مدرسه‌ رهایی
2.12K subscribers
6.65K photos
2.07K videos
190 files
4.78K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
📌 گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸

🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم

🟡 (پرونده‌ی ویژه‌ی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)


#بیدارزنی: در حکومت‌های دیکتاتوری سراسر دنیا، مادران نقشی مهم در افشای جنایت‌ها و آگاه کردن جامعه جهانی نسبت به شرایط موجود داشتند. دیکتاتورها با کشتن یا زندانی کردن مردم، جبهه بزرگ و قدرتمندی از مادران و خانواده را در مقابل خود به وجود می آورند که به دلیل شرایط خاصی که دارند با ترس و سرکوب و ارعاب به عقب رانده نمی‌شوند.

سمبل مقاومت آنها مادران میدان «مایو» آرژانتین بودند که در اعتراض به ناپدید شدن فرزندانشان در سال ۱۹۷۷ به پاخاستند و بیش از سه دهه بر سنگفرش‌های میدان مایو با روسری‌های کوچک سفید و قاب عکس‌هایی از فرزندانشان تجمع کردند. هر چند سه نفر اصلی از تشکیل‌دهندگان این جمع هم ناپدید شدند اما این سرکوب‌ها مانع ادامه حرکت مادران نشد. بلکه در پیگیری‌هایی که برای فرزندانشان انجام می‌دادند متوجه وجود کمپ‌های کاراجباری شدند و آنها را نیز افشا کردند. آنها بدون هیچ قدرتی توانستند توجه جامعه جهانی را به این قتل ها و فجایع جلب کنند و نماد دادخواهی در مقابل دیکتاتورهای دنیا شدند.

در ایران نیز در دوره‌های مختلف از سال ۶۷ (خاوران) تا ۹۸ و پس از آن، بعد از هر کشتار یا اعدام، جمعی از مادران و یا خانواده‌های کشته‌شدگان شکل گرفت که هر چند با سرکوب حداکثری حکومت روبه‌رو شد، اما نقش بسیار مهمی را در زنده نگه داشتن جنایت و دادخواهی بر عهده داشته‌اند. مادران دادخواه آبان نیز کمتر از دو سال است که برای دادخواهی خون فرزندان‌شان که دراعتراض به افزایش قیمت بنزین به خیابان آمده بودند، مشغول به فعالیت هستند. این مادران مانند مادران نسل‌های پیشین در دنیا، گریه ‌و زاری را پایان داده‌اند و پا به میدان دادخواهی گذاشته‌اند و مبارزه‌ای طولانی و جان‌فرسا را آغاز کرده‌اند.

آنها می‌گویند گرایش به هیچ جریان سیاسی‌ ندارند و تنها در مسیر دادخواهی گام برمی‌دارند و در کنار مادران دادخواه نسل‌های پیشین ایستاده‌اند.

▪️اما آیا مسیر دادخواهی تنها متعلق به مادرانی است که فرزندان‌شان را در مسیر مبارزه از دست داده‌اند؟ نقش کنشگران اجتماعی، نهادهای مدنی و فعالیت‌های سیاسی در پروسه دادخواهی چیست؟ این فعالان تا کجا توانسته‌اند از مادران دادخواه حمایت کنند و اساسا در سال‌های آتی چه وظیفه‌ای دارند؟ چگونه جمعی از مادرانی که هیچگونه فعالیت و آگاهی سیاسی نداشتند موفق به تشکیل جمع و سازماندهی برای دادخواهی شده‌اند؟

▪️ما برای پاسخ با سوالاتمان با نسل‌های مختلف مادران دادخواه به گفتگو نشستیم. متنی که در ادامه می‌آید، مربوط به گفتگو با سه تن از مادرانی است که فرزندانشان در آبان ۹۸ کشته شدند. «محبوبه رمضانی» مادر جاوید نام پژمان قلی‌پور، «مهستی محمدی» مادر جاوید نام مهدی دائمی و «رحیمه یوسف‌زاد» مادر جاوید نام نوید بهبودی در این گفتگو با ما همراه شدند تا با اهداف و نظرات آنان آشنا شویم و پاسخ سوالاتمان را بیابیم.


#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43831

🔻🔻🔻

به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah

https://tttttt.me/edalatxah
Forwarded from بيدارزنى
🟣 نگذاریم انقلابمان به بیراهه رود

✍🏽 نویسنده: یک فعال حقوق زنان از زاهدان

«متن ارسالی به بیدارزنی»


پس از گذشت حدود پنجاه روز از شروع انقلاب ۱۴۰۱ و چهل روز از کشتار جمعه خونین زاهدان،اولین بیانیه جوانان محلات زاهدان، برای دعوت به گردهمایی منتشر شد. متنی شگفت‌انگیز که توجه به نکات مندرج در آن در فضای کنونی اهمیت بسیار دارد؛ نکاتی که بسی فراتر از سهل‌انگاری به نظر می‌آید.

برای همین لازم دانستم به عنوان یک زاهدانی، توضیحی بر آن متن بدهم، چراکه کوچکترین اشتباهی می‌تواند ما را به بیراهه  ببرد (به گواه تاریخ و آنچه در ۵۷ تجربه کردیم).

۱) مهمترین و آشکارترین قسمت حیرت‌انگیز این بیانیه آنجاست که با رمز ژینا و در راستای سایر اعتراضات کشور شعار #نان_کار_آزادی را جایگزین #زن_زندگی_آزادی  و به عنوان شعار تجمع زاهدان معرفی می کند.
در مورد شعار زن، زندگی،آزادی و بی‌نیازی این شعار به ادامه یا تغییر آن مطالب بسیار ارزنده‌ای نگاشته شده. ولی لازم می‌دانم تاکید کنم که با توجه به مردسالاری مضاعف در این نقطه از سرزمین‌مان که به دلیل پیچیدگی مسائل قومیتی، بی‌عدالتی‌های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی و... تا مغز استخوان زندگی رسوخ کرده است، الزام شعار زن، زندگی، آزادی بیشتر احساس می‌شود. کما اینکه بسیاری از زنان بلوچ با نوشته‌ها و فیلم‌های ارسالی خود درخواست برابری جنسیتی و شکسته شدن حصارهای مردسالاری را با صدای رسا اعلام کرده‌اند.
بدون شک منظور از آزادی در شعار «نان، کار، آزادی» آزادی انسانهاست. ولی در فرهنگ جاری واقعیت این است که وسعت دنیای انسانی به نوع مذکر می‌رسد و زن‌ها تلویحا فاقد حقوق و توانایی‌ها تلقی و در بسیاری موارد از گردونه‌ی انسانی حذف می‌شوند. شعار زن، زندگی، آزادی در واقع وسعت دادن معنای انسان است فارغ از جنس، قوم یا نژاد و جامعه ما شدیدا نیازمند این انقلاب اجتماعی و فرهنگی‌ست.
از طرفی وقتی در این انقلاب تاکید بر این است که از شعارهای سکسیستی و جنسیت‌زده استفاده نشود، نشان‌دهنده اهمیت و حساسیت شعارها در این پروسه است. پس تغییر شعار نه تنها هیچ توجیهی ندارد که خطرناک است.

۲) نکته دوم در این بیانیه درخواست حمایت از «برادران بلوچ» است که سالها مورد سرکوب و خفقان بوده‌اند.
در شرایط فعلی که در یک انقلاب زنانه هستیم بکار بردن لفظ «برادران بلوچ» به جای «مردم بلوچ» یا«زنان و مردان بلوچ» قابل چشم‌پوشی نیست.
در جمعه خونین زاهدان زنان، مردان و کودکان بسیاری به شهادت رسیدند یا زخمی شدند، ظلم سالهاست که بر دوش همه‌ی این مردم است. استفاده از ترکیب «برادران بلوچ»، تغییر شعار زن، زندگی، آزادی را هدفمند و ناامید کننده جلوه می‌دهد.

۳) واما نکته سوم -که شاید اگر دو مورد قبلی نبود قابل اغماض و چشم‌پوشی بود- محل گردهمایی مردمی در روز جمعه و بعد از نماز جمعه اهل سنت در عیدگاه است.
نماز جمعه یک آیین دینی و مذهبی‌ست و عیدگاه اهل سنت هم یک محل دینی و مذهبی محسوب می‌شود. جامعه ایران در حال حاضر در انقلابی بر علیه حکومت دینی قیام کرده و خواستار جدایی دین از سیاست و در نظر گرفته شدن دین به عنوان یک امر شخصی‌ست. به همین دلیل صلاح آنست که تجمعات در مکان‌هایی که رنگ و بوی دینی و مذهبی ندارند شکل بگیرد (تا کنون در زاهدان محل برگزاری اکثر تجمعات در جلوی دانشگاه‌ها بوده).
حضور در یک مکان و زمان که دربردارنده‌ی ارزش دینی است می‌تواند تامل برانگیز باشد. قطعا حق همشهریان مسلمان سنی ماست که بعد از نماز جمعه تجمع کنند. ولی حداقل توقع از نویسندگان این بیانیه این است که تجمعات را به یک مکان سوم هدایت کنند. تا نقطه تلاقی اعتراضات شود و اتحاد اجتماعات به وجود آید.
در پایان نکته‌ای را لازم می‌دانم اضافه کنم. کافی‌ست نگاهی دقیق‌تر به آنچه بر گذشتگان‌مان رفته است بیاندازیم تا بدانیم چرا کوچک‌ترین الفاظ و شعارها و مکان‌های گردهمایی مهم به نظر می‌آید. چرا افرادی که در رژیم پهلوی برای انقلاب ۵۷ زندان رفتند و شکنجه شدند، در رژیم ج.ا اعدام شدند؟ باید بدانیم «احترام به عقاید دیگران» با «در خدمت عقاید دیگران قرار گرفتن» تفاوت دارد.
و خطاب به همشهریان بلوچ خود می‌گویم کشته‌شدگان جمعه سیاه انسان‌های بیگناه بودند و ما هم داغداریم‌. ما همدرد شماییم، نه فقط برای جمعه خونین، برای تمام این سالها ظلم و تبعیض. و اکنون ما همراه شماییم برای دادخواهی و احترام به حقوق‌مان. اما نباید بگذاریم به بهانه اتحاد از آرمانهای اصلی انقلاب‌مان لحظه‌ای دور شویم.


▪️متن بیانیه مورد نقد نیز ضمیمه شده است.


متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3UNiVxE


@bidarzani
🔴 ویژگی‌های نظام آموزشی در ایران

🔹 بخش‌هایی از مصاحبه #جعفر_ابراهیمی با سایت #بیدارزنی ، ۲۵ دی ۱۴۰۰

ساختار نظام آموزشی در ایران ویژگی‌های خاص خود را دارد. اولین ویژگی آن این است که این ساختار به‌شدت طبقاتی است یعنی منابع و امکانات عادلانه تقسیم نشده است. کسانی که پول بیشتری دارند و در مدارس خاص و خصوصی تحصیل می‌کنند اغلب به طبقه سرمایه‌دار تعلق دارند و کودکان طبقه کارگر در مدارس بی‌کیفیت دولتی تحصیل می‌کنند.
حضور تعدادی از کودکان طبقه کارگر در مدارس خاص مانند سمپاد یا نمونه دولتی به معنای مخدوش شدن این خط‌کشی طبقاتی نیست. طبقاتی شدن باعث شده کسانی که قدرت خرید خدمات آموزشی را دارند در کنکور موفق باشند و این خود به تقویت گفتمان موفقیت تحصیلی به مدد پول کمک کرده است.

#اعتراض_مدنی
#حق_تشکل_یابی
#آزادی_بیان
#آزادی_معلمان_زندانی
#زن_زندگی_آزادی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 #بیدارزنی: ششم دی‌ماه سالروز شکل‌گیری جنبش «دختران خیابان انقلاب» است. صبح ۶ دی‌ماه ۱۳۹۶، «ویدا موحد» با شالی بسته شده بر یک چوب، مقابل قنادی فرانسه (حدفاصل خیابان وصال و خیابان انقلاب تهران) ایستاد. حرکتی که سرآغاز اعتراضات مشابه دیگر زنان معترض به سالها حجاب اجباری شد.
پیوند این روز با دیگر روزهای اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶، فصل جدیدی از حضور قدرتمندتر زنان در قبال حجاب اجباری، اعتراضات معیشتی و تبعیض‌های سیاسی و جنسیتی را رقم زد.

قیام #زن_زندگی_آزادی به‌مثابه تکه‌ای از زنجیر، در پیوستگی با تاریخی از مبارزات روزمره زنان علیه مجموع اشکال سرکوب و ستم سیستماتیک قرار دارد. تاریخی از مقاومت و ایستادگی با تن‌‌های خستگی‌ناپذیر زنان.

#ژن_ژیان_ئازادی
#دختران_خیابان_انقلاب
#اعتصاب_سراسری

@bidarzani

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 اعتراض نمادین به حکم اعدام علیه معترضان در رشت

▪️ویدئو و متن ارسالی به #بیدارزنی:


صبح امروز، هشتم دی ماه، جمعی از زنان در #رشت، با در دست داشتن پلاکاردهای #قیام_علیه_اعدام و اسامی برخی از بازداشت‌شدگان محکوم به اعدام، همراه با طناب دار، به صورت نمادین به احکام صادره علیه بازداشت‌شدگان، اعتراض کردند. برخی از مردم حاضر در پارک نیز با زنان معترض همراه شدند.

این گروه اعتراض‌شان را جلوی عمارت کلاه‌فرنگی پارک محتشم رشت اجرا کردند که بنابر یک روایت، «دکتر حشمت» از مبارزان مشهور #نهضت_جنگل در این مکان اعدام شد. اجرای حکم اعدام سیاسی وی این مکان را به نمادی تبدیل کرد به طوری‌که اعدام‌های دیگری نیز در این مکان انجام گرفت.

از سال ۱۳۸۸، در روز هشتم دی، حکومت طبق روال هر سال مراسمی را در مخالفت با معترضین در رشت تدارک می‌بیند.

#محمد_قبادلو   #محمد_بروغنی #سهند_نورمحمدزاده  #محمدمهدی_کرمی   #حسین_محمدی  #سیدمحمدحسینی  #ماهان_صدرات_مرنی  #منوچهر_مهمان_نواز  #رضا_آریا  #سعید_شیرازی


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 #بیدارزنی: #مصطفی‌_نیلی وکیل دادگستری همراه با #سهیل_عربی زندانی سیاسی، امروز ۱۲ بهمن‌ماه از زندان تهران بزرگ‌ (فشافویه) به قرنطینه زندان رجایی‌شهر منتقل شدند.

مصطفی نیلی، روز ۱۵ آذرماه با دستور بازپرس شعبه ۲ اوین، از زندان اوین به فشافویه منتقل شد. طی این مدت، او به‌عنوان وکیلی زندانی، به ارائه‌ی مشاوره‌ی حقوقی به زندانیان حاضر در بند و تعداد پرشمار بازداشت‌شدگان قیام #زن_زندگی_آزادی در این زندان پرداخت.

وی همچنین در اعتراض به گستردگی سرکوب علیه معترضان بازداشتی، طی متنی از حضور در جلسه دادگاه خود نیز خودداری کرد:

«در اعتراض به نقص گسترده حقوق بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر در دادسرای امنیت و دادگاه انقلاب تهران و دیگر مراجع قضایی در سراسر کشور‏در جلسه‌ای که از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برای اینجانب تشکیل شده شرکت نمی‌کنم. طبق قانون اساسی، دادخواهی و دادرسی عادلانه، حق ملت ایران است و روز پاسخگویی آمران و عاملان نقص حقوق اساسی هم نزدیک است»
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
Photo
🟣 #بیدارزنی: قانونی‌سازی ازدواج کودکانِ دختر ۱۱ ساله با رضایت پدر با استناد به لایحه‌ی مجلس شورای اسلامی


طیبه سیاوشی، نماینده سابق مجلس با اشاره به لایحه «ارتقای امنیت زنان»، گفت: «بر اساس ماده ۱۰۴۱ این لایحه، ازدواج دختر ۱۲-۱۱ ساله، با رضایت پدر به صورت قانونی انجام می شود.»

داده‌های سال ۱۴۰۱ مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که در پنج سال گذشته بیش از ۱۳۱ هزار دختر زیر ۱۵ سال ازدواج کرده‌اند که از این تعداد فقط بیش از هفت هزار و پانصد مورد مربوط به تابستان سال گذشته بوده است.

بر اساس گزارشی که وب‌سایت تجارت‌نیوز روز سه‌شنبهٰ، ۹ فروردین سال جاری، از اطلاعات مرکز آمار ایران منتشر کرد، از سال ۱۳۹۶ به بعد متوسط ازدواج دختران زیر ۱۵ سال سالانه حدود ۳۰ هزار نفر بوده در حالی که فقط ۱۲۳ پسر زیر ۱۵ سال در پنج سال گذشته جزو این آمار قرار گرفته‌اند.

پیشتر نیز مرکز آمار ایران از افزایش ۱۰.۵ درصدی آمار ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در سال ۹۹ در مقایسه با سال پیش از آن خبر داده بود.

همچنین سال گذشته، خبرگزاری ایسنا نیز گزارش داده بود که در شش ماه اول سال ۱۴۰۰ تعداد ۷۹۱ کودک از مادرانی با سن ۱۰ تا ۱۴ سال متولد شدند و استان سیستان و بلوچستان با تولد ۲۴۸ نوزاد از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله در صدر این آمار قرار داشت. این برآوردها تنها مربوط به ازدواج‌های ثبت‌شده در سازمان ثبت احوال کشور است و احتمال دارد که آمار واقعی بیش از این موارد باشد.

این در حالی است که در ماه‌های اخیر چندین گزارش از خودکشی کودک‌همسرها در پی خشونت‌های خانگی و‌ یا قتل این کودکان توسط همسر و مردان خانواده به‌ثبت رسیده است‌.

همزمان با پررنگ شدن سیاست‌های تشویقی برای ازدواج و افزایش نرخ باروری در کشور که «علی خامنه‌ای» بر آن تأکید دارد، در سال‌های گذشته تلاش‌های هدفمندی برای کاهش سن ازدواج در دختران و تشویق خانواده‌ها برای آسان‌گیری ازدواج دختران از سوی نمایندگان مجلس و دولت ابراهیم رئیسی و نهادهای فرهنگی و آموزشی در حال انجام است.

نهادها و سیاست‌های اجرایی حکومت، در حالی که اعلام کردند ۱۳ سال، سن مناسبی برای ازدواج است، حالا به سن ۱۱ سال نیز رسیدند و این، نشانه‌ی بارز تضییع حق کودکی، حق حیات و حق تحصیل کودکانی است که ذیل سیاست‌های جنون‌آمیز جمهوری اسلامی در طرح جوانی جمعیت، نه فقط آینده که از حق زندگی نیز محرومند. رویه‌ای از «خشونت سیستماتیک قانونی» که جز با برچیده شدن تمامی اشکال قضایی سرکوب و نابرابری و «تحقق انقلابی همه‌جانبه»، از بین نخواهد رفت.


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت


@bidarzani


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 سرکوب مضاعف در مدارس دخترانه

🔹 بخش‌هایی از مصاحبه #جعفر_ابراهیمی با سایت #بیدارزنی ، ۲۵ دی ۱۴۰۰

ویژگی‌های نظام آموزشی ایران اعم از طبقاتی بودن، سرکوبگر بودن، کنترل‌گر بودن، برخاسته از شرایط اقتصادی و سیاسی خاص است، همه این‌ ویژگی‌ها در مدرسه دخترانه، در مورد دختران و معلمان زن بیشتر دیده می‌شود.
در آنجا بحث کنترل بر بدن و کنترل بر پوشش هم مطرح است و به‌شدت از طریق نهادهایی که علاقه‌مند به کنترل و مدیریت آن هستند مانیتور می‌شود و معلمان، مدیران و معاونانی که کمی سهل‌گیر باشند تحت‌فشار قرار می‌گیرند.

منبع: کانال‌هیمه:یادداشت‌های جعفر ابراهیمی
@kahimeh


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from بيدارزنى
مدرسه‌ رهایی
Video
🟣 #بیدارزنی: سارینا اسماعیل‌زاده، از نوجوانان جان‌باخته‌ی کرج در خلال قیام ژینا



سارینا اسماعیل‌زاده یکی از نوجوانان آگاه و معترضی بود که با ضربات متعدد باتوم ماموران امنیتی بر سرش، جان خود را از دست داد.

سارینا متولد ۱۱ تیرماه ۱۳۸۵، دانش‌آموز مدرسه‌ی فرزانگان و ساکن مهرشهر کرج بود که در تظاهرات ۱ مهرماه کرجْ شرکت کرد و کشته شد.
پس از قتل سارینا، نیروهای امنیتی بارها تلاش کردند تا با تحت فشار قرار دادن خانواده، علت جان‌باختن او را خودکشی و‌ سقوط از ارتفاع، اعلام کنند.

سارینا از طریق کانال یوتیوب و تلگرام‌اش، با زبان و جهان‌بینی خود به شرح و بیان دیدگاه و دغدغه‌هایش پیرامون وضعیت زنان، جایگاه نابرابر دختران در خانواده، سرکوب جنسیتی، فقر و‌ شرح وضع دختران هم‌کلاسی خود می‌پرداخت. او در یکی از ویدئوهایی که در صفحه یوتیوب خود قرار داده، اعلام کرده بود: «مردم یک کشور چه انتظاری میتونن از کشور خودشون داشته باشن؟ رفاه، رفاه، رفاه، نه چیز دیگه‌ای...یک سری محدودیت‌هایی که مخصوصا برای زن‌ها خیلی بیشتره مثل «حجاب اجباری». مثل خیلی از ممنوعیت‌هایی که برای پسرها نیست، مثلا ما حتی یه استادیوم نمی‌تونیم بریم...بحث خیلی بیسیکیه (ابتدایی) و انقدر شنیدیم که همه‌مون اذیت می‌شیم...»

سارینا به‌جز تلاش برای ابراز عقاید و اعتراض علیه وضعیت موجود، از طریق شعر و موسیقی نیز، پیوند اجتماعی خود را با محیطی که خواهان تغییر آن بود، برقرار می‌کرد. کانال تلگرام او به نام (My Whole Universe) و همچنین صفحه یوتیوب وی به اسم (Sarinacmz) حاوی تمامی روحیات، زندگی شخصی دختر نوجوانی چون او و تلاش‌هایش برای تغییر در ساحت زیست شخصی و اجتماعی‌اند.

اعتراض علیه قتل سارینا اسماعیل‌زاده، همچون قتل نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و...در اوایل قیام ژینا در دانشگاه‌ها، مدارس و خیابان‌ها متکثر شد. او دو‌‌‌ روز پیش از شرکت در اعتراضات، با انتشار عکس زنان و دختران مبارز در خیابان‌ها، دو پیام کوتاه را نیز منتشر کرد: «یعنی میشه بشه؟»....«وطنم بوی غربت می‌ده».

سارینا، در طبقه دوم مزار پدر خود، به خاک سپرده شد. دختری که رویای رهایی و آزادی در سر داشت، هرگز مرعوب ارتجاع نشد و آرزوهای جمعی‌اش بسیار بزرگ‌تر از شانزده سالِ کودکی‌اش بود.


#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: جنبش با سرکوب، به محاق نمی‌رود

گفتگوی بیدارزنی با «نشریه‌ی فراسوی کندوکاو»



▪️بیدارزنی: متن پیش‌رو حاصل گفتگوی بیدارزنی با «نشریه‌ی فراسوی کندوکاو» است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکل‌های صنفی معلمان در پیش‌روی قیام ژیناست. قرارگیری در شرایط اوج و حضیض این قیام، ما را بر آن داشت تا با طرح سوالاتی پیرامون جنبش مبارزاتی دانش‌آموزان در مدرسه و از سوی دیگر سرکوب‌های حداکثری حاکمیت، به تحلیل چشم‌انداز قیام ژینا در مدرسه بپردازیم. گفتگویی با محوریت پیوند جنبش صنفی معلمان با قیام «زن، زندگی، آزادی»، سوژگی سیاسی دانش‌آموزان و روند بالفعل‌شدگی آنان در مدرسه، تبعات ستم ملی و روند آسیمیلاسیون و مبارزات معلمان در پیش و پس از قیام ژینا، از محورهای اصلی این گفتگوی جمعی است.

«از متن:

_ #بیدارزنی: ما در شماره چهارم نشریه‌ی کندوکاو، در بخش بیانیه‌ی تحلیلی «در مورد نحوه‌ی ادامه مطالبه‌گری و اعتراضات» که در سیزده بند ارائه شده، می‌خوانیم: «شرایط کرونا، نزول سطح آموزش و نبود زیرساختهای ضروری برای آموزش مجازی، تبعات وحشتناکی داشته که رانده شدن بیش از سه میلیون دانش‌آموز از مدرسه، آن هم بنا بر آمار ادعایی مسئولان که بدون شک آمیخته با پنهانکاری بوده، یکی از آنهاست. امروز در شرایطی قرار داریم که مدتها از پایان اپیدمی کرونا و مجازی شدن آموزش می‌گذرد، اما ترک تحصیل اجباری و نزول سطح آموزش بنا بر نابرابری‌های ساختاری، کماکان یک معضل جدی در آموزش عمومی محسوب می‌شود…. حملات شیمیایی اخیر، عملا بیشتر فرزندان خانواده‌های تهیدست را از تحصیل محروم کرده و یا کیفیت آموزش آنان را تنزل داده است.» به نظر شما چه رانه‌های اعتراضی و یا اتحادی بین تشکل‌های صنفی باید صورت پذیرد تا آمار میلیونی ترک تحصیل اجباری کودکانِ متعلق به طبقه‌ی کارگر و تهیدست، تنها یک آمار اسف‌بار باقی نماند؟ و آیا به نظر شما این فاجعه، خود یکی از قوی‌ترین دلایل برای اتحادی در جهت پایان روند فقیرسازی سیستماتیک در تمامی ارکان آن نیست؟

_ #فراسوی_کندوکاو: این سوال برای ما سؤال مهمی است. چون اتفاقا در همین سؤال ما آلترناتیو خود را مطرح می‌کنیم، یعنی آلترناتیو فراسو را. در واقع به هویت خود اینجا اشاره می‌کنیم. ببینید درباره‌ی آموزش رایگان و بازماندگی از تحصیل، اینها همواره مطالبه‌ی اصلی شورا و کانون‌ها بوده و واقعا ماهیت جنبش معلمان با این مطالبات گره خورده است. در جنبش معلمان، «نه به خصوصی‌سازی» هم مطرح بوده و متقابلا در کارگرها هم مثلا در کانون‌های فعالی مانند هفت‌تپه، فولاد در گذشته یا هپکو و آذرآب ما “نه به خصوصی‌سازی” را شاهد بودیم و پیرامون این مطالبه کنشگری کرده‌اند. این نشان می‌دهد که مدارهایی برای همبستگی بین فرودستان و به‌طور کلی طبقه کارگر وجود دارد و بر سر همین دارد اعتراض و کنشگری صورت می‌گیرد و در درون آن، دغدغه‌های ایجابی‌ای برای آینده هم نهفته است. وقتی ما خواهان این نیستیم که خصوصی‌سازی صورت بگیرد، از یک سو خواهان این هم نیستیم که همه چیز در دست دولت قرار بگیرد چون می‌بینیم که دولت هم در این زمینه نهاد ناکارآمدی است و این می‌تواند آلترناتیوهایی هم در دل خود داشته باشد، مانند اداره‌ی شورایی مدرسه و این شکلی از امر ایجابی علیه منطق سرمایه است که می‌تواند گروه‌های مختلف ستمدیده را گرد هم بیاورد و متحد کند...»


#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #حملات_شیمیایی_به‌_مدارس



ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/46216/


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
مدرسه‌ رهایی
Photo
🟣 #بیدارزنی: روز جهانی کارگر، روز تمامی زحمت‌کشان و مزدبگیران، مبارک باد

اول ماه ‌می، روز جهانی کارگر، فقط تاریخی تقویمی برای درج تبریک‌ها به جامعه‌ی کارگری نیست. این روز که در دل خود بیش از دو قرن مبارزه‌ و مقاومت و اعتصاب کارگران برای احقاق حقوق انسانی و مادی‌شان را جای داده است، بر پای‌بست تلاش نیروهای کار و خون کارگران در مسیر مبارزات و اعتصابات شکل گرفته است.

طی یک سال گذشته، خیابان‌ها، کارخانجات و واحدهای تولیدی شهرهای کشور مملو از کارگران، بازنشستگان، معلمان و پرستارانی بود که برای دریافت معوقات مزدی، اعتراض علیه اخراج (با ادبیات بازار آزاد که تعدیل نیرو می‌نامند) و بازپس‌گیری شان انسانی که توسط سیاست‌های نئولیبرالیستی حاکم، به یغما رفته است، باز هم دست به اعتصاب زدند و تجمعات اعتراضی خود را پیش بردند.

روز جهانی کارگر، فرصتی دیگر باره برای گفتن از تبعیض‌های شدید علیه زنان کارگر است. بنا بر آخرین گزارش مرکز آمار ایران، سهم اشتغال زنان در بازار کار، کماکان ۱۳/۱ است که نشان از «تبعیض جنسیتی» عیان در بازار کار دارد. از اردیبهشت سال گذشته تا کنون، «عدم ایمنی در محیط ‌کار» برای زنان کارگر با شدتی حداکثری همراه بوده است و مرگ دو کارگر زن در پی فقدان ایمنی در محیط کار، همچنین آمار مصدومیت‌های جبران‌ناپذیر زنان کارگر، حاکی از آن است که جان کارگر، هیچ‌گونه ارزشی برای کارفرمایان و حاکمیت قانون‌گذار ندارد.

زنان کارگر در ایران با کفه‌ی سنگین محرومیت از قراردادهای کاری و بیمه مواجهند. ذکر این نکته لازم است که ۶۳/۴ درصد از جمعیت زنان مشغول به کار در شهرهای کشور در رده‌ی «مشاغل غیررسمی» جای می‌گیرند! این بدان معنی است که هیچ‌گونه قرارداد کاری، حق بیمه و به تبع آن، برخورداری از حقوق بازنشستگی و یا حق درمان کارآمد، برای آنان درنظر گرفته نشده است.

نکته‌ی دیگر، محرومیت از «کنوانسیون منع‌خشونت و آزار زنان کارگر» برای زنان کارگر در ایران است. خشونت‌ها و آزارهای جنسی علیه نیروهای کار زن یکی از عوامل خشونت‌باری است که در گستره‌ی دیگر تبعیض‌های صورت گرفته بر سر دستمزد، موقعیت شغلی برابر و رشد توانایی‌های زنان، کمتر مورد بررسی قرار می‌گیرد. بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری از ۱۰۴ اتحادیه کارگری عضو این مجموعه در ۶۶ کشور، بیش از ۹۲ درصد از آن‌ها برای تضمین تصویب و اجرای کنوانسیون ۱۹۰ و اصلاحیه ۲۰۶ سازمان جهانی کار در تلاشند.

اول ماه می، زمانی برای یاد کردن از تمامی زنان کارگر است. زنانِ مشغول به‌کار در واحدهای تولیدی، کارگاه‌ها، کارخانجات، بخش‌های مختلف خدماتی و درمانی، زنان کشاورز، زنان دستفروش و‌ تمامی زنان مشغول به کار در «مشاغل غیررسمی» و «بی‌ثبات‌کاری» که زیر سایه‌ی تبعیض‌های جنسیتی، اقتصادی و نژادی، برای گذران زندگی به کار مشغولند.

اول ماه می، فرصتی برای تاکید بر حقوق از دست‌رفته‌ی زنان مهاجر -به‌ویژه افغانستانی- و ستم مضاعف علیه آنهاست. زنانی که درصد عمده‌ای از آمار نیروهای کار در بخش‌های تولیدی پوشاک و خدماتی را عهده‌دار هستند و از تمامی حقوق اساسی خود محرومند.

همچنین در این روز، از فعالان کارگری که به‌خاطر فعالیت‌های خود در جهت احقاق حقوق کارگران و زحمت‌کشان با بازداشت، پرونده‌سازی امنیتی و حبس مواجه شدند، یاد می‌کنیم.

ما در کنار بی‌شمار برادران کارگر و فعالان کارگری محبوس در زندان‌ها، از زنان فعالان کارگری محبوس در زندان‌ها می‌گوییم.

اول ماه ‌می بر تمامی زنان کارگر و‌ همچنین «شریفه محمدی»، «ریحانه انصاری»، «ناهید خداجو» و «آنیشا اسداللهی» گرامی باد. زنانی محبوس در زندان که برابری در تمامی سطوح را برای زنان، طلب می‌کنند.

زنده‌باد آزادی و برابری


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani