⭕️ پیام روز جهانی معلم:«اهمیت دادن به صدای معلمان: به سوی قرارداد اجتماعی جدید برای آموزش». زیر چکمه های قدرت
#یاداشت_روز، دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یاداشت_روز، دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ پیام روز جهانی معلم:«اهمیت دادن به صدای معلمان: به سوی قرارداد اجتماعی جدید برای آموزش». زیر چکمه های قدرت #یاداشت_روز، دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
⭕️ پیام روز جهانی معلم:«اهمیت دادن به صدای معلمان: به سوی قرارداد اجتماعی جدید برای آموزش». زیر چکمه های قدرت
#یاداشت_روز دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳
قدرتِ نا مشروعِ حاکم بر ما، سراسر زبان است. در هستی ویرانگر خود برای شنیدن، عضوی لحاظ نکرده، کَر بودن ذاتی خود میداند.
همواره میگوید، وعظ و خطابهٔ طویل علیه دیگریِ نقاد و مطالبهگر ابزار ارتباطی اوست، گفتوگو را بر نمیتابد، حقیقت را ملک طلق خود میپندارد. برای جهانی که در آن شنیدن بن مایهٔ دموکراسی و عقلانیت تلقی میشود، وصلهای ناجور است.
نظام نباید بشنود، شنیدن سنت خدایگان نیست، مگر در گور و بر جنازهٔ آن. شنیدن به رسمیت شناختن زبان و خرد دیگری است، نظام در مناسبات حامیپروری محبوب خویش، صدا را دشمن میپندارد و بر این دشمنی از هیچ ابزاری حذر ندارد، ارعاب و خشونت، شکنجه و زندان، قتل و اعدام.
صدای معلم در نفی نظام طبقاتی حاکم بر آموزش صداییست ویرانگر؛ مگر میشود بیانباشت پول از ناحیهٔ آموزش به حذف صدای عصیان همت گمارد!!
صدای معلم در طرد آموزش ایدئولوژیک، نبردی عقلانی و دانشمحور علیه ساز و برگ ایدئولوژیک حاکمیتی است که بواسطه آن به بازتولید برده برای بقا نیاز دارد، مگر میشود این صدا را شنید!!
صدای معلم حق تشکلیابی علیه تمامی اشکال استثمار است. قدرت حاکم تشکل های مستقل را با وجود سیاستهای سرمایهمحور در بعد اقتصادی و حامیپرور در بعد ایدئولوژیک را هرگز تاب نیاورده که هستیبخشی به آن فروپاشی نهایی به دنبال خواهد داشت.
قرار داد اجتماعی متصور در آموزش و پرورشی آزاد و مستقل از ارادهٔ قدرت، گفتوگوی شفاف و خردبنیاد بین دانش آموز و معلم برای انتخاب کردن متون و روشهایی است که انسان آزاد میآفریند، ارزشهای دیکتاتوری پول را در زندگی نفی میکند و ارزشهایی در جامعه بنیاد مینهد که پول خدا نباشد.
این قرار داد حاکمان مستقر، این سرسپردگان «دیکتاتوری پول»، را با چالشی مواجهه میکند که شکست را بپذیرند، آنگاه که انسانِ تحتِ ستم و استثمار، خود آگاه و تصمیم گیرندهٔ سرنوشت خویش باشد.
و اما؛ حاکمان به روند نظام آموزشی مستقر که بر مبنای ارادهٔ خردستیز خود بنا کردهاند، استمرار میبخشند و شعار روز جهانی معلم را زیر چکمههای خشونت و طرد له میکنند، این چارهٔ آنان است.
ما دانشآموزان و معلمان در این نبرد نابرابر در کدام مسیر گام برداریم که آزاد شدن و خویشبنیادنهادن دستاورد آن باشد؟
ادغام در ارادهٔ حاکم یا خروج از این اراده؟
راه آزادی و برابری تشکلیابی مستقل است.
حاکمان بردگی همه را می خواهند.
ما همه، باید همه را خلق کنیم، این از نشانگان راه آزادی و برابری است.
https://tttttt.me/edalatxah/18772
#یاداشت_روز دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳
قدرتِ نا مشروعِ حاکم بر ما، سراسر زبان است. در هستی ویرانگر خود برای شنیدن، عضوی لحاظ نکرده، کَر بودن ذاتی خود میداند.
همواره میگوید، وعظ و خطابهٔ طویل علیه دیگریِ نقاد و مطالبهگر ابزار ارتباطی اوست، گفتوگو را بر نمیتابد، حقیقت را ملک طلق خود میپندارد. برای جهانی که در آن شنیدن بن مایهٔ دموکراسی و عقلانیت تلقی میشود، وصلهای ناجور است.
نظام نباید بشنود، شنیدن سنت خدایگان نیست، مگر در گور و بر جنازهٔ آن. شنیدن به رسمیت شناختن زبان و خرد دیگری است، نظام در مناسبات حامیپروری محبوب خویش، صدا را دشمن میپندارد و بر این دشمنی از هیچ ابزاری حذر ندارد، ارعاب و خشونت، شکنجه و زندان، قتل و اعدام.
صدای معلم در نفی نظام طبقاتی حاکم بر آموزش صداییست ویرانگر؛ مگر میشود بیانباشت پول از ناحیهٔ آموزش به حذف صدای عصیان همت گمارد!!
صدای معلم در طرد آموزش ایدئولوژیک، نبردی عقلانی و دانشمحور علیه ساز و برگ ایدئولوژیک حاکمیتی است که بواسطه آن به بازتولید برده برای بقا نیاز دارد، مگر میشود این صدا را شنید!!
صدای معلم حق تشکلیابی علیه تمامی اشکال استثمار است. قدرت حاکم تشکل های مستقل را با وجود سیاستهای سرمایهمحور در بعد اقتصادی و حامیپرور در بعد ایدئولوژیک را هرگز تاب نیاورده که هستیبخشی به آن فروپاشی نهایی به دنبال خواهد داشت.
