🌞قلعه شیر امروز🌞
460 subscribers
11.8K photos
4.68K videos
92 files
562 links
اخبار روز روستای قلعه شیر در کانال
قلعه شیر امروز


@Hamid4068 👈 ارتباط با مدیر کانال

@Ghasem1024 👈 ادمین_آگهی_ تبادل

کانال دوم ما #گنجینه_قلعه_شیر 👈 @Ganjine_Gh_Sh
Download Telegram
🆔 @GhaleshirEmrooz

پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد. شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟ وزیر گفت: به جان شما دعا می کند. شاه اسیر را بخشید.

وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد.
پادشاه گفت: تو راست می گویی اما دروغ آن وزیر که جان انسانی را نجات می دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انسانی می شود.

#گلستان‌_سعدی

جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت
🆔 @GhaleshirEmrooz
#حکایت

آورده‌اند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی
صید کباب کردند و نمک نبود غلامی به روستا
رفت تا نمک آرد.
انوشیروان گفت:
نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود
و ده خراب نگردد.
گفتند از این قدر چه خلل آید؟
گفت: بنیاد ظلم درجهان اوّل اندکی بوده‌است
هر که آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده!
#گلستان
#سعدی
🆔 @GhaleshirEmrooz

#حکایت

جوانی چست، لطیف، خندان، شیری‌زبان در حلقه‌ی
عشرت ما بود که در دلش از هیچ نوعی غم نیامدی و
لب از خنده فراهم.
روزگاری برآمد که اتفاق ملاقات نیوفتاد، بعد از آن
دیدمش زن خواسته و فرزندان خاسته و بیخ نشاطش
بریده و گل هوس پژمرده.
پرسیدمش: چه‌گونه‌ای؟ چه حالتست؟
گفت: تا کودکان بیاوردم دگر کودکی نکردم.

چون پیر شدی ز کودکی دست بدار
بازی و ظرافت به جوانان بگذار

طرب نوجوان ز پیر مجوی
که دگر ناید آب رفته به جوی

دور جوانی به شد از دست من
آه و دریغ آن زمن دل فروز

پیر زنی موی سیه کرده بود
گفتم ای مامک دیرینه روز

موی به تلبیس سیه کرده گیر
راست نخواهد شدن این پشت کوز

#گلستان
#سعدی
🆔 @GhaleshirEmrooz
#حکایت
حاتم طائی را گفتند :
از تو بزرگ همّت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای ؟
گفت: بلی روزی چهل شتر قربان کرده بودم اُمرای عرب را
پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم،
خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده.
گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟
گفت:
هرکه نان از عمل خویش خورَد
منـّت حـاتـم طائــى نبـَرد ...
من او را به همّت و جوانمردی از خود برتر دیدم.
#سعدی
#گلستان
🆔 @GhaleshirEmrooz

#حکایت
حاتم طائی را گفتند :
از تو بزرگ همّت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای ؟
گفت: بلی روزی چهل شتر قربان کرده بودم اُمرای عرب را
پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم،
خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده.
گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟
گفت:
هرکه نان از عمل خویش خورَد
منـّت حـاتـم طائــى نبـَرد ...
من او را به همّت و جوانمردی از خود برتر دیدم.
#سعدی
#گلستان