⚫️ بیانیه شورای بازنشستگان ایران پیرامون خیزش آبان 98
ادامه و تعمیق مشکلات کمرشکن معیشتی و خاموشی آتش زیر خاکستر ناممکن است!
بعد از اعتراضات سالهای ۸۸ و ۹۶ ،بار دیگر در آبان ۹۸ خیابانهای کثیری از شهرهای ایران شاهد شعله ور شدن اخگری سوزان شد که سالیان سال زیر خاکستر خفقان و سرکوب به حیات خود ادامه میدهد
سوالات متعددی را میتوان در پیرامون این رویدادها ،در چرایی این شورشهاِ، چه بلحاظ ماهیت و مضمون و چه بلحاظ شکل آنها، طرح نمود.
براحتی و روشنی میتوان یک آرایش طبقاتی معین را در این تظاهرات خیابانی دید. حضور لایه هایی از حاشیه نشنینان فقر زده و جوانان بیکار و مستاصل از هرگونه مفری برای آینده ،کارگران، کارمندان و بازنشستگانی که سه برابر زیر خط فقر زندگی میکنند و حتی طبقات متوسطی که در حال سقوط به زیر خط فقر ۸ میلیونی هستند یعنی همه کسانی که با مطالبه "رفاه در زندگی و آزادی درجامعه"، در هر لحظه در شرف شعله ور شدن هستند کاملا مشهود و ملموس بود. چنانچه فرصت حضور مردم برای طرح مطالباتشان داده میشد، این آرایش طبقاتی در ابعاد میلیونی آن، انتخابی برای تعیین تکلیف یک جامعه 80 میلیونی بود.
در سویی دیگر با حاکمیتی مواجه هستیم که به دلیل اعمال سیاستهای اقتصادی مبتنی بر بازارآزاد و رها سازی کل نیازهای زندگی به خصوصی سازی و کاستن دائم از خدمات عمومی و تعرض مستمر به سطح زندگی و جیب مردم ، و همچنین هزینه کردن میلیاردها دلار ثروت و درآمد عمومی برای سیاستهای بقای قدرت در درون و برون ، همراه با فشارتحریم های جهانی و عروج جنبشهای مترقی و نوین در منطقه، شرایطی را موجب شده که چاره را بازهم فشار حداکثری به معیشت مردم و از جمله افزایش ناگهانی نرخ بنزین ومتعاقب آن گران شدن بقیه مایحتاج عمومی میبیند
مجموعه ای از سیاستها که نتایج فاجعه بارش نهایتأ تخریب آوار بر سر اکثریت مردم بوده و خواهد بود.
نارضایتی بیش از ۸۰ در صد مردم از یکسو و انعطاف ناپذیری قدرت حاکم از سویی دیگر،چاره ای جز رویارویی مدام را در پیش رو نخواهد داشت ولذا هر لحظه میتوان زلزله ی اجتماعی وسیعتر با ریشتر بالاتری را شاهد بود. انتساب این اعتراضات و نارضایتی عمومی به خارج از متن جامعه و دشمن تراشی های معمول، نخ نما تر از آن است که قابل اعتناء باشد.
بر این اساس و در هر دوره خیزش مردم نسبت به قبل، قدرت حاکم روز به روز اتوریته اش را از دست میدهد و در مقابل خود صفوفی را میبیند که علیه این نابرابری و تبعیض گسترده، مستحکمتر و متحدتر میشوند ، به این علت که اکثریت مردم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
در اعتراضات اخیر همچنان که در جنبش 88 ودیماه 96 شاهد آن بودیم، ازپس هر لشکرکشی در مقابل مردم متحد اما بیدفاع ، صحبت کردن از "پیروزی و پایان دادن "به خیزشها تحت نام سرکوب آشوبگران ، تنها حذف صورت مسأله است. صورت مساله ای که تا تعیین تکلیف نهایی گاه پنهان و گاه آشکار، همچون آتش زیر خاکستر، با وزیدن کوچکترین بادی شعله ور شده وتداوم خواهد داشت!
شورای بازنشستگان ایران
٩٨/٩/٨
#نه_به_سرکوب_سیستماتیک
#رفاه_آزادی_برای_همه
@Shbazneshasteganir
http://tttttt.me/Shbazneshasteganir
🔽🔽🔽
🔹 #کانال_معلمان_عدالتخواه
👇👇👇
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به ما بپیوندید 👇
https://tttttt.me/edalatxah
ادامه و تعمیق مشکلات کمرشکن معیشتی و خاموشی آتش زیر خاکستر ناممکن است!
بعد از اعتراضات سالهای ۸۸ و ۹۶ ،بار دیگر در آبان ۹۸ خیابانهای کثیری از شهرهای ایران شاهد شعله ور شدن اخگری سوزان شد که سالیان سال زیر خاکستر خفقان و سرکوب به حیات خود ادامه میدهد
سوالات متعددی را میتوان در پیرامون این رویدادها ،در چرایی این شورشهاِ، چه بلحاظ ماهیت و مضمون و چه بلحاظ شکل آنها، طرح نمود.
براحتی و روشنی میتوان یک آرایش طبقاتی معین را در این تظاهرات خیابانی دید. حضور لایه هایی از حاشیه نشنینان فقر زده و جوانان بیکار و مستاصل از هرگونه مفری برای آینده ،کارگران، کارمندان و بازنشستگانی که سه برابر زیر خط فقر زندگی میکنند و حتی طبقات متوسطی که در حال سقوط به زیر خط فقر ۸ میلیونی هستند یعنی همه کسانی که با مطالبه "رفاه در زندگی و آزادی درجامعه"، در هر لحظه در شرف شعله ور شدن هستند کاملا مشهود و ملموس بود. چنانچه فرصت حضور مردم برای طرح مطالباتشان داده میشد، این آرایش طبقاتی در ابعاد میلیونی آن، انتخابی برای تعیین تکلیف یک جامعه 80 میلیونی بود.
در سویی دیگر با حاکمیتی مواجه هستیم که به دلیل اعمال سیاستهای اقتصادی مبتنی بر بازارآزاد و رها سازی کل نیازهای زندگی به خصوصی سازی و کاستن دائم از خدمات عمومی و تعرض مستمر به سطح زندگی و جیب مردم ، و همچنین هزینه کردن میلیاردها دلار ثروت و درآمد عمومی برای سیاستهای بقای قدرت در درون و برون ، همراه با فشارتحریم های جهانی و عروج جنبشهای مترقی و نوین در منطقه، شرایطی را موجب شده که چاره را بازهم فشار حداکثری به معیشت مردم و از جمله افزایش ناگهانی نرخ بنزین ومتعاقب آن گران شدن بقیه مایحتاج عمومی میبیند
مجموعه ای از سیاستها که نتایج فاجعه بارش نهایتأ تخریب آوار بر سر اکثریت مردم بوده و خواهد بود.
نارضایتی بیش از ۸۰ در صد مردم از یکسو و انعطاف ناپذیری قدرت حاکم از سویی دیگر،چاره ای جز رویارویی مدام را در پیش رو نخواهد داشت ولذا هر لحظه میتوان زلزله ی اجتماعی وسیعتر با ریشتر بالاتری را شاهد بود. انتساب این اعتراضات و نارضایتی عمومی به خارج از متن جامعه و دشمن تراشی های معمول، نخ نما تر از آن است که قابل اعتناء باشد.
بر این اساس و در هر دوره خیزش مردم نسبت به قبل، قدرت حاکم روز به روز اتوریته اش را از دست میدهد و در مقابل خود صفوفی را میبیند که علیه این نابرابری و تبعیض گسترده، مستحکمتر و متحدتر میشوند ، به این علت که اکثریت مردم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
در اعتراضات اخیر همچنان که در جنبش 88 ودیماه 96 شاهد آن بودیم، ازپس هر لشکرکشی در مقابل مردم متحد اما بیدفاع ، صحبت کردن از "پیروزی و پایان دادن "به خیزشها تحت نام سرکوب آشوبگران ، تنها حذف صورت مسأله است. صورت مساله ای که تا تعیین تکلیف نهایی گاه پنهان و گاه آشکار، همچون آتش زیر خاکستر، با وزیدن کوچکترین بادی شعله ور شده وتداوم خواهد داشت!
شورای بازنشستگان ایران
٩٨/٩/٨
#نه_به_سرکوب_سیستماتیک
#رفاه_آزادی_برای_همه
@Shbazneshasteganir
http://tttttt.me/Shbazneshasteganir
🔽🔽🔽
🔹 #کانال_معلمان_عدالتخواه
👇👇👇
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به ما بپیوندید 👇
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
شورای بازنشستگان ایران
شورا را باید زندگی کرد!