قرار داد اجتماعی متصور در آموزش و پرورشی آزاد و مستقل از ارادهٔ قدرت، گفتوگوی شفاف و خردبنیاد بین دانش آموز و معلم برای انتخاب کردن متون و روشهایی است که انسان آزاد میآفریند، ارزشهای دیکتاتوری پول را در زندگی نفی میکند و ارزشهایی در جامعه بنیاد مینهد که پول خدا نباشد.
این قرار داد حاکمان مستقر، این سرسپردگان «دیکتاتوری پول»، را با چالشی مواجهه میکند که شکست را بپذیرند، آنگاه که انسانِ تحتِ ستم و استثمار، خود آگاه و تصمیم گیرندهٔ سرنوشت خویش باشد.
و اما؛ حاکمان به روند نظام آموزشی مستقر که بر مبنای ارادهٔ خردستیز خود بنا کردهاند، استمرار میبخشند و شعار روز جهانی معلم را زیر چکمههای خشونت و طرد له میکنند، این چارهٔ آنان است.
ما دانشآموزان و معلمان در این نبرد نابرابر در کدام مسیر گام برداریم که آزاد شدن و خویشبنیادنهادن دستاورد آن باشد؟
ادغام در ارادهٔ حاکم یا خروج از این اراده؟
راه آزادی و برابری تشکلیابی مستقل است.
حاکمان بردگی همه را می خواهند.
ما همه، باید همه را خلق کنیم، این از نشانگان راه آزادی و برابری است.
https://tttttt.me/edalatxah/18772
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ پیام روز جهانی معلم:«اهمیت دادن به صدای معلمان: به سوی قرارداد اجتماعی جدید برای آموزش». زیر چکمه های قدرت
#یاداشت_روز، دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یاداشت_روز، دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
🔴 وقتی قوه قضاء بر سر خود بشکه می گذارد، دولت کور مادر زاد است و مجلس هیچ!!!
#یاداشت_روز ، پنجشنبه اول آذر ۱۴۰۳
به مناسبت زندانی کردن #محمد_حبیبی و #محسن_عمرانی از فعالین صنفی حوزه آموزش.
وضعیت کلی کشور را به گونه ای رقم زده اید که هیچ مقامی از صدر تا ذیل، توان دفاع از آن را ندارد. هر آنچه از گفتار شما در رسانه های اجیر و اعمال شما در فرمان به بردگان اسیر دیده می شود، فرافکنی و سرکوب است.
سیاست های اقتصادی _ سیاسی سرمایه سالارانه شتابناک برای ساختن امپراطوری پوشالی در رقابت و پیشی گرفتن از جنایت جهانی سرمایه، با گماردن دولت های اصلاح طلب و اصولگرا و مجالسی که اعضای آن به برده گرفتگان عصر برده داری را تداعی می کند؛ آورده هایی دارد که کارنامه شکست شما آنها را چنین لیست می کند:
خشونت، دروغ، فقر فزاینده و همه گیر، تبعیض عمیق در کلیه حوزه های زندگی ارعاب، ایجاد سایه جنگ، فرودست سازی، ستم مضاعف بر زنان و ملیت ها، اعتیاد، بیکاری، تن فروشی اجباری برای بقا به به عنوان یک شغل ماندگار، بیکاری، آوارگی، مهاجرت نا خواسته، خودکشی در سنین نوجوانی و جوانی از مدرسه تا دانشگاه، طلاق، و در یک کلام مرگ را زیستن.
از این کِشته های زندگی سوز، در توهم کدام برداشت به سر می برید؟
سکوت و محکم تر ساختن زنجیرهای بردگی، یا نقد و اعتراض و عصیان؟
در حوزه آموزش و پرورش، فعالان صنفی بر سیاست های پولی سازی آموزش، تبعیض و نابرابری در برخورداری از آموزش، گران شدن آموزش در سایه کالایی شدن، که حاصل آن، ترک تحصیل میلیونی کودکان، خصوصا در اقشار کم درآمد، توزیع نابرابر امکانات آموزشی در مرکز و حاشیه، ممانعت از ایجاد تشکل های مستقل، نقد دارند، این همه شقاوت از کدام اندیشه بر می اید!!
قوه قضائیه با صدور احکام زندان برای فعالان صنفی و محبوس کردن آنان، دولت با ندیدن و سکوت خود، مجلس با بی تفاوتی ماهوی اش، کدام یک از مشکلات و بحران های جامعه را حل و فصل می کنند؟
این سوالی است در برابر خدایگان ثروت و قدرت که نا توانی در پاسخگویی به آن، عصیان را همگانی می کند.
#محمد_حبیبی، #محسن_عمرانی و تمامی #معلمان_زندانی و #اخراج_شده، درس اموز مقاومت برای آزادی و برابری هستند.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یاداشت_روز ، پنجشنبه اول آذر ۱۴۰۳
به مناسبت زندانی کردن #محمد_حبیبی و #محسن_عمرانی از فعالین صنفی حوزه آموزش.
وضعیت کلی کشور را به گونه ای رقم زده اید که هیچ مقامی از صدر تا ذیل، توان دفاع از آن را ندارد. هر آنچه از گفتار شما در رسانه های اجیر و اعمال شما در فرمان به بردگان اسیر دیده می شود، فرافکنی و سرکوب است.
سیاست های اقتصادی _ سیاسی سرمایه سالارانه شتابناک برای ساختن امپراطوری پوشالی در رقابت و پیشی گرفتن از جنایت جهانی سرمایه، با گماردن دولت های اصلاح طلب و اصولگرا و مجالسی که اعضای آن به برده گرفتگان عصر برده داری را تداعی می کند؛ آورده هایی دارد که کارنامه شکست شما آنها را چنین لیست می کند:
خشونت، دروغ، فقر فزاینده و همه گیر، تبعیض عمیق در کلیه حوزه های زندگی ارعاب، ایجاد سایه جنگ، فرودست سازی، ستم مضاعف بر زنان و ملیت ها، اعتیاد، بیکاری، تن فروشی اجباری برای بقا به به عنوان یک شغل ماندگار، بیکاری، آوارگی، مهاجرت نا خواسته، خودکشی در سنین نوجوانی و جوانی از مدرسه تا دانشگاه، طلاق، و در یک کلام مرگ را زیستن.
از این کِشته های زندگی سوز، در توهم کدام برداشت به سر می برید؟
سکوت و محکم تر ساختن زنجیرهای بردگی، یا نقد و اعتراض و عصیان؟
در حوزه آموزش و پرورش، فعالان صنفی بر سیاست های پولی سازی آموزش، تبعیض و نابرابری در برخورداری از آموزش، گران شدن آموزش در سایه کالایی شدن، که حاصل آن، ترک تحصیل میلیونی کودکان، خصوصا در اقشار کم درآمد، توزیع نابرابر امکانات آموزشی در مرکز و حاشیه، ممانعت از ایجاد تشکل های مستقل، نقد دارند، این همه شقاوت از کدام اندیشه بر می اید!!
قوه قضائیه با صدور احکام زندان برای فعالان صنفی و محبوس کردن آنان، دولت با ندیدن و سکوت خود، مجلس با بی تفاوتی ماهوی اش، کدام یک از مشکلات و بحران های جامعه را حل و فصل می کنند؟
این سوالی است در برابر خدایگان ثروت و قدرت که نا توانی در پاسخگویی به آن، عصیان را همگانی می کند.
#محمد_حبیبی، #محسن_عمرانی و تمامی #معلمان_زندانی و #اخراج_شده، درس اموز مقاومت برای آزادی و برابری هستند.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 شادی ضرورت رشد و بالندگی کودکان
#یاداشت_روز، دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳
پدران و مادرانی که شب و روز کار میکنید تا فرزندانتان در رفاه مالی باشند و شکمشان سیر باشد؛ معلمانی که زنگ تفریح را به درس میپردازید تا دانشآموزانتان باسواد شوند و آیندهٔ روشنی داشته باشند؛ آیا حواستان هست که نان و آب و درس و مدرسه، تنها نیاز کودکان نیستند؟ کودکان نیاز دارند شاد باشند. بخشی از شادی آنها از دل ارتباطشان با شما میآید.
مسئولینی که سودای افزایش جمعیت را دارید بدون اینکه برنامهٔ حمایتیای برای کودکان داشته باشید؛ قصد دارید تا کِی شادی کودکان و نوجوانان را با گشت ارشاد و ممنوعیت رقص و آهنگ و کتاب سرکوب کنید؟
شادی برای کودکان به اندازهٔ آب و هوا و نان و غذا ضروری است. این نیاز اساسی نه تنها به رشد سالم جسمی آنها کمک میکند، بلکه برای رشد عاطفی، اجتماعی و شناختیشان نیز حیاتی است.
میخواهید کودکتان رشد سالم داشته باشد؟ کودکان شاد سیستم ایمنی قویتری دارند و کمتر دچار افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری میشوند.
میخواهید کودکتان در درس و مدرسه عملکرد بهتری داشته باشد؟ کودکان شاد، کنجکاوتر هستند و بهتر یاد میگیرند. آنها به دنیای اطراف خود با دید مثبتتری نگاه میکنند و به راحتی با چالشها روبهرو میشوند.
میخواهید کودکتان اجتماعی باشد و منزوی نباشد؟ کودکان شاد، اعتمادبهنفس، خودباوری و مهارتهای اجتماعی بهتری دارند و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. آنها تواناییهای خود را میشناسند، راحتتر و بهتر صحبت میکنند و دوستان بیشتری دارند.
چگونه محیطی شادیافزون را برای کودکان فراهم کنیم؟
به کودکان اجازه دهیم بازی کنند. بازی برای کودکان مانند غذا خوردن است. آنها از طریق بازی یاد میگیرند، رشد میکنند و شاد میشوند.
برای کودکان، شنوندهٔ فعال باشیم. درک شدن و پذیرفته شدن برای هرکسی از جمله کودکان، بسیار خوشایند است. وقتی با کودک حرف میزنیم، بیش از آنکه بخواهیم بگوییم و او را نصیحت کنیم، شنونده باشیم. از احساساتش بپرسیم و پذیرای همهٔ احساساتش باشیم. اگر میخواهیم چیزی را به او یاد دهیم، از طریق گفتوگو، او را تشویق به تفکر انتقادی کنیم.
اگر فرزند داریم، با او وقت بگذرانیم. احساس امنیت و توجه از سوی والدین، مهمترین عامل برای شادی کودکان است. با فرزندانمان بازی کنیم، کتاب بخوانیم، غذا درست کنیم، به گردش برویم و حرف بزنیم.
اگر معلم هستیم، حواسمان به احساس دانشآموز باشد. همهٔ احساسات کودک را بپذیریم و برای سلامت روان، عزت نفس و اعتمادبهنفس او اولویت قائل شویم. درس و کتاب از سلامت دانشآموز مهمتر نیست. فعالیتها را متناسب با توانایی فرد در نظر بگیریم تا درصد موفقیتش بالا برود. موفقیت شادی و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد.
بهخاطر داشته باشیم که ایجاد محیط شاد برای کودکان، مسئولیت همهٔ ماست. اما نهاد دولت اجازهٔ ایجاد چنین محیطی را به ما نمیدهد. پس مسئولیت بنیادین ما، مبارزه با دولت مستقر برای فردایی بهتر و بر هم زدن این نظم ناعادلانه و ظالمانه است.
#شادی_حق_کودکان
https://tttttt.me/edalatxah/19142
#یاداشت_روز، دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳
پدران و مادرانی که شب و روز کار میکنید تا فرزندانتان در رفاه مالی باشند و شکمشان سیر باشد؛ معلمانی که زنگ تفریح را به درس میپردازید تا دانشآموزانتان باسواد شوند و آیندهٔ روشنی داشته باشند؛ آیا حواستان هست که نان و آب و درس و مدرسه، تنها نیاز کودکان نیستند؟ کودکان نیاز دارند شاد باشند. بخشی از شادی آنها از دل ارتباطشان با شما میآید.
مسئولینی که سودای افزایش جمعیت را دارید بدون اینکه برنامهٔ حمایتیای برای کودکان داشته باشید؛ قصد دارید تا کِی شادی کودکان و نوجوانان را با گشت ارشاد و ممنوعیت رقص و آهنگ و کتاب سرکوب کنید؟
شادی برای کودکان به اندازهٔ آب و هوا و نان و غذا ضروری است. این نیاز اساسی نه تنها به رشد سالم جسمی آنها کمک میکند، بلکه برای رشد عاطفی، اجتماعی و شناختیشان نیز حیاتی است.
میخواهید کودکتان رشد سالم داشته باشد؟ کودکان شاد سیستم ایمنی قویتری دارند و کمتر دچار افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری میشوند.
میخواهید کودکتان در درس و مدرسه عملکرد بهتری داشته باشد؟ کودکان شاد، کنجکاوتر هستند و بهتر یاد میگیرند. آنها به دنیای اطراف خود با دید مثبتتری نگاه میکنند و به راحتی با چالشها روبهرو میشوند.
میخواهید کودکتان اجتماعی باشد و منزوی نباشد؟ کودکان شاد، اعتمادبهنفس، خودباوری و مهارتهای اجتماعی بهتری دارند و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. آنها تواناییهای خود را میشناسند، راحتتر و بهتر صحبت میکنند و دوستان بیشتری دارند.
چگونه محیطی شادیافزون را برای کودکان فراهم کنیم؟
به کودکان اجازه دهیم بازی کنند. بازی برای کودکان مانند غذا خوردن است. آنها از طریق بازی یاد میگیرند، رشد میکنند و شاد میشوند.
برای کودکان، شنوندهٔ فعال باشیم. درک شدن و پذیرفته شدن برای هرکسی از جمله کودکان، بسیار خوشایند است. وقتی با کودک حرف میزنیم، بیش از آنکه بخواهیم بگوییم و او را نصیحت کنیم، شنونده باشیم. از احساساتش بپرسیم و پذیرای همهٔ احساساتش باشیم. اگر میخواهیم چیزی را به او یاد دهیم، از طریق گفتوگو، او را تشویق به تفکر انتقادی کنیم.
اگر فرزند داریم، با او وقت بگذرانیم. احساس امنیت و توجه از سوی والدین، مهمترین عامل برای شادی کودکان است. با فرزندانمان بازی کنیم، کتاب بخوانیم، غذا درست کنیم، به گردش برویم و حرف بزنیم.
اگر معلم هستیم، حواسمان به احساس دانشآموز باشد. همهٔ احساسات کودک را بپذیریم و برای سلامت روان، عزت نفس و اعتمادبهنفس او اولویت قائل شویم. درس و کتاب از سلامت دانشآموز مهمتر نیست. فعالیتها را متناسب با توانایی فرد در نظر بگیریم تا درصد موفقیتش بالا برود. موفقیت شادی و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد.
بهخاطر داشته باشیم که ایجاد محیط شاد برای کودکان، مسئولیت همهٔ ماست. اما نهاد دولت اجازهٔ ایجاد چنین محیطی را به ما نمیدهد. پس مسئولیت بنیادین ما، مبارزه با دولت مستقر برای فردایی بهتر و بر هم زدن این نظم ناعادلانه و ظالمانه است.
#شادی_حق_کودکان
https://tttttt.me/edalatxah/19142
مدرسه رهایی
🔴 حکم اعدام رحیم برین اجرا شد. 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔹اعدام در سایه تعلیق موقت اعدام
#یاداشت_روز #مدرسه_رهایی
شنبه اول دی ۱۴۰۳
هفته گذشته اعدام سامان محمدی، زندانی سیاسی، بهطور موقت تعلیق شد. اگرچه این تعلیق بهظاهر خوشایند است، اما در حقیقت، زندانیانی که زیر سایه اعدام زندگی میکنند، هر لحظه از زندگی خود را در کابوسی مداوم میگذرانند. خانوادههای این زندانیان نیز همواره در اضطراب و عزاداری به سر میبرند. این موضوع ما را به نکات مهمی درباره تعلیق اعدام و پیامدهای آن سوق میدهد:
۱. بغرنجی واکنش به تعلیق اعدام
تعلیق اعدام، اگرچه باعث شادی و امیدواری میشود، اما پیچیدگیهایی نیز دارد. زندانیانی که حکم آنها تعلیق میشود، برای چندمین بار در ذهن و روان خود اعدام میشوند. این وضعیت، واکنش به این رویدادها را دشوار و بغرنج میسازد.
۲. سیاستهای حکومت در سایه تعلیق موقت
در حالی که یک حکم اعدام تعلیق میشود، حکومت بیسر و صدا حکمهای دیگری را اجرا میکند. برای مثال، زمانی که رسانهها و تجمعات بر مخالفت با اعدام توماج صالحی متمرکز بودند، حکومت احکام اعدام زندانیان دیگری از جمله زندانیان عقیدتی کُرد را اجرا میکرد.
۳. نیاز به سواد رسانهای
شناخت روشهای رسانهای حکومت برای برجستهسازی یک موضوع و به حاشیه راندن سایر موارد، نیازمند آموزش و سواد رسانهای است. در غیر این صورت، فعالان مخالف اعدام ممکن است ناخواسته به ابزاری برای دستگاه سرکوب تبدیل شوند.
به عنوان مثال، در حالی که رسانهها بر لب دوختن فردی و کنسرت مجازی و فرضی متمرکز هستند دهها نفر زندانی اعدام میشوند و واکنشی در جامعه و حتی نزد مخالفان اعدام دیده نمیشود.
