Forwarded from کانال صنفی معلمان ایران
🔹 #راهنمای_تصویری 👆👆👆
🔴 معلمان عزیز !
با توجه به بزرگنماییها و دروغ گویی های وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان از شما در خواست میکنیم وارد صفحه اینستاگرام شوید و اکانت وی را به خاطر دورغپراکنی ریپورت نمایید مراحل کار به این صورت است.
📌 ابتدا با جستجو نام وزیر در اینستاگرام
Mohsenhajimirzaei
صفحه وی را پیدا کنید و مراحل زیر را طی نمایید:
۱. وارد صفحه وزیر شوید و سه نقطه بالا سمت چپ را بزنید
۲. گزینه #ریپورت (report) را انتخاب نموده وارد آن شوید.
۳. گزینه دوم یعنی It's inappropriate را انتخاب نمایید.
۴. حالا دو گزینه مشخص میشود لطفا گزینه
Account Report
را انتخاب نمایید.
۵. حالا در پنجره جدید سه گزینه باز میشود گزینه اول یعنی
It's posting ...
را انتخاب کنید.
۶. حالا برای شما چند گزینه مشخص میگردد
گزینه آخر یعنی
False information
به معنای #اطلاعات_نادرست
را انتخاب نموده و کلیک نمایید تا فرآیند ریپورت کامل شود.
📌با این کار شما از اینستاگرام میخواهید اکانت وزیر آموزش و پرورش را به خاطر انتشار #اطلاعات_نادرست مسدود نماید.
#قدرت_ما_در_اتحاد_ماست.
🆔 @kasenfi
🔴 معلمان عزیز !
با توجه به بزرگنماییها و دروغ گویی های وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان از شما در خواست میکنیم وارد صفحه اینستاگرام شوید و اکانت وی را به خاطر دورغپراکنی ریپورت نمایید مراحل کار به این صورت است.
📌 ابتدا با جستجو نام وزیر در اینستاگرام
Mohsenhajimirzaei
صفحه وی را پیدا کنید و مراحل زیر را طی نمایید:
۱. وارد صفحه وزیر شوید و سه نقطه بالا سمت چپ را بزنید
۲. گزینه #ریپورت (report) را انتخاب نموده وارد آن شوید.
۳. گزینه دوم یعنی It's inappropriate را انتخاب نمایید.
۴. حالا دو گزینه مشخص میشود لطفا گزینه
Account Report
را انتخاب نمایید.
۵. حالا در پنجره جدید سه گزینه باز میشود گزینه اول یعنی
It's posting ...
را انتخاب کنید.
۶. حالا برای شما چند گزینه مشخص میگردد
گزینه آخر یعنی
False information
به معنای #اطلاعات_نادرست
را انتخاب نموده و کلیک نمایید تا فرآیند ریپورت کامل شود.
📌با این کار شما از اینستاگرام میخواهید اکانت وزیر آموزش و پرورش را به خاطر انتشار #اطلاعات_نادرست مسدود نماید.
#قدرت_ما_در_اتحاد_ماست.
🆔 @kasenfi
⭕️ دستور وزیر آموزش و پرورش برای اصلاح جلد کتاب ریاضی سوم دبستان که حذف تصاویری از دختران بر روی آن خبرساز شده بود...
#قدرت_فضای_مجازی_را_دست_کم_نگیریم
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
#قدرت_فضای_مجازی_را_دست_کم_نگیریم
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
⚫️ که در این سرزمین قیمت مزد گورکن
از جان آدمی بیشتر است ...🍂
◾️بعد از هزاران اتفاق طبیعی! بعد از اتوبوس خبرنگاران، نقص فنی اتوبوس سرباز_معلمان منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از جوانان این سرزمین شد.
◼️ ۵ سال پیش، ۲ تیر ۹۵ نیز، اتوبوس سربازان صفر پنج کرمان در محور نیریز به فارس از جاده منحرف شد و سقوط کرد. در این حادثه ۱۹ سرباز جان باختند.
‼️ جواب مسئولین: بصورت طبیعی از این اتفاق ها زیاد می افتد.
▪️▪️▪️
❗️ راهداری: ۶۰ درصد اتوبوسها و حدود ۴۰ درصد کامیونها فرسوده هستن.
❗️ کمیسیون عمران مجلس: ۵۰ درصد هواپیماهای ایران فرسودهان.
❗️ مرکز پژوهشهای مجلس: بیش از ۴۵ درصد قطارهای ایران بالای ۴۰ سال عمر دارن.
🔗 در این همه سال حکومت، با این همه منابع پس چه کردید؟ جز تسهیل مرگ ما !
مایی که در این خاک، بسختی زندگی می کنیم و به راحتی می میریم.📌
#ارزش_جان_آدمی
#قدرت
#اجتماعی
#جوانان
#سرباز_معلم
#مرگ
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
از جان آدمی بیشتر است ...🍂
◾️بعد از هزاران اتفاق طبیعی! بعد از اتوبوس خبرنگاران، نقص فنی اتوبوس سرباز_معلمان منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از جوانان این سرزمین شد.
◼️ ۵ سال پیش، ۲ تیر ۹۵ نیز، اتوبوس سربازان صفر پنج کرمان در محور نیریز به فارس از جاده منحرف شد و سقوط کرد. در این حادثه ۱۹ سرباز جان باختند.
‼️ جواب مسئولین: بصورت طبیعی از این اتفاق ها زیاد می افتد.
▪️▪️▪️
❗️ راهداری: ۶۰ درصد اتوبوسها و حدود ۴۰ درصد کامیونها فرسوده هستن.
❗️ کمیسیون عمران مجلس: ۵۰ درصد هواپیماهای ایران فرسودهان.
❗️ مرکز پژوهشهای مجلس: بیش از ۴۵ درصد قطارهای ایران بالای ۴۰ سال عمر دارن.
🔗 در این همه سال حکومت، با این همه منابع پس چه کردید؟ جز تسهیل مرگ ما !
مایی که در این خاک، بسختی زندگی می کنیم و به راحتی می میریم.📌
#ارزش_جان_آدمی
#قدرت
#اجتماعی
#جوانان
#سرباز_معلم
#مرگ
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
▫️ شورا: شکل در مقام محتوا
▫️ پیرامون شیوهی وجودِ سازمانیابی شورایی
به مناسبت سالگرد انقلاب و قیام شکوهمند ۲۲ بهمن ۱۳۵۷
نوشتهی: کمال خسروی
10 فوریه2022
🔸 نوشتن پیرامون شورا، بهمثابه شکلی از سازمانیابی اجتماعی و سیاسی، همواره با این بدگمانی همراه است که «دفاع» از این شیوهی سازمانیابی در رقابت یا در تعارض با شیوههای دیگر سازمانیابی اجتماعی و سیاسی، مانند اتحادیه یا حزب سیاسی است. اما هدف جُستار پیشِ رو کندوکاو پیرامون سرشتنشانهای شورا یا سازمانیابیِ شورایی و نقش اجتماعی و تاریخی آن است، به یاری مقولهی «شیوهی وجود» و دستگاه مفهومی مارکسی؛ نخست برای روشنکردن وجوه تمایز بنیادینش با شکلهای دیگر سازمانیابی و اهمیت آن در ژرفای پویایِ مبارزهی طبقاتیِ ضدسرمایهداری، و دوم برای تأکید بر این امر، که تقابلهای مصنوعی و نابهنجار بین سازمانیابی شورایی و شکلهای دیگر سازمانیابی اجتماعی و سیاسی، خواسته یا ناخواسته، همین سرشتنشانها را پنهان میکند یا دستکم در ابهام فرو میبرد و با نادیدهگرفتن شرایط اجتماعی و تاریخی مشخصی که ظرف مبارزهی طبقاتی است، به مانعی در برابر مبارزه بدل میشود.
🔸 شورای کارگری بهعنوان دستاوردی از مبارزهی کارگران برای احقاق و تأمین حقوق خود و دفاع از آنها در برابر معارضان، همانا نیروهای اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک سرمایهداران و سرمایهداری ــ از کمون پاریس گرفته تا مبارزهی کارگران در انقلاب روسیه، انقلاب آلمان، اسپانیا، پرتغال یا امریکای جنوبی ــ شکلی است برای این محتوا، یعنی شکلی است برای سازمانیافتگیِ این مبارزه یا نهادینشدنِ آن. از این منظر، شورا با اتحادیه (سندیکا) یا حزب سیاسی، که آنها نیز دستاوردهای بسیار مهم دیگری از همین مبارزهی طبقاتیاند، تفاوتی ندارد. برای شناخت سرشتنشانها و وجوه تمایز بنیادین شورا یا سازمانیابی شورایی، نخست باید اندکی در سازوکار شیوهی تولید سرمایهداری و سازمانیابی مناسبات اجتماعی بر اساس ملزومات این شیوهی تولید تأمل کرد.
🔸 تقریباً همهی گزارشهایِ رویدادهای تاریخیِ پیدایش، مبارزه و سرنوشت شوراها و نیز ارزیابی و واکاوی جامعهشناختی و نظریِ این رویدادها به سه خصیصهی «انکارناپذیر» شوراها اشاره کردهاند و تلازم تقریباً همیشگی این سه خصیصه با گزارش و واکاوی شوراها، آنها را کمابیش به «سرشتنشان»های شورا یا سازمانیابیِ شورایی بدل کرده است. این سه خصیصه عبارتند از نخست: خودانگیختگی در شیوهی تصمیمگیری و اجرای تصمیمها؛ دوم: ظهور شوراها در دورههای بحران، جنگ و گسیختگی و آشفتگیِ سیاسی و اجتماعی در «نظام حاکم»؛ و سوم: قدرت دوگانه.
🔸 آیا آنچه «خودانگیختگی» نامیده میشود و موضوع تمجید و تقبیح رویکردهای سیاسی و ایدئولوژیک متقابل است، خودْ بیان یا شکل پدیداریِ سرشتنشانِ بنیادین دیگری نیست؟ آیا تلقی شرایط اجتماعی و تاریخی بحران، جنگ و اوضاع انقلابی بهمثابه شرایط عینیِ پیدایش و فعالیت و مبارزهی شوراها، به این معنا نیست که بنابراین آنها پدیدههایی گذرا هستند و به محض تغییر و فقدان این شرایط عینی، ناپدید خواهند شد؟ آیا غیر از این است که نگاه سوسیالدمکراتها، بهرغم دستافشانیهای صادقانه و غیرصادقانهشان برای شوراها، بر همین نگرش استوار است؟ آیا تلقی «قدرت» شوراها در «قدرت دوگانه» بهمثابه قدرتی سیاسی و بدیل دولت حاکم، تقلیل سرشت بنیادین شوراها به یکی از شکلهای پدیداری آن نیست؟ آیا این نگرش، نهادی را که در ماهیت خویش «نا ـ دولت» است، به همتایی برای دولت بهطور اعم بدل نمیکند، چنانکه مثلاً دولت بورژوایی ابزار سلطهی طبقاتی بورژوازی و دولت کارگری، به همان معنا، ابزار سلطهی طبقاتی پرولتاریا تلقی شود؟ آیا حزبهای سیاسی، با ساخت و بافت سیاسی و ساختار و استخوانبندی تشکیلاتیشان، بدیل مناسبتری برای قدرت سیاسی، در این معنا، نیستند؟
مقولهی «شیوهی وجود» در دستگاه مفهومی مارکسی میتواند در پاسخ به این پرسشها و حل معضل سیاسی و نظری راهگشا باشد.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Om
#کمال_خسروی #شورا #حزب_سیاسی #خودانگیختگی #سندیکا #سازمانیابی_شورایی #قدرت_دوگانه
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://tttttt.me/edalatxah
▫️ پیرامون شیوهی وجودِ سازمانیابی شورایی
به مناسبت سالگرد انقلاب و قیام شکوهمند ۲۲ بهمن ۱۳۵۷
نوشتهی: کمال خسروی
10 فوریه2022
🔸 نوشتن پیرامون شورا، بهمثابه شکلی از سازمانیابی اجتماعی و سیاسی، همواره با این بدگمانی همراه است که «دفاع» از این شیوهی سازمانیابی در رقابت یا در تعارض با شیوههای دیگر سازمانیابی اجتماعی و سیاسی، مانند اتحادیه یا حزب سیاسی است. اما هدف جُستار پیشِ رو کندوکاو پیرامون سرشتنشانهای شورا یا سازمانیابیِ شورایی و نقش اجتماعی و تاریخی آن است، به یاری مقولهی «شیوهی وجود» و دستگاه مفهومی مارکسی؛ نخست برای روشنکردن وجوه تمایز بنیادینش با شکلهای دیگر سازمانیابی و اهمیت آن در ژرفای پویایِ مبارزهی طبقاتیِ ضدسرمایهداری، و دوم برای تأکید بر این امر، که تقابلهای مصنوعی و نابهنجار بین سازمانیابی شورایی و شکلهای دیگر سازمانیابی اجتماعی و سیاسی، خواسته یا ناخواسته، همین سرشتنشانها را پنهان میکند یا دستکم در ابهام فرو میبرد و با نادیدهگرفتن شرایط اجتماعی و تاریخی مشخصی که ظرف مبارزهی طبقاتی است، به مانعی در برابر مبارزه بدل میشود.
🔸 شورای کارگری بهعنوان دستاوردی از مبارزهی کارگران برای احقاق و تأمین حقوق خود و دفاع از آنها در برابر معارضان، همانا نیروهای اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک سرمایهداران و سرمایهداری ــ از کمون پاریس گرفته تا مبارزهی کارگران در انقلاب روسیه، انقلاب آلمان، اسپانیا، پرتغال یا امریکای جنوبی ــ شکلی است برای این محتوا، یعنی شکلی است برای سازمانیافتگیِ این مبارزه یا نهادینشدنِ آن. از این منظر، شورا با اتحادیه (سندیکا) یا حزب سیاسی، که آنها نیز دستاوردهای بسیار مهم دیگری از همین مبارزهی طبقاتیاند، تفاوتی ندارد. برای شناخت سرشتنشانها و وجوه تمایز بنیادین شورا یا سازمانیابی شورایی، نخست باید اندکی در سازوکار شیوهی تولید سرمایهداری و سازمانیابی مناسبات اجتماعی بر اساس ملزومات این شیوهی تولید تأمل کرد.
🔸 تقریباً همهی گزارشهایِ رویدادهای تاریخیِ پیدایش، مبارزه و سرنوشت شوراها و نیز ارزیابی و واکاوی جامعهشناختی و نظریِ این رویدادها به سه خصیصهی «انکارناپذیر» شوراها اشاره کردهاند و تلازم تقریباً همیشگی این سه خصیصه با گزارش و واکاوی شوراها، آنها را کمابیش به «سرشتنشان»های شورا یا سازمانیابیِ شورایی بدل کرده است. این سه خصیصه عبارتند از نخست: خودانگیختگی در شیوهی تصمیمگیری و اجرای تصمیمها؛ دوم: ظهور شوراها در دورههای بحران، جنگ و گسیختگی و آشفتگیِ سیاسی و اجتماعی در «نظام حاکم»؛ و سوم: قدرت دوگانه.
🔸 آیا آنچه «خودانگیختگی» نامیده میشود و موضوع تمجید و تقبیح رویکردهای سیاسی و ایدئولوژیک متقابل است، خودْ بیان یا شکل پدیداریِ سرشتنشانِ بنیادین دیگری نیست؟ آیا تلقی شرایط اجتماعی و تاریخی بحران، جنگ و اوضاع انقلابی بهمثابه شرایط عینیِ پیدایش و فعالیت و مبارزهی شوراها، به این معنا نیست که بنابراین آنها پدیدههایی گذرا هستند و به محض تغییر و فقدان این شرایط عینی، ناپدید خواهند شد؟ آیا غیر از این است که نگاه سوسیالدمکراتها، بهرغم دستافشانیهای صادقانه و غیرصادقانهشان برای شوراها، بر همین نگرش استوار است؟ آیا تلقی «قدرت» شوراها در «قدرت دوگانه» بهمثابه قدرتی سیاسی و بدیل دولت حاکم، تقلیل سرشت بنیادین شوراها به یکی از شکلهای پدیداری آن نیست؟ آیا این نگرش، نهادی را که در ماهیت خویش «نا ـ دولت» است، به همتایی برای دولت بهطور اعم بدل نمیکند، چنانکه مثلاً دولت بورژوایی ابزار سلطهی طبقاتی بورژوازی و دولت کارگری، به همان معنا، ابزار سلطهی طبقاتی پرولتاریا تلقی شود؟ آیا حزبهای سیاسی، با ساخت و بافت سیاسی و ساختار و استخوانبندی تشکیلاتیشان، بدیل مناسبتری برای قدرت سیاسی، در این معنا، نیستند؟
مقولهی «شیوهی وجود» در دستگاه مفهومی مارکسی میتواند در پاسخ به این پرسشها و حل معضل سیاسی و نظری راهگشا باشد.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Om
#کمال_خسروی #شورا #حزب_سیاسی #خودانگیختگی #سندیکا #سازمانیابی_شورایی #قدرت_دوگانه
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://tttttt.me/edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
شورا: شکل در مقام محتوا
پیرامون شیوهی وجودِ سازمانیابی شورایی نوشتهی: کمال خسروی آیا آنچه «خودانگیختگی» نامیده میشود و موضوع تمجید و تقبیح رویکردهای سیاسی و ایدئولوژیک متقابل است، خودْ بیان یا شکل پدیداریِ سرشتنشانِ…
Forwarded from نقد
▫️ نقش پویایی خواستها
▫️ پیرامون «منشور»ها و «برنامه»ها
14 ژوئن 2023
نوشتهی: کمال خسروی
🔸 تحلیل مشخص از شرایط مشخص به معنای عزیمت از وضع موجود نیست، عزیمت از امر مشخص است. تعّیناتی که همراهی، همهنگامی و همدوسیشان به امر مشخص در مقام مشخصِ اندیشیده هویت میبخشند، فقط مرکب از امور واقع نیستند. در ترکیب تعیّناتِ امر مشخصْ هم امور واقع دخیلاند، هم فرانمودهایی که خود را همچون امر واقع مینمایانند و هم، مهمتر از هر چیز دیگر، گرایشهای رو به زوال یا به سوی بالندگی، و بالقوگیهای رو به انکشاف. جایگزین کردن وضع موجود بهجای امر مشخص و عزیمت از آن با ادعای «واقعبینی»، نه فقط به ابتذالِ سطحینگری فرو میافتد و خودْ به جزئی ایدئولوژیک در ترکیب امر مشخص بدل میشود، بلکه مهمتر از هر چیز دیگر، گرایشها و بالقوگیهای پویای امر واقع را نادیده میگیرد. بیگمان بزرگترین دشواری تحلیل امر مشخص، تشخیص امور واقع از گرایشهای پویای آن است. اینجاست که خطاها ممکن، بسا گریزناپذیر، میشوند. یگانه راه تشخیص و تمایز گرایشها و بالقوگیها، تاریخیتِ امر مشخص است، بیآنکه تاریخیت به دام تاریخ و تاریخیگری افتد: چه در استناد به پیشینه و چه در عطف به پیشگوییِ غایتشناختی. کشف همدوسیهای بنیادینِ امر مشخص، و از آنجا، استنتاج چیزی که بتوان آن را منطق ویژهی موضوعِ ویژه نامید، کاری است دشوار و نه همواره قرین کامیابی. از این رو، چه در طرح تعیّنها و چه در نقد واکاویها چارهای جز تلاش و فروتنی نیست.
🔸 معضل فراهمآوری، تدوین و صورتبندی مواد «منشور»ها و «برنامه»ها و تناقضات صوری و محتواییِ مواد آنها در اساس ناشی از همین تنش بین تعین ناظر بر امر واقع و تعین معطوف به گرایش و بالقوگی در چارچوب یک بند یا بین بندهاست. حتی تناقضاتی صوری از این دست که روشن نیست مادهای از منشور یا برنامه بهمثابهی «خواسته» صورتبندی شده یا بهعنوان «فرمان»، یعنی روشن نیست که این ماده، صورتبندی «خواسته»ای از یک مرجع قدرت (نهادین، سیاسی یا اقتصادی) است یا فرمانی برنامهای برای وضع یا برنهادن موقعیتی نهادین، سیاسی یا اقتصادی، از این تنش منشاء میگیرند که نقطهی عزیمت آنها بین وضع جاری امور یا بالقوگیهای تحول و تطور آن در نوسان است. همین نوسان بین «خواسته» و «فرمان» است که به تناقضات صوری دیگر راه میبرد. مثلاً موجب میشود بندها یا موادی از منشور بهمثابهی «حداقل» توصیف شوند، در حالی که بنا بر ترکیب بانیان منشور، شکل «حداکثر» آنها قابل تصور نیست. یا موادی بهمثابهی «فرمان» طرح میشوند، در حالی که ضامن اجرایی یا نیروی سیاسی و اجتماعی پشتوانهی آنها بهروشنی تعریف نشده است. معضل از یک سو تلاش برای تقلیل نیافتن و محدود نماندن به بهاصطلاح «واقعبینی» و سطح موجود «خواست»هاست، و از سوی دیگر، فاصله گرفتن از خیالپردازیهای سیاسی و اجتماعیای که از افق مبارزهی سیاسی فراتر میروند یا چیزی جز تکرار کلیشههای بیهوده و بیمحتوا نیستند. حل این کشاکش از یک سو مستلزم به رسمیت شناختن مشروعیت منشورها و برنامههای مترقیِ متفاوت و گاه متناقض، و از سوی دیگر، گفتوگوی انتقادی بین آنها و پیرامون آنهاست.
🔸 تلاش جُستار پیشِ رو کاوش در سرشت خواستها و ژرفکاوی در معیارهای تمایز تعینات ناظر بر امر واقع و بر گرایشها و ادای سهمی در این گفتوگوی انتقادی است. هدفْ واکاوی و نقدِ چالشی است که رویکرد چپ انقلابی در کشاکش و تنش بین «وضع موجود» و چشمانداز رهایی با آن روبهروست و پیشنهادن معیار تازهای برای سرشتنشان خواستهای جنبش انقلابی، همراه با طرح نمونهوار صورتبندی برخی خواستها بر پایهی این معیار.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3wn
#کمال_خسروی
#قدرت_انقلابی #مبارزه_طبقاتی #چپ_رادیکال
#منشور #برنامه_حداقل
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ پیرامون «منشور»ها و «برنامه»ها
14 ژوئن 2023
نوشتهی: کمال خسروی
🔸 تحلیل مشخص از شرایط مشخص به معنای عزیمت از وضع موجود نیست، عزیمت از امر مشخص است. تعّیناتی که همراهی، همهنگامی و همدوسیشان به امر مشخص در مقام مشخصِ اندیشیده هویت میبخشند، فقط مرکب از امور واقع نیستند. در ترکیب تعیّناتِ امر مشخصْ هم امور واقع دخیلاند، هم فرانمودهایی که خود را همچون امر واقع مینمایانند و هم، مهمتر از هر چیز دیگر، گرایشهای رو به زوال یا به سوی بالندگی، و بالقوگیهای رو به انکشاف. جایگزین کردن وضع موجود بهجای امر مشخص و عزیمت از آن با ادعای «واقعبینی»، نه فقط به ابتذالِ سطحینگری فرو میافتد و خودْ به جزئی ایدئولوژیک در ترکیب امر مشخص بدل میشود، بلکه مهمتر از هر چیز دیگر، گرایشها و بالقوگیهای پویای امر واقع را نادیده میگیرد. بیگمان بزرگترین دشواری تحلیل امر مشخص، تشخیص امور واقع از گرایشهای پویای آن است. اینجاست که خطاها ممکن، بسا گریزناپذیر، میشوند. یگانه راه تشخیص و تمایز گرایشها و بالقوگیها، تاریخیتِ امر مشخص است، بیآنکه تاریخیت به دام تاریخ و تاریخیگری افتد: چه در استناد به پیشینه و چه در عطف به پیشگوییِ غایتشناختی. کشف همدوسیهای بنیادینِ امر مشخص، و از آنجا، استنتاج چیزی که بتوان آن را منطق ویژهی موضوعِ ویژه نامید، کاری است دشوار و نه همواره قرین کامیابی. از این رو، چه در طرح تعیّنها و چه در نقد واکاویها چارهای جز تلاش و فروتنی نیست.
🔸 معضل فراهمآوری، تدوین و صورتبندی مواد «منشور»ها و «برنامه»ها و تناقضات صوری و محتواییِ مواد آنها در اساس ناشی از همین تنش بین تعین ناظر بر امر واقع و تعین معطوف به گرایش و بالقوگی در چارچوب یک بند یا بین بندهاست. حتی تناقضاتی صوری از این دست که روشن نیست مادهای از منشور یا برنامه بهمثابهی «خواسته» صورتبندی شده یا بهعنوان «فرمان»، یعنی روشن نیست که این ماده، صورتبندی «خواسته»ای از یک مرجع قدرت (نهادین، سیاسی یا اقتصادی) است یا فرمانی برنامهای برای وضع یا برنهادن موقعیتی نهادین، سیاسی یا اقتصادی، از این تنش منشاء میگیرند که نقطهی عزیمت آنها بین وضع جاری امور یا بالقوگیهای تحول و تطور آن در نوسان است. همین نوسان بین «خواسته» و «فرمان» است که به تناقضات صوری دیگر راه میبرد. مثلاً موجب میشود بندها یا موادی از منشور بهمثابهی «حداقل» توصیف شوند، در حالی که بنا بر ترکیب بانیان منشور، شکل «حداکثر» آنها قابل تصور نیست. یا موادی بهمثابهی «فرمان» طرح میشوند، در حالی که ضامن اجرایی یا نیروی سیاسی و اجتماعی پشتوانهی آنها بهروشنی تعریف نشده است. معضل از یک سو تلاش برای تقلیل نیافتن و محدود نماندن به بهاصطلاح «واقعبینی» و سطح موجود «خواست»هاست، و از سوی دیگر، فاصله گرفتن از خیالپردازیهای سیاسی و اجتماعیای که از افق مبارزهی سیاسی فراتر میروند یا چیزی جز تکرار کلیشههای بیهوده و بیمحتوا نیستند. حل این کشاکش از یک سو مستلزم به رسمیت شناختن مشروعیت منشورها و برنامههای مترقیِ متفاوت و گاه متناقض، و از سوی دیگر، گفتوگوی انتقادی بین آنها و پیرامون آنهاست.
🔸 تلاش جُستار پیشِ رو کاوش در سرشت خواستها و ژرفکاوی در معیارهای تمایز تعینات ناظر بر امر واقع و بر گرایشها و ادای سهمی در این گفتوگوی انتقادی است. هدفْ واکاوی و نقدِ چالشی است که رویکرد چپ انقلابی در کشاکش و تنش بین «وضع موجود» و چشمانداز رهایی با آن روبهروست و پیشنهادن معیار تازهای برای سرشتنشان خواستهای جنبش انقلابی، همراه با طرح نمونهوار صورتبندی برخی خواستها بر پایهی این معیار.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3wn
#کمال_خسروی
#قدرت_انقلابی #مبارزه_طبقاتی #چپ_رادیکال
#منشور #برنامه_حداقل
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نقش پویایی خواستها
پیرامون «منشور»ها و «برنامه»ها نوشتهی: کمال خسروی میتوان با عزیمت از امر مشخص، بهمثابهی همدوسیِ تعینات ناظر بر امر واقع و تعینات معطوف بر بالقوگیها، اهمیت نقش پویاییِ خواستها را طرح و تعریف …
🔴 چه کسی وزیر خواهد شد؟
✍ مهدی رشیدی، معلم
#دیدگاه_معلم
وزیر در کابینهای که رییسش ذوب در سیاستهای کلی و رهبر است فرقی نمیکند که چه کسی باشد. وقتی قرار است سیاستهای ضدآموزشی و ضد معلمی برنامه هفتم اجرا گردد چه فرقی میکند که #مراد_صحرایی وزیر باشد یا #بطحایی یا #نوبخت یا #حاجی_مرادی؟ منظور این نیست که بین این افراد تفاوت وجود ندارد و سیاستهای متفاوتی را پیگیری نخواهند نمود منظور این است در عرصه نظام آموزشی با آمدن و رفتن وزرایی در ساختار فعلی شاهد تغییر و تحول رو به جلو نخواهیم بود چرا؟ جواب واضح اینها امتحان دادهاند و همه در چارچوب ایدئولوژیک و طبقه مسلط حاکم عمل نموده و خواهند کرد.
حال این سوال مهم مطرح میشود که اگر چنین است این همه داد و قال از تشکیل کمیته تعیین وزیر تا معرفی افرادی خارج از کمیته و بحث ماندن وزیر فعلی و دستهکشی و یارکشی برای تصاحب وزارتخانه برای چیست؟ پاسخ این سوال را باید از زاویه بهرمندی از #رانت و دستیابی به مراکز #قدرت و #ثروت مورد بررسی قرار داد.
تمام گزینههای مطرح از #حسینی تا #نوبخت، #حاجیمیرزایی و از #امانی تا #مراد_صحرایی نماینده یک جناح و محفل سیاسی هستند. #حداد_عادل اول پشت #مراد_صحرایی ایستاده تا او را ابقا نماید اگر موفق نشود گزینه بعدی او #امانی است. حداد با این همه موقعیت و جایگاه که اصلا لیاقتش را ندارد نمیخواهد مهمترین مرکز پمپاژه ایدئولوژی متعفن خود را از دست بدهد اما موضوع بحث ثروت هم هست او فرزندش را به سمت #مشاور صندوق ذخیره فرهنگیان رسانده تا حتی اگر وزیر از طیف او نشد این منابع رانت و ثروت از دست نرود.
در جناح مقابل هم داستان همین است بحث اصلی سلطه ایدئولوژیک از طریق مدرسه بر جامعه است باند منتسب به استمرارطلبان که به دروغ شعار #عدالت_آموزشی سر میدهند عاشق سیاستهای صندوق بینالمللی پول هستند دوست دارند مدرسه بفروشند معلم استخدام نکنند و دستمزدها را پایین نگه دارند در آموزش و پرورش صرفهجویی کنند تا بیشتر غارت کنند البته اقتدارگرایان مدعی حقوق مستضعفان و محرومان هم در این سیاست شریک هستند اما شیوه اعمال این ستمها متفاوت است.
این آه و نالهای که تشکلهای وابسته زرد منتسب به استمرارطلبان به راه انداختهاند که وامصیبتا اگر #مراد_صحرایی وزیر شود همه چیز از دست میرود از همان جنس #دلواپسی_برای_رانت است و این سوگواری که #ارزشیها به راه انداختهاند که اگر وزیر غربزده باشد همه ارزشها از بین میرود از جنس #دلواپسی_برای_از_دست_دادن_رانت است. این هر دو هیچ ربطی به منافع معلمان و دانشآموزان و جامعه ندارد.
منافع معلمان فقط در تشکلیابی مستقل و مستمر تحقق میپذیرد جایی که هرکس از هر باندی وزیر شد بداند با یک نیروی قوی و سازماندهی شده روبرو است که برای تحقق حقوق معلمان و دانشآموزان وابسته به باندی و جناحی نیست و باید به مطالبات پاسخ دهد. تاکنون هم هر تغییری بوده هر چند کم، حاصل تلاش جمعی تشکلهای صنفی و حمایت معلمان بودهاست. اگر اعتراضات مستمر و متشکل نبود سیاستهای نئولیبرالی حاکمیت همین داشتههای فعلی را تا حالا بلعیده بود. این یک زاویه دیدی است که نیاز به نگرش رادیکال دارد آنجا که رادیکال بودن به معنای تند و تیز بودن نیست بلکه به معنای درک ریشهای از پدیدههاست.
منبع : شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
✍ مهدی رشیدی، معلم
#دیدگاه_معلم
وزیر در کابینهای که رییسش ذوب در سیاستهای کلی و رهبر است فرقی نمیکند که چه کسی باشد. وقتی قرار است سیاستهای ضدآموزشی و ضد معلمی برنامه هفتم اجرا گردد چه فرقی میکند که #مراد_صحرایی وزیر باشد یا #بطحایی یا #نوبخت یا #حاجی_مرادی؟ منظور این نیست که بین این افراد تفاوت وجود ندارد و سیاستهای متفاوتی را پیگیری نخواهند نمود منظور این است در عرصه نظام آموزشی با آمدن و رفتن وزرایی در ساختار فعلی شاهد تغییر و تحول رو به جلو نخواهیم بود چرا؟ جواب واضح اینها امتحان دادهاند و همه در چارچوب ایدئولوژیک و طبقه مسلط حاکم عمل نموده و خواهند کرد.
حال این سوال مهم مطرح میشود که اگر چنین است این همه داد و قال از تشکیل کمیته تعیین وزیر تا معرفی افرادی خارج از کمیته و بحث ماندن وزیر فعلی و دستهکشی و یارکشی برای تصاحب وزارتخانه برای چیست؟ پاسخ این سوال را باید از زاویه بهرمندی از #رانت و دستیابی به مراکز #قدرت و #ثروت مورد بررسی قرار داد.
تمام گزینههای مطرح از #حسینی تا #نوبخت، #حاجیمیرزایی و از #امانی تا #مراد_صحرایی نماینده یک جناح و محفل سیاسی هستند. #حداد_عادل اول پشت #مراد_صحرایی ایستاده تا او را ابقا نماید اگر موفق نشود گزینه بعدی او #امانی است. حداد با این همه موقعیت و جایگاه که اصلا لیاقتش را ندارد نمیخواهد مهمترین مرکز پمپاژه ایدئولوژی متعفن خود را از دست بدهد اما موضوع بحث ثروت هم هست او فرزندش را به سمت #مشاور صندوق ذخیره فرهنگیان رسانده تا حتی اگر وزیر از طیف او نشد این منابع رانت و ثروت از دست نرود.
در جناح مقابل هم داستان همین است بحث اصلی سلطه ایدئولوژیک از طریق مدرسه بر جامعه است باند منتسب به استمرارطلبان که به دروغ شعار #عدالت_آموزشی سر میدهند عاشق سیاستهای صندوق بینالمللی پول هستند دوست دارند مدرسه بفروشند معلم استخدام نکنند و دستمزدها را پایین نگه دارند در آموزش و پرورش صرفهجویی کنند تا بیشتر غارت کنند البته اقتدارگرایان مدعی حقوق مستضعفان و محرومان هم در این سیاست شریک هستند اما شیوه اعمال این ستمها متفاوت است.
این آه و نالهای که تشکلهای وابسته زرد منتسب به استمرارطلبان به راه انداختهاند که وامصیبتا اگر #مراد_صحرایی وزیر شود همه چیز از دست میرود از همان جنس #دلواپسی_برای_رانت است و این سوگواری که #ارزشیها به راه انداختهاند که اگر وزیر غربزده باشد همه ارزشها از بین میرود از جنس #دلواپسی_برای_از_دست_دادن_رانت است. این هر دو هیچ ربطی به منافع معلمان و دانشآموزان و جامعه ندارد.
منافع معلمان فقط در تشکلیابی مستقل و مستمر تحقق میپذیرد جایی که هرکس از هر باندی وزیر شد بداند با یک نیروی قوی و سازماندهی شده روبرو است که برای تحقق حقوق معلمان و دانشآموزان وابسته به باندی و جناحی نیست و باید به مطالبات پاسخ دهد. تاکنون هم هر تغییری بوده هر چند کم، حاصل تلاش جمعی تشکلهای صنفی و حمایت معلمان بودهاست. اگر اعتراضات مستمر و متشکل نبود سیاستهای نئولیبرالی حاکمیت همین داشتههای فعلی را تا حالا بلعیده بود. این یک زاویه دیدی است که نیاز به نگرش رادیکال دارد آنجا که رادیکال بودن به معنای تند و تیز بودن نیست بلکه به معنای درک ریشهای از پدیدههاست.
منبع : شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah