🟣 ۳۱ درصد جمعیت تهران یعنی بیش از ۴ میلیون نفر در سکونتگاههای غیررسمی، حاشیه و بافت زاغهای زندگی میکنند
به گزارش ایرنا، دوشنبه ۱۲ مهر، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران اعلام کرد: «بیش از چهار میلیون نفر از جمعیت تهران در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای و بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند و این میزان معادل با ۳۱ درصد جمعیت استان تهران است. بر اساس آمارها جمعیت استان تهران تا ۱۴ میلیون نفر تخمین زده می شود».
#کالایی_سازی_مسکن
#نابرابری #تبعیض
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
به گزارش ایرنا، دوشنبه ۱۲ مهر، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران اعلام کرد: «بیش از چهار میلیون نفر از جمعیت تهران در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای و بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند و این میزان معادل با ۳۱ درصد جمعیت استان تهران است. بر اساس آمارها جمعیت استان تهران تا ۱۴ میلیون نفر تخمین زده می شود».
#کالایی_سازی_مسکن
#نابرابری #تبعیض
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 بنا بر آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله در تابستان امسال به ۳۱ درصد رسیده است.
مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله که در سه ماهه نخست امسال ۲۷.۸ درصد بود؛ در تابستان سال جاری به ۳۱ درصد رسیده است./ ایسنا
#حق_اشتغال_زنان
#نابرابری_و_تبعیض
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله که در سه ماهه نخست امسال ۲۷.۸ درصد بود؛ در تابستان سال جاری به ۳۱ درصد رسیده است./ ایسنا
#حق_اشتغال_زنان
#نابرابری_و_تبعیض
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 صندلی اتوبوس، خانه ارزان در تهران
بیآرتی خوابی شبی ۲۵ هزار تومان
⚪️ بیآرتیتیخوابی، تنها راه برخورداری از #حق_سرپناه برخی از کارگران بیثباتکار و بیخانمانهاست. این نمود عینی فقر، مختص زمستان امسال نیست و در سالهای اخیر نیز به کررات مشاهده شده است. در کنار بیآرتیخوابی، گزارشهای متعددی از گورخوابی، پشتبام خوابی، یخچال خوابی، قرارگیری در فرورفتگیهای دیوارها و ستونها نیز منتشر شده است. براساس آمارهای غیررسمی در سال ۹۸ تعداد بیخانمانها شهر تهران بین ۱۴ تا ۱۵ هزار نفر بود. این در حالی است که محمد امین توکلی زاده، معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران آبان ماه سال جاری گفته بود: «ظرفیت گرمخانههای تهران ۲ هزار نفر است.» البته بر اساس گزارشات متعدد از تعطیلی بیش از ۷۰ درصد گرمخانهها، در عمل، دربهای گرمخانهها در چهار فصل سال به روی بیخانمانها بسته و پلمپ است. براساس این گزارش و فرض بر کارایی ظرفیت ۲۰۰۰ نفره، یعنی حدود ۱۳ هزار نفر دیگر باید دنبال جای دیگری برای خواب باشند. برخی کارتنخواب میشوند و برخی هم گورخواب. تعدادی هم راه دیگری را انتخاب کردهاند و آن بیآرتی خوابی است.
گزارش پیشرو، دقایقی از گذران یکی از شبهای سرد زمستان کارگران و بیخانمانها را در دو خط بیآرتی تهران منعکس کرده است:
▫️بیآرتی خوابی تنها راهی است که برایشان مانده. یک صندلی در اتوبوس برای آنها خانهای است ارزان در پایتخت! اما همین خانه ارزان برایشان در ماه ۳۶۰ تا ۷۵۰ هزار تومان خرج دارد. اتوبوسخوابها شغل و درآمد دارند، اما نه آنقدر که بتوانند رهن و اجاره یک خانه در تهران را بدهند.
▪️۱۲ تا ۲۵ هزار تومان هزینه یک شب بیآرتی خوابی در تهران است. بسیاری به جای اجاره خانه اینجا میخوابند. البته بیآرتی خوابی چندان هم راحت نیست، حداقل تا صبح باید پنج بار اتوبوس عوض کنند و چند دقیقه بین هر بار پیاده و سوار شدن سرما را تحمل کنند.
▫️دو خط اتوبوسرانی خانه آنهاست؛ یکی خط آزادی-تهرانپارس و دیگری خط تجریش-راهآهن. طولانیترین مسیرها. اولی ۴۵ دقیقه وقت خواب و دمای سه درجه. دومی حدود ۳۵ دقیقه اما گرمتر. دمای ۲۴ درجه.
▪️بلیت اتوبوس و بیآرتی در روز ۱۴۰۰ تومان است و در شب سه هزار تومان. افرادی که در بیآرتی میخوابند برای مسیر تجریش-راهآهن دست کم باید ۱۵ هزار تومان و حداکثر ۲۴ هزار تومان پرداخت کنند. مسیر آزادی-تهرانپارس که طولانیتر است و هزینه آن دست کم ۱۲ هزار تومان و حداکثر ۱۸ هزار تومان است. هزینهای کم برای سرپناهی گرم در شبهای سرد زمستانی پایتخت!
▫️راننده:
«روزها هر کدام جایی مشغول هستند و شب اینجا پناه میگیرند. فکر نکنید همه معتاد هستند هر کدام کاری دارند.» (طی سالهای گذشته حق برخورداری از سرپناه و گرمخانههای امن نیز از افراد دارای اعتیاد سلب شده است).
«دوست ندارم آنها را پیاده کنم اما رئیسم گفته اگر انتهای خط یک نفر از آنها در اتوبوس باشد اخراج میشوی.»
#فقر_و_تبعیض #نابرابری #حق_سرپناه
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3FIi5v9
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
بیآرتی خوابی شبی ۲۵ هزار تومان
⚪️ بیآرتیتیخوابی، تنها راه برخورداری از #حق_سرپناه برخی از کارگران بیثباتکار و بیخانمانهاست. این نمود عینی فقر، مختص زمستان امسال نیست و در سالهای اخیر نیز به کررات مشاهده شده است. در کنار بیآرتیخوابی، گزارشهای متعددی از گورخوابی، پشتبام خوابی، یخچال خوابی، قرارگیری در فرورفتگیهای دیوارها و ستونها نیز منتشر شده است. براساس آمارهای غیررسمی در سال ۹۸ تعداد بیخانمانها شهر تهران بین ۱۴ تا ۱۵ هزار نفر بود. این در حالی است که محمد امین توکلی زاده، معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران آبان ماه سال جاری گفته بود: «ظرفیت گرمخانههای تهران ۲ هزار نفر است.» البته بر اساس گزارشات متعدد از تعطیلی بیش از ۷۰ درصد گرمخانهها، در عمل، دربهای گرمخانهها در چهار فصل سال به روی بیخانمانها بسته و پلمپ است. براساس این گزارش و فرض بر کارایی ظرفیت ۲۰۰۰ نفره، یعنی حدود ۱۳ هزار نفر دیگر باید دنبال جای دیگری برای خواب باشند. برخی کارتنخواب میشوند و برخی هم گورخواب. تعدادی هم راه دیگری را انتخاب کردهاند و آن بیآرتی خوابی است.
گزارش پیشرو، دقایقی از گذران یکی از شبهای سرد زمستان کارگران و بیخانمانها را در دو خط بیآرتی تهران منعکس کرده است:
▫️بیآرتی خوابی تنها راهی است که برایشان مانده. یک صندلی در اتوبوس برای آنها خانهای است ارزان در پایتخت! اما همین خانه ارزان برایشان در ماه ۳۶۰ تا ۷۵۰ هزار تومان خرج دارد. اتوبوسخوابها شغل و درآمد دارند، اما نه آنقدر که بتوانند رهن و اجاره یک خانه در تهران را بدهند.
▪️۱۲ تا ۲۵ هزار تومان هزینه یک شب بیآرتی خوابی در تهران است. بسیاری به جای اجاره خانه اینجا میخوابند. البته بیآرتی خوابی چندان هم راحت نیست، حداقل تا صبح باید پنج بار اتوبوس عوض کنند و چند دقیقه بین هر بار پیاده و سوار شدن سرما را تحمل کنند.
▫️دو خط اتوبوسرانی خانه آنهاست؛ یکی خط آزادی-تهرانپارس و دیگری خط تجریش-راهآهن. طولانیترین مسیرها. اولی ۴۵ دقیقه وقت خواب و دمای سه درجه. دومی حدود ۳۵ دقیقه اما گرمتر. دمای ۲۴ درجه.
▪️بلیت اتوبوس و بیآرتی در روز ۱۴۰۰ تومان است و در شب سه هزار تومان. افرادی که در بیآرتی میخوابند برای مسیر تجریش-راهآهن دست کم باید ۱۵ هزار تومان و حداکثر ۲۴ هزار تومان پرداخت کنند. مسیر آزادی-تهرانپارس که طولانیتر است و هزینه آن دست کم ۱۲ هزار تومان و حداکثر ۱۸ هزار تومان است. هزینهای کم برای سرپناهی گرم در شبهای سرد زمستانی پایتخت!
▫️راننده:
«روزها هر کدام جایی مشغول هستند و شب اینجا پناه میگیرند. فکر نکنید همه معتاد هستند هر کدام کاری دارند.» (طی سالهای گذشته حق برخورداری از سرپناه و گرمخانههای امن نیز از افراد دارای اعتیاد سلب شده است).
«دوست ندارم آنها را پیاده کنم اما رئیسم گفته اگر انتهای خط یک نفر از آنها در اتوبوس باشد اخراج میشوی.»
#فقر_و_تبعیض #نابرابری #حق_سرپناه
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3FIi5v9
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Telegraph
صندلی اتوبوس، خانه ارزان در پایتخت/ بیآرتی خوابی شبی ۲۵ هزار تومان
۱۲ هزار تا ۲۵ هزار تومان هزینه یک شب بیآرتی خوابی در تهران است. بسیاری به جای اجاره خانه اینجا میخوابند. البته بیآرتی خوابی چندان هم راحت نیست، حداقل تا صبح باید پنج بار اتوبوس عوض کنند و چند دقیقه بین هر بار پیاده و سوار شدن سرما را تحمل کنند. به گزارش…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴مدرسه آیت الله جمی واقع در هلال بریم #آبادان
▪️ امتحانات دانش آموزان در فضای باز و سرد زمستانی برگزار شده ، سقف کلاس درس ریزش کرده و دچار آبگرفتگی شده.
▪️گویا زمان متوقف شده است؛ هنوز جنگ هشتساله در جریان است .
▪️تصاویر دردناک از این مدرسه در آبادان تنها با فاصله اندکی از بزرگترین پالایشگاه نفت است.
گویا مسئولان این شهر سالهاست بخواب رفتهاند.
دی ماه ۱۴۰۰ / آبادان
#نابرابری_آموزشی
#آموزش_رایگان_و_باکیفیت
#فضای_آموزشی_استاندارد_حق_دانشآموزان_است
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
▪️ امتحانات دانش آموزان در فضای باز و سرد زمستانی برگزار شده ، سقف کلاس درس ریزش کرده و دچار آبگرفتگی شده.
▪️گویا زمان متوقف شده است؛ هنوز جنگ هشتساله در جریان است .
▪️تصاویر دردناک از این مدرسه در آبادان تنها با فاصله اندکی از بزرگترین پالایشگاه نفت است.
گویا مسئولان این شهر سالهاست بخواب رفتهاند.
دی ماه ۱۴۰۰ / آبادان
#نابرابری_آموزشی
#آموزش_رایگان_و_باکیفیت
#فضای_آموزشی_استاندارد_حق_دانشآموزان_است
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴نبود سرویس مدرسه برای دانش آموزان در آهوران و کهیری
🔹بسیاری از دانش آموزان بلوچ در مناطق مختلف بلوچستان با گذشت بیش از دو ماه از بازگشایی مدارس، همچنان بدون سرویس هستند.
🔹دانش آموزان در منطقه آهوران و کهیری در شمالی ترین نقطه شهرستان سرباز با خودروهای سنگین عبوری خود را به مدارس می رسانند.
🔹نبود سرویس، امکانات مناسب آموزشی و عدم تجهیز مدارس از جمله دلایل بی انگیزگی دانش آموزان و ترک تحصیل آنها می باشد.
#نابرابری_آموزشی
#فقر_تحمیلی
#فساد_در_بودجه_آموزش_و_پرورش
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔹بسیاری از دانش آموزان بلوچ در مناطق مختلف بلوچستان با گذشت بیش از دو ماه از بازگشایی مدارس، همچنان بدون سرویس هستند.
🔹دانش آموزان در منطقه آهوران و کهیری در شمالی ترین نقطه شهرستان سرباز با خودروهای سنگین عبوری خود را به مدارس می رسانند.
🔹نبود سرویس، امکانات مناسب آموزشی و عدم تجهیز مدارس از جمله دلایل بی انگیزگی دانش آموزان و ترک تحصیل آنها می باشد.
#نابرابری_آموزشی
#فقر_تحمیلی
#فساد_در_بودجه_آموزش_و_پرورش
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
📌 بررسی دو دهه اعتراضات معلمان- بخش اول
🟣 جنبش معلمان رو به جامعه حرکت میکند
گفتگو با «جعفر ابراهیمی» فعال صنفی معلمان
#بیدارزنی: در سالهای گذشته یکی از جنبشهای اجتماعی پر فراز و نشیب در ایران جنبش معلمان بوده؛ جنبشی که بهویژه از دهه ۸۰ مسیر پرتلاطمی را طی و رشد بسیاری کرده است. در درون این جنبش گروههای مختلفی به اعتراض برخاستهاند؛ معلمان رسمی (استخدامی)، معلمان حقالتدریس، معلمان ضمن خدمت، مربیان پیشدبستانی، آموزشیاران نهضت سوادآموزی و درنهایت معلمان بازنشسته. هرکدام نیز خواستههای خود را دارند اما در کلیت جنبش میتوان دید که خواستههای صنفی معلمان بهتدریج از مطالبات معیشتی فراتر رفته و نابرابری نظام آموزشی و خصوصیسازی آموزش را نیز هدف قرار داده است.
این جنبش چه ویژگیهایی دارد؟ اکنون چه خواستههایی دارد و از چه طریقی در پی رسیدن به این مطالبات است؟ در این راه با چه چالشها و موانعی روبرو بوده و چطور در شرایط سرکوب سیاسی راه خود را پیموده است؟ نهادهای درون آن تا چه حد توانستهاند دربرگیرنده ذینفعان گوناگون آن باشند؟ و بهطور خاص زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل میدهند چه جایگاهی در سازماندهی و تصمیمگیری دارند؟ این سؤالها ما را بر آن داشت تا به بهانه خروش معلمان در سال ۱۴۰۰ با جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به گفتگو بنشینیم.
▪️این گفتگو که در ۲۵ دیماه انجام شده است، در دو قسمت منتشر میشود. این بخش از گفتگو عمدتا به مطالبات جنبش معلمان، تنوع و دربرگیرندگی این مطالبات و ارتباط آن با مطالبات جنبشهای دیگر اختصاص دارد. در بخش دوم نیز به مکانیزمهای تصمیمگیری درون نهادهای این جنبش، اشکال اعتراضات و پیگیری خواستهها، تهدیدها و مقاومتها میپردازیم.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #حق_تحصیل_رایگان #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43303
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 جنبش معلمان رو به جامعه حرکت میکند
گفتگو با «جعفر ابراهیمی» فعال صنفی معلمان
#بیدارزنی: در سالهای گذشته یکی از جنبشهای اجتماعی پر فراز و نشیب در ایران جنبش معلمان بوده؛ جنبشی که بهویژه از دهه ۸۰ مسیر پرتلاطمی را طی و رشد بسیاری کرده است. در درون این جنبش گروههای مختلفی به اعتراض برخاستهاند؛ معلمان رسمی (استخدامی)، معلمان حقالتدریس، معلمان ضمن خدمت، مربیان پیشدبستانی، آموزشیاران نهضت سوادآموزی و درنهایت معلمان بازنشسته. هرکدام نیز خواستههای خود را دارند اما در کلیت جنبش میتوان دید که خواستههای صنفی معلمان بهتدریج از مطالبات معیشتی فراتر رفته و نابرابری نظام آموزشی و خصوصیسازی آموزش را نیز هدف قرار داده است.
این جنبش چه ویژگیهایی دارد؟ اکنون چه خواستههایی دارد و از چه طریقی در پی رسیدن به این مطالبات است؟ در این راه با چه چالشها و موانعی روبرو بوده و چطور در شرایط سرکوب سیاسی راه خود را پیموده است؟ نهادهای درون آن تا چه حد توانستهاند دربرگیرنده ذینفعان گوناگون آن باشند؟ و بهطور خاص زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل میدهند چه جایگاهی در سازماندهی و تصمیمگیری دارند؟ این سؤالها ما را بر آن داشت تا به بهانه خروش معلمان در سال ۱۴۰۰ با جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به گفتگو بنشینیم.