🔸واقعیت اعدامها در هفته گذشته
هفته گذشته فعالان به درستی به اجرای حکم اعدام سامان محمدی موفق واکنش نشان دادند. اجرای این حکم را تعلیق شد. اما در همان روز، رحیم برین، زندانی سیاسی اهل مهاباد، پس از گذراندن ۱۹ سال حبس، به اتهام قتل یکی از ماموران پلیس در زندان مهاباد اعدام شد.
تعلیق حکم به معنای تاثیر قطعی اعتراض نبوده و نیست ولی ممکن است اعتراض موثر باشد. اما این امر نباید این توهم را ایجاد کند که با فعالیت مجازی و هشتگ و بیانیه میتوان ماشین اعدام را متوقف کرد.
رحیم برین در سال ۱۳۸۴ به اتهام قتل در جریان اعتراضات به کشته شدن کمال اسفرم بازداشت و زیر شکنجه به قتل اعتراف کرده بود. او در سال ۱۳۸۵ به اعدام محکوم شد.
🔸ضرورت بازنگری در شیوه مخالفت با اعدام
مخالفت با اعدام نباید تنها به فعالیتهای مجازی یا کمپینهای موردی محدود شود. این شیوه از مبارزه، اگرچه ممکن است به تعلیق یک حکم منجر شود، اما باعث میشود دهها حکم دیگر در سایه اجرا شوند. برای مقابله جدی با این مسئله، نیاز به اقدامات گسترده، عملی و همبستگی مستمر است.
🔸تشدید اعدامها و سیاستهای حکومت
حکومت با بیرون کشیدن پروندههای قدیمی و اعمال فشار برای اجرای احکام، تلاش میکند سیاستهای اعدام را تشدید کند. پروندههایی که حتی ۲۰ سال از آنها گذشته، دوباره بازگشایی میشوند تا قربانیان جدیدی برای طناب دار پیدا شود.
اعدام، ابزاری برای سرکوب و ایجاد ترس در جامعه است. مخالفت با این سیاست باید به حرکتی فراگیر و هدفمند تبدیل شود تا بتوان از وقوع این فجایع جلوگیری کرد.
https://tttttt.me/edalatxah/19243
#یاداشت_روز #مدرسه_رهایی
شنبه اول دی ۱۴۰۳
هفته گذشته اعدام سامان محمدی، زندانی سیاسی، بهطور موقت تعلیق شد. اگرچه این تعلیق بهظاهر خوشایند است، اما در حقیقت، زندانیانی که زیر سایه اعدام زندگی میکنند، هر لحظه از زندگی خود را در کابوسی مداوم میگذرانند. خانوادههای این زندانیان نیز همواره در اضطراب و عزاداری به سر میبرند. این موضوع ما را به نکات مهمی درباره تعلیق اعدام و پیامدهای آن سوق میدهد:
۱. بغرنجی واکنش به تعلیق اعدام
تعلیق اعدام، اگرچه باعث شادی و امیدواری میشود، اما پیچیدگیهایی نیز دارد. زندانیانی که حکم آنها تعلیق میشود، برای چندمین بار در ذهن و روان خود اعدام میشوند. این وضعیت، واکنش به این رویدادها را دشوار و بغرنج میسازد.
۲. سیاستهای حکومت در سایه تعلیق موقت
در حالی که یک حکم اعدام تعلیق میشود، حکومت بیسر و صدا حکمهای دیگری را اجرا میکند. برای مثال، زمانی که رسانهها و تجمعات بر مخالفت با اعدام توماج صالحی متمرکز بودند، حکومت احکام اعدام زندانیان دیگری از جمله زندانیان عقیدتی کُرد را اجرا میکرد.
۳. نیاز به سواد رسانهای
شناخت روشهای رسانهای حکومت برای برجستهسازی یک موضوع و به حاشیه راندن سایر موارد، نیازمند آموزش و سواد رسانهای است. در غیر این صورت، فعالان مخالف اعدام ممکن است ناخواسته به ابزاری برای دستگاه سرکوب تبدیل شوند.
به عنوان مثال، در حالی که رسانهها بر لب دوختن فردی و کنسرت مجازی و فرضی متمرکز هستند دهها نفر زندانی اعدام میشوند و واکنشی در جامعه و حتی نزد مخالفان اعدام دیده نمیشود.
🔸واقعیت اعدامها در هفته گذشته
هفته گذشته فعالان به درستی به اجرای حکم اعدام سامان محمدی موفق واکنش نشان دادند. اجرای این حکم را تعلیق شد. اما در همان روز، رحیم برین، زندانی سیاسی اهل مهاباد، پس از گذراندن ۱۹ سال حبس، به اتهام قتل یکی از ماموران پلیس در زندان مهاباد اعدام شد.
تعلیق حکم به معنای تاثیر قطعی اعتراض نبوده و نیست ولی ممکن است اعتراض موثر باشد. اما این امر نباید این توهم را ایجاد کند که با فعالیت مجازی و هشتگ و بیانیه میتوان ماشین اعدام را متوقف کرد.
رحیم برین در سال ۱۳۸۴ به اتهام قتل در جریان اعتراضات به کشته شدن کمال اسفرم بازداشت و زیر شکنجه به قتل اعتراف کرده بود. او در سال ۱۳۸۵ به اعدام محکوم شد.
🔸ضرورت بازنگری در شیوه مخالفت با اعدام
مخالفت با اعدام نباید تنها به فعالیتهای مجازی یا کمپینهای موردی محدود شود. این شیوه از مبارزه، اگرچه ممکن است به تعلیق یک حکم منجر شود، اما باعث میشود دهها حکم دیگر در سایه اجرا شوند. برای مقابله جدی با این مسئله، نیاز به اقدامات گسترده، عملی و همبستگی مستمر است.
