Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
نیمفاصله چیست؟
نیمفاصله در تایپ، حالتی است که حرفی را به حرفِ مابعدش نمیچسبانید، ولی بینشان یک فاصلۀ کامل هم نمیگذارید.
به این مثالها دقت کنید:
با فاصلۀ کامل: پیش رفت
با نیمفاصله: پیشرفت
با فاصلۀ کامل: کتاب خانه
با نیمفاصله: کتابخانه
در بسیاری از صفحهکلیدها نیمفاصله را با فشار دادنِ همزمانِ سه کلید میتوانید بزنید:
Ctrl + Shift + 2
در بعضی صفحهکلیدها، مثلاً جیبورد، نیمفاصله کلیدِ مخصوصی دارد.
#فاصلهگذاری
نیمفاصله در تایپ، حالتی است که حرفی را به حرفِ مابعدش نمیچسبانید، ولی بینشان یک فاصلۀ کامل هم نمیگذارید.
به این مثالها دقت کنید:
با فاصلۀ کامل: پیش رفت
با نیمفاصله: پیشرفت
با فاصلۀ کامل: کتاب خانه
با نیمفاصله: کتابخانه
در بسیاری از صفحهکلیدها نیمفاصله را با فشار دادنِ همزمانِ سه کلید میتوانید بزنید:
Ctrl + Shift + 2
در بعضی صفحهکلیدها، مثلاً جیبورد، نیمفاصله کلیدِ مخصوصی دارد.
#فاصلهگذاری
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
فاصلهگذاری (۱)
اهمیتِ فاصلهگذاریِ دقیق را در این جفتجملهها میتوان دید:
۱. پس فردا تعطیله.
۲. پسفردا تعطیله.
۱. تابستان رفتیم.
۲. تا بُستان رفتیم.
۱. فعلاً در سفارت کار دارم.
۲. فعلاً در سفارت کاردارم.
۱. نخست وزیر واردِ سالن شد.
۲. نخستوزیر واردِ سالن شد.
۱. کفگیر به تهِ دیگ خورد.
۲. کفگیر به تهدیگ خورد.
۱. هر روز نامهای را میخواندم.
۲. هر روزنامهای را میخواندم.
۱. این کتاب فروشی نیست.
۲. این کتابفروشی نیست.
۱. همین بغل نگه دار!
۲. خدا نگهدار تا فردا.
۱. همه چیز را به یاد داشت.
۲. این یادداشت را بخوانید.
۱. پیش رفت؟ تا کجا؟
۲. پیشرفت تا کجا؟
۱. او با ما هیچ عکسی نگرفت.
۲. اوباما هیچ عکسی نگرفت.
۱. بالش را پشتِ سر بگذارید.
۲. مشکلات را پشتِسر بگذارید.
۱. دوستِ دخترم زنگ زد.
۲. دوستدخترم زنگ زد.
۱. شباهتِ نادرِ شاه و برادرش.
۲. شباهتِ نادرشاه و برادرش.
۱. من هم چنین عقیده دارم که...
۲. من همچنین عقیده دارم که...
۱. میوه تازه رسیدهاست.
۲. میوۀ تازه رسیدهاست.
۳. میوۀ تازهرسیده است.
۴. میوۀ تازۀ رسیده است.
هرکه درمان کرد مر جانِ مرا
برد گنج و دُرّ و مرجانِ مرا
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۴۵
ترکِ خوابِ غفلتِ خرگوش کن
غُرّۀ این شیر، ای خر، گوش کن
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۱۱۶۳
#فاصلهگذاری
اهمیتِ فاصلهگذاریِ دقیق را در این جفتجملهها میتوان دید:
۱. پس فردا تعطیله.
۲. پسفردا تعطیله.
۱. تابستان رفتیم.
۲. تا بُستان رفتیم.
۱. فعلاً در سفارت کار دارم.
۲. فعلاً در سفارت کاردارم.
۱. نخست وزیر واردِ سالن شد.
۲. نخستوزیر واردِ سالن شد.
۱. کفگیر به تهِ دیگ خورد.
۲. کفگیر به تهدیگ خورد.
۱. هر روز نامهای را میخواندم.
۲. هر روزنامهای را میخواندم.
۱. این کتاب فروشی نیست.
۲. این کتابفروشی نیست.
۱. همین بغل نگه دار!
۲. خدا نگهدار تا فردا.
۱. همه چیز را به یاد داشت.
۲. این یادداشت را بخوانید.
۱. پیش رفت؟ تا کجا؟
۲. پیشرفت تا کجا؟
۱. او با ما هیچ عکسی نگرفت.
۲. اوباما هیچ عکسی نگرفت.
۱. بالش را پشتِ سر بگذارید.
۲. مشکلات را پشتِسر بگذارید.
۱. دوستِ دخترم زنگ زد.
۲. دوستدخترم زنگ زد.
۱. شباهتِ نادرِ شاه و برادرش.
۲. شباهتِ نادرشاه و برادرش.
۱. من هم چنین عقیده دارم که...
۲. من همچنین عقیده دارم که...
۱. میوه تازه رسیدهاست.
۲. میوۀ تازه رسیدهاست.
۳. میوۀ تازهرسیده است.
۴. میوۀ تازۀ رسیده است.
هرکه درمان کرد مر جانِ مرا
برد گنج و دُرّ و مرجانِ مرا
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۴۵
ترکِ خوابِ غفلتِ خرگوش کن
غُرّۀ این شیر، ای خر، گوش کن
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۱۱۶۳
#فاصلهگذاری