▪️این گفتگو که در ۲۵ دیماه انجام شده است، در دو قسمت منتشر میشود. این بخش از گفتگو عمدتا به مطالبات جنبش معلمان، تنوع و دربرگیرندگی این مطالبات و ارتباط آن با مطالبات جنبشهای دیگر اختصاص دارد. در بخش دوم نیز به مکانیزمهای تصمیمگیری درون نهادهای این جنبش، اشکال اعتراضات و پیگیری خواستهها، تهدیدها و مقاومتها میپردازیم.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #حق_تحصیل_رایگان #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43303
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
بیدارزنی
جنبش معلمان رو به جامعه حرکت میکند -گفتگو با جعفر ابراهیمی - بیدارزنی
در این بخش از گفتگو به مطالبات جنبش معلمان، تنوع و دربرگیرندگی این مطالبات و ارتباط آن با مطالبات جنبشهای دیگر پرداختهایم.
مدرسه رهایی
Photo
🟣 «خواستم، شد» معنا ندارد!
یادمان باشد، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، «خواستند» بشود اما «نشد».
هرچند همواره به زنان توصیه میشود که قوی باشند و با اعتماد به نفس و جسارت، برای پیشرفت خود تلاش کنند، اما نباید زنها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالبثابت و رایج قرار بگیرند.
▪️عبارت «خواستم، شد» که پیشتر در برنامهی تدکس تهران توسط «لیلی گلستان» مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جملهای الهامبخش برای زنان باشد، جملهای «خطرناک» است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنها نشان میدهد و #ساختار_تبعیضآمیز پیرامونشان را نادیده میگیرد و خود زنان را مقصر ناکامیشان میداند.
در واقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بیتوجه به امتیازات و امکانات ویژهی آنان شکل میگیرد، میتواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیتها و محرومیتها که در حاشیه قرار دارند، تنگتر کند و به آنها اجازهی ابراز وجود ندهد. یعنی همهی زنها از ویژگیهای شخصیتی، حمایتهای خانوادگی، موقعیتهای تحصیلی، فرصتهای شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیتهای موجودش در نظر گرفته شود.
در حالی که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیلکرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف میشود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصههای اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بیاعتنایی قرار میگیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی میکنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زنها کمک میکند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشهی خانهاش جاجیم میبافد و سوزندوزی میکند و غذای خانگی میپزد و با کمترین امکانات، میکوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند، وضعیت خود و خانوادهاش را بهبود بخشد و به اندازهی خود، اثری در جهان بگذارد را هم در نظر بگیرد.
▪️یادمان بماند، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی نیست و باید عوامل #نابرابری و #تبعیض_سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی میتوان از مفهوم موفقیت برای همهی زنان سخن گفت که زنهای ساده و ناشناس نیز به اندازهی زنهای معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازهی خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.
از صفحهی اینستاگرام نزهت بادی
@bidarzani
#هشت_مارس
#تبعیض_سیستماتیک_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
یادمان باشد، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، «خواستند» بشود اما «نشد».
هرچند همواره به زنان توصیه میشود که قوی باشند و با اعتماد به نفس و جسارت، برای پیشرفت خود تلاش کنند، اما نباید زنها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالبثابت و رایج قرار بگیرند.
▪️عبارت «خواستم، شد» که پیشتر در برنامهی تدکس تهران توسط «لیلی گلستان» مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جملهای الهامبخش برای زنان باشد، جملهای «خطرناک» است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنها نشان میدهد و #ساختار_تبعیضآمیز پیرامونشان را نادیده میگیرد و خود زنان را مقصر ناکامیشان میداند.
در واقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بیتوجه به امتیازات و امکانات ویژهی آنان شکل میگیرد، میتواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیتها و محرومیتها که در حاشیه قرار دارند، تنگتر کند و به آنها اجازهی ابراز وجود ندهد. یعنی همهی زنها از ویژگیهای شخصیتی، حمایتهای خانوادگی، موقعیتهای تحصیلی، فرصتهای شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیتهای موجودش در نظر گرفته شود.
در حالی که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیلکرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف میشود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصههای اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بیاعتنایی قرار میگیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی میکنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زنها کمک میکند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشهی خانهاش جاجیم میبافد و سوزندوزی میکند و غذای خانگی میپزد و با کمترین امکانات، میکوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند، وضعیت خود و خانوادهاش را بهبود بخشد و به اندازهی خود، اثری در جهان بگذارد را هم در نظر بگیرد.
▪️یادمان بماند، آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی نیست و باید عوامل #نابرابری و #تبعیض_سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی میتوان از مفهوم موفقیت برای همهی زنان سخن گفت که زنهای ساده و ناشناس نیز به اندازهی زنهای معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازهی خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.
از صفحهی اینستاگرام نزهت بادی
@bidarzani
#هشت_مارس
#تبعیض_سیستماتیک_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴دشواری زن بودن
✍ مژگان باقری
🔹زن بودن در جامعه ای که مردسالاری در تار و پود ذهن تاریخی مردمانش ریشه دوانده، کاری بسیار دشوار است.
اما زن ماندن در چنین جامعه ای بسی دشوارتر است؛ در جامعه ای که ادبیاتش سرشار از واژه ها، اصطلاحات و ضرب المثل های زن ستیزانه است و معروف ترین و فعال ترین زنانش در بهترین حالت با صفت های مردانه توصیف می شوند.
🔹در کنار تمام این دشواری ها، زنِ فعالِ اجتماعی بودن، مانند راه رفتن بر روی لبه ی تیغ است. مبارزه ای بی امان و همزمان در چندین جبهه: مبارزه با خودت که آیا تا کجا می توانی به تعریفی که جامعه از "زن خوب" دارد پشت پا بزنی و برخلاف جریان آب حرکت کنی؟
مبارزه با خانواده ات که از تو می خواهند همان دختر سربه زیر و محجوب باقی بمانی و برای آنها دردسر ایجاد نکنی.
با زنانی که فکر می کنند تو موقعیت آنها را به خطر انداخته ای.
با مردانی که در حرف بسیار روشنفکر و در عمل به شدت مرتجعند و چون حضور تو، ناتوانی آنها را آشکار می کند سد راهت می شوند و بالاخره با حکومتی که در قاموسش "زنِ فعالِ اجتماعی" تعریف نشده است و فعلا جز انکار و تحقیر تو راهی به ذهنش نمی رسد.
🔹اما در فرهنگی که جایگاه زنان را بر اساس همسر بودن یا مادر بودن می سنجند، برای زنی که فقط یک زن است و نه همسر و مادر کسی، این مبارزه بسیار طاقت فرسا و نفسگیر است.
زنی که در طوفان سرزنش ها و سنگ اندازی ها و تحقیرها و تهمت ها هیچ تکیه گاهی جز خودش ندارد و اگر به راهی که انتخاب کرده ایمان راسخ نداشته باشد با اولین فشار و تهدید یا از راهی که آمده برمی گردد و یا در دامی می افتد که حکومت و حتی مردان اطرافش برای بر زمین زدنش پهن کرده اند و دقیقا به همین دلیل است که تاثیرگذاری یک "زنِ فعالِ اجتماعی" از یک "مردِ فعالِ اجتماعی" صدها برابر بیشتر است و به همین دلیل است که حکومت از "زنِ فعالِ اجتماعی" بیشتر می ترسد چون یک زن برای رسیدن به چنین نقطه ای تمام آن دشواری ها را پشت سر گذاشته، با خودش جنگیده، تحقیرها و توهین ها را به جان خریده، برخلاف جریان آب حرکت کرده، در مقابل فشارها کوتاه نیامده، بدون پشتوانه و تکیه گاه، خودش را تا اینجا رسانده.
🔹چنین زنی دیگر فریب نمی خورد، تطمیع نمی شود، از ترس آبرو عقب نشینی نمی کند، از برچسب هایی که به او می زنند خجالت نمی کشد و صدایش را پایین نمی آورد.
🔹چنین زنانی کابوس حکومت های زن ستیز هستند.
این حکومت ها ترجیح می دهند هزاران مردِ فعالِ اجتماعی را بازداشت و زندانی کنند اما با یک زنِ فعالِ اجتماعی روبه رو نشوند.
چون هر واکنشی در واقع دیدن این زنان است و به رسمیت شناختن آنان.
این حکومت ها سرانجام محبور می شوند که دست از انکار بردارند و زنانی را ببینند که فقط در قالب همسر وفادار و مادر مهربان تعریف نمی شوند.
🔹اما مهم تر از آن، این زنان، چراغ راه سایر زنانند.
آنها تمام این دشواری ها را به جان خریده اند تا به زنان و دختران جوان بگویند برخلاف آنچه که در فرهنگ زن ستیز القا می شود مسئله ای زنان، جنگیدن با زنانگی نیست.
برعکس، آنها زنانگی را نه به عنوان یک ضعف بلکه به عنوان یک موهبت طبیعی با آغوش باز می پذیرند.
مسئله ی زنان مبارزه برای به دست آوردن حق انتخاب است.
آنها می خواهند خود انتخاب کنند که چه زمانی، چگونه و با چه کسی عشق بورزند.
می خواهند همسر شدن و مادر شدن، مانع شکوفایی استعدادهای ذاتیشان نشود.
می خواهند بعد از تشکیل خانواده نیز شخصیت مستقل خود را به عنوان یک انسان و یک شهروند حفظ کنند و اگر ازدواج، سد راه پیشرفتشان شود از آن صرفنظر می کنند چون آن را یگانه راه تکامل یک زن نمی دانند.
🔹چنین تفکری در جامعه ای که برای زن مجرد صفت "ترشیده" به کار می برد تفکری بسیار رادیکال و پیشرو است و البته بهای بسیار سنگینی دارد.
متاسفانه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که نه فقط افراد سنتی و بی سواد، بلکه روشنفکرترین مردانش "فمنیست" ها را زنان مرد صفتی می دانند که بویی از احساسات و عواطف زنانه نبرده اند و سعی می کنند با شرکت در فعالیت های اجتماعی، کمبودها و حقارت های خود را جبران کنند، در چنین جامعه ای، زنی که با افتخار خود را "فمنیست" و برابری خواه می نامد و برای حق انتخابش می جنگد یک خط شکن است و مسیر آینده تاریخ را ترسیم می کند هر چند که بهای این خط شکنی، کل زندگی اش باشد.
#زنان
#نابرابری
#۸مارس
#روز_جهانی_زن
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
✍ مژگان باقری
🔹زن بودن در جامعه ای که مردسالاری در تار و پود ذهن تاریخی مردمانش ریشه دوانده، کاری بسیار دشوار است.
اما زن ماندن در چنین جامعه ای بسی دشوارتر است؛ در جامعه ای که ادبیاتش سرشار از واژه ها، اصطلاحات و ضرب المثل های زن ستیزانه است و معروف ترین و فعال ترین زنانش در بهترین حالت با صفت های مردانه توصیف می شوند.
🔹در کنار تمام این دشواری ها، زنِ فعالِ اجتماعی بودن، مانند راه رفتن بر روی لبه ی تیغ است. مبارزه ای بی امان و همزمان در چندین جبهه: مبارزه با خودت که آیا تا کجا می توانی به تعریفی که جامعه از "زن خوب" دارد پشت پا بزنی و برخلاف جریان آب حرکت کنی؟
مبارزه با خانواده ات که از تو می خواهند همان دختر سربه زیر و محجوب باقی بمانی و برای آنها دردسر ایجاد نکنی.
با زنانی که فکر می کنند تو موقعیت آنها را به خطر انداخته ای.
با مردانی که در حرف بسیار روشنفکر و در عمل به شدت مرتجعند و چون حضور تو، ناتوانی آنها را آشکار می کند سد راهت می شوند و بالاخره با حکومتی که در قاموسش "زنِ فعالِ اجتماعی" تعریف نشده است و فعلا جز انکار و تحقیر تو راهی به ذهنش نمی رسد.
🔹اما در فرهنگی که جایگاه زنان را بر اساس همسر بودن یا مادر بودن می سنجند، برای زنی که فقط یک زن است و نه همسر و مادر کسی، این مبارزه بسیار طاقت فرسا و نفسگیر است.
زنی که در طوفان سرزنش ها و سنگ اندازی ها و تحقیرها و تهمت ها هیچ تکیه گاهی جز خودش ندارد و اگر به راهی که انتخاب کرده ایمان راسخ نداشته باشد با اولین فشار و تهدید یا از راهی که آمده برمی گردد و یا در دامی می افتد که حکومت و حتی مردان اطرافش برای بر زمین زدنش پهن کرده اند و دقیقا به همین دلیل است که تاثیرگذاری یک "زنِ فعالِ اجتماعی" از یک "مردِ فعالِ اجتماعی" صدها برابر بیشتر است و به همین دلیل است که حکومت از "زنِ فعالِ اجتماعی" بیشتر می ترسد چون یک زن برای رسیدن به چنین نقطه ای تمام آن دشواری ها را پشت سر گذاشته، با خودش جنگیده، تحقیرها و توهین ها را به جان خریده، برخلاف جریان آب حرکت کرده، در مقابل فشارها کوتاه نیامده، بدون پشتوانه و تکیه گاه، خودش را تا اینجا رسانده.
🔹چنین زنی دیگر فریب نمی خورد، تطمیع نمی شود، از ترس آبرو عقب نشینی نمی کند، از برچسب هایی که به او می زنند خجالت نمی کشد و صدایش را پایین نمی آورد.
🔹چنین زنانی کابوس حکومت های زن ستیز هستند.
این حکومت ها ترجیح می دهند هزاران مردِ فعالِ اجتماعی را بازداشت و زندانی کنند اما با یک زنِ فعالِ اجتماعی روبه رو نشوند.
چون هر واکنشی در واقع دیدن این زنان است و به رسمیت شناختن آنان.
این حکومت ها سرانجام محبور می شوند که دست از انکار بردارند و زنانی را ببینند که فقط در قالب همسر وفادار و مادر مهربان تعریف نمی شوند.
🔹اما مهم تر از آن، این زنان، چراغ راه سایر زنانند.
آنها تمام این دشواری ها را به جان خریده اند تا به زنان و دختران جوان بگویند برخلاف آنچه که در فرهنگ زن ستیز القا می شود مسئله ای زنان، جنگیدن با زنانگی نیست.
برعکس، آنها زنانگی را نه به عنوان یک ضعف بلکه به عنوان یک موهبت طبیعی با آغوش باز می پذیرند.
مسئله ی زنان مبارزه برای به دست آوردن حق انتخاب است.
آنها می خواهند خود انتخاب کنند که چه زمانی، چگونه و با چه کسی عشق بورزند.
می خواهند همسر شدن و مادر شدن، مانع شکوفایی استعدادهای ذاتیشان نشود.
می خواهند بعد از تشکیل خانواده نیز شخصیت مستقل خود را به عنوان یک انسان و یک شهروند حفظ کنند و اگر ازدواج، سد راه پیشرفتشان شود از آن صرفنظر می کنند چون آن را یگانه راه تکامل یک زن نمی دانند.
🔹چنین تفکری در جامعه ای که برای زن مجرد صفت "ترشیده" به کار می برد تفکری بسیار رادیکال و پیشرو است و البته بهای بسیار سنگینی دارد.
متاسفانه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که نه فقط افراد سنتی و بی سواد، بلکه روشنفکرترین مردانش "فمنیست" ها را زنان مرد صفتی می دانند که بویی از احساسات و عواطف زنانه نبرده اند و سعی می کنند با شرکت در فعالیت های اجتماعی، کمبودها و حقارت های خود را جبران کنند، در چنین جامعه ای، زنی که با افتخار خود را "فمنیست" و برابری خواه می نامد و برای حق انتخابش می جنگد یک خط شکن است و مسیر آینده تاریخ را ترسیم می کند هر چند که بهای این خط شکنی، کل زندگی اش باشد.
#زنان
#نابرابری
#۸مارس
#روز_جهانی_زن
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
🟣 روایت سپیده فرهان از رنج انکارشده زندانیان عادی و ستاندن هویت انسانی در زندان قرچک
سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از شرایط بسیار ناگوار زندان قرچک ورامین میگوید. از فقدان امکانات تا شغلهای غیرانسانی که زندانیان برای داشتن درآمدی ناچیز به آنها تن میدهند. به گفته او رنج زندانیان بندهای عمومی زندان قرچک انکار میشود و هویت انسانی از آنان گرفته شده است.
سپیده فرهان در ادامه به یکی از اتفاقهای ناگوار در زندان قرچک اشاره میکند که مربوط به تبعید گلرخ ایرایی است. گلرخ ایرایی را در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۹ با فریب و ضرب و جرح از زندان قرچک به بند دو الف زندان اوین و نهایتا زندان آمل تبعید کردند.
«مأموران امنیتی از گلرخ ایرایی خواسته بودند برای بازجویی به بند دو الف زندان اوین برود اما او مخالفت کرده بود که این مخالفت منجر به این شد که گارد زندان به بند هشت زندان قرچک یورش ببرد و زندانیان سیاسی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دهد:
▪️از متن : «۲۰ نفر از مأمورها با شوکر و باتون به داخل بند ریختند و همه بچهها را کتک زدند تا بتوانند گلرخ را با خودشان ببرند. این اتفاق سادهای نبود. ما ۲۰ زن زندانی سیاسی بودیم و آنها به بند حمله کردند و میخواستند همبندی ما را بدزدند. ما همه مقاومت کردیم اما به وحشیانهترین شکل ممکن با ما برخورد کردند. این درگیری حدود یک ساعتونیم طول کشید تا توانستند گلرخ را از بند بیرون ببرند؛ آن هم آخر سر خود گلرخ دید بقیه را خیلی دارند کتک میزنند و همه لت و پار شدهاند .... در نهایت گلرخ را قپانی زدند و بردند. شخصی به نام “جواد فعلیگری” که رئیس گارد زندان بود، جلوی در ایستاده بود و هر کسی را که رد میشد، کتک میزد. هر بار که من را میانداختند بیرون این آقای فعلیگری یک شوکر به بدنم میچسباند. من پایم مشکل داشت و وسط درگیری میلنگیدم. او پوتینش را میگذاشت روی همان پایم که درد داشت و محکم فشار میداد. یکی از بچهها تشنج کرد و به زمین افتاده بود. به یکی از مأمورهای زن گفتم کتکش نزن! گفت این را نزنم؟ بعد شوکر را به او چسباند و خندید. موهای یکی دیگر از زندانیان را در دستش گرفته بود و به قدری چرخاند که وقتی جدا شد مشتاش پر از موهای کنده شده سرش بود. تمام ما ۲۰ نفر تا مدتها آثار کبودی روی بدنمان بود.»
▪️سپیده فرهان میگوید در نهایت بعد از اینکه با خشونت بسیار گلرخ ایرایی را تبعید کردند، زندانیانی که از او حمایت کرده بودند توسط زندانبانها تهدید شدند و درخواست آزادی مشروط برخی از آنها که منتظر دریافت آن بودند، لغو شد و مسئولان زندان در پاسخ به آنها گفتند: «میخواستید از همدیگر حمایت نکنید! ...»
▪️سپیده فرهان میگوید در زندان قرچک «مقاومت و انسجام زنانه» را دیده و این شیوه برخورد و تبعید زندانیان سیاسی با توسل به زور از آن به بعد به روش نیروهای امنیتی و زندانبانها تبدیل شده است:
«دفعات بعدی وقتی میخواستند یک زندانی را ببرند، میآمدند و باتون را به چارچوب در میچسباندند که یعنی ما بدانیم چه چیزی در انتظارمان است ....»
بنا بر تجربیات سپیده فرهان، زندانبانها در زندان قرچک برخورد به مراتب سختگیرانهتری با زندانیان سیاسی دارند زیرا نمیخواهند مشابه تشکل منسجم و مقاومی که در بین زنان زندانی سیاسی در اوین شکل گرفته، در زندان قرچک نیز به وجود بیاید:
«به همین دلیل در قرچک زندانبانها و بازجوها ارتباط نزدیکتری دارند. همیشه بازجوها میآیند در حفاظت زندان قرچک زندانیان را برای بازجویی احضار میکنند و از لحاظ روانی به آنها فشار میآورند. همین اتفاق بارها برای من در قرچک افتاد و یک بار طی دو هفته من را سه بار احضار کردند. زندانیان را تهدید میکردند اگر نروند برایشان پرونده جدید باز میکنند.»
#زندان_قرچک_ورامین #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com/709525/
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از شرایط بسیار ناگوار زندان قرچک ورامین میگوید. از فقدان امکانات تا شغلهای غیرانسانی که زندانیان برای داشتن درآمدی ناچیز به آنها تن میدهند. به گفته او رنج زندانیان بندهای عمومی زندان قرچک انکار میشود و هویت انسانی از آنان گرفته شده است.
سپیده فرهان در ادامه به یکی از اتفاقهای ناگوار در زندان قرچک اشاره میکند که مربوط به تبعید گلرخ ایرایی است. گلرخ ایرایی را در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۹ با فریب و ضرب و جرح از زندان قرچک به بند دو الف زندان اوین و نهایتا زندان آمل تبعید کردند.
«مأموران امنیتی از گلرخ ایرایی خواسته بودند برای بازجویی به بند دو الف زندان اوین برود اما او مخالفت کرده بود که این مخالفت منجر به این شد که گارد زندان به بند هشت زندان قرچک یورش ببرد و زندانیان سیاسی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دهد:
▪️از متن : «۲۰ نفر از مأمورها با شوکر و باتون به داخل بند ریختند و همه بچهها را کتک زدند تا بتوانند گلرخ را با خودشان ببرند. این اتفاق سادهای نبود. ما ۲۰ زن زندانی سیاسی بودیم و آنها به بند حمله کردند و میخواستند همبندی ما را بدزدند. ما همه مقاومت کردیم اما به وحشیانهترین شکل ممکن با ما برخورد کردند. این درگیری حدود یک ساعتونیم طول کشید تا توانستند گلرخ را از بند بیرون ببرند؛ آن هم آخر سر خود گلرخ دید بقیه را خیلی دارند کتک میزنند و همه لت و پار شدهاند .... در نهایت گلرخ را قپانی زدند و بردند. شخصی به نام “جواد فعلیگری” که رئیس گارد زندان بود، جلوی در ایستاده بود و هر کسی را که رد میشد، کتک میزد. هر بار که من را میانداختند بیرون این آقای فعلیگری یک شوکر به بدنم میچسباند. من پایم مشکل داشت و وسط درگیری میلنگیدم. او پوتینش را میگذاشت روی همان پایم که درد داشت و محکم فشار میداد. یکی از بچهها تشنج کرد و به زمین افتاده بود. به یکی از مأمورهای زن گفتم کتکش نزن! گفت این را نزنم؟ بعد شوکر را به او چسباند و خندید. موهای یکی دیگر از زندانیان را در دستش گرفته بود و به قدری چرخاند که وقتی جدا شد مشتاش پر از موهای کنده شده سرش بود. تمام ما ۲۰ نفر تا مدتها آثار کبودی روی بدنمان بود.»
▪️سپیده فرهان میگوید در نهایت بعد از اینکه با خشونت بسیار گلرخ ایرایی را تبعید کردند، زندانیانی که از او حمایت کرده بودند توسط زندانبانها تهدید شدند و درخواست آزادی مشروط برخی از آنها که منتظر دریافت آن بودند، لغو شد و مسئولان زندان در پاسخ به آنها گفتند: «میخواستید از همدیگر حمایت نکنید! ...»
▪️سپیده فرهان میگوید در زندان قرچک «مقاومت و انسجام زنانه» را دیده و این شیوه برخورد و تبعید زندانیان سیاسی با توسل به زور از آن به بعد به روش نیروهای امنیتی و زندانبانها تبدیل شده است:
«دفعات بعدی وقتی میخواستند یک زندانی را ببرند، میآمدند و باتون را به چارچوب در میچسباندند که یعنی ما بدانیم چه چیزی در انتظارمان است ....»
بنا بر تجربیات سپیده فرهان، زندانبانها در زندان قرچک برخورد به مراتب سختگیرانهتری با زندانیان سیاسی دارند زیرا نمیخواهند مشابه تشکل منسجم و مقاومی که در بین زنان زندانی سیاسی در اوین شکل گرفته، در زندان قرچک نیز به وجود بیاید:
«به همین دلیل در قرچک زندانبانها و بازجوها ارتباط نزدیکتری دارند. همیشه بازجوها میآیند در حفاظت زندان قرچک زندانیان را برای بازجویی احضار میکنند و از لحاظ روانی به آنها فشار میآورند. همین اتفاق بارها برای من در قرچک افتاد و یک بار طی دو هفته من را سه بار احضار کردند. زندانیان را تهدید میکردند اگر نروند برایشان پرونده جدید باز میکنند.»
#زندان_قرچک_ورامین #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com/709525/
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Radiozamaneh
روایت سپیده فرهان از رنج انکارشده زندانیان عادی و ستاندن هویت انسانی در زندان قرچک
سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از شرایط بسیار ناگوار زندان قرچک ورامین میگوید. از فقدان امکانات تا شغلهای غیرانسانی که زندانیان برای داشتن درآمدی ناچیز به آنها تن میدهند. به گفته او رنج زندانیان بندهای عمومی زندان قرچک انکار میشود و هویت انسانی از آنان…
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
همچنین اصول ۱۹، ۲۲ و ۳۲ قانون اساسی با اشاره به برابری همه اقوام ایرانی و هرگونه عدم تبعیض اجتماعی و فرهنگی به نوعی دیگر این حق مسلم بشری را مورد تاکید قرار داده است.
از طرف دیگر دولت ایران با الحاق چندین معاهده بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک که طبق ماده ۹ قانون مدنی در حکم قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی به شمار میآیند، حق آموزش زبان مادری را بدون هیچ قید و شرطی به رسمیت شناخته است.
بر این اساس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن تبریک مجدد روز جهانی زبان مادری به همه اقوام ایرانی، از دولت جمهوری اسلامی ایران میخواهد، شرایط و بستر لازم و مناسب برای آموزش به زبان مادری را برای همه قومیتها فراهم کرده و از این طریق ضمن اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی به معاهدات و میثاقهای بینالمللی خود پایبند باشد.
اول اسفند ۱۳۹۹
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_بلوچی
https://tttttt.me/KSMtehran/350
https://tttttt.me/KSMtehran/351
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_عربی
https://tttttt.me/KSMtehran/335
https://tttttt.me/KSMtehran/336
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_کردی
https://tttttt.me/KSMtehran/338
https://tttttt.me/KSMtehran/340
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_ترکی
https://tttttt.me/KSMtehran/345
https://tttttt.me/KSMtehran/349
🔹🔹🔹
#بیانیه
#روز_جهانی_زبان_مادری
#تقویم_کانون
#نابرابری_آموزشی=#نابرابری_اجتماعی
♦️♦️♦️
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
https://tttttt.me/KSMtehran/329
از طرف دیگر دولت ایران با الحاق چندین معاهده بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک که طبق ماده ۹ قانون مدنی در حکم قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی به شمار میآیند، حق آموزش زبان مادری را بدون هیچ قید و شرطی به رسمیت شناخته است.
بر این اساس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن تبریک مجدد روز جهانی زبان مادری به همه اقوام ایرانی، از دولت جمهوری اسلامی ایران میخواهد، شرایط و بستر لازم و مناسب برای آموزش به زبان مادری را برای همه قومیتها فراهم کرده و از این طریق ضمن اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی به معاهدات و میثاقهای بینالمللی خود پایبند باشد.
اول اسفند ۱۳۹۹
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_بلوچی
https://tttttt.me/KSMtehran/350
https://tttttt.me/KSMtehran/351
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_عربی
https://tttttt.me/KSMtehran/335
https://tttttt.me/KSMtehran/336
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_کردی
https://tttttt.me/KSMtehran/338
https://tttttt.me/KSMtehran/340
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_ترکی
https://tttttt.me/KSMtehran/345
https://tttttt.me/KSMtehran/349
🔹🔹🔹
#بیانیه
#روز_جهانی_زبان_مادری
#تقویم_کانون
#نابرابری_آموزشی=#نابرابری_اجتماعی
♦️♦️♦️
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
https://tttttt.me/KSMtehran/329
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #بیانیه
بهنام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت ۲ اسفند روز جهانی #زبان_مادری
✅ به زبان بلوچی
گُون اَللهَی پاکِین ناما
تِهرانَی مُعلِمانی کاری گُروهَی بَیانیَه 2 اِسپَندَی بارَوا
جِهانی رُوچ # زُبان _ ماتی
**پَه ماتی زُبانَی…
بهنام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت ۲ اسفند روز جهانی #زبان_مادری
✅ به زبان بلوچی
گُون اَللهَی پاکِین ناما
تِهرانَی مُعلِمانی کاری گُروهَی بَیانیَه 2 اِسپَندَی بارَوا
جِهانی رُوچ # زُبان _ ماتی
**پَه ماتی زُبانَی…