❓چالش
⭕️ آیا فروکاهش اخلاق به قانون امری صحیح به شمار می رود؟
🔺 پاسخ از #علی_دیزانی، عضو کمیته اخلاق مهندسی سازمان نظام مهندسی و #یاسر_خوشنویس، مترجم و محقق حوزه مطالعات علم و فناوری
🔻مجری و کارشناس: مهدی خلیلی
🔸برنامه #رهیافت، رادیو گفتگو
————————
🆔: @ethics_technology
⭕️ آیا فروکاهش اخلاق به قانون امری صحیح به شمار می رود؟
🔺 پاسخ از #علی_دیزانی، عضو کمیته اخلاق مهندسی سازمان نظام مهندسی و #یاسر_خوشنویس، مترجم و محقق حوزه مطالعات علم و فناوری
🔻مجری و کارشناس: مهدی خلیلی
🔸برنامه #رهیافت، رادیو گفتگو
————————
🆔: @ethics_technology
Telegram
attach 📎
#یادداشت #بخش_دوم
🔹 ناکارآمدترین بخش در این میان، دادسرای ناحیه 2 تهران در سعادتآباد بود. برای گرفتن امضای دادیار و ارسال پرونده به اسلامشهر، یک روز و نیمِ کاری معطل شدیم. منشی دادیار در اعتراض همسرم به کُندی امور گفت: «باید در سیستم ثبت شود؛ آیا میدانید سیستم چیست؟» و من هم گفتم: «آیا شما میدانید سیستمفیلییِر و سیستمِ اینافیشنت چیست؟» به واژگان انگلیسی برای خواباندن باد دماغ آن منشی و همکارانش نیاز داشتم.
در کلانتریها با ما مهربان بودند. شب اول با آرامش خاصی گفتند: «به زودی پیدا خواهد شد» و بعدا گفتند: «دیدید گفتیم به زودی پیدا خواهد شد؟» در کلانتری احمدآباد پرسیدم آیا دوربینهای محل کشف بررسی شده و آیا انگشتنگاری از ماشین انجام شده؟ افسر لبخند زد و پاسخ داد دوربینی نبوده و انگشتنگاری هم نمیکنیم. در دادسرا، برای آنکه دستور ترخیص را صادر کنند از همسرم امضا گرفتند که از کسی شکایت ندارد و یک پرونده دیگر با موفقیت مختومه شد. هیچ کسی حتی لازم ندید تظاهر کند که سعی دارد سارق را بیابد و مجازات کند. به پلیسی گفتم: «شما کاری برای ما نکردید.» با اعتماد به نفس گفت: «ماشینتان را تحویلتان دادیم.» من هم گفتم: «نه دزد را پیدا کردید و نه رد مال کردید.» لبخندی همراه با تعجب زد و لحظاتی فکر کرد. کمی مانده بود تا بتواند موقعیتش را از منظر جدیدی ببیند، اما به خودش فرصت نداد.
🔸 اولین درس در جامعهشناسی سیستمهای اجتماعی-تکنیکی این است که «کارکرد سیستم» را شناسایی کنید. و معمولا مصیبت اصلی از همینجا ناشی میشود که عناصر سیستم کارکرد آن را نمیدانند یا فراموش کردهاند: سیستم به جعبه سیاهی بدل شده که تنها کار میکند یا به نظر میرسد که دارد کار میکند. تصور کلانتری، دادسرا و آگاهی این بود که این سیستم گسترده ایجاد شده تا ماشین را «پیدا کنند». اما کارکرد نیروی انتظامی و قوه قضائیه این نیست که باقیمانده اموال سرقتشده را پیدا کند؛ حتی کارکرد اصلیاش این نیست که دزد را بیابد و مجازات کند؛ بلکه این است که با اقداماتی که انجام میدهد «نرخ وقوع جرم را کاهش دهد و از وقوع جرایم بیشتر پیشگیری کند.» با رویکرد کنونی که به قول قدما، سنگ را بسته و سگ را رها کرده، دزدها با خیال راحت به کارشان مشغولاند و هر روز افراد بیشتری در پی بحران اقتصادی ناشی از تحریمهایی که اثری نداشتند و ندارند، شغل دزدی را انتخاب میکنند؛ هر شکایتِ سرقت این حس را در دهها نفر پدید میآورد و تقویت میکند که به سختی کار میکنند و نان حلال سر سفره میبرند؛ و برای نهادهای اداری و اقمار آنها ثروت میآفریند. نتیجه آنکه در یک حرکت تدریجیِ قهقرایی به سوی حکومتِ قانونِ جنگل هستیم. اگر فرصت کنم مقالهای مینویسم درباره «سیستم اجتماعی-تکنیکیِ سرقت در ایران، 1370-1400» و عنوان فرعیاش هم به سبک برونو لاتور میشود: «چگونه اموالتان سر از اسلام - شهر در میآورند».
#یاسر_خوشنویس
———————
🆔: @ethics_technology
🔹 ناکارآمدترین بخش در این میان، دادسرای ناحیه 2 تهران در سعادتآباد بود. برای گرفتن امضای دادیار و ارسال پرونده به اسلامشهر، یک روز و نیمِ کاری معطل شدیم. منشی دادیار در اعتراض همسرم به کُندی امور گفت: «باید در سیستم ثبت شود؛ آیا میدانید سیستم چیست؟» و من هم گفتم: «آیا شما میدانید سیستمفیلییِر و سیستمِ اینافیشنت چیست؟» به واژگان انگلیسی برای خواباندن باد دماغ آن منشی و همکارانش نیاز داشتم.
در کلانتریها با ما مهربان بودند. شب اول با آرامش خاصی گفتند: «به زودی پیدا خواهد شد» و بعدا گفتند: «دیدید گفتیم به زودی پیدا خواهد شد؟» در کلانتری احمدآباد پرسیدم آیا دوربینهای محل کشف بررسی شده و آیا انگشتنگاری از ماشین انجام شده؟ افسر لبخند زد و پاسخ داد دوربینی نبوده و انگشتنگاری هم نمیکنیم. در دادسرا، برای آنکه دستور ترخیص را صادر کنند از همسرم امضا گرفتند که از کسی شکایت ندارد و یک پرونده دیگر با موفقیت مختومه شد. هیچ کسی حتی لازم ندید تظاهر کند که سعی دارد سارق را بیابد و مجازات کند. به پلیسی گفتم: «شما کاری برای ما نکردید.» با اعتماد به نفس گفت: «ماشینتان را تحویلتان دادیم.» من هم گفتم: «نه دزد را پیدا کردید و نه رد مال کردید.» لبخندی همراه با تعجب زد و لحظاتی فکر کرد. کمی مانده بود تا بتواند موقعیتش را از منظر جدیدی ببیند، اما به خودش فرصت نداد.
🔸 اولین درس در جامعهشناسی سیستمهای اجتماعی-تکنیکی این است که «کارکرد سیستم» را شناسایی کنید. و معمولا مصیبت اصلی از همینجا ناشی میشود که عناصر سیستم کارکرد آن را نمیدانند یا فراموش کردهاند: سیستم به جعبه سیاهی بدل شده که تنها کار میکند یا به نظر میرسد که دارد کار میکند. تصور کلانتری، دادسرا و آگاهی این بود که این سیستم گسترده ایجاد شده تا ماشین را «پیدا کنند». اما کارکرد نیروی انتظامی و قوه قضائیه این نیست که باقیمانده اموال سرقتشده را پیدا کند؛ حتی کارکرد اصلیاش این نیست که دزد را بیابد و مجازات کند؛ بلکه این است که با اقداماتی که انجام میدهد «نرخ وقوع جرم را کاهش دهد و از وقوع جرایم بیشتر پیشگیری کند.» با رویکرد کنونی که به قول قدما، سنگ را بسته و سگ را رها کرده، دزدها با خیال راحت به کارشان مشغولاند و هر روز افراد بیشتری در پی بحران اقتصادی ناشی از تحریمهایی که اثری نداشتند و ندارند، شغل دزدی را انتخاب میکنند؛ هر شکایتِ سرقت این حس را در دهها نفر پدید میآورد و تقویت میکند که به سختی کار میکنند و نان حلال سر سفره میبرند؛ و برای نهادهای اداری و اقمار آنها ثروت میآفریند. نتیجه آنکه در یک حرکت تدریجیِ قهقرایی به سوی حکومتِ قانونِ جنگل هستیم. اگر فرصت کنم مقالهای مینویسم درباره «سیستم اجتماعی-تکنیکیِ سرقت در ایران، 1370-1400» و عنوان فرعیاش هم به سبک برونو لاتور میشود: «چگونه اموالتان سر از اسلام - شهر در میآورند».
#یاسر_خوشنویس
———————
🆔: @ethics_technology
Telegram
تقاطع اخلاق و فناوری
#یادداشت #بخش_اول
🔰 پنج شنبه ۱۸ مهر ماه، روز دوم مدرسهی "مطالعات اجتماعی فناوری در ایران" در دانشگاه شریف، در حال برگزاری بود که خودروی یکی از مدرسین، اقای یاسر خوشنویس به سرقت رفت. ایشان متنی تحلیلی از منظر سیستمهای اجتماعی-تکنیکی در مورد فرایند کشف و…
🔰 پنج شنبه ۱۸ مهر ماه، روز دوم مدرسهی "مطالعات اجتماعی فناوری در ایران" در دانشگاه شریف، در حال برگزاری بود که خودروی یکی از مدرسین، اقای یاسر خوشنویس به سرقت رفت. ایشان متنی تحلیلی از منظر سیستمهای اجتماعی-تکنیکی در مورد فرایند کشف و…