This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرافت مثل بذره،
نهان شده در وجود انسان،
شاید بتونن از روی زمین بردارنت!
اما جای مهم زندگی هر کسی اینجاست،
وقتی میکارنت،چی ازت سبز میشه.؟
شاید
زندگی را بر من تاریک کردن
نور رو در ضمیرم کور کردن
امید رو به دیوار میخکوب کردن
دریا رو به صحرا خشک کردن
آسمان رو از ابر خالی کردن
دستان پر مهرمان رو با سنگ پر کردن
چشمان پر فروغ ما رو خاموش کردن
خانه هایمان رو به کین نابود کردن
وطن رو به بیگانه واگذار کردن
عشق رو در پستوی خانه نهان کردن
اما
طوفانی بدم ، تیر شدم
صاعقه بر تارک ضحاک شدم
نور شدم ، عشق شدم
تارک دیر و میخانه شدم
اردی بهشت زیستن در بهشت
#کیوان_حداد
🌸 @history3000
نهان شده در وجود انسان،
شاید بتونن از روی زمین بردارنت!
اما جای مهم زندگی هر کسی اینجاست،
وقتی میکارنت،چی ازت سبز میشه.؟
شاید
زندگی را بر من تاریک کردن
نور رو در ضمیرم کور کردن
امید رو به دیوار میخکوب کردن
دریا رو به صحرا خشک کردن
آسمان رو از ابر خالی کردن
دستان پر مهرمان رو با سنگ پر کردن
چشمان پر فروغ ما رو خاموش کردن
خانه هایمان رو به کین نابود کردن
وطن رو به بیگانه واگذار کردن
عشق رو در پستوی خانه نهان کردن
اما
طوفانی بدم ، تیر شدم
صاعقه بر تارک ضحاک شدم
نور شدم ، عشق شدم
تارک دیر و میخانه شدم
اردی بهشت زیستن در بهشت
#کیوان_حداد
🌸 @history3000
امروز سومین سالگرد درگذشت زنده یاد ندوشن است ، با هم قطعهای از اهمیت شاهنامه را از او می خوانیم
🌸اگر شاهنامه نمیبود...
به قلم دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
١- ایران، گذشتهٔ پرشکوه خود را فراموش میکرد.
٢- مفاهیمی چون داد و دهش، خرد و راستی، والامنشی و دانش، با این برجستگی به گوش ایرانی نمیخورد، که قهرمانان نیکوکار شاهنامه آنها را در زندگی خود به نمود آورند.
٣- دو جبههٔ نیکی و بدی اینگونه رو در روی هم قرار نمیگرفتند که سرانجام هم به پیروزی نیکی و شکست تبهکار خاتمه یابد.
۴– زبان فارسی چنان بنیاد محکمی به خود نمیگرفت که از ترکستان چین تا ساحل مدیترانه و از هند و کشمیر و بنگال، تا قفقاز و آسیای مرکزی، نیمی از آسیا را بپوشاند، و حتی در اروپا تا سنی و هرزگوین پیش رود.
۵– ادبیات فارسی به این غنا و تنوع دست نمییافت، که نزدیک به همهٔ سایه روشنهای زندگی بشری را در خود جای دهد.
۶– عرفان ایرانی که ریشهٔ مشترک با شاهنامه دارد، اینگونه بالیده نمیشد.
۷- یک دید جهانشمول نسبت به زندگی، که فارغ باشد از افتراقهای قومی و زبانی و آئینی، در تفکر ایرانی راه نمییافت که بگوید:
تو داد و دهش کن، فریدون توئی...
🍂 @history3000
🌸اگر شاهنامه نمیبود...
به قلم دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
١- ایران، گذشتهٔ پرشکوه خود را فراموش میکرد.
٢- مفاهیمی چون داد و دهش، خرد و راستی، والامنشی و دانش، با این برجستگی به گوش ایرانی نمیخورد، که قهرمانان نیکوکار شاهنامه آنها را در زندگی خود به نمود آورند.
٣- دو جبههٔ نیکی و بدی اینگونه رو در روی هم قرار نمیگرفتند که سرانجام هم به پیروزی نیکی و شکست تبهکار خاتمه یابد.
۴– زبان فارسی چنان بنیاد محکمی به خود نمیگرفت که از ترکستان چین تا ساحل مدیترانه و از هند و کشمیر و بنگال، تا قفقاز و آسیای مرکزی، نیمی از آسیا را بپوشاند، و حتی در اروپا تا سنی و هرزگوین پیش رود.
۵– ادبیات فارسی به این غنا و تنوع دست نمییافت، که نزدیک به همهٔ سایه روشنهای زندگی بشری را در خود جای دهد.
۶– عرفان ایرانی که ریشهٔ مشترک با شاهنامه دارد، اینگونه بالیده نمیشد.
۷- یک دید جهانشمول نسبت به زندگی، که فارغ باشد از افتراقهای قومی و زبانی و آئینی، در تفکر ایرانی راه نمییافت که بگوید:
تو داد و دهش کن، فریدون توئی...
🍂 @history3000
☘ گزیده ای از کتاب
غوطه خوردن مداوم در جریان اندیشه دیگران، موجب محدودیت و ضعف اندیشه شخص میشود و زیادهروی در این كار ذهن را فلج میسازد. مطالعه بیشتر اهل فضل شبیه به تلمبهای است كه ذهن را خالی میكند تا از فكر دیگران پر سازد. مطالعه درباره موضوعی پیش از اندیشه درباره آن خطرناک است. در حال مطالعه شخص دیگری به جای ما فكر میكند و ما فقط تابع ذهن دیگری هستیم. بدین ترتیب اگر كسی تمام وقت خود را صرف مطالعه كند قدرت تفكر را از دست میدهد. تجربه جهان باید به منزله متن باشد و اندیشه و علم به منزله شرح آن.
📕 تاریخ فلسفه
✍ #ویل_دورانت
📚 @history3000
غوطه خوردن مداوم در جریان اندیشه دیگران، موجب محدودیت و ضعف اندیشه شخص میشود و زیادهروی در این كار ذهن را فلج میسازد. مطالعه بیشتر اهل فضل شبیه به تلمبهای است كه ذهن را خالی میكند تا از فكر دیگران پر سازد. مطالعه درباره موضوعی پیش از اندیشه درباره آن خطرناک است. در حال مطالعه شخص دیگری به جای ما فكر میكند و ما فقط تابع ذهن دیگری هستیم. بدین ترتیب اگر كسی تمام وقت خود را صرف مطالعه كند قدرت تفكر را از دست میدهد. تجربه جهان باید به منزله متن باشد و اندیشه و علم به منزله شرح آن.
📕 تاریخ فلسفه
✍ #ویل_دورانت
📚 @history3000
👈رساله الهی....!!!
آنچه انسان را عقلگریز میکند، هراس است. ترس آن ریشهای است که خرافات از آن بر میرویَد، میپاید، و تغذیّه میشود... مردم تا آنجا که مغلوبِ ترس باشند، آمادهیِ زودباوریاند.
تودهیِ مردم هرآنچه زیرِ نفوذِ ادیان میپرستند چیزی جز اوهام و خیالاتِ ذهنهایِ افسرده و ترسیده نیست؛ هر زمان که مملکتی بیشتر دستخوشِ بزرگترین پریشانیها بوده است، خرافاتیها و رمّالان بیشترین نفوذ را میانِ مردمِ عادی و بیشترین قدرت را در برابرِ حاکمان داشتهاند...
