#ادامه_ازصفحه۲👆👆👇👇۳
#چاپلوسی_از_نگاه_قرآن
تملقگرایی ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است
تعریف تملق و چاپلوسی
چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد.
تعریف و تمجید بیش از حد و نیز ستایش افرادی که شایستگی آنرا ندارند و یا حداقل در این حد نیستند، تملقگویی است. تملقگویان افراد بیهنر و بیتلاش و ضعیفالنفسی هستند که بهخاطر حقارت شخصیتی و طمعورزی، دور تملق دوستان جمع میشوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آنها سوءاستفاده کنند.
تملق دوستان هم هرچند در مصدر کاری باشند یا دارای ثروتی و یا قدرتی، افراد حقیرالنفسی هستند که فاقد قدرت و تهذیب نفس واقعی میباشند و دوست دارند بیش از آنچه هستند و انجام میدهند به نظر آیند و مورد تمجید و تشویق دیگران واقع شوند.
تملق دوستان و تملقگویان مثل دو تیغه قیچی، افراد صالح و توانمند را به حاشیهها میرانند و بهرهدهی آنها را به مردم و اجتماع قطع میکنند.
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابهجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان برابر رفتار و گفتار ذلتباری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند.
خداوند متعال در آیه ۱۸۸ سوره آلعمران در رابطه با تملق و چاپلوسی فرموده است: «لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ البته گمان مبر کسانىکه بدانچه کردهاند شادمانى مىکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند قطعاً گمان مبر که براى آنان نجاتى از عذاب است [که] عذابى دردناک خواهند داشت».
با نگاهی به تعریف چاپلوسی و تملق میتوان دریافت که چاپلوسی در زیرمجموعه ثنا و مدح و حمد قرار میگیرد، با این تفاوت که حمد و ثنا به دسته مثبت و منفی تقسیم میشود.
اگر ثنا و مدح و ستایش برپایه صداقت و بیان حقیقت و واقعیت باشد، امری پسندیده است؛ اما اگر از صداقت و حقیقت بیرون برود و چیزی که در شخص نیست بیان شود یا فضیلتی را داراست ولی در آن حد و اندازه نیست و شخص بیش از آنچه استحقاق دارد مورد توجه و نظر قرار میگیرد و ستوده میشود، در آن صورت این ثنا و حمد بهعنوان تملق و حمد دروغین قلمداد شده و مذموم و ناپسند شمرده میشود.
امیرمؤمنان علی(ع) در حکمت ۳۳۹ نهجالبلاغه در بیان معیار ارزش حمد و ثنا و جدا کردن آن از دو راه افراط و تفریط دیگر یعنی تملق و حسادت میفرماید: «الثناء بأکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عی او حسد؛ ثنا و ستایش بیش از استحقاق، تملق است و کمتر از استحقاق، ناتوانی و حسادت است».
همچنین در آیه ۱۵۱ سوره انعام نیز فرموده است: «قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بهحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد».
واژه «ملق» در این آیه بهمعنای چاپلوسی است. این واژه در قرآن به شکل املاق برای بیان نداری و مشکل مالی آمده است؛ اما اینکه چرا در قرآن به انسان ندار، نسبت املاق میدهد از آن روست که انسان ندار برای کسب درآمد به چاپلوسی و تملق رو میآورد. هر انسان بیمایهای برای رسیدن به مایه میکوشد تا با تملق به آن برسد. از اینرو در توصیف این دسته از افراد ندار عنوان «املاق» را بهکار میبرد؛ زیرا کسانیکه از روی املاق(نداری) یا خشیه املاق(ترس از نداری) کودکان خویش را میکشند، انسانهای سستمایه از نظر مادی و معنوی هستند.
به هر حال، در فرهنگ قرآنی، واژه «ملق» که بهمعنای چاپلوسی است بهمعنای نداری بهکار رفته است؛ زیرا آدم ندار به چاپلوسی گرفتار میشود و تملقگو میشود.
#ادامهدرصفحه ۴👇👇👇
#چاپلوسی_از_نگاه_قرآن
تملقگرایی ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است
تعریف تملق و چاپلوسی
چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد.
تعریف و تمجید بیش از حد و نیز ستایش افرادی که شایستگی آنرا ندارند و یا حداقل در این حد نیستند، تملقگویی است. تملقگویان افراد بیهنر و بیتلاش و ضعیفالنفسی هستند که بهخاطر حقارت شخصیتی و طمعورزی، دور تملق دوستان جمع میشوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آنها سوءاستفاده کنند.
تملق دوستان هم هرچند در مصدر کاری باشند یا دارای ثروتی و یا قدرتی، افراد حقیرالنفسی هستند که فاقد قدرت و تهذیب نفس واقعی میباشند و دوست دارند بیش از آنچه هستند و انجام میدهند به نظر آیند و مورد تمجید و تشویق دیگران واقع شوند.
تملق دوستان و تملقگویان مثل دو تیغه قیچی، افراد صالح و توانمند را به حاشیهها میرانند و بهرهدهی آنها را به مردم و اجتماع قطع میکنند.
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابهجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان برابر رفتار و گفتار ذلتباری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند.
خداوند متعال در آیه ۱۸۸ سوره آلعمران در رابطه با تملق و چاپلوسی فرموده است: «لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ البته گمان مبر کسانىکه بدانچه کردهاند شادمانى مىکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند قطعاً گمان مبر که براى آنان نجاتى از عذاب است [که] عذابى دردناک خواهند داشت».
با نگاهی به تعریف چاپلوسی و تملق میتوان دریافت که چاپلوسی در زیرمجموعه ثنا و مدح و حمد قرار میگیرد، با این تفاوت که حمد و ثنا به دسته مثبت و منفی تقسیم میشود.
اگر ثنا و مدح و ستایش برپایه صداقت و بیان حقیقت و واقعیت باشد، امری پسندیده است؛ اما اگر از صداقت و حقیقت بیرون برود و چیزی که در شخص نیست بیان شود یا فضیلتی را داراست ولی در آن حد و اندازه نیست و شخص بیش از آنچه استحقاق دارد مورد توجه و نظر قرار میگیرد و ستوده میشود، در آن صورت این ثنا و حمد بهعنوان تملق و حمد دروغین قلمداد شده و مذموم و ناپسند شمرده میشود.
امیرمؤمنان علی(ع) در حکمت ۳۳۹ نهجالبلاغه در بیان معیار ارزش حمد و ثنا و جدا کردن آن از دو راه افراط و تفریط دیگر یعنی تملق و حسادت میفرماید: «الثناء بأکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عی او حسد؛ ثنا و ستایش بیش از استحقاق، تملق است و کمتر از استحقاق، ناتوانی و حسادت است».
همچنین در آیه ۱۵۱ سوره انعام نیز فرموده است: «قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بهحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد».
واژه «ملق» در این آیه بهمعنای چاپلوسی است. این واژه در قرآن به شکل املاق برای بیان نداری و مشکل مالی آمده است؛ اما اینکه چرا در قرآن به انسان ندار، نسبت املاق میدهد از آن روست که انسان ندار برای کسب درآمد به چاپلوسی و تملق رو میآورد. هر انسان بیمایهای برای رسیدن به مایه میکوشد تا با تملق به آن برسد. از اینرو در توصیف این دسته از افراد ندار عنوان «املاق» را بهکار میبرد؛ زیرا کسانیکه از روی املاق(نداری) یا خشیه املاق(ترس از نداری) کودکان خویش را میکشند، انسانهای سستمایه از نظر مادی و معنوی هستند.
به هر حال، در فرهنگ قرآنی، واژه «ملق» که بهمعنای چاپلوسی است بهمعنای نداری بهکار رفته است؛ زیرا آدم ندار به چاپلوسی گرفتار میشود و تملقگو میشود.
#ادامهدرصفحه ۴👇👇👇