🔸تشدید اعدامها و سیاستهای حکومت
حکومت با بیرون کشیدن پروندههای قدیمی و اعمال فشار برای اجرای احکام، تلاش میکند سیاستهای اعدام را تشدید کند. پروندههایی که حتی ۲۰ سال از آنها گذشته، دوباره بازگشایی میشوند تا قربانیان جدیدی برای طناب دار پیدا شود.
اعدام، ابزاری برای سرکوب و ایجاد ترس در جامعه است. مخالفت با این سیاست باید به حرکتی فراگیر و هدفمند تبدیل شود تا بتوان از وقوع این فجایع جلوگیری کرد.
https://tttttt.me/edalatxah/19243
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 حکم اعدام رحیم برین اجرا شد.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 در نقد سبک کارهای مبتنی بر فردگرایی
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 در نقد سبک کارهای مبتنی بر فردگرایی #یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 در نقد سبک کارهای مبتنی بر فردگرایی
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
مقدمه
در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران، شاهد فعالیتهای متنوعی در مخالفت با وضع موجود هستیم. برخی از افراد، فعالیت در قالب تشکلها، احزاب و نهادهای مدنی و سیاسی را راهکاری مؤثر برای ایجاد تغییر میدانند، در حالی که بعضی گروههای دیگر، از هرگونه تشکلگرایی گریزان بوده و به کنشگری فردی روی آوردهاند. این تفاوت در رویکردها، پرسشهای جدی درباره اثربخشی، پایداری و پیامدهای هر یک از این سبکها مطرح میکند.
گسترش فردگرایی در فضای سیاسی ایران
امروزه فضای مجازی و رسانههای جریان اصلی به عرصهٔ اصلی کنشگری فردی بدل شدهاند. انتشار توییت، استوری گذاشتن و هشتگسازی به ابزارهای کلیدی اعتراضات و تلاش برای تغییر وضعیت موجود تبدیل شدهاند. این نوع کنشگری، خالی از پشتوانهٔ نظری نیست و عموماً در چارچوب فردگرایی و هویتطلبی تعریف میشود. بااینحال، نظریهپردازانی که فردگرایی را تبلیغ میکنند، معمولاً با نقدهای کلیشهای، تشکلگرایی را نفی میکنند.
از جملهٔ این کلیشهها میشود به این موارد اشاره کرد:
کار تشکیلاتی آزادیهای فردی را محدود میکند.
تشکل نیازمند انضباط و ایدئولوژی است و ایدئولوژی به دیکتاتوری منجر میشود.
این دیدگاهها در بسیاری موارد، به جای ارائهٔ جایگزینهای پایدار، ناکامیهای ناشی از ناتوانی در سازماندهی جمعی را لاپوشانی میکنند. این افراد، آگاهانه یا ناخواسته، در مسیر تشکلزدایی قدم برمیدارند و فرصتهای لازم برای ایجاد تغییرات بنیادین را محدود میسازند.
نقد اثربخشی کنشهای فردی
هرچند نمیشود منکر شد که کنشهای فردی و مجازی در مواردی میتوانند تأثیرگذار باشند یا هزینههایی برای حکومت ایجاد کنند، اما مسئلهٔ اساسی این است که این نوع فعالیتها چگونه میتوانند به حرکتی جمعی، منسجم و همبسته برای تغییرات بنیادین منجر شوند؟
در شرایط کنونی، بسیاری از این کنشها در چارچوبهایی حرکت میکنند که توسط رسانههای جریان اصلی و نهادهای حامی مشخص شدهاند. این چارچوبها اغلب محدودیتهایی را بر خلاقیت و استقلال کنشگران تحمیل کرده و آنها را به الگوهایی از پیش تعیینشده تقلیل میدهند. بهعلاوه، فردگرایی افراطی معمولاً از ایجاد انسجام و هدف مشترک بازمیماند و به جای تقویت همبستگی، به پراکندگی نیروها دامن میزند.
آسیبهای فردگرایی رسانهای
یکی از اصلیترین آسیبهای سبک فردگرایانه، رقابت برای جلب توجه رسانهای است. در بسیاری از موارد، کنشگران فردی به جای تمرکز بر تغییرات ساختاری و اهداف بلندمدت، به فعالیتهایی روی میآورند که برای کسب جوایز، فاند، یا رزومهسازی مناسب باشند. این نوع رقابت بر سر دیدهشدن، خلاقیت و اصالتِ کنشگری را به حاشیه میبرد و آن را به فعالیتی سطحی و کوتاهمدت تقلیل میدهد.
همچنین، تمرکز بیش از حد بر رسانه و فضای مجازی، ظرفیتهای واقعی کنش سیاسی را کاهش میدهد و آن را وابسته به پلتفرمهایی میکند که خودْ بخشی از نظم حاکم جهانی هستند. این وابستگی، آسیبپذیری کنشگران را در برابر سانسور، دستکاری اطلاعات و قطع دسترسی به شبکههای اجتماعی افزایش میدهد.
واکنش حکومت به فردگرایی در برابر کار جمعی
حکومت ایران میان کنشهای جمعی و سازماندهیشده، هرچند کوچک، و کنشهای فردی، هرچند پرهیاهو، تمایز روشنی قائل است. کوچکترین حرکت جمعی و هدفمند، اغلب با شدیدترین سرکوبها روبهرو میشود، چراکه حکومت آن را تهدیدی واقعی برای ساختار خود میداند. در مقابل، شاهد تساهل نسبی در قبال برخی رفتارهای فردی و ساختارشکنانه هستیم.
این تساهل، اگرچه ممکن است در نگاه اول به معنای موفقیت کنشهای فردی تعبیر شود، در واقع نشاندهندهٔ سیاستی آگاهانه است. حکومت با این سیاست، از هرگونه تشکلیابی مستقل جلوگیری میکند و از این طریق، مخالفان را در حد فعالیتهای پراکنده و غیرمنسجم محدود نگه میدارد.
