مدرسه‌ رهایی
2.32K subscribers
6.91K photos
2.13K videos
195 files
4.91K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
مدرسه‌ رهایی
⭕️ #برای_ایران یا #برای_پاستور و #برای_وزارت #یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳ شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شده‌است که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشته‌است و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده…
⭕️ لیستی برای ادامه وضعیت موجود
#یادداشت_روز ، جمعه ۲۹ تیر

سرانجام لیست پیشنهادی کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش به شورای راهبردی منتشر شد در این لیست اسامی زیر به چشم می‌خورند :

🔹سید جواد حسینی
🔹عبدالرضا فولادوند
🔹عباسعلی باقری
🔹رحیم عبادی
🔹غلامرضا کریمی
🔹علیرضا کمره ای
🔹حمایت میرزاده
🔹علیرضا کاظمی
🔹 مهین منافی
🔹فاطمه مهاجرانی
🔹شهریار فولادوند
🔹محمد حسن قائدیها

دو  نفر نیز  خارج از آموزش وپرورش در این لیست وجود دارد :
🔸محمدباقر نوبخت
🔸 سید ضیا هاشمی

نگاهی اجمالی به این لیست نشان می‌دهد که همه افراد دارای سابقه و مسئولیت در آموزش و پرورش هستند و در عملکرد آنان چیز مثبتی به چشم نمی‌خورد.
چند نفر مدیرکل آموزش و پرورش تهران و سایر استان‌ها بوده‌اند و چند نفر دیگر در معاونت وزارتخانه یا سازمان‌های آن نقش آفرینی کرده‌اند به عبارتی این افراد در به وجود آمدن بحران‌های امروز آموزش و پرورش نقش داشته‌اند.
این لیست به ما می‌گوید سیاست‌های جاری در آموزش و پرورش با آمدن هر یک از این افراد ادامه خواهد یافت. در حقوق معلمان تغییری رخ نخواهد داد، سیاست‌های پولی سازی و فروش مدارس ادامه خواهد یافت، بحران و کمبود نیروی کار آموزشی مرتفع نخواهد شد و مافیا بر ارکان صندوق ذخیره چیره خواهد شد و سیاست‌های سرکوبگرانه علیه دختران دانش‌آموز و معلمان زن و فعالان صنفی ادامه خواهد یافت.
تفاوت این افراد تنها در وابستگی باندی آنهاست برخی به تشکل وابسته انجمن اسلامی وابسته هستند برخی به مجمع فرهنگیان. برخی مورد حمایت فانی هستند برخی مورد حمایت بطحایی.
به عنوان نمونه نوبخت که باید بخاطر رفتارش و عهدشکنی با فرهنگیان مورد مواخذه و محاکمه شود گزینه مورد حمایت مجمع فرهنگیان و حزب عدالت و توسعه است و افرادی مانند #مجتبی‌زینی‌وند و #فرج_کمیجانی از حامیان وی برای قرار گرفتن در لیست بوده‌اند.

در پایان باید به این موضوع اشاره نمود که لزوما وزیر از میان افراد انتخاب نخواهد شد بلکه گزینه نهایی کسی است که مورد تأیید نهادهای امنیتی و همسو با سیاستهای کلی نظام باشد. چرا که تک تک این افراد از نهادهای امنیتی استعلام خواهند شد و کسی به مجلس معرفی می‌شود که آنان تایید نمایند. این موضوع و جنگ و دعواهای جناحی درون جبهه اصلاحات در این کمیته‌ها بیش از پیش نشان می‌دهد که این کمیته‌های_کذایی و آن #شورای_ظریف به چه میزان سویه فریبکارانه دارند و مشکلی از مردم و معلمان حل نخواهند کرد.

📌 لینک یادداشت‌های مرتبط :
🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت

https://tttttt.me/edalatxah/18244
مدرسه‌ رهایی
⭕️ لیستی برای ادامه وضعیت موجود #یادداشت_روز ، جمعه ۲۹ تیر سرانجام لیست پیشنهادی کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش به شورای راهبردی منتشر شد در این لیست اسامی زیر به چشم می‌خورند : 🔹سید جواد حسینی 🔹عبدالرضا فولادوند 🔹عباسعلی باقری 🔹رحیم عبادی 🔹غلامرضا کریمی…
⭕️ معمای غیرقابل‌حل (Dilemma) وزیر آموزش و پرورش
#یادداشت_روز، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳

سرانجام پس از کش و قوس فراوان، کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش نام ۱۴ نفر و به عبارتی ۵ نفر را به عنوان نامزد پست وزارت به #شورای_کذایی_راهبردی برای معرفی وزیر اعلام کرد. کمیته‌ای که افرادش از باندهای درونی استمرارطلبان تشکیل شده و این کمیته در تحلیل نهایی محملی برای دستیابی به رانت است.

مستقل از اینکه وزیر جدید آموزش و پرورش  از چه جناحی باشد، احتمالا دو راه را در پیش خواهد داشت:
۱- این که میزانی از فشار امنیتی را کاهش دهد.
۲- این که راه پیشینیان را برود و دستگاه سرکوب را هر روز تیزتر کند.

هرگاه از فشار امنیتی و دستگاه سرکوب سخن می‌گوییم، بایستی آن را به تمامیت و گستره آن در نظر بگیریم. مهم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین ویژگی دستگاه امنیتی و سرکوب حاکمیت #ایدئولوژی آن است که تضاد بنیادینی با مفهوم مدرن  و هر آنچه مربوط به آن است، دارد.
در نظام آموزش و پرورش نیز همین ایدئولوژی می‌تواند به مثابه #علت‌العلل دستگاه عریض و طویل سرکوب در نظر گرفته شود. در چارچوب این دستگاه ایدئولوژیک است که محتوای کتب درسی و حتی شکل و صورت‌بندی کلاس‌های درس و مناسبات عوامل مدرسه‌ای و غیر مدرسه‌ای قوام می‌یابند، گزینش معلمان انجام می‌شود، دانش‌آموز و معلم منقاد و مطیع، دانش‌آموز و معلم تراز حکومت اسلامی معرفی می‌شوند، خودی و غیر خودی به وجود می‌آید، سرکوب طبقاتی، جنسیتی و قومیتی شکل می‌گیرد، اعتراض و حتی انتقاد معنای امنیتی می‌یابد و نهاد آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی به هم گره می‌خورند و تهدید و اخراج و زندان معلم و حتی دانش‌آموز قاعده می‌گردد.

وزیر آموزش و پرورش یا باید ذره‌ای از این ایدئولوژی عدول کند و سپس در جستجوی اصلاح دیگر موارد بر آید یا پا جای پای پیشینیان بگذارد و همان مسیر را ادامه دهد. فقط این که پس از شکل‌گیری و گسترش #جنبش_معلمان و اعتراضات سال ۱۴۰۰ آنها و نیز اتفاقات #قیام_ژینا در سال ۱۴۰۱ که بخش زیادی از دانش‌آموزان و خصوصا زنان جوان و نوجوان را همراه داشت -و به تعبیری این اقشار پیشتاز قیام بودند- #تعادل_پیشین به هم خورده است. وزیر آموزش و پرورش از یک سو نمی‌تواند به خاطر ماهیت استبدادی  و جوهره ایدئولوژیک آن -که بی‌شکاف توتالیتر است- اندک عدولی از گفتمان ایدئولوژیک حاکمیت داشته باشد؛ زیرا بالادستی‌ها به خوبی می‌دانند که در تعادل جدید، هر ترکی بر ساختار ستبر استبداد راه جنبش‌ها و خیزش‌های جدیدی را خواهد گشود.
اگر نظام آموزش و پرورش اندکی از ایدئولوژی مسلط عقب‌نشینی کند، محتوای آموزشی اندکی تغییر کند، نظام گزینش معلم و حراست ادارات فرصتی برای نیروی کارآمد آموزشی ایجاد کند، مناسبات عوامل مدرسه‌ای و غیر مدرسه‌ای اندکی تغییر کند، اشکال مختلف سرکوب ذره‌ای کاهش یابد و…، جنبش معلمان جان تازه‌ای می‌گیرد و گسترش می‌یابد، نسل نوجوان و جوان -خصوصا دختران دانش‌آموز- مطالبات و خواست‌های بیشتری را پیش خواهند کشید و آن ترک، حاکمیت را به شکاف و فروپاشی نزدیک‌تر خواهد ساخت.
از سوی دیگر، خط دیگری که وزیر آموزش و پرورش پیش رو دارد، مسیر تاکنون است که باز هم به دلیل همان بر هم خوردن تعادلی که در بالا اشاره شد، کارایی پیشین را نمی‌تواند داشته باشد. هم اتفاقات و رویدادهای سال‌های قبل -به خصوص ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱- و هم سبک زندگی مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان که تحت تاثیر عوامل داخلی، جهانی و خصوصا توسعه تکنوژی‌های ارتباطی به سرعت تغییر کرده است، سبب می‌شود که سرکوب عریان دیگر نتواند خواست مردم برای تغییر را کنترل یا سرکوب کند.
همین اکنون تعداد زیادی از معلمان، دانش‌آموزان و اقشار دیگر زندانند یا به زندان رفته‌، اخراج شده یا پرونده‌ دارند و نیز تغییرات بنیادینی که در مناسبات مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آمده است، سرکوب عریان را به خطری برای بقای حاکمیت تبدیل خواهد کرد.

