#صدای_معلمان 📣📣📣
⭕️ هفته معلم چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
درود و سلام بر معلمان آزاده
💥 هفته گذشته که #تحصن_و_تجمع معلمان انجام شد بنده به عنوان مسئول روابط عمومی بیش از هر موقعی از سوی مسئولین تحت فشار بودم. اما امروز از سوی #حراست فراخوانده شدم و به شدت #تهدید_و_تحقیر شدم.
چرا نتوانستم طوری رفتار کنم مانع گسترش خبر تجمع و تحصن معلمان در فضای مجازی شوم؟؟؟
🔺 گفتند اگر در هفته معلم هم همین طور با کنش اعتراضی معلمان رفتار کنید حتما باید #استعفا بدهید.
جواب های بنده شنیده نشد که هیچ سوال بنده در مورد کنش هفته معلم بی پاسخ ماند مگر چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد؟
🔺 مسئولین محترم، ما مسئول روابط عمومی هستیم نه مسئول تبلیغات مدیران اداره، شما که ما را نامحرم می دانید و به ما نمی گویید که چه پیشامدی در راه است، ما از کجا بدانیم چه اقدام پیشگیرانه ای در پیش بگیریم؟ ما مسئول ارتباط دستگاه آموزش و پرورش با مردم و نهادها هستیم نه مسئول مبارزه خبری.
💥 مدیران محترم لطفا شما به خواسته معلمان رسیدگی کنید و پاسخ بدهید تا ما اطلاع رسانی کنیم. به جای مبارزه رسانه ای با معلمان ، خواسته های آنها را برآورد کنید. آنچه که بنده با عقل ناقص خود دریافت کردم این است که دولت خواسته های معلمان را بر آورده نخواهد کرد و به جای تفاهم و قبول خواسته، راه مبارزه در پیش خواهد گرفت. مسئولان می دانند که در این مبارزه سخت، معلمان #سکوت_نخواهند_کرد و پیش بینی می کنند #کل_هفته_معلم_تحصن برگزار شود. بنابراین از همین الان به جای اقناع معلمان با تمام قوا خود را برای کمرنگ کردن بازتاب تحصن معلمان آماده می کنند.
💥 در دنیای امروز با وجود دستگاههای گردش آزاد اطلاعات از بنده به عنوان مسئول روابط عمومی جهت ممانعت از گردش اطلاعات هیچ کاری ساخته نیست.
💥 در آخر به مسئول حراست عرض کردم اگر در مقابل معلمان قرار بگیریم، سعید الصحاف هم باشیم سرنوشتمان در مقابل خواسته های مشروع و قانونی آنها همان سرنوشت سعید الصحاف خواهد بود. اما مطمئن باشید سعید الصحاف نیستیم و نخواهیم بود.
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
⭕️ هفته معلم چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
درود و سلام بر معلمان آزاده
💥 هفته گذشته که #تحصن_و_تجمع معلمان انجام شد بنده به عنوان مسئول روابط عمومی بیش از هر موقعی از سوی مسئولین تحت فشار بودم. اما امروز از سوی #حراست فراخوانده شدم و به شدت #تهدید_و_تحقیر شدم.
چرا نتوانستم طوری رفتار کنم مانع گسترش خبر تجمع و تحصن معلمان در فضای مجازی شوم؟؟؟
🔺 گفتند اگر در هفته معلم هم همین طور با کنش اعتراضی معلمان رفتار کنید حتما باید #استعفا بدهید.
جواب های بنده شنیده نشد که هیچ سوال بنده در مورد کنش هفته معلم بی پاسخ ماند مگر چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد؟
🔺 مسئولین محترم، ما مسئول روابط عمومی هستیم نه مسئول تبلیغات مدیران اداره، شما که ما را نامحرم می دانید و به ما نمی گویید که چه پیشامدی در راه است، ما از کجا بدانیم چه اقدام پیشگیرانه ای در پیش بگیریم؟ ما مسئول ارتباط دستگاه آموزش و پرورش با مردم و نهادها هستیم نه مسئول مبارزه خبری.
💥 مدیران محترم لطفا شما به خواسته معلمان رسیدگی کنید و پاسخ بدهید تا ما اطلاع رسانی کنیم. به جای مبارزه رسانه ای با معلمان ، خواسته های آنها را برآورد کنید. آنچه که بنده با عقل ناقص خود دریافت کردم این است که دولت خواسته های معلمان را بر آورده نخواهد کرد و به جای تفاهم و قبول خواسته، راه مبارزه در پیش خواهد گرفت. مسئولان می دانند که در این مبارزه سخت، معلمان #سکوت_نخواهند_کرد و پیش بینی می کنند #کل_هفته_معلم_تحصن برگزار شود. بنابراین از همین الان به جای اقناع معلمان با تمام قوا خود را برای کمرنگ کردن بازتاب تحصن معلمان آماده می کنند.
💥 در دنیای امروز با وجود دستگاههای گردش آزاد اطلاعات از بنده به عنوان مسئول روابط عمومی جهت ممانعت از گردش اطلاعات هیچ کاری ساخته نیست.
💥 در آخر به مسئول حراست عرض کردم اگر در مقابل معلمان قرار بگیریم، سعید الصحاف هم باشیم سرنوشتمان در مقابل خواسته های مشروع و قانونی آنها همان سرنوشت سعید الصحاف خواهد بود. اما مطمئن باشید سعید الصحاف نیستیم و نخواهیم بود.
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
⭕️ آیا شایعه آغاز فعالیت مدارس و دانشگاهها در ۱۲ استان صحت دارد⁉️
برخی کانالهای تلگرامی در شبانهروز گذشته مدعی بازگشایی مدارس و دانشگاهها در ۱۲ استان کشور شدند، در حالی که طبق مصوبه ستاد ملی کرونا، این مراکز دست کم تا تاریخ بیستم فروردین ماه، در سراسر کشور تعطیل هستند.
بله با کمال تاسف صحت دارد
این پیام همراه با #تهدید ناحیه یک استان #البرز است 👇👇👇👇
🔺قابل توجه همکاران گرامی، بنا بر گزارش های رسیده علیرغم تاکید مکرر و اتمام تعطیلات سال جدید، هنوز در بسیاری از مدارس دولتی و غیردولتی، مدیران و عوامل اجرایی از حضور در مدرسه و انجام ماموریت ها و نقش های محول اجتناب مینمایند. شایسته است همه معاونت ها و واحدهای اداری، نسبت به نظارت بر حضور مستمر مدیران مدارس و عوامل اجرایی، اقدام و در صورت مشاهده هر گونه استنکاف، پرونده متخلفان به هیات بدوی رسیدگی به تخلفات ارسال خواهدشد بدیهی است با عنایت به ضرورت انجام برنامه های باقیمانده تا پایان سال تحصیلی، هرگونه اهمال در این خصوص پیگیری خواهد شد.
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
#کرج
#ناحیه_یک
#ستاد_ملی_کرونا
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
برخی کانالهای تلگرامی در شبانهروز گذشته مدعی بازگشایی مدارس و دانشگاهها در ۱۲ استان کشور شدند، در حالی که طبق مصوبه ستاد ملی کرونا، این مراکز دست کم تا تاریخ بیستم فروردین ماه، در سراسر کشور تعطیل هستند.
بله با کمال تاسف صحت دارد
این پیام همراه با #تهدید ناحیه یک استان #البرز است 👇👇👇👇
🔺قابل توجه همکاران گرامی، بنا بر گزارش های رسیده علیرغم تاکید مکرر و اتمام تعطیلات سال جدید، هنوز در بسیاری از مدارس دولتی و غیردولتی، مدیران و عوامل اجرایی از حضور در مدرسه و انجام ماموریت ها و نقش های محول اجتناب مینمایند. شایسته است همه معاونت ها و واحدهای اداری، نسبت به نظارت بر حضور مستمر مدیران مدارس و عوامل اجرایی، اقدام و در صورت مشاهده هر گونه استنکاف، پرونده متخلفان به هیات بدوی رسیدگی به تخلفات ارسال خواهدشد بدیهی است با عنایت به ضرورت انجام برنامه های باقیمانده تا پایان سال تحصیلی، هرگونه اهمال در این خصوص پیگیری خواهد شد.
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
#کرج
#ناحیه_یک
#ستاد_ملی_کرونا
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
🔴رنجنامه سپیده کاشانی؛ فعال محیط زیست که از بهمن ۱۳۹۶ تاکنون در زندان است:
صفحه۱:
من سپیده کاشانی هستم، یک عاشق، عاشق وطن، عاشق خانواده و عاشق هومن عزیزم.
امروز ۵ سال از محکومیت ۶ سالهام به پایان رسید. در این ۵ سال به #پروندهسازی و سناریوی ساختگی اعتراض نکردم و زبان در کام کشیدم ولی امروز میگویم، امروز مینویسم، برای کشورم، برای #زنان_هموطنم. برای #جوانان. برای تمام #زخم_خوردههای_بیعدالتی. تمام این مدت تشنه کلام حق بودم و اجرای عدالت، انتظار کشیدم سخت و طولانی و جان فرسا.
قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از #طبیعت و #خاک و #شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانی مان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد #اطلاعات_سپاه بطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم. روزهای اول مضطرب و پریشان انتظار کشیدیم. در انتظار روشن شدن حقیقت و در پی آن عذرخواهی و آزادی. امروز ۵ سال از آن تاریخ گذشته. حقیقت کتمان شده، سناریو ساخته شده و سنگینترین و هولناکترین اتهامی که پشت هر انسان شریفی را میلرزاند به ما نسبت داده شده. اتهام جاسوسی.
من همانقدر جاسوس هستم که جوانان عزیز وطن قاتل و آشوبگر.
میگویم تا بدانید من نیز (همچون آنان) تحت فشارها، شکنجههای هولناک و بازجوییها و طرحهای از پیش تعیین شده برای گرفتن #اعترافات_دروغین بودم.
برخود لازم دیدم که بخشی از فشارها و شکنجهها را بازگو کنم که تا حدی عمق درد و رنجی را که کشیدم تصویر کنم. شاید چراغ راهی باشد در این شب سیه:
۱. یس والقرآن الحکیم. بازجو ابتدای هر بازجویی سوره یس را با صوت میخواند سوره که تمام میشود یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جان خستهام را میخواند. من او را نمیبینم با چشم بند به سمت دیوار نشستهام، خودش میگوید روحانی است. حکم اعدام هومن است! همین جا؟ در همین اتاق؟ کی؟ هومن من. هومن مادرش. همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم. هر روز و هر لحظه فکر میکردم چوبهای برپا میشود و بازجو آنچه گفته عملی میکند. زیر چهارپایه میزند و تمام. در آن فضای ناامن و پر اضطراب مطلقا دور از ذهن نبود. مگر اتفاق نیفتاده بود؟ مگر عکس جسم بیجان #کاووس_سیدامامی را به من نشان نداده بود؟ باور نکردم. ممکن نبود کاووس مرده باشد. او پر از شور زندگی و امید بود. نه او زنده است. کاووس نمرده. من اعتراف نمیکنم. به کار نکرده اعتراف نمیکنم. اعدامم کنید. بازجو موبایلش را به من میدهد #فیلم_جسد_بیجان_و_شریف_کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومنه.
۲- بازجوییهای طولانی و همراه با داد و بیداد و #فحاشی ، #هتک_حرمت، دروغ #تهدید، #تهمت، #تفتیش_عقاید بود. بازجو اصرار داشت که من #کلیمی_بهایی مخفی هستم.
۳-ساعتها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم.
۴- دائما و ساعتهای متوالی از پلههای ترسناک بازجویی مجبور به بالا و پایین شدنم میکرد.
۵- در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم.
۶- در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند کشنده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
صفحه۱:
من سپیده کاشانی هستم، یک عاشق، عاشق وطن، عاشق خانواده و عاشق هومن عزیزم.
امروز ۵ سال از محکومیت ۶ سالهام به پایان رسید. در این ۵ سال به #پروندهسازی و سناریوی ساختگی اعتراض نکردم و زبان در کام کشیدم ولی امروز میگویم، امروز مینویسم، برای کشورم، برای #زنان_هموطنم. برای #جوانان. برای تمام #زخم_خوردههای_بیعدالتی. تمام این مدت تشنه کلام حق بودم و اجرای عدالت، انتظار کشیدم سخت و طولانی و جان فرسا.
قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از #طبیعت و #خاک و #شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانی مان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد #اطلاعات_سپاه بطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم. روزهای اول مضطرب و پریشان انتظار کشیدیم. در انتظار روشن شدن حقیقت و در پی آن عذرخواهی و آزادی. امروز ۵ سال از آن تاریخ گذشته. حقیقت کتمان شده، سناریو ساخته شده و سنگینترین و هولناکترین اتهامی که پشت هر انسان شریفی را میلرزاند به ما نسبت داده شده. اتهام جاسوسی.
من همانقدر جاسوس هستم که جوانان عزیز وطن قاتل و آشوبگر.
میگویم تا بدانید من نیز (همچون آنان) تحت فشارها، شکنجههای هولناک و بازجوییها و طرحهای از پیش تعیین شده برای گرفتن #اعترافات_دروغین بودم.
برخود لازم دیدم که بخشی از فشارها و شکنجهها را بازگو کنم که تا حدی عمق درد و رنجی را که کشیدم تصویر کنم. شاید چراغ راهی باشد در این شب سیه:
۱. یس والقرآن الحکیم. بازجو ابتدای هر بازجویی سوره یس را با صوت میخواند سوره که تمام میشود یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جان خستهام را میخواند. من او را نمیبینم با چشم بند به سمت دیوار نشستهام، خودش میگوید روحانی است. حکم اعدام هومن است! همین جا؟ در همین اتاق؟ کی؟ هومن من. هومن مادرش. همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم. هر روز و هر لحظه فکر میکردم چوبهای برپا میشود و بازجو آنچه گفته عملی میکند. زیر چهارپایه میزند و تمام. در آن فضای ناامن و پر اضطراب مطلقا دور از ذهن نبود. مگر اتفاق نیفتاده بود؟ مگر عکس جسم بیجان #کاووس_سیدامامی را به من نشان نداده بود؟ باور نکردم. ممکن نبود کاووس مرده باشد. او پر از شور زندگی و امید بود. نه او زنده است. کاووس نمرده. من اعتراف نمیکنم. به کار نکرده اعتراف نمیکنم. اعدامم کنید. بازجو موبایلش را به من میدهد #فیلم_جسد_بیجان_و_شریف_کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومنه.
۲- بازجوییهای طولانی و همراه با داد و بیداد و #فحاشی ، #هتک_حرمت، دروغ #تهدید، #تهمت، #تفتیش_عقاید بود. بازجو اصرار داشت که من #کلیمی_بهایی مخفی هستم.
۳-ساعتها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم.
۴- دائما و ساعتهای متوالی از پلههای ترسناک بازجویی مجبور به بالا و پایین شدنم میکرد.
۵- در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم.
۶- در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند کشنده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_جمهوری_اعدامی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah