🔴کارل مارکس به آمریکا بازمیگردد!
🔹در پنجم ماه مه کارل مارکس دویست ساله میشود. مقارن با دویست سالگی #مارکس، گروهی از جوانان آمریکایی، امروز، راه شناخت و تغییر جامعه را در ایدهها و آرای فیلسوف آلمانی جستجو میکنند. آیا مارکسیسم به کشور مککارتیسم دارد باز میگردد؟
🔹اعضای سازمان سوسیالیستهای دموکرات آمریکا (دی اس آ) –که نطفههای آن پس از چندپارگی حزب سوسیالیست آمریکا در ۱۹۷۳ شکل گرفت— در دو سال اخیر چهار برابر شده و سن متوسط اعضای سازمان از ۶۸ سال (در ۲۰۱۳) امروز به ۳۳ سال رسیده است...
ست اکرمن سردبیر نشریه چپ رادیکال ژاکوبن، با تأیید این مطلب، میگوید: «وقتی بیست سالام بود [حالا ۳۵ سال دارد]، اگر کسی خودش را سوسیالیست معرفی میکرد، معنایش این بود که از مرحله پرت است. امروز اما بسیاری از جوانان خود را به این عنوان میخوانند.»
🔹در کشوری که عرف و قاعده در آن غالباً ضدیت با کمونیسم و مارکسیسم بوده، این شیفتگی به مارکس و سوسیالیسم را چطور میتوان توضیح داد؟ جفری آیزاک استاد علوم سیاسی در دانشگاه ایندیانا معتقد است: «این علاقه به وضوح در پی بحران بزرگ نئولیبرالیسم در ۲۰۰۸ به وجود آمده است.»
🔹امروز اما، «نسل جوان به خاطر دلایل کاملاً متفاوت دیگری به مارکسیسم روی آورده است. این نسل بیثباتی و بدهی را تجربه کرده است. مارکسیسم و سوسیالیسم امکان اندیشیدن به این نابرابریها را به این جوانان میدهد. رویای آمریکایی، در حقیقت، برای متولدین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ شدیداً ترک خورده است. درآمد آنها به طور میانگین ۲۰ درصد کمتر از درآمد والدینشان در همان سن است، و بیش از نیمی از آنها به میزان قابل توجهی زیر بار بدهی و قرض کمر خم کردهاند.»
🔹اگرچه جوانان آمریکایی در تدارک انقلاب نیستند، ست اکرمن اما از نشریه ژاکوبن با شیطنت این طور مشاهداتش را با ما در میان میگذارد: «خوانندگان ما و همه کسانی که به سوسیالیسم میگرایند، جوانان تحصیلکرده و بعضاً زیر بار بدهی زیادی هستند که تمام توهمات خود را در مورد ورود به بازار کار از دست دادهاند. لنین هم بر اهمیت یک نیروی آگاه آوانگارد – که به لحاظ کار و زندگی اوضاع متزلزلی دارد – در روند انقلابی تأکید کرده است.»
🔸متن کامل یادداشت را در زیر بخوانید:
🌎 https://www.radiozamaneh.com/392103
#اجتماعی
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
🔹در پنجم ماه مه کارل مارکس دویست ساله میشود. مقارن با دویست سالگی #مارکس، گروهی از جوانان آمریکایی، امروز، راه شناخت و تغییر جامعه را در ایدهها و آرای فیلسوف آلمانی جستجو میکنند. آیا مارکسیسم به کشور مککارتیسم دارد باز میگردد؟
🔹اعضای سازمان سوسیالیستهای دموکرات آمریکا (دی اس آ) –که نطفههای آن پس از چندپارگی حزب سوسیالیست آمریکا در ۱۹۷۳ شکل گرفت— در دو سال اخیر چهار برابر شده و سن متوسط اعضای سازمان از ۶۸ سال (در ۲۰۱۳) امروز به ۳۳ سال رسیده است...
ست اکرمن سردبیر نشریه چپ رادیکال ژاکوبن، با تأیید این مطلب، میگوید: «وقتی بیست سالام بود [حالا ۳۵ سال دارد]، اگر کسی خودش را سوسیالیست معرفی میکرد، معنایش این بود که از مرحله پرت است. امروز اما بسیاری از جوانان خود را به این عنوان میخوانند.»
🔹در کشوری که عرف و قاعده در آن غالباً ضدیت با کمونیسم و مارکسیسم بوده، این شیفتگی به مارکس و سوسیالیسم را چطور میتوان توضیح داد؟ جفری آیزاک استاد علوم سیاسی در دانشگاه ایندیانا معتقد است: «این علاقه به وضوح در پی بحران بزرگ نئولیبرالیسم در ۲۰۰۸ به وجود آمده است.»
🔹امروز اما، «نسل جوان به خاطر دلایل کاملاً متفاوت دیگری به مارکسیسم روی آورده است. این نسل بیثباتی و بدهی را تجربه کرده است. مارکسیسم و سوسیالیسم امکان اندیشیدن به این نابرابریها را به این جوانان میدهد. رویای آمریکایی، در حقیقت، برای متولدین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ شدیداً ترک خورده است. درآمد آنها به طور میانگین ۲۰ درصد کمتر از درآمد والدینشان در همان سن است، و بیش از نیمی از آنها به میزان قابل توجهی زیر بار بدهی و قرض کمر خم کردهاند.»
🔹اگرچه جوانان آمریکایی در تدارک انقلاب نیستند، ست اکرمن اما از نشریه ژاکوبن با شیطنت این طور مشاهداتش را با ما در میان میگذارد: «خوانندگان ما و همه کسانی که به سوسیالیسم میگرایند، جوانان تحصیلکرده و بعضاً زیر بار بدهی زیادی هستند که تمام توهمات خود را در مورد ورود به بازار کار از دست دادهاند. لنین هم بر اهمیت یک نیروی آگاه آوانگارد – که به لحاظ کار و زندگی اوضاع متزلزلی دارد – در روند انقلابی تأکید کرده است.»
🔸متن کامل یادداشت را در زیر بخوانید:
🌎 https://www.radiozamaneh.com/392103
#اجتماعی
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
Radiozamaneh
کارل مارکس به آمریکا بازمیگردد!
آن دوژن (لوموند) − آثار مارکس کارکرد اصلی خود یعنی نقد سرمایهداری را بازیافته است: این آثار به جوانان آمریکایی اجازه میدهد علیه نابرابریهای غیرقابل تحمل اقتصادی و اجتماعی اعتراض کنند.
میراث واقعی #مارکس مبارزه برای بهتر شدن است.
رویکردی که از نظریه مارکسیست ریشه گرفته، فرقی نمیکند معترضان خودشان رامارکسیست بدانند يا نه
🔴بخوانيد ⬇️
https://goo.gl/QuFkoJ
🔰
🆔 @edalatxah
رویکردی که از نظریه مارکسیست ریشه گرفته، فرقی نمیکند معترضان خودشان رامارکسیست بدانند يا نه
🔴بخوانيد ⬇️
https://goo.gl/QuFkoJ
🔰
🆔 @edalatxah
هر کس که کمی از تاریخ خوانده باشد میداند که یک تغییر و تحول عظیم در جامعه بدون حرکت زنان غیر ممکن است،
پیشترفت اجتماعی بوسیله موقعیت اجتماعی زنان قابل ارزیابی است!!
#مارکس
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
پیشترفت اجتماعی بوسیله موقعیت اجتماعی زنان قابل ارزیابی است!!
#مارکس
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 روز خاموشی پیرمرد
▫️بهمناسبت سالروز درگذشت #کارل_مارکس
«در ۱۴ مارس، ساعت یکربع به سه، بزرگترین اندیشمند زنده از اندیشیدن بازایستاد.» این نخستین جمله از گفتار فردریش انگلس بر مزار مارکس در روز خاکسپاری او و در وداع با پیرمرد است؛ براستی که عظمت این گفتار کوتاه، شایستهی عظمت آن غول زیبای اندیشه است که، به گفتهی انگلس، بازماندگانش هنوز نمیدانستند مرگش چه مغاکی ژرف در سینهی تاریخ اندیشه و مبارزه برای رهایی، گشوده است. شگرفی و هوشمندی بیهمانند گفتار کوتاه انگلس، در پنهانشدن درد از دست رفتن رفیق شفیق دیرین، در سایهی درد تهیشدن آسمان دانش و مبارزه از یکی از درخشندهترین ستارگان خویش است؛ در تیزبینی او در دیدن این تناسب انسان و تاریخ است: نه؛ این نامهی وداع، فقط فریاد رنج «ژنرال» در از دست دادن «مورِ» عزیزش نیست، بلکه، و بسا دردناکتر، بیان آه پرولتاریا و «علم تاریخی» در سوگ خاموشی «بزرگترین اندیشمند زنده» است. او، انگلس، نه از بزرگترین اندیشمند زندهی «روزگار خویش»، بلکه - تو گویی - از یگانه اندیشمند زندهی همهی روزگاران سخن میگوید. این اغراق، آری، درد وداع یک انسان با انسانی دیگر، رفیقی با رفیق دیگر، است که از پشت دیوار درد انسانی تاریخی سرک میکشد. میگوید: «فقط دو دقیقه از او غفلت کردیم؛ و روی که برگرداندیم، او را خفته بهآرامی در صندلیاش یافتیم؛ خوابی ابدی.» تو گویی مادری از فرزند پر شر و شوری سخن میگوید که با دو دقیقه دور دیدن چشم مادر، در شیطنتی ماجراجویانه، هیاهویی بزرگ به پا کرده است. آیا «شیطنت» پیرمرد در زیر و رو کردن تاریخ اندیشه و در گشودن بزرگترین پنجره بر چشمانداز رهایی، چیزی جز انقلابی جهانی/تاریخی، در دقیقترین معنای این واژه، است؟ او، که بهگفتهی انگلس، در همین گفتار، «بیش و پیش از هر چیز، انسانی انقلابی بود»؟
#مارکس
https://tttttt.me/naghd_com/716
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
▫️بهمناسبت سالروز درگذشت #کارل_مارکس
«در ۱۴ مارس، ساعت یکربع به سه، بزرگترین اندیشمند زنده از اندیشیدن بازایستاد.» این نخستین جمله از گفتار فردریش انگلس بر مزار مارکس در روز خاکسپاری او و در وداع با پیرمرد است؛ براستی که عظمت این گفتار کوتاه، شایستهی عظمت آن غول زیبای اندیشه است که، به گفتهی انگلس، بازماندگانش هنوز نمیدانستند مرگش چه مغاکی ژرف در سینهی تاریخ اندیشه و مبارزه برای رهایی، گشوده است. شگرفی و هوشمندی بیهمانند گفتار کوتاه انگلس، در پنهانشدن درد از دست رفتن رفیق شفیق دیرین، در سایهی درد تهیشدن آسمان دانش و مبارزه از یکی از درخشندهترین ستارگان خویش است؛ در تیزبینی او در دیدن این تناسب انسان و تاریخ است: نه؛ این نامهی وداع، فقط فریاد رنج «ژنرال» در از دست دادن «مورِ» عزیزش نیست، بلکه، و بسا دردناکتر، بیان آه پرولتاریا و «علم تاریخی» در سوگ خاموشی «بزرگترین اندیشمند زنده» است. او، انگلس، نه از بزرگترین اندیشمند زندهی «روزگار خویش»، بلکه - تو گویی - از یگانه اندیشمند زندهی همهی روزگاران سخن میگوید. این اغراق، آری، درد وداع یک انسان با انسانی دیگر، رفیقی با رفیق دیگر، است که از پشت دیوار درد انسانی تاریخی