⭕️ تحلیلی بر #کشتار_کارگران_معدن_طبس
#یادداشت_روز ، چهارشنبه، چهار مهر
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، چهارشنبه، چهار مهر
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ تحلیلی بر #کشتار_کارگران_معدن_طبس #یادداشت_روز ، چهارشنبه، چهار مهر 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
تحلیلی بر #کشتار_کارگران_معدن_طبس
#یادداشت_روز، چهارشنبه ، چهار مهر
اخبار جان باختن کارگران معدن طبس با این که بسی دلخراش بود، ولی چندان عجیب نبود. این حادثه و حوادث مشابه را میتوان در چارچوب نظام اقتصادی-سیاسی حاکم در کشورمان تحلیل کرد. نظام اقتصادی جمهوری اسلامی از ازدواج نامیمون قرائتی ارتجاعی از مذهب (همان که مارکس افیون تودهها مینامیدش) و خوانشی از سرمایهداری (که میتوان نئولیبرالیسمش نامید) شکل گرفته است. هرچند به صورت تاریخی نیز مذهب و نظام سرمایهداری به طور عام نقش چپاول و غارتگری تودههای مردم را ایفا کردهاند. ولی خوانشی که حاکمیت از مذهب و نظام اقتصادی ارایه داده، شکل هارتری را ایجاد کرده است که محصول آن را در عرصههای مختلف میتوان ملاحظه کرد.
نزدیکی این دو (مذهب و سرمایهداری) را در انسانشناسی سرمایهداری میتوان جستجو کرد. انسانشناسی سرمایهداری، درست مانند آنچه که حاکمیت از دین ارایه میدهد، به شیانگاری و ابزارگونگی انسانها میانجامد. سرمایهداری انسانها را ذاتا منفعتطلب، لذتجو و منطقی میشناسد که بر اساس علل خارجی رفتار میکنند، به نحوی که علل یکسان، آثار مشابهی بر آنها به جای میگذارد. در واقع، شناخت انسان بر مشاهدهی رفتار وی و آنچه که در واقعیت بیرونی اتفاق میافتد، ممکن است.
این تعریف، انسان را به مثابه شی معرفی میکند. همانطور که اشیا در طبیعت بر اساس واقعیت بیرونی و قوانین از پیش تعیینشده واکنش نشان میدهند، علل یکسان همانطور که بر اشیا آثار مشابهی میگذارند، برای انسانها نیز همین قاعده وحود دارد.
این شیانگاری به صورت ماهوی نقطهی تلاقی رفتار طبقهی حاکم با اقشار مختلف از جمله کودکان، زنان، کارگران و… و رفتار نظام سرمایهسالار با انسانهاست؛ هرچند هر کدام آمال و اهداف متفاوتی را برای انسان در نظر داشته باشند.
منطق نظام سرمایهداری مبتنی بر «سود حداکثر» و عقلانیت آن استراتژی انتخاب بهینهترین وسیله (ابزار) برای رسیدن به هدف است. در این رویکرد کارگران معدن طبس ابزاری برای رسیدن به هدف یا همان سود حداکثر میشوند. حال هر چقدر میزان هزینههای ایمنی و حفظ موحودیت کارگر کاهش یابد، بر اساس معادلهی هزینه-فایده سود بیشتری نصیب کارفرما خواهد شد. به ویژه که «ارتش ذخیرهی کار» با سیاستهای اقتصادی حکومت - که دایما تولید بیکاری میکند - به سهولت در اختیار کارفرما قرار میگیرد و کارفرما دغدغهی جایگزینی کارگران جدید به جای کارگران آسیب دیده یا جان باخته را ندارد. درست مانند ابزاری که جایگزین ابزارهای پیشین فرسوده یا از رده خارج شده میشود. با این تفاوت که در وضعیت اقتصادی جامعهی ما احتمالا - به دلیل وجود همان ارتش ذخیرهی کاری که به آن اشاره شد - هرینهی ابزارهای جایگزین بسی کمتر از جایگزینی کارگران جدید باشد.
این موضوع فقط منطق نظام سرمایهداری نیست، بلکه قرائت دینی نظام حاکم نیز در این نقطه به منطق مورد اشاره به هم گره میخورد. نظام ولایت فقیه بدن زنان را به مثابهی شی میانگارد که بایستی بر آن کنترل داشته باشد. کودکان را اشیایی میبیند که بایستی در جهت اهداف ایدئولوژیک پرورش یابند و در واقع کنترل شوند. نهادهای آموزشی و به اصطلاح فرهنگی این نظام بر اساس همین تعریف شکل گرفتهاند. روابط و مناسبات انسانی در جامعهی مورد نظر حکومت بر اساس همین کنترل و شیانگاری انسانها تعریف میشوند. مراسم مذهبی و حکومتی به همبن سیاق قوام مییابند و حتی امر مقدس نیز کالایی است که جهت کنترل دیگران پاس داشته میشود.
این موارد و موارد بسیار دیگری نشان از این واقعیت دارند که نظام اقتصادی مورد نظر جمهوری اسلامی ذاتا در راستای نظام سرمایهداری جهانی است و ماهیت آنچه که حکومت از دین و یا حتی امر مقدس ارایه میدهد، با منطق نظام سرمایهداری مشابه است. فقط این که به دلیل تسری وجه ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه، سرمایهداری جاری در جامعهی ما بسی افسارگسیخنهتر از سرمایهداریهای موجود در جهان است. گویی نظام سرمایهداری در اینجا جهش یافته است و چپاول و غارت و کشتار را در سطوحی فراتر از آنچه در جهان وجود دارد، جاری ساخته است.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، چهارشنبه ، چهار مهر
اخبار جان باختن کارگران معدن طبس با این که بسی دلخراش بود، ولی چندان عجیب نبود. این حادثه و حوادث مشابه را میتوان در چارچوب نظام اقتصادی-سیاسی حاکم در کشورمان تحلیل کرد. نظام اقتصادی جمهوری اسلامی از ازدواج نامیمون قرائتی ارتجاعی از مذهب (همان که مارکس افیون تودهها مینامیدش) و خوانشی از سرمایهداری (که میتوان نئولیبرالیسمش نامید) شکل گرفته است. هرچند به صورت تاریخی نیز مذهب و نظام سرمایهداری به طور عام نقش چپاول و غارتگری تودههای مردم را ایفا کردهاند. ولی خوانشی که حاکمیت از مذهب و نظام اقتصادی ارایه داده، شکل هارتری را ایجاد کرده است که محصول آن را در عرصههای مختلف میتوان ملاحظه کرد.
نزدیکی این دو (مذهب و سرمایهداری) را در انسانشناسی سرمایهداری میتوان جستجو کرد. انسانشناسی سرمایهداری، درست مانند آنچه که حاکمیت از دین ارایه میدهد، به شیانگاری و ابزارگونگی انسانها میانجامد. سرمایهداری انسانها را ذاتا منفعتطلب، لذتجو و منطقی میشناسد که بر اساس علل خارجی رفتار میکنند، به نحوی که علل یکسان، آثار مشابهی بر آنها به جای میگذارد. در واقع، شناخت انسان بر مشاهدهی رفتار وی و آنچه که در واقعیت بیرونی اتفاق میافتد، ممکن است.
این تعریف، انسان را به مثابه شی معرفی میکند. همانطور که اشیا در طبیعت بر اساس واقعیت بیرونی و قوانین از پیش تعیینشده واکنش نشان میدهند، علل یکسان همانطور که بر اشیا آثار مشابهی میگذارند، برای انسانها نیز همین قاعده وحود دارد.
این شیانگاری به صورت ماهوی نقطهی تلاقی رفتار طبقهی حاکم با اقشار مختلف از جمله کودکان، زنان، کارگران و… و رفتار نظام سرمایهسالار با انسانهاست؛ هرچند هر کدام آمال و اهداف متفاوتی را برای انسان در نظر داشته باشند.
منطق نظام سرمایهداری مبتنی بر «سود حداکثر» و عقلانیت آن استراتژی انتخاب بهینهترین وسیله (ابزار) برای رسیدن به هدف است. در این رویکرد کارگران معدن طبس ابزاری برای رسیدن به هدف یا همان سود حداکثر میشوند. حال هر چقدر میزان هزینههای ایمنی و حفظ موحودیت کارگر کاهش یابد، بر اساس معادلهی هزینه-فایده سود بیشتری نصیب کارفرما خواهد شد. به ویژه که «ارتش ذخیرهی کار» با سیاستهای اقتصادی حکومت - که دایما تولید بیکاری میکند - به سهولت در اختیار کارفرما قرار میگیرد و کارفرما دغدغهی جایگزینی کارگران جدید به جای کارگران آسیب دیده یا جان باخته را ندارد. درست مانند ابزاری که جایگزین ابزارهای پیشین فرسوده یا از رده خارج شده میشود. با این تفاوت که در وضعیت اقتصادی جامعهی ما احتمالا - به دلیل وجود همان ارتش ذخیرهی کاری که به آن اشاره شد - هرینهی ابزارهای جایگزین بسی کمتر از جایگزینی کارگران جدید باشد.
این موضوع فقط منطق نظام سرمایهداری نیست، بلکه قرائت دینی نظام حاکم نیز در این نقطه به منطق مورد اشاره به هم گره میخورد. نظام ولایت فقیه بدن زنان را به مثابهی شی میانگارد که بایستی بر آن کنترل داشته باشد. کودکان را اشیایی میبیند که بایستی در جهت اهداف ایدئولوژیک پرورش یابند و در واقع کنترل شوند. نهادهای آموزشی و به اصطلاح فرهنگی این نظام بر اساس همین تعریف شکل گرفتهاند. روابط و مناسبات انسانی در جامعهی مورد نظر حکومت بر اساس همین کنترل و شیانگاری انسانها تعریف میشوند. مراسم مذهبی و حکومتی به همبن سیاق قوام مییابند و حتی امر مقدس نیز کالایی است که جهت کنترل دیگران پاس داشته میشود.
این موارد و موارد بسیار دیگری نشان از این واقعیت دارند که نظام اقتصادی مورد نظر جمهوری اسلامی ذاتا در راستای نظام سرمایهداری جهانی است و ماهیت آنچه که حکومت از دین و یا حتی امر مقدس ارایه میدهد، با منطق نظام سرمایهداری مشابه است. فقط این که به دلیل تسری وجه ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه، سرمایهداری جاری در جامعهی ما بسی افسارگسیخنهتر از سرمایهداریهای موجود در جهان است. گویی نظام سرمایهداری در اینجا جهش یافته است و چپاول و غارت و کشتار را در سطوحی فراتر از آنچه در جهان وجود دارد، جاری ساخته است.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah