کانال اشعار کربلایی حمیدرضاعلیمی
2.24K subscribers
313 links
کانال متن اشعار کربلایی حمیدرضاعلیمی
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج

کانال کربلایی حمیدعلیمی اصفهان🔻

@hamidalimisf
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#اگه_چشام_نمی_بینه
#کربلایی_حمید_علیمی
#شب_سوم_محرم_1396
#حضرت_رقیه_س

اگه چشام نمی بینه
میون این تاریکی
ولی بابا حس میکنم
خیلی بهم نزدیکی

عمه زخمامو میبوسه
آروم رو خاک ویرونه
میخواد من و بغل کنه
ولی نمیتونه

هی تو رو زدن رو نی جلو چشای من
هی من رو زدن زخمیه دست و پای من
عمه رو زدن به جرم گریه های من

تا که تو از پیشم رفتی
غم توی دلم جا شد
چشام با این کبودی ها
چقدر شبیه زهرا شد

عمه دستامو میگیره
آخه چشام نمیبینه
تو گریه هام من و زدن
جرمم فقط اینه

رفتی و شدی قاری نیزه ها بابا
رفتی و شدم ساکن تو خرابه ها
رفتی و شدیم اسیر شمر بی حیا

سه سالمه که داغ تو
از زندگی سیرم کرد
قدم خمیده شد بابا
نبودنت پیرم کرد

بابا محاسنت خونه
اینجا سرت چی آوردن
موهات چرا خاکستره
تو رو کجا بردن

رفتی و بابا خمیده مثل مادرم
رفتی و بابا کبوده چشای ترم
رفتی و بابا آتیش گرفته معجرم

کانال متن اشعار کربلایی حمیدرضا علیمی🔻
🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#آنچه_در_مکتب_ما_کودک_ویرانه_نشین_داشته
#کربلایی_حمید_علیمی
#شب_سوم_محرم_1396
#حضرت_رقیه_س

آنچه در مکتب ما کودک ویرانه نشین داشته صد پیر خرابات ندارد
همه جا گشتم و دیدم کمی از معرفتش را همه ی ارض و سماوات ندارد

چه کسی با چه خیالی به بلندای وجودش دم انکار زده
حضرت خورشید نیازی که به اثبات ندارد

سوره ی کوثر عمه به جز از مدح سه ساله دگر آیات ندارد
فاطمه شاه شد آنگونه که تاریخ چنین فتح و فتوحات ندارد

تازه این مومنه محض سلاحی بخدا غیر مناجات ندارد
نفسش نبض زمان بود دگر واهمه از دیدن دروازه ساعات ندارد

هر کسی قصد ترحم بخداوند جوابی به لب خویش
بجز شیون کوبنده هیهات ندارد

کاشف الکرب اباالفضل شدن کار رقیه ست
عمویی که خودش کعبه ی حاجات جهان بوده گرفتار رقیه ست
خود فاطمه در عرش خریدار رقیه ست

اگر دست به دیوار زده یک سره زهرا شدنش را
همه جا جار زده خوب دم از یار زده

خون علی در رگ او در جریان بود
قدش گرچه کمان بود

وجودش وسط قافله چون تیر
به قلب انس و حرمله و شمر و سنان بود

که او وارث مولای جهان بود
عدویش همه از نسل فلان ابن فلان بود

بار ها در دل شب گوشه ی ویرانه به خود گفت
فدای سر عمه که سرم زخم شده بال و پرم زخم شده

یاد رباب و جگر سوخته اش کرد
به خود گفت غمی نیست که قدری جگرم زخم شده

چه مبارک سحری چه فرخنده شبی
آمده بابا که از این شهر نجاتم بدهد

از دولب پاره خود آب حیاتم بدهد
تا که به دیدار عمو برگ براتم بدهد

عمه حلالم کن اگر بار گران بودم
از ناقه زمین خوردم

چون برگ خزان بودم
دو سه روزی ست که بند آمده انگار زبانم

حلالم کن اگر یک شبی از قافله جاماندم و
جلی من خسته تو کتک خوردی و

پژمردم و پژمردی ای وای وحلالم کن
از امروز تو میمانی و این داغ خداحافظت عمه

عمه زینب خدانگهدارت
عمه زینب دست عمو یارت

کانال متن اشعار کربلایی حمیدرضا علیمی🔻
🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#نیومده_داری_میری
#کربلایی_حمید_علیمی
#شب_سوم_محرم_1396
#حضرت_رقیه_س

نیومده
داری میری
مگه نمی مونی

تنگه دلم
برای تو
مگه نمیدونی

صدام زخمه مگه نمیدونی
پاهام زخمه مگه نمیدونی
پرم زخمه مگه نمیدونی
سرم زخمه مگه نمیدونی

زخمه روی گردنم
زخمیه همه تنم
درد زخم صورتت
بابا دست نمیزنم

■ یا رالی جان بابا ■

الهی که
دختری رو
غصه پیر نکنه

سه ساله ای
تو آتیشا
دیگه گیر نکنه

حرم سوخته مگه نمیدونی
پرم سوخته مگه نمیدونی
قدم خم شد مگه نمیدونی
موهام کم شد مگه نمیدونی

با آتیش تو حرم
سوخته بابا معجرم
عمه تو آتیشا شد
روضه خون مادرم

■ یا رالی بابا ■

از روی ناقه
افتادم
یادته بابایی

نرسید هیشکی
به دادم
یادته بابایی

تا زجر اومد دیگه نمی بینم
یه جوری زد دیگه نمی بینم
روز روشن دیگه نمی بینم
بابایی من دیگه نمی بینم

من سرم شکسته و
تو سرت بریده و
گریه میکنم برا
عمه ی خمیده و

■ یا رالی بابا ■

کانال متن اشعار کربلایی حمیدرضا علیمی🔻
🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#روضه_خوش_آمدی
بانوای #کربلایی_حمید_علیمی
◾️ #حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم_1397

خوش آمدی گله ای نیست بهترم مثلا
شبیه قبل نشستی برابرم مثلا

خیال میکنم اصلا مدینه ایم هنوز
بهشت چادر زهراست بسترم مثلا

دوباره مثل گذشته کشیده ای بابا
خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلا

نسوخته است نه امشب بپات میریزم
خیال کن که همان نازدخترم مثلا

بگو فدای سرت گوشواره ات گم شد
بگو دوباره برای تو میخرم مثلا

اگر شکسته ام و زخم خورده چیزی نیست
خمیده قدم و همسن مادرم مثلا

خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر
خیال کن که سردوش اکبرم مثلا

کبود نیست کمی خاکی است صورت من
نرفته دست کسی سوی معجرم مثلا

شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم
نخورده ضربه محکم به پیکرم مثلا

تو فکر کن مثلا عمه را کتک نزدند
مراقب است عموی دلاورم مثلا

خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست
تو هم خیال کن انجاست زیورم مثلا

به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند
ولی رسید به دادم برادرم مثلا

به روی نیزه کنار تو دید یک سر را
رباب گفت چه خوابیده اصغرم مثلا

کانال متن اشعار کربلایی حمید علیمی 🔻
‌‏🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#روضه_همه_شادند_دخترت_گریان
بانوای #کربلایی_حمید_علیمی
◾️ #حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم_1397

خیلی دیره واسه ختم این گریه زاری بابا
خیلی دیره که مرهم رو زخمم بذاری بابا
خیلی دیره عروسک بیاری بابا

اونقدر دیر اومدی که
دیگه جونی ندارم
نمیتونم سرم رو
روی پاهات بذارم

انوقدر دیر اومدی که
تو چشمام سو نمونده
حرمله دخترت رو
روی خاکا کشونده

خیلی سخته که یه دختر بی گوشواره باشه بابا
خیلی سخته لباساش همه پاره باشه بابا
خیلی سخته که تو صحرا آواره باشه بابا

از اون شب تو بیابون
میسوزه صورت من
ساکتم که چون نمی خوام
معلوم شه لکنت من

تو هم ساکت نشستی
میدونم نازنینم
لبهات پاره پارست
میخوای که من نبینم

خیلی سخته تو گوش یه دختر باشه زیورت
خیلی سخته ببینی یه دختر رو با معجرت
خیلی سخته که دست یکی باشه انگشترت

وقتی تو کوچه بازار
بالای نیزه بودی
چی سر تو آورده
سنگای اون یهودی

تو عمامه نداری
من هم معجر ندارم
گفتن حرف تنور و
اما باور ندارم

کانال متن اشعار کربلایی حمید علیمی 🔻
‌‏🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#تک_کی_باورش_میشه
بانوای #کربلایی_حمید_علیمی
◾️ #حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم_1397

کی باورش میشه
روی حریر ماه
روی حریم یاس
با تازیونه ها نشون بذارن

کی باورش میشه
یه دختر یتیم
بگه بابام کجاست
سر بریدشو براش بیارن

رسم یتیم نوازی این نبود
صورت دختری بشه کبود
دلش میخواد بمیره زود زود
رسم یتیم نوازی این نبود

سر بابا رو
قنوت میگیره
پیش باباییش
داره میمیره

آخه مگه میشه
قطع نشه گریه هاش
کم سو بشه نگاش
باور کن این همه برام سواله

آخه مگه میشه
موهاش سفید بشه
میخواد شهید بشه
درست نبینه دختر سه ساله

دق دادنش هزار مرتبه
تا اینجا هم مدیون زینبه
شب وصالش همین امشبه
دق دادنش هزار مرتبه

دلش طوفانه
ولی آرومه
شبیه زهرا
چقدر مظلومه

کانال متن اشعار کربلایی حمید علیمی 🔻
‌‏🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#سنگین_ای_سر_من_فدای_سر_تو ◾️
بانوای #کربلایی_حمید_علیمی
◾️ #حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم_1397

ای سر من فدای سر تو
ای تن من فدای تن تو
یجور بریدن سر تو دیگه نمیشه
حلقه کنم دستم و دور گردن تو

وای بابا
فدای خون حنجرت
وای بابا
دیدم به روی نی سرت
وای بابا
دیگه میمیره دخترت
وای بابا

منی که همیشه دعام بود بابایی
یه لحظه به ابروی تو چین نیفته
به روزی رسیدم که گفتم الهی
سرت از رو نیزه به پایین نیفته

◾️ بابایی ◾️

صحبت من بریده بریده
رفتن من خمیده خمیده
یجور زدن دختر تو داره میمیره
خبر داری دختر تو چیا کشیده

وای بابا
زخمی تر از حنجرتم
وای بابا
درست مثل مادرتم
وای بابا
شرمنده ی خواهرتم
وای بابا

روزی صد دفعه من بهونه گرفتم
روزی صد دفعه خواهرت مرده بابا
الهی بمیرم که دیگه نبینم
که جای من عمه کتک خورده بابا

◾️ بابایی ◾️

کانال متن اشعار کربلایی حمید علیمی 🔻
‌‏🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#تک_ازت_بیخبرم ◾️
بانوای #کربلایی_حمید_علیمی
◾️ #حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم_1397

ازت بی خبرم خبر داری یانه
شکسته کمرم خبر داری یا نه
چیشد بال و پرت خبر دارم بابا
چیشد بال و پرم خبر داری یا نه

شبایی که گرسنه خوابیدم کجا بودی
هی از فرشته ها می پرسیدم کجا بودی
تا که یروز میون اون بزمی که تو بودی منم بودم
با پنجه قد کشیدم و دیدم کجا بودی

با خیزرون میزدنت بابا جان بابا
غریب گیر اوردنت بابا جان بابا
تو کوچه ها هی زدنم بابا جان بابا
یتیم گیر اوردنم بابا جان بابا

اینا با ما بدن خبر داری یا نه
به خیمه اومدن خبر داری یا نه
چقدر زحمت مو کشید عمه بابا
به جام اون و زدن خبر داری یا نه

نمازشو شکسته خوند از درد کجا بودی
تنهایی رفت بین یه مشت نامرد کجابودی
یادمه از خیمه دوید بیرون زمین میخورد به سر میزد
از رو بلندی هی نگاه میکرد کجا بودی

با هر بهونه زدنش بابا جان بابا
اسیر گیر اوردنش بابا جان بابا

چیشد پیرهنت بهم میگی یا مه
چرا میزدنت بهم میگی یا نه
چرا زخمه لبات خبردارم بابا
کجا مونده تنت بهم میگی یا نه

شبی که از تنهایی جون دادم کجا بودی
یجوری زد نرفته از یادم کجا بودی
وقتی که از رو نیزه افتادی پیشت بودم
وقتی که از روناقه افتادم کجا بودی

با خیزرون میزدنت ای بابا
تو قتلگاه میزدنت ای بابا
غریب گیر اوردنت ای بابا

کانال متن اشعار کربلایی حمید علیمی 🔻
‌‏🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#این_پا_و_اون_پا_نکن
#کربلایی_حمید_علیمی
#شب_ششم_محرم_1396
#حضرت_رقیه_س

این پا و اون پا نکن بابا
چشمامو دریا نکن بابا
دارم میمیرم ازاین دوری
امروز و فردا نکن بابا

امشب نیای دیگه فردا دیره
امشب نیای دخترت میمیره
امشب نیای کی دیگه ازخولی
گوشواره های من و پس میگیره

تنت زخمی تنم زخمی
سرم زخمی سرت زخمی
چقدر شد خواهرت زخمی
همه زخمی

چیزی نمونده ازم بابا
کشته من و دشمنم بابا
از وقتی افتادم از ناقه
خورده تموم تنم بابا

افتادم و بوی زهرا اومد
مادراومد حال من جا اومد
روزانوهاش من و خوابونده
یه بی حیا یهو ازراه اومد

از اون وقت که من و میزد
نمیدونی چه بد میزد
من و هی با لگد میزد
چه بد میزد

الان بابایی کجا هستی
شاید روی نیزه ها هستی
شاید که کنج تنوری و
شاید توتشت طلا هستی

راستی بابا دیگه چشمام تاره
راستی بابا معجرم شد پاره
راستی بابا اگه دیدی پیرم
این اوار رد شدن از بازاره

هزار دفعه بابا مردم
روی نی زخما تو میشمردم
زمین خوردی زمین خوردم

کانال متن اشعار کربلایی حمیدرضا علیمی🔻
🔶🔹 @hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#تک
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_رقیه_س

نشد نشد
نشدبازم دوباره
برم پیش عموجون
رو دامنش بشینم

نشد نشد
نشد مثل قدیما
رو شونه های اکبر
آسمون و ببینم

حسرت به دل دارم
بی تاب و بیمارم
از زخمای پاهام
شب تا صبح بیدارم

بخدا من سه سالمه ولی طاقت ندارم
بخدا من سه سالمه ولی دلم چه خونه
بخدا من سه سالمه ولی موهام سفیده
بخدا من سه سالمه ولی قدم کمونه

چرا چرا
چرا باید سر تو
جلو چشای عمه
به روی نیزه باشه

چرا چرا
چرا باید تن تو
سه روز توی بیابون
روی خاکا رها شه

تو رفتی رو نیزه
ما رفتیم اسارت
مثل لباس تو
شد خیمه ها غارت

صدای ناله های من به آسمون رسیده
برای غربت بابا ‌شبا زبون میگیرم
خدا رحمی به قافله عمه میمیره
بخدا من سه سالمه ولی دارم میمیرم

کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻

🔷🔸@hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#زمینه_باشه_بابا_یادت_باشه
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_رقیه_س

باشه بابا یادت باشه
آخرشم نیومدی
رفتی و بی خداحافظی
دیگه حرم نیومدی

قول داده بودی که میای
کاشکی بهش عمل کمی
کاشکی بیای دختر تو
یه بار دیگه بغل کنی

◼️ بابا ◼️

ازت بی خبرم خبر داری یانه
شکست بال و پرم خبر داری یانه
چیشد موی سرت خبردارم بابا
چیشد موی سرم خبر داری یا نه

شبایی که گرسنه خوابیدم کجا بودی کجا بودی
هی از فرشته ها می‌پرسیدم کجا بودی کجابودی
تاکه یه روز میون اون بزمی که من بودم
توهم بودی
رو پنجه قدکشیدم و دیدم کجا بودی کجا بودی

با خیزرون میزدنت بابا بابا بابا
غریب گیر اوردنت بابا بابا بابا
چه بی بهونه زدنم بابا بابا بابا
یتیم گیر آوردم بابا بابا بابا

وای که بابا چقدر دلم برات تنگه
تو دست شامیا سنگه
سر حرم به خون رنگه

وای که بابا شبا گرسنه خوابیدم
سر تورو رو نیزه ها دیدم
لباتو از دور بوسیدم

من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
من اگر سینه برایت نزنم میمیرم

کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻

🔷🔸@hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#دمام_زنی
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_علی_اکبر_ع

خرابه چراغونه امشب
قناری غزل خونه امشب
موهام فرش مهمونه امشب
دلم خونه امشب

بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت
بابا نبودی ببینی که بال و پرم سوخت
بابا نبودی ببینی همه پیکرم سوخت

یکی ببره خبر به خیمه برای لیلا
علی شده اربااربا

حالا که حالم و دیدی
صدامو میشنیدی
اما چشاتو بستی و خوابیدی

چشای من دریا و
لبای خشکت ساحل
شق القمر شد فرقت
بشکنه دست قاتل

یکی ببره خبر به خیمه برای لیلا
علی شده اربااربا

پیشت با صورت افتادم
برس با فریادم
بابا ببین که من با تو جون دادم

کسی به غیر از زینب
نمیدونه حالم رو
پاشو ببین از خیمه
اومده دنبال من

دیگه نمیتونم از جا پاشم بیاید جوونا
علی شده اربااربا

اکبر ای دلبر لیلا
ای یوسف بابا
همتا نداری ای خوش سیما

پرده ی خون باباجون
گرفته روی ماهت
گرگای توی صحرا
همه شنیدن اهت

میپیچه صدای نالم تو اسمونا
علی شده اربااربا

کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻

🔷🔸@hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#تک_بی_خبر_آمدی
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س

بی خبر آمدی از راه فدای سر تو
ای به قربان سر بی بدنت دختر تو
سوختی کم شده از وسعت بال و و پر تو
به روی دامن من ریخته خاکستر تو

نیزه گردی چه بلایی به سرت اورده
کاملت برده ولی مختصرت اورده

گفتم آن شب که نباید تو به صحرا بروی
بی خداحافظی از عمه و از ما بروی
اصلا ای سر چه نیازی است تنها بروی
در خورت نیست با مهمانی نی ها بروی

دست به دست رسیدی به تنور خولی
بشکند جای سرت کاش دو دست خولی

من خجالت زده از روی بهم ریخته ات
جای زخم است به ابروی بهم ریخته ات
بهمم ریخته گیسوی بهم ریخته ات
ای پدر این تو و این موی بهم ریخته ام

چند روزی است به آشفتگی ام میخندند
نامرتب شده چون زندگیم میخندند

من از آن دخترک قبل ندارم اثری
مایه ی درد سر عمه شدم با خبری؟
آمدی تاکه کنی باز برایم پدری
بده یک قول به من زود مرا هم ببری

عمه از دست زمین خوردن من پیر شده
این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده

گفته بودم برسی این گله را می گویم
درد جا ماندن از قافله را می گویم
غصه ی پای پر از ابله را می گویم
خندت ها کرد به ما حرمله را می گویم

گله ها دارم از آن دست که احساس نذاشت
آه از آن روز که این قافله عباس نداشت

◼️ أین عمی العباس ◼️

کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻

🔷🔸@hamidalimi_matn
Forwarded from اتچ بات
#شور_عجب_روز_تلخی
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س

عجب روز تلخی
عجب شام تاری
من و کوچه بازار
عجب روزگاری

چقدر تو شهر سر و صداست
نگاه شام چه بی حیاست
یکی بگه بابام کجاست

◼️ بابا بابا ◼️

عجب ماجرایی
عجب امتحانی
عجب ضرب دستس
عجب خیزرانی

شکسته شد تو طشت یه سر
دوباره حرمت پدر
خدای من منو ببر

◼️ بابا بابا ◼️

عجب سر گذشتی
عجب نی سواری
سر تو شکسته
عجب نیزه داری

بابا بگو چی بود چی شد
سر عمو چی بود چی شد
رگ گلو چی بود چی شد

◼️ بابا بابا ◼️

گر دختر او پیش پدر ناز کند
گره ی کرب و بلای همه را باز کند

🌹 انا مدیون الرقیه 🌹

همه ی دغدغه ام این شده روز و شب ها
اربعین پای پیاده نجف و کرب و بلا

🧡 حسین 🧡

کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻

🔷🔸@hamidalimi_matn