به خودش قول داده بود نمازش را اول وقت بخواند. وقت‌هایی که بیرون بود سخت بود روی قولش بماند. برای همین یک سوره یاسین نذر می‌کرد.

#قول_قول


پنج‌شنبه ٢۴ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود قرارهای خوب این یک ماهه را لیست کند و از همین فردا برایشان برنامه بچیند. این شنبه می‌توانست همان شنبه معهود باشد .

#قول_قول


جمعه ٢۵ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود هر زباله ‌ای را روی زمین‌می‌بیند، برش دارد. حتما که نباید زباله مال خودشان باشد.
می‌گفت: «همین که در قبال همدیگر احساس مسئولیت کنیم یعنی دنیا را خوب‌تر کرده‌ایم.»


#قول_قول

شنبه ٢۶ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود توی زندگی خصوصی دیگران سرک نکشد حتی اگر در حد گردن کشیدن موقع کار با دستگاه عابربانک باشد یا تیز کردن گوش موقع آرام حرف زدن کسی با تلفن یا نیم نگاهی از سر فضولی به خانه‌ای که درش باز است و پیجی که پابلیک است.
بعضی کنجکاوی‌ها بی‌خیر اند.

#قول_قول


یکشنبه ٢٧ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود برنامه پیاده‌روی هر روزه‌اش را تحت هیچ شرایطی ترک نکند. یک ساعت در روز وقت زیادی نبود که بخواهد پس انداز سلامتی‌اش کند. اما چرا این‌قدر عمل کردن به‌ش سخت بود؟

#قول_قول


دوشنبه ۲۸ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود تا وقتی قرض و وام دارد از خریدهای غیر ضروری خودداری کند. ادای دین مردم اولویت خیلی مهم‌تری بود برایش و البته آرامش روانی حاصله‌اش.


#قول_قول


سه شنبه ٢٩ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود همیشه توی کیف‌ش یک قرآن کوچک پالتویی بگذارد توی تاکسی، اتوبوس و مترو هر وقت فراغتی پیدا می‌کرد یا جایی منتظر می‌ماند قرآن می‌خواند.
هم از وقتش استفاده می‌کرد هم امید داشت اسم‌ش در لیست مأنوسین قرآن ثبت شود.

#قول_قول


چهارشنبه ٣٠ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود به سهم خودش از پارتی بازی استفاده نکند. حتی اگر به قدر...
به قدرِهای هر کسی بستگی به موقعیتش فرق دارد برای یکی می‌شود گرفتن وام‌های میلیاردی برای یکی می‌شود سفارش گرفتن مطلب در روزنامه ‌ها و سایت‌ها برای یکی هم می‌شود خرید دو تا سنگک کنجدی بی نوبت.
ولی ته همه‌شان مهر یک گناه می‌خورد: پارتی بازی.


#قول_قول


پنج‌شنبه ٣١ خردادماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود همیشه از سمت راست حرکت کند. توی رانندگی، پیاده رو، پل عابر پیاده، اماکن زیارتی و تفریحی و حتی روی پله‌های برقی های یک‌طرفه. راه رفتن هم مثل تمام کارها آداب دارد.

#قول_قول

جمعه ١ تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود وارد حیطه مسائل شخصی دیگران نشود. چرا ازدواج نمی‌کنی؟ کی می‌خواین بچه دار بشین؟ چقدر چاق شدی؟ لاغر کردی خبریه؟ بچه دوم می‌خواستی چیکار؟ مگه بیکاری؟ این چه شغلیه انتخاب کردی؟ تو چطوری به این پسره بی قیافه بله گفتی؟ اوه! آدم عاقل می‌ره دختر بزرگتر از خودش می‌گیره آخه؟
می‌دانست حق ندارد آرامش دیگران را به هم بزند. هر کسی خودش بهتر مدیریت زندگی‌اش را بلد است.


#قول_قول


شنبه ٢ تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود بین الطلوعین را بیدار بماند. این‌طوری هم شب زودتر می‌خوابید هم از برکات این ساعات بهشتی بهره می‌برد.


#قول_قول


یک‌شنبه ٣ تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود سن را ملاک مطلق فهم و آگاهی افراد نداند.
باورش این بود «بالا رفتن سن برای کسب تجربه لازم است اما برای داشتن فهم و معرفت کافی نیست.»
و یک نکته حاشیه‌ای این‌که «بالاتر رفتن سن شناسنامه‌ای افراد نشان دهنده دمده شدن تفکرات‌شان نیست.»
در هر حال مطابق سن آدم‌ها برایشان نسخه نمی‌پیچید. کردارشان را می‌دید بعد به‌شان نمره می‌داد.

#قول_قول


دوشنبه ۴ تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود، -به خودشان قول داده بودند- برای هم هدایای گران نخرند.
پول زیاد خرج کردن نشانه دوست داشتن بیشتر نبود. برایشان «یاد» مهم‌تر بود.

#قول_قول


سه‌شنبه ۵ تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

به خودش قول داده بود هر کاری را با بسم الله شروع کند.
نه فقط موقع شروع غذا، وضو، خارج شدن از خانه، شیر دادن فرزند، ورود به محل کار و درس خواندن ، برای تمام کارهای ریز و درشت. زیر کتری را که روشن می‌کرد. پیاز را که می‌خواست خرد کند. آب برنج را که می‌گذاشت. کامپیوتر را که روشن می‌کرد. می‌رفت پای تخته برای شروع درس.
به برکتش باور داشت.
می‌گفت: «بسم الله نور دارد.»


#قول_قول


چهارشنبه ۶ تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

.
«به خودش قول داده بود»ها چهل تا شد و تمام.
این پنجمین چله‌ی حرف اضافه بود. طی این مدت بازخوردهای خوبی از مخاطبان کانال گرفتم. از این‌که خواندن این قول‌ها تشویق‌شان کرده بود برای شروع. برای مصمم ماندن روی قول‌های قبلی.
برای این‌که قول‌های کوچک را دست کم نگرفت. برای تمرین اراده. برای بلند همتی.
امیدوارم همیشه خوش قول بمانیم نه فقط با دیگران با خودمان هم، حتا در خلوت‌هایمان.



#قول_قول

جمعه هشتم تیرماه ١٣٩٧


@HarfeHezafeH

دوستان قدیمی‌تر می‌دانند تا حالا پنج تا چلّه این‌جا گذاشته‌ام. اولی‌ش نهج البلاغه خوانی بود با عنوان چهل چشمه، دومی کتاب‌خوانی با موضوع آشنایی با سبک زندگی شهدا بود، سومی چهل کلید که گزیده ادعیه بود با یک شرح دلی مینی مال. چهارمی یک جور کار روانشناسی و مثبت نگری (اصطلاح علمی‌اش را بلد نیستم) با نام روز از نو و پنجمی قول قول بود برای تقویت اراده. حالا نوبت ششمی است. قبلاً هم گفته‌ام قصدم از چلّه گرفتن، رسیدن به حاجت نیست. فقط می‌خواهم تمرین کنم. کم‌رنگ‌های خوب را پررنگ کنم و پررنگ‌تر. من به تأثیر این ردپاهای کوچولو ایمان دارم. این‌بار می‌خواهم بروم سراغ «یک عادت خوب». ایده‌اش را از دَرضیه گرفتم. حالا می‌خواهم در قالب یک چلّه ادامه‌اش بدهم و چه روزی بهتر از امروز برای شروع. یک عادت خوب می‌تواند به زندگی شهدا، بزرگان و حتی آدم‌های عادی بپردازد. اگر نمونه‌ای سراغ داشتید برایم بفرستید.



#یک_دقیقه_یک_شهید
#یک_عادت_خوب
#چهل_چشمه
#چهل_کلید
#قول_قول




+ درضیه: نام کتابی درباره شهید علی شرفخانلو از زبان مادرش


@HarfeHEzafeH

به خودش قول داده بود هر شب دو رکعت نماز شب اول قبر بخواند برای تمام مسلمانانی که آن روز از دنیا رفته‌اند به ویژه شیعیان امیرالمومنین علیه السلام و به ویژه‌تر برای آنان که بی وارث یا بدوارث‌اند.


#قول_قول



@HarfeHezafeH

دوستان عیدتون خیلی خیلی مبارک💚

حالا که عیده و تعطیلی، همین ‌طوری که دارید توی فضای مجازی می‌چرخید، روی هشتگ #قول_قول حرف اضافه کلیک کنید. ۴۴ تا پست داره. بخونیدشون تا بگم بهتون چرا.

من امروز به یمن این عید عزیز، اول صبح نشستم برای خودم یه سری قول و قرار نوشتم. بعضی‌هاش قدیمی بود ولی مثل این ظروف مسی نیاز به سفید شدن داشت و بعضی‌هاش هم قرارِ نو هست. گفتم به شما هم بگم. اگه خواستید قول و قرارهاتون رو تازه کنید، اونایی رو که قابل بیانه و احساس می‌کنید به درد بقیه می‌خوره بهم بگید تا این‌جا به اشتراک بذاریمش.


#قول_قول


@HarfeHEzafeH

دوستان قدیمی‌تر می‌دانند تا حالا هشت تا چلّه این‌جا گذاشته‌ام. اولی‌ش نهج البلاغه‌خوانی بود با عنوان چهل چشمه، دومی کتاب‌خوانی با موضوع آشنایی با سبک زندگی شهدا یک دقیقه یک شهید، سومی چهل کلید که گزیده ادعیه بود با یک شرح دلی مینی‌مال. چهارمی یک جور کار روانشناسی و مثبت نگری (اصطلاح علمی‌اش را بلد نیستم) با نام روز از نو و پنجمی قول‌قول بود برای تقویت اراده. در ششمی رفتم سراغ یک عادت خوب.
و در هفتمی و هشتمی دوباره روز از نو را نوشتم. می‌خواستم از نو برای خودم سرمشق بنویسم:
زندگی با تمام تنگی و ترشی‌اش لطف خداست. ردّ احسان خوبیت ندارد که. لطفش را بپذیر.
و‌ آخر هر روز نشستم به محاسبه. یک قشنگی یا خوشحالی‌اش را این‌‌جا نوشتم و حس خوب‌ش را با شما شریک شدم.
دوره اول از ۲۳ دی ۹۶
دوره دوم از ۲۱ بهمن ۹۸ درست چند روز قبل از اعلام کرونا در ایران
و دوره سومش را از ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ نوشتم.

امشب دورهٔ نهم چلّه را می‌خواهم شروع کنم.
«چهل روزنه» آیه‌هایی هستند که هر روز روزنهٔ نور می‌شوند برایم.


#یک_دقیقه_یک_شهید
#یک_عادت_خوب
#چهل_چشمه
#چهل_روزنه
#چهل_کلید
#قول_قول
#روز_از_نو