#طرح_تحقیری_معلم_تمام_وقت
✍ محمدرضا رمضانزاده، بجنورد
درود بر همکاران بزرگوار فرهنگی
سرانجام طرح معلم تمام وقت به مدارس رسیده است.در این طرح تحقیری به بهانه پرداخت ماهانه دستمزد اضافه کاری همکاران و تطمیع آنها با تاثیر عواقب این طرح در بازنشستگی انها، قصد دارند، معلمان را تشویق به مشارکت بیشتر کنند.
چند پرسش منطقی و عاقلانه ما را به اندیشه فروخواهد برد.
۱. آیا ما معلمان با تمام سختی و حساسیت تدریس ،تاکنون کارمند پاره وقت بوده ایم؟
۲. آیا به بهانه پرداخت ماهانه اضافه کاری معلم، اخلاقی است که او را به چنین طرحی بی منطق و استثمارگونه وارد کرد؟
۳. اگر وزارت آموزش و پرورش توان پرداخت ماهانه چنین طرحی را دارد ، بر اساس چه حق و قانونی اضافه کارهای فرهنگیان را تا ماهها به تعویق می اندازد؟
۴. تدریس با عنوان اضافه کاری یا شرکت در چنین طرحی تحقیری چه فرقی دارد، که پرداخت یکی را وعده ی ماهانه و دیگری را با تاخیر چند ماهه اعلام میکنند؟
۵. فرض را بر این بگذاریم که وزارت دلسوز همکاران خود شده است، چرا طرح و قانونهای بسیاری که در جهت منافع تمام کارکنان آموزش و پرورش هست را بطور کامل اجرایی نمیکنند؟ ( قانون مدیریت خدمات کشوری طرح نظام پرداخت هماهنگ، پاداش مناطق محروم، یک ماه مرخصی فرهنگیان و...)
۶. مگر حضرات احادیث نمی آورند که دستمزد افراد را بی منت و کم و کاست باید تا قبل از خشک شدن عرق پیشانی اش پرداخت کرد، چگونه است که دستمزد معلم را با منتی در لباس چنین طرحی البته با کسری،وعده ی پرداخت میدهند و بدون تن دادن به اینگونه استثماری ماه ها به انتظار نگهش میدارند! ؟
۷. معلمان همه با مشکلات عدیده روبرو هستند و به شکلهای گوناگون مطالبات و مشکلات خودرا بارها و بارها برای مسوولان بازگو کرده اند ، چرا این دلسوزان وزارت برای بازنشستگی چند سال آینده ی معلمان، مثلا ، نقشه کشیده اند ولی هیچ طرحی برای #پیشکسوتان قبل و حال که زیر بار مشکلات اقتصادی کمر خم کرده اند و مدام درحال اعتراض هستند ، ندارند؟
۸. همه نیک میدانند که بر اساس تحقیات و پزوهشهای ملی و بین المللی ،آموزش سخت ترین و حساس ترین کار دنیاست و در ساعات غیر کلاس نیز مربیان را درگیر مسایل خود دارد، ازینروست که ساعات حضور در کلاس را کمتر از بقیه مشاغل کارمندی در نظر گرفته اند، حال چگونه مسوولان آموزش و پرورش با توهینی آشکار به ماهیت شغل آموزش، چنین طرحی را تمام وقت مینامند، آیا باورشان اینست که تاکنون معلمی پاره وقت بوده است؟
۹. معلمان در جوامع دیگر با ساعاتی کمتر از ساعات فعلی فرهنگیان ایران ، در جایگاهی بسی بالاتر و در رده ی مشاغل سخت جای دارند، چگونه است که مسوولان وزارت خانه ی ما با چنین طرحی معلمان دلسوز وطن را تحقیر میکنند؟
۱۰. در آموزش عالی داخل کشور ساعات تدریس نصف تدریس آموزش و پرورش و گاها کمتر نیز هست ، چگونه است که معلمان در آموزش و پرورش را به بهای ناچیز وادار به تدریس در تمام روزهای هفته میکنند در حالیکه حقوق و دستمزد اساتید در آموزش عالی داخل کشور با ساعات تدریس کمتر، چندبرابر فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش میباشد؟
۱۱. تامین کمبود معلم در آموزش و پرورش را باید از طریق تربیت نیروی متخصص در دانشگاه فرهنگیان تامین کنند اکنون وزارتخانه با کسری نیروی انسانی مواجه است، آیا بکارگیری معلمان در طرح تحقیری معلم تمام وقت در راستای تامین نیروی انسانی است یا تلاش در جهت افزایش درآمد ماهانه معلمان !؟
۱۲. در دوران جبهه و جنگ دو ساعت تدریس افتخاری فرهنگیان در هفته بصورت قانون درآمد و بی هیچ مزدی برای همیشه جزو وظایف معلمان ماند، آیا این طرح درجهت سی ساعته کردن معلمان در کلاس درس نخواهد بود؟
۱۳. در کنار چنین طرحی حتی معلمان مشمول تخفیف در تدریس پس از بیست سال خدمت، نیز ناچارند سقف ساعات درسی خود را به ۳۰ ساعت برسانند، چطور میشود که گروهی با ۶ و گروهی با ۱۰ ساعت زیر لوای این طرح تحقیری قرار میگیرند!؟
۱۳. آموزش و پرورش نیازمند نیروی جوان و خلاق است و باید متناسب با خروج معلمان بازنشسته از چرخه ی تدریس و رشد جمعیت دانش آموزی و نیاز روز ، از جوانان همین مرز و بوم، فرزندان خودمان، استخدام سالانه داشته باشند، آیا فکر کرده اند که با سوختن چنین ظرفیتی، تکلیف نیروی عظیم منتظر به کار چه میشود؟
۱۴. آیا #ماده۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری که در دیگر ارگانها سالهاست اجرایی شده ، با همین روش کار کشیدن اضافی اجرایی شده است!؟
این پرسشها و پرسشهای فراوان دیگر و کوتاهی مسوولین در ارتقای آموزش و پرورش ازهرحیث، باید مارا نسبت به چنین تصمیمی به اندیشه وادارد تا مبادا فردا شرمنده ی تصمیم خود شویم.
هیچکس حق ندارد از نیازمندی ما سواستفاده کند.
#بخاطرنیاز_به_هر_حقارتی_تن_نمیدهیم.
بهمن۹۷
#محمدرضا_رمضانزاده
#انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی
🆔 @edalatxah
✍ محمدرضا رمضانزاده، بجنورد
درود بر همکاران بزرگوار فرهنگی
سرانجام طرح معلم تمام وقت به مدارس رسیده است.در این طرح تحقیری به بهانه پرداخت ماهانه دستمزد اضافه کاری همکاران و تطمیع آنها با تاثیر عواقب این طرح در بازنشستگی انها، قصد دارند، معلمان را تشویق به مشارکت بیشتر کنند.
چند پرسش منطقی و عاقلانه ما را به اندیشه فروخواهد برد.
۱. آیا ما معلمان با تمام سختی و حساسیت تدریس ،تاکنون کارمند پاره وقت بوده ایم؟
۲. آیا به بهانه پرداخت ماهانه اضافه کاری معلم، اخلاقی است که او را به چنین طرحی بی منطق و استثمارگونه وارد کرد؟
۳. اگر وزارت آموزش و پرورش توان پرداخت ماهانه چنین طرحی را دارد ، بر اساس چه حق و قانونی اضافه کارهای فرهنگیان را تا ماهها به تعویق می اندازد؟
۴. تدریس با عنوان اضافه کاری یا شرکت در چنین طرحی تحقیری چه فرقی دارد، که پرداخت یکی را وعده ی ماهانه و دیگری را با تاخیر چند ماهه اعلام میکنند؟
۵. فرض را بر این بگذاریم که وزارت دلسوز همکاران خود شده است، چرا طرح و قانونهای بسیاری که در جهت منافع تمام کارکنان آموزش و پرورش هست را بطور کامل اجرایی نمیکنند؟ ( قانون مدیریت خدمات کشوری طرح نظام پرداخت هماهنگ، پاداش مناطق محروم، یک ماه مرخصی فرهنگیان و...)
۶. مگر حضرات احادیث نمی آورند که دستمزد افراد را بی منت و کم و کاست باید تا قبل از خشک شدن عرق پیشانی اش پرداخت کرد، چگونه است که دستمزد معلم را با منتی در لباس چنین طرحی البته با کسری،وعده ی پرداخت میدهند و بدون تن دادن به اینگونه استثماری ماه ها به انتظار نگهش میدارند! ؟
۷. معلمان همه با مشکلات عدیده روبرو هستند و به شکلهای گوناگون مطالبات و مشکلات خودرا بارها و بارها برای مسوولان بازگو کرده اند ، چرا این دلسوزان وزارت برای بازنشستگی چند سال آینده ی معلمان، مثلا ، نقشه کشیده اند ولی هیچ طرحی برای #پیشکسوتان قبل و حال که زیر بار مشکلات اقتصادی کمر خم کرده اند و مدام درحال اعتراض هستند ، ندارند؟
۸. همه نیک میدانند که بر اساس تحقیات و پزوهشهای ملی و بین المللی ،آموزش سخت ترین و حساس ترین کار دنیاست و در ساعات غیر کلاس نیز مربیان را درگیر مسایل خود دارد، ازینروست که ساعات حضور در کلاس را کمتر از بقیه مشاغل کارمندی در نظر گرفته اند، حال چگونه مسوولان آموزش و پرورش با توهینی آشکار به ماهیت شغل آموزش، چنین طرحی را تمام وقت مینامند، آیا باورشان اینست که تاکنون معلمی پاره وقت بوده است؟
۹. معلمان در جوامع دیگر با ساعاتی کمتر از ساعات فعلی فرهنگیان ایران ، در جایگاهی بسی بالاتر و در رده ی مشاغل سخت جای دارند، چگونه است که مسوولان وزارت خانه ی ما با چنین طرحی معلمان دلسوز وطن را تحقیر میکنند؟
۱۰. در آموزش عالی داخل کشور ساعات تدریس نصف تدریس آموزش و پرورش و گاها کمتر نیز هست ، چگونه است که معلمان در آموزش و پرورش را به بهای ناچیز وادار به تدریس در تمام روزهای هفته میکنند در حالیکه حقوق و دستمزد اساتید در آموزش عالی داخل کشور با ساعات تدریس کمتر، چندبرابر فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش میباشد؟
۱۱. تامین کمبود معلم در آموزش و پرورش را باید از طریق تربیت نیروی متخصص در دانشگاه فرهنگیان تامین کنند اکنون وزارتخانه با کسری نیروی انسانی مواجه است، آیا بکارگیری معلمان در طرح تحقیری معلم تمام وقت در راستای تامین نیروی انسانی است یا تلاش در جهت افزایش درآمد ماهانه معلمان !؟
۱۲. در دوران جبهه و جنگ دو ساعت تدریس افتخاری فرهنگیان در هفته بصورت قانون درآمد و بی هیچ مزدی برای همیشه جزو وظایف معلمان ماند، آیا این طرح درجهت سی ساعته کردن معلمان در کلاس درس نخواهد بود؟
۱۳. در کنار چنین طرحی حتی معلمان مشمول تخفیف در تدریس پس از بیست سال خدمت، نیز ناچارند سقف ساعات درسی خود را به ۳۰ ساعت برسانند، چطور میشود که گروهی با ۶ و گروهی با ۱۰ ساعت زیر لوای این طرح تحقیری قرار میگیرند!؟
۱۳. آموزش و پرورش نیازمند نیروی جوان و خلاق است و باید متناسب با خروج معلمان بازنشسته از چرخه ی تدریس و رشد جمعیت دانش آموزی و نیاز روز ، از جوانان همین مرز و بوم، فرزندان خودمان، استخدام سالانه داشته باشند، آیا فکر کرده اند که با سوختن چنین ظرفیتی، تکلیف نیروی عظیم منتظر به کار چه میشود؟
۱۴. آیا #ماده۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری که در دیگر ارگانها سالهاست اجرایی شده ، با همین روش کار کشیدن اضافی اجرایی شده است!؟
این پرسشها و پرسشهای فراوان دیگر و کوتاهی مسوولین در ارتقای آموزش و پرورش ازهرحیث، باید مارا نسبت به چنین تصمیمی به اندیشه وادارد تا مبادا فردا شرمنده ی تصمیم خود شویم.
هیچکس حق ندارد از نیازمندی ما سواستفاده کند.
#بخاطرنیاز_به_هر_حقارتی_تن_نمیدهیم.
بهمن۹۷
#محمدرضا_رمضانزاده
#انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی
🆔 @edalatxah