بنابراین، دولت پزشکیان در سطح کلان و وزارت آموزش و پرورش در زیرمجموعه آن هر خطی را که پیش بگیرند، احتمالا #جنبش‌ها و #خیزش‌های_اجتماعی را همراه خواهد داشت.

📌 یادداشت‌های مرتبط :

🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت

https://tttttt.me/edalatxah/18244

🔸 لیستی برای ادامه وضعیت موجود

https://tttttt.me/edalatxah/18257
مدرسه‌ رهایی
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاح‌طلبان #یادداشت_روز پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییس‌جمهور نظام منصوب شد. پیش‌تر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکل‌یابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به…
⭕️ چرا #اصلاح‌طلبان خطرناک‌ترند؟
#یادداشت_روز ، پنجشنبه ، ۴ مرداد ۱۴۰۳
تجربه زیسته ما از حاکمیت، نشان‌دهنده این واقعیت است که اصلاح‌طلبان برای کنشگری سیاسی، صنفی و مدنی بسیار خطرناک‌ترند. در واقع، یک قاعده در این چند دهه وجود دارد که مطابق آن ورود اصلاح‌طلبان فضا را مه‌آلود می‌کند و تالی آن این است که مبارزه جدی و #موضوع‌گیری‌های_اصولی به سستی و رکود می‌گراید. این فضا معمولا خطرناک‌تر از فضای سرکوب عریان است. زیرا در فضای سرکوب تکلیف کنشگران حوزه‌های مختلف مشخص است: یا مبارزه می‌کنند یا نمی‌کنند. ولی با ورود اصلاح‌طلبان معمولا فضا ابری و #مرزبندی‌ها مغشوش می‌شود. در این فضا بسیاری از کنشگران، هزینه‌داده‌ها و زندان‌رفته‌ها در تردید فرو می‌روند و یک پا در هوا می‌مانند. اسامی افراد مشهوری و نامشهوری زیادی را می‌توان لیست کرد که در فضای انتخاباتی اخیر بیانیه حمایت دادند یا در فضاهای واقعی و مجازی به این استدلال روی آوردند که این بار هم می‌رویم تا فلان طیف خطرناک نیاید و سپس مبارزه خود را ادامه می‌دهیم. از یوسف اباذری تا کیوان صمیمی. از دوستان صنفی خودمان تا دیگرانی که تا دیروز گذار از جمهوری اسلامی را تنها چاره کار می‌دانستند.
اگر نگاهی گذرا به بیانیه‌ها و سخنان و استدلال‌های اولیه این افراد بیندازیم، تردید در آنها موج می‌زند. هرچند همین‌که پا در این میدان گذاشتند، ظاهرا دچار #دوگانگی_شناختی شده و بر این قاعده، به آنچه انتخاب کرده بودند، هر روز بیشتر پای فشردند. در واقع، اکثر آنها - اگر آنهایی که در جستحوی منافع خویش بودند را جدا کنیم - ابتدا با تردید و چه کنم وارد این میدان شدند و سپس …
این همان فضای خطرناکی‌ست که پیش پای کنشگران پهنه‌های مختلف گسترده می‌شود. در این فضاست که کنشگر سیاسی یا صنفی یا مدنی به امید اندک تغییری یا از هراس طیفی که به نظر خطرناک‌تر از طیف مقابل می‌رسد، از مواضع اصولی خویش عدول می‌کند و دل به چیزی می‌بندد که تجربه تاریخی‌ این چند دهه نشان می‌دهد، دویدن پی سراب است.
در این میان برخی از فعالان صنفی معلمان نیز وارد چنین فضایی شدند. مواضع مشخص و اصولی فعالان صادق صنفی معلمان در بیانیه‌ها، قطعنامه‌ها و تجمعات اعتراضی، مجموعه‌ی در هم تنیده‌ای بود و هست که شامل مخالفت با #ایدئولوژیک بودن محتوای آموزشی، مخالفت با #کالایی_شدن_آموزش
مطالبه #عدالت_آموزشی،
حق #تشکل‌یابی_مستقل،
حق #آزادی_تجمعات، #آزادی_معلمان_زندانی، و #مطالبات_معیشتی می‌شد. مجموعه‌ای که نمی‌توان به یک یا دو مورد فروکاهید. مجموعه‌ای که چون رنجیره‌ای پیوسته به هم گره می‌خورد. از هر کدام از فعالان صنفی که در این مرزبندی مغشوش سمت انتخابات حکومتی ایستادند اگر بپرسیم که آیا در وضعیتی که با روی کار آمدن اصلاح‌طلبان تصویر و تصور می‌کنند، آیا امیدی دارند که محتوای ایدئولوژیک آموزشی و پرورشی تغییر کند، پاسخی نخواهند داشت؛ چون به صورت واقعی این امید در دولت‌های هر دو طیف جمهوری اسلامی ناممکن است. اگر از آنها بپرسید که چقدر امیدوارند بساط کالایی شدن آموزش برچیده شود، باز هم پاسخی نخواهند داشت. زیرا واقعیت جاری در دولت‌های رنگارنگ جمهوری اسلامی نشان از انتخاب نظام اقتصادی #نئولیبرالی هاری است که در هر دولت تیزتر می‌شود. اگر بپرسید آیا در دولت اصلاح‌طلبان به سطحی از عدالت آموزشی خواهیم رسید، هر پاسخی هم که دهند، واقعیت این است که عدالت آموزشی تابعی از نظام اقتصادی بزرگ‌تر جامعه است که در چارچوب همان الگوهای نئولیبرالیستی به بازتولید #فاصله_طبقاتی می‌انجامد. از حق تشکل‌یابی مستقل که بپرسید، هر پاسخی که دهند تاریخ جمهوری اسلامی پیش روی ماست. انحلال تشکل‌های کارگری، دانشجویی، معلمی و … در ابتدای انقلاب ۵۷ و برساختن خانه کارگر و تشکیلات دانشجویی و معلمی همچون انجمن اسلامی و بسیج اسلامی داشجویان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع اسلامی معلمان و تشکل‌های متعدد وابسته دیگر که از یک سو کارکرد سرکوب طبقه خود را به عهده دارند و از سوی دیگر محفلی برای نیروهای حکومتی و محملی برای رانت‌خوری را ایجاد می‌کنند. این سیاست هنوز نیز ادامه دارد و حاکمیت همچنان تشکل‌های مستقل را دشمن خوبش می‌داند. اگر با همین خط پیش برویم و پرسش‌های خویش را ادامه دهیم، احتمالا به شکلی ناروشن و کلی پاسخ خواهند داد که شاید فضای سرکوب کاهش یابد و شاید امکان تجمع نیز فراهم آید. پاسخ این است که تجمع و اعتراض و فعالیت صنفی معلمان برای دست‌یابی به اصول پیش‌گفته است وگرنه فعالیت صنفی بدون آن اصول معنایی ندارد. این افراد نهایت به بهبود معیشت خواهند چسبید که خود تابع سیاست‌های کلی نظام و عوامل بین‌المللی و منطقه‌ای است؛ که این عوامل نیز از دست رییس حمهور خارج است. ضمن این که جنبش معلمان و فعالیت صنفی آنها هیچ‌گاه جنبش و فعالیتی معیشت-محور نبوده است.

🔸 لینک یادداشت مرتبط :
https://tttttt.me/edalatxah/18152
مدرسه‌ رهایی
⭕️ محمدباقر نوبخت دشمن طبقاتی فرهنگیان در راه وزارتخانه 📌📌📌 #مدرسه_رهایی 🆔 @edalatxah
#محمدباقر_نوبخت کیست؟
#یادداشت_روز، ۷ مرداد ۱۴۰۳

نوبخت به خاطر نقش بی‌بدیلش در خیانت به بازنشستگان در همسان‌سازی و رتبه‌بندی شاغلان برای همه شناخته شده‌است. اما او امروز به خاطر این اهمیت دارد که گفته می‌شود اصلی‌ترین گزینه پست وزارت آموزش و پرورش است.
نوبخت در کمیته تعیین وزیر اولین گزینه خارج از وزارتخانه بود که توسط #فانی به شورای راهبردی ظریف معرفی شد. او عضو موثر در کابینه #روحانی بود طرفدار خصوصی‌سازی خدمات اجتماعی از جمله آموزش و بهداشت است و با ادعای عدالت اجتماعی پزشکیان در تضاد است او عضو حزب راست‌گرای عدالت و توسعه است و در بین تشکل‌های وابسته منتسب به معلمان پدر معنوی #مجمع_فرهنگیان است و نقش برجسته‌ای در میدان دادن به این تشکل خاصه #فرج_کمیجانی است.

او آموزش و پرورش را نهادی #هزینه‌زا می‌داند و زمانی که رییس سازمان برنامه و بودجه بود تا در توان داشت کوشید بودجه وزارتخانه را کاهش حقوق و دستمزد فرهنگیان را گروگان بگیرد و حامی سیاست‌های هار نئولیبرالی است. به دنبال فروش مدارس بود و سیاست‌های ریاضتی را به معلمان تحمیل نمود و بی‌ثبات‌کاری را با گسترش خرید خدمات آموزشی گسترش داد او با آموزش انتقادی دشمن است و نمی‌تواند وزیر معلمانی باشد که به دنبال تحول بنیادین هستند. او گرگی در لباس میش است که با دادن رشوه و اجیر کردن برخی همفکران خود به اسم بازنشسته می‌کوشید در صفوف متحد بازنشستگان رخنه ایجاد کند.
محمدباقر نوبخت فقط یک مدیر نالایق نیست او یک شخصیت ضدآموزشی و دشمن طبقاتی‌ معلمان و طبقه کارگر است او عنصر مهم کابینه‌ای است که تعرض به معیشت فرودستان کسب و کارشان بود دولتی که وزیر کشورش با وقاحت به دوربین نگاه کرد و گفت فقط به سر نزدیم به پا هم زدیم ما دادخواه تمام خون‌های آبان از جمله دانش‌آموزانی هستیم که در آبان خونشان بر سنگفرش‌های خیابان جاری شد.

https://tttttt.me/edalatxah/18330
مدرسه‌ رهایی
⭕️ #رضا_رسایی سحرگاه امروز بدون آخرین ملاقات با خانواده اعدام شد. حکم اعدام وی بدون مدارک و بنابر #علم_قاضی صادر شده بود او از بازداشت‌شدگان قیام ژینا بود که به اتهام قتل یک مامور امنیتی به همراه ده نفر دیگر بازداشت شد و در یک روند ناعادلانه همراه با پرونده‌سازی…
⭕️ اعدام در سایه تشکیل کابینه

#یادداشت_روز ، سه‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳

... و اذانی دیگر

امر شده است که بر قدوم دولت جدید قربانی باید کرد، بی خون، بی دار، بی ضجه ی مادران، قدرت بنا نمی شود.
بردگان ضحاک زمان در تماشای سر به داران جام پیروزی سر می کشند، گوش به اذان صبح به افق #دیزل_آباد_کرمانشاه می سپارند که قربانی از آنجاست.

#رضا_رسایی اعدام شد.

خبری خونین که گوش کابینه را می نوازد، دهان آنان را لگام می زند، پاستور را غرق مرگ می کند.

اعدام #رضا_رسایی شکست جریان روشنفکری مبتذلی است که در منطق شوم " انتخاب بین بد و بدتر" کشتن را دموکراتیزه می کند!! مگر نه اینکه قدرت تنها فرمان کشتن را می دهد.
#اعدام، مرگ دانشگاه است، مرگ هنر، فلسفه، علم، مرگ ما، ما مردمانِ در صف اعدام.

#اعدام، اراده یک تن است بر بی شمارانِ ترسو.
خدای خونخواره ای که اعدام سنت اوست، پیروان خود را از میان انبوه متفکران بر می گزیند، متفکرانی که بر وضعیت موجود مهر تآیید نهاده اند، متفکرانی که جز با اشارت خون آشام واکنشی ندارند.
امروزه سکوت بر سنت اعدام سرمایه می آفریند، سرمایه وزارت، استادی دانشگاه، بودن در مدار قدرت.

در زمانه ای که اعدام، سنت قدرتمندان است از دو راه یکی را باید برگزید:
یا مشارکت در اعدام یا فریاد علیه اعدام.

لینک یادداشت مرتبط :
https://tttttt.me/edalatxah/18333

📌📌📌

#مدرسه_رهایی

🆔 @edalatxah
⭕️ زندانی یک زبان است.

#یادداشت_روز، شنبه، ۳ شهریور ۱۴۰۳

زندانی مقاوم و مبارز، سخن می گوید، گفتمان ساز است، انسان را مساله مند می کند، کتابی است که خواندن آن نیاز به سواد ندارد، با احساسات،  عواطف و اندیشه ها هم سخن است، همچون فیلسوف، مفهوم می سازد، همچون شاعر می سراید، یک موسیقای تمام عیار است، جهان را به سکوت و شنیدن وادار می کند، تنهایی را در دام گفت و گو اسیر می کند، بیرون را از دیدن و شنیدنِ ستم پُر می کند، سلول، جهان باز زندانی است، جهانی که تاریکی ندارد، روشن است، روشن بینی را معنا می کند.
زندانی رها از فردیت افسارگسیخته، بن مایه ستیز است، کرانه ندارد، مرز را و صلیب را شکسته، هیچگاه از استقامت تهی نمی شود، خون های چکیده شده بر تخت شکنجه، یادگاری های حکاکی شده بر دار را ترانه آزادی ساخته و بر زبان عصیان جاری می کند، زیبا ترین عشق را از رهگذر گذشت مثنوی می کند.
راه چیرگی بر گردنه های صعب استبداد را با گام هایش در سلول های زمستانی خونبار به همنوردان آینده می آموزد، مگر از دیگرانِ محبوسِ قدیمی نیاموخته؟!

زندانی، ابر رهایی را بارور می کند تا در سرزمین خشونت و استثمار ببارد.
زندانی خاطره انسان مبارز است که بی مدد دیگری به درون ما می آید، او به کاشتن سوال مشغول است،.
سوال از دار آفرینانِ عبوس، نمایندگان شر، خدایگان شوم.
زندانی با حنجره ی خونین، سکوت را می کُشد، پایان را رسوا می کند هماره در آغاز است.
زندانی هم نشین راز دار آزادی است،. آزادی از زبان او نام خویش را می شنود.

حاکمان !  میهمانانِ شبِ بی پایان، ستایندگان قداره و زنجیر، محتضران شکست، امروزتان فناست، فردایتان نیامدنی است.
این پیام انسان هایی است که زندان را می خوانند.

📌📌📌

#مدرسه_رهایی

🆔 @edalatxah
⭕️ ملاحظاتی درباره #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جانباختن ژینا امینی

#یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
⭕️ ملاحظاتی درباره #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جانباختن ژینا امینی #یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
⭕️ ملاحظاتی دربارهٔ #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جان باختن ژینا امینی

آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زن‌زندگی‌آزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگی‌هایی است که آن را از قیام‌های پیشین متمایز می‌کنند. از جمله می‌توان به:‌ ۱) سراسری بودن قیام ۲) محله‌محور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجسته‌تر می‌کند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که می‌خواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشته‌است که می‌شود به موارد زیر اشاره نمود:

- عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
- تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
- بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
- تقویت جنبش دادخواهی و ...
- شنیده شدن صدای ملل تحت ستم

بی‌شک به این موارد می‌شود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانسته‌است به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله می‌توان به موانع زیر اشاره کرد:

- صدای بلند و رسانه‌ای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
- غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
- ائتلاف‌ در هم شکستهٔ سلبریتی‌ها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
- سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و ...

به نظر می‌رسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:

گفتمان سازی کند
ستم طبقاتی را در کنار سایر ستم‌ها، از جمله جنسیتی، ملی، مذهبی و ویرانگری محیط زیست را به عنوان مسألهٔ اصلی طرح و پیگیری نماید.
تشکل‌های صنفی واقعی را تقویت کند و در جایی که تشکل وجود ندارد تشکل مستقل ایجاد نماید و از افراد فعال و متوهم و تشکل‌های تک‌نفره و روی کاغذ عبور نماید.
ضمن حفظ استقلال، با جریانات مترقیْ همسویی مرحله‌ای و تاکتیکی داشته باشد.
با هر شکل از استبداد مرزبندی جدی نماید و مقهور فضاسازی داخلی و خارجی به سود ارتجاع نگردد.
و در نهایت، بتواند با پیوند زدن مطالبات خود به سایر جنبش‌های اجتماعی و ایجاد همگرایی گسترده‌تر، نیروی لازم را برای ایجاد تغییرات بنیادی و ساختاری فراهم نماید.

لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهره‌گیری از تجربه‌های قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را به‌روز رسانی کنند و به سوی آینده‌ای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.

این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعه‌ای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.

https://tttttt.me/edalatxah/18598
مدرسه‌ رهایی
Photo
🔴 طبس، مرگ را زیست و ما...
#یادداشت_روز ، دوشنبه ، دوم مهر ۱۴۰۳

تا کنون بیش از پنجاه کارگر معدن زغال سنگ متعلق به شرکت خصوصی معدن جو در طبس خونین، به سبب ارزانی جان انسان در برهوت جمهوری اسلامی از اقمار سرمایه داری جان باختند.
در جایی که همه باید قربانی یک تن شوند این عادی ترین حادثه است، چرا که فریادی برنیامد!!
در جایی که " نظام" این مجهول ترین اراده، به فرمان سرمایه حکم می راند و برای اثبات حکومت خود خون می ریزد، مُردن رایج ترین مفهومی است که جامعه را نمی آزارد!!
خصوصی سازی که مذهب رسمی " نظام" است، برای بقا، نه به نیروی کار ارزان، که به " جان دادن ارزان " نیاز دارد. نه به عرق پیشانی که به خون وابسته است!!
آنچه در نظام سرمایه محور حاکم برما متعین شده است، قربانی شدن انبوه فرودستان به پای منویات صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی است که دولت ها و حکومت های دست نشانده را برده ی مطامع خود ساخته اند.
شنیع ترین اندیشه این است که پنداشته شود در جهان مدرن، فاشیسم به مدد دموکراسی و در سایه پارلمانتاریسم هستی ندارد.
فاشیسم همچنان به لطف دموکراسیِ مبتنی بر پول و پارلمانِ بی مردم حکمرانی می کند.
حادثه طبس اولین نبوده و آخرین حادثه هم نخواهد بود، این سنت قربانی گرفتن، از ملزومات فاشیسم است، آشویتس سرنوشت ماست، گاز اسباب مردن ما، این تکرار، تمام شدنی نیست، اگر صرفا تماشاچیان بی روح " جامعه نمایش" باشیم.

🔴  طبس نیازمند فریاد است، طبسِ ماتم زده تسلیت را نمی پذیرد، همه، باید همه را بازتولید کنیم.

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
⭕️ تحلیلی بر #کشتار_کارگران_معدن_طبس #یادداشت_روز ، چهارشنبه، چهار مهر 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
تحلیلی بر #کشتار_کارگران_معدن_طبس
#یادداشت_روز، چهارشنبه ، چهار مهر

اخبار جان باختن کارگران معدن طبس با این که بسی دلخراش بود، ولی چندان عجیب نبود. این حادثه و حوادث مشابه را می‌توان در چارچوب نظام اقتصادی-سیاسی حاکم در کشورمان تحلیل کرد. نظام اقتصادی جمهوری اسلامی از ازدواج نامیمون قرائتی ارتجاعی از مذهب (همان که مارکس افیون توده‌ها می‌نامیدش) و خوانشی از سرمایه‌داری (که می‌توان نئولیبرالیسمش نامید) شکل گرفته است. هرچند به صورت تاریخی نیز مذهب و نظام سرمایه‌داری به طور عام نقش چپاول‌ و غارت‌گری توده‌های مردم را ایفا کرده‌اند. ولی خوانشی که حاکمیت از مذهب و نظام اقتصادی ارایه داده، شکل هارتری را ایجاد کرده است که محصول آن را در عرصه‌های مختلف می‌توان ملاحظه کرد.
نزدیکی این دو (مذهب و سرمایه‌‌داری) را در انسان‌شناسی سرمایه‌داری می‌توان جستجو کرد. انسان‌شناسی سرمایه‌داری، درست مانند آنچه که حاکمیت از دین ارایه می‌دهد، به شی‌انگاری و ابزارگونگی انسان‌ها می‌انجامد. سرمایه‌داری انسان‌ها را ذاتا منفعت‌طلب، لذت‌جو و منطقی می‌شناسد که بر اساس علل خارجی رفتار می‌کنند، به نحوی که علل یکسان، آثار مشابهی بر آنها به جای می‌گذارد. در واقع، شناخت انسان بر مشاهده‌ی رفتار وی و آنچه که در واقعیت بیرونی اتفاق می‌افتد، ممکن است.
این تعریف، انسان را به مثابه شی معرفی می‌کند. همانطور که اشیا در طبیعت بر اساس واقعیت بیرونی و قوانین از پیش تعیین‌شده واکنش نشان می‌دهند، علل یکسان همان‌طور که بر اشیا آثار مشابهی می‌گذارند، برای انسان‌ها نیز همین قاعده وحود دارد.
این شی‌انگاری به صورت ماهوی نقطه‌ی تلاقی رفتار طبقه‌ی حاکم با اقشار مختلف از جمله کودکان، زنان، کارگران و… و رفتار نظام سرمایه‌سالار با انسان‌هاست؛ هرچند هر کدام آمال و اهداف متفاوتی را برای انسان در نظر داشته باشند.
منطق نظام سرمایه‌داری مبتنی بر «سود حداکثر» و عقلانیت آن استراتژی انتخاب بهینه‌ترین وسیله (ابزار) برای رسیدن به هدف است. در این رویکرد کارگران معدن طبس ابزاری برای رسیدن به هدف یا همان سود حداکثر  می‌شوند. حال هر چقدر میزان هزینه‌های ایمنی و حفظ موحودیت کارگر کاهش یابد، بر اساس معادله‌ی هزینه-فایده سود بیشتری نصیب کارفرما خواهد شد. به ویژه که «ارتش ذخیره‌ی کار» با سیاست‌های اقتصادی حکومت - که دایما تولید بیکاری می‌کند - به سهولت در اختیار کارفرما قرار می‌گیرد و کارفرما دغدغه‌ی جایگزینی کارگران جدید به جای کارگران آسیب دیده یا جان باخته را ندارد. درست مانند ابزاری که جایگزین ابزارهای پیشین فرسوده یا از رده خارج شده‌ می‌شود. با این تفاوت که در وضعیت اقتصادی جامعه‌ی ما احتمالا - به دلیل وجود همان ارتش ذخیره‌ی کاری که به آن اشاره شد - هرینه‌ی ابزارهای جایگزین بسی کمتر از جایگزینی کارگران جدید باشد.
این موضوع فقط منطق نظام سرمایه‌داری نیست، بلکه قرائت دینی نظام حاکم نیز در این نقطه به منطق مورد اشاره به هم گره می‌خورد. نظام ولایت فقیه بدن زنان را به مثابه‌ی شی می‌انگارد که بایستی بر آن کنترل داشته باشد. کودکان را اشیایی می‌بیند که بایستی در جهت اهداف ایدئولوژیک پرورش یابند و در واقع کنترل شوند. نهادهای آموزشی و به اصطلاح فرهنگی این نظام بر اساس همین تعریف شکل گرفته‌اند. روابط و مناسبات انسانی در جامعه‌ی مورد نظر حکومت بر اساس همین کنترل و شی‌انگاری انسان‌ها تعریف می‌شوند. مراسم مذهبی و حکومتی به همبن سیاق قوام می‌یابند و حتی امر مقدس نیز کالایی است که جهت کنترل دیگران پاس داشته می‌شود.
این موارد و موارد بسیار دیگری نشان از این واقعیت دارند که نظام اقتصادی مورد نظر جمهوری اسلامی ذاتا در راستای نظام سرمایه‌داری جهانی است و ماهیت آنچه که حکومت از دین و یا حتی امر مقدس ارایه می‌دهد، با منطق نظام سرمایه‌داری مشابه است. فقط این که به دلیل تسری وجه ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه، سرمایه‌داری جاری در جامعه‌ی ما بسی افسارگسیخنه‌تر از سرمایه‌داری‌های موجود در جهان است. گویی نظام سرمایه‌داری در اینجا جهش یافته است و چپاول و غارت و کشتار را در سطوحی فراتر از آنچه در جهان وجود دارد، جاری ساخته است.

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند

#یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
⭕️ کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند #یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند
#یادداشت_روز، شنبه ۱۴ مهر

رویکرد ایدئولوژیک آموزش‌وپرورش جمهوری اسلامی دربارهٔ نحوهٔ خوداِبرازی کودکان و نوجوانان مشخص است؛ در فعالیت‌های مذهبی شرکت کن، مداحی کن، سینه بزن، مولودی برو و در بهترین حالت، سرود بخوان.

این درحالی است که نیازهای بچه‌ها حقیقتاً متفاوت است. کودکان و نوجوانان از خانواده‌های مختلف با فرهنگ‌های مختلف می‌آیند و هرکدام شیوهٔ خاص خود را برای ابراز احساسات دارند. یکی دوست دارد بخواند، یکی دوست دارد برقصد، یکی دوست دارد بلند بلند بخندد و یکی هم دوست دارد مولودی بخواند. همهٔ این بچه‌ها باید به یک اندازه فرصت تخلیهٔ احساسات و هیجانات خود را داشته باشند.

«شادی کردن» حق بچه‌هاست زیرا به رشد عاطفی‌شان کمک می‌کند. شادی به بچه‌ها کمک می‌کند احساسات خود را بشناسند و مدیریت کنند و از سلامت روانی بهتری برخوردار شوند.

شادی باعث یادگیری مؤثر کودکان و نوجوانان می‌شود. محیط شاد و مثبت باعث افزایش انگیزه و تمرکز در یادگیری می‌شود و بچه‌ها را به کشف و خلاقیت ترغیب می‌کند.

شادی به ایجاد روابط مثبت با دیگران کمک می‌کند و مهارت‌های اجتماعی مانند همکاری و همدلی را تقویت می‌کند. از این طریق، رشد اجتماعی نیز ممکن می‌شود.

احساس شادی به بهبود سیستم ایمنی و کاهش استرس کمک می‌کند و بر سلامت جسمانی اثر مثبت می‌گذارد.

از همه بدیهی‌تر این است که فرد حق دارد از گذشتهٔ خود به عنوان دوره‌ای شاد یاد کند و خاطرات خوب داشته باشد. او نباید مانند کودکان و نوجوانان دیروز دههٔ شصت، خود را نسل سوخته بنامد.

https://tttttt.me/edalatxah/18751