⛔️⛔️⛔️⛔️
⛔️
#سوال
به نظر شما بدترین ، مزمنترین ، مرموزترین و مختل کننده ترین صفاتی که باید از جامعه ما یعنی شهرستان هریس حذف ، طرد و منزوی و برچیده شود چیست ؟⛔️
#جوابهایکاربران
#برخیصفات_نامناسبجامعه
به نظر و عقیده کاربرانعبارتند از
#حسادت ، #بخل ، #تزویر ، #تملقگویی ، #چاپلوسی ، #نفاقوتفرقه افکنی ، #انتصابصفاتمنفی ، #ریا و چند رویی #حسادت ، #بدبینی ، #چوپ لایی چرخ موفقیت دیگران گذاشتن ، #منفی بافی #تملق #چاپلوسی #تهمت ، #افترا، #پشتگویی ، #گزافبیهوده #خودشیفتگی ، #توهمگرائی ، #چاپلوسی ، #دروغگویی ، #بی صداقتی ، #عدمشفافیت ، #پنهانکاری ، #ابهامکاری ، #توجیههای دروغین ، #پرروییها ، #پارتیبازی ، #پاچهخواری ، #نگاههرز ،#حریص ، #پستگفتار ، #مصرفموادمخدر ، #شرب مشروبات الکلی ، #خودبزرگ بینی ، #تکبر ، #بحساب نیاوردن ، #بیاحترامی ، #قلدری ، #خودخواهی ، #غرور ، #اعتمادبه_نفسکاذب ، #خودشیفتگی ، #خودسری ، #ازخود راضی ، #خودپسندی ، #خوشخیالی #وسوسه #کثیف بازی #رذالتها #کثافت کاری ها #بدجنسیها #شیطنت #شرارتهای موذیانه #عدمثبات عقلانبت #عدم وقار #عدم خویشتن داری #زیرآبیزدن #تخریب #توهین #تهمت #تمسخر #انگزدن #رقابتغلطوناسالم #توطئه #شیطنت #شرارت #تجمل گرایی #چشم هم چشمی ، #تعصبات کوکورانه #سکوت #عدم تغییر و مقاومت دربرابر تغییرات #باورها و عادتهای غلط
⛔️
#سوال
به نظر شما بدترین ، مزمنترین ، مرموزترین و مختل کننده ترین صفاتی که باید از جامعه ما یعنی شهرستان هریس حذف ، طرد و منزوی و برچیده شود چیست ؟⛔️
#جوابهایکاربران
#برخیصفات_نامناسبجامعه
به نظر و عقیده کاربرانعبارتند از
#حسادت ، #بخل ، #تزویر ، #تملقگویی ، #چاپلوسی ، #نفاقوتفرقه افکنی ، #انتصابصفاتمنفی ، #ریا و چند رویی #حسادت ، #بدبینی ، #چوپ لایی چرخ موفقیت دیگران گذاشتن ، #منفی بافی #تملق #چاپلوسی #تهمت ، #افترا، #پشتگویی ، #گزافبیهوده #خودشیفتگی ، #توهمگرائی ، #چاپلوسی ، #دروغگویی ، #بی صداقتی ، #عدمشفافیت ، #پنهانکاری ، #ابهامکاری ، #توجیههای دروغین ، #پرروییها ، #پارتیبازی ، #پاچهخواری ، #نگاههرز ،#حریص ، #پستگفتار ، #مصرفموادمخدر ، #شرب مشروبات الکلی ، #خودبزرگ بینی ، #تکبر ، #بحساب نیاوردن ، #بیاحترامی ، #قلدری ، #خودخواهی ، #غرور ، #اعتمادبه_نفسکاذب ، #خودشیفتگی ، #خودسری ، #ازخود راضی ، #خودپسندی ، #خوشخیالی #وسوسه #کثیف بازی #رذالتها #کثافت کاری ها #بدجنسیها #شیطنت #شرارتهای موذیانه #عدمثبات عقلانبت #عدم وقار #عدم خویشتن داری #زیرآبیزدن #تخریب #توهین #تهمت #تمسخر #انگزدن #رقابتغلطوناسالم #توطئه #شیطنت #شرارت #تجمل گرایی #چشم هم چشمی ، #تعصبات کوکورانه #سکوت #عدم تغییر و مقاومت دربرابر تغییرات #باورها و عادتهای غلط
ا💐💐💐💐
#چاپلوسی_و_مدیریت_تملق_پذیر
آفات پیشرفت جامعه زمینه های گسترش پدیده تملق در جامعه را از بین ببریم
شخصیت های به دور از کرامت و منش متعهدانه انسانی با مجیزگویی و چرب زبانی فریبنده، آنان را که می باید با خلاقیت های خود سیستم های اداری را مدیریت کنند، متحول سازند و تغییرات نوین در ارکان و بدنه ساختار کاری تحت مسئولیت خود به وجود آورند به سکون و رخوت وا می دارند. چنین مسئولانی، با چاپلوسی و تملق گویی های برخی از اطرافیان و حتی زیردستان دست کم، تنها به یک حضور فیزیکی خوش باور مبدل می شوند تا یک شخصیت مقتدر، خلاق و نوآور که مفید حال دستگاه های اداری مربوطه، جامعه و در نهایت کشور باشند. این روند وازدگی و واپسگرایی سابقه ای تازه ندارد که همچنان به عنوان یک آفت بزرگ و با اثرات اختاپوسی بر سیستم اداری خیمه زده است...
...هیچ ابایی نمی کند. جلوی جمع کثیر همکاران از روی صندلی بلند می شود و خطاب به رئیس اداره خود که بهمناسبت معرفی معاون اجتماعی اداره، پیرامون جدیت عمل در انجام امور موظف محوله سخنرانی می کرد، می گوید: ... بسیار عذر می خواهم جناب آقای رئیس!، هیجان قلبی ام غلیان کرد که صحبت های گران بهای شما را قطع کردم. جناب آقای... حضرت عالی مستحضر هستید بنده خدمتگزاری به آقای معاون جدید را خدمتگزاری به شخص جناب عالی از جمله بالاترین وظیفه خود می دانم. شخص شخیص آن مقام پرارج و والا حتما فراموش نفرموده اند که بنده طی سالهای خدمت همواره مطیع فرامین شما بوده و هستم. برکت وجود مستطاب شما موجب دلگرمی قاطبه کارکنان بوده است. افتخار می کنم همیشه سایه پایدار حضرت عالی برسر ما زیردستان شما تابندگی داشته باشد- کوچک شما...» حیرت و سکوت غلیظ حضار در سالن آمفی تئاتر محل سخنرانی چنان حاکم بر فضا شد که انگاری هیچ جنبده ای در آنجا حضور ندارد که... که با تبسم و کلام ملایم رئیس اداره، ترک خورد: ممنونم آقای... شما همیشه سبب امیدواری بوده اید. این اظهار لطف شما نشان می دهد که من هم در انجام وظایفم موفق بوده ام و... امیدوارم همچنان باشم.»
#تملق_مانعپیشرفتخلاقیت
«ابراهیم -ک» کارمند یک شرکت خصوصی، می گوید: فرهنگ تملق و تکریم های بودار برخی از کارکنان لطمه زیاد به تحرک و شیوه کاری می زند به خصوص زمانی که مدیر یک اداره یا شرکت آدمی باشد که از تشویق ها و تعظیم و تکریم های زیرمجموعه اش همواره استقبال می کند اما هیچ اقدام موثر در پیشرفت و تولید تحت نظارت خود به عمل نمی آورد. برخی مسئولان قسمت ها هم صرفا تابع دستورات مقام های بالاتر خود هستند. من تا بحال در دو سه اداره و شرکت خصوصی کار کرده ام. در حدود ۲۰-۱۸ سال با بسیاری از تیپ های مسئول و سرپرست کار کرده ام. می توانم بگویم یک مشکل اداری، رفاقت بازی بین یک گروه از رده مسئولان بوده است. آنها هوای همدیگر را داشته اند. کسی که مشکل داشته باشد، دوست دارد همه از او تعریف و تمجید کنند. یک تیپ آدم هم متاسفانه وجود دارند که تملق گویند.»
#باورهایکاذب_مدیران
از مسئولان، متنفذین و صاحب منصبان در حوزه های مختلف اداری و دیگر بخش ها در عرصه های زندگانی و کسب و کار، خود زمینه های مناسب و بهانه های گوناگون برای رشد، توسعه و تعمیق چاپلوسی و تملق می شوند. کارفرما و رئیس ضعیف النفس خیلی لذت می برد که کارگر یا کارمند تحت امرش از او تمجید کند و چشم و گوش بسته فرامین او را اطاعت کند. چرب زبانی نیروی زیرمجموعه اش، یک غرور مافوق انسانی در کالبدش توزیع می کند. تکرار این کرنش و پذیرش، انرژی و قوای فعاله انسانی در تحول و پیشرفت و بدیع سازی را به چالش می کشاند و خمودگی در روحیه همه افراد جایگزین کوشش برای خلاقیت حرفه ای می شود. نتیجه این شیوه های منع تحولات محیط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگی، مصرف گرایی و مهار نوآوری می شود. علت عقب ماندگی برخی جوامع، نداشتن سرمایه مادی (سرمایه ملی) نیست، بلکه تخمیر اندیشه های فعال، پژوهشی، تتبعات نوین و در یک کلام، وجود مدیریت های ستایش پذیر و تملق طلب و بدون عرق ملی و تعهد اخلاقی است.
#ادامه_درصفحه۲ 👇👇👇
#چاپلوسی_و_مدیریت_تملق_پذیر
آفات پیشرفت جامعه زمینه های گسترش پدیده تملق در جامعه را از بین ببریم
شخصیت های به دور از کرامت و منش متعهدانه انسانی با مجیزگویی و چرب زبانی فریبنده، آنان را که می باید با خلاقیت های خود سیستم های اداری را مدیریت کنند، متحول سازند و تغییرات نوین در ارکان و بدنه ساختار کاری تحت مسئولیت خود به وجود آورند به سکون و رخوت وا می دارند. چنین مسئولانی، با چاپلوسی و تملق گویی های برخی از اطرافیان و حتی زیردستان دست کم، تنها به یک حضور فیزیکی خوش باور مبدل می شوند تا یک شخصیت مقتدر، خلاق و نوآور که مفید حال دستگاه های اداری مربوطه، جامعه و در نهایت کشور باشند. این روند وازدگی و واپسگرایی سابقه ای تازه ندارد که همچنان به عنوان یک آفت بزرگ و با اثرات اختاپوسی بر سیستم اداری خیمه زده است...
...هیچ ابایی نمی کند. جلوی جمع کثیر همکاران از روی صندلی بلند می شود و خطاب به رئیس اداره خود که بهمناسبت معرفی معاون اجتماعی اداره، پیرامون جدیت عمل در انجام امور موظف محوله سخنرانی می کرد، می گوید: ... بسیار عذر می خواهم جناب آقای رئیس!، هیجان قلبی ام غلیان کرد که صحبت های گران بهای شما را قطع کردم. جناب آقای... حضرت عالی مستحضر هستید بنده خدمتگزاری به آقای معاون جدید را خدمتگزاری به شخص جناب عالی از جمله بالاترین وظیفه خود می دانم. شخص شخیص آن مقام پرارج و والا حتما فراموش نفرموده اند که بنده طی سالهای خدمت همواره مطیع فرامین شما بوده و هستم. برکت وجود مستطاب شما موجب دلگرمی قاطبه کارکنان بوده است. افتخار می کنم همیشه سایه پایدار حضرت عالی برسر ما زیردستان شما تابندگی داشته باشد- کوچک شما...» حیرت و سکوت غلیظ حضار در سالن آمفی تئاتر محل سخنرانی چنان حاکم بر فضا شد که انگاری هیچ جنبده ای در آنجا حضور ندارد که... که با تبسم و کلام ملایم رئیس اداره، ترک خورد: ممنونم آقای... شما همیشه سبب امیدواری بوده اید. این اظهار لطف شما نشان می دهد که من هم در انجام وظایفم موفق بوده ام و... امیدوارم همچنان باشم.»
#تملق_مانعپیشرفتخلاقیت
«ابراهیم -ک» کارمند یک شرکت خصوصی، می گوید: فرهنگ تملق و تکریم های بودار برخی از کارکنان لطمه زیاد به تحرک و شیوه کاری می زند به خصوص زمانی که مدیر یک اداره یا شرکت آدمی باشد که از تشویق ها و تعظیم و تکریم های زیرمجموعه اش همواره استقبال می کند اما هیچ اقدام موثر در پیشرفت و تولید تحت نظارت خود به عمل نمی آورد. برخی مسئولان قسمت ها هم صرفا تابع دستورات مقام های بالاتر خود هستند. من تا بحال در دو سه اداره و شرکت خصوصی کار کرده ام. در حدود ۲۰-۱۸ سال با بسیاری از تیپ های مسئول و سرپرست کار کرده ام. می توانم بگویم یک مشکل اداری، رفاقت بازی بین یک گروه از رده مسئولان بوده است. آنها هوای همدیگر را داشته اند. کسی که مشکل داشته باشد، دوست دارد همه از او تعریف و تمجید کنند. یک تیپ آدم هم متاسفانه وجود دارند که تملق گویند.»
#باورهایکاذب_مدیران
از مسئولان، متنفذین و صاحب منصبان در حوزه های مختلف اداری و دیگر بخش ها در عرصه های زندگانی و کسب و کار، خود زمینه های مناسب و بهانه های گوناگون برای رشد، توسعه و تعمیق چاپلوسی و تملق می شوند. کارفرما و رئیس ضعیف النفس خیلی لذت می برد که کارگر یا کارمند تحت امرش از او تمجید کند و چشم و گوش بسته فرامین او را اطاعت کند. چرب زبانی نیروی زیرمجموعه اش، یک غرور مافوق انسانی در کالبدش توزیع می کند. تکرار این کرنش و پذیرش، انرژی و قوای فعاله انسانی در تحول و پیشرفت و بدیع سازی را به چالش می کشاند و خمودگی در روحیه همه افراد جایگزین کوشش برای خلاقیت حرفه ای می شود. نتیجه این شیوه های منع تحولات محیط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگی، مصرف گرایی و مهار نوآوری می شود. علت عقب ماندگی برخی جوامع، نداشتن سرمایه مادی (سرمایه ملی) نیست، بلکه تخمیر اندیشه های فعال، پژوهشی، تتبعات نوین و در یک کلام، وجود مدیریت های ستایش پذیر و تملق طلب و بدون عرق ملی و تعهد اخلاقی است.
#ادامه_درصفحه۲ 👇👇👇
ادامه از صفحه ۱👆👆👇👇۲
#نانبهنرخروزخور
آدمی که حیثیت و نفس انسانی اش را ولو در نگاه آشنایان و همکاران خرد می کند درمقابل شخصی به هرصورتتوانمند ودارای تیتر کلاسیک و یا سازمانی تبدیل به یک موجود ذیروح مفلوک می کند تا مثلا مشغول کاری شود، رتبه بگیرد، ارتقاء پست نصیبش شود و یا خلاصه به اصطلاح نورچشمی فلان مدیر و بهمان صاحب کارخانه و... شود، این آدم هیچ گاه مورد اعتبار اخلاقی و دلبستگی از سر صدق و صفا واقع نمی شود. «نان را به نرخ روز خوردن» اصطلاح دیرینه ای است که می شود به او داد. این قبیل افراد عموماً و غالباً در محیط های اداری و کلا جاهایی که جماعت زیادی مشغول کار هستند بیشتر دیده می شوند. اینان اما در بین سایر همکاران هم چندان جایگاه معتبر ندارند. دلیل اولیه رویکرد به تملق و چاپلوسی را شاید بتوان نوعی مفتخواری و گدایی شخصیت تلقی کرد زیرا یک آدم با اعتماد به نفس، فعال، صادق و مهمتر، متوسل به خداوند بخشنده و روزی رسان، به هیچ عنوان و شرط برای مال و مقام و معیشت مناسب، سر تعظیم و تعریف تا سر زانو خم نمی کند نزد کسی که مقبولش افتد، این خفت شخصیتی و سقوط اخلاق انسانی را نیز می شود وصله زشت زندگی نامید.
#چاپلوسی_نوعی_باجدادن
یک مدرس جوان رشته نقاشی دانشگاه، در پاسخ سؤالم مبنی بر اثرات تملق در ادارات، سازمانها و جامعه و نیز این پدیده می تواند به عنوان آفت نوآوری در بدنه کشور و محیط کار محسوب شود، اندکی فکر می کند. بعد تبسمی چهره اش را سایه می زند... اولین جمله اش این است: «چاپلوسی یک نوع باج دادن به طرف مقابل است.»
«اصولا تملق وچاپلوسی به خیلی عوامل بستگی دارد. یکی در واقع به کمبودهای شخصیتی فرد چاپلوس مربوط می شود که از طریق چاپلوسی هایش می خواهد کمبودهای خود را برطرف و خودنمایی کند. یکی هم با چرب زبانی و تملق گویی شاید می خواهد نوعی جاه طلبی کند. اما به نظر من مهمترین علت این صفات خلاف شأن آدمی، همان کمبود شخصیت است که از راه چاپلوسی سعی می کند با نسبت دادن الفاظ از طریق چرب زبانی به دیگران، آنان را به عنوان بهترین افراد جلوه دهد.»
با توجه به وضعیت کنونی نظام اداری متأسفانه در سیستم اداری و حتی در دانشگاه ها هم تملق گویی رسوخ کرده است و بعضاً حتی یک استاد هم به خاطر جاه طلبی و کلاس گرفتن و... به «خوشامدگویی» روی می برد. در کل، چاپلوسی طبعاً به انسان مربوط است اما گروهی از آدمها که به ظاهر امر توجه دارند فریفته زبان تملق گو می شوند و شخص چاپلوس از این بابت در درون خود احساس آرامش می کند. به نظر من انسانی که دچار بحران شخصیتی، حسادت، جاه طلبی و موقعیت طلب باشد طریق چاپلوسی را پیشه خود می کند.»
#ادامه_درصفحه۳👇👇👇
#نانبهنرخروزخور
آدمی که حیثیت و نفس انسانی اش را ولو در نگاه آشنایان و همکاران خرد می کند درمقابل شخصی به هرصورتتوانمند ودارای تیتر کلاسیک و یا سازمانی تبدیل به یک موجود ذیروح مفلوک می کند تا مثلا مشغول کاری شود، رتبه بگیرد، ارتقاء پست نصیبش شود و یا خلاصه به اصطلاح نورچشمی فلان مدیر و بهمان صاحب کارخانه و... شود، این آدم هیچ گاه مورد اعتبار اخلاقی و دلبستگی از سر صدق و صفا واقع نمی شود. «نان را به نرخ روز خوردن» اصطلاح دیرینه ای است که می شود به او داد. این قبیل افراد عموماً و غالباً در محیط های اداری و کلا جاهایی که جماعت زیادی مشغول کار هستند بیشتر دیده می شوند. اینان اما در بین سایر همکاران هم چندان جایگاه معتبر ندارند. دلیل اولیه رویکرد به تملق و چاپلوسی را شاید بتوان نوعی مفتخواری و گدایی شخصیت تلقی کرد زیرا یک آدم با اعتماد به نفس، فعال، صادق و مهمتر، متوسل به خداوند بخشنده و روزی رسان، به هیچ عنوان و شرط برای مال و مقام و معیشت مناسب، سر تعظیم و تعریف تا سر زانو خم نمی کند نزد کسی که مقبولش افتد، این خفت شخصیتی و سقوط اخلاق انسانی را نیز می شود وصله زشت زندگی نامید.
#چاپلوسی_نوعی_باجدادن
یک مدرس جوان رشته نقاشی دانشگاه، در پاسخ سؤالم مبنی بر اثرات تملق در ادارات، سازمانها و جامعه و نیز این پدیده می تواند به عنوان آفت نوآوری در بدنه کشور و محیط کار محسوب شود، اندکی فکر می کند. بعد تبسمی چهره اش را سایه می زند... اولین جمله اش این است: «چاپلوسی یک نوع باج دادن به طرف مقابل است.»
«اصولا تملق وچاپلوسی به خیلی عوامل بستگی دارد. یکی در واقع به کمبودهای شخصیتی فرد چاپلوس مربوط می شود که از طریق چاپلوسی هایش می خواهد کمبودهای خود را برطرف و خودنمایی کند. یکی هم با چرب زبانی و تملق گویی شاید می خواهد نوعی جاه طلبی کند. اما به نظر من مهمترین علت این صفات خلاف شأن آدمی، همان کمبود شخصیت است که از راه چاپلوسی سعی می کند با نسبت دادن الفاظ از طریق چرب زبانی به دیگران، آنان را به عنوان بهترین افراد جلوه دهد.»
با توجه به وضعیت کنونی نظام اداری متأسفانه در سیستم اداری و حتی در دانشگاه ها هم تملق گویی رسوخ کرده است و بعضاً حتی یک استاد هم به خاطر جاه طلبی و کلاس گرفتن و... به «خوشامدگویی» روی می برد. در کل، چاپلوسی طبعاً به انسان مربوط است اما گروهی از آدمها که به ظاهر امر توجه دارند فریفته زبان تملق گو می شوند و شخص چاپلوس از این بابت در درون خود احساس آرامش می کند. به نظر من انسانی که دچار بحران شخصیتی، حسادت، جاه طلبی و موقعیت طلب باشد طریق چاپلوسی را پیشه خود می کند.»
#ادامه_درصفحه۳👇👇👇
#ادامه_ازصفحه۲👆👆👇👇۳
#چاپلوسی_از_نگاه_قرآن
تملقگرایی ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است
تعریف تملق و چاپلوسی
چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد.
تعریف و تمجید بیش از حد و نیز ستایش افرادی که شایستگی آنرا ندارند و یا حداقل در این حد نیستند، تملقگویی است. تملقگویان افراد بیهنر و بیتلاش و ضعیفالنفسی هستند که بهخاطر حقارت شخصیتی و طمعورزی، دور تملق دوستان جمع میشوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آنها سوءاستفاده کنند.
تملق دوستان هم هرچند در مصدر کاری باشند یا دارای ثروتی و یا قدرتی، افراد حقیرالنفسی هستند که فاقد قدرت و تهذیب نفس واقعی میباشند و دوست دارند بیش از آنچه هستند و انجام میدهند به نظر آیند و مورد تمجید و تشویق دیگران واقع شوند.
تملق دوستان و تملقگویان مثل دو تیغه قیچی، افراد صالح و توانمند را به حاشیهها میرانند و بهرهدهی آنها را به مردم و اجتماع قطع میکنند.
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابهجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان برابر رفتار و گفتار ذلتباری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند.
خداوند متعال در آیه ۱۸۸ سوره آلعمران در رابطه با تملق و چاپلوسی فرموده است: «لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ البته گمان مبر کسانىکه بدانچه کردهاند شادمانى مىکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند قطعاً گمان مبر که براى آنان نجاتى از عذاب است [که] عذابى دردناک خواهند داشت».
با نگاهی به تعریف چاپلوسی و تملق میتوان دریافت که چاپلوسی در زیرمجموعه ثنا و مدح و حمد قرار میگیرد، با این تفاوت که حمد و ثنا به دسته مثبت و منفی تقسیم میشود.
اگر ثنا و مدح و ستایش برپایه صداقت و بیان حقیقت و واقعیت باشد، امری پسندیده است؛ اما اگر از صداقت و حقیقت بیرون برود و چیزی که در شخص نیست بیان شود یا فضیلتی را داراست ولی در آن حد و اندازه نیست و شخص بیش از آنچه استحقاق دارد مورد توجه و نظر قرار میگیرد و ستوده میشود، در آن صورت این ثنا و حمد بهعنوان تملق و حمد دروغین قلمداد شده و مذموم و ناپسند شمرده میشود.
امیرمؤمنان علی(ع) در حکمت ۳۳۹ نهجالبلاغه در بیان معیار ارزش حمد و ثنا و جدا کردن آن از دو راه افراط و تفریط دیگر یعنی تملق و حسادت میفرماید: «الثناء بأکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عی او حسد؛ ثنا و ستایش بیش از استحقاق، تملق است و کمتر از استحقاق، ناتوانی و حسادت است».
همچنین در آیه ۱۵۱ سوره انعام نیز فرموده است: «قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بهحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد».
واژه «ملق» در این آیه بهمعنای چاپلوسی است. این واژه در قرآن به شکل املاق برای بیان نداری و مشکل مالی آمده است؛ اما اینکه چرا در قرآن به انسان ندار، نسبت املاق میدهد از آن روست که انسان ندار برای کسب درآمد به چاپلوسی و تملق رو میآورد. هر انسان بیمایهای برای رسیدن به مایه میکوشد تا با تملق به آن برسد. از اینرو در توصیف این دسته از افراد ندار عنوان «املاق» را بهکار میبرد؛ زیرا کسانیکه از روی املاق(نداری) یا خشیه املاق(ترس از نداری) کودکان خویش را میکشند، انسانهای سستمایه از نظر مادی و معنوی هستند.
به هر حال، در فرهنگ قرآنی، واژه «ملق» که بهمعنای چاپلوسی است بهمعنای نداری بهکار رفته است؛ زیرا آدم ندار به چاپلوسی گرفتار میشود و تملقگو میشود.
#ادامهدرصفحه ۴👇👇👇
#چاپلوسی_از_نگاه_قرآن
تملقگرایی ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است
تعریف تملق و چاپلوسی
چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد.
تعریف و تمجید بیش از حد و نیز ستایش افرادی که شایستگی آنرا ندارند و یا حداقل در این حد نیستند، تملقگویی است. تملقگویان افراد بیهنر و بیتلاش و ضعیفالنفسی هستند که بهخاطر حقارت شخصیتی و طمعورزی، دور تملق دوستان جمع میشوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آنها سوءاستفاده کنند.
تملق دوستان هم هرچند در مصدر کاری باشند یا دارای ثروتی و یا قدرتی، افراد حقیرالنفسی هستند که فاقد قدرت و تهذیب نفس واقعی میباشند و دوست دارند بیش از آنچه هستند و انجام میدهند به نظر آیند و مورد تمجید و تشویق دیگران واقع شوند.
تملق دوستان و تملقگویان مثل دو تیغه قیچی، افراد صالح و توانمند را به حاشیهها میرانند و بهرهدهی آنها را به مردم و اجتماع قطع میکنند.
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابهجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان برابر رفتار و گفتار ذلتباری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند.
خداوند متعال در آیه ۱۸۸ سوره آلعمران در رابطه با تملق و چاپلوسی فرموده است: «لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ البته گمان مبر کسانىکه بدانچه کردهاند شادمانى مىکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند قطعاً گمان مبر که براى آنان نجاتى از عذاب است [که] عذابى دردناک خواهند داشت».
با نگاهی به تعریف چاپلوسی و تملق میتوان دریافت که چاپلوسی در زیرمجموعه ثنا و مدح و حمد قرار میگیرد، با این تفاوت که حمد و ثنا به دسته مثبت و منفی تقسیم میشود.
اگر ثنا و مدح و ستایش برپایه صداقت و بیان حقیقت و واقعیت باشد، امری پسندیده است؛ اما اگر از صداقت و حقیقت بیرون برود و چیزی که در شخص نیست بیان شود یا فضیلتی را داراست ولی در آن حد و اندازه نیست و شخص بیش از آنچه استحقاق دارد مورد توجه و نظر قرار میگیرد و ستوده میشود، در آن صورت این ثنا و حمد بهعنوان تملق و حمد دروغین قلمداد شده و مذموم و ناپسند شمرده میشود.
امیرمؤمنان علی(ع) در حکمت ۳۳۹ نهجالبلاغه در بیان معیار ارزش حمد و ثنا و جدا کردن آن از دو راه افراط و تفریط دیگر یعنی تملق و حسادت میفرماید: «الثناء بأکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عی او حسد؛ ثنا و ستایش بیش از استحقاق، تملق است و کمتر از استحقاق، ناتوانی و حسادت است».
همچنین در آیه ۱۵۱ سوره انعام نیز فرموده است: «قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بهحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد».
واژه «ملق» در این آیه بهمعنای چاپلوسی است. این واژه در قرآن به شکل املاق برای بیان نداری و مشکل مالی آمده است؛ اما اینکه چرا در قرآن به انسان ندار، نسبت املاق میدهد از آن روست که انسان ندار برای کسب درآمد به چاپلوسی و تملق رو میآورد. هر انسان بیمایهای برای رسیدن به مایه میکوشد تا با تملق به آن برسد. از اینرو در توصیف این دسته از افراد ندار عنوان «املاق» را بهکار میبرد؛ زیرا کسانیکه از روی املاق(نداری) یا خشیه املاق(ترس از نداری) کودکان خویش را میکشند، انسانهای سستمایه از نظر مادی و معنوی هستند.
به هر حال، در فرهنگ قرآنی، واژه «ملق» که بهمعنای چاپلوسی است بهمعنای نداری بهکار رفته است؛ زیرا آدم ندار به چاپلوسی گرفتار میشود و تملقگو میشود.
#ادامهدرصفحه ۴👇👇👇