و بدی کردن و زشتی دیدنِ مردم، او را می آزرد؛ و شما کدامین از مردان مدعی دین و انسانیت را دیده اید که از دیدن و شنیدن وضعیت ناگوار انسانی دیگر، جز آن که عَرضِ حال بر آسمان نیلی برد، بر صورت خویش سیلی زند؟
طلبه ای برای آغاز دوران دینیاریش از او رهنمود خواسته بود و او گفته بود: "#دهانت_را_به_خدا_بسپار". از او بخواه، آنی را بر زبانت جاری کند که خود می خواهد؛ بیش و کم نگویی و جز برای رضایش نگویی!

و او اینک در میان ما نیست، اما یادش، نفوذ کلامش، سخنان گرم و گیرایش، پیراستگی و پارسایی اش همراه و چراغ راه نسل های آینده ماست.

🖋 سید حسین طباطبایی


#و_نه_چون_رهزنان_رهبان_پوش
#حاج_سيد_جواد_حيدرى
#دهانت_را_به_او_بسپار
#سومین_سال_رحلت
#تشییع_جنازه
#مردم_دوست
#مردم_دار
#چراغ_راه



کانال رسمی مرحوم حاج سید جواد حیدری
https://tttttt.me/HSJH_Media
#یادداشت

لبخند بر لب هایمان خشکید

بغض گلویمان ترکید

چشم هایمان بارانی شد

چراغ روشنی افروز تاریکی های جهل مان خاموش شد

و عارف فرزانه به ملکوت اعلی پر کشید

میزبان ضیافت الهی، میهمانش را به قرب خویش فراخواند

و حالا دیگر مردم فوج فوج برای وداع آخرین به میدان امیرچخماق یزد سرازیر شده بودند

به اندازه ای که سر و ته جمعیت را نمی توانستی ببینی

امواج سیل جمعیت اندوهگین و غمبار آمده بودند تا در هیبتی باشکوه، عالم و عارف مردم دار و فرزانه ای را بدرقه کنند که دل در گرو آنان داشت، برایشان دل می سوزاند، ارتباطی دوسویه داشت، خود را تافته ای جدابافته از مردم نمی دید، و با حضوری هماره در میان آنان، دردشان را می شناخت، و فارغ از هیاهوها و جنجال های غیر واقعی، مردی از جنس مردم بود، مرد حق مداری که در تقوا و مردم داری، زبانزد عام و خاص بود و هیچگاه فریب ظواهر دنیوی را نخورد و به واسطه ی این که محبت خدا را در دل جای داده بود، محبتش در قلوب اقشار مختلف مردم قرار گرفت و اینک که به سوی ملکوت اعلی پر گشود، جمعیت زیادی از مردم قدرشناس را داغدار و عزادار خویش کرد.

جمعیت باشکوه و مومن و روزه دار، زن و مرد، پیر و جوان، بازاری و کاسب، روحانی و دانشگاهی، کارگر و کارمند، و بسیاری از افراد که کودک خویش را در آغوش گرفته بودند، از میدان امیرچخماق یزد پیکر پاک این سلاله ی رسول الله را بر دوش گرفت و تا امام زاده جعفر او را بدرقه کرد، بدرقه ای کم نظیر که جمعیت تشییع کننده را حتی بیش از راهپیمایی روز قدس تخمین زده اند.

این حرکت عظیم امواج انسانی، نشان داد که حرکت های مردمی خودجوش به معنای واقعی چیست، و مردم فهیم، برای قدردانی از علمای اصیل و مردم دار و اخلاق مدار، در انتظار تبلیغ و اطلاع رسانی صدا و سیما و اشاره ی دیگران نخواهند نشست.

آیت الله حاج سیدجواد حیدری با بدرقه ای کم نظیر در جوار رحمت حق آرام گرفت و نامی نیک از خود بر جای نهاد و اینک ما مانده ایم و باقیات صالحات او و راه دشوارگذر پیش رو، راهی که او با تجهیز به تقوای الهی به خوبی طی کرد و همچون نوری پرفروغ به ما راه را نشان داد، راهی که بدون گذشت از زخارف دنیوی و احترام به حقوق انسانی و شرعی مردم به سلامت پیموده نخواهد شد.

روحش شاد و در جوار قرب الهی مشحون از رحمت واسعه ی پروردگار باد.

🖋محمد امامی، فعال سیاسی و رسانه ای

#حاج_سيد_جواد_حيدرى
#سومین_سال_رحلت
#تشییع_جنازه
#حق_مدار
#مردم_دار

🔗https://goo.gl/CQ95tL

کانال رسمی مرحوم حاج سید جواد حیدری
https://tttttt.me/HSJH_Media
#یادداشت

"قمر مُستنیری که شمس منیر شد"

یادی از عبد صالح خدا مرحوم حاج سید جواد آقا حیدری به مناسبت سومین سالگرد ارتحالشان.

ماهی در کنار آفتاب وجودِ حاج شیخ غلامرضا کوچه بیوکی یزدی‌ برآمد، از آن عالِم نورانی بهره ها برد تا قامت رشیدش به حلیه ی علم و تقوی و فضیلت مُتحلی شد و خود چون خورشیدی تابنده و فرزوان گشت.

کنارش که می ایستادی انگار در برابر شکوه سلسله جبالی.
باید چنین می گفتی:
تو از معابد مشرق زمین بزرگتری
کنون شکوه تو و بهت من تماشائیست
در عین حال ساده تر و صمیمی تر از آب زلال بود.

قامت رشیدی داشت در دیانت و اخلاق.
بندگی خدا سرش را در مقابل خلق خدا به علامت تواضع و مردم داری پایین آورده بود.
مصداق بارز "وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا"

مورد احترام و محبت همه اقشار مردم بلکه صاحبان همه ادیان بود، فقیر و غنی با هر طرز تفکری راه و رسم بندگی را ازو می آموختند.
دیروز جوانی کنار عکس او نوشته بود عکس این آقا یادم انداخت مدتی است نماز نخوانده ام!!

"مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه"
کسی که نگاه کردن به او انسان را به یاد خدا می انداخت و عملش رغبت در آخرت را زیاد می کرد.

بی ادعاء و مردم دار بود و پدر مهربان و دلسوز و حکیم، دلها ازو در رنجش نبود.
نگاهش تا ژرفنای روح هر کسی را در می نوردید.
مردم دلداده او بودند، درِ خانه ساده اش را می بوسیدند
خانه ای که منزل امید مردم بود،
بیت النور و بیت الشَرف معرفت بود.

می توانست در عیش و عشرت زندگی کند اما دنیا را بازیچه دید، می فرمود وقتی چشم ازین سرای بستید نگاه می کنید می بینید همه چیز چون خواب پریشان بوده است.
اینک در پرنیان رحمت الهی خوابیده و تمام وعده های خداوند را صدق یافته.
و دور نباشد که چنین بخواند "یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ"
و به ما می فرماید:
بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا در نبندد هوشیار

در خانه ای محقر زندگی کرد، کنار مردمی که وقتی یاد او می افتند می گویند:
نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار

و چه نام نیکوئی ازو ماند؛ عبد صالح خدا #سید_جواد_آقا_حیدری

🖋حجت الاسلام سید هادی صحیح النسب

#حاج_شیخ_غلامرضا
#حاج_سيد_جواد_حيدرى
#من_یذکرکم_الله_رویته
#سومین_سال_رحلت
#عبد_صالح_خدا
#منزل_امید
#مردم_دار



کانال رسمی مرحوم حاج سید جواد حیدری
https://tttttt.me/HSJH_Media