🔴بیانیه شورای هماهنگی در خصوص بازداشت فعالین حقوق زنان در گیلان
در شهریور ۱۴۰۱ و در پی قتل حکومتی ژینا امینی، خشم فروخوردهی مردم در کف خیابانها بار دیگر طغیان کرد و به رغم کشتار و بازداشت گسترده معترضان، پایههای سست شده حاکمیت بیش از هر زمانی دیگر به لرزه درآمد. مردم ایران در هماهنگی ای قابل ستایش و با ترجمه شعار کوردی ژن ژیان ئازادی به زبانهای مختلف، این شعار پیشروانه را به سطح جدیدی از مطالبهگری پیوند زدند و یک جنبش انقلابی تمام عیاری را به تاریخ آزادیخواهی منطقه اضافه کردند، جنبشی که انعکاس جهانی بیدیلی را به همراه داشت.
نقش بیمانند و پشروانه زنان و دانشآموزان دختر در این جنبش باشکوه، دستگاههای امنیتی حاکمیت را چنان مرعوب کرد که از هیچ کوششی برای خاموش کردن این صدای حقخواهی فروگذاری نکرده و نمیکنند. آنها در آستانه قیام ژینا، در اقداماتی به اصطلاح پیشگیرانه شمار زیادی از فعالین را در مناطق مختلف دستگیر کرده اند.
در هفتههای گذشته زنان گیلان و کوردستان، که به صورت گستردهتری در صف اعتراضات بودند، آماج موج جدیدی از بازداشتهای خودسرانهّ غیرقانونی و فراقانونی قرار گرفتهاند و بیشترین بازداشتهای اخیر از این مناطق بوده است.
دستگیری #دوازده _نفر از فعالین حوزه زنان و کودکان در گیلان، به نامهای #فروغ_سمیعنیا، #جلوه_جواهری، #متین_یزدانی، #یاسمین_حشدری، #نگین_رضایی، #زهرا_دادرس، #زهره_دادرس، #واحده_خوشسیرت، #شیوا_شاهسیاه، #آزاده_چاوشیان، #سارا_جهانی، و #هومن_طاهری، نیز بازداشت بیش از #سی_نفر از فعالین کورد، برآیندی از دستپاچگی حاکمیت برای جلوگیری از شروع مجدد اعتراضات در شهریور ماه است.
مطابق معمول شاهد تکرار بیشرمانه سناریوسازیهای نیروهای امنیتی و همراهی صدا و سیما و دستگاه قضایی هستیم از داستانسراییهایی نخنمایی که سالهاست حاکمیت در تلاشی مذبوحانه به آن متوسل میشود و نزدیکترین نمونهی آن سناریوسازی سال گذشته، در آستانه روز جهانی کارگر، علیه فعالین صنفی معلمان و کارگران بود. خود حاکمیت نیز واقف است که این داستانپردازیهای بیاساس هیچ مبنایی در جهان واقع و هیچ تاثیری در ارادهی نیروهای معترض ندارد. نیز بر همگان روشن شده است که این سناریوسازیها مطلقا هیچ مخاطبی در سطح جامعه ندارد و هیچ عقل سلیمی این داستانهای جن و پری سناریونویسهای کمهوش و غیرخلاق نهادهای امنیتی را باور ندارد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن تاکید بر مطالبات آزادیخواهانه و برابرطلبانه جنبش ژینا، بازداشت غیرقانونی فعالین حقوق زنان و کودکان و نیز دیگر فعالین حوزههای مختلف را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی بیقید و شرط آنها است. این شورا همچنین از مردم سراسر کشور میخواهد که صدای این زندانیان و نیز دیگر زندانیان سیاسی سراسر ایران باشند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
دوم شهریور ماه ۱۴۰۲
#امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
در شهریور ۱۴۰۱ و در پی قتل حکومتی ژینا امینی، خشم فروخوردهی مردم در کف خیابانها بار دیگر طغیان کرد و به رغم کشتار و بازداشت گسترده معترضان، پایههای سست شده حاکمیت بیش از هر زمانی دیگر به لرزه درآمد. مردم ایران در هماهنگی ای قابل ستایش و با ترجمه شعار کوردی ژن ژیان ئازادی به زبانهای مختلف، این شعار پیشروانه را به سطح جدیدی از مطالبهگری پیوند زدند و یک جنبش انقلابی تمام عیاری را به تاریخ آزادیخواهی منطقه اضافه کردند، جنبشی که انعکاس جهانی بیدیلی را به همراه داشت.
نقش بیمانند و پشروانه زنان و دانشآموزان دختر در این جنبش باشکوه، دستگاههای امنیتی حاکمیت را چنان مرعوب کرد که از هیچ کوششی برای خاموش کردن این صدای حقخواهی فروگذاری نکرده و نمیکنند. آنها در آستانه قیام ژینا، در اقداماتی به اصطلاح پیشگیرانه شمار زیادی از فعالین را در مناطق مختلف دستگیر کرده اند.
در هفتههای گذشته زنان گیلان و کوردستان، که به صورت گستردهتری در صف اعتراضات بودند، آماج موج جدیدی از بازداشتهای خودسرانهّ غیرقانونی و فراقانونی قرار گرفتهاند و بیشترین بازداشتهای اخیر از این مناطق بوده است.
دستگیری #دوازده _نفر از فعالین حوزه زنان و کودکان در گیلان، به نامهای #فروغ_سمیعنیا، #جلوه_جواهری، #متین_یزدانی، #یاسمین_حشدری، #نگین_رضایی، #زهرا_دادرس، #زهره_دادرس، #واحده_خوشسیرت، #شیوا_شاهسیاه، #آزاده_چاوشیان، #سارا_جهانی، و #هومن_طاهری، نیز بازداشت بیش از #سی_نفر از فعالین کورد، برآیندی از دستپاچگی حاکمیت برای جلوگیری از شروع مجدد اعتراضات در شهریور ماه است.
مطابق معمول شاهد تکرار بیشرمانه سناریوسازیهای نیروهای امنیتی و همراهی صدا و سیما و دستگاه قضایی هستیم از داستانسراییهایی نخنمایی که سالهاست حاکمیت در تلاشی مذبوحانه به آن متوسل میشود و نزدیکترین نمونهی آن سناریوسازی سال گذشته، در آستانه روز جهانی کارگر، علیه فعالین صنفی معلمان و کارگران بود. خود حاکمیت نیز واقف است که این داستانپردازیهای بیاساس هیچ مبنایی در جهان واقع و هیچ تاثیری در ارادهی نیروهای معترض ندارد. نیز بر همگان روشن شده است که این سناریوسازیها مطلقا هیچ مخاطبی در سطح جامعه ندارد و هیچ عقل سلیمی این داستانهای جن و پری سناریونویسهای کمهوش و غیرخلاق نهادهای امنیتی را باور ندارد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن تاکید بر مطالبات آزادیخواهانه و برابرطلبانه جنبش ژینا، بازداشت غیرقانونی فعالین حقوق زنان و کودکان و نیز دیگر فعالین حوزههای مختلف را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی بیقید و شرط آنها است. این شورا همچنین از مردم سراسر کشور میخواهد که صدای این زندانیان و نیز دیگر زندانیان سیاسی سراسر ایران باشند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
دوم شهریور ماه ۱۴۰۲
#امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
#یادداشت
🔴 برای #منوچهر_فلاح
✍️ #هومن_طاهری
با پرترهای از منوچهر فلاح اثر #عیسی_چولاندیم
🔸 روز سوم بازداشتی که تمام مدت، دستبند و پابند داشتم و ضربوشتم با تأیید بازپرس پرونده، محسن سلطانیفر انجام میشد: دستبند را از پشت به پابند زنجیر کردهبودند و چون توانایی نشستن نداشتم، به صندلی عقب ماشین پرتاب شدم. به محض خروج ماشین از اداره اطلاعات، ضربوشتم و توهین و تعرض شروع شد و با منحرف شدن در جادههای روستایی تا یک ساعت بعد ادامه یافت.
با ورود به زندان، به اتاق انفرادی که در کنار تعدادی اتاق چند نفره قرار داشت منتقل شدم. اینجا که تازه از شوک بیرون آمده و متوجه کبودی گردن و شکستگی دندان نیش راستم شدم، دو نفر از زندانیان که در حال پیادهروی در راهرو مشترک بودند توجهم را جلب کردند. در اولین ارتباط چشمی، یکیشان میپرسد جرمت چیست؟ و همین زندانی در مسیر برگشت، یک بسته پیچیده در دستمال کاغذی به داخل پرتاب میکند. داخل دستمال، یک بسته سیگار بیستون و فندک است.
🔸 حتی همین اتفاق هم میتوانست خاطرهی منوچهر را برایم ابدی کند. مواجهات بعدی در بند عمومی و آشنایی بیشتر با او، به این ابدیت عمق بیشتری بخشید.
منوچهر از آن دست دههشصتیهایی است - البته مانند اغلب آنها - که کودکیاش در سالهای وحشت دههی شصت سپری شد؛ در کلاسهای بی امکانات چهل پنجاه نفره پایین شهر درس خواند، وقتی به سن دانشگاه رسید با خیل عظیم داوطلبان و ظرفیت پایین دانشگاهها و امکانات پایینتر خود نسبت به همسالانش مواجه شد و از تحصیل باز ماند و بدون پشتوانهی خانوادگی و بهرهمندی از رانت حکومتی که اغلب شرط کافی هر ترقی است، سالها کارگری کرد و جبر جغرافیایی زمانه و این سیر مداوم دویدن و نرسیدن بر تمام زندگیاش سایه انداخت.
🔸منوچهر فلاح شاید نتواند ساعتها درباره شکل مطلوب حکومت و یا مزایای دموکراسی، عدالت و آزادی سخنرانی کند؛ اما شرایط پرپیچ و خم زندگی و آگاهی به همسرنوشتی با میلیونها نفری که از آموزش، بهداشت، کار و زندگی آبرومندانه محروم بودهاند به او بهتر از خیلی از ماها - در درجه اول خودم - آموخته است که رهایی فردی ممکن نیست.
این تجربه زیستهی غنی به منوچهر یاد داده که برای تغییر سرنوشت تنها دخترش، صرفاً تلاش فردی برای فرزندش نه امکان پذیر و نه مطلوب است و از پی آن دست به عمل برای تغییر سرنوشت جامعه زده است.
🔸 منوچهر کارگر زندانیای که محروم از پدر و مادر و بیش از ۱۵ ماه بی ملاقات و بلاتکلیف در زندان به سر میبرد، در زندان هم به این شکل به زندگی متعهدانه خود ادامه داده است.
با توجه به اینکه بخش بزرگی از زندانیان جنبش ژینا افراد کم سن و سالی بودند که اغلب تجربهی زندگی مستقل کمی داشتند، منوچهر با سخت گرفتن بر خودش سعی در آسایش این زندانیان داشت. قبول مسئولیت آشپزی، خیاطی، اصلاح مو و... در کنار پشتیبانی روحی و روانی آنها، تنها بخش کوچکی از کارهایی است که باعث ماندگاری تصویر منوچهر در ذهن هم بندیهایش شده است.
اگر اینجا هم حکومت سعی میکرد با محرومیت منوچهر از مهر پدری نسبت به هم دخترش او را مجازات کند، او همین مهر را با ابراز بی دریغ به همبندیهایش تبدیل به سلاح موثری علیه وضعیت میکرد.
🔸 منوچهر فلاح فرزند مردم است و در داخل و خارج زندان وظیفه فرزندی خود را نسبت به مردم به کمال به جا آورده است؛ اینک وظیفه ما در داخل زندان و شما در بیرون است تا به وظیفه خود عمل کنیم و صدای منوچهر باشیم.
بند میثاق زندان لاکان رشت
این یادداشت در زمان اعتصاب غذای منوچهر نوشته شده و اکنون در حالی انتشار مییابد که این کارگر زندانی همچنان بلاتکلیف در زندان لاکان رشت به سر میبرد.
https://bit.ly/3Yb3BOQ
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 برای #منوچهر_فلاح
✍️ #هومن_طاهری
با پرترهای از منوچهر فلاح اثر #عیسی_چولاندیم
🔸 روز سوم بازداشتی که تمام مدت، دستبند و پابند داشتم و ضربوشتم با تأیید بازپرس پرونده، محسن سلطانیفر انجام میشد: دستبند را از پشت به پابند زنجیر کردهبودند و چون توانایی نشستن نداشتم، به صندلی عقب ماشین پرتاب شدم. به محض خروج ماشین از اداره اطلاعات، ضربوشتم و توهین و تعرض شروع شد و با منحرف شدن در جادههای روستایی تا یک ساعت بعد ادامه یافت.
با ورود به زندان، به اتاق انفرادی که در کنار تعدادی اتاق چند نفره قرار داشت منتقل شدم. اینجا که تازه از شوک بیرون آمده و متوجه کبودی گردن و شکستگی دندان نیش راستم شدم، دو نفر از زندانیان که در حال پیادهروی در راهرو مشترک بودند توجهم را جلب کردند. در اولین ارتباط چشمی، یکیشان میپرسد جرمت چیست؟ و همین زندانی در مسیر برگشت، یک بسته پیچیده در دستمال کاغذی به داخل پرتاب میکند. داخل دستمال، یک بسته سیگار بیستون و فندک است.
🔸 حتی همین اتفاق هم میتوانست خاطرهی منوچهر را برایم ابدی کند. مواجهات بعدی در بند عمومی و آشنایی بیشتر با او، به این ابدیت عمق بیشتری بخشید.
منوچهر از آن دست دههشصتیهایی است - البته مانند اغلب آنها - که کودکیاش در سالهای وحشت دههی شصت سپری شد؛ در کلاسهای بی امکانات چهل پنجاه نفره پایین شهر درس خواند، وقتی به سن دانشگاه رسید با خیل عظیم داوطلبان و ظرفیت پایین دانشگاهها و امکانات پایینتر خود نسبت به همسالانش مواجه شد و از تحصیل باز ماند و بدون پشتوانهی خانوادگی و بهرهمندی از رانت حکومتی که اغلب شرط کافی هر ترقی است، سالها کارگری کرد و جبر جغرافیایی زمانه و این سیر مداوم دویدن و نرسیدن بر تمام زندگیاش سایه انداخت.
🔸منوچهر فلاح شاید نتواند ساعتها درباره شکل مطلوب حکومت و یا مزایای دموکراسی، عدالت و آزادی سخنرانی کند؛ اما شرایط پرپیچ و خم زندگی و آگاهی به همسرنوشتی با میلیونها نفری که از آموزش، بهداشت، کار و زندگی آبرومندانه محروم بودهاند به او بهتر از خیلی از ماها - در درجه اول خودم - آموخته است که رهایی فردی ممکن نیست.
این تجربه زیستهی غنی به منوچهر یاد داده که برای تغییر سرنوشت تنها دخترش، صرفاً تلاش فردی برای فرزندش نه امکان پذیر و نه مطلوب است و از پی آن دست به عمل برای تغییر سرنوشت جامعه زده است.
🔸 منوچهر کارگر زندانیای که محروم از پدر و مادر و بیش از ۱۵ ماه بی ملاقات و بلاتکلیف در زندان به سر میبرد، در زندان هم به این شکل به زندگی متعهدانه خود ادامه داده است.
با توجه به اینکه بخش بزرگی از زندانیان جنبش ژینا افراد کم سن و سالی بودند که اغلب تجربهی زندگی مستقل کمی داشتند، منوچهر با سخت گرفتن بر خودش سعی در آسایش این زندانیان داشت. قبول مسئولیت آشپزی، خیاطی، اصلاح مو و... در کنار پشتیبانی روحی و روانی آنها، تنها بخش کوچکی از کارهایی است که باعث ماندگاری تصویر منوچهر در ذهن هم بندیهایش شده است.
اگر اینجا هم حکومت سعی میکرد با محرومیت منوچهر از مهر پدری نسبت به هم دخترش او را مجازات کند، او همین مهر را با ابراز بی دریغ به همبندیهایش تبدیل به سلاح موثری علیه وضعیت میکرد.
🔸 منوچهر فلاح فرزند مردم است و در داخل و خارج زندان وظیفه فرزندی خود را نسبت به مردم به کمال به جا آورده است؛ اینک وظیفه ما در داخل زندان و شما در بیرون است تا به وظیفه خود عمل کنیم و صدای منوچهر باشیم.
بند میثاق زندان لاکان رشت
این یادداشت در زمان اعتصاب غذای منوچهر نوشته شده و اکنون در حالی انتشار مییابد که این کارگر زندانی همچنان بلاتکلیف در زندان لاکان رشت به سر میبرد.
https://bit.ly/3Yb3BOQ
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Telegraph
برای منوچهر فلاح
۱. روز سوم بازداشتی که تمام مدت، دستبند و پابند داشتم و ضربوشتم با تأیید بازپرس پرونده، محسن سلطانیفر انجام میشد: دستبند را از پشت به پابند زنجیر کردهبودند و چون توانایی نشستن نداشتم، به صندلی عقب ماشین پرتاب شدم. به محض خروج ماشین از اداره اطلاعات، ضربوشتم…