Forwarded from نقد
▫️ نظم پارلمانی، نظم شورایی
21 ژانویه 2024
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
🔸 پانزده گروه در آغاز سال ۱۴۰۲، در واکنش به خیزش زن، زندگی، آزادی با بیانیهی «میثاق حق زندگی» حول «بیانیهی حقوق بشر» همقسم شدند. بههمان روال که پهلوی دوم با مصوبهی پیوستن به میثاق بینالمللی حقوق بشر در سال ۱۳۵۴ متوسل به حقوق بشر برای نمایش «دموکراسی» شد. این وحدت صرفنظر از تداوم آن، از آننظر میمون است که بالاخره پشتک وارونهی اپوزیسیون چنانچون در برابر اعتراضات گستردهی مردم را پایان داد و بخشی از حامیان «دموکراسی پارلمانی» را برای حفظ و تداوم نظم پارلمانی یا نظم موجود غربال کرد، نظمی که از مشروطیت شروع شد، با رضاشاه نهادینه شد و با پایان عصر طلایی سرمایه و گسترش بحران اقتصادی/سیاسی در پایان دههی ۱۹۷۰ میلادی زیر عبای ملا خانه گزید. نظم پارلمانی «شکل فرانمودینِ» نظم موجود جهان سرمایهداری و نظمی تحققیافته است که بیش از دو قرنْ فرم حیات اجتماعی ما را ساخته است. در مقابل، نظم فردا، نظم جامعهای رها از ستم و استثمار است که تحققش آرمان مبارزهی طبقاتی است. نگارنده نیز از نقد نظم موجود شروع میکند و آن را نقطه عزیمت درک نظم فردا یا نظم شورایی قرار میدهد. «نزد مارکس، آنچه تحقق مییابد، بهواسطهی پایبندی بهسرشت خودزایندهی پراتیک میتواند واجد عناصری از امرِ تحققیافته نباشد، یا چیزهایی افزون بر آن داشته باشد. در اینجا، هم به آنچه نفی شده است و هم به آنچه اثبات شده یا تحقق یافته، با دیدهی انتقادی نگریسته میشود.
🔸 از اوایل قرن بیستم به بعد، نظم پارلمانی با تصویب قانون پشت قانون در ایران مستقر شد، به طوری که انقلاب ۵۷ بدون شکلگیری نظم نوینی برای سازماندهی مردم شکست خورد و نظم پارلمانی ادامه یافت. جایگاه شاه و نهادِ دربار با جایگاه رهبر و بیت رهبری جایگزین، ولی بقیهی جایگاههای اجتماعی عام و مرسوم دستنخورده ماند و البته جایگاههای جدیدی خاصْ مانند مستضعف، کارگر ارکان ثالث، ولی فقیه، سپاهی، پیمانکار و… هم اضافه شد و نظم پارلمانی با هستیاش در صدها نهاد (سابق و جدید) با باور به هویتها و جایگاههای قدیم و جدید و با سرشت لویاتانوارش کاملتر و قدرتمندتر به زیست خود ادامه داد. شاهد بودیم و هستیم اقلیت افراد جامعه که کار سودمندی انجام نمیدهند بازهم جایگاه مرسوم و عام ثبتشده مانند نمایندهی مجلس، نخست وزیر، وزیر و سفیر، بوروکرات، سرمایهدار، پیمانکار، رئیس و مدیر را اشغال و در رأس نهادها قرار گرفتهاند، باد در غبغب میاندازند، این جایگاه را کارِ خود اعلام و به اکثریت جامعه حکم میرانند. سپس جا بهجا میشوند و بیکارههای دیگری وارد این جایگاهها میشوند، انسانها در پست و مقام میمیرند، پروار میشوند، کنار میروند، افشا و برای فریب مردم به زندان لاکچری میروند، اما جایگاهها و پستها پایدار بر جای خود ایستادهاند، جایگاهها حفظ میشود و نظم پارلمانی ادامه مییابد. خیزشهای دههی اخیر در ایران فقط جایگاههای خاص ایجادشده در قدرت سیاسی حاکم مانند ولی فقیه، بسیجی و سپاهی را متزلزل کردهاست، اما، هویتها و جایگاههای عام محصول مناسبات سرمایهدارانه، همچنان در باورها معتبرند.
🔸 تجربهی زیستهی تاریخی و تاکنونی بشر، نهادهایی به نام شورا را وارد پراتیک تشکلیابی ستمدیدگان و استثمارشدگان کرده است. نهادهایی که ظرفیت بسیج و اعمال قدرت انقلابی افراد تحت ستم و توان ضد سلطه دارند و از ویژگیهای گفتهشده جهت ساختن نظمی نوین برخوردارند. شوراها محصول نظریه نیستند؛ آنها چه در شکل کمون چه در شکل سوویت توسط خود کارگران آفریده شدهاند و به صورت نهادی جدید در مقابل نهادهای میرندهی موجود بر تارک قرن بیستم نشستند. انقلاب ۵۷، شوراهای خلق ترکمن صحرا، مبارزات کارگران هفتتپه در نیمه دوم دههی ۹۰ و تلاش جوانان در جنبش ژینا بهویژه در محلات کردستان و بلوچستان نشان داد دستاورد مبارزهی انضمامی کارگران در ایران نیز جز این نبوده است...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Tn
#فرنگیس_بختیاری #نظام_پارلمانی #سازمانیابی_شورایی
👇🏽
🖋@naghd_com
21 ژانویه 2024
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
🔸 پانزده گروه در آغاز سال ۱۴۰۲، در واکنش به خیزش زن، زندگی، آزادی با بیانیهی «میثاق حق زندگی» حول «بیانیهی حقوق بشر» همقسم شدند. بههمان روال که پهلوی دوم با مصوبهی پیوستن به میثاق بینالمللی حقوق بشر در سال ۱۳۵۴ متوسل به حقوق بشر برای نمایش «دموکراسی» شد. این وحدت صرفنظر از تداوم آن، از آننظر میمون است که بالاخره پشتک وارونهی اپوزیسیون چنانچون در برابر اعتراضات گستردهی مردم را پایان داد و بخشی از حامیان «دموکراسی پارلمانی» را برای حفظ و تداوم نظم پارلمانی یا نظم موجود غربال کرد، نظمی که از مشروطیت شروع شد، با رضاشاه نهادینه شد و با پایان عصر طلایی سرمایه و گسترش بحران اقتصادی/سیاسی در پایان دههی ۱۹۷۰ میلادی زیر عبای ملا خانه گزید. نظم پارلمانی «شکل فرانمودینِ» نظم موجود جهان سرمایهداری و نظمی تحققیافته است که بیش از دو قرنْ فرم حیات اجتماعی ما را ساخته است. در مقابل، نظم فردا، نظم جامعهای رها از ستم و استثمار است که تحققش آرمان مبارزهی طبقاتی است. نگارنده نیز از نقد نظم موجود شروع میکند و آن را نقطه عزیمت درک نظم فردا یا نظم شورایی قرار میدهد. «نزد مارکس، آنچه تحقق مییابد، بهواسطهی پایبندی بهسرشت خودزایندهی پراتیک میتواند واجد عناصری از امرِ تحققیافته نباشد، یا چیزهایی افزون بر آن داشته باشد. در اینجا، هم به آنچه نفی شده است و هم به آنچه اثبات شده یا تحقق یافته، با دیدهی انتقادی نگریسته میشود.
🔸 از اوایل قرن بیستم به بعد، نظم پارلمانی با تصویب قانون پشت قانون در ایران مستقر شد، به طوری که انقلاب ۵۷ بدون شکلگیری نظم نوینی برای سازماندهی مردم شکست خورد و نظم پارلمانی ادامه یافت. جایگاه شاه و نهادِ دربار با جایگاه رهبر و بیت رهبری جایگزین، ولی بقیهی جایگاههای اجتماعی عام و مرسوم دستنخورده ماند و البته جایگاههای جدیدی خاصْ مانند مستضعف، کارگر ارکان ثالث، ولی فقیه، سپاهی، پیمانکار و… هم اضافه شد و نظم پارلمانی با هستیاش در صدها نهاد (سابق و جدید) با باور به هویتها و جایگاههای قدیم و جدید و با سرشت لویاتانوارش کاملتر و قدرتمندتر به زیست خود ادامه داد. شاهد بودیم و هستیم اقلیت افراد جامعه که کار سودمندی انجام نمیدهند بازهم جایگاه مرسوم و عام ثبتشده مانند نمایندهی مجلس، نخست وزیر، وزیر و سفیر، بوروکرات، سرمایهدار، پیمانکار، رئیس و مدیر را اشغال و در رأس نهادها قرار گرفتهاند، باد در غبغب میاندازند، این جایگاه را کارِ خود اعلام و به اکثریت جامعه حکم میرانند. سپس جا بهجا میشوند و بیکارههای دیگری وارد این جایگاهها میشوند، انسانها در پست و مقام میمیرند، پروار میشوند، کنار میروند، افشا و برای فریب مردم به زندان لاکچری میروند، اما جایگاهها و پستها پایدار بر جای خود ایستادهاند، جایگاهها حفظ میشود و نظم پارلمانی ادامه مییابد. خیزشهای دههی اخیر در ایران فقط جایگاههای خاص ایجادشده در قدرت سیاسی حاکم مانند ولی فقیه، بسیجی و سپاهی را متزلزل کردهاست، اما، هویتها و جایگاههای عام محصول مناسبات سرمایهدارانه، همچنان در باورها معتبرند.
🔸 تجربهی زیستهی تاریخی و تاکنونی بشر، نهادهایی به نام شورا را وارد پراتیک تشکلیابی ستمدیدگان و استثمارشدگان کرده است. نهادهایی که ظرفیت بسیج و اعمال قدرت انقلابی افراد تحت ستم و توان ضد سلطه دارند و از ویژگیهای گفتهشده جهت ساختن نظمی نوین برخوردارند. شوراها محصول نظریه نیستند؛ آنها چه در شکل کمون چه در شکل سوویت توسط خود کارگران آفریده شدهاند و به صورت نهادی جدید در مقابل نهادهای میرندهی موجود بر تارک قرن بیستم نشستند. انقلاب ۵۷، شوراهای خلق ترکمن صحرا، مبارزات کارگران هفتتپه در نیمه دوم دههی ۹۰ و تلاش جوانان در جنبش ژینا بهویژه در محلات کردستان و بلوچستان نشان داد دستاورد مبارزهی انضمامی کارگران در ایران نیز جز این نبوده است...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Tn
#فرنگیس_بختیاری #نظام_پارلمانی #سازمانیابی_شورایی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نظم پارلمانی، نظم شورایی
نوشتهی: فرنگیس بختیاری جایگاههای اجتماعی و هویتها در باور افراد چنین وانمود شدهاند و میشوند که آنها حامل نظم در جامعه، مدافع منافع «عموم» و آزادی و برابری انساناند … آنها جامعهی مد…