Forwarded from سرخط
🔴 اندر احوال چپنماهای انتخاباتی:
🖊 از اباذری تا حاجیحیدری
در روز آخر قبل از انتخابات، دو گروه از جامعهشناسان به اصطلاح با گرایش انتقادی نسبت به «نئولیبرالیسم» و «سرمایهداری» به دفاع از «پزشکیان» و «جلیلی» برخاستند. آنها با ایدهی «دفاع از عدالