Forwarded from اتچ بات
#تک_بی_خبر_آمدی
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س
بی خبر آمدی از راه فدای سر تو
ای به قربان سر بی بدنت دختر تو
سوختی کم شده از وسعت بال و و پر تو
به روی دامن من ریخته خاکستر تو
نیزه گردی چه بلایی به سرت اورده
کاملت برده ولی مختصرت اورده
گفتم آن شب که نباید تو به صحرا بروی
بی خداحافظی از عمه و از ما بروی
اصلا ای سر چه نیازی است تنها بروی
در خورت نیست با مهمانی نی ها بروی
دست به دست رسیدی به تنور خولی
بشکند جای سرت کاش دو دست خولی
من خجالت زده از روی بهم ریخته ات
جای زخم است به ابروی بهم ریخته ات
بهمم ریخته گیسوی بهم ریخته ات
ای پدر این تو و این موی بهم ریخته ام
چند روزی است به آشفتگی ام میخندند
نامرتب شده چون زندگیم میخندند
من از آن دخترک قبل ندارم اثری
مایه ی درد سر عمه شدم با خبری؟
آمدی تاکه کنی باز برایم پدری
بده یک قول به من زود مرا هم ببری
عمه از دست زمین خوردن من پیر شده
این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده
گفته بودم برسی این گله را می گویم
درد جا ماندن از قافله را می گویم
غصه ی پای پر از ابله را می گویم
خندت ها کرد به ما حرمله را می گویم
گله ها دارم از آن دست که احساس نذاشت
آه از آن روز که این قافله عباس نداشت
◼️ أین عمی العباس ◼️
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س
بی خبر آمدی از راه فدای سر تو
ای به قربان سر بی بدنت دختر تو
سوختی کم شده از وسعت بال و و پر تو
به روی دامن من ریخته خاکستر تو
نیزه گردی چه بلایی به سرت اورده
کاملت برده ولی مختصرت اورده
گفتم آن شب که نباید تو به صحرا بروی
بی خداحافظی از عمه و از ما بروی
اصلا ای سر چه نیازی است تنها بروی
در خورت نیست با مهمانی نی ها بروی
دست به دست رسیدی به تنور خولی
بشکند جای سرت کاش دو دست خولی
من خجالت زده از روی بهم ریخته ات
جای زخم است به ابروی بهم ریخته ات
بهمم ریخته گیسوی بهم ریخته ات
ای پدر این تو و این موی بهم ریخته ام
چند روزی است به آشفتگی ام میخندند
نامرتب شده چون زندگیم میخندند
من از آن دخترک قبل ندارم اثری
مایه ی درد سر عمه شدم با خبری؟
آمدی تاکه کنی باز برایم پدری
بده یک قول به من زود مرا هم ببری
عمه از دست زمین خوردن من پیر شده
این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده
گفته بودم برسی این گله را می گویم
درد جا ماندن از قافله را می گویم
غصه ی پای پر از ابله را می گویم
خندت ها کرد به ما حرمله را می گویم
گله ها دارم از آن دست که احساس نذاشت
آه از آن روز که این قافله عباس نداشت
◼️ أین عمی العباس ◼️
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