🔴رئیس جمهور سابق کره جنوبی به ۲۴ سال زندان محکوم شد
🔹پارک گون هه، رئیس جمهور سابق کره جنوبی به جرم فساد مالی به ۲۴ سال زندان، به دلیل ارتکاب ۱۶ جرم از جمله سوء استفاده از قدرت، اختلاس به پرداخت حدود ۱۷ میلیون دلار هم محکوم شده است.
🔹به گفته دادگاه، خانم پارک با سوءاستفاده از مقامش شرکت ها را ترغیب می کرده تا به سازمان هایی که با یکی از دوستان نزدیکش مرتبط است، کمک مالی کنند.
⭕️ پی نوشت : در ایران اختلاسگران برخاسته از جایگاه آقازادگی و مرغوبیت ژن و برخوردار از رانت آزادند و معلمان عدالتخواه در زندانند. اگر یکی از آنها مانند مهدی رفسنجانی و محمدرضا رحیمی به زندان محکوم شوند در زندان امکانات ویژه دارند در حالی با مرخصی اسماعیل عبدی مخالفت می شود که پسر رفسنجانی مرخصی ماهانه و ویژه دارد و افراد مجرمی مثل سعید مرتضوی اصلا با وجود محکومیت زندان نمی روند و سعید طوسی ها تبرئه می شوند.
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#حقوق_شهروندی
🔻🔻🔻
برای عدالتخواهی با ما باشید
لینک عضویت :
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fIHSrBpjqsZOQ
🔹پارک گون هه، رئیس جمهور سابق کره جنوبی به جرم فساد مالی به ۲۴ سال زندان، به دلیل ارتکاب ۱۶ جرم از جمله سوء استفاده از قدرت، اختلاس به پرداخت حدود ۱۷ میلیون دلار هم محکوم شده است.
🔹به گفته دادگاه، خانم پارک با سوءاستفاده از مقامش شرکت ها را ترغیب می کرده تا به سازمان هایی که با یکی از دوستان نزدیکش مرتبط است، کمک مالی کنند.
⭕️ پی نوشت : در ایران اختلاسگران برخاسته از جایگاه آقازادگی و مرغوبیت ژن و برخوردار از رانت آزادند و معلمان عدالتخواه در زندانند. اگر یکی از آنها مانند مهدی رفسنجانی و محمدرضا رحیمی به زندان محکوم شوند در زندان امکانات ویژه دارند در حالی با مرخصی اسماعیل عبدی مخالفت می شود که پسر رفسنجانی مرخصی ماهانه و ویژه دارد و افراد مجرمی مثل سعید مرتضوی اصلا با وجود محکومیت زندان نمی روند و سعید طوسی ها تبرئه می شوند.
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#حقوق_شهروندی
🔻🔻🔻
برای عدالتخواهی با ما باشید
لینک عضویت :
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fIHSrBpjqsZOQ
🔴 قصه های صمد، تنیده در لحظات زندگی
✍ آسیه سپهری
🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.
🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.
🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.
وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.
🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.
و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃
* نام قصه های صمد
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
✍ آسیه سپهری
🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.
🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.
🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.
وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.
🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.
و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃
* نام قصه های صمد
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 امروز شنبه 10 آذر، بیست روز از بازداشت غیرقانونی فعالان صنفی در سراسر کشور می گذرد
🔹 طبق اصل 26 و 27 قانون اساسی تشکل یابی و حق تجمع و تحصن یک حق همگانی است. اما وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه این حقوق را با دستگیری معلمان بصورت مستمر نقض می کنند.
🔹 وقتی معلمان با خشونت و غیرقانونی زندانی می شوند چگونه می شود برای دانش آموزان از آینده ای بهتر گفت!؟
#حقوق_شهروندی_قلابی
#سرکوب_معلمان
#متحد_شویم
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔹 طبق اصل 26 و 27 قانون اساسی تشکل یابی و حق تجمع و تحصن یک حق همگانی است. اما وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه این حقوق را با دستگیری معلمان بصورت مستمر نقض می کنند.
🔹 وقتی معلمان با خشونت و غیرقانونی زندانی می شوند چگونه می شود برای دانش آموزان از آینده ای بهتر گفت!؟
#حقوق_شهروندی_قلابی
#سرکوب_معلمان
#متحد_شویم
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران:
🔴 امروز یکشنبه 11 آذر، بیست و یکمین روز بازداشت غیرقانونی فعالان صنفی در سراسر کشور است
🔹 طبق اصل 26 و 27 قانون اساسی تشکل یابی و حق تجمع و تحصن یک حق همگانی است. اما وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه این حقوق را با دستگیری معلمان بصورت مستمر نقض می کنند.
🔹 وقتی معلمان با خشونت و غیرقانونی زندانی می شوند چگونه می شود برای دانش آموزان از آینده ای بهتر گفت!؟
🔹 تاکنون 8 نفر از بازداشتی ها آزاد شده اند اما هنوز 5 فعال در زندان هستند شورای هماهنگی تا روز چهارشنبه برای آزادی معلمان دربند #ضرب_الاجل تعیین کرده است.
#حقوق_شهروندی_قلابی
#سرکوب_معلمان
#متحد_شویم
🔻🔻🔻
🆔 @kashowra
🔴 امروز یکشنبه 11 آذر، بیست و یکمین روز بازداشت غیرقانونی فعالان صنفی در سراسر کشور است
🔹 طبق اصل 26 و 27 قانون اساسی تشکل یابی و حق تجمع و تحصن یک حق همگانی است. اما وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه این حقوق را با دستگیری معلمان بصورت مستمر نقض می کنند.
🔹 وقتی معلمان با خشونت و غیرقانونی زندانی می شوند چگونه می شود برای دانش آموزان از آینده ای بهتر گفت!؟
🔹 تاکنون 8 نفر از بازداشتی ها آزاد شده اند اما هنوز 5 فعال در زندان هستند شورای هماهنگی تا روز چهارشنبه برای آزادی معلمان دربند #ضرب_الاجل تعیین کرده است.
#حقوق_شهروندی_قلابی
#سرکوب_معلمان
#متحد_شویم
🔻🔻🔻
🆔 @kashowra
Forwarded from كانال حمايت از محمدحبيبي
🔴 ما همه محمد حبیبی هستیم
تایید ده سال و نیم حکم حبس برای #محمد_حبیبی، معلم دربند، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در دادگاه تجدیدنظر نشان داد که چیزی به نام قوه قضاییه مستقل وجود ندارد و شعار #حقوق_شهروندی دولت روحانی یک نمایش پوشالی است. در اصل بازجویان حکم را می نویسند و قضات آن را ابلاغ می کنند و کلیه مراحل دادرسی نمایشی و خلاف حقوق بشر و حتی قوانین خود نظام است.
#کمیته_دفاع_از_محمد_حبیبی ضمن محکوم کردن این حکم ظالمانه ، اعلام می دارد این حکم بیش از هر چیز برای مرعوب کردن فعالان صنفی است. در حالی که از خوزستان تا تهران، معلمان و کارگران یک صدا و متحد آزادی معلمان و کارگران دربند را فریاد می زنند این حکم صادر شده است تا حرکات صنفی و مدنی معلمان را به محاق ببرد.
زهی خیال باطل!
کسانی که این حکم را صادر کرده اند باید بدانند محمد حبیبی ها امروز در سراسر ایران تکثیر شده اند. گویی اینها شعار "محمد حبیبی آزاد باید گردد " دانشجویان امیرکبیر، فریاد " معلم زندانی آزاد باید گردد" بازنشستگان و کارگران را از آذربایجان تا کردستان نشنیده اند.
ما به کلیه فعالان صنفی و مدنی و تشکل های حامی حقوق زندانیان ، تشکل های صنفی مستقل، تشکل های کارگری ، فعالان مدنی زنان ، نهادهای دانشگاهی بخصوص دانشجویان و مردم شریف ایران فراخوان می دهیم در مقابل این ظلم آشکار سکوت نکنند.
محمد حبیبی و سایر معلمان دربند بخاطر آرمان والای آزادی و عدالت در زندان هستند آنان خواهان یک زندگی شرافتمندانه برای همه و یک آموزش رایگان ، کیفی و عادلانه برای تمام کودکان هستند. حبس و زندان کردن محمد حبیبی بخاطر آن است که با روشنگری و تلاش های وی منافع باندهای قدرت و ثروت به خطر افتاده است. و امروز قوه قصاییه نشان داد که حامی ستمگران است و هر صدای حق طلبی را خفه خواهد نمود. پس باید یک صدا و متحد، صدای معلمان دربند و محمد حبیبی باشیم و رو به ستمگران بگوییم #ما_همه_محمد_حبیبی_هستیم مرعوب شما نمی شویم و برای تحقق آرمان آزادی و برابری متحدانه تلاش می کنیم.
درود بر محمد حبیبی
درود بر معلم زندانی
درود بر معلم کارگر
مرگ بر ستمگر
کمیته دفاع از محمد حبیبی
4 دی 1397
🔻🔻🔻🔻
🆔 @kahabibi
تایید ده سال و نیم حکم حبس برای #محمد_حبیبی، معلم دربند، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در دادگاه تجدیدنظر نشان داد که چیزی به نام قوه قضاییه مستقل وجود ندارد و شعار #حقوق_شهروندی دولت روحانی یک نمایش پوشالی است. در اصل بازجویان حکم را می نویسند و قضات آن را ابلاغ می کنند و کلیه مراحل دادرسی نمایشی و خلاف حقوق بشر و حتی قوانین خود نظام است.
#کمیته_دفاع_از_محمد_حبیبی ضمن محکوم کردن این حکم ظالمانه ، اعلام می دارد این حکم بیش از هر چیز برای مرعوب کردن فعالان صنفی است. در حالی که از خوزستان تا تهران، معلمان و کارگران یک صدا و متحد آزادی معلمان و کارگران دربند را فریاد می زنند این حکم صادر شده است تا حرکات صنفی و مدنی معلمان را به محاق ببرد.
زهی خیال باطل!
کسانی که این حکم را صادر کرده اند باید بدانند محمد حبیبی ها امروز در سراسر ایران تکثیر شده اند. گویی اینها شعار "محمد حبیبی آزاد باید گردد " دانشجویان امیرکبیر، فریاد " معلم زندانی آزاد باید گردد" بازنشستگان و کارگران را از آذربایجان تا کردستان نشنیده اند.
ما به کلیه فعالان صنفی و مدنی و تشکل های حامی حقوق زندانیان ، تشکل های صنفی مستقل، تشکل های کارگری ، فعالان مدنی زنان ، نهادهای دانشگاهی بخصوص دانشجویان و مردم شریف ایران فراخوان می دهیم در مقابل این ظلم آشکار سکوت نکنند.
محمد حبیبی و سایر معلمان دربند بخاطر آرمان والای آزادی و عدالت در زندان هستند آنان خواهان یک زندگی شرافتمندانه برای همه و یک آموزش رایگان ، کیفی و عادلانه برای تمام کودکان هستند. حبس و زندان کردن محمد حبیبی بخاطر آن است که با روشنگری و تلاش های وی منافع باندهای قدرت و ثروت به خطر افتاده است. و امروز قوه قصاییه نشان داد که حامی ستمگران است و هر صدای حق طلبی را خفه خواهد نمود. پس باید یک صدا و متحد، صدای معلمان دربند و محمد حبیبی باشیم و رو به ستمگران بگوییم #ما_همه_محمد_حبیبی_هستیم مرعوب شما نمی شویم و برای تحقق آرمان آزادی و برابری متحدانه تلاش می کنیم.
درود بر محمد حبیبی
درود بر معلم زندانی
درود بر معلم کارگر
مرگ بر ستمگر
کمیته دفاع از محمد حبیبی
4 دی 1397
🔻🔻🔻🔻
🆔 @kahabibi
بنام خداوند جان و خرد
بیانیه #انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی در #محکومیت حکم بازخرید و اخراج #محمد_حبیبی از آموزش و پرورش
دولت تدبیر و امید به خوبی پاداش حامیان خود را در ستاد فرهنگیان انتخابات سال ۹۶ پرداخت و همه فعالان آن را جهت قدردانی به مراجع قضایی و هیات های تخلفات اداری سپرد.
انتخابات سال ۹۶ آوردگاهی بود که جمعیت کثیری از معلمان را بنا به مقتضیات زمان و شعارهای تبلیغاتی حسن روحانی به ستاد انتخاباتی او کشاند تا اندک اعتبار و آبروی بجا مانده خویش را بر سر روی کار آمدن دولت اعتدال صرف نمایند.
دولتی که پس از انتخابات و سوار شدن بر خر مراد نشان داد که نه تنها اعتدال و منطقی در کار ندارد بلکه به اقتضای زمان چهره ای امنیتی و سرکوبگرانه در بطن خویش دارد که نه به معلم رحم می کند و نه به کارگر و نه دبیرکل و اعضای تشکل های صنفی و سیاسی.
متاسفانه در دور دوم روی کار آمدن دولت روحانی شاهد بیشترین سرکوب ها و گسترش فضای اختناق و امنیتی بر مجموعه آموزش و پرورش کشور بودیم و بر خلاف ادعای بسط و اقامه #حقوق_شهروندی؛ حتی اصول روشن قانون اساسی مانند اصل ۲۷ و ۳۰ را نیز در جهت تامین اهداف امنیتی خویش قربانی نمود.
امنیتی کردن فضای آموزش و پرورش به جای تامین امنیت شغلی و اجتماعی برای فرهنگیان؛ در دستور کار دوایر حراستی آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی قرار گرفت و حتی منتقدان و فعالان رسانهای نیز که فقط با قلم خویش نقد و پیشنهاد ارایه می نمودند به مراجع قضایی کشانده شدند.
در این میان #محمد_حبیبی معلم آزاده و عضو کانون صنفی معلمان تهران نیز از این سفره بی نصیب نماند.
محمد حبیبی، معلم زندانی که از فعالان صنفی فرهنگیان و عضو هیئت مدیره کانون معلمان استان تهران است، با دستور هیات رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش از کار خود اخراج شد. این فعال صنفی فرهنگیان که دوران محکومیت خود را در زندان تهران بزرگ سپری میکند، روز سهشنبه ۲ اردیبهشت با دستور هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش از شغل معلمی اخراج و حکم بازخرید وی به همسرش ابلاغ شده است. «این حکم ناعادلانه» در حالی صادر و در هیات تجدیدنظر تایید شده است که در تمام طول دو سال بازداشت محمد حبیبی در زندان، «از وزیر تا معاونانش مدعی بودند که به دنبال صدور مرخصی بدون حقوق [برای این معلم زندانی] هستند.» اما بر اساس حکم صادر شده دلیل صدور حکم فوق ادعای آموزش و پرورش مبنی بر غیبت وی در طول دو سال گذشته بوده است. ادامه بیانیه در کانال شورا :
https://tttttt.me/kashowra/2385
لینک اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/B_WzkXppg66/?igshid=16n6ev9rj56k2
بیانیه #انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی در #محکومیت حکم بازخرید و اخراج #محمد_حبیبی از آموزش و پرورش
دولت تدبیر و امید به خوبی پاداش حامیان خود را در ستاد فرهنگیان انتخابات سال ۹۶ پرداخت و همه فعالان آن را جهت قدردانی به مراجع قضایی و هیات های تخلفات اداری سپرد.
انتخابات سال ۹۶ آوردگاهی بود که جمعیت کثیری از معلمان را بنا به مقتضیات زمان و شعارهای تبلیغاتی حسن روحانی به ستاد انتخاباتی او کشاند تا اندک اعتبار و آبروی بجا مانده خویش را بر سر روی کار آمدن دولت اعتدال صرف نمایند.
دولتی که پس از انتخابات و سوار شدن بر خر مراد نشان داد که نه تنها اعتدال و منطقی در کار ندارد بلکه به اقتضای زمان چهره ای امنیتی و سرکوبگرانه در بطن خویش دارد که نه به معلم رحم می کند و نه به کارگر و نه دبیرکل و اعضای تشکل های صنفی و سیاسی.
متاسفانه در دور دوم روی کار آمدن دولت روحانی شاهد بیشترین سرکوب ها و گسترش فضای اختناق و امنیتی بر مجموعه آموزش و پرورش کشور بودیم و بر خلاف ادعای بسط و اقامه #حقوق_شهروندی؛ حتی اصول روشن قانون اساسی مانند اصل ۲۷ و ۳۰ را نیز در جهت تامین اهداف امنیتی خویش قربانی نمود.
امنیتی کردن فضای آموزش و پرورش به جای تامین امنیت شغلی و اجتماعی برای فرهنگیان؛ در دستور کار دوایر حراستی آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی قرار گرفت و حتی منتقدان و فعالان رسانهای نیز که فقط با قلم خویش نقد و پیشنهاد ارایه می نمودند به مراجع قضایی کشانده شدند.
در این میان #محمد_حبیبی معلم آزاده و عضو کانون صنفی معلمان تهران نیز از این سفره بی نصیب نماند.
محمد حبیبی، معلم زندانی که از فعالان صنفی فرهنگیان و عضو هیئت مدیره کانون معلمان استان تهران است، با دستور هیات رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش از کار خود اخراج شد. این فعال صنفی فرهنگیان که دوران محکومیت خود را در زندان تهران بزرگ سپری میکند، روز سهشنبه ۲ اردیبهشت با دستور هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش از شغل معلمی اخراج و حکم بازخرید وی به همسرش ابلاغ شده است. «این حکم ناعادلانه» در حالی صادر و در هیات تجدیدنظر تایید شده است که در تمام طول دو سال بازداشت محمد حبیبی در زندان، «از وزیر تا معاونانش مدعی بودند که به دنبال صدور مرخصی بدون حقوق [برای این معلم زندانی] هستند.» اما بر اساس حکم صادر شده دلیل صدور حکم فوق ادعای آموزش و پرورش مبنی بر غیبت وی در طول دو سال گذشته بوده است. ادامه بیانیه در کانال شورا :
https://tttttt.me/kashowra/2385
لینک اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/B_WzkXppg66/?igshid=16n6ev9rj56k2
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بنام خداوند جان و خرد
بیانیه #انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی در #محکومیت حکم بازخرید و اخراج #محمد_حبیبی از آموزش و پرورش
دولت تدبیر و امید به خوبی پاداش حامیان خود را در ستاد فرهنگیان انتخابات سال ۹۶ پرداخت و همه فعالان آن را جهت قدردانی به مراجع قضایی…
بیانیه #انجمن_صنفی_فرهنگیان_خراسان_شمالی در #محکومیت حکم بازخرید و اخراج #محمد_حبیبی از آموزش و پرورش
دولت تدبیر و امید به خوبی پاداش حامیان خود را در ستاد فرهنگیان انتخابات سال ۹۶ پرداخت و همه فعالان آن را جهت قدردانی به مراجع قضایی…
آسیه پناهی زنی که خانه ۱۲ متریاش توسط عوامل شهرداری کرمانشاه تخریب شد و خودش نیز در حالیکه برای دفاع از سرپناهش جلوی لودر تخریب را گرفته بود توسط همان مزدوران شهرداری، جانش را از دست داد.
