🔴فرضيهی کمونيسم چيست؟
«کمونيسم» به معنای عاماش [قطع نظر از محمولهايش]، به مفهومي که با مانيفست مارکس در ۱۸۴۸ رسميت يافت، اولا، بدينمعناست که منطق طبقاتی – يعنی اطاعت بیچونوچرای نيروی کار از يک طبقه سلطهجو، ترتيبی که از عهد عتيق تا همين امروز برقرار بوده است – به هيچروی محتوم و ناگزير نيست؛ میتوان بر اين منطق غلبه کرد و از آن برگذشت. به موجب فرضيهی کمونيسم، میتوان سازماندهی جمعی متفاوتی را در عالم عمل پياده کرد، سازماندهی نوينی که نابرابری ثروت و حتی تقسيم کار را از ميان خواهد برد.
تصرف خصوصی در دارايیهای کلان و انتقال آنها از طريق قانون ارث منتفی خواهد شد. وجود دولتی برخوردار از ابزارهای زور و فشار، مجزا از جامعه مدنی، ديگر ضرورت نخواهد داشت: فرآيند بلند مدتی از سازماندهی مجدد جامعه بر مبنای همکاری و پيوند آزادانه توليدکنندگان به تدريج دولت را محو خواهد کرد.
«کمونيسم» در اين مقام معنايی جز همين مجموعه بسيار کلی بازنمودهای فکری ندارد. اين همان است که کانت «ايده» (Idea) مینامد؛ يعنی «کمونيسم» از اين حيث نه يک برنامه بلکه ايدهای است دارای کارکردی تنظيمي.
باری، اگر «کمونيسم» را ايدهای کانتی در نظر آوريم، احمقانه است که اصول کمونيسم را ناکجاآبادی يا تخيلی بخوانيم؛ اصول کمونيسم به مفهومی که در اينجا تعريف کردم عبارتاند از الگوهايی عقلی که هربار به شکلی متفاوت از قوه به فعل در میآيند و جامهی واقعيت بر تن میکنند. فرضيه کمونيسم، در مقام ايده يا صورت عقلی ناب برابری، بدون ترديد از همان ابتداي شکلگيری دولت در کار بوده است. همين که تودهی مردم زير لوای عدالت مبتنی بر برابریطلبی در مقابل قوای قهريه دولت دست به عمل میزنند، مبادی يا پارههايی از فرضيه کمونيسم به ظهور میرسند. شورشهای خلقی – از شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس تا قيام دهقانان به پيشوايی توماس مونتسر – را میتوان نمونههايی عملی از بروز و ظهور اين «ثابتِ کمونيستی» (communist invariant) قلمداد کرد. اما با پيروزی انقلاب فرانسه، فرضيهی کمونيسم آغازگر عصر مدرنتيه سياسی میشود.
✍#آلن_بدیو، فرضیه کمونیسم
ترجمه: صالح نجفی
منبع :
@Hegemony_Culture
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
«کمونيسم» به معنای عاماش [قطع نظر از محمولهايش]، به مفهومي که با مانيفست مارکس در ۱۸۴۸ رسميت يافت، اولا، بدينمعناست که منطق طبقاتی – يعنی اطاعت بیچونوچرای نيروی کار از يک طبقه سلطهجو، ترتيبی که از عهد عتيق تا همين امروز برقرار بوده است – به هيچروی محتوم و ناگزير نيست؛ میتوان بر اين منطق غلبه کرد و از آن برگذشت. به موجب فرضيهی کمونيسم، میتوان سازماندهی جمعی متفاوتی را در عالم عمل پياده کرد، سازماندهی نوينی که نابرابری ثروت و حتی تقسيم کار را از ميان خواهد برد.
تصرف خصوصی در دارايیهای کلان و انتقال آنها از طريق قانون ارث منتفی خواهد شد. وجود دولتی برخوردار از ابزارهای زور و فشار، مجزا از جامعه مدنی، ديگر ضرورت نخواهد داشت: فرآيند بلند مدتی از سازماندهی مجدد جامعه بر مبنای همکاری و پيوند آزادانه توليدکنندگان به تدريج دولت را محو خواهد کرد.
«کمونيسم» در اين مقام معنايی جز همين مجموعه بسيار کلی بازنمودهای فکری ندارد. اين همان است که کانت «ايده» (Idea) مینامد؛ يعنی «کمونيسم» از اين حيث نه يک برنامه بلکه ايدهای است دارای کارکردی تنظيمي.
باری، اگر «کمونيسم» را ايدهای کانتی در نظر آوريم، احمقانه است که اصول کمونيسم را ناکجاآبادی يا تخيلی بخوانيم؛ اصول کمونيسم به مفهومی که در اينجا تعريف کردم عبارتاند از الگوهايی عقلی که هربار به شکلی متفاوت از قوه به فعل در میآيند و جامهی واقعيت بر تن میکنند. فرضيه کمونيسم، در مقام ايده يا صورت عقلی ناب برابری، بدون ترديد از همان ابتداي شکلگيری دولت در کار بوده است. همين که تودهی مردم زير لوای عدالت مبتنی بر برابریطلبی در مقابل قوای قهريه دولت دست به عمل میزنند، مبادی يا پارههايی از فرضيه کمونيسم به ظهور میرسند. شورشهای خلقی – از شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس تا قيام دهقانان به پيشوايی توماس مونتسر – را میتوان نمونههايی عملی از بروز و ظهور اين «ثابتِ کمونيستی» (communist invariant) قلمداد کرد. اما با پيروزی انقلاب فرانسه، فرضيهی کمونيسم آغازگر عصر مدرنتيه سياسی میشود.
✍#آلن_بدیو، فرضیه کمونیسم
ترجمه: صالح نجفی
منبع :
@Hegemony_Culture
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
در جهان سرمایهداری و مدرن امروز همواره از زنان میخواهیم بدنی لاغر، بدون شکم، با برجستگیهای خاص خود ما را در بخار لذت تن خود غرق کنند. آنها نیز در پی برآوردن میل دیگری (مرد -نرینهای لذت طلب) دماغ و لب و گونههای خود را به تیغ جراحی میسپارند.
علیرغم دانستن این واقعیت که کفش پاشنهبلند بر سلامت جسمیشان آسیب میزند کفشهای پاشنهبلند میپوشند تا مطابق میل دیگری عمل کنند. در واقع جهان مدرن زنان را به بردههایی مبدل کرده است که باید یکریز در پی برآورده کردن مطامع و امیال دیگری بربیایند. آنها حتی خود را از دریچه چشم مردان مینگرند. فروکاستن دیگری به ابزار و ابژه، میل رابطه جنسی نیست؛ نوعی سلطه مردانه است.
#در_ستایش_عشق
#آلن_بدیو
#حقوق_زنان
🔹 #کانال_معلمان_عدالتخواه
👇👇👇
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به ما بپیوندید 👇
https://tttttt.me/edalatxah
علیرغم دانستن این واقعیت که کفش پاشنهبلند بر سلامت جسمیشان آسیب میزند کفشهای پاشنهبلند میپوشند تا مطابق میل دیگری عمل کنند. در واقع جهان مدرن زنان را به بردههایی مبدل کرده است که باید یکریز در پی برآورده کردن مطامع و امیال دیگری بربیایند. آنها حتی خود را از دریچه چشم مردان مینگرند. فروکاستن دیگری به ابزار و ابژه، میل رابطه جنسی نیست؛ نوعی سلطه مردانه است.
#در_ستایش_عشق
#آلن_بدیو
#حقوق_زنان
🔹 #کانال_معلمان_عدالتخواه
👇👇👇
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به ما بپیوندید 👇
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.