مدرسه رهایی
Photo
#بیدارزنی: بحرانی شدن وضعیت زندان قرچک ورامین با حضور صغری خدادادی، رئیس جدید زندان
۲۰ آذرماه، سید حشمتالله حیاتالغیب، «صغری خدادادی» را بهعنوان رئیس جدید زندان قرچک ورامین پس از مهدی محمدی قرار داد.
در حکم صغری خدادادی آمده است:
«شایسته است در راستای تأکیدات ریاست محترم سازمان، مبنی بر ضرورت تحول زندانها با محوریت تبدیل زندان به آموزشگاه نیکها، از طریق تعمیق و توسعه فعالیتهای فرهنگی و تربیتی، با استفاده از مضامین والای اسلامی و قرآنی، توسعه کیفی مهارت آموزی و رونق اشتغال مولد، سالم سازی هر جه بهتر ندامتگاه با اجرای دقیق اصل طبقه بندی و تفکیک زندانیان، برنامهریزی منسجم جهت تحقق رسالت اصلاح و تربیت مددجویان در همه ارکان آن و همچنین سایر موارد مربوطه همت گمارده و با همکاری سایر پرسنل خدوم و زحمتکش و با هماهنگی سایر دستگاههای اجرائی به ویژه مراجع محترم قضائی و با سرلوحه قرار دادن کار جهادی به اداره امور بپردازید».
صحبت از «تحول زندانها» و «کار جهادی» مادامی مطرح شده است که کافی است تا با محوریت کارنامهی ۹ روزهی صغری خدادادی در زندان قرچک و افزایش محدودیتها و فجایع به بار آمده طی روزهای گذشته، بیش از پیش اطمینان حاصل کنیم که تعریف ترقی در زندانها از منظر سازمان امور زندانها، یعنی تحمیل ارتجاع و تزریق وحشت در بین زندانیان.
در این میان، مهدی محمدی، رییس پیشین زندان قرچک، به واسطهی عملکرد ضدانسانی خود در سرکوب و انقیاد علیه زنان زندانی و خانوادههای آنان، ارتقای مقام نیز پیدا کرد و بهعنوان «معاون اداری مالی ادارهی کل زندانهای استان تهران» مشغول بهکار شد.
سه روز پس از حضور صغری خدادادی به عنوان رییس جدید زندان قرچک، گارد زندان به بند ۸ زنان سیاسی حمله کرد و با باتوم و شوکر به ضرب و شتم آنان پرداخت. پس از آن ماموران، «گلرخ ایرایی» را از بند خارج و به بند ۲ الف سپاه اوین منتقل کردند. در نتیجهی این خشونت فراگیر و بیقانونی مطلق در زندان، سایر زندانیان مضروب و خشونت دیده نیز از حق دسترسی به بهداری و درمان هم محروم شدند.
صغری خدادادی با تاکید بر «اجباری شدن چادر» در زندان قرچک ظاهر شده است، چرا که تعریف وی از «آموزشگاه نیکها»ی مندرج در حکماش یعنی سلطهی بی حد و حدود بر دوش زنانی که با گسترهی تبعیضها، محرومیتها، تراکم بند، گرانی کالاهای اساسی، محرومیت از تغذیهی سالم، فقدان سیستم استاندارد بهداشتی، حق بهرهمندی از بهداری و بیمارستان و رویهی همیشگی «هتاکی» و «بازجویی کارمندان و پرسنل زندان» طرف هستند. در حقیقت آنچه که مهدی محمدی نتوانست به صورت صد در صدی اجرا کند، صغری خدادادی با تکیه بر حکم و مقام جدید خود اعمال میکند، حتی اگر اجباری بودن چادر در مفاد تعریفی قوهی قضاییه و سازمان امور زندانها نیز جایی نداشته باشد.
در فاصلهای چند روزه از این فاجعه، نوبت به اعمال شکنجههای دیگر رییس جدید زندان قرچک رسید. گرداندن پیکر یکی از شهدای جنگ هشت سالهی ایران و عراق، مقابل بند زندانیان سیاسی در زمرهی این موارد است. صغری خدادادی در این باره در بین زندانیان گفت: «این اقدام برای پاک شدن شما از گناهانتان از طریق طواف داده شدن پیکر این شهید صورت گرفته است».
پس از این کارناوالِ سراسر تحقیر و شکنجه، نهایتا مسئولان زندان، پیکر این شهید را به سالن آمفی تئاتر زندان قرچک منتقل کرده و با حضور کارکنان زندان، تعدادی از ماموران گارد زندان و شماری از ماموران نیروی انتظامی و سپاه دعوت شده به زندان، مراسمی را برگزار کردند.
طی ماههای گذشته زنان زندانی حاضر در اوین به زندانها و کانونهای اصلاح و تربیت سایر شهرستانها منتقل شدند. انتقال #سپیده_فرهان و #صبا_کردافشاری از جملهی این موارد است.
زنان حاضر در زندان قرچک ورامین (جرایم عمومی و غیر سیاسی) طی سالیان گذشته با انواع تبعیضهای ساختاری، سیاستهای پولیسازی زندانها، گرانیها، نابرابری و حضور اجباری در فاجعهای بهنام قرچک ورامین، روزشمار حبس خود را گذراندهاند. فشار مضاعف حاصل از انتخاب مدیران ناسالمی همچون صغری خدادادی، بیش از هرچیز، ادامهی منطقی روند همیشگی سرکوب و ارعاب علیه زندانیان قرچک است.
در واقعیت امر، طی سالهای گذشته، زندان قرچک همیشه بهعنوان شکنجهگاه زنان زندانی سیاسی یاد شده است و زنان جرائم عمومی در محرومیت ساختاری از حق دسترسی به رسانهها، صدایشان عموما به جایی نمیرسید.
اگر محوریت بررسی خود را از زندان قرچک به کلیت «وضعیت زنان زندانی» معطوف کنیم، درمییابیم که غیرمتمرکزسازی و افزایش سرکوبها توسط سازمان امور زندانها و «پروندهسازیهای امنیتی» علیه زنان چه بیرون و چه در دوران گذران حبس توسط «قوهی قضاییه» و «نهادهای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات» تا چه میزان افزایش داشته است.
@bidarzani
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
۲۰ آذرماه، سید حشمتالله حیاتالغیب، «صغری خدادادی» را بهعنوان رئیس جدید زندان قرچک ورامین پس از مهدی محمدی قرار داد.
در حکم صغری خدادادی آمده است:
«شایسته است در راستای تأکیدات ریاست محترم سازمان، مبنی بر ضرورت تحول زندانها با محوریت تبدیل زندان به آموزشگاه نیکها، از طریق تعمیق و توسعه فعالیتهای فرهنگی و تربیتی، با استفاده از مضامین والای اسلامی و قرآنی، توسعه کیفی مهارت آموزی و رونق اشتغال مولد، سالم سازی هر جه بهتر ندامتگاه با اجرای دقیق اصل طبقه بندی و تفکیک زندانیان، برنامهریزی منسجم جهت تحقق رسالت اصلاح و تربیت مددجویان در همه ارکان آن و همچنین سایر موارد مربوطه همت گمارده و با همکاری سایر پرسنل خدوم و زحمتکش و با هماهنگی سایر دستگاههای اجرائی به ویژه مراجع محترم قضائی و با سرلوحه قرار دادن کار جهادی به اداره امور بپردازید».
صحبت از «تحول زندانها» و «کار جهادی» مادامی مطرح شده است که کافی است تا با محوریت کارنامهی ۹ روزهی صغری خدادادی در زندان قرچک و افزایش محدودیتها و فجایع به بار آمده طی روزهای گذشته، بیش از پیش اطمینان حاصل کنیم که تعریف ترقی در زندانها از منظر سازمان امور زندانها، یعنی تحمیل ارتجاع و تزریق وحشت در بین زندانیان.
در این میان، مهدی محمدی، رییس پیشین زندان قرچک، به واسطهی عملکرد ضدانسانی خود در سرکوب و انقیاد علیه زنان زندانی و خانوادههای آنان، ارتقای مقام نیز پیدا کرد و بهعنوان «معاون اداری مالی ادارهی کل زندانهای استان تهران» مشغول بهکار شد.
سه روز پس از حضور صغری خدادادی به عنوان رییس جدید زندان قرچک، گارد زندان به بند ۸ زنان سیاسی حمله کرد و با باتوم و شوکر به ضرب و شتم آنان پرداخت. پس از آن ماموران، «گلرخ ایرایی» را از بند خارج و به بند ۲ الف سپاه اوین منتقل کردند. در نتیجهی این خشونت فراگیر و بیقانونی مطلق در زندان، سایر زندانیان مضروب و خشونت دیده نیز از حق دسترسی به بهداری و درمان هم محروم شدند.
صغری خدادادی با تاکید بر «اجباری شدن چادر» در زندان قرچک ظاهر شده است، چرا که تعریف وی از «آموزشگاه نیکها»ی مندرج در حکماش یعنی سلطهی بی حد و حدود بر دوش زنانی که با گسترهی تبعیضها، محرومیتها، تراکم بند، گرانی کالاهای اساسی، محرومیت از تغذیهی سالم، فقدان سیستم استاندارد بهداشتی، حق بهرهمندی از بهداری و بیمارستان و رویهی همیشگی «هتاکی» و «بازجویی کارمندان و پرسنل زندان» طرف هستند. در حقیقت آنچه که مهدی محمدی نتوانست به صورت صد در صدی اجرا کند، صغری خدادادی با تکیه بر حکم و مقام جدید خود اعمال میکند، حتی اگر اجباری بودن چادر در مفاد تعریفی قوهی قضاییه و سازمان امور زندانها نیز جایی نداشته باشد.
در فاصلهای چند روزه از این فاجعه، نوبت به اعمال شکنجههای دیگر رییس جدید زندان قرچک رسید. گرداندن پیکر یکی از شهدای جنگ هشت سالهی ایران و عراق، مقابل بند زندانیان سیاسی در زمرهی این موارد است. صغری خدادادی در این باره در بین زندانیان گفت: «این اقدام برای پاک شدن شما از گناهانتان از طریق طواف داده شدن پیکر این شهید صورت گرفته است».
پس از این کارناوالِ سراسر تحقیر و شکنجه، نهایتا مسئولان زندان، پیکر این شهید را به سالن آمفی تئاتر زندان قرچک منتقل کرده و با حضور کارکنان زندان، تعدادی از ماموران گارد زندان و شماری از ماموران نیروی انتظامی و سپاه دعوت شده به زندان، مراسمی را برگزار کردند.
طی ماههای گذشته زنان زندانی حاضر در اوین به زندانها و کانونهای اصلاح و تربیت سایر شهرستانها منتقل شدند. انتقال #سپیده_فرهان و #صبا_کردافشاری از جملهی این موارد است.
زنان حاضر در زندان قرچک ورامین (جرایم عمومی و غیر سیاسی) طی سالیان گذشته با انواع تبعیضهای ساختاری، سیاستهای پولیسازی زندانها، گرانیها، نابرابری و حضور اجباری در فاجعهای بهنام قرچک ورامین، روزشمار حبس خود را گذراندهاند. فشار مضاعف حاصل از انتخاب مدیران ناسالمی همچون صغری خدادادی، بیش از هرچیز، ادامهی منطقی روند همیشگی سرکوب و ارعاب علیه زندانیان قرچک است.
در واقعیت امر، طی سالهای گذشته، زندان قرچک همیشه بهعنوان شکنجهگاه زنان زندانی سیاسی یاد شده است و زنان جرائم عمومی در محرومیت ساختاری از حق دسترسی به رسانهها، صدایشان عموما به جایی نمیرسید.
اگر محوریت بررسی خود را از زندان قرچک به کلیت «وضعیت زنان زندانی» معطوف کنیم، درمییابیم که غیرمتمرکزسازی و افزایش سرکوبها توسط سازمان امور زندانها و «پروندهسازیهای امنیتی» علیه زنان چه بیرون و چه در دوران گذران حبس توسط «قوهی قضاییه» و «نهادهای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات» تا چه میزان افزایش داشته است.
@bidarzani
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah