مدرسه‌ رهایی
2.36K subscribers
7.13K photos
2.19K videos
202 files
5.15K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🔴چرا رضا پهلوی؟!!

✍🏼رضا امانی‌فر _ معلم

🔻برای من جالب است که گروهی آینده ایران را به رضا پهلوی گره میزنند. باید از این افراد پرسید که چرا رضا پهلوی؟ قاعدتا باید پاسخ هایی از این دست را ارائه دهند: من سعی میکنم خیلی مختصر پاسخهای آنها را به چالش بکشم.

شاید پاسخ نخست این باشد:

🔻چون شاهزاده است. این هم پاسخ کاملا غیر دموکراتیک است. یعنی بین همه عواملی  که می‌تواند یک کشور دموکراتیک را بسازد و به قول خود نو-سلطنت‌طلبان ایرانی جمهوری را ایجاد کند، وراثت مهمترین است؟ چه نسبتی بین دموکراسی و جمهوریت با وراثت وجود دارد؟ من در این بند کاری به بد و خوب پدر و پدربزرگ ایشان ندارم، سوالم اینجاست که اقتدار عقلانی و قانونی که مبنای دموکراسی و جمهوریت است را چگونه می‌خواهید با وراثت که بن‌مایه اقتدار سنتی و غیردموکراتیک است، تلفیق کنید؟

🔻 پاسخ دوم شاید این باشد که پدر و پدربزرگ وی مدرسه ساختند و دانشگاه ساختند و ایران را آباد کردند و .... من از این گروه میخواهم تاریخ را از زوایای دیگری هم بخوانند. با اون همه زندان و شکتجه و اعدام مخالفان محمدرضا شاه و پدرش میخواهید چکار کنید؟ با کودتای سال ۳۲ بر علیه دولتی که مهمترین گناهش از نظر حامیان آن کودتا (انگلیس و آمریکا) کوتاه کردن دست آنها از نفت ایران بود چکار می‌کنند؟ چگونه با آن کودتا کنار می‌آیید و برچسب ناسیونالیست بودن به محمدرضاشاه می‌زنید؟ آیا فقط همین کودتا تمام ادعاهای ناسیونالیستی محمدرضاشاه را به چالش نمی‌کشد؟ از اینها گذشته چرا به شعارهای انقلاب ۵۷ که در واقع خواسته مردم -و شما بگوئید معترضین - بود، نگاهی نمی‌اندازید.

🔻اگر نگاهی از سر مرور به کتب تاریخی موجود به شعارهای انقلاب ۵۷ بیندازید، می‌بینبد که شعار اصلی و اولویت اصلی این شعارها و در واقع خواست مردم، عدالت بود. در واقع، مردم چیزی را میخواهند و برای آن اعتراض می‌کنند که نداشته باشند. به این موضوع نمی‌پردازم که چگونه، سیستم بعدی دست در تحریف انقلاب ۵۷ برد و خواسته اصلی مردم را دین جا زد. ارجاع میدهم به کتاب تحلیل شعارهای انقلاب ۵۷ از دکتر پناهی. ایشان در این کتاب پس از گردآوری روشمند شعارهای سال ۵۷ به این نتیجه رسیده‌اند که اولین اولویت و پرپسامدترین شعار، شعارهای عدالتخواهانه بوده است.

🔻 پس از آن شعارهای استقلال‌طلبانه و سومین شعارها، شعارهای دینی بوده‌اند. شعارهای مردم خودش گویای واقعیت است. شما بگوئید تحت تاثیر چپها و شوروی و... بوده‌اند. خود محمدرضا پهلوی در آبان ۵۷ در یک سخنرانی اعلام کرد که :«من صدای انقلاب شما را شنیدم. شما بر علیه ظلم و فساد قیام کرده‌اید». ارجاعی بهتر از این می‌خواهبد؟ حتی اگر من با شما موافق باشم که مردم تحت تاثیر چپ‌ها و … به خیابان آمدند و … باید پذیرفت که چیزی که نبوده - یعنی عدالت و پس از آن استقلال - دست‌مایه تاثیرپذیری از چپها و... شده است. یعنی بالاخره "عدالت و استقلال" نیوده است و در نتیجه چپها از آن استفاده کرده و مردم را به قول شما فریب داده‌اند که بیایید و برای آن معترض شوید. آدم که بخاطر چیزی که دارد که معترض نمی‌شود

🔻 پاسخ بعدی که در برخی مطالب سلطنت‌طلب‌ها مشاهده می‌شود، این است که بالاخره ایشان آدم مشهوری است و میتوان برای عبور از ج. ا دور ایشان جمع شد و به یک وفاق ملی رسید. از این گروه می‌پرسم‌مشهوریت رضاپهلوی بابت چیست؟ اگر پاسخ این باشد که چون فرزند فلانی است که همان پاسخ اول است و بحث وراثت و... شاید هم مشهوریت وی از جایی دیگر است.

🔻مثلا سالها مبارزه سیاسی کرده‌اند. من که در خاطر ندارم در این چهل ساله ایشان چه کاری کرده‌اند و چه نقشی در مبارزات مردم بر علیه ج. ا داشته‌اند. فقط می‌دانم که یک باره و در چند سال اخیر به صورت جسته و گریخته بر روی پرده آمده است و کم کم توسط جریاناتی بولد شده است. یا شاید آدم متخصصی در زمینه سیاست و مدیریت و این امور است که این هم نمی‌دانم و طرفدارانش باید پاسخگو باشند.

#زن_زندگی_آزادی
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
◾️مرگ غم‌انگيز يك زن در صف نفت!

▪️روزنامه اعتماد گزارش داد: صبح پنجشنبه ۶ بهمن ماه امسال، يك خانم حدودا ۵۳ ساله در «فنوج» استان سيستان و بلوچستان به علت استرس ناشي از مشاهده «صف دريافت سهميه نفت» دچار «سكته قلبي» شد.

▪️درخصوص مرگ اين زن گفته شده؛ او سابقه بيماري قلبي داشته اما بايد گفت؛ استرس ناشي از اين #صف_ناتمام و مشكلات زندگي منجر شد او سكته قلبي كند.
▪️برادر متوفي میگوید: «اتمام عمرمان را در «صف»هاي مختلف مي‌گذرانيم. صف نان، صف بنزين، صف گاز، صف نفت و... #سيستان_و_بلوچستان ته دنياست و مردمانش هيچ امكاناتي ندارند.
▪️سه روز بود كه براي دريافت سهميه نفت به شركت نفت مي‌رفت اما نوبت به او نمي‌رسيد. روز حادثه وقتي صف طولاني را كه مي‌بيند حالش بد مي‌شود و اين اتفاق برايش مي‌افتد. اين مشكلاتي است كه ما در شهرستان و استان داريم./اسکان نیوز


🔴پ‌ن: حکومتی که #فقر را در کشور گسترده و حداقل امکانات حیاتی برای بقای آدمیان را در چنگال قدرت خویش گرفته و با #فسادی_سیستماتیک؛ #حق_حیات و زیستن #طبقه_فرودست را با #خشونتی هرچه تمام‌تر؛ از آنان سلب کرده است!
آری ما با #حکومتی_آدم‌کُش طرفیم که فقط مرگ را بین مردم تقسیم می‌کند و #حامیان_امپریالیستی‌اش؛ تماشاچیانِ خشنودِ این بی‌رحمیِ وحشیانه اند!

#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
#زن_زندگی_آزادی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 ممانعت از استخدام پیمانی #محمد_دارکش فعال صنفی، توسط مدیر هسته گزینش تهران

🔸مدیر هسته گزینش منطقه ۱۶ تهران طی نامه‌ای با استخدام پیمانی #محمد_دارکش دبیر جامعه‌شناسی همین منطقه؛ مخالفت کرده است. در اواسط آبان گزینش شهر تهران طی تماسی با این معلم به او اعلام کرد که باید در جلسه گزینش شرکت کنی و پس از تشکیل جلسه گزینش، سوالات این نهاد درباره حضور این معلم در تحصن و اعتراضات معلمی بود؛ به خصوص با اعتراض به حضور او در تحصن آبان ماه اذعان داشتند که این اقدام تحریک دانش آموزان به اغتشاش است. به دنبال آن عباس شیشه گرد مدیر هسته گزینش تهران طی نامه‌ای به سید حمید رضا ابراهیم‌نژاد مدیر آموزش و پرورش منطقه ۱۶ نوشت: «در خصوص آقای محمد دارکش به استحضار می‌رساند با عنایت به بررسی های به عمل آمده، نامبرده واجد شرایط عمومی تشخیص داده نشده است. لذا با اشتغال و استخدام پیمانی ایشان موافقت نمی‌گردد»

#اعتراضات_سراسری_حق_همه_مردم_است
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴مرزبندی با شاه و شیخ موجب اتحاد می‌شود.

✍🏼 شاهین - معلم

🔴ملت ایران بیش از ۱۲۰ سال است که در مبارزه برای عدالت و آزادی هستند. با مروری بر تاریخ مشروطه می‌توان ملاحظه کرد که مردم ایران خواهان عدلیه مستقل و نیز نظام نمایندگی یا همان پارلمان بوده‌اند. در واقع، خواهان کوتاهی دست دیکتاتورها (در آن زمان شاه و دربارش) بوده‌اند. از همان زمان، شاه وقت و نظام وابسته به آن در مقابل مردم ایستاده‌اند و به انحاء و اقسام مانند به توپ بستن مجلس، کشتن آزادی‌خواهان و دستکاری در انتخابات و تشکیل مجلس فرمایشی در مقابل خواست مردم ایستاده‌اند. به توپ بستن مجلس در زمان محمدعلی شاه را همه در تاریخ خوانده‌ایم. کشتن آزادی‌خواهانی چون جهانگیر خان صور اسرافیل، میرزاده عشقی، میرزاکوچک خان، ستار خان، فرخی یزدی، تقی ارانی، دکتر حسین فاطمی، خسرو گلسرخی، بیژن جزنی، محمد حنیف‌نژاد و هزاران عدالت‌خواه و آزادی‌خواهی که در این ۱۲۰ سال توسط نظام‌های خون‌ریز و فاسد شاهی و شیخی به خون نشسته‌اند و همچنان نیز ادامه دارد. این فقط اندکی از شقاوت این دو نظام است.
🔴در مورد مجالس فرمایشی در زمان شاه و شیخ و در واقع، ایجاد دیکتاتوری و سد شدن در برابر اراده مردم برای آزادی و دموکراسی، همه ما به خوبی می‌دانیم. در مورد مجالس فرمایشی شورای اسلامی در زمان حاکمیت شیخ و دست‌اندازی بر رای مردم و شیوه انتخاب نمایندگان این مجالس نیازی به توضیح نیست و مردم ایران به خوبی می‌دانند که نمایندگان مجلس چگونه انتخاب می‌شوند. ولی شاید در مورد زمان محمدرضاشاه و پدرش نیاز به مستندات تاریخی باشد.
در مورد زمان رضاشاه فقط به یک مورد یعنی مجلس هفتم (۱۳۰۷) بسنده می‌کنم.
🔴علی‌اصغر حکمت در مورد مجلس هفتم می‌نوبسد: «بابد در هر شهرستان لیست اسامی کاندیداهای صالح که طرف اعتماد باشند در هر محل از دو مرکز مختلف محرمانه بخواهید. یکی از ماموران کشوری استاندارها و فرماندارها و دوم از مامورین لشکری که آنها هم محرمانه فهرست دیگری بدهند و آن را مطالعه نمایند. هر کس در محل معروفیت دارد و در هر دو لیست اسم او ذکر شده، البته انتخاب می‌شود».
یحیی دولت‌آیادی در کتاب «حیات یحیی» می‌نویسد: «نمایندگان مجلس هفتم به بعد بدون استثنا اول بابد رضایت دربار را تحصیل می‌کردند. آنگاه نام آنها داخل فهرست نمایندگان در آن دوره شده یا تعیین آنکه از چه محل انتخاب شوند و آن فهرست به دست نظمیه مرکز ولایت داده شده…».
در مورد انتخابات مجلس در زمان محمدرضاشاه نیز اشاره‌ای به نقش شعبان بی‌مخ و اراذل و اوباش در انتخابات دوره هجدهم مجلس ملی می‌کنم. عباس فاطمی نویسی در کتاب «شعبان جعفری (بی‌مخ) در آینه اسناد» می‌نویسد: «در جریان انتخابات، شعبان به عنوان سازمان‌دهنده گروه اوباش نقش مهمی ایفا کرد. وی با نوچه‌های مزدورش با حرکت در مراکز مختلف رای‌گیری، مردم را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و حتی با ضرب و شتم عده‌ای را از حوزه رای‌گیری بیرون می‌کرد تا رای مخالف نظر دولت و شاه ندهند و عده‌ای را هم با تهدید و تطمیع مجبور به دادن رای به لیست زاهدی می‌نمود».
🔴اینها را بیان کردم تا به نمونه‌هابی از شباهت‌های شاه و شیخ و دشمنی آنها با دموکراسی و آزادی اشاره کنم. هر چند این دو به صورت تاریخی - چه در به توپ بستن مجلس و چه در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ - متحد بوده‌اند و افت‌وخیز روابط آنها نیز بر سر قدرت بوده است و این افت‌خیزها چیزی از ماهیت دیکتاتوری و ضد مردمی آنها نمی‌کاهد.
در مقابل این صف طولانی استبداد و دیکتاتوری و آزادی‌ستیزی و آزاده‌کشی رژیم‌های شاه و شیخ، ۱۲۰ سال مبارزه مردم آزادی‌خواه و عدالت‌جوی ایران قرار دارد و قطعا مرزبندی آنها با این دو نظام سلطه، می‌تواند اتحادی عمیق بین مبارزان راه آزادی و عدالت ایجاد کند. در همین بستر است که شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» اعلان مبارزه‌ای قاطع با هر نوع ستمگری و مرزبندی مشخص در مقابل هر نوع از دیکتاتوری را بازنمایی می‌کند.

منابع:
⁃ حکمت، علی‌اصغر، سی سال خاطره از عصر فرخنده پهلوی، تهران، انتشارات وحید، سال ۱۳۵۵، ص ۲۴۹
⁃ دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، جلد دوم، تهران: انتشارات کتابخانه سقراط، ص ۴۰۲
⁃ فاطمی نویسی، عباس، شعبان جعفری (بی مخ) در آینه اسناد، تهران: انتشارات جهان کتاب، سال ۱۳۸۰، ص ۹۰

#زن_زندگی_آزادی
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
#چاره_زحمتکشان_وحدت_است_و_تشکیلات


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
گرامی باد حماسه سیاهکل (۱۹ بهمن ۱۳۴۹)
✍🏻دکتر رضا امانی فر _ معلم

هر اتفاق یا پدیده اجتماعی را می‌بایست در متن و بستر تاریخی آن تحلیل کرد. در دهه چهل دیکتاتوری و اختناق به اوج خود رسیده بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ فضایی ایجاد شده بود که اخوان ثالث در شعر زمستان در وصف آن می‌سراید:
«…. هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دست‌ها پنهان، نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین
درختان اسکلت‌های بلورآحین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبارآلوده مهر و ماه
زمستان است».
بارقه‌هایی از امید به آزادی و رفاه و پیشرفت که از مبارزات دهه ۲۰ آغاز شده بود و به نهضت ملی شدن نفت انجامبده بود، به سرعت در دهه ۳۰ و ۴۰ به خاموشی گرایید. اختناق همه جا را فرا گرفت. تاریکی پهنه گسترد. دهه چهل اوج سرخوردگی و ناامیدی نیروهای اجتماعی و حتی روشنفکران آن روزگار بود. رمان «بره گمشده راعی» هوشنگ گلشیری به خوبی این وضعیت را توصیف می‌کند. قهرمانان یا ضدقهرمانان این رمان، افرادی هستند که در جوانی خویش در مبارزات ملی شدن نفت مشارکت داشته‌اند و امروز (سال ۱۳۴۸) میان‌سالانی شده بودند که به مواد مخدر، مشروبات الکلی، زنبارگی، بی‌انگیزگی و حتی خودکشی روی آورده بودند.
شرایط دهه چهل چنان می‌نمود که هیچ خط و خشی به دیوار ستبر استبداد نمی‌توان وارد کرد. در آن دوران واقعه‌ای لازم بود که تلنگری باشد بر بدنه خواب‌آلود اجتماع که شاید تکانی بخورد. و فداییان خلق با خلق حماسه سیاهکل، شرری در این شب سرد و ظلمانی افکندند. شرری که نخست بر جان و هستی خویش فکندند تا آتشگیرانه‌ای باشد بر ظلمات آن شب طولانی. با گرمای خونشان شوری در تن یخ‌زده جامعه انداختند. جامعه تکانی خورد و از خواب و رخوت خویش در آمد.
در آن شرایط هیچ کار دیگری نمیشد انجام داد. هیچ راه و حتی کوره‌راهی وجود نداشت. همه راه‌ها بسته شده بود. قلم‌ها را شکسته بودند. هیچ صدایی از هیچ جایی در نمی‌آمد. خاموشی همه جا را فرا گرفته بود و دیکتاتوری ترکتازی می‌کرد.
به قول شاملو:
بیابان را سراسر مه گرفته‌ست.
چراغِ قریه پنهان است
موجی گرم در خونِ بیابان است

بیابان، خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیانِ گرمِ مه، عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند.
«ــ بیابان را سراسر مه گرفته‌ست. [می‌گوید به خود، عابر]
سگانِ قریه خاموش‌اند.
در شولای مه پنهان، به خانه می‌رسم. گل‌کو نمی‌داند. مرا ناگاه در
درگاه می‌بیند، به چشمش قطره اشکی بر لبش لبخند، خواهد گفت:
«ــ بیابان را سراسر مه گرفته‌ست...
با خود فکر می‌کردم که مه گر
همچنان تا صبح می‌پایید
مردانِ جسور از خفیه‌گاهِ خود به دیدارِ عزیزان بازمی‌گشتند؟».
بله آن مردان جسور سیاهکل حصار ستبر تاریکی و سکوت را شکستند و پس از آن، دهه پنجاه پر از اعتراض و قیام و اعتصاب و شورش شد…


#وکالت_ولایت_دو_روی_یک_سکه‌اند
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#اعتراضات_سراسری_حق_مردم_است
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری



🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 عفو ملوکانه یا استیصال دستگاه قضایی

از صفحه‌ی توییتر #لیلا_حسین‌زاده

🔸همین ابتدای بحث، طرح چند مثال از تجربه‌ی عینی‌م از وضعیت زندان ج.ا بر اثر قیام روشنگر خواهد بود:

🔸۱. در بند زنان عادل‌آباد، جا برای جادادن معترضین نبود؛ دو اتاق قرنطینه را به آنان اختصاص دادند،
‏در یک اتاق با ظرفیت ۳۳نفر (با تخت‌های ۳طبقه بهم‌چسبیده) برای دوره‌ای بیش از ۶۰ معترض را جا دادند، به مشکل تهویه خوردند، مجبور به نصب کابین تلفن شدند، در مدیریت زمان هواخوری به مشکل خوردند. شروع به ساختن یک اتاق جدید کردند، خواستند بند موسوم به بند قرآن مردان را تخلیه کنند،‏ابزارآلات آوردند و شروع به تخریب دیوار بین بند زنان و بند قرآن کردند تا فضای آن بند به بند زنان اضافه شود و بتوانند معترضان را جا دهند، استحکام دیوار! موجب کندی روند تخریب بود و عملا شانس آوردند که اعتراضات برای مدتی هم شده فروکش کرد؛ به‌سرعت شروع به مدیریت ‏جمعیت بازداشتی‌ها کردند، احکام کیلویی، مثلا ۵ سال برای گل‌دادن به مامور یا یک استوری، میدادند؛ بعد با ژست بخشش، پابند می‌دادند و بابت هر پابند، پول هم میگرفتند که مبادا روند غارت متوقف شود! پابند هم کم آوردند و برای مدتی نبود!
زندانیان عادی را هم سهل‌گیرانه‌تر آزاد کردند
‏این تازه وضع شهریست که درگیری شدید(نسبت به برخی شهرها) و مستمر در قیام ژینا نداشت.

🔸۲. یک عضو خانواده یکی از زندانیان عادی در دهدشت بازداشت شده بود و به پدرش گفته بودند برایش غذا از خانه بیاور! در تامین غذای بازداشت‌شدگان به مشکل خوردند.

🔸‏۳. در همان روزها برخی از هم‌جرم‌های همبندی‌هایم در زندان داراب (شهرستان استان فارس) به آنها خبر دادند که بخشی از زندان داراب آتش زده شده، اتفاقی که همان‌موقع پرس‌وجو کردم و در اخبار انعکاسی نداشت‌.

🔸‏۴. به این مثال‌ها اضافه کنید تعداد بسیار زیاد کودکان و نوجوانانی را که حکومت طی این قیام روانه زندان کرد یا برایشان پرونده ساخت، مساله "انسانیت" که برایشان مطرح نیست، قضایی کردن زندگی این تعداد کودک و نوجوان، بحران مدیریتی وسیع ایجاد میکند. به دختر ۱۶ ساله ۸ اتهام شامل محاربه ‏و فساد فی‌الارض داده‌اند.تعداد زیادی دختران زیر ۱۸سال در عادل‌آباد بودند که سیر قضایی و بازجویی و زندان در قبال آنها،آسیبی که میخوردند و واکنششان، اگر از دید ما فاجعه‌ای انسانیست از دید عاملان قضایی سورئال است.

🔸میگفتند بازجو در بازداشتگاه اطلاعات فریاد میزده که اینجا مهدکودک است.‏حکومت با همه هزینه‌هایش برای سرکوب، زیرساخت لازم برای مدیریت موفق بازداشت‌شدگان اعتراضات توده‌ای در این سطح وسیع و مداوم را ندارد.حضور انبوه جمعیت کنار هم در زندان‌ها با مطالباتی اولیه از زندان که انباشته‌تر می‌شود،در طولانی‌مدت،حامل خطر امنیتی برای حکومت درون/بیرون زندان است!

🔸‏بعلاوه حکومت، از فروردین ۱۴۰۱، در تقلا برای کنترل وضعیت اقدام به بازداشت، اجرای حکم و بازگرداندن به زندان حداکثری فعالان سیاسی کرده بود، یک سوی این ماجرا تحمیل خفقان به فضای بیرون زندانهاست، اما حکومت به‌خوبی میداند که ماجرا یک‌سوی دیگر هم دارد، و آن سیاسی‌تر شدن و فعال‌تر شدن ‏محیط زندان‌ها به‌صورتی جمعی‌تر است، حتی اگر این پتانسیل به‌مرور به سمت بالفعل شدن برود، نفس این بالقوگی مرز دیوار زندان را کمرنگ‌تر می‌کند، چنانچه همین الان شاهد پیام‌های جمعی و اقدامات سیاسی و ابراز همبستگی‌ها بین زندان‌های مختلف هستیم.

🔸‏اقدام به چنین عفو عمومی‌ای با بخشنامه‌ای اینچنین صریح بیش از هرچیز تقلا برای مدیریت اقتصادی_سیاسی دستگاه قضا است که نمی‌تواند بحرانش را در امر سرکوب حداکثری انکار کند، آن‌هم در شرایطی که انسجام و توان برای حذف و کشتن، منطقا باید به مرور کمتر شود.

🔸در زمانی که حتی خبر اعدام، ‏خشم جامعه را در سطح واکنش‌های جمعی بی‌نظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر میبرد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزم‌های سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران میخورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطی‌های بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم می‌کند اگر بشود‌.

🔸‏اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد می‌شوند.

🔸‏مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار می‌کشیم‌ و حرمت آزادی را پاس می‌داریم.
درود بر تک‌تک مبارزان ‎ زن_زندگی_آزادی و به‌امید پیشروی انقلابی هر روز بیشتر #ستمدیدگان_متحد.

@sarkhatism


#زن_زندگی_آزادی

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری

#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

#وکالت_ولایت_دو_روی_یک_سکه‌اند


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
دیدار جمعی از معلمان، بازنشستگان و فعالین کارگری با خانواده رضا شهابی
 
 جمعی از فعالین صنفی چهارشنبه ۲۶ بهمن از خانواده رضا شهابی دیدار کردند. در این دیدار خانم ربابه رضایی همسر ایشان درباره آخرین وضعیت پرونده آقای شهابی، وضعیت سلامتی و پرونده پزشکی ایشان توضیحاتی ارائه دادند.
 
همچنین در ادامه این دیدار وضعیت دیگر اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد، داود رضوی و حسن سعیدی و همچنین معلمان زندانی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی و کیوان مهتدی، نویسنده و مترجم رسمی سندیکا، نیز صحبت و با توجه به آزادیهای روزهای اخیر خواستار آزادی همه فعالین زندانی شدند.
 
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی، کارگران، معلمان، دانشجویان، فعالین زنان، فعالین جنبشهای رفع ستم و تبعیض ملی، جنسیتی، مذهبی ... و کلیه بازداشت شدگان اعتراضات جنبش سراسری زن، زندگی، آزادی در کشور می باشد.
 
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۶ بهمن ۱۴۰۱

https://tttttt.me/vahedsyndica

#چاره_زحمتکشان_وحدت_است_و_تشکیلات
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🛑 علی یونسی و امیرحسین مرادی، دو دانشجوی دانشگاه شریف که چهارمین سال حبس را در زندان اوین سپری می‌کنند، با انتشار نامه‌ای به مناسبت روز دانشجو ضمن تاکید بر ضرورت تداوم قیام و پایان دادن به حکومت دیکتاتوری از هر شکل شاه و شیخ، عنوان کردند؛

جنگ واقعی ما؛

شانزدهم آذر ماه در شرایطی فرا می‌رسد که جمهوری اسلامی از هراس قیامی دیگر قیامی که میتواند تا رسیدن به آزادی ادامه پیدا کند، از یک سو به اعدام و دستگیری گسترده اقدام کرده و از سوی دیگر به دنبال پراکندن گرد ناامیدی است تا شاید در این دوگانه ترس و یأس جامعه چند روزی بیشتر زنده بماند.

تلاشی تکراری که نه در ۷۸، نه در ۸۸ و نه در ۹۶ و ۹۸ نتوانست مانع قیام بعدی باشد و این بار نیز گریزی از قیام آتی نیست، قیامی که به زودی فرا می‌رسد.

دانشجویان سال گذشته نشان دادند که بخش مهمی از قیام و تحولات پس از آن هستند. امروز نیز به عنوان یک قشر جوان و آگاه می‌توانند پایان بخش تردیدها باشند.

تردیدهایی مثل «اینا برن کی بیاد» که بی پایه و بنیاد است. زیرا اصلا بنا نیست که «کسی» بیاید و بناست که حکومت دیکتاتوری در هر شکل آن چه شاه چه شیخ یک‌بار برای همیشه پایان یابد و یک جمهوری واقعی و جمهوری دموکراتیک جایگزین آن شود.

همین پتانسیل و نقش تأثیرگذار دانشجویان است که مایه هراس حکومت شده و تیغ سرکوب را علیه دانشجویان و اساتید تیزتر کرده است.

شب در تلاش بیهوده، خورشید پنهان می‌کند
انجم ولی آوازه‌خوان امید فردا می‌دهد
آتش بزن در قلب شب، گویی تویی کابوس شب

#روز_دانشجو
#دانشگاه_زنده_است
#سرکوب_فراگیر
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری


🔻🔻🔻

لینک عضویت در #مدرسه_رهایی

https://tttttt.me/edalatxah