""هسا پس""(جریان شعر پیشرو اقوام ایران و جهان)
229 subscribers
1.05K photos
11 videos
324 files
920 links
شعر پیشرو(آوانگارد) اقوام ایران و جهان
#دهه_نود
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#هسا_پس(پسا نو_فرازبان)
Download Telegram
شماره ۱۳۷۷ روزنامه #نقدحال منتشر شد

تاریخ انتشار: سه‌شنبه‌‌‌‌‌‌ ۳ مردادماه ۱۴۰۲
#سوژه_نسببی(نسبی_سببی)
#مراد_قلی_پور
#طرح_ژنوم_نقد



...نیما تولید بحران نمود. شب را به پیکره زبان شعر  دماند. سبب ها و نسب ها دیگر قادر نبودند همدیگر را بیابند لذا همه چیز نسببی شد. این همان اتفاقی بود که بعد از حافظ باید رخ می نمود . شاید هم اگر نیما نبود بالاخره این رسالت به نام کسی دیگر رقم می خورد. هیولایی که بر محیط شعر فائق است از انجماد خود در آمده بود.
سبب ها و نسب ها وقتی منفک از هم عمل می کنند جستجوی معانی آغاز می گردد . گویا چیزی قادر نیست که معنا را از معنا نجات دهد.
شعر امروز ما یکی از آسیب هایش....(بریده  مقاله و آدرس کامل👇👇 )

آدرس سایت روزنامه
👇👇👇
naghdehal.com

@naghdehall
🔵

#هسا_پس

خوایم
إوارا بم
هج کی می دومبالا نایه
مث اوارا باستنه نفته دکلان
مث اوارا باستنه تهرانه موجسمان
مث اوارا باستن امی زاجی گاب
مث اوارا باستنه تی خنده ان
مث اوارا باستنه حیساب و کیتاب امی کشوره بودجه ان
مث اوارا باستن می پیله برار
باتلاقانه جا
مث اوارا باستن
مث اوارا باستن
خوایم اوارا بم
اوار
مث

#کلمان
اوار:گم شدن
زاجی گاب:گاو شیرده




می خواهم گم شوم
هیچ کس دنبالم نگردد
مثل گم شدن دکل های نفتی
مثل گم شدن مجسمه های تهران
مثل گم شدن گاو شیرده ما
مثل گم شدن خنده های تو
مثل گم شدن حساب و کتاب بودجه های کشورم
مثل گم شدن بر ادر بزرگم توی باتلاق ها
مثل گم شدن
می خواهم گم شوم
گم
مثل

#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
🔵

#هسا_پس


تا بهشت
کس کسه امرا شیم
بازین
من می راها ایتا سمت واگردانم

باغانی میان کی
اوشینه جیرجا روباران کرا شون درن
حوریانی کی
خوشینه دس جا شراب دارن
سبز بالشانا خوشینه تک جزنه

تو ده مرا خاخترا شی
راستی راستی
هر چی فاندرم
ترا هج وعده ای ندایید
نوکونو
ان رز کی مرا فاندرستی تره بینیویشتن
نوکونو
او رز پنجره پوشت ایسابی تره بینیویشتن
نوکونو
تی مویا  ایتا خال باد راستا کود
تره بینیویشتن
نوکونو
تی پوشتا  دارانا دشخاردی و ابانا سنگ تاودایی
تره بینیویشتن
نوکونو
دوخادی کی
سبزان  کرا جی تی زانوان پیله ترا بون
تره بینیویشتن
نوکونو
رزنامانا  خولا کودی و تلویزیونا دوکوشتی
تره بینیویشتن
نوکونو
ابرانا دس بزایی ولکانا کشا گیفتی
تره بینیویشتن
دانم
انقد تره بینیویشتنه
کی
مرگه پس
بوه بمانی

تامن
جی سبز بالشان سرا بوم
تی خاشانه  دومبالا بایم

#کلمان
کس کس:همدیگر
روباران:رود خانه ها
جاختر:یاد
دشخاردی:تکیه زدی
دوخادی:صدا زدی
دوکوشتی:خاموش کردی
خولو:سوراخ
خاشان:استخوان ها

#واتاو(واگردان)

تا بهشت
با هم می رویم
بعد از ان
من راهم را به سمت دیگری می چرخانم
باغ هایی که
در زیرشان رود ها جاری اند
با حوریانی شراب به دست
تکیه زده به بالش های سبز
تو از یادم می روی
راستی
راستی
هر چه نگاه می کنم
به تو وعده ای نداده اند
نکند
آن روز نگاهم کردی برایت نوشتند
نکند
آن روز پشت پنجره بودی برایت نوشتند
نکند
باد یک تار مویت را چرخاند برایت نوشتند
نکند
به درختان تکیه زدی و به طرف ابها سنگ پرت کردی برایت نوشتند
نکند
صدا که زدی سبزه ها دارند از زانو هایت بلند تر می شوند برایت نوشتند
نکند
روز نامه ها را سوراخ  و تلویزیون را خاموش کردی برایت نوشتند
نکند
ابر ها را لمس کردی و برگ را در اغوش گرفتی
برایت نوشتند
می دانم
انقدر برایت نوشته اند
که پس از مرگ بیوه بمانی
تا من
از بالش های سبز سیر شوم
و به دنبال استخوان هایت بیایم

#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
#هسا_پس

می اتاقم گولدانا کی فاندرم
بورجه دوقولو ترکسن مرا یاد آیه

می دختره عروسکانا کی دینم
حلبچه شیمیایی مرا خاطر آیه

جی آشپزخانه بوشقابانه ورا کی رددا بوم
تمامه آن انتحاری خبران می دورین جا زیسته بو

یخچاله درآ کی واکونم
می کشوره مسافربری هواپیما سرنشینان
می ارسوانی جا خفا بون

می اتاقم قوفلا کی چرخانم
همه تا سازمانانه امنیتی خوشینه بیانانا بادانه جا ولا کونن

لباس کی دوکونم
زمینه زاکان جی ترس زهار کونن

حمام دیوارا کی فاندرم
چی چی نان طشت خونه جا خوشانا شورن

ای نفر مرا بوگویه کی
کی ان همه حوادثا می آپارتمان باورده





#برگردان_فارسی

به گلدان اتاقم که خیره می شوم
به یاد انفجار برج دوقلو می افتم

  به عروسکهای دخترم  که نگاه می کنم
شیمیایی حلبچه به یادم می آید

از کنار بشقابهای آشپزخانه ام می گذرم
تمام خبرهای انتحاری در من متولد می شوند

درب یخچالم را که باز می کنم
سر نشینان هواپیمای مسافربری کشورم
توی اشکهایم غرق می شوند

قفل اتاقم را که می چرخانم
تمام سازمانها امنیتی  بیانه هایشان را در بادها رها می کنند

لباسم را که می پوشم
کودکان زمین از وحشت فریاد می زنند

به دیوار حمام که خیره می شوم
گنجشکها توی طشت خون دوش می گیرند

یکنفر به من بگوید
چه کسی این  همه حوادث را به آپارتمانم  آورده است



#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
#هساپس

اونا وقتی کوشتان
چره؟
چون سوکولاره
پنجرانا واکونه کی  هاسا هوا دورین بایه
اونتایا وستی سوزانان
چره؟
چوون کافره
جی  پنجره  سیمه برقانه  جور  حاج حاجانا ایشماره
اویتا
نه
اویتایا
اونا وستی رئیس جومهور چاکودان
چره؟
چره ؟!!

#برگردان

او را باید به قتل رساند
چرا؟
چون سکولار است
پنجره ها را باز می گذارد تا هوای تازه  داخل بیاید
آن یکی را باید سوزاند
چرا؟
چون کافر است
از پنجره پرستو ها  را روی سیم برق ها شماره می کند
آن یکی
نه
آن یکی را
از او باید رئیس جمهور ساخت
چرا؟
چرا؟!!




#جواد_حاجوی (روسیه)
فوریه ۲۰۲۲/ سن پطرزبورگ

#هسا_پس ( شعر ساکو _ sako)
#ساکو(sako)
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://tttttt.me/hasa_pas
شما محصولِ یک سفارشِ اجتماعی هستید آقای قلی‌پور
م. روان‌شید
۸ مرداد ۱۴۰۱ سوئد
t.me/ravanshidpoet
داشتم فکر می‌کردم «طلا در مس» در زمان و شرایطی منتشر شد که جامعه‌ی هنری ایران(شعر معاصر) به‌شدت نیاز به یک مراقب داشت، نیاز به نگاهی قدرت‌مند، نیازمند به دیدن با چشم سوم. قصدم مقایسه نیست؛ مطلقا‌ـ یعنی قصدم مقایسه‌ی آدم‌ها نیست، قصدم اشاره به «موقعیت» و «وضعیت» است و نگاهی نگران که با اتکا به دانش و البته هوش‌مندی بتواند شعر را بدون «غرض و مرض» تیمار کند.
دو سه سال پیش نوشتم در این بلبشویی که هرکه یک گوشی همراه دارد و یک صفحه در فلان جای مجازی؛ خود را شاعری بی‌بدیل می‌داند و به‌واقع دیوارِ شعر را کوتاه کرده‌اند تا قدکوتاهانِ بی‌گناه هم بتوانند با اعتماد به‌نفس، خود را در حدِ فلانی و فلانی بدانند، تنها شاید چند شاعرِ انگشت‌شمار هنوز فارغ از بازی‌های معمول، به «شعر» معتقدند و به نظرم با نگاه، قلم، دانش و وسواس‌هایشان، شعر را از انقراض و یا غرق شدن در انحطاطِ ابتذال نجات می‌دهند، شاعرانی که فارغ از قوت و ضعف‌هایی که همه‌ی ما می‌توانیم داشته باشیم، زیرِ شکنجه‌ی «ابتذالِ وحشی» هنوز و هم‌چنان مانده‌اند و هم‌سو با «ابتذال»،  دست به «اعترافِ اجباری» نزده‌اند و هم‌چنان به «شعر» معتقد مانده‌اند.

اما در این نوشته‌ی کوتاه خواستم تا توجه آقای مراد قلی‌پور را به «وضعیت»، «موقعیت» و جایگاهِ ایشان در «امروزِ شعر» جلب کنم و احساسِ نیاز به «طلا در مس»ی دیگر را که به نظرم کار ایشان باید باشد.
هوش‌مندی، دانش، دقت و نادیده گرفتنِ «شکنجه‌ی جاری» بخشی از شاخصه‌های قلم شماست که نیاز به «طلا در مس»ی دیگر به قلمِ شما را ـ حداقل برای من‌ـ پُررنگ‌تر می‌کند.

و اما آن‌ها که شعرِ امروزِ ایران را از انقراض نجات می‌دهند...
.
#گرد_همایی_شاعران_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و
@gerdehamaeiadabitate

#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
#هسا_پس


جی چین  خایم بشم اینگلیس
می حواس همه جا نها ایلا می شناسنامه
اینگلیس کی فارسم
می حواس فقط می کوجدانه اسمه رو نها
کی گیر ندن
کی می پرهان مره تنگ ترا نوبو
کی می شلواره جنس جی نفت نوبو
کی می فندک اتمی نوبو
کی ایتا هسته می کفشه تن گیر نوکودبه



#برگردان_فارسی


از چین که می خواهم به انگلیس بروم
حواسم به همه جا هست
بجز شناسنامه ام
به انگلیس که می رسم
حواسم فقط به اسم کوچکم است
که گیر ندهند
که پیراهنم برایم تنگ تر نشود
که جنس شلوارم از نفت نباشد
که فندکم مبادا  اتمی باشد
که هسته ای ته کفشم گیر نکرده باشد


#هرمز_فریدون_نژاد (چین_انگلیس)


#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
نقشه کامل زبانی ایران

ایران با ۱۹ گویش به بزرگترین کشور جهان در گویش معروف است

#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
...تبيين ژانرها اگر در بستر زبان فرهنگي غرب‌ قابل‌پذيرش است اما در بستر زبان فارسي‌، »نژاد‌پرستي علمي« و حتي »جامعه‌شناسي تکاملي« را دامن خواهد زد. تفاوت‌هاي ريختي و پيکره‌اي در زبان و شعر‌، پلي‌مورفيسم است‌ که اگر بدان توجه نگردد به نام ‌نژاد و قوميت ثبت خواهد شد. اين همان فاجعه‌اي است که هم‌اکنون در زبان فارسي دارد از طريق نهاد‌هاي آکادميک و برنامه‌هاي هدفمند قدرت و ايدئولوژي‌ بدان دامن زده مي‌شود. بررسي دريفت (رانش) ژنتيک زبان و انحراف انتخاب طبيعي زبان يکي از مسائل حساس در امر ‌مواجهه فرهنگ و نژاد در ادوار مختلف زبان‌شناسي است. چيزي که در زيست‌شناسي اگر فاجعه نيست اما در زبان و انحراف انتخاب طبيعي آن مي‌تواند بسيار فاجعه‌آميز باشد که ‌آسيب‌هاي‌اش را مي‌توان در جامعه‌شناسي تکاملي آشکار نمود.
سوال اين است: نژاد‌ها چگونه....(بریده نوشتار)



شعر‌پلی‌مورفيسم‌يا‌چند‌ريختی
#نقد_ژنتیک_ایرانی

#مراد‌قلی‌پور در شماره ۱۰۳۷ روزنامه #نقدحال

آيا شعر، نژاد است يا‌ پلي‌مورفيسم و چند‌ريختي است‌؟ در آرايه‌بندي و تاکسونومي شعر چگونه مي‌توان اين مرز‌ها را تبيين نمود؟




@naghdehall

#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
https://tttttt.me/hasa_pas
#اخبار_هنری_و_فرهنگی
۱۴۰۲/۰۵/۱۶
رسانه ایرانیان اروپا

🔷 موقعیت جهانی شعر از نگاه استاد مراد قلی‌پور

https://iran-europe.de/موقعیت-جهانی-شعر/

🌐📢
#هسا_پس


#شعر_داستان (شعر افقی)


من کی ده بمانسابم/ایتا تابوته سه تا قبر بکنابون کی کس کسا وصل بون/تابوته درا کی واکودن اونه  دورین سه تا قفس نهابو/ ایتا جا چی چی نی زنده /اوندانه جا یم سیا لانتی کی جمعیتا فاندرسته/و اخری یم ایتا مایی تونگه دورین
اون جمعیت حلا نماز نخوادا هر سه تا قفسا چالا کودن و زودم دورا بوستن/من هرچی بوگوفتم ایپچه بیسید همه ایجور بهانه مرا بیشایید/ ترسمه ولی خیلی قبرستانه  بیسام /افتاب کرا نیشته کی بیدام/سیا لانتی یواش یواش  جی قبره جا کرا بیرین ایه اونه مچه سر چی چی نی پر و مایی فلس بو و خوره تاریکی جا جی قبرستان دورا بوست


#واگردان

خیلی شگفت زده بودم/برای یک تابوت سه قبر کنده بودند که به همدیگر متصل بودند/در تابوت را که باز کردند توی آن  سه قفس بود/توی یکی پرنده ای زنده/در  یکی هم ماری سیاه که به جمعیت خیره بود/و در آخری هم ماهی ای زنده در تنگی بلورین/ آن جمعیت بدون نماز گزاردن هر سه قفس را چال کردند و زود هم از قبرستان دور شدند/هر چه فریاد زدم کمی بیایستید همه به بهانه ای  رفتند/آفتاب داشت ناپدید می شد که دیدم/مار آرام آرام دارد از قبر بیرون می آید و روی پوزه هایش پر پرنده و فلس ماهی بود/ و توی تاریکی از قبرستان دور شد



#شعر_داستان (شعر افقی)

#دهه_هشتاد
#باز_نشر
#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://tttttt.me/hasa_pas
🌕
#هسا_پس

وسی
فوق العاده  حالت اعلام کودان
نمایندگان کرا پا ایسابه دیمیزن
رئیس جمهور خو چپه پایا بنا توالته مییان
زرده ولکان سبزا باسایید


#برگردان

باید
حالت فوق العاده اعلام شود
نماینده ها دارند سرپا می شاشند
رئیس جمهور  با پای چپ وارد دستشویی شد
برگ های زرد هم سبز شده اند



#جواد_حاجوی (روسیه)
فوریه ۲۰۲۲/ سن پطرزبورگ

#هسا_پس ( شعر ساکو _ sako)
#ساکو(sako)
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://tttttt.me/hasa_pas
🌍

#هسا_پس

قل:قلمی تانه بوستان
قل:قلمویی تی خنده انه وسی
قل:قلابی کی تره گول چاکونه
قل:قلمه ای جی می خاشان
قل:قلی پوره
قل:تویی نه أون

#واگردان
قلمه:برش شاخه برای نهال کاری

#برگردان_فارسی

قل:قلمی می تواند باشد
قل:قلمویی برای لبخند هایت
قل:قلابی که  برایت گل می دوزد
قل:قلمه ای از استخوان های من
قل:قلی پور است

قل:تو هستی نه او




#مراد_قلی_پور
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://tttttt.me/hasa_pas
نجات-معنا-از-معنا

#اخبار_هنری_و_فرهنگی

رسانه ایرانیان اروپا

🔷   نجات معنا از معنا /مراد قلی‌پور

https://iran-europe.de/
🌕

#مراد_قلی_پور
#نامه_شماره_۳
#ویژه_شعر_اقوام
#از_استعاره_آگیاری_تا_ورهرام
#تکثیر_تکثر (طرح ژنوم ادبیات)

تفاوتی  بین آتشکده های ورهرام و آگیاری بود.
آگیاری شامل آتشکده های کوچک اما ورهرام شامل آتشکده های بزرگی که ترتیب تهیه آتش آن با آگیاری فرق داشت. با اسلوب و روش خاصی صورت می گرفت که اساس آن بر تهیه آتش از "اجاق صنوف مختلف"می باشد تا همه با هم پیوند و همبستگی داشته باشند.
رسم بوده که هر قوم و ایل و طایفه ای که مهاجرت می کرد آتش اجاق خانوادگی را که از  احترام خاصی برخوردار بوده با خود به" محل جدید "می برده و با آتش اجاق خانوادگی محل جدید پیوند می داده تا اتحاد برقرار شود.
این سنت تاریخی را می توان در متن ها به دو بخش متن های ورهرامی و متن های آگیاری  سرایت داد.
شعر هفتاد_نود بیش از آن که  ورهرامی باشد آگیاری است.
متن های اگیاری متن هایی خانوادگی و محدود اند اما برای این که به متن های ورهرامی پیوند بخورند باید این فرصت را ایجاد کرد که "اجاق خانوادگی"خود را به اجاقی بزدگتر یعنی متن های ورهرامی برساند.
مساله این است که صنوف مختلف آگیاری گویا آن محل جدید را گم کرده اند. چیزی عامل نمی شود که متن های آگیاری  خود را به محل جدید برسانند تا اتحادی بزرگ تر در دل متن ها صورت بگیرد.
متن های اگیاری با حفظ اجاق خانوادگی می توانند خود را به متنی بزرگ تر یعنی متن ورهرام برسانند اما عواملی در این میان نقش موانع را بازی می کنند تا "اجاق صنوف مختلف"همچنان کور بماند.
باید  از دل متن های آگیاری، نقبی به سوی متن های ورهرام زد تا" اجاق صنوف مختلف"با حفظ آتش اجاق خانوادگی خود را به آتش بزرگتر برساند.
شاید این مهاجرت قومی یا طایفه ای در متن ها  باشد اما مساله این است که این اقوام حتی با حفظ اجاق خانوادگی قادر به رساندن خود به محل جدید نیستند.
مساله محل جدید برای پیوند و همبستگی جهت ایجاد متن ورهرام مساله ای بسیار مهم در شعر هفتاد_نود است.
پیش از این که این اجاق خانوادگی متن های آگیاری کور شود باید این متن ها به هم رساند تا اجاق صنوف مختلف به هم پیوند بخورند و آتش متن ورهرام شعله ور تر شود.
شعر هفتاد _نود به ویژه در بخش شعر اقوام باید خود را از آگیاری به ورهرام برساند.
آگیاری ،اجاق خانوادگی اقوام مختلف است که  باید خود را به محل جدید برساند پیش از آن که دیر شود و این اجاق خاموش گردد.
شعر اقوام ایران به مهاجرتی تازه نیازمند است. اما این مهاجرت نیازمند شناختن محلی جدید است. محلی که آغاز اتحاد و هم بستگی است. اتحادی که مبنای آتشی بزرگ تر است یعنی ورهرام.
اجاق خانوادگی شعر اقوام (آگیاری)باید به اجاق محل جدید(ورهرام) پیوند بخورد. این فقط خاص شعر اقوام هم شاید نباشد چرا که در این سه دهه اخیر شعر فارسی هم بر اثر برخی گسست ها "آن محل جدید"را از دست داده است و تبدیل به "اجاقی خانوادگی"شده است. بیراه نگفته ایم اگر شعر فارسی هفتاد_نود را شعر آگیاری بنامیم. شعری با خصوصیت حزبی و قومی و طایفه ای که فقط خود را محل جدید می نامد و منتطر است که اجاق صنوف مختلف به ان منتهی شوند.
این "تصور خود ارجاع محل جدید" می تو اند این اجاق خانوادگی  شعر را کور کند.

گویا دیگر هیج تفاوتی بین شعر اقوام و شعر فارسی وجود ندارد و همه آگیاری شده اند.
این شعر نیازمند اتحادی ورهرامی است. محلی جدید که همه را مجبور به مهاجرت سازد. مهاجرت به سمت همبستگی و ایجاد "اجاق صنوف مختلف" برای آتشی بزرگ تر در متن ها.
کوچی حتمی برای یافتن محلی جدید. محلی که همه مهاجر باشند. محلی که به اجاق های خانوادگی  فرصت پیوند و اتحاد بدهد.
اگر شعر هفتاد_نود شعر قطعات است اما این قطعات با حفظ اجاق خانوادگی نیازمند محلی جدید است. محلی به نام ورهرام.
ورهرام اجاقی متشکل از صنوف مختلف است. اجاقی که آتش همه خانوا ده های قومی طایفه ای را در خود دارد.
چیزی انگار  مانع این کوچ است. این می تواند از دریچه های مختلف بررسی گردد.
آیا محل جدید را نمی شناسیم یا این که قادر به کوچ نیستیم یا این که هر کدام  خود را سرسختانه محل جدید می دانیم.
در هر صورت این اجاق خانوادگی اگر خود را به محل جدید نرساند خاموش خواهد شد. چیزی هایی هستند که می خواهند این اجاق ها به هم نرسند و خاموش شوند.
متن های مان کوچ کردند اما نه به محل جدید ورهرام بلکه به جایی که ناپدید شده اند. محلی که عملا وجود ندارد.
هدایت متن های آگیاری و طایفه ای شعر امروز(متشکل از شعر اقوام و شعر فارسی)  به محل جدید ورهرام نیازمند بررسی و تحقیقات و هوشیاری منتقدان است. این یک جنبش است نه یک شورش.


#مراد_قلی_پور
#نامه_شماره_۳
#بازپخش
#محل_جدید
#ویژه_شعر_اقوام
#از_استعاره_آگیاری_تا_ورهرام
#تکثیر_تکثر (طرح ژنوم ادبیات)
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان
#هسا_پس

https://tttttt.me/hasa_pas
https://iran-europe.de


#اخبار_هنری_و_فرهنگی

رسانه ایرانیان اروپا

🔷 از استعاره اگیاری تا ورهرام

مراد قلی‌پور

https://iran-europe.de/
@hasa_pas

جریان شعر پیشرو اقوام ایران
" گیله حجم "


اَینه کرا
مرَه آبدُو کشه
اَینه آبدُو مییان کرا چولکم
هتو
آبدُو
آبدُو
می چولکسنَه
اَینه کرا تکرار کُنه


#واگردان


آینه
مرا خمیازه می کشد
در خمیازه ی آینه می پژمرم
همین طور
خمیازه
خمیازه
پژمردن ام را
آینه تکرار می کند



▫️#کاس‌آقا_گسکری
        ۱۴۰۲/۵/۲۱ - رشت
#هسا_پس
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_و_جهان

https://tttttt.me/hasa_pas