دوستی یادآوری کرد امروز هفدهم دی ماه بزرگداشت خواجوی کرمانی است.
حالا که نه میشناسمش نه حتی چند غزل از ۹۳۲ غزلش را خواندهام، به همین چند بیت کفایت میکنم که دود کبابی است به ضرورت.
💠 آنچنان در دل تنگم زدهای خیمهٔ انس
که کسی را نبُوَد جز تو در او
جایِ نشست
💠 گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت
ز پیش میروی اما نمیروی از یاد…
💠 ای دل صبور باش و مخٖور غم که عاقبت
این شام، صبح گردد و این شب، سحر شود
💠 روز شادی همه کس یاد کند از یاران
یاری آن است که ما را شب غم یاد کنید
💠 ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی به خواب، خواب
💠 چون شدم صیدِ تو برگیر و نگهدار مرا...
💠 به هر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال ِ روی توام ایستاده در نظر است...
💠 دردم به جان رسید
و طبیبم پدید نیست
داروفروشِ خسته دلان را
دکان کجاست
💠 ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮم ﺁﯾﺪ
تو
ز آن
ﺧﻮبتری
💠 ز تو دیده چون بدوزم
که تویی چراغِ دیده
ز تو کی کنار گیرم
که تو در میانِ جانی
💠 جانِ هر زنده دلی
زنده به جانی دگرست...
#شعر
#خواجوی_کرمانی
@HarfeHEzafeH
حالا که نه میشناسمش نه حتی چند غزل از ۹۳۲ غزلش را خواندهام، به همین چند بیت کفایت میکنم که دود کبابی است به ضرورت.
💠 آنچنان در دل تنگم زدهای خیمهٔ انس
که کسی را نبُوَد جز تو در او
جایِ نشست
💠 گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت
ز پیش میروی اما نمیروی از یاد…
💠 ای دل صبور باش و مخٖور غم که عاقبت
این شام، صبح گردد و این شب، سحر شود
💠 روز شادی همه کس یاد کند از یاران
یاری آن است که ما را شب غم یاد کنید
💠 ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی به خواب، خواب
💠 چون شدم صیدِ تو برگیر و نگهدار مرا...
💠 به هر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال ِ روی توام ایستاده در نظر است...
💠 دردم به جان رسید
و طبیبم پدید نیست
داروفروشِ خسته دلان را
دکان کجاست
💠 ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮم ﺁﯾﺪ
تو
ز آن
ﺧﻮبتری
💠 ز تو دیده چون بدوزم
که تویی چراغِ دیده
ز تو کی کنار گیرم
که تو در میانِ جانی
💠 جانِ هر زنده دلی
زنده به جانی دگرست...
#شعر
#خواجوی_کرمانی
@HarfeHEzafeH
Forwarded from حرف اضافه
دوستی یادآوری کرد امروز هفدهم دی ماه بزرگداشت خواجوی کرمانی است.
حالا که نه میشناسمش نه حتی چند غزل از ۹۳۲ غزلش را خواندهام، به همین چند بیت کفایت میکنم که دود کبابی است به ضرورت.
💠 آنچنان در دل تنگم زدهای خیمهٔ انس
که کسی را نبُوَد جز تو در او
جایِ نشست
💠 گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت
ز پیش میروی اما نمیروی از یاد…
💠 ای دل صبور باش و مخٖور غم که عاقبت
این شام، صبح گردد و این شب، سحر شود
💠 روز شادی همه کس یاد کند از یاران
یاری آن است که ما را شب غم یاد کنید
💠 ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی به خواب، خواب
💠 چون شدم صیدِ تو برگیر و نگهدار مرا...
💠 به هر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال ِ روی توام ایستاده در نظر است...
💠 دردم به جان رسید
و طبیبم پدید نیست
داروفروشِ خسته دلان را
دکان کجاست
💠 ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮم ﺁﯾﺪ
تو
ز آن
ﺧﻮبتری
💠 ز تو دیده چون بدوزم
که تویی چراغِ دیده
ز تو کی کنار گیرم
که تو در میانِ جانی
💠 جانِ هر زنده دلی
زنده به جانی دگرست...
#شعر
#خواجوی_کرمانی
@HarfeHEzafeH
حالا که نه میشناسمش نه حتی چند غزل از ۹۳۲ غزلش را خواندهام، به همین چند بیت کفایت میکنم که دود کبابی است به ضرورت.
💠 آنچنان در دل تنگم زدهای خیمهٔ انس
که کسی را نبُوَد جز تو در او
جایِ نشست
💠 گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت
ز پیش میروی اما نمیروی از یاد…
💠 ای دل صبور باش و مخٖور غم که عاقبت
این شام، صبح گردد و این شب، سحر شود
💠 روز شادی همه کس یاد کند از یاران
یاری آن است که ما را شب غم یاد کنید
💠 ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی به خواب، خواب
💠 چون شدم صیدِ تو برگیر و نگهدار مرا...
💠 به هر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال ِ روی توام ایستاده در نظر است...
💠 دردم به جان رسید
و طبیبم پدید نیست
داروفروشِ خسته دلان را
دکان کجاست
💠 ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮم ﺁﯾﺪ
تو
ز آن
ﺧﻮبتری
💠 ز تو دیده چون بدوزم
که تویی چراغِ دیده
ز تو کی کنار گیرم
که تو در میانِ جانی
💠 جانِ هر زنده دلی
زنده به جانی دگرست...
#شعر
#خواجوی_کرمانی
@HarfeHEzafeH
❤7