نتیجهگیری
فردگرایی، اگرچه در برخی موارد توانسته است اعتراض را به گوش برساند و آگاهیبخشی کند، اما نمیتواند به تنهایی مسیر تغییرات بنیادین را هموار سازد. خلاقیت، اصالت و همبستگی، عناصری کلیدی برای موفقیت هر جنبش سیاسیاجتماعی هستند که تنها از طریق کار جمعی و سازمانیافته محقق میشوند.
تا زمانی که فعالیتهای فردی در چارچوبهای تعیینشدهٔ رسانهها و نهادهای قدرت باقی بمانند، تغییرات بنیادی همچنان در حد آرزو باقی خواهند ماند. آنچه نیاز است، نه ترویج فردگرایی و هویتطلبیِ افسارگسیخته، بلکه تلاشهای جمعی و انسجامبخشی به فعالیتها برای دستیابی به هدفی مشترک در ظرف تشکیلات مستقل است.
https://tttttt.me/edalatxah/19289
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
مقدمه
در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران، شاهد فعالیتهای متنوعی در مخالفت با وضع موجود هستیم. برخی از افراد، فعالیت در قالب تشکلها، احزاب و نهادهای مدنی و سیاسی را راهکاری مؤثر برای ایجاد تغییر میدانند، در حالی که بعضی گروههای دیگر، از هرگونه تشکلگرایی گریزان بوده و به کنشگری فردی روی آوردهاند. این تفاوت در رویکردها، پرسشهای جدی درباره اثربخشی، پایداری و پیامدهای هر یک از این سبکها مطرح میکند.
گسترش فردگرایی در فضای سیاسی ایران
امروزه فضای مجازی و رسانههای جریان اصلی به عرصهٔ اصلی کنشگری فردی بدل شدهاند. انتشار توییت، استوری گذاشتن و هشتگسازی به ابزارهای کلیدی اعتراضات و تلاش برای تغییر وضعیت موجود تبدیل شدهاند. این نوع کنشگری، خالی از پشتوانهٔ نظری نیست و عموماً در چارچوب فردگرایی و هویتطلبی تعریف میشود. بااینحال، نظریهپردازانی که فردگرایی را تبلیغ میکنند، معمولاً با نقدهای کلیشهای، تشکلگرایی را نفی میکنند.
از جملهٔ این کلیشهها میشود به این موارد اشاره کرد:
کار تشکیلاتی آزادیهای فردی را محدود میکند.
تشکل نیازمند انضباط و ایدئولوژی است و ایدئولوژی به دیکتاتوری منجر میشود.
این دیدگاهها در بسیاری موارد، به جای ارائهٔ جایگزینهای پایدار، ناکامیهای ناشی از ناتوانی در سازماندهی جمعی را لاپوشانی میکنند. این افراد، آگاهانه یا ناخواسته، در مسیر تشکلزدایی قدم برمیدارند و فرصتهای لازم برای ایجاد تغییرات بنیادین را محدود میسازند.
نقد اثربخشی کنشهای فردی
هرچند نمیشود منکر شد که کنشهای فردی و مجازی در مواردی میتوانند تأثیرگذار باشند یا هزینههایی برای حکومت ایجاد کنند، اما مسئلهٔ اساسی این است که این نوع فعالیتها چگونه میتوانند به حرکتی جمعی، منسجم و همبسته برای تغییرات بنیادین منجر شوند؟
در شرایط کنونی، بسیاری از این کنشها در چارچوبهایی حرکت میکنند که توسط رسانههای جریان اصلی و نهادهای حامی مشخص شدهاند. این چارچوبها اغلب محدودیتهایی را بر خلاقیت و استقلال کنشگران تحمیل کرده و آنها را به الگوهایی از پیش تعیینشده تقلیل میدهند. بهعلاوه، فردگرایی افراطی معمولاً از ایجاد انسجام و هدف مشترک بازمیماند و به جای تقویت همبستگی، به پراکندگی نیروها دامن میزند.
آسیبهای فردگرایی رسانهای
یکی از اصلیترین آسیبهای سبک فردگرایانه، رقابت برای جلب توجه رسانهای است. در بسیاری از موارد، کنشگران فردی به جای تمرکز بر تغییرات ساختاری و اهداف بلندمدت، به فعالیتهایی روی میآورند که برای کسب جوایز، فاند، یا رزومهسازی مناسب باشند. این نوع رقابت بر سر دیدهشدن، خلاقیت و اصالتِ کنشگری را به حاشیه میبرد و آن را به فعالیتی سطحی و کوتاهمدت تقلیل میدهد.
همچنین، تمرکز بیش از حد بر رسانه و فضای مجازی، ظرفیتهای واقعی کنش سیاسی را کاهش میدهد و آن را وابسته به پلتفرمهایی میکند که خودْ بخشی از نظم حاکم جهانی هستند. این وابستگی، آسیبپذیری کنشگران را در برابر سانسور، دستکاری اطلاعات و قطع دسترسی به شبکههای اجتماعی افزایش میدهد.
واکنش حکومت به فردگرایی در برابر کار جمعی
حکومت ایران میان کنشهای جمعی و سازماندهیشده، هرچند کوچک، و کنشهای فردی، هرچند پرهیاهو، تمایز روشنی قائل است. کوچکترین حرکت جمعی و هدفمند، اغلب با شدیدترین سرکوبها روبهرو میشود، چراکه حکومت آن را تهدیدی واقعی برای ساختار خود میداند. در مقابل، شاهد تساهل نسبی در قبال برخی رفتارهای فردی و ساختارشکنانه هستیم.
این تساهل، اگرچه ممکن است در نگاه اول به معنای موفقیت کنشهای فردی تعبیر شود، در واقع نشاندهندهٔ سیاستی آگاهانه است. حکومت با این سیاست، از هرگونه تشکلیابی مستقل جلوگیری میکند و از این طریق، مخالفان را در حد فعالیتهای پراکنده و غیرمنسجم محدود نگه میدارد.
نتیجهگیری
فردگرایی، اگرچه در برخی موارد توانسته است اعتراض را به گوش برساند و آگاهیبخشی کند، اما نمیتواند به تنهایی مسیر تغییرات بنیادین را هموار سازد. خلاقیت، اصالت و همبستگی، عناصری کلیدی برای موفقیت هر جنبش سیاسیاجتماعی هستند که تنها از طریق کار جمعی و سازمانیافته محقق میشوند.
تا زمانی که فعالیتهای فردی در چارچوبهای تعیینشدهٔ رسانهها و نهادهای قدرت باقی بمانند، تغییرات بنیادی همچنان در حد آرزو باقی خواهند ماند. آنچه نیاز است، نه ترویج فردگرایی و هویتطلبیِ افسارگسیخته، بلکه تلاشهای جمعی و انسجامبخشی به فعالیتها برای دستیابی به هدفی مشترک در ظرف تشکیلات مستقل است.
https://tttttt.me/edalatxah/19289
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 در نقد سبک کارهای مبتنی بر فردگرایی
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴رو به باد ادرار نکن، ابله!
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
گیلانیها وقتی میخواهند از شرّ یک آزارگر برای هميشه خلاص شوند ضربالمثلی دارند که میگوید: "ئینه دۊم ٚ داز بزن"، یعنی دُمش را با داس قطع کن، طوری که دیگر سروکلهاش این طرفها پیدا نشود.
بعد از گذشت چند روز از هتکِ "میهنپرستانه"ی مزار غلامحسین ساعدی، جریانِ فاشیستی پهلوی تحت تاثیر بازتابِ گستردهی منفی و اعلام انزجارِ ایرانیان -که هیچ انتظارش را نداشت-، از روی فریبکاری اندکی پا پس کشیده و رویکرد دوگانهای در پیش گرفته است. با اینکه هنوز برای اقدامِ شناعتبارِ آن جوجهفاشیست، کفوسوت میزند و هورا میکشد، تلاش میکند با فرافکنی از گردن گرفتنِ آن، شانه خالی کند. این شانه خالی کردن یک دلیل بیشتر ندارد: وقتی ابلهی رو به باد ادرار میکند مقادیری از آن به سروصورت خودش خواهد پاشيد. اکنون که شتکِ ادرار یکی از اعضای این فرقه بر سرتاپای ظاهرِ آراستهی سرانش نمایان است، نباید اجازه داد با فرافکنی پنهانش کنند، در غیر اینصورت، انجام هر عمل جنایتبار و ضدانسانی و سپس انکارِ آن، بدل به رویّهای از سوی آنها خواهد شد.
برخی به اتحاد همه با همه در برابر فاشیست غالب فراخوان میدهند. آخر مگر میشود در امر اتحاد، امر طبقاتی، سیاسی و ایدئولوژیک را نادیده گرفت؟!؟ میشود به بهانه اتحاد علیه فاشیست غالب با فاشیست مغلوب متحد شد؟!؟
کسانی که با مدارا و مماشات با این جریان به دنبال اتحاد حداکثری هستند یا شناخت درستی از این جریان ندارند یا منافعی پس پشت آن دارند یا ساده لوح و متوهم هستند.
میشود با مخالف و منتقد خود بر سر اصول اولیه اتحاد و ائتلاف کرد اما با جریانی که بودنش در حذف دیگران است و نفرتپراکنی از اصول بنیادین آن است چه باید کرد؟
جز اینکه مانند گیلکها برای خلاصی از آزارِ آزارگر، دُمش را باید کوتاه کرد.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یاداشت_روز، پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
گیلانیها وقتی میخواهند از شرّ یک آزارگر برای هميشه خلاص شوند ضربالمثلی دارند که میگوید: "ئینه دۊم ٚ داز بزن"، یعنی دُمش را با داس قطع کن، طوری که دیگر سروکلهاش این طرفها پیدا نشود.
بعد از گذشت چند روز از هتکِ "میهنپرستانه"ی مزار غلامحسین ساعدی، جریانِ فاشیستی پهلوی تحت تاثیر بازتابِ گستردهی منفی و اعلام انزجارِ ایرانیان -که هیچ انتظارش را نداشت-، از روی فریبکاری اندکی پا پس کشیده و رویکرد دوگانهای در پیش گرفته است. با اینکه هنوز برای اقدامِ شناعتبارِ آن جوجهفاشیست، کفوسوت میزند و هورا میکشد، تلاش میکند با فرافکنی از گردن گرفتنِ آن، شانه خالی کند. این شانه خالی کردن یک دلیل بیشتر ندارد: وقتی ابلهی رو به باد ادرار میکند مقادیری از آن به سروصورت خودش خواهد پاشيد. اکنون که شتکِ ادرار یکی از اعضای این فرقه بر سرتاپای ظاهرِ آراستهی سرانش نمایان است، نباید اجازه داد با فرافکنی پنهانش کنند، در غیر اینصورت، انجام هر عمل جنایتبار و ضدانسانی و سپس انکارِ آن، بدل به رویّهای از سوی آنها خواهد شد.
برخی به اتحاد همه با همه در برابر فاشیست غالب فراخوان میدهند. آخر مگر میشود در امر اتحاد، امر طبقاتی، سیاسی و ایدئولوژیک را نادیده گرفت؟!؟ میشود به بهانه اتحاد علیه فاشیست غالب با فاشیست مغلوب متحد شد؟!؟
کسانی که با مدارا و مماشات با این جریان به دنبال اتحاد حداکثری هستند یا شناخت درستی از این جریان ندارند یا منافعی پس پشت آن دارند یا ساده لوح و متوهم هستند.
میشود با مخالف و منتقد خود بر سر اصول اولیه اتحاد و ائتلاف کرد اما با جریانی که بودنش در حذف دیگران است و نفرتپراکنی از اصول بنیادین آن است چه باید کرد؟
جز اینکه مانند گیلکها برای خلاصی از آزارِ آزارگر، دُمش را باید کوتاه کرد.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah