▫️ بعدازظهری با آلتوسر
▫️ دیدار آلتوسر با هیئتتحریریهی مجلهی نیو لفت ریویو
▫️ تابستان 1977
نوشتهی: پری اندرسون
ترجمهی: دلشاد عبادی
6 ژوئن 2021
🔸 آلتوسر و همسرش، هلن ریتمن، چند روزی برای ملاقات با دوستشان ماتا، نقاش سورئالیستِ شیلیایی، در لندن بودند. این نخستین سفر آلتوسر به انگلستان بود. از آنجا که آلتوسر مشغول نوشتن مقالهای دربارهی گرامشی برای مجلهی ریناشیهتا بود، بهنظر میرسید که توجهاش به مقالهای دربارهی گرامشی در شمارهی 100 نیولفت ریویو جلب شده است. فرصتی پیش آمد که گفتوگویی چهار ساعته با او داشته باشیم.
🔸 آلتوسر بهطور کلی به مسائل مربوط به زندگینامهی شخصیاش علاقهای نشان نمیداد. سوالات خصوصی دربارهی گذشتهاش، هرچند بیپاسخ نمیماند، اما پاسخها محتاطانه بود. دو تجربهی اصلی جوانیاش، یکی به کاتولیسیسم و علاقهی آن زمانش به «مسئلهی اجتماعی» (که در رابطه با یکی کنایهوار سخن میگفت) مربوط میشد و دیگری به تجربهی پنجسالهی زندانیشدن او در آلمان، در خلال جنگ. تحصیلاتش مشابه با ریموند ویلیامز و هابسبام در اثر جنگ با وقفهای دچار شد که بار دیگر در 1945 آن را از سر گرفت. او در آن زمان، به جز شرکت در چند سخنرانی مرلوپونتی، تحصیلات فلسفی چندانی را از سر نگذرانده بود. به نظر میرسد که علت پیوستنش به حزب در 1948، نه دستاوردهای انقلاب چین یا بحران چکسلواکی، بلکه نتیجهی روند تکاملی تدریجی از 1945 به بعد (و همچنین در نتیجهی جنگ داخلی اسپانیا) بوده که البته عواملی شخصی نیز در این میان مؤثر بودهاند (آشنایی با همسرش که البته بهگمانم علاقهای به صحبت دربارهاش نداشت).
🔸 از نظر او امروزه باید قدردانِ فرناندو کلودین بود که بسیار زودتر متوجه عمقِ بحرانِ نظریهی مارکسیستی شده بود ــ هرچند نتوانست با آن مواجههای فلسفی داشته باشد. آلتوسر معتقد بود که این شرایط واقعاً موجب نوعی بدبینی در تفکرش شده بود (اشارهای به ملاحظاتی دربارهی مارکسیسم غربی که گویا ترجمهی فصلی از آن را خوانده بود)، بدبینیای که البته در سایرین نیز وجود داشت. او پس از انتشار آخرین مقالهاش دربارهی کنگرهی بیستودومِ حزب کمونیست فرانسه (در ادامه دربارهاش صحبت خواهیم کرد)، اینک مشغول نوشتن مقالهای جدلی دربارهی گرامشی است که قرار است در مجلهی ریناشیهتا منتشر شود، مقالهای که به گفتهی خودِ او بیشباهت به سیر استدلالِ مقالهی نیولفتریویو (نقد ایدهی هژمونی) نیست، اما بیشتر جنبهای فلسفی دارد تا تاریخی. همچنین اشاره کرد که شاید دستِ آخر از انتشارش منصرف شود، چرا که زیادی گزنده و نهچندان سنجیده از آب درآمده است. او علاوهبراین، گریزی به این مسئله زد که دلش میخواهد کتابی کوتاه و فشرده دربارهی وضع فعلیِ دولت سرمایهداری بنویسد که مناسب مخاطب عام و انتشار گسترده باشد...
🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2hr
#پری_اندرسون #دلشاد_عبادی #آلتوسر
#فرهنگ #چین #گرامشی #تروتسکی
👇🏽
🖋@naghd_com
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
▫️ دیدار آلتوسر با هیئتتحریریهی مجلهی نیو لفت ریویو
▫️ تابستان 1977
نوشتهی: پری اندرسون
ترجمهی: دلشاد عبادی
6 ژوئن 2021
🔸 آلتوسر و همسرش، هلن ریتمن، چند روزی برای ملاقات با دوستشان ماتا، نقاش سورئالیستِ شیلیایی، در لندن بودند. این نخستین سفر آلتوسر به انگلستان بود. از آنجا که آلتوسر مشغول نوشتن مقالهای دربارهی گرامشی برای مجلهی ریناشیهتا بود، بهنظر میرسید که توجهاش به مقالهای دربارهی گرامشی در شمارهی 100 نیولفت ریویو جلب شده است. فرصتی پیش آمد که گفتوگویی چهار ساعته با او داشته باشیم.
🔸 آلتوسر بهطور کلی به مسائل مربوط به زندگینامهی شخصیاش علاقهای نشان نمیداد. سوالات خصوصی دربارهی گذشتهاش، هرچند بیپاسخ نمیماند، اما پاسخها محتاطانه بود. دو تجربهی اصلی جوانیاش، یکی به کاتولیسیسم و علاقهی آن زمانش به «مسئلهی اجتماعی» (که در رابطه با یکی کنایهوار سخن میگفت) مربوط میشد و دیگری به تجربهی پنجسالهی زندانیشدن او در آلمان، در خلال جنگ. تحصیلاتش مشابه با ریموند ویلیامز و هابسبام در اثر جنگ با وقفهای دچار شد که بار دیگر در 1945 آن را از سر گرفت. او در آن زمان، به جز شرکت در چند سخنرانی مرلوپونتی، تحصیلات فلسفی چندانی را از سر نگذرانده بود. به نظر میرسد که علت پیوستنش به حزب در 1948، نه دستاوردهای انقلاب چین یا بحران چکسلواکی، بلکه نتیجهی روند تکاملی تدریجی از 1945 به بعد (و همچنین در نتیجهی جنگ داخلی اسپانیا) بوده که البته عواملی شخصی نیز در این میان مؤثر بودهاند (آشنایی با همسرش که البته بهگمانم علاقهای به صحبت دربارهاش نداشت).
🔸 از نظر او امروزه باید قدردانِ فرناندو کلودین بود که بسیار زودتر متوجه عمقِ بحرانِ نظریهی مارکسیستی شده بود ــ هرچند نتوانست با آن مواجههای فلسفی داشته باشد. آلتوسر معتقد بود که این شرایط واقعاً موجب نوعی بدبینی در تفکرش شده بود (اشارهای به ملاحظاتی دربارهی مارکسیسم غربی که گویا ترجمهی فصلی از آن را خوانده بود)، بدبینیای که البته در سایرین نیز وجود داشت. او پس از انتشار آخرین مقالهاش دربارهی کنگرهی بیستودومِ حزب کمونیست فرانسه (در ادامه دربارهاش صحبت خواهیم کرد)، اینک مشغول نوشتن مقالهای جدلی دربارهی گرامشی است که قرار است در مجلهی ریناشیهتا منتشر شود، مقالهای که به گفتهی خودِ او بیشباهت به سیر استدلالِ مقالهی نیولفتریویو (نقد ایدهی هژمونی) نیست، اما بیشتر جنبهای فلسفی دارد تا تاریخی. همچنین اشاره کرد که شاید دستِ آخر از انتشارش منصرف شود، چرا که زیادی گزنده و نهچندان سنجیده از آب درآمده است. او علاوهبراین، گریزی به این مسئله زد که دلش میخواهد کتابی کوتاه و فشرده دربارهی وضع فعلیِ دولت سرمایهداری بنویسد که مناسب مخاطب عام و انتشار گسترده باشد...
🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2hr
#پری_اندرسون #دلشاد_عبادی #آلتوسر
#فرهنگ #چین #گرامشی #تروتسکی
👇🏽
🖋@naghd_com
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
بعدازظهری با آلتوسر
دیدار با هیئتتحریریهی « نیو لفت ریویو» نوشتهی: پری اندرسون ترجمهی: دلشاد عبادی آلتوسر نیز در حزب منزوی، و موقعیتش محل تردید بود. وقتی قصد داشت در ماه آوریل سخنرانیای برای اتحادیه دانشجویان کمو…
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ ملاحظات حذفشده «پری اندرسون»
▫️در نقد یادداشتهایی از یوسف اباذری و متین غفاریان
نوشتهی: ایمان بهپسند
28 ژوئیه 2021
🔸 یوسف اباذری در شماره یکم مجله کتاب امروز یادداشت مفصلی با عنوان «مشیت الهی و امنیت ملی» دربارهی کتاب «دیوان و فرمان» پری اندرسون که مدتی پیش شاپور اعتماد آن را ترجمه کرده بود نوشته است؛ اباذری در ابتدای یادداشتش میگوید: «شاپور اعتماد عقل کرده و در این سالها چسبیده به گرامشی، اندرسون و چامسکی که تن به بازاری شدن نمیدهند». این دومین یادداشتِ مجله است که نام اندرسون در آن تکرار میشود. یادداشت اول، مقالهی متین غفاریان در مورد کتاب «میعاد در دوزخ» نوشته حمید شوکت است که بخشهایی از آن به کتاب «ملاحظاتی دربارهی مارکسیسم غربی» پری اندرسون ارجاع میدهد.
🔸 در حدود همان روزهایی که مجله کتاب امروز منتشر شد، دو کتاب دیگر از اندرسون به نام «ه مثل هژمونی» و «معادلات و تناقضات آنتونیو گرامشی» (تجدید چاپ)، هر دو با ترجمه شاپور اعتماد به بازار آمد. این مراجعهها توسط اباذری و غفاریان در شماره یک مجله کتاب امروز به سردبیری متین غفاریان، و انتشار کتابهای یاد شده از اندرسون، بهانههای اصلی این یادداشت هستند. برداشت من این است که اتفاقا ترجمهی آثار پری اندرسون توسط شاپور اعتماد بهطور مستقیم نقد تناقضات و مشکلات نگاه یوسف اباذری و شاگردانش از جمله متین غفاریان به فعالیت سیاسی در ایران است.
🔸 جمله یوسف اباذری دربارهی توجه شاپور اعتماد به اندرسون کاملا صحیح است؛ اما انگیزهی شاپور اعتماد از ترجمهی آثار پری اندرسون در این سالها جای بحث فراوان دارد که نه یوسف اباذری و نه متین غفاریان در نوشتههای خود، آگاهانه به آن اشارهای نمیکنند. اباذری و غفاریان در این یادداشتها در راستای نتیجهای از پیش مشخص، بدون در نظر گرفتن صورتبندی و هستهی اصلی آثار اندرسون به طور مکرر به او ارجاع میدهند. خواهیم دید که این حذف و تقلیلهای آگاهانه آشکارا در راستای توجیه نگاه محافظهکارانه ایندو به فضای سیاسی امروز ایران است.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2ol
#ایمان_بهپسند #نئولیبرالیسم #هژمونی
#گرامشی #پری_اندرسون #خلیل_ملکی
👇🏽
🖋@naghd_com
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
▫️ ملاحظات حذفشده «پری اندرسون»
▫️در نقد یادداشتهایی از یوسف اباذری و متین غفاریان
نوشتهی: ایمان بهپسند
28 ژوئیه 2021
🔸 یوسف اباذری در شماره یکم مجله کتاب امروز یادداشت مفصلی با عنوان «مشیت الهی و امنیت ملی» دربارهی کتاب «دیوان و فرمان» پری اندرسون که مدتی پیش شاپور اعتماد آن را ترجمه کرده بود نوشته است؛ اباذری در ابتدای یادداشتش میگوید: «شاپور اعتماد عقل کرده و در این سالها چسبیده به گرامشی، اندرسون و چامسکی که تن به بازاری شدن نمیدهند». این دومین یادداشتِ مجله است که نام اندرسون در آن تکرار میشود. یادداشت اول، مقالهی متین غفاریان در مورد کتاب «میعاد در دوزخ» نوشته حمید شوکت است که بخشهایی از آن به کتاب «ملاحظاتی دربارهی مارکسیسم غربی» پری اندرسون ارجاع میدهد.
🔸 در حدود همان روزهایی که مجله کتاب امروز منتشر شد، دو کتاب دیگر از اندرسون به نام «ه مثل هژمونی» و «معادلات و تناقضات آنتونیو گرامشی» (تجدید چاپ)، هر دو با ترجمه شاپور اعتماد به بازار آمد. این مراجعهها توسط اباذری و غفاریان در شماره یک مجله کتاب امروز به سردبیری متین غفاریان، و انتشار کتابهای یاد شده از اندرسون، بهانههای اصلی این یادداشت هستند. برداشت من این است که اتفاقا ترجمهی آثار پری اندرسون توسط شاپور اعتماد بهطور مستقیم نقد تناقضات و مشکلات نگاه یوسف اباذری و شاگردانش از جمله متین غفاریان به فعالیت سیاسی در ایران است.
🔸 جمله یوسف اباذری دربارهی توجه شاپور اعتماد به اندرسون کاملا صحیح است؛ اما انگیزهی شاپور اعتماد از ترجمهی آثار پری اندرسون در این سالها جای بحث فراوان دارد که نه یوسف اباذری و نه متین غفاریان در نوشتههای خود، آگاهانه به آن اشارهای نمیکنند. اباذری و غفاریان در این یادداشتها در راستای نتیجهای از پیش مشخص، بدون در نظر گرفتن صورتبندی و هستهی اصلی آثار اندرسون به طور مکرر به او ارجاع میدهند. خواهیم دید که این حذف و تقلیلهای آگاهانه آشکارا در راستای توجیه نگاه محافظهکارانه ایندو به فضای سیاسی امروز ایران است.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2ol
#ایمان_بهپسند #نئولیبرالیسم #هژمونی
#گرامشی #پری_اندرسون #خلیل_ملکی
👇🏽
🖋@naghd_com
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
ملاحظات حذفشده «پری اندرسون»
در نقد یادداشتهایی از یوسف اباذری و متین غفاریان نوشتهی: ایمان بهپسند چرا جامعه همان مسیری را میرود که مد نظر حکمرانان است؟ چرا مسیرش را به سمت دیگری کج نمیکند؟ زور حاکمان مانع اصلی است یا چیر…