#حقوق_شهروندی
#حق_بر_شهر
#حق_سرپناه
طرح از مانا نیستانی
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
#حقوق_شهروندی
#حق_بر_شهر
#حق_سرپناه
طرح از مانا نیستانی
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ یک میلیون ایرانی بیشناسنامه محروم از حق هویت
✋ پس از مدتها کشمکش و با تصویب قانون «تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی»، بالاخره نخستین شناسنامه برای این افراد صادر شد. مدیر کل امور اتباع و #مهاجرین خارجی استانداری #تهران ضمن اعلام این خبر گفته است: «۱۸۳۰۰ متقاضی ثبتنام کردهاند که از مجموع آنها، ۱۰۵۱ پرونده برای صدور شناسنامه ایرانی تشکیل شده و ۱۴۰۰ مورد نیز در دست اقدام است.»
✋ البته مسئله کودکان بیشناسنامه منحصر به فرزندان حاصل ازدواج با اتباع خارجی نمیشود. سال ۹۶ نماینده #شیراز در مجلس از وجود یک میلیون ایرانی بیشناسنامه خبر داد که اغلب آنها در استانهای #لرستان، #کردستان، #خوزستان و #سیستان_بلوچستان هستند.
✋ این موضوع بهویژه در سیستان و بلوچستان حادتر است، چون شباهت ظاهری و فرهنگی #بلوچها به اتباع افغانستان و پاکستان باعث میشود نیروهای انتظامی این عده را به عنوان اتباع بیگانه شناسایی و از کشور اخراج کنند. از جمله ۲۲ بلوچ بدون شناسنامه که اخیراً از #سمنان به اردوگاه «سفیدسنگ» منتقل شده بودند.
✳️ ویدئو: افراز
#حق_هویت
#حقوق_شهروندی
@DhrcIran
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
✋ پس از مدتها کشمکش و با تصویب قانون «تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی»، بالاخره نخستین شناسنامه برای این افراد صادر شد. مدیر کل امور اتباع و #مهاجرین خارجی استانداری #تهران ضمن اعلام این خبر گفته است: «۱۸۳۰۰ متقاضی ثبتنام کردهاند که از مجموع آنها، ۱۰۵۱ پرونده برای صدور شناسنامه ایرانی تشکیل شده و ۱۴۰۰ مورد نیز در دست اقدام است.»
✋ البته مسئله کودکان بیشناسنامه منحصر به فرزندان حاصل ازدواج با اتباع خارجی نمیشود. سال ۹۶ نماینده #شیراز در مجلس از وجود یک میلیون ایرانی بیشناسنامه خبر داد که اغلب آنها در استانهای #لرستان، #کردستان، #خوزستان و #سیستان_بلوچستان هستند.
✋ این موضوع بهویژه در سیستان و بلوچستان حادتر است، چون شباهت ظاهری و فرهنگی #بلوچها به اتباع افغانستان و پاکستان باعث میشود نیروهای انتظامی این عده را به عنوان اتباع بیگانه شناسایی و از کشور اخراج کنند. از جمله ۲۲ بلوچ بدون شناسنامه که اخیراً از #سمنان به اردوگاه «سفیدسنگ» منتقل شده بودند.
✳️ ویدئو: افراز
#حق_هویت
#حقوق_شهروندی
@DhrcIran
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
💠 قصه های صمد، تنیده در لحظات زندگی
✍ آسیه سپهری
🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.
🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.
🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.
وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.
🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.
و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃
* نام قصه های صمد
#یادداشت_صنفی
#آموزش_پرورش
#معلم
#صمد_بهرنگی
#زادروز
#۲تیرماه
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
✍ آسیه سپهری
🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.
🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.
🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.
وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.
🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.
و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃
* نام قصه های صمد
#یادداشت_صنفی
#آموزش_پرورش
#معلم
#صمد_بهرنگی
#زادروز
#۲تیرماه
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🛑حیف ایران ...
نه فقط گاز فلفل بر صورت دختران... که اسید بر چهره ایران!
✍جعفر محمدی؛ مدیر پایگاه خبری تحلیلی عصر ایران
🔸خبرها و تصاویر منتشر شده از مشهد، بسیار اسفناک است: عده ای از بانوان علیرغم این که بلیت تهیه کرده بودند، اجازه نیافتند وارد ورزشگاه شوند و بدتر از همه این که به صورت برخی از آنها، گار فلفل زدند.
🔸این که بانوان به ورزشگاه بروند یا نروند، دغدغه اصلی من نیست و نگویید "همه مشکلات حل شد و فقط همین یک مورد مانده؟"
آنچه باعث شد این چند سطر را بنگارم، دغدغه های بزرگ تری است:
۱.دغدغه من این است که چرا دغدغه مسئولان ما که باید ناظر به موضوعات کلان و ملی باشد، تلاش برای نرفتن بانوان به ورزشگاه است؟
آیا از بیت المال و در واقع از جیب مردم حقوق می گیرند که کشور را در مسیر پیشرفت مدیریت کنند یا آن که نابلدی ها و ناتوانی های خود را در حاشیه هایی مانند نرفتن بانوان به ورزشگاه و طرح صیانت و نظایر این ها پنهان کنند و دو قورت و نیم شان هم باقی باشد؟!
۲.دغدغه من این است که قانون در این مملکت، هنوز چیزی است در مایه های کشک!
در همین مورد حضور بانوان در استادیوم، هیچ قانونی آن را منع نکرده است ولی سلائق فردی هنوز بر قانون ارجح است.
جالب توجه این که در همین فقره مشهد، خود مسئولان به بانوان بلیت ورود به استادیوم فروخته بودند ولی باز هم برخلاف تعهد قانونی ناشی از فروش بلیت، آنها را به استادیوم راه ندادند.
🔸بی توجهی به قانون، سرطانی است که دیروز خود را در مشهد نشان داد و سال هاست که در ادارات و نهادها و شهرداری ها و قوای سه گانه و ... مانع بزرگ حرکت رو به جلو کشور است.
تا قانون در این مملکت حاکم نباشد، به هیچ جا نخواهیم رسید؛ به هیچ جا!
۳.دغدغه من این است که نام و برند کشورم در دنیا که در طول تاریخ، با فرهنگ و تمدن و احترام آمیخته بوده است، اکنون با حماقت های برخی، از آن جایگاه رفیع، تنزل یافته است.
از دیروز که صدای شیون و ضجه های دخترانی که به صورت و چشمان شان گاز فلفل اسپری کرده بودند، شنیدم؛ هم دلم به حال آنها که دختران و خواهران همه ما هستند می سوزد و ناراحت شان هستم و هم به این فکر می کنم که وقتی مردم جهان این صحنه های شرم آور را از ایران می بینند، درباره ما چه فکری می کنند؟
🔸آیا این همان تصویری است که واقعاً می خواهیم از ایران در ذهن جهانیان ترسیم شود؟ وقتی ما اقدامات وحشیانه و نابخردانه طالبان را در افغانستان می بینیم، درباره آنها چه فکری می کنیم؟
با این کارهای احمقانه داخلی، همان نگاه درباره ما هم شکل می گیرد؛ تعارف که نداریم!
🔸کسی که در دنیای بدون مرز امروز، از حق ساده ای مانند تماشای مسابقه فوتبال جلوگیری می کند، بعد ظاهراً کوتاه می آید و بلیت می فروشد و سپس زیر حرف اش می زند و مانع می شود و از همه بدتر، با بی رحمی به صورت دخترکان بی گناه، گاز فلفل می افشاند؛ فقط به صورت آنها گاز اسپری نکرده، بلکه به چهره ایران اسید پاشیده است و خدا می داند چقدر باید جراحی های ترمیمی انجام شود تا این چهره زیبای تاریخی که همیشه مورد تحسین و رشک و حسادت دیگران بوده، بار دیگر زیبایی خود را به دست آورد!
حیفِ ایران...!
#ضد_زن
#تفکر_طالبانیسم
#فوتبال
#حقوق_شهروندی
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
نه فقط گاز فلفل بر صورت دختران... که اسید بر چهره ایران!
✍جعفر محمدی؛ مدیر پایگاه خبری تحلیلی عصر ایران
🔸خبرها و تصاویر منتشر شده از مشهد، بسیار اسفناک است: عده ای از بانوان علیرغم این که بلیت تهیه کرده بودند، اجازه نیافتند وارد ورزشگاه شوند و بدتر از همه این که به صورت برخی از آنها، گار فلفل زدند.
🔸این که بانوان به ورزشگاه بروند یا نروند، دغدغه اصلی من نیست و نگویید "همه مشکلات حل شد و فقط همین یک مورد مانده؟"
آنچه باعث شد این چند سطر را بنگارم، دغدغه های بزرگ تری است:
۱.دغدغه من این است که چرا دغدغه مسئولان ما که باید ناظر به موضوعات کلان و ملی باشد، تلاش برای نرفتن بانوان به ورزشگاه است؟
آیا از بیت المال و در واقع از جیب مردم حقوق می گیرند که کشور را در مسیر پیشرفت مدیریت کنند یا آن که نابلدی ها و ناتوانی های خود را در حاشیه هایی مانند نرفتن بانوان به ورزشگاه و طرح صیانت و نظایر این ها پنهان کنند و دو قورت و نیم شان هم باقی باشد؟!
۲.دغدغه من این است که قانون در این مملکت، هنوز چیزی است در مایه های کشک!
در همین مورد حضور بانوان در استادیوم، هیچ قانونی آن را منع نکرده است ولی سلائق فردی هنوز بر قانون ارجح است.
جالب توجه این که در همین فقره مشهد، خود مسئولان به بانوان بلیت ورود به استادیوم فروخته بودند ولی باز هم برخلاف تعهد قانونی ناشی از فروش بلیت، آنها را به استادیوم راه ندادند.
🔸بی توجهی به قانون، سرطانی است که دیروز خود را در مشهد نشان داد و سال هاست که در ادارات و نهادها و شهرداری ها و قوای سه گانه و ... مانع بزرگ حرکت رو به جلو کشور است.
تا قانون در این مملکت حاکم نباشد، به هیچ جا نخواهیم رسید؛ به هیچ جا!
۳.دغدغه من این است که نام و برند کشورم در دنیا که در طول تاریخ، با فرهنگ و تمدن و احترام آمیخته بوده است، اکنون با حماقت های برخی، از آن جایگاه رفیع، تنزل یافته است.
از دیروز که صدای شیون و ضجه های دخترانی که به صورت و چشمان شان گاز فلفل اسپری کرده بودند، شنیدم؛ هم دلم به حال آنها که دختران و خواهران همه ما هستند می سوزد و ناراحت شان هستم و هم به این فکر می کنم که وقتی مردم جهان این صحنه های شرم آور را از ایران می بینند، درباره ما چه فکری می کنند؟
🔸آیا این همان تصویری است که واقعاً می خواهیم از ایران در ذهن جهانیان ترسیم شود؟ وقتی ما اقدامات وحشیانه و نابخردانه طالبان را در افغانستان می بینیم، درباره آنها چه فکری می کنیم؟
با این کارهای احمقانه داخلی، همان نگاه درباره ما هم شکل می گیرد؛ تعارف که نداریم!
🔸کسی که در دنیای بدون مرز امروز، از حق ساده ای مانند تماشای مسابقه فوتبال جلوگیری می کند، بعد ظاهراً کوتاه می آید و بلیت می فروشد و سپس زیر حرف اش می زند و مانع می شود و از همه بدتر، با بی رحمی به صورت دخترکان بی گناه، گاز فلفل می افشاند؛ فقط به صورت آنها گاز اسپری نکرده، بلکه به چهره ایران اسید پاشیده است و خدا می داند چقدر باید جراحی های ترمیمی انجام شود تا این چهره زیبای تاریخی که همیشه مورد تحسین و رشک و حسادت دیگران بوده، بار دیگر زیبایی خود را به دست آورد!
حیفِ ایران...!
#ضد_زن
#تفکر_طالبانیسم
#فوتبال
#حقوق_شهروندی
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.