Forwarded from فراسوی کندوکاو
⭕️ نامهایی که باید به خاطر سپرده شوند
#فراسوی_کندوکاو، میان شماره تیر ۱۴۰۱
بخشهایی از مقاله « معلمان، تشکلهای وابسته و انتخابات»
علاوه بر موارد فوق، چند روز پیش بود که اعضاي شوراي راهبري كميته امور استانهای ستاد فرهنگيان مسعود پزشكيان معرفی شدند.[12] اسامی بهقرار زیر است:
فرج كميجاني- طاهره نقی ئی- صفراسلامی- مزبان حبیبی- جلیل شمس- نرگس ملک زاده- حبیب اله گودرزی- مریم رنگ امیز طوسی- جواد نوبختی- سحر بیات- امین الله سالاری- محسن مسعودی- لیلی نظر پور- خدیجه گلین مقدم - مریم قدس- عزیزه انظاری- نور علی پیشداد- غفار جلالی - دکتر اسماعيل رضاپور لشكامي- صمد معزی- منصور موسوی.
همانطور که ملاحظه میشود اغلب این اسامی به تشکلهای وابسته منتسب هستند، کسانی که خود یا نزدیکان و تشکلشان پرونده قطوری در رانتخواری و رقابت بر سر گرفتن پست وزارتی دارند، وقتی هشتگ برای ایران میزنند در واقع برای بازگشت به قدرت تقلا میکنند. آنان به دنبال تثبیت موقعیت اقتصادی و طبقاتی خود در قدرت هستند و تکلیف این افراد با مروری به گذشته آنان مشخص است. ولی در میان آنها اسامی برخی افراد دیده میشود که اینگونه نیستند و برخی هم بهواسطه فعالیتها و انتشار مطالبشان در کانال شورای هماهنگی و تشکلهای صنفی دیگر توانستند برای خودشان نام و نشانی به دست بیاورند و عناوینی همچون کارشناس، منتقد، فعال صنفی و ... به آنها اطلاق شد. حال همین افراد عضو ستادهای انتخاباتی میشوند و بیتوجه به آنهمه هزینه دادهشده (سالها حبس، اخراج، انفصال، تعلیق و...) توسط فعالان صنفی، برای گرم کردن تنور انتخابات و پیروزی نامزد اصلاحات فعالیت میکنند. انگار یادشان رفته در دولتهای اصلاحات، خاتمی و روحانی، معلمان چه سرکوبهایی متحمل شدند.
یکی از همین اعضا که عضو هیئتمدیره کانون تهران هم هست در همایش چند روز پیش فرهنگیان حامی پزشکیان که توسط تشکلهای وابسته تدارک دیده شد، ضمن دادن راهکار به پزشکیان برای ایجاد موج انتخاباتی در میان معلمان و دلیل شرکت در انتخابات؛ رو به پزشکیان میگوید: «مطالبات معلمان زندانی سیاسی نیستند که اعلام کردید در محدوده قدرت من نیست».[13] وی در ادامه بهدرستی به بخشی از معضلات آموزشوپرورش اشاره میکند و حتی به وضعیت معلمان زندانی و اخراجی میپردازد؛ اما مشکل آنجاست که وضعیت فلاکتبار آموزش عمومی ازنظر ایشان از سال 1401 شروع میشود؛ گویی وضعیت آموزش در دوران دولتهای منتسب به اصلاحطلبان گلوبلبل بوده است. هیچ معلمی زندان نرفته، معاونت پرورشی وجود نداشته و مدرسه بهصورت دموکراتیک و با مشارکت معلمان اداره میشده و خبری از آموزش ایدئولوژیک نبوده است. جدای از این مگر معلمان زندانی چیزی غیر از زندانیان سیاسی هستند که برای تحقق برابری و آزادی دچار هزینه شدهاند و هزاران معلم در ده ها تجمع با صدای باند فریاد «معلم زندانی آزاد باید گردد» را سر دادند. برابری، زیرا مطالبه معلمان رفع تبعیض علیه معلمان و آموزش باکیفیت و رایگان برای همه کودکان و نوجوانان در سن تحصیل بوده، و آزادی زیرا معلمان خواهان فضای رشد و آزادی اندیشه و فکر، و آموزشی هستند که به دور از تعصب و قشریگری باشد و روحیه آزادیخواهانه و حقیقتجویانه و نقاد را در کلاس و مدرسه پرورش دهد.
فارغ از غلط بودن نگاه مطالبهگرایانه معطوف به صندوق رأی، چگونه میتوان از نامزدی که هیچ برنامه مشخصی، بنا بر گفته همین سخنران، برای آموزشوپرورش ندارد توقع رفع معضلات و مشکلات آموزشوپرورش را داشت و به قول ایشان به دنبال «دل و دلالت» برای پیوستن به انتخابات بود؟! با نگاهی دقیق، این سخنرانی دارای یک تناقض آشکار است؛ سخنران از سویی به زندانی شدن معلمان اعتراض دارد و از سویی با استناد به گفته خود پزشکیان میداند که نامزد مورد حمایتش توان آزادی زندانیان سیاسی را ندارد. در مورد سایر مطالبات مطرح شده نیز ملاک شعارها و وعدههای پوشالی نیست، بلکه کارنامه عملکردی آنها ملاک است؛ که چیزی جز کالاییسازی هر چه بیشتر آموزش عمومی، طبقاتی کردن آموزش، سرکوب تشکلهای مستقل و فعالان صنفی و سرکوب دستمزد و معیشت معلمان شاغل و بازنشسته نبوده است. سیاستهایی که اصلاحطلبان با اصولگرایان در پیشبرد آنها با هم همسو هستند: سرکوبها پس از چند هفته از زمان انقلاب شروع و چند ماه بعد با شدت شروع و تا امروز ادامه یافته است
🆔 @farasookandokav
ادامه 👇👇👇
#فراسوی_کندوکاو، میان شماره تیر ۱۴۰۱
بخشهایی از مقاله « معلمان، تشکلهای وابسته و انتخابات»
علاوه بر موارد فوق، چند روز پیش بود که اعضاي شوراي راهبري كميته امور استانهای ستاد فرهنگيان مسعود پزشكيان معرفی شدند.[12] اسامی بهقرار زیر است:
فرج كميجاني- طاهره نقی ئی- صفراسلامی- مزبان حبیبی- جلیل شمس- نرگس ملک زاده- حبیب اله گودرزی- مریم رنگ امیز طوسی- جواد نوبختی- سحر بیات- امین الله سالاری- محسن مسعودی- لیلی نظر پور- خدیجه گلین مقدم - مریم قدس- عزیزه انظاری- نور علی پیشداد- غفار جلالی - دکتر اسماعيل رضاپور لشكامي- صمد معزی- منصور موسوی.
همانطور که ملاحظه میشود اغلب این اسامی به تشکلهای وابسته منتسب هستند، کسانی که خود یا نزدیکان و تشکلشان پرونده قطوری در رانتخواری و رقابت بر سر گرفتن پست وزارتی دارند، وقتی هشتگ برای ایران میزنند در واقع برای بازگشت به قدرت تقلا میکنند. آنان به دنبال تثبیت موقعیت اقتصادی و طبقاتی خود در قدرت هستند و تکلیف این افراد با مروری به گذشته آنان مشخص است. ولی در میان آنها اسامی برخی افراد دیده میشود که اینگونه نیستند و برخی هم بهواسطه فعالیتها و انتشار مطالبشان در کانال شورای هماهنگی و تشکلهای صنفی دیگر توانستند برای خودشان نام و نشانی به دست بیاورند و عناوینی همچون کارشناس، منتقد، فعال صنفی و ... به آنها اطلاق شد. حال همین افراد عضو ستادهای انتخاباتی میشوند و بیتوجه به آنهمه هزینه دادهشده (سالها حبس، اخراج، انفصال، تعلیق و...) توسط فعالان صنفی، برای گرم کردن تنور انتخابات و پیروزی نامزد اصلاحات فعالیت میکنند. انگار یادشان رفته در دولتهای اصلاحات، خاتمی و روحانی، معلمان چه سرکوبهایی متحمل شدند.
یکی از همین اعضا که عضو هیئتمدیره کانون تهران هم هست در همایش چند روز پیش فرهنگیان حامی پزشکیان که توسط تشکلهای وابسته تدارک دیده شد، ضمن دادن راهکار به پزشکیان برای ایجاد موج انتخاباتی در میان معلمان و دلیل شرکت در انتخابات؛ رو به پزشکیان میگوید: «مطالبات معلمان زندانی سیاسی نیستند که اعلام کردید در محدوده قدرت من نیست».[13] وی در ادامه بهدرستی به بخشی از معضلات آموزشوپرورش اشاره میکند و حتی به وضعیت معلمان زندانی و اخراجی میپردازد؛ اما مشکل آنجاست که وضعیت فلاکتبار آموزش عمومی ازنظر ایشان از سال 1401 شروع میشود؛ گویی وضعیت آموزش در دوران دولتهای منتسب به اصلاحطلبان گلوبلبل بوده است. هیچ معلمی زندان نرفته، معاونت پرورشی وجود نداشته و مدرسه بهصورت دموکراتیک و با مشارکت معلمان اداره میشده و خبری از آموزش ایدئولوژیک نبوده است. جدای از این مگر معلمان زندانی چیزی غیر از زندانیان سیاسی هستند که برای تحقق برابری و آزادی دچار هزینه شدهاند و هزاران معلم در ده ها تجمع با صدای باند فریاد «معلم زندانی آزاد باید گردد» را سر دادند. برابری، زیرا مطالبه معلمان رفع تبعیض علیه معلمان و آموزش باکیفیت و رایگان برای همه کودکان و نوجوانان در سن تحصیل بوده، و آزادی زیرا معلمان خواهان فضای رشد و آزادی اندیشه و فکر، و آموزشی هستند که به دور از تعصب و قشریگری باشد و روحیه آزادیخواهانه و حقیقتجویانه و نقاد را در کلاس و مدرسه پرورش دهد.
فارغ از غلط بودن نگاه مطالبهگرایانه معطوف به صندوق رأی، چگونه میتوان از نامزدی که هیچ برنامه مشخصی، بنا بر گفته همین سخنران، برای آموزشوپرورش ندارد توقع رفع معضلات و مشکلات آموزشوپرورش را داشت و به قول ایشان به دنبال «دل و دلالت» برای پیوستن به انتخابات بود؟! با نگاهی دقیق، این سخنرانی دارای یک تناقض آشکار است؛ سخنران از سویی به زندانی شدن معلمان اعتراض دارد و از سویی با استناد به گفته خود پزشکیان میداند که نامزد مورد حمایتش توان آزادی زندانیان سیاسی را ندارد. در مورد سایر مطالبات مطرح شده نیز ملاک شعارها و وعدههای پوشالی نیست، بلکه کارنامه عملکردی آنها ملاک است؛ که چیزی جز کالاییسازی هر چه بیشتر آموزش عمومی، طبقاتی کردن آموزش، سرکوب تشکلهای مستقل و فعالان صنفی و سرکوب دستمزد و معیشت معلمان شاغل و بازنشسته نبوده است. سیاستهایی که اصلاحطلبان با اصولگرایان در پیشبرد آنها با هم همسو هستند: سرکوبها پس از چند هفته از زمان انقلاب شروع و چند ماه بعد با شدت شروع و تا امروز ادامه یافته است
🆔 @farasookandokav
ادامه 👇👇👇