💠 از خون جوانان وطن...
نیم نگاهی به زندگی عارف قزوینی ، پس ازپیروزی مشروطیت
✍ نویسنده: عبدالرضا قنبری
✅ قسمت یکم
🔹 بی تردید انقلاب مشروطیت، در تاریخ ایران یکی از درخشانترین ومهم ترین رویدادهای اجتماعی سیاسی است. انقلاب مشروطه ایران، مردان و زنان فداکار وجان برکف بسیاری را در راه آزادی میهن از چنگال استبداد، برای تاریخ درخشان میهن به یادگار گذاشته است. با نزدیک شدن چهاردهم امرداد، نشریات کشور عکسها ومقالات وشرح حال هایی از بزرگان مشروطیت ایران ،از جمله؛ ستارخان سردار ملی، باقر خان سالار ملی ، آیتالله طباطبائی وبهبهانی، صوراسرافیل، ملک المتکلمین و سید جمال اصفهانی و...، آنهایی که آزادی و مشروطیت ایران را بنیانگذاری کردند را منتشر کرده و می کنند.اما حق مطلب درباره یکی از خدمتگزاران واقعی مشروطیت، آن گونه که شایسته است ادا نمی شود.
🔹 از خدمتگزاران واقعی مشروطه ایران که در بیداری مردم نقش بزرگی داشته است، شاعر وتصنیف ساز وترانه سرای آزادیخواه، ابوالقاسم عارف قزوینی (۱۳۱۲-۱۲۵۸ ش)است. او که ستم ها دیده بود و روحی آزاده داشت، با آغاز نهضت مشروطیت به آزادیخواهان پیوست و با قریحه خوشی که داشت به سرایش اشعاری نغز، روشنگر و انگیزاننده پرداخت وهم صدا با آزادیخواهان وانقلابیون، در راه آزادی میهن و مبارزه با بیگانهپرستی گامهای موثری برداشته است.
🔹 عارف بیشتر از هرکسی در تنویر افکار و روشن نمودن اذهان تودهی مردم، نقش داشت و در مقام شاعری، توجه ویژه ای به مضامین سیاسی و اجتماعی ومسائل و جریانات روز داشته و با شاعران وادبای زمان خود نظیر ادیبالممالک، عشقی، فرخی یزدی، لاهوتی، آخوند زاده و آقاخان کرمانی، همراه بوده است. او با منش آزادی طلبی و ضد استبدادی، در زندگی با ناملایمات زیادی دست به گریبان بود. در تصنیف ها،اشعار و نمایشنامه های خود؛ مبارزه با استبداد و بیگانه پرستی، استقرار مشروطیت وتعالی میهن را به زیباترین شکل بیان کرده است.
🔻غزلی از او که برای کشته شدگان راه آزادی سروده است؛
" آورد بوی زلف توام باد زنده باد
زآشفتگی نمود مرا شاد زنده باد
جست ارچه در وصال تو خسرو حیات خویش
مُرد ارچه در فراق تو فرهاد زنده باد
هرگزنمیرد آن پدری کو تو پرورید
وان مادری که چون تو پسر زاد زنده باد
دلخوش نیم ز خضر که خورد آب زندگی
آن کو بخضر آب بقا داد زنده باد
نابود باد ظلم چو ضحاک مار دوش
تا بود و هست کاوه حداد زنده باد
بر خاک عاشقان وطن گر کند عبور
عارف هر آن کسی که کند یاد زنده باد."
و یا پس از به دار کشیده شدن ثقةالاسلام، انسان شریفی که از دوستان عارف بود، توسط روس های تزاری، این ابیات را سرود:
" ... در دل آشوب چو تبریز دگر بهر نفس
سینه چون چوبه دار ثقة الاسلام است
کشتگان ره آزادی این خاک بخاک
خفته وین خاک زخائن بر دشمن وام است."
فرم ومحتوای اشعار عارف،درقالب تصانیف باعث شد که مردم به راحتی آن را در خاطر خود حفظ کنند.
عارف شاعری بود که درد مردمش را فریاد می کرد. بیشترین مضامین شعری وی "آزادی" و "وطن" بوده است.
🔹 می گوید:
" اگر من هیچ خدمتی دیگر به موسیقی وادبیات ایران نکرده باشم، وقتی تصنیف وطنی ساختهام که ایرانی از هر ده هزار نفر، یک نفرش نمی دانست وطن یعنی چه؟ تنها تصور می کردند وطن، شهر یا دهی است که انسان در آنجا زاییده شده باشد!"
✅ ادامه دارد...
📌#درگذشت دوم بهمن ۱۳۱۲
#نشر_آگاهی
#فرهنگ_و_ادبیات
#تاریخ_مشروطه
🔹🔹🔹
منبع :
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🆔 @KSMtehran
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
نیم نگاهی به زندگی عارف قزوینی ، پس ازپیروزی مشروطیت
✍ نویسنده: عبدالرضا قنبری
✅ قسمت یکم
🔹 بی تردید انقلاب مشروطیت، در تاریخ ایران یکی از درخشانترین ومهم ترین رویدادهای اجتماعی سیاسی است. انقلاب مشروطه ایران، مردان و زنان فداکار وجان برکف بسیاری را در راه آزادی میهن از چنگال استبداد، برای تاریخ درخشان میهن به یادگار گذاشته است. با نزدیک شدن چهاردهم امرداد، نشریات کشور عکسها ومقالات وشرح حال هایی از بزرگان مشروطیت ایران ،از جمله؛ ستارخان سردار ملی، باقر خان سالار ملی ، آیتالله طباطبائی وبهبهانی، صوراسرافیل، ملک المتکلمین و سید جمال اصفهانی و...، آنهایی که آزادی و مشروطیت ایران را بنیانگذاری کردند را منتشر کرده و می کنند.اما حق مطلب درباره یکی از خدمتگزاران واقعی مشروطیت، آن گونه که شایسته است ادا نمی شود.
🔹 از خدمتگزاران واقعی مشروطه ایران که در بیداری مردم نقش بزرگی داشته است، شاعر وتصنیف ساز وترانه سرای آزادیخواه، ابوالقاسم عارف قزوینی (۱۳۱۲-۱۲۵۸ ش)است. او که ستم ها دیده بود و روحی آزاده داشت، با آغاز نهضت مشروطیت به آزادیخواهان پیوست و با قریحه خوشی که داشت به سرایش اشعاری نغز، روشنگر و انگیزاننده پرداخت وهم صدا با آزادیخواهان وانقلابیون، در راه آزادی میهن و مبارزه با بیگانهپرستی گامهای موثری برداشته است.
🔹 عارف بیشتر از هرکسی در تنویر افکار و روشن نمودن اذهان تودهی مردم، نقش داشت و در مقام شاعری، توجه ویژه ای به مضامین سیاسی و اجتماعی ومسائل و جریانات روز داشته و با شاعران وادبای زمان خود نظیر ادیبالممالک، عشقی، فرخی یزدی، لاهوتی، آخوند زاده و آقاخان کرمانی، همراه بوده است. او با منش آزادی طلبی و ضد استبدادی، در زندگی با ناملایمات زیادی دست به گریبان بود. در تصنیف ها،اشعار و نمایشنامه های خود؛ مبارزه با استبداد و بیگانه پرستی، استقرار مشروطیت وتعالی میهن را به زیباترین شکل بیان کرده است.
🔻غزلی از او که برای کشته شدگان راه آزادی سروده است؛
" آورد بوی زلف توام باد زنده باد
زآشفتگی نمود مرا شاد زنده باد
جست ارچه در وصال تو خسرو حیات خویش
مُرد ارچه در فراق تو فرهاد زنده باد
هرگزنمیرد آن پدری کو تو پرورید
وان مادری که چون تو پسر زاد زنده باد
دلخوش نیم ز خضر که خورد آب زندگی
آن کو بخضر آب بقا داد زنده باد
نابود باد ظلم چو ضحاک مار دوش
تا بود و هست کاوه حداد زنده باد
بر خاک عاشقان وطن گر کند عبور
عارف هر آن کسی که کند یاد زنده باد."
و یا پس از به دار کشیده شدن ثقةالاسلام، انسان شریفی که از دوستان عارف بود، توسط روس های تزاری، این ابیات را سرود:
" ... در دل آشوب چو تبریز دگر بهر نفس
سینه چون چوبه دار ثقة الاسلام است
کشتگان ره آزادی این خاک بخاک
خفته وین خاک زخائن بر دشمن وام است."
فرم ومحتوای اشعار عارف،درقالب تصانیف باعث شد که مردم به راحتی آن را در خاطر خود حفظ کنند.
عارف شاعری بود که درد مردمش را فریاد می کرد. بیشترین مضامین شعری وی "آزادی" و "وطن" بوده است.
🔹 می گوید:
" اگر من هیچ خدمتی دیگر به موسیقی وادبیات ایران نکرده باشم، وقتی تصنیف وطنی ساختهام که ایرانی از هر ده هزار نفر، یک نفرش نمی دانست وطن یعنی چه؟ تنها تصور می کردند وطن، شهر یا دهی است که انسان در آنجا زاییده شده باشد!"
✅ ادامه دارد...
📌#درگذشت دوم بهمن ۱۳۱۲
#نشر_آگاهی
#فرهنگ_و_ادبیات
#تاریخ_مشروطه
🔹🔹🔹
منبع :
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🆔 @KSMtehran
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔷 تغییر کتابهای درسی
✍ محمدتقی فلاحی(دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران《تهران》)
🔹 از ابتدای سال تحصیلی جاری، مشاهده چندین مورد حذف یا تغییر در کتابهای درسی، به یاری شبکههای اجتماعی خبرساز شد و تا حدی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. بهطوری که وزیر آموزش و پرورش نیز ناچار واکنش نشان داد و در موردی ضمن توضیحاتی، بابت این بیسلیقگی عذرخواهی کرد؛ اما نگاهی به روند سیر وقایع در بیرون و درون وزارت آموزش و پرورش، پذیرفتن این که این تغییرات و تحریفات، اتفاقی یا در نتیجه اعمال سلیقههای فردی صورت گرفته است را بسیار دشوار میکند.
🔹 به جز تغییرات محتوایی به ویژه در کتابهای درسی علوم انسانی از دههی ۶۰، از حدود نیمه ی دههی هشتاد نیز شاهد تغییرات مداومی بودهایم. حذف درس «مشروعیت سیاسی» از کتاب دانش اجتماعی دوره دبیرستان، تغییر تعریف «مخاطرات طبیعی» در کتاب جغرافیای سال دوم دبیرستان و حذف عبارتی که به طبیعی بودن این حوادث و نقش انسان در پیدایش برخی از این مخاطرات اشاره داشت، کنار گذاشتن کلی کتاب «تاریخ معاصر» سال سوم دبیرستان که سعی داشت نگاهی علمی و تا حدودی بیطرفانه نسبت به وقایع تاریخ معاصر کشور داشته باشد و جایگزینی کتابی با لحنی کاملا غیرعلمی همراه با تحریف آشکار وقایع انقلاب مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، تغییر محتوای کلی کتابهای درس جامعهشناسی دوره دوم دبیرستان در جهت نفرتپراکنی ایدئولوژیک با بیانی کاملا غیرعلمی، تا حذف برخی درسها در کتابهای فارسی ابتدایی و تغییر عکس و جملههای آنها تنها نمونههایی هستند که اکنون به مدد شبکههای اجتماعی در سطح افکار عمومی مطرح میشوند. اگر نوع تفکری که بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال ۹۰ غالب شد و اخیرا قرار دادن مهدکودکها در زیر پوشش آموزش و پرورش را هم اضافه کنیم، آنگاه باید بپذیریم که این موضوع نیازمند تأمل بیشتری است.
🔹 اگر این فرض را بپذیریم که نتیجه انتخابات سال ۷۶ دستکم خلاف برآوردهای بخشی از جریانهای تمامیتخواه حکومت، از رشد طبقه متوسط شهری بود، این روند را هم خواهیم دید که همان بخش از همان زمان با شتاب بیشتری در مسیری قرار گرفتند که افزون بر نهادهای سیاسی و... با تسلط هرچه بیشتر بر گستردهترین نهادهای فرهنگی، زبان و سپس ذهن جامعه را نیز در اختیار گیرند.
🔹 این چنین بود که رادیو و تلویزیون بتدریج به سخنگوی یک جناح سیاسی خاص تبدیل شد، سریالهای تلویزیونی و حتی فیلمهای سینمایی مستقیم و غیرمستقیم محتوا و ارزشهای مطلوب همان جناح و نهادهای سیاسی و امنیتی مطلوب آنان را عرضه کرد تا اکنون که دیگر برنامههای مخصوص کودکان نیز در همان راستا تولید و عرضه میشوند. این که تا چه حد موفق به جذب مخاطبان خود میشوند البته موضوع دیگری است.
🔹 آموزش و پرورش، نهاد فراگیر و البته بسیار مهمی بوده که همزمان مورد هجوم گستردهتر این رویکرد قرار گرفت. البته نه بهعنوان نهادی مولد که قرار است بنیادهای تفکر علمی را در ذهن کودک و نوجوان این کشور نهادینه کند یا حتی مهارتهای اجتماعی را برای یک زندگی سالم به آنان بیاموزد، بلکه بیشتر بهعنوان ابزاری برای القائ ارزشهای ایدئولوژیک مطلوب همان تفکر با هدف تربیت پیاده نظام گوش به فرمان؛ کادرهای مدیریتی آینده که البته در مدارس و دانشگاههای خاص تربیت خواهند شد.
نگاهی به سند تحول بنیادین (مصوب ۱۳۹۰) که اهداف طولانی مدت آموزش و پرورش را ترسیم کرده است و دقت در نوع انسانی که قصد تربیت آن را دارد، بهترین گواه این مدعاست.
برای دست یافتن به آنچه گرامشی، «هژمونی فرهنگی» مینامید، رسانه و آموزش وپرورش ابزاری هستند که از طریق برنامه ریزیهای درسی «آشکار و پنهان» ذهن ما را محدود و بیانمان را به آنچه فوکو «زبان سلطه» می نامید، نزدیک می کنند.
منبع: iranfardamag@
#فوکو
#هژمونی_فرهنگی
#سند_تحول_بنیادین
#آموزش_و_پرورش
#تغییر_کتابهای_درسی
#نشر_آگاهی
#روش_های_نوین_آموزشی
#آموزش_و_پرورش
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
✍ محمدتقی فلاحی(دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران《تهران》)
🔹 از ابتدای سال تحصیلی جاری، مشاهده چندین مورد حذف یا تغییر در کتابهای درسی، به یاری شبکههای اجتماعی خبرساز شد و تا حدی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. بهطوری که وزیر آموزش و پرورش نیز ناچار واکنش نشان داد و در موردی ضمن توضیحاتی، بابت این بیسلیقگی عذرخواهی کرد؛ اما نگاهی به روند سیر وقایع در بیرون و درون وزارت آموزش و پرورش، پذیرفتن این که این تغییرات و تحریفات، اتفاقی یا در نتیجه اعمال سلیقههای فردی صورت گرفته است را بسیار دشوار میکند.
🔹 به جز تغییرات محتوایی به ویژه در کتابهای درسی علوم انسانی از دههی ۶۰، از حدود نیمه ی دههی هشتاد نیز شاهد تغییرات مداومی بودهایم. حذف درس «مشروعیت سیاسی» از کتاب دانش اجتماعی دوره دبیرستان، تغییر تعریف «مخاطرات طبیعی» در کتاب جغرافیای سال دوم دبیرستان و حذف عبارتی که به طبیعی بودن این حوادث و نقش انسان در پیدایش برخی از این مخاطرات اشاره داشت، کنار گذاشتن کلی کتاب «تاریخ معاصر» سال سوم دبیرستان که سعی داشت نگاهی علمی و تا حدودی بیطرفانه نسبت به وقایع تاریخ معاصر کشور داشته باشد و جایگزینی کتابی با لحنی کاملا غیرعلمی همراه با تحریف آشکار وقایع انقلاب مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، تغییر محتوای کلی کتابهای درس جامعهشناسی دوره دوم دبیرستان در جهت نفرتپراکنی ایدئولوژیک با بیانی کاملا غیرعلمی، تا حذف برخی درسها در کتابهای فارسی ابتدایی و تغییر عکس و جملههای آنها تنها نمونههایی هستند که اکنون به مدد شبکههای اجتماعی در سطح افکار عمومی مطرح میشوند. اگر نوع تفکری که بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال ۹۰ غالب شد و اخیرا قرار دادن مهدکودکها در زیر پوشش آموزش و پرورش را هم اضافه کنیم، آنگاه باید بپذیریم که این موضوع نیازمند تأمل بیشتری است.
🔹 اگر این فرض را بپذیریم که نتیجه انتخابات سال ۷۶ دستکم خلاف برآوردهای بخشی از جریانهای تمامیتخواه حکومت، از رشد طبقه متوسط شهری بود، این روند را هم خواهیم دید که همان بخش از همان زمان با شتاب بیشتری در مسیری قرار گرفتند که افزون بر نهادهای سیاسی و... با تسلط هرچه بیشتر بر گستردهترین نهادهای فرهنگی، زبان و سپس ذهن جامعه را نیز در اختیار گیرند.
🔹 این چنین بود که رادیو و تلویزیون بتدریج به سخنگوی یک جناح سیاسی خاص تبدیل شد، سریالهای تلویزیونی و حتی فیلمهای سینمایی مستقیم و غیرمستقیم محتوا و ارزشهای مطلوب همان جناح و نهادهای سیاسی و امنیتی مطلوب آنان را عرضه کرد تا اکنون که دیگر برنامههای مخصوص کودکان نیز در همان راستا تولید و عرضه میشوند. این که تا چه حد موفق به جذب مخاطبان خود میشوند البته موضوع دیگری است.
🔹 آموزش و پرورش، نهاد فراگیر و البته بسیار مهمی بوده که همزمان مورد هجوم گستردهتر این رویکرد قرار گرفت. البته نه بهعنوان نهادی مولد که قرار است بنیادهای تفکر علمی را در ذهن کودک و نوجوان این کشور نهادینه کند یا حتی مهارتهای اجتماعی را برای یک زندگی سالم به آنان بیاموزد، بلکه بیشتر بهعنوان ابزاری برای القائ ارزشهای ایدئولوژیک مطلوب همان تفکر با هدف تربیت پیاده نظام گوش به فرمان؛ کادرهای مدیریتی آینده که البته در مدارس و دانشگاههای خاص تربیت خواهند شد.
نگاهی به سند تحول بنیادین (مصوب ۱۳۹۰) که اهداف طولانی مدت آموزش و پرورش را ترسیم کرده است و دقت در نوع انسانی که قصد تربیت آن را دارد، بهترین گواه این مدعاست.
برای دست یافتن به آنچه گرامشی، «هژمونی فرهنگی» مینامید، رسانه و آموزش وپرورش ابزاری هستند که از طریق برنامه ریزیهای درسی «آشکار و پنهان» ذهن ما را محدود و بیانمان را به آنچه فوکو «زبان سلطه» می نامید، نزدیک می کنند.
منبع: iranfardamag@
#فوکو
#هژمونی_فرهنگی
#سند_تحول_بنیادین
#آموزش_و_پرورش
#تغییر_کتابهای_درسی
#نشر_آگاهی
#روش_های_نوین_آموزشی
#آموزش_و_پرورش
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #یاد
🔹#عباس کیارستمی
یکم تیرماه
🍃#زادروز
🔹 این صحنه از فیلم "خانه دوست کجاست" بسیار تامل برانگیز است: روایتی مینیمال از بازتولید استبداد برای تثبیت اطاعت محض و حذف"پرسشگری" از طریق شرطی کردن دیگران به بیعدالتی. این همه اما تحت عنوان یک نام آشنا "تربیت برای جامعه سالم".
#عباس_کیارستمی ،کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس، تهیهکننده، گرافیست و کارگردان هنری بینالمللی، همچنین نویسنده و نقاش ایرانی است.
او فیلمسازی تأثیرگذار و برای سینماگران جهان بسیار شناخته شده بود.
آثار وی با استقبال فراوان ناقدان، داوران، کارگردانان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی و هنری جهان روبهرو بوده است
.
#هنر
#فیلم
#نشر_آگاهی
#آشنایی_با_بزرگان
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
✅ با ما همراه باشید🤝
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔹#عباس کیارستمی
یکم تیرماه
🍃#زادروز
🔹 این صحنه از فیلم "خانه دوست کجاست" بسیار تامل برانگیز است: روایتی مینیمال از بازتولید استبداد برای تثبیت اطاعت محض و حذف"پرسشگری" از طریق شرطی کردن دیگران به بیعدالتی. این همه اما تحت عنوان یک نام آشنا "تربیت برای جامعه سالم".
#عباس_کیارستمی ،کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس، تهیهکننده، گرافیست و کارگردان هنری بینالمللی، همچنین نویسنده و نقاش ایرانی است.
او فیلمسازی تأثیرگذار و برای سینماگران جهان بسیار شناخته شده بود.
آثار وی با استقبال فراوان ناقدان، داوران، کارگردانان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی و هنری جهان روبهرو بوده است
.
#هنر
#فیلم
#نشر_آگاهی
#آشنایی_با_بزرگان
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
✅ با ما همراه باشید🤝
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah