مدرسه‌ رهایی
2.37K subscribers
7.27K photos
2.23K videos
212 files
5.33K links
«مدرسه‌ رهایی» با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact
Download Telegram
Forwarded from هیمه
🔴«ایستاده جان دادن»*


مقاوم و پرشکوه
به سان کوه
به سان شاهو

یادت گرامی
رفیق کوه و کمر

یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو

یادت گرامی
رفیق کودکان محروم

گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میله ها و بلندی حصار

حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنج کشیده امروز
برایت دست تکان می دهند
برای نسیمی که از لابلای بلوط های شاهو می گذرد

وقتی می گویند

يادى ئازيزت پيروز


یکی از نسیم می پرسد
گور بی نشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ می کند

نامت جاوید
رها از بند
رفیق بی کفن
فرزاد

"یئلماز"

🔴* هجده اردیبهشت ۱۳۸۹ ، تلفن‌های اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا هفته معلم تمام نشده فرزاد را اعدام کنند.
محبوبیت و بی‌گناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان مجبور شده‌بود حکم را در سکوت اجرا کند بخاطر همین تلفن‌ها را قطع کرد تا کسی انتقال فرزاد و علی حیدریان را برای اعدام به بیرون اطلاع ندهد.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آن‌سوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علم‌هولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.

فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد یعنی در آخرین روزِ هفته معلم تا پیامی باشد برای کسانی که فکر می کنند دوران دهه طلایی شصت به پایان رسیده است در خرداد ۸۸ #نئوخط‌امامی‌ها برای بازگشت نخست‌وزیر این دوران به قدرت مردم را به اعتراض دعوت کردند و وقتی با هزینه روبرو شدند مردم را تنها گذاشتند نخست‌وزیر آن دوران طلایی، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شده‌است اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبه نخست‌وزیر این بود که موقع محکوم نمودن اعدام ۱۹ اردیبهشت یادش رفته بود در دهه اعدام‌ها نخست‌وزیر بوده‌است با وجود این
او خط قرمز را رد کرده‌بود مجازات شد.

اعدام پنج‌ زندانی سیاسی یک پیام روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت
و آن این بود که سیستم اگر بخواهد هنوز قادر است به راحتی به دهه شصت برگردد حتی اگر آمران و دست‌اندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاح‌طلبی پوشیده‌باشند.

به دنبال انتشار خبر اعدام خانواده و دوستان اعدامی‌ها به اوین سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا از او رد بیابند هرگز محل دفنشان را به #دایه‌سلطنه، مادر فرزاد ، و سایر خانواده‌ها نگفتند اما گویی آن گونه که فرزاد همیشه می‌گفت نسیم یاد او را از از اوین تا #شاهو و از شاهو تا #سلیمانیه و #روژوا با خود برده‌بود.


«جعفر ابراهیمی»
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸

#رفیق‌بی‌کفن
#هفته‌معلم

🆔 @kahimeh

لینک عضویت در کانال #هیمه

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
🔴#وزیر آموزش و پرورش:

" ۱۴میلیون دانش‌آموز داریم ،اگر لازم باشد مثل دفاع مقدس جانفشانی خواهند کرد"!

📌 این سخنان #بطحایی مصداق بارز نقض پیمان‌نامه حقوق کودک است و نوعی استفاده ابزاری از کودکان محسوب می شود.
بگذریم که در این ۴۰ سال فرزندان خانم‌زاده‌ها و آقازاده‌ها در جنگ و تحریم در حال خوردن و چاپیدن مملکت بودند

#فعالان_حقوق_کودک باید به این سخنان ضد کودک بطحایی واکنش نشان دهند
آیا چنین فردی شایسته وزارت است؟

🔹🔹🔸🔸
لینک عضویت در کانال #هیمه

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
🔴 چهارصد هزار تومانی در کار نیست.

#جعفر_ابراهیمی/فعال صنفی

✴️ حالا دیگر فیش حقوق اردیبهشت ماه صادر شده و همه دیده‌اند که ۴۰۰ هزار تومانی در کارنیست. البته در یادداشت "از مقرری ماه اول تا عودت جبرانی و حکایت قطعه گوشت مرده"* توضیح دادم که همکاران منتظر کاهش حقوق خود در اردیبهشت ماه باشند با این حال برخی از دوستان سوال پرسیدند که ۴۰۰ هزار تومان چه می‌شود؟

🔸 باید در پاسخ این همکاران عزیز گفت از اول دولت قصد پرداخت ۴۰۰ هزار تومان را نداشت ولی از آنجایی که با توجه به تورم ۵۰ درصد بحث اولیه افزایش ۴۰۰ بعلاوه ۲۰ درصد بود دولت با عدد ۴۰۰ هزارتومان یک بازی روانی انجام داد تا بحران اعتراضات ۱۲ اردیبهشت را سپری کند.

❇️ در اصل طراح این بازی روانی تیم اقتصادی و در راس آن #باند_نوبخت است. آنها عدد ۴۰۰ هزار تومان را به عنوان علی الحساب واریز نمودند و این تصور برای برخی به وجود آمد که در ماه دوم شاهد افزایش حقوق چهارصد هزار تومان بعلاوه حداقل ده درصد خواهند بود. اما نوبخت پس از هفته معلم به دستگاههای اجرایی از جمله آپ دستور داد حقوق اردیبهشت با توجه به احکام مصوب دولت صادر شود پس ابتدا ۴۰۰ هزار تومان علی‌الحساب که در فروردین واریز شد از حقوق اردیبهشت کم شد و افزایش حقوق فروردین هم بعنوان مقرری ماه اول کسر گردید و اینگونه از حساب اکثر معلمان بالای یک میلیون تومان کسر گردید.

✴️ طبیعی است حقوق خرداد ماه ۴۰۰ هزار تومان بیشتر از حقوق اردیبهشت خواهد شد و باز ما شاهد بازی با اعداد و عدد ۴۰۰ هزار تومان هستیم.
به این دلیل می‌گوییم که این عدد برای عبور از بحران و بازی روانی بود چون دولت می‌توانست عدد دیگری بعنوان علی‌الحساب بدهد مثلا ۳۰۰ هزار تومان. اما دقیقا عددی را انتخاب نمود که جامعه و معلمان در طی بحث مجلس و دولت به آن حساس شده‌بودند.

حال این بازی با ارقام و البته با روان فرهنگیان را در کنار ده‌ها بار ادعای پرداخت بدهی‌ها به معلمان از اسفند تا فروردین بگذاریم تا ماهیت یک سیستم که صرفا به فکر رفع بحران است مشخص می‌گردد.

طبیعی است ساختاری که نمی‌تواند با عقلانیت مسایل و مشکلات را حل کند هنگامی که با بحران روبرو می‌گردد چاره‌ای ندارد جز اینکه با دروغ و فریبکاری بحران را از نقطه‌ای به نقطه دیگر منتقل نماید‌. حال اگر این ساختار بخاطر فساد سیستمی ‌نتواند بحران را حل کند پس می‌کوشد بصورت یک ساختار بحران‌زا و بحران‌زی ادامه دهد غافل از اینکه یک جایی نمی‌توان بخاطر تضادهای جدی و حل نشده با بحران ادامه داد. جایی که دیگر بازی با ارقام بیهوده است.
۹۸/۳/۱

* لینک یادداشت :
https://tttttt.me/kahimeh/336




🔻🔺🔻🔺

لینک عضویت در کانال #هیمه

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
🔴 این سواد سیاسی ارزانی شما باد.

✍️جعفر ابراهیمی / فعال صنفی

برخی از فعالان محفلی که اغلب در تشکل‌های وابسته سیاسی منتسب به معلمان سرگرم جاده‌صافکنی برای سرکوب معیشت معلمان هستند خودشان را با واژه موهوم #صنفی_سیاسی توصیف می‌کنند و چون در تشکیلات وابسته به باندهای سیاسی مدعی اصلاح‌طلبی فعالیت می‌کنند توهم باسوادی دارند و از همه مهمتر خود را دارای سواد سیاسی می‌دانند.

اغلب این افراد، از این جمله فعالان صنفی که می‌گویند " ما صنفی هستیم " این برداشت را می‌کنند که فعال صنفی از سیاست چیزی سرش نمی‌شود و آنها هستند که سواد سیاسی دارند.

حال اگر از نزدیک با این جماعت آشنایی داشته باشیم می بینیم که کل فعالیت این افراد در بُعد سیاسی محدود به فعالیت‌های انتخاباتی موسمی است.

این‌ها طی سال‌های گذشته اغلب در ستاد فرهنگیان رفسنجانی، خاتمی، معین، کروبی، موسوی و روحانی حضور داشته‌اند و عمده فعالیت اینها این بوده که معلمان را توجیه کنند تا به هر قیمت به اصلاح‌طلبان رای دهند و در صورت موفقیت در انتخابات ، سواد سیاسی به آنها برای لابی کردن و گرفتن پست برای خود و همپالکی‌هایشان کمک کرده‌است.

این افراد اغلب در رزومه خود یک کار علمی و پژوهشی نداشته و روی آموزش نوین اصلا مطالعه ندارند اما چند واژه ، اصطلاح و جمله حفظ کرده‌اند و مرتب از آن استفاده می‌کنند خود را طرفدار خرد جمعی معرفی کرده، دم از عقلانیت می‌زنند و خود را غیرایدئولوژیک می‌خوانند و اگر از بپرسید معنای ایدئولوژیک چیست چند جمله از سروش و امثال او طوطی‌وار تحویل شما می‌دهند و هی جامعه مدنی مدنی می‌کنند.

ادامه یادداشت را در لینک زیر مطالعه نمایید :

yon.ir/lTM9J

۴ خرداد ۹۸

🔻🔻🔻

لینک عضویت در کانال #هیمه


https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
🔴ای تو پیشاهنگ رفتن …

🔷به بهانه دوم تیر سال روز تولد صمدبهرنگی

جعفر ابراهیمی

هر کس می‌خواهد بداند اسطوره و الگو شدن و در تاریخ ماندن چه معنایی دارد باید تاریخ را ورق بزند  باید برگردد به دوم تیر 1318. باید برود محله چرنداب ، محله‌ای درجنوب تبریز. همان محله‌ای  که صمد در آن متولد شد و از آنجا پل بزند به امروز، باید برود پیرمردهای روستای های آذربایجان، از اهر و ورزقان تا آذرشهر را ببینید که قصه معلم عشق و برابری را با خود زمزمه می‌کنند وقتی می‌خوانند:

 

آراز آراز خان آراز سـولطـان آراز خان آراز

سنی گوروم یاناسان ائل دردینی قان آراز

او باید برود کنار ارس، ساحل روستای کوانق. تا ببیند این خاک هنوز تب‌دار است، تب عشق معلمی که بسان ماهی سیاه کوچولویش به ارس پیوست و جاودانه شد.

صمد اسطوره زاده نشد زمانی هم که داشت زندگی‌اش را قصه می‌کرد و با قصه‌هایش مبارزه می‌کرد به فکر اسطوره شدن نبود. او بر تضادهای عینی و واقعی جامعه خود آگاه و مسلط بود به خاطر همین در عمر کوتاه اما پرثمرش برای رهایی جامعه از انواع ستم و استثمار به جد کوشید و بذر آگاهی و مبارزه را در عینی‌ترین مسئله زندگی خود یعنی کار و آموزش ماده نمود. آگاهی که محصول زیست اجتماعی او بود  تا خواب خوش صاحبان ثروت و قدرت را آشفته کند.

صمد برای طرفداران حفظ وضع موجود یک کابوس بود/هست چون چیزی که او به مخاطب درکتاب‌هایش می‌دهد از جنس نالیدن و نق زدن روشنفکرانه نیست مسیری که او نشان می‌دهد مسیر تغییر است و صمد پیش از هر چیز، آرمانی را که به تصویر می‌کشد خود زندگی می‌کند تا الگویی نه برای دوران خود، بلکه ستاره‌ای بر سپهر آسمانی باشد که به دنبال تغییر جهان است.

به خاطر همین است که درخشندگی زندگی و آثار او، امروز هم حاشیه امن عده‌ای را به خطر می‌اندازد و بوقچی ها و شومن های سیستم سود و سرمایه را به اشکال مختلف وا‌می‌دارد که چهره او را در فحش نامه‌ها و به اتکای اندیشه منجمد و ایستای خود مخدوش سازند.

اما صمد و اندیشه‌های او در اوج سانسور و سرکوب نه ‌تنها از بین نرفته است بلکه در دل تضادهای دوره‌های بعدی جای خود را در بین نسل‌های بعدی گشوده است.

صمد یک آموزگار راستین است که آموزش و معلمی او هم در راستای رهایی بخشی است به خاطر همین خصیصه بهرنگی است که ترانه “راه صمد” هرگز کهنه نمی‌شود وقتی دوست دارانش می‌خوانند:

 

ای تو پیشاهنگ رفتن در شب سرد زمانه
در ارس چون گل نشانده گرمی خونت نشانه

ببین صمد که راه تو شد ره هر رودخانه
کلام تو، کتاب تو، می‌رود خانه به خانه…


🔻🔻🔻

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
🔴 ebrahimi (@ebrahimi1398) Tweeted:

بعد از جنگ یک سیاست در آپ غالب بوده و آن پولی و #کالایی_سازی هر چه بیشتر #آموزش است.
وزیر اصلاح طلب باشد یا اصولگرا از درون آپ باشد یا از بیرون، باید این اصل #حاکمیتی را پیش ببرد و به نام مشارکت های مردمی هزینه مدرسه را بیش از پیش به جیب مردم و والدین وابسته نماید.

https://twitter.com/ebrahimi1398/status/1156935869464379394?s=17


🔻🔻🔻
🆔 @kahimeh


لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh


🔺🔺🔺
Forwarded from هیمه
🔴 کدام قانون؟

#جعفر_ابراهیمی

روز یکشنبه که به اتفاق جمعی از همکاران برای پیگیری درخواست #مرخصی_بدون_حقوق محمد حبیبی به اداره محل خدمت وی مراجعه کرده بودیم. آقای #پارسا مدیر اداره آپ شهریار به تناوب از قانون دم می زد و تکرار می کرد من نظر خودم را به عنوان مدیر اداره نمی گویم قانون را می گویم . قانون این رو میگه قانون اون رو میگه! و مخالفت با درخواست #مرخصی_بدون_حقوق آقای حبیبی را توجیه می کرد.

در این دیدار دوستان همراه هر یک علت مراجعه و خواسته جمع را مطرح نمودند و من در پاسخ به آقای پارسا گفتم: یک جوری شما از قانون صحبت می کنید که انگار ما با قانون آشنایی نداریم شما تا چند وقت پیش همکار ما در مدرسه بودید و این معلمان که اینجا هستند همه با قانون آشنایی دارند. الان در تمام مدارس از جمله در شهریار تقریبا تمام مدیران در حال گرفتن پول برای ثبت نام هستند و اصل سی قانون اساسی را نقض می کنند شما در مقابل این تخلفات آشکار چه اقدامی کردید؟

و رو به کوچکی #مدیر_حراست اداره آپ شهریار گفتم شما به جای پرونده سازی و ارسال گزارش کذب برای معلمان و فعالان صنفی ، بروید به فساد و تخلف آشکار #مدیران_مدارس رسیدگی کنید.

اما مثل همیشه و مثل تمام مدیران پاسخ آقای پارسا مشخص بود. مدیر اداره شهریار گفت: از کجا میدانید برخورد نکردیم و شروع کرد به توجیه. همانجا چند نفر از دوستان معلم با اسم گفتند در چه سطحی و در کدام مدارس تخلف آشکار صورت می گیرد.

حقیقت این است که هر چند مدیران با شرف و نجیبی هستند که انسانیت خود را به میز و پست حقیر مدیریت نفروخته اند و حتی از جیب خود برای گردش کار مدرسه هزینه می کنند اما این همکاران نجیب در بین مدیران در اقلیت قرار دارند. در مقابل هستند مدیرانی که در حال چپاول و دزدی هستند و به اشکال مختلف جیب والدین را خالی می کنند تا برای اربابان خود خوش خدمتی کرده باشند. بخاطر همین است که سرقفلی مدیریت برخی مدارس به اسم برخی افراد ناشایست خورده است و تنها مرگ یا بازنشستگی آنها را از منبع سود و غارت جدا می کند.

در نهایت رو به رییس اداره و حراست گفتم اگر همین قانون که شما به آن استناد می کنید اجرا شود بی شک محمد حبیبی و امثال محمد باید آزاد شوند و به سر کار خود برگردند و اختلاسگران و فاسدان که به ناحق در پشت برخی میز ها هستند باید مجازات شوند.

#نه_به_آموزش_پولی
#نه_به_سرکوب_به_نام_قانون

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh
🔴 ای تو پیشاهنگ رفتن …

🔷به بهانه دوم تیر سال روز تولد صمدبهرنگی

جعفر ابراهیمی

هر کس می‌خواهد بداند اسطوره و الگو شدن و در تاریخ ماندن چه معنایی دارد باید تاریخ را ورق بزند  باید برگردد به دوم تیر 1318. باید برود محله چرنداب ، محله‌ای درجنوب تبریز. همان محله‌ای  که صمد در آن متولد شد و از آنجا پل بزند به امروز، باید برود پیرمردهای روستای های آذربایجان، از اهر و ورزقان تا آذرشهر را ببینید که قصه معلم عشق و برابری را با خود زمزمه می‌کنند وقتی می‌خوانند:
آراز آراز خان آراز سـولطـان آراز خان آراز

سنی گوروم یاناسان ائل دردینی قان آراز

او باید برود کنار ارس، ساحل روستای کوانق. تا ببیند این خاک هنوز تب‌دار است، تب عشق معلمی که بسان ماهی سیاه کوچولویش به ارس پیوست و جاودانه شد.

صمد اسطوره زاده نشد زمانی هم که داشت زندگی‌اش را قصه می‌کرد و با قصه‌هایش مبارزه می‌کرد به فکر اسطوره شدن نبود. او بر تضادهای عینی و واقعی جامعه خود آگاه و مسلط بود به خاطر همین در عمر کوتاه اما پرثمرش برای رهایی جامعه از انواع ستم و استثمار به جد کوشید و بذر آگاهی و مبارزه را در عینی‌ترین مسئله زندگی خود یعنی کار و آموزش ماده نمود. آگاهی که محصول زیست اجتماعی او بود  تا خواب خوش صاحبان ثروت و قدرت را آشفته کند.

صمد برای طرفداران حفظ وضع موجود یک کابوس بود/هست چون چیزی که او به مخاطب درکتاب‌هایش می‌دهد از جنس نالیدن و نق زدن روشنفکرانه نیست مسیری که او نشان می‌دهد مسیر تغییر است و صمد پیش از هر چیز، آرمانی را که به تصویر می‌کشد خود زندگی می‌کند تا الگویی نه برای دوران خود، بلکه ستاره‌ای بر سپهر آسمانی باشد که به دنبال تغییر جهان است.

به خاطر همین است که درخشندگی زندگی و آثار او، امروز هم حاشیه امن عده‌ای را به خطر می‌اندازد و بوقچی ها و شومن های سیستم سود و سرمایه را به اشکال مختلف وا‌می‌دارد که چهره او را در فحش نامه‌ها و به اتکای اندیشه منجمد و ایستای خود مخدوش سازند. اما صمد و اندیشه‌های او در اوج سانسور و سرکوب نه ‌تنها از بین نرفته است بلکه در دل تضادهای دوره‌های بعدی جای خود را در بین نسل‌های بعدی گشوده است. صمد یک آموزگار راستین است که آموزش و معلمی او هم در راستای رهایی بخشی است به خاطر همین خصیصه بهرنگی است که ترانه “راه صمد” هرگز کهنه نمی‌شود وقتی دوست دارانش می‌خوانند:
ای تو پیشاهنگ رفتن در شب سرد زمانه
در ارس چون گل نشانده گرمی خونت نشانه

ببین صمد که راه تو شد ره هر رودخانه
کلام تو، کتاب تو، می‌رود خانه به خانه…

🔻🔻🔻 منبع : کانال #هیمه

📌 ما را در اینستاگرام دنبال کنید لینک
#معلمان_عدالتخواه

https://www.instagram.com/p/CBuWnjmpbcL/?igshid=s59o4fekwqdl


🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه

🆔 @edalatxah

🔹🔹🔹
Forwarded from هیمه
⭕️ قربانی گناهکار نیست
#جعفر ابراهیمی/معلم

این روزها و با توجه به انتشار اخبار آزار و اذیت جنسی دانش آموزان توسط برخی معلمان مطرح و شناخته‌شده در مدارس تهران ازجمله فرزانگان و انتشار خبر تعرض و تجاوز سریالی برخی اساتید دانشگاه ازجمله در دانشگاه گیلان ، ذهنم را به سمت اتفاق مشابه در تیرماه سال 1387 در دانشگاه کشاند.

یکی از پرمخاطب‌ترین ویدیوها در فضای مجازی پیش از اعتراضات سال 1388 ، ویدیویی بود که دانشجویان دانشگاه زنجان از اتاق معاون دانشجویی دانشگاه زنجان گرفتند ویدیویی که به‌صورت غافلگیرانه از این فرد پیش از تعرض جنسی به یک دختر گرفته شد.
در آن زمان ویدیو در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد و دانشجویان دانشگاه زنجان دست به اعتصاب و تحصن زدند و خواستار برخورد با استاد متجاوز شدند اما طبق معمول دستگاه قضایی به سراغ دانشجویان معترض رفت و تعدادی از آنان را دستگیر و روانه زندان نمود.

این افشاگری یکی از گسترده‌ترین افشاگری‌ها در مورد تعرض و تجاوز جنسی در کشور بود و حاشیه امن فاسدان و متجاوزان را به‌هم‌ریخته بود در همان موقع برخی معتقد بودند کار دانشجویان هیجانی و احساسی بوده است و نباید به این شیوه افشاگری می‌کردند در مقابل دیدگاهی وجود داشت که تأکید می‌کرد این افشاگری باعث خواهد شد تا هیچ استادی به خود اجازه ندهد از ابزار نمره برای سواستفاده جنسی استفاده نماید. اما بااین‌وجود دانشجویان درگیر در این افشاگری قیمت و هزینه این افشاگری را پرداختند.

نکته مهمی که در این موارد دیده می‌شود رابطه‌ای است که بین جایگاه معلم/استاد با دانش‌آموز/دانشجو وجود دارد رابطه نابرابر که معلم/استاد را در موقعیت فرادست قرار می‌دهد و نمره ابزاری می‌شود که در این رابطه به‌عنوان عامل سرکوب عمل نماید اگرچه اساتید و معلمان شریفی هستند که می‌کوشند این مناسبات نابرابر را بر هم بزنند ولی اقتدار معلم/استاد یک اقتدار ساختاری است که از نظام آموزشی ناشی می‌شود نظام آموزشی که به‌عنوان ابزار سرکوب ایدئولوژیک ساختار مسلط اقتصادی و سیاسی عمل می‌کند به خاطر همین است که سیستم درنهایت دانشجو/دانش‌آموز را محکوم می‌کند و با اتکا به گزاره « کِرم از خود درخت است» می‌کوشد مسئله را با چاشنی کلیشه‌های جنسی به امر شخصی تبدیل نماید. البته در مقابل این سرکوب عریان همواره ما شاهد مقاومت و افشاگری قربانیانی هستیم که شجاعانه و بدون واهمه از برچسب خوردن این مناسبات را افشا می‌کنند.

بی‌شک اصلی‌ترین راه مقابله مبارزه با ساختاری است که به فرادستان اجازه تعرض و تجاوز را می‌دهد اما در کنار آن باید متجاوزان را افشا نمود و از قربانیان حمایت به عمل آورد. در این مورد نیز شاید خالی از لطف نباشد که به مثال دانشگاه زنجان اشاره نمایم هنگامی‌که خبر تعرض منتشر شد بسیاری از دانشجویان از دختر دانشجو حمایت کردند و فعالانه در تحصن مشارکت نمودند در آن زمان دوست عزیزم پیام شکیبا که تازه از دانشگاه زنجان فارغ‌التحصیل شده بود و در حال سپری کردن دوران سربازی در زنجان بود بعد از شنیدن خبر تحصن خود را به دانشگاه رساند و فعالانه در اعتراضات مشارکت داشت که هزینه آن را پرداخت نمود و همراه با دانشجویان دستگیر و به یک سال حبس محکوم شد.

بررسی نوع مواجهه سیستم با متجاوزان و قربانیان/معترضان تجاوز، ایجاد حاشیه امنیت برای متجاوزان و به زندان افکندن آزادی خواهان و مقصر نشان دادن قربانیان است باید با این رویکرد به‌شدت مبارزه نمود و ابعاد سرکوبگرانه آن را افشا نمود.

پ.ن : از تیرماه 99 بااینکه حکم آزادی #پیام‌شکیبا به همراه دو هم پرونده‌ای خود #مجیداسدی و #محمد_امیرخیزی صادرشده است این سه زندانی سیاسی با پرونده جدید متهم و به سلول‌های انفرادی در اوین منتقل‌شده‌اند تا آزاد نشوند. سرکوب و ظلمی آشکار که با شناختی که مقاومت پیام و مجید دارم که سرفرازانه از ان بیرون خواهند آمد.
31 مرداد 1399



لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی.pdf
344.2 KB
💢 آیا باز خوانی آثار صمد بهرنگی کافی است!؟
✍️ جعفر ابراهیمی


لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
⭕️رازِ بازگشایی اجباری مدارس

جعفر ابراهیمی

د ایران هر واقعه‌ای می‌تواند به‌صورت یک راز درآید چراکه شفافیت وجود ندارد و ارکان حاکمیت در فقدان نظارت عمومی و به مدد سرکوب همه‌جانبه دست به هر کاری میزنند و با سلب مسئولیت از خود می‌کوشند وظایف خود را به عهده مردم / خانواده‌ها و در مورد مدرسه و کودکان بر عهده والدین و معلمان بگذارند. اینگونه است که بازگشایی حضوری مدارس در بوق و کرنا می‌شود و همه ملزم می‌شوند فرزندان خود را ثبت نام و روی میدانِ مینِ کرونا بفرستند و تنها دو روز بعدازاین بازگشایی اجباری و سرتاسری ، وزیر واقعاً بی‌لیاقت آموزش‌وپرورش به میدان می‌آید و اظهار می‌کند که بعد از بررسی‌های انجام‌شده به این نتیجه رسیده است که حضور دانش آموزان در مدارس اجباری نیست.
حال سؤال اساسی این است که وزیر دو روز پس از بازگشایی مدارس به چه کشف و شهودی دست پیدا نموده است که از غیر الزامی بودن حضور دانش آموزان سخن می‌گوید به‌عبارت‌دیگر از شنبه تا دوشنبه یعنی از 15 تا 17 شهریور چه اتفاق جدیدی روی‌داده است که نظر وزیر، دولت و حکومت تغییر کرده است؟!؟ برای پاسخ به این پرسش برخی فرضیه‌ها را بررسی می‌کنیم تا شاید راز بازگشایی مدارس آشکار گردد.
شاید وزیر طی این دو روز متوجه تجربه جهانی شده است و وضعیت کشورهایی که مدارس را باز و سپس بستند را موردمطالعه قرار داده است یا چیزی به گوشش خورده است اما به نظر نمی‌رسد این فرضیه درست باشد اگر قرار بود وزیر از تجربه دیگران استفاده کند این بررسی را باید در همان روزها که اخبار نگران‌کننده از کشورهایی مانند آلمان به گوش می‌رسید انجام می‌داد و راه امتحان شده را امتحان نمی‌کرد. از سویی در ساختار حاکمیتی ما کمتر خبری از درس‌آموزی از تجربه‌های جهانی وجود دارد و الا امروز سیاست‌های خصوصی‌سازی و پولی سازی همه‌جانبه در دستور کار ریز تا درشت مسئولان قرار نمی‌گرفت سیاستی که با خود جز فقر و فلاکت به بار نیاورِده است.
احتمال دیگر این است که وزیر به توصیه‌های کارشناسی و علمی نهادهای تخصصی و مستقل مانند نهادهای علمی و پزشکی گوش‌داده است که این هم بعید است چراکه این نهادهای علمی قبل از بازگشایی مدارس به‌اندازه کافی توصیه کردند ولی رئیس‌جمهور بنفش این بار نه از مدرسه که از اندرونی زنگ مدرسه را به صدا درآورد و حتی حاضر نشد به‌صورت نمادین در بین معلمان و دانش آموزان حاضر شود
احتمال دیگر این است که در دو سه روز پیمایش و تحقیق جدی انجام داده‌اند و به این جمع‌بندی رسیده‌اند که دانش آموزان نباید به صورت الزامی در مدارس حاضر شوند ولی در فضای مجازی از آموزش حضوری معلمان بهره‌مند خواهند شد اما این احتمال که این تصمیم از روی یک بررسی علمی باشد بعید است چون کسانی که مملکت را به شیوه «حسینقلی خانی» اداره کرده‌اند چه فهمی از تحقیق و پژوهش دارند.
اگر احتمالات فوق درست نباشد پس علت راستین این تصمیمات چیست؟ به نظر نگارنده پاسخ را در حساب‌هایی که این روزها پر شدند باید جست. برای این منظور بهتر است این‌گونه فرض کنیم که اگر مدارس باز نمی‌شدند چه بلایی سر بنگاه‌های آموزشی می‌آمد دولت کمبود بودجه خود در بخش آموزش را چگونه تأمین می‌کرد؟ یا به عبارتی چگونه می‌توانستند جیب مردم را به اسم شهریه خالی نمایند؟ امروز والدین و حتی دانش آموزان به‌درستی این شامورتی‌بازی دولت را درک کرده‌اند و بازگشایی اجباری مدارس را یک کلاه‌برداری آموزشی می‌دانند که بدون توجه به عواقب جانی برای کودکان، مسئولان چگونه فرزندان این سرزمین و معلمان را به میدان مین کرونا فرستادند در اصل راز بازگشایی مدارس یک مسئله اقتصاد سیاسی است و اصلاً ناشی از بی‌کفایتی و سو مدیریت نیست و دقیقا نقطه‌ای است که می توان با آن جیب را خالی نمود.
بازگشایی اجباری مدارس وقتی بیشتر از جنبه اقتصاد سیاسی قابل‌بررسی می گردد که می‌خوانیم و می‌دانیم اکثر صاحبان مدارس پولی یا مثلاً غیرانتفاعی افراد ذی‌نفوذ در آموزش‌وپرورش هستند و اقتصاد شبکه مافیایِ آموزش بیش از بودجه سالانه بخش آموزش است.
آری رمز بازگشایی مدارس را باید در آمار و ارقام حساب‌های انباشته دولت و صاحبان مدارس خصوصی باید جستجو نمود نه در هیچ جای دیگر.

18 شهریور 1399

لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh
Forwarded from هیمه
ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی.pdf
344.2 KB
💢 آیا باز خوانی آثار صمد بهرنگی کافی است!؟
✍️ جعفر ابراهیمی


لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی

https://tttttt.me/kahimeh