📖🖋گذرتاریخ..
۲۵ اردیبهشت ماه سالروز
دکتر هوشنگ اعظمی مردمی ترین دکتر ایران گرامی باد
هوشنگ اعظمی بیرانوند
هوشنگ اعظمی بیرانوند (۱۳۱۵، مشهد ،خراسان رضوی) - ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۵، بیرانوند) پزشک خرم آبادی و از فعالان در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. وی به دلیل عقاید ملیگرایانه و مخالفت با حکومت پهلوی بارها توسط سازمان ساواک دستگیر شد. هوشنگ اعظمی که از ایل بیرانوند است سال ۱۳۵۵ در جریان درگیری مسلحانه با مأموران ساواک ب شهادت رسید.
#دکتـرهوشنــگ_اعظمی
فرزند مرتضی اعظمی
نـوه پسری عیلمردان خان بیرانونـد رییس ایل بیرانوند و
نوه دختری غلام علی خان امیرهمایون بیرانوند
مادرش نوه نظرعلی خان غضنفری امیر اشرف
مادر بزرگش نوه دختر کرم الله خان کاکاوند
تاریخ مرگ
۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۵
همسر(ان)
فریده کمالوند
فرزندان
شیرین اعظمی، بهرام اعظمی
خویشاوندان سرشناس
سیامک اسدیان و نصیر شیرخانی
اطلاعات سیاسی
حزب سیاسی
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
فعالیتها
فعال در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی
زندگی ویرایش
دکتر هوشنگ اعظمی در سال ۱۳۱۵ در مشهد متولد شد. در بدو تولدش، پدر او مرتضی اعظمی دستگیر و همراه تمام اعضای خانواده به خراسان تبعید شدند و در کلات نادری تحت نظر قرار گرفتند. در سال ۱۳۲۰، پس از تبعید رضا شاه، پدر هوشنگ اعظمی از زندان آزاد و همراه خانواده به لرستان بازگشتند.
هوشنگ اعظمی در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ به مبارزه سیاسی روی آورد. درسال ۱۳۳۸ در دانشگاه پزشکی اصفهان مشغول تحصیل شد و همزمان به دانشکده افسری وارد شد که پس از یک سال به دلیل نداشتن صلاحیت، از دانشکده افسری اخراج شد. وی پس از موفقیت در اتمام دوره پزشکی به زادگاهش خرمآباد بازگشت و در این شهر نیز فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد. هوشنگ اعظمی با گروهی از مبارزان مسلح در شهر خرمآباد همکاری میکرد.
در دوران دانشجویی و درسالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ با سازمان دانشجویان جبهه ملی فعالیت میکرد و در این دوره چند بار توسط حکومت پهلوی دستگیر و راهی زندان شد. او در این مقطع با گروه بیژن جزنی آشنا میشود و نقش برجستهای در متشکل کردن مبارزان انقلابی استان لرستان ایفا میکند. بهدنبال دستگیری بیژن جزنی و یارانش در تهران، او مبارزات را ادامه میدهد. در تابستان سال ۱۳۴۹، دوباره دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل گردید که پس از چندین ماه آزاد شد.
اطلاعیه مرگ هوشنگ اعظمی
وی در خرداد سال ۱۳۵۳، به قصد شروع مبارزه مسلحانه در کوههای لرستان، مخفی شد و در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۵ در یک درگیری با نیروهای ساواک کشته شد. ساواک به دلیل جلوگیری از شورش احتمالی مردم خبر مرگ وی را اعلام نکرد و این مسئله باعث شد چند ماه پس از انقلاب ۱۳۵۷، در اسناد بدست آمده از بیمارستان شهدای عشایر خرمآباد زمان و نحوه مرگ وی مشخص شود.
کتاب «یادهای ماندگار» ویرایش
فریده کمالوند، همسر هوشنگ اعظمی، در کتابی با عنوان «یادهای ماندگار: خاطرات من و همسرم، هوشنگ اعظمی لرستانی» به شرح زندگی او پرداخته است.
در روزهای ابتدای انقلاب بهمن ۱۳۵۷، مردم نام بیمارستان شهدای عشایر را که تا پیش از آن، بیمارستان ساسان نامیده میشد، در بزرگداشت هوشنگ اعظمی به بیمارستان دکتر هوشنگ اعظمی تغییر دادند. با این حال پس از مدتی ، نام هوشنگ اعظمی از روی بیمارستان برداشته شده و بیمارستان به نام شهدای عشایر نامیده شد.
روایت هست
دکتر اعظمی تمام فقیر فقرا را در
خانه خود جمع کرده و خانه خود را تبدیل به بیمارستان کرده بود که پول داروهای بیماران رااز جیب خود پرداخت می کرد.
و حتی برای آن ها غذا و لباس تهیه میکرد
و ملکوک خانم سرتیپنیا هم اون موقع که خود ده ها خدمت کار داشت
خودش برای بیماران غذا پخته و لباس دوخته است.
گردآورنده:رضاگراوند
#مفاخر_لکستان #انسانیت #مردمی #دکتر #تاریخ_ایران #هوشنگ_اعظمی
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
۲۵ اردیبهشت ماه سالروز
دکتر هوشنگ اعظمی مردمی ترین دکتر ایران گرامی باد
هوشنگ اعظمی بیرانوند
هوشنگ اعظمی بیرانوند (۱۳۱۵، مشهد ،خراسان رضوی) - ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۵، بیرانوند) پزشک خرم آبادی و از فعالان در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. وی به دلیل عقاید ملیگرایانه و مخالفت با حکومت پهلوی بارها توسط سازمان ساواک دستگیر شد. هوشنگ اعظمی که از ایل بیرانوند است سال ۱۳۵۵ در جریان درگیری مسلحانه با مأموران ساواک ب شهادت رسید.
#دکتـرهوشنــگ_اعظمی
فرزند مرتضی اعظمی
نـوه پسری عیلمردان خان بیرانونـد رییس ایل بیرانوند و
نوه دختری غلام علی خان امیرهمایون بیرانوند
مادرش نوه نظرعلی خان غضنفری امیر اشرف
مادر بزرگش نوه دختر کرم الله خان کاکاوند
تاریخ مرگ
۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۵
همسر(ان)
فریده کمالوند
فرزندان
شیرین اعظمی، بهرام اعظمی
خویشاوندان سرشناس
سیامک اسدیان و نصیر شیرخانی
اطلاعات سیاسی
حزب سیاسی
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
فعالیتها
فعال در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی
زندگی ویرایش
دکتر هوشنگ اعظمی در سال ۱۳۱۵ در مشهد متولد شد. در بدو تولدش، پدر او مرتضی اعظمی دستگیر و همراه تمام اعضای خانواده به خراسان تبعید شدند و در کلات نادری تحت نظر قرار گرفتند. در سال ۱۳۲۰، پس از تبعید رضا شاه، پدر هوشنگ اعظمی از زندان آزاد و همراه خانواده به لرستان بازگشتند.
هوشنگ اعظمی در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ به مبارزه سیاسی روی آورد. درسال ۱۳۳۸ در دانشگاه پزشکی اصفهان مشغول تحصیل شد و همزمان به دانشکده افسری وارد شد که پس از یک سال به دلیل نداشتن صلاحیت، از دانشکده افسری اخراج شد. وی پس از موفقیت در اتمام دوره پزشکی به زادگاهش خرمآباد بازگشت و در این شهر نیز فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد. هوشنگ اعظمی با گروهی از مبارزان مسلح در شهر خرمآباد همکاری میکرد.
در دوران دانشجویی و درسالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ با سازمان دانشجویان جبهه ملی فعالیت میکرد و در این دوره چند بار توسط حکومت پهلوی دستگیر و راهی زندان شد. او در این مقطع با گروه بیژن جزنی آشنا میشود و نقش برجستهای در متشکل کردن مبارزان انقلابی استان لرستان ایفا میکند. بهدنبال دستگیری بیژن جزنی و یارانش در تهران، او مبارزات را ادامه میدهد. در تابستان سال ۱۳۴۹، دوباره دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل گردید که پس از چندین ماه آزاد شد.
اطلاعیه مرگ هوشنگ اعظمی
وی در خرداد سال ۱۳۵۳، به قصد شروع مبارزه مسلحانه در کوههای لرستان، مخفی شد و در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۵ در یک درگیری با نیروهای ساواک کشته شد. ساواک به دلیل جلوگیری از شورش احتمالی مردم خبر مرگ وی را اعلام نکرد و این مسئله باعث شد چند ماه پس از انقلاب ۱۳۵۷، در اسناد بدست آمده از بیمارستان شهدای عشایر خرمآباد زمان و نحوه مرگ وی مشخص شود.
کتاب «یادهای ماندگار» ویرایش
فریده کمالوند، همسر هوشنگ اعظمی، در کتابی با عنوان «یادهای ماندگار: خاطرات من و همسرم، هوشنگ اعظمی لرستانی» به شرح زندگی او پرداخته است.
در روزهای ابتدای انقلاب بهمن ۱۳۵۷، مردم نام بیمارستان شهدای عشایر را که تا پیش از آن، بیمارستان ساسان نامیده میشد، در بزرگداشت هوشنگ اعظمی به بیمارستان دکتر هوشنگ اعظمی تغییر دادند. با این حال پس از مدتی ، نام هوشنگ اعظمی از روی بیمارستان برداشته شده و بیمارستان به نام شهدای عشایر نامیده شد.
روایت هست
دکتر اعظمی تمام فقیر فقرا را در
خانه خود جمع کرده و خانه خود را تبدیل به بیمارستان کرده بود که پول داروهای بیماران رااز جیب خود پرداخت می کرد.
و حتی برای آن ها غذا و لباس تهیه میکرد
و ملکوک خانم سرتیپنیا هم اون موقع که خود ده ها خدمت کار داشت
خودش برای بیماران غذا پخته و لباس دوخته است.
گردآورنده:رضاگراوند
#مفاخر_لکستان #انسانیت #مردمی #دکتر #تاریخ_ایران #هوشنگ_اعظمی
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
👍6❤2