مدرسه رهایی
Photo
🔺یکسال پیش از همین روزها باند رونقی-توکلی با همراهی جمعی وسیع از کاربران پرمخاطب در توئیتر ( عمدتا سلطنتطلب) پروژهای امنیتی را علیه #کانون_صنفی_معلمان_ایران کلید زدند.
کانون موفق شده بود بدونِ کوبیدن بر طبلِ شعارهای توخالی، به امرِ خطیرِ تشکلیابی و سازماندهی معلمان بپردازد که نتیجهی آن چندین مورد اعتصاب-تحصن فرهنگیان در چهارگوشهی ایران بود.
آنها موفقیت کانون را برنمیتابیدند چرا که نقطهی مقابلِ سلبریتیسازی، سلبریتیبازی و آلترناتیوسازی از بالا-بیرون بود. کانون دریافته بود مبارزه به ثمر نخواهد نشست مگر با عبور از وعدههای آخرالزمانی براندازانِ خارج از کشور و در عوضِ آن، تقویتِ جبهههای متشکل داخل کشور. پروژهی رونقی-توکلی زمینهی مساعد را برای بازداشت گستردهی اعضای کانون، ایجاد کرد. سرکوب معلمان، از اینرو بود که اتاق فکرهای حاکمیت از بروز خیزشی در سال ۱۴۰۱ اطمینان داشتند و لازم بود تا فعالین کارگری و معلمیِ سازمانده، از پیش، قرنطینه شوند.
حکومت با بازداشتهای مکررِ اعضای کانون، صدور احکام زندان و انفصال از خدمت، مشغول انتقامگیری از معلمان بود چرا که هیچچیز بیش از فعالیت تشکیلاتیِ منسجم، هدفمند و مستمر موجب وحشت جمهوری اسلامی نمیشود.
🔺 بسیاری از مهمترین اعضای کانون صنفی در سراسر ایران در فاصلهی اردیبهشت تا مرداد بازداشت شده بودند و حتی دستگاه امنیتی برای جوسازی علیه آنها فیلمی را بر پایهی سناریوهای نخنمای خود، از تلوزيون پخش کرده بود.
با آغاز قیام، موج دیگری از ربودن اعضای کانون در سراسر کشور آغاز شد.
علاوه بر این تعداد زیادی از معلمانی که در اقصی نقاط کشور، در برابر حملات پلیس و بسیج به دانشآموزانشان مقاومت کرده بودند، بازداشت یا از کار اخراج شدند و بگذریم از اینکه آنها مانند هر فردِ معترض دیگر در خیابان و دوشادوش فرزندانشان حضور داشتند.
🔺 امسال نوبتِ شهیار قنبری است تا لشگر اوباش پهلویگرا و ترولهای ضدانقلاب را علیه معلمان به خط کرده و جمهوری اسلامی را خرکیف کند.
آقا! که دغدغهی مهماش شده تذکر به ملت برای "اعلیحضرت" و "شهبانو" خطاب کردنِ پسماندهای دربار، از خانهی اعیانی خود در لسآنجلس از معلمان در #سقز میپرسد: "کجا بودید"؟
تصویری که قنبری روی آن اعتراض نابخردانهاش را درج کرده، مربوط است به تجمع معلمان در اعتراض به بازداشت #سلیمان_عبدی نه تجمع برای دستمزد.
از این مهمتر، از کِی، مبارزه برای "خواستههای صنفی" مانند دستمزد شده است "غیبت"؟
قنبری _که خود را با چسب دوقلوی رازی به فرهنگ روشنفکری فرانسه چسبانده بود_ نمیبیند که اعتراضات در آن کشور توسط همین اصناف و اتحادیهها سازماندهی میشود؟
قنبری در جریان نیست که امثال #اسماعیل_عبدی بابت فعالیت صنفی از ۸ سال پیش در زندان به سر میبرند یا امثال #جعفر_ابراهیمی با محکوميتهای ۵ ساله در زندان محبوس شدهاند.
معلمانی که با میلیونها دانشآموز سر و کار دارند، با تحصن و اعتصاب به آنها درس مقاومت و همبستگی میدهند، بعد پهلویگرای نیمهفسیل، از لسآنجلس عربده میزند "کجا بودید"؟
وقتیکه شورای فرهنگیان ایران تجمعاتی را در اعتراض به #حملات_شیمیایی_به_مدارس_دخترانه سازمان داد، هستهی سخت قدرت و آتش به اختیارانِ استبداد را به مبارزه میطلبید، شما کجا بودید؟
🔺راستی آقای قنبری! بهذهن بسیار انقلابیتان خطور نکرد که لااقل برای ریاکاری هم که شده که از کپیرایت دستکم ۹ جلد از کتابهایتان که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز گرفتهاند و سودش به جیب مبارک واریز میشود دست بکشید و یا مثلا بگویید در همراهی با بازداشت اعضای کانون نویسندگان ایران، بهتر است هیچ ناشری آثار شما را در ایران منتشر نکند؟
راستی! وقتی که بکتاشِ شاعر روی تخت بیمارستان زنجیر شده بود تا بمیرد، شما کجا بودی آقای قنبریِ "همیشه غایب"؟
آقای قنبری، از آن ترانهسرایِ جوانِ معترض خاطرهای بسیار دور مانده است. آنقدر دور که میتوان گفت:
مُرده باد شاعری که رازِ سنگر و ستاره را نداند.
@Blackfishvoice1
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
کانون موفق شده بود بدونِ کوبیدن بر طبلِ شعارهای توخالی، به امرِ خطیرِ تشکلیابی و سازماندهی معلمان بپردازد که نتیجهی آن چندین مورد اعتصاب-تحصن فرهنگیان در چهارگوشهی ایران بود.
آنها موفقیت کانون را برنمیتابیدند چرا که نقطهی مقابلِ سلبریتیسازی، سلبریتیبازی و آلترناتیوسازی از بالا-بیرون بود. کانون دریافته بود مبارزه به ثمر نخواهد نشست مگر با عبور از وعدههای آخرالزمانی براندازانِ خارج از کشور و در عوضِ آن، تقویتِ جبهههای متشکل داخل کشور. پروژهی رونقی-توکلی زمینهی مساعد را برای بازداشت گستردهی اعضای کانون، ایجاد کرد. سرکوب معلمان، از اینرو بود که اتاق فکرهای حاکمیت از بروز خیزشی در سال ۱۴۰۱ اطمینان داشتند و لازم بود تا فعالین کارگری و معلمیِ سازمانده، از پیش، قرنطینه شوند.
حکومت با بازداشتهای مکررِ اعضای کانون، صدور احکام زندان و انفصال از خدمت، مشغول انتقامگیری از معلمان بود چرا که هیچچیز بیش از فعالیت تشکیلاتیِ منسجم، هدفمند و مستمر موجب وحشت جمهوری اسلامی نمیشود.
🔺 بسیاری از مهمترین اعضای کانون صنفی در سراسر ایران در فاصلهی اردیبهشت تا مرداد بازداشت شده بودند و حتی دستگاه امنیتی برای جوسازی علیه آنها فیلمی را بر پایهی سناریوهای نخنمای خود، از تلوزيون پخش کرده بود.
با آغاز قیام، موج دیگری از ربودن اعضای کانون در سراسر کشور آغاز شد.
علاوه بر این تعداد زیادی از معلمانی که در اقصی نقاط کشور، در برابر حملات پلیس و بسیج به دانشآموزانشان مقاومت کرده بودند، بازداشت یا از کار اخراج شدند و بگذریم از اینکه آنها مانند هر فردِ معترض دیگر در خیابان و دوشادوش فرزندانشان حضور داشتند.
🔺 امسال نوبتِ شهیار قنبری است تا لشگر اوباش پهلویگرا و ترولهای ضدانقلاب را علیه معلمان به خط کرده و جمهوری اسلامی را خرکیف کند.
آقا! که دغدغهی مهماش شده تذکر به ملت برای "اعلیحضرت" و "شهبانو" خطاب کردنِ پسماندهای دربار، از خانهی اعیانی خود در لسآنجلس از معلمان در #سقز میپرسد: "کجا بودید"؟
تصویری که قنبری روی آن اعتراض نابخردانهاش را درج کرده، مربوط است به تجمع معلمان در اعتراض به بازداشت #سلیمان_عبدی نه تجمع برای دستمزد.
از این مهمتر، از کِی، مبارزه برای "خواستههای صنفی" مانند دستمزد شده است "غیبت"؟
قنبری _که خود را با چسب دوقلوی رازی به فرهنگ روشنفکری فرانسه چسبانده بود_ نمیبیند که اعتراضات در آن کشور توسط همین اصناف و اتحادیهها سازماندهی میشود؟
قنبری در جریان نیست که امثال #اسماعیل_عبدی بابت فعالیت صنفی از ۸ سال پیش در زندان به سر میبرند یا امثال #جعفر_ابراهیمی با محکوميتهای ۵ ساله در زندان محبوس شدهاند.
معلمانی که با میلیونها دانشآموز سر و کار دارند، با تحصن و اعتصاب به آنها درس مقاومت و همبستگی میدهند، بعد پهلویگرای نیمهفسیل، از لسآنجلس عربده میزند "کجا بودید"؟
وقتیکه شورای فرهنگیان ایران تجمعاتی را در اعتراض به #حملات_شیمیایی_به_مدارس_دخترانه سازمان داد، هستهی سخت قدرت و آتش به اختیارانِ استبداد را به مبارزه میطلبید، شما کجا بودید؟
🔺راستی آقای قنبری! بهذهن بسیار انقلابیتان خطور نکرد که لااقل برای ریاکاری هم که شده که از کپیرایت دستکم ۹ جلد از کتابهایتان که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز گرفتهاند و سودش به جیب مبارک واریز میشود دست بکشید و یا مثلا بگویید در همراهی با بازداشت اعضای کانون نویسندگان ایران، بهتر است هیچ ناشری آثار شما را در ایران منتشر نکند؟
راستی! وقتی که بکتاشِ شاعر روی تخت بیمارستان زنجیر شده بود تا بمیرد، شما کجا بودی آقای قنبریِ "همیشه غایب"؟
آقای قنبری، از آن ترانهسرایِ جوانِ معترض خاطرهای بسیار دور مانده است. آنقدر دور که میتوان گفت:
مُرده باد شاعری که رازِ سنگر و ستاره را نداند.
@Blackfishvoice1
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah