Forwarded from بهروز صفرزاده
غزلی از طرزیِ افشار (قرنِ یازدهمِ هجری)
طهرانیدن
طعنه بر من مزن ای یار، نمیطهرانم/
واجبیدهست بهناچار نمیطهرانم//
بارها آمده آزرده ز طهران رفتم/
نیست این بار چو هر بار، نمیطهرانم...
تا فلاطونِ زمان دردِ مرا درمانَد/
با وجودِ تنِ بیمار نمیطهرانم
(دیوانِ طرزیِ افشار، به کوششِ م. تمدن، تهران: کتابفروشیِ ادبیه، چ ۲، ۱۳۳۸، ص ۱۵۴-۱۵۵)
طهرانیدن
طعنه بر من مزن ای یار، نمیطهرانم/
واجبیدهست بهناچار نمیطهرانم//
بارها آمده آزرده ز طهران رفتم/
نیست این بار چو هر بار، نمیطهرانم...
تا فلاطونِ زمان دردِ مرا درمانَد/
با وجودِ تنِ بیمار نمیطهرانم
(دیوانِ طرزیِ افشار، به کوششِ م. تمدن، تهران: کتابفروشیِ ادبیه، چ ۲، ۱۳۳۸، ص ۱۵۴-۱۵۵)
Forwarded from گزینگویهها
غزلی از طرزیِ افشار (قرنِ یازدهمِ هجری)
چو با غیری آن دلربا میشرابد/
ز غیرت دلِ عاشقان میکبابد//
ز هجرانِ سنگیندلی سیمساقی/
دلم همچو سیماب میاضطرابد//
تو را زاهدا نشئۀ چشمِ مستش/
اگر شیخِ صدسالهای میشبابد//
تو را چون حسابانم از خیلِ خاکی؟/
مهیده رُخت، سنبلت میسحابد//
به هر سو که از مِهر میالتفاتی/
ز رویِ تو هر ذره میآفتابد//
ز نادیدنت مردمِ چشمِ مردم/
سفیدید، تا کی رُخت مینقابد؟//
نه آبی نه آبادیای در جهان است/
سما میسرابد، زمین میخرابد//
نمیاختیاریم الا اطاعت/
ثوابد اگر طرزیا یا عِقابد
(دیوانِ طرزیِ افشار، به کوششِ م. تمدن، تهران: کتابفروشیِ ادبیه، چ ۲، ۱۳۳۸، ص ۶۳-۶۴)
چو با غیری آن دلربا میشرابد/
ز غیرت دلِ عاشقان میکبابد//
ز هجرانِ سنگیندلی سیمساقی/
دلم همچو سیماب میاضطرابد//
تو را زاهدا نشئۀ چشمِ مستش/
اگر شیخِ صدسالهای میشبابد//
تو را چون حسابانم از خیلِ خاکی؟/
مهیده رُخت، سنبلت میسحابد//
به هر سو که از مِهر میالتفاتی/
ز رویِ تو هر ذره میآفتابد//
ز نادیدنت مردمِ چشمِ مردم/
سفیدید، تا کی رُخت مینقابد؟//
نه آبی نه آبادیای در جهان است/
سما میسرابد، زمین میخرابد//
نمیاختیاریم الا اطاعت/
ثوابد اگر طرزیا یا عِقابد
(دیوانِ طرزیِ افشار، به کوششِ م. تمدن، تهران: کتابفروشیِ ادبیه، چ ۲، ۱۳۳۸، ص ۶۳-۶۴)
Forwarded from گزینگویهها
بیش از هفت هزار زبان در جهان هست.
پیشبینی شدهاست که تا سالِ ۲۱۰۰ بینِ پنجاه تا نود درصدِ زبانهای جهان نابود خواهند شد.
پیشبینی شدهاست که تا سالِ ۲۱۰۰ بینِ پنجاه تا نود درصدِ زبانهای جهان نابود خواهند شد.
در دورانِ تحصیلتان از کدام درس متنفر بودید؟
Anonymous Poll
6%
انگلیسی
8%
تاریخ
21%
تعلیماتِ دینی
10%
جغرافی
25%
ریاضی
22%
عربی
2%
فارسی
6%
همۀ گزینهها
Forwarded from گزینگویهها
که گفتهاست قناری قفسنشین باشد
کلاغ بگذرد آزاد از کنارِ قفس
بهمنِ رافعیِ بروجنی
کلاغ بگذرد آزاد از کنارِ قفس
بهمنِ رافعیِ بروجنی
Forwarded from کتاب بهار
🌱 کتاب بهار منتشر میکند
📕 دستور زبان فارسی
ویراست دوم
🖌 علیمحمد حقشناس
حسین سامعی
سید مهدی سمایی
علاءالدین طباطبایی
@Ketabe_Bahar
📕 دستور زبان فارسی
ویراست دوم
🖌 علیمحمد حقشناس
حسین سامعی
سید مهدی سمایی
علاءالدین طباطبایی
@Ketabe_Bahar
در ایران به مسائل و مشکلاتِ معتادان بیشتر از مسائل و مشکلاتِ فرهیختگان توجه میشود.
معتادان مهمتر از فرهیختگاناند.
#بهروز صفرزاده
معتادان مهمتر از فرهیختگاناند.
#بهروز صفرزاده
ایرانیها به گداها بیشتر کمکِ مالی میکنند تا به مؤسساتِ فرهنگی و پژوهشیِ رو به زوالِ کشورشان.
#بهروز صفرزاده
جمعه ۱۴۰۰/۴/۱۱
#بهروز صفرزاده
جمعه ۱۴۰۰/۴/۱۱
Forwarded from گزینگویهها
دربارۀ در بر گرفتن
واژۀ فارسیِ بَر چند معنی دارد که یکی از آنها آغوش و بغل است.
در بر گرفتن در اصل یعنی در آغوش گرفتن.
در بر گرفتن بعدها معنیِ شامل شدن را یافتهاست. مثلاً میگوییم «این مقاله چند موضوع را در بر میگیرد».
گویی این مقاله آن موضوعات را در آغوش میگیرد.
جالب است که در انگلیسی نیز واژۀ embrace این معنیِ دوگانه را دارد، یعنی هم به معنیِ در آغوش گرفتن است هم به معنیِ شامل شدن.
ریشۀ لاتینیِ embrace از دو جزء تشکیل شده که اولی به معنیِ در (حرفِ اضافه) و دومی به معنیِ دست و بازو و آغوش است.
Jack warmly embraced his son.
This course embraces several different aspects of psychology.
واژۀ فارسیِ بَر چند معنی دارد که یکی از آنها آغوش و بغل است.
در بر گرفتن در اصل یعنی در آغوش گرفتن.
در بر گرفتن بعدها معنیِ شامل شدن را یافتهاست. مثلاً میگوییم «این مقاله چند موضوع را در بر میگیرد».
گویی این مقاله آن موضوعات را در آغوش میگیرد.
جالب است که در انگلیسی نیز واژۀ embrace این معنیِ دوگانه را دارد، یعنی هم به معنیِ در آغوش گرفتن است هم به معنیِ شامل شدن.
ریشۀ لاتینیِ embrace از دو جزء تشکیل شده که اولی به معنیِ در (حرفِ اضافه) و دومی به معنیِ دست و بازو و آغوش است.
Jack warmly embraced his son.
This course embraces several different aspects of psychology.
Forwarded from گزینگویهها
سخت میخواهم که در آغوشِ تنگ آرم تو را
هرقدَر افشردهای دل را بیفشارم تو را
صائبِ تبریزی
هرقدَر افشردهای دل را بیفشارم تو را
صائبِ تبریزی