سرک میکشد. میگوید: «فقط دو دقیقه از او غفلت کردیم؛ و روی که برگرداندیم، او را خفته بهآرامی در صندلیاش یافتیم؛ خوابی ابدی.» تو گویی مادری از فرزند پر شر و شوری سخن میگوید که با دو دقیقه دور دیدن چشم مادر، در شیطنتی ماجراجویانه، هیاهویی بزرگ به پا کرده است. آیا «شیطنت» پیرمرد در زیر و رو کردن تاریخ اندیشه و در گشودن بزرگترین پنجره بر چشمانداز رهایی، چیزی جز انقلابی جهانی/تاریخی، در دقیقترین معنای این واژه، است؟ او، که بهگفتهی انگلس، در همین گفتار، «بیش و پیش از هر چیز، انسانی انقلابی بود»؟
#مارکس
https://tttttt.me/naghd_com/716
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
نقد
آیا «شیطنت» پیرمرد در زیر و رو کردن تاریخ اندیشه و در گشودن بزرگترین پنجره بر چشمانداز رهایی، چیزی جز انقلابی جهانی/تاریخی، در دقیقترین معنای این واژه، است؟
#مارکس
🖋@naghd_com
#مارکس
🖋@naghd_com
🔴 کار مولد و کار نامولد: گامی به پیش
بازاندیشی نظریهی ارزش ـ بخش چهارم
نوشتهی #کمال_خسروی
4 ژوئن 2018
مفاهیم کار مولد و کار نامولد در گفتمان مارکسیستی به سه ابهام یا شُبهه یا سرانجام کژاندیشی آلودهاند؛ همواره چنین بودهاست؛ هنوز هم هستند. هرچند اینک دهههاست که، بهویژه با روی آوردنِ مارکسیستها به آثار مارکس و پس از انتشار آثاری از او که پیشتر منتشر نشدهبودند، نوشتههایی ارزنده در راه ابهامزدایی، پالایش مفاهیم و پرهیز از این کژاندیشیها کوشیدهاند، اما حتی امروز نیز بهسختی میتوان همنوایی و همراهیِ دریافتی ارجگذارانه و احترامآمیز نسبت به کار مولد و ضرورت آن از یکسو، و زائد و انگلانگاریِ کار نامولد را از سوی دیگر، از این مفاهیم جدا کرد. به سختی میتوان دریافتی را سراغ گرفت که بیاما و اگر، همچون مارکس، کار مولد را کار مولدِ سرمایه و از این رو برای سرمایه و از جایگاه سرمایه بداند و کارگرِ مولدبودن را نه «نیکبختی»، بلکه «بدبختی» تلقی کند.
...درک سنتی از کار مولد و کار نامولد با محدودیتها و تنگنظریهای ناشی از کژاندیشیهای سهگانه، هم در شناختِ ساختوبافت جامعه به نتایجی سترون میرسد و هم از این رو امکان سازمانیابی و کنش سیاسی و انقلابی علیه روابط سرمایه را به ساختهایی فرقهگرایانه با مرزهای عبورناپذیر تقلیل میدهد. گام برداشتن در راه بازاندیشیِ نظریهی ارزش و طرح الگوهای دوگانهی فوق برای کار مولد و کار نامولد ــ آنگاه که در گفتگویی نقادانه، سُفته و پخته شوند ــ میتواند افق شناختِ ساختوبافت جامعه و توانهای انقلابی را بازتر کند و دریچههای تازهای بهسوی امکان سازمانیابی و کنش سیاسی و انقلابی بگشاید.
🔸 متن کامل چهارمین بخش از مجموعه مقالات «بازاندیشی نظریهی ارزش» را درلینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-km
#کمال_خسروی #مارکس
#نظریه_ارزش #کار_مولد #کار_نامولد
#مارکسیسم
📌 آقای کمال خسروی از نظریهپردازان مطرح چپ ایرانی است اخیرا ایشان به علت بیماری مدتی از فعالیت کنارهگیری نموده و مشغول درمان خود هستند بیشک حضور و وجود افراد کم نظیری چون آقای خسروی بر غنای تئوریک چپ و نقادی افزودهاست ما امیدواریم ایشان سلامتی خود را بازیابند تا علاقمندان به تفکر و نقادی بتوانند دوباره از تجربیات و دانش وی بهرهمند گردند.
🔹 کانال معلمان عدالتخواه
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
بازاندیشی نظریهی ارزش ـ بخش چهارم
نوشتهی #کمال_خسروی
4 ژوئن 2018
مفاهیم کار مولد و کار نامولد در گفتمان مارکسیستی به سه ابهام یا شُبهه یا سرانجام کژاندیشی آلودهاند؛ همواره چنین بودهاست؛ هنوز هم هستند. هرچند اینک دهههاست که، بهویژه با روی آوردنِ مارکسیستها به آثار مارکس و پس از انتشار آثاری از او که پیشتر منتشر نشدهبودند، نوشتههایی ارزنده در راه ابهامزدایی، پالایش مفاهیم و پرهیز از این کژاندیشیها کوشیدهاند، اما حتی امروز نیز بهسختی میتوان همنوایی و همراهیِ دریافتی ارجگذارانه و احترامآمیز نسبت به کار مولد و ضرورت آن از یکسو، و زائد و انگلانگاریِ کار نامولد را از سوی دیگر، از این مفاهیم جدا کرد. به سختی میتوان دریافتی را سراغ گرفت که بیاما و اگر، همچون مارکس، کار مولد را کار مولدِ سرمایه و از این رو برای سرمایه و از جایگاه سرمایه بداند و کارگرِ مولدبودن را نه «نیکبختی»، بلکه «بدبختی» تلقی کند.
...درک سنتی از کار مولد و کار نامولد با محدودیتها و تنگنظریهای ناشی از کژاندیشیهای سهگانه، هم در شناختِ ساختوبافت جامعه به نتایجی سترون میرسد و هم از این رو امکان سازمانیابی و کنش سیاسی و انقلابی علیه روابط سرمایه را به ساختهایی فرقهگرایانه با مرزهای عبورناپذیر تقلیل میدهد. گام برداشتن در راه بازاندیشیِ نظریهی ارزش و طرح الگوهای دوگانهی فوق برای کار مولد و کار نامولد ــ آنگاه که در گفتگویی نقادانه، سُفته و پخته شوند ــ میتواند افق شناختِ ساختوبافت جامعه و توانهای انقلابی را بازتر کند و دریچههای تازهای بهسوی امکان سازمانیابی و کنش سیاسی و انقلابی بگشاید.
🔸 متن کامل چهارمین بخش از مجموعه مقالات «بازاندیشی نظریهی ارزش» را درلینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-km
#کمال_خسروی #مارکس
#نظریه_ارزش #کار_مولد #کار_نامولد
#مارکسیسم
📌 آقای کمال خسروی از نظریهپردازان مطرح چپ ایرانی است اخیرا ایشان به علت بیماری مدتی از فعالیت کنارهگیری نموده و مشغول درمان خود هستند بیشک حضور و وجود افراد کم نظیری چون آقای خسروی بر غنای تئوریک چپ و نقادی افزودهاست ما امیدواریم ایشان سلامتی خود را بازیابند تا علاقمندان به تفکر و نقادی بتوانند دوباره از تجربیات و دانش وی بهرهمند گردند.
🔹 کانال معلمان عدالتخواه
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کار مولد و کار نامولد: گامی به پیش
نوشتهی: کمال خسروی نقطهی عزیمت نظریهی ارزش مارکس برای تعریف و نقد مقولات اقتصادیِ کار مولد و کار نامولد در شیوهی تولید سرمایهداری ــ هرچند با عبور از دهلیز برخی آشفتگیهای استدلالی، روششناختی…
Forwarded from نقد
▫️ کارل مارکس و نقد
▫️در سالگرد خاموشی «پیرمرد»
13 مارس 2022
نوشتهی: کمال خسروی
🔸 کارل مارکس زنده است؛ در حضور بیمیانجی اندیشهی انقلابی و مبارز. کارل مارکس معاصرِ ماست، معاصر نسل ما، نسلهای پیش از ما و نسلهایی که از پسِ ما، تا برچیدهشدنِ بساط سلطه و ستم و استثمار، زاده خواهند شد و با سلاح اندیشهی مبارز و انقلابیِ او پا در راه نبرد برای رهایی خواهند نهاد. کارل مارکس زنده است، حتی آنگاه که ستمدیدگانی که قلب او برای زندگی و سرنوشتشان میتپید، از خستگی کار روزانه، از دلمردگیِ زمان کشدار و ملالآور بیکاری، از غرقهشدن در روزمرگی و در لابلای چرخدندههای رنج و جنگ و گرسنگی و آوارگی او را فراموش میکنند. دشمنان خیرهسر کارل مارکس گواه همیشهْ زندهی سرزندگی و شادابیِ اندیشهی مبارز و انقلابی او هستند. کارل مارکس، انقلابیِ اندیشمند و اندیشمندِ انقلابی، انسانِ معاصرِ ماست؛ امروزین و بهروز.
🔸 امروز در صد و چهلمین سالگرد روز خاموشیِ «پیرمرد»، از خود میپرسیم: اندیشهی انقلابی و زندگی سیاسی کارل مارکس را در کدام آینه و چگونه باید بنگریم تا ناگزیر نباشیم برای دفاعی تصنعی از «وحدت اندیشه»ی او، از نقد نارساییهای مفهومی و تأویلهای ایدئولوژیک و «فلسفی» در آثار نخستیناش چشمپوشی کنیم یا ناگزیر نباشیم برای برپا نگهداشتنِ ادعای «گسست»ی تصنعی در اندیشهی او، جایگاه دیالکتیک و بهویژه بتوارگی را در آثار دوران بالندگیاش تحقیر کنیم و دستکم بگیریم؟ کم نیستند رهآوردهای شگفتانگیز، ارجمند و بیهمتای اندیشهی او برای تاریخ تاکنونی ما و کم نیستند کلیدْ واژههایی که پیوندشان با نام کارل مارکس ناگسستنی بوده یا شده است: شیوهی تولید، دیالکتیک، ماتریالیسم تاریخی، مبارزهی طبقاتی، انقلاب، پرولتاریا، کار مجرد، ارزش و سوسیالیسم. همهی این مفاهیمْ زادراه و همپای کاروند اندیشهی مارکساند و نگاه از منظر هر یک از آنها، با هر انگیزه و منطق و روند و استدلالیْ برحق و بجاست و میتواند دریچههای روشنگری به اندیشهی او و در برابر اندیشه و مبارزهی امروز ما بگشاید. بیگمان.
🔸 اما، آیا آینهای روشنتر، گستردهتر، آشکارتر، تمامنماتر، بیدغدغهتر، بیخدشهتر و بیمناقشهتر وجود ندارد که بتوان در آنْ جانِ ناآرامی را دید که نه «شوریدگیِ سر»، بلکه همانا «سرِ شوریدگی» میخواهد؛ هم بیپرواییِ ژاکوبینیِ بسا گستاخانه میخواهد برای واژگونی واقعی و عملی وضع موجود، هم اندیشهورزیِ انتقادی و متأملانه میخواهد و هم نگاه «علمی»؛ هم «سلاحِ نقد» میخواهد و هم «نقدِ سلاح»؟ در یک کلام: آیا نقد، در جلوهها و تعابیر گوناگونش، رشتهای پیوسته و پیوندی انکارناپذیر در این کاروند اندیشه و مبارزه و سیاست نیست؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qX
#مارکس #نقد
#نقد_اقتصاد_سیاسی
#نقد_بتوارگی
#نقد_ایدئولوژی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️در سالگرد خاموشی «پیرمرد»
13 مارس 2022
نوشتهی: کمال خسروی
🔸 کارل مارکس زنده است؛ در حضور بیمیانجی اندیشهی انقلابی و مبارز. کارل مارکس معاصرِ ماست، معاصر نسل ما، نسلهای پیش از ما و نسلهایی که از پسِ ما، تا برچیدهشدنِ بساط سلطه و ستم و استثمار، زاده خواهند شد و با سلاح اندیشهی مبارز و انقلابیِ او پا در راه نبرد برای رهایی خواهند نهاد. کارل مارکس زنده است، حتی آنگاه که ستمدیدگانی که قلب او برای زندگی و سرنوشتشان میتپید، از خستگی کار روزانه، از دلمردگیِ زمان کشدار و ملالآور بیکاری، از غرقهشدن در روزمرگی و در لابلای چرخدندههای رنج و جنگ و گرسنگی و آوارگی او را فراموش میکنند. دشمنان خیرهسر کارل مارکس گواه همیشهْ زندهی سرزندگی و شادابیِ اندیشهی مبارز و انقلابی او هستند. کارل مارکس، انقلابیِ اندیشمند و اندیشمندِ انقلابی، انسانِ معاصرِ ماست؛ امروزین و بهروز.
🔸 امروز در صد و چهلمین سالگرد روز خاموشیِ «پیرمرد»، از خود میپرسیم: اندیشهی انقلابی و زندگی سیاسی کارل مارکس را در کدام آینه و چگونه باید بنگریم تا ناگزیر نباشیم برای دفاعی تصنعی از «وحدت اندیشه»ی او، از نقد نارساییهای مفهومی و تأویلهای ایدئولوژیک و «فلسفی» در آثار نخستیناش چشمپوشی کنیم یا ناگزیر نباشیم برای برپا نگهداشتنِ ادعای «گسست»ی تصنعی در اندیشهی او، جایگاه دیالکتیک و بهویژه بتوارگی را در آثار دوران بالندگیاش تحقیر کنیم و دستکم بگیریم؟ کم نیستند رهآوردهای شگفتانگیز، ارجمند و بیهمتای اندیشهی او برای تاریخ تاکنونی ما و کم نیستند کلیدْ واژههایی که پیوندشان با نام کارل مارکس ناگسستنی بوده یا شده است: شیوهی تولید، دیالکتیک، ماتریالیسم تاریخی، مبارزهی طبقاتی، انقلاب، پرولتاریا، کار مجرد، ارزش و سوسیالیسم. همهی این مفاهیمْ زادراه و همپای کاروند اندیشهی مارکساند و نگاه از منظر هر یک از آنها، با هر انگیزه و منطق و روند و استدلالیْ برحق و بجاست و میتواند دریچههای روشنگری به اندیشهی او و در برابر اندیشه و مبارزهی امروز ما بگشاید. بیگمان.
🔸 اما، آیا آینهای روشنتر، گستردهتر، آشکارتر، تمامنماتر، بیدغدغهتر، بیخدشهتر و بیمناقشهتر وجود ندارد که بتوان در آنْ جانِ ناآرامی را دید که نه «شوریدگیِ سر»، بلکه همانا «سرِ شوریدگی» میخواهد؛ هم بیپرواییِ ژاکوبینیِ بسا گستاخانه میخواهد برای واژگونی واقعی و عملی وضع موجود، هم اندیشهورزیِ انتقادی و متأملانه میخواهد و هم نگاه «علمی»؛ هم «سلاحِ نقد» میخواهد و هم «نقدِ سلاح»؟ در یک کلام: آیا نقد، در جلوهها و تعابیر گوناگونش، رشتهای پیوسته و پیوندی انکارناپذیر در این کاروند اندیشه و مبارزه و سیاست نیست؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qX
#مارکس #نقد
#نقد_اقتصاد_سیاسی
#نقد_بتوارگی
#نقد_ایدئولوژی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کارل مارکس و نقد
در سالگرد خاموشی «پیرمرد» نوشتهی: کمال خسروی کارل مارکس زنده است؛ در حضور بیمیانجی اندیشهی انقلابی و مبارز. کارل مارکس معاصرِ ماست، معاصر نسل ما، نسلهای پیش از ما و نسلهایی که از پسِ ما، تا بر…