هیچچیز به اندازهیِ خرافات برای حکمرانی بر توده سودمند نیست... همواره کوششِ فراوانی صرفِ آراستنِ مذهب، چه راستین باشد چه کاذب، با فرایض و مراسم شده است، تا توده آن را خیرهکنندهتر از هر چیزِ دیگری بیابد و از آن به شدیدترین درجهای از وفاداری تبعیت کند. مسلمانان این کار را به موثرترین وجهی سازمان دادهاند. ایشان با این اعتقاد که مباحثه بر سرِ مذهب کاری است ناصواب، ذهنِ هر فردی را چنان با پیشداوری پُر میکنند که جایی برایِ عقلِ دُرُست باقی نمیگذارند، چه برسد به جایی برای شک.
بعید نیست که در حقیقت برترین رمزِ حکومتهایِ خودکامه، و آنچه مطلقاً لازمهیِ آنهاست، نگهداشتنِ مردم در وضعیّتِ فریفتگی، و پنهان کردنِ ترسی باشد که مردم را به این-سو-آن-سو میکشانَد، زیرِ عنوانِ فریبایِ مذهب. در نتیجهیِ این وضعیّت، مردم چنان برای بردگیِ خود میجنگند که گویی برایِ رستگاریِ خود میجنگند، و ریخته شدنِ خونِ خود را برای سَروریِ شخصِ واحدی، نهتنها خفّتبار نمیدانند بلکه آن را افتخاری عظیم میشمارند.
📕 رساله الهیسیاسی
✍ باروخ اسپینوزا
📚 @history3000
آنچه انسان را عقلگریز میکند، هراس است. ترس آن ریشهای است که خرافات از آن بر میرویَد، میپاید، و تغذیّه میشود... مردم تا آنجا که مغلوبِ ترس باشند، آمادهیِ زودباوریاند.
تودهیِ مردم هرآنچه زیرِ نفوذِ ادیان میپرستند چیزی جز اوهام و خیالاتِ ذهنهایِ افسرده و ترسیده نیست؛ هر زمان که مملکتی بیشتر دستخوشِ بزرگترین پریشانیها بوده است، خرافاتیها و رمّالان بیشترین نفوذ را میانِ مردمِ عادی و بیشترین قدرت را در برابرِ حاکمان داشتهاند...
هیچچیز به اندازهیِ خرافات برای حکمرانی بر توده سودمند نیست... همواره کوششِ فراوانی صرفِ آراستنِ مذهب، چه راستین باشد چه کاذب، با فرایض و مراسم شده است، تا توده آن را خیرهکنندهتر از هر چیزِ دیگری بیابد و از آن به شدیدترین درجهای از وفاداری تبعیت کند. مسلمانان این کار را به موثرترین وجهی سازمان دادهاند. ایشان با این اعتقاد که مباحثه بر سرِ مذهب کاری است ناصواب، ذهنِ هر فردی را چنان با پیشداوری پُر میکنند که جایی برایِ عقلِ دُرُست باقی نمیگذارند، چه برسد به جایی برای شک.
بعید نیست که در حقیقت برترین رمزِ حکومتهایِ خودکامه، و آنچه مطلقاً لازمهیِ آنهاست، نگهداشتنِ مردم در وضعیّتِ فریفتگی، و پنهان کردنِ ترسی باشد که مردم را به این-سو-آن-سو میکشانَد، زیرِ عنوانِ فریبایِ مذهب. در نتیجهیِ این وضعیّت، مردم چنان برای بردگیِ خود میجنگند که گویی برایِ رستگاریِ خود میجنگند، و ریخته شدنِ خونِ خود را برای سَروریِ شخصِ واحدی، نهتنها خفّتبار نمیدانند بلکه آن را افتخاری عظیم میشمارند.
📕 رساله الهیسیاسی
✍ باروخ اسپینوزا
📚 @history3000
📜 حکایت امشب
☘نمی دونم تا چه اندازه با بند دوم مرغ سحر آشنا هستید ، بنابراین با هم نگاهی بیندازیم به بند دوم مرغ سحر
مرغ سحر نیازی به معرفی ندارد. سروده ای از محمدتقی بهار در دوران مشروطه که پس از آغاز حکومت رضا شاه به صورت ترانه اجرا شد. آهنگ این اثر، از مرتضی نی داوود، فوق العاده زیباست. آهنگ باوجود گیرایی زیر و بالای چندانی ندارد بنابراین حتی کسانی که با خوانندگی آشنایی ندارند می توانند آن را به راحتی بخوانند. اکثر خوانندگان نامی نیز اجرایی از مرغ سحر را به نام خود ثبت کرده اند که می توان به ملوک ضرابی، قمرالملوک وزیری، نادر گلچین، هنگامه اخوان، محمدرضا شجریان و نیز اجراهای متفاوتی از فرهاد، همای و محسن نامجو اشاره کرد
:آنچه تا کنون به عنوان مرغ سحر شنیده ایم عبارت است از بند اول این شعر
مرغ سحر ناله سرکن، داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرر بار این قفس را بَر شِکَنُ و زیر و زِبَر کن
بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک تیره را. پر شرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است، گل به بار است، ابر چشمم، ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نِگَه ای تازه گل از این، بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران مختصر٬ مختصر کن
اما شاید خیلی ها ندانند که این فقط نیمی از مرغ سحر است و این شعر بند دومی دارد که تقریبا هیچ خواننده ای تمایلی به خواندن آن ندارد
:بند دوم می گوید
عمر حقیقت به سر شد، عهد و وفا بی اثر شد
ناله عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بی ثمر شد
راستی و مهر و محبت فسانه شد
قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد
دیده تر کن
جور مالک، ظلم ارباب، زارع از غم گشته بی تاب
ساغر اغنیا پر میناب، جام ما پر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر کن، از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره بده آب آتشین، پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین
ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو، سینه من، پر شرر شد، پر شرر شد
اما چرا کسی این بند را دوست ندارد؟
بند اول شعری انقلابی است که به دستگاه ظلم می تازد، از زندانی و در قفس بودن آزادی خواهان گله می کند، آرزوی پایان شب تار ملت را دارد و مردم را به قیام و انقلاب جهت پایان دادن به ظلم و شکستن قفس فرا می خواند
اما بند دوم شعری اجتماعی است. شاعر در این بند از رواج دروغ، منسوخ شدن حقیقت طلبی، از بین رفتن عشق واقعی میان عاشق و معشوق و گم شدن مهر و محبت و شرافت گله می کند و از کسانی می نالد که وطن و دین را بهانه ای برای دزدی کرده اند. اینان چه کسانی هستند؟ تنها حاکمان یا تمامی مردم؟ فضای حاکم بر این بخش از شعر به مورد دوم اشاره دارد. همچنین زمانی که شعر از جور مالک و ارباب شکایت می کند اغنیا را به عنوان طبقه ای از جامعه به باد نقد می گیرد نه به عنوان بخشی از وابستگان دولت
در بند اول پیشنهاد شعله فکندن در قفس که همانا براندازی حکومت ظالم است مطرح می شود اما در مورد بند دوم شاعر هیچ راه حلی نمی یابد و در نهایت بلبل را فقط به بر آوردن ناله های حزین از دورن این قفس خود ساخته فرا می خواند
مردم ما همیشه دوست داشته اند که ریشه مشکلات را در حکومت بشناسند و خود را از هر گونه اشکالی مبرا بدانند از این روی خوانندگان همان بخشی از مرغ سحر را خوانده اند و می خوانند که مورد پسند عامه مردم است. جالب این جاست که برخی بی توجهی به بند دوم را به دلیل سیاسی بودن آن دانسته اند که چنین دیدگاهی موجب شگفتی است.
ما تا به حال بارها به دستور بند اول عمل کرده ایم و قفس را آتش زده ایم اما پس از فرو نشستن شعله خود را در قفسی جدید یافته ایم. ای کاش یک بار هم که شده بند دوم را بخوانیم و همت کنیم بر اساس آن ارزش های انسانی را در جامعه ایرانی احیا نماییم.
🌎تاریخ ایران و جهان
📚 @history3000
☘نمی دونم تا چه اندازه با بند دوم مرغ سحر آشنا هستید ، بنابراین با هم نگاهی بیندازیم به بند دوم مرغ سحر
مرغ سحر نیازی به معرفی ندارد. سروده ای از محمدتقی بهار در دوران مشروطه که پس از آغاز حکومت رضا شاه به صورت ترانه اجرا شد. آهنگ این اثر، از مرتضی نی داوود، فوق العاده زیباست. آهنگ باوجود گیرایی زیر و بالای چندانی ندارد بنابراین حتی کسانی که با خوانندگی آشنایی ندارند می توانند آن را به راحتی بخوانند. اکثر خوانندگان نامی نیز اجرایی از مرغ سحر را به نام خود ثبت کرده اند که می توان به ملوک ضرابی، قمرالملوک وزیری، نادر گلچین، هنگامه اخوان، محمدرضا شجریان و نیز اجراهای متفاوتی از فرهاد، همای و محسن نامجو اشاره کرد
:آنچه تا کنون به عنوان مرغ سحر شنیده ایم عبارت است از بند اول این شعر
مرغ سحر ناله سرکن، داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرر بار این قفس را بَر شِکَنُ و زیر و زِبَر کن
بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک تیره را. پر شرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است، گل به بار است، ابر چشمم، ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نِگَه ای تازه گل از این، بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران مختصر٬ مختصر کن
اما شاید خیلی ها ندانند که این فقط نیمی از مرغ سحر است و این شعر بند دومی دارد که تقریبا هیچ خواننده ای تمایلی به خواندن آن ندارد
:بند دوم می گوید
عمر حقیقت به سر شد، عهد و وفا بی اثر شد
ناله عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بی ثمر شد
راستی و مهر و محبت فسانه شد
قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد
دیده تر کن
جور مالک، ظلم ارباب، زارع از غم گشته بی تاب
ساغر اغنیا پر میناب، جام ما پر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر کن، از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره بده آب آتشین، پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین
ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو، سینه من، پر شرر شد، پر شرر شد
اما چرا کسی این بند را دوست ندارد؟
بند اول شعری انقلابی است که به دستگاه ظلم می تازد، از زندانی و در قفس بودن آزادی خواهان گله می کند، آرزوی پایان شب تار ملت را دارد و مردم را به قیام و انقلاب جهت پایان دادن به ظلم و شکستن قفس فرا می خواند
اما بند دوم شعری اجتماعی است. شاعر در این بند از رواج دروغ، منسوخ شدن حقیقت طلبی، از بین رفتن عشق واقعی میان عاشق و معشوق و گم شدن مهر و محبت و شرافت گله می کند و از کسانی می نالد که وطن و دین را بهانه ای برای دزدی کرده اند. اینان چه کسانی هستند؟ تنها حاکمان یا تمامی مردم؟ فضای حاکم بر این بخش از شعر به مورد دوم اشاره دارد. همچنین زمانی که شعر از جور مالک و ارباب شکایت می کند اغنیا را به عنوان طبقه ای از جامعه به باد نقد می گیرد نه به عنوان بخشی از وابستگان دولت
در بند اول پیشنهاد شعله فکندن در قفس که همانا براندازی حکومت ظالم است مطرح می شود اما در مورد بند دوم شاعر هیچ راه حلی نمی یابد و در نهایت بلبل را فقط به بر آوردن ناله های حزین از دورن این قفس خود ساخته فرا می خواند
مردم ما همیشه دوست داشته اند که ریشه مشکلات را در حکومت بشناسند و خود را از هر گونه اشکالی مبرا بدانند از این روی خوانندگان همان بخشی از مرغ سحر را خوانده اند و می خوانند که مورد پسند عامه مردم است. جالب این جاست که برخی بی توجهی به بند دوم را به دلیل سیاسی بودن آن دانسته اند که چنین دیدگاهی موجب شگفتی است.
ما تا به حال بارها به دستور بند اول عمل کرده ایم و قفس را آتش زده ایم اما پس از فرو نشستن شعله خود را در قفسی جدید یافته ایم. ای کاش یک بار هم که شده بند دوم را بخوانیم و همت کنیم بر اساس آن ارزش های انسانی را در جامعه ایرانی احیا نماییم.
🌎تاریخ ایران و جهان
📚 @history3000
ترامپ: من مانع حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران نشدم/ آماده دیدار با مقامات ایران هستم
🔹️دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در مصاحبهای با مجله تایم که روز جمعه منتشر شد: من مانع حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران نشده ام، اما این کار را برای آنها دشوار کرده ام.
🔹️ترجیح میدهم با ایران به توافق برسم تا اینکه با آن وارد جنگ شوم.
🔹️آمادهام با رئیسجمهور یا رهبر جمهوری اسلامی ایران دیدار کنم.
نکته:
همین دیپلماسی رو ترامپ با کره شمالی انجام داد
📚 @history3000
🔹️دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در مصاحبهای با مجله تایم که روز جمعه منتشر شد: من مانع حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران نشده ام، اما این کار را برای آنها دشوار کرده ام.
🔹️ترجیح میدهم با ایران به توافق برسم تا اینکه با آن وارد جنگ شوم.
🔹️آمادهام با رئیسجمهور یا رهبر جمهوری اسلامی ایران دیدار کنم.
نکته:
همین دیپلماسی رو ترامپ با کره شمالی انجام داد
📚 @history3000
ایران، خوزستان ، شوش
ﺗﻨﺪﯾﺲ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ
« ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻃﻼﯾﯽ»!
محل نگهداری :
موزه لوور _ تمدن_ایلام
🌸 @history3000
ﺗﻨﺪﯾﺲ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ
« ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻃﻼﯾﯽ»!
محل نگهداری :
موزه لوور _ تمدن_ایلام
🌸 @history3000
روز ار دو هزار بار میآیی
هر بار چو جان به کار میآیی
از بهر حیات و زنده کردن تو
در عالم چون بهار میآیی
#مولانا
اردی بهشت ۱۴۰۴
🌸 @history3000
هر بار چو جان به کار میآیی
از بهر حیات و زنده کردن تو
در عالم چون بهار میآیی
#مولانا
اردی بهشت ۱۴۰۴
🌸 @history3000
During the Christmas Armistice during World War I in 1914, British and German soldiers play soccer.
😔 @history3000
😔 @history3000
☘کامو به زیبایی می گوید:
در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: "سرنیزه و اندیشه"، سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه میشود.
پس به اندیشه معتقد باشیم.
حتی اگر قدرت برای فریفتن ما، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست، کافی است در راه نجات آن بکوشیم.
📕 فلسفه پوچی
✍ آلبر کامو
🌸 @history3000
در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: "سرنیزه و اندیشه"، سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه میشود.
پس به اندیشه معتقد باشیم.
حتی اگر قدرت برای فریفتن ما، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست، کافی است در راه نجات آن بکوشیم.
📕 فلسفه پوچی
✍ آلبر کامو
🌸 @history3000
همیشه میگم:
اردی بهشت زیباترین قطعه از تمام بهشت
تنها ماهی که با بهشت همراه هست
اردیبهشتی یعنی کاریزما، آرام و منطقی، با سیاست، متفاوت بودن ، شجاعت در خود واقعی ،اترژی دهنده، استراتژیک، آگاهی بخش،خیلی قانع، صبور و آرام، پرتحمل، عاشق مالکیت، حسود، متعصب، اهل اعتدال، بامحبت، خیلی قوی و سالم، عاشق عطر و بوی طبیعی، تنها اما با همه، عاشق موسیقی ، قایقرانی و کوه و جنگل ، اردی بهشتی ان چیز است که همگان دارند او به تنهایی ...
شکی ندارم
اردیبهشتی اسمش روشه
متولد ماه بهشت
هرچی خوبی هم هست که مال بهشتیاس...
به عبارتی
توصیف جمالش نه تو دانی نه من
من اردیبهشتی هستم
خسته از محنت روزگار از دردی که از من نبود
اما پایدار و پر توان
ایستاده در برابر باد
من ایرانم رو می سازم
همچون بهشت
#کیوان_حداد
🌎تاریخ ایران و جهان
🌸 @history3000
اردی بهشت زیباترین قطعه از تمام بهشت
تنها ماهی که با بهشت همراه هست
اردیبهشتی یعنی کاریزما، آرام و منطقی، با سیاست، متفاوت بودن ، شجاعت در خود واقعی ،اترژی دهنده، استراتژیک، آگاهی بخش،خیلی قانع، صبور و آرام، پرتحمل، عاشق مالکیت، حسود، متعصب، اهل اعتدال، بامحبت، خیلی قوی و سالم، عاشق عطر و بوی طبیعی، تنها اما با همه، عاشق موسیقی ، قایقرانی و کوه و جنگل ، اردی بهشتی ان چیز است که همگان دارند او به تنهایی ...
شکی ندارم
اردیبهشتی اسمش روشه
متولد ماه بهشت
هرچی خوبی هم هست که مال بهشتیاس...
به عبارتی
توصیف جمالش نه تو دانی نه من
من اردیبهشتی هستم
خسته از محنت روزگار از دردی که از من نبود
اما پایدار و پر توان
ایستاده در برابر باد
من ایرانم رو می سازم
همچون بهشت
#کیوان_حداد
🌎تاریخ ایران و جهان
🌸 @history3000
اقتصاد امروز
👈دلار ۷۷ هزار تومن و همچنان ریزشی است.
🛑نکته:
از زمان آغاز مذاکرات ، جز چند مورد قیمت هیچ کالایی نه تنها کاهش نیافت ، بلکه همچنان شاهد افزایش قیمت کالاهای گوناگون هستیم.
در واقع به زبان ساده افزایش قیمت ها هیچ ربطی به افزایش دلار ندارد ، بلکه دولت با کاهش قیمت دلار ، هزینه های خود را با افزایش قیمت کالاها و گسترش مالیات و به ویژه افزایش نرخ تورم در کشور جبران می کند.
سالهای زندگی ما با نرخ دلار و سکه و فقر و تورم و مالیات ، در غنی ترین کشور از لحاظ منابع در جهان گذشت.
این زندگی ماست که با تغییر و تصمیمات نادرست اقتصادی و سیاسی با فلاکت و ناداری همراه می شود.
چه غریب است وطن و چه غریب کسی که در وطن در غربت است.
🍂 @history3000
👈دلار ۷۷ هزار تومن و همچنان ریزشی است.
🛑نکته:
از زمان آغاز مذاکرات ، جز چند مورد قیمت هیچ کالایی نه تنها کاهش نیافت ، بلکه همچنان شاهد افزایش قیمت کالاهای گوناگون هستیم.
در واقع به زبان ساده افزایش قیمت ها هیچ ربطی به افزایش دلار ندارد ، بلکه دولت با کاهش قیمت دلار ، هزینه های خود را با افزایش قیمت کالاها و گسترش مالیات و به ویژه افزایش نرخ تورم در کشور جبران می کند.
سالهای زندگی ما با نرخ دلار و سکه و فقر و تورم و مالیات ، در غنی ترین کشور از لحاظ منابع در جهان گذشت.
این زندگی ماست که با تغییر و تصمیمات نادرست اقتصادی و سیاسی با فلاکت و ناداری همراه می شود.
چه غریب است وطن و چه غریب کسی که در وطن در غربت است.
🍂 @history3000
مردم برای اهدای خون صف کشیدن
واقعا دم مردممون گرم با این حجم معرفتشون❤️
قدر این مردم را باید دانست
🌸 @history3000
واقعا دم مردممون گرم با این حجم معرفتشون❤️
قدر این مردم را باید دانست
🌸 @history3000
ترامپ در اشتهای پایان ناپذیر اقتصادی خود در دور سوم مذاکرات در عمان ، وزیر خزانه داری خود را به گروه مذاکره کننده اضافه کرد.
ترامپ برای رسیدن به منافع آمریکا در جستجوی توافق بزرگ است.
ترامپ مرد جنگ نیست ، مرد منافع اقتصادی است بر پایه جنگ !!!
📚 @history3000
ترامپ برای رسیدن به منافع آمریکا در جستجوی توافق بزرگ است.
ترامپ مرد جنگ نیست ، مرد منافع اقتصادی است بر پایه جنگ !!!
📚 @history3000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عمق فاجعه فکر کنم این تصویر باشه
تاکنون نزدیک به ۶۰۰ نفر زخمی شده اند و چهار تن جان خود را از دست داده اند.
شباهت بسیاری به انفجار چند سال پیش بیروت دارد. انفجار 2020
😔 @history3000
تاکنون نزدیک به ۶۰۰ نفر زخمی شده اند و چهار تن جان خود را از دست داده اند.
شباهت بسیاری به انفجار چند سال پیش بیروت دارد. انفجار 2020
😔 @history3000
📜 حکایت امشب
📚 در درون خود چه دارید؟
سالها پیش کشور آلمان به دو بخش تقسیم شده بود، آلمان شرقی و آلمان غربی و دیواری شهر برلین را به دو قسمت برلین شرقی و برلین غربی تقسیم کرده بود.
یک روز، افرادی از برلین شرقی کامیونی پر از زباله و خوراکیهای گندیده متعفن را به سمت غربی دیوار یعنی برلین غربی ریختند.
مردم برلین غربی به سادگی می توانستند تلافی و انتقام جویی کنند، ولی این کار را انجام ندادند! ولی به جای آن کامیونی پر از کنسروهای خوراکی،بسته های نان و شیر و دیگر مایحتاج خوراکی تازه را در سمت شرقی دیوار یعنی برلین شرقی با نظم آنجا گذاشتند.
و بر روی بسته ها تابلویی نهادند که بر آن نوشته شده بود:
هرکس از آنچه دارد به دیگران می دهد
چه حقیقت زیبایی، ما تنها از آنچه پر هستیم به دیگران می دهیم!
چه چیزی در درون شماست؟
محبت یا نفرت؟
صلح یا جنگ؟
حیات یا مرگ؟
برکت یا لعنت؟
ظرفیت ساختن یا ظرفیت تخریب؟
شما چه چیز به دیگران هدیه می دهید ...؟
📜 @history3000
📚 در درون خود چه دارید؟
سالها پیش کشور آلمان به دو بخش تقسیم شده بود، آلمان شرقی و آلمان غربی و دیواری شهر برلین را به دو قسمت برلین شرقی و برلین غربی تقسیم کرده بود.
یک روز، افرادی از برلین شرقی کامیونی پر از زباله و خوراکیهای گندیده متعفن را به سمت غربی دیوار یعنی برلین غربی ریختند.
مردم برلین غربی به سادگی می توانستند تلافی و انتقام جویی کنند، ولی این کار را انجام ندادند! ولی به جای آن کامیونی پر از کنسروهای خوراکی،بسته های نان و شیر و دیگر مایحتاج خوراکی تازه را در سمت شرقی دیوار یعنی برلین شرقی با نظم آنجا گذاشتند.
و بر روی بسته ها تابلویی نهادند که بر آن نوشته شده بود:
هرکس از آنچه دارد به دیگران می دهد
چه حقیقت زیبایی، ما تنها از آنچه پر هستیم به دیگران می دهیم!
چه چیزی در درون شماست؟
محبت یا نفرت؟
صلح یا جنگ؟
حیات یا مرگ؟
برکت یا لعنت؟
ظرفیت ساختن یا ظرفیت تخریب؟
شما چه چیز به دیگران هدیه می دهید ...؟
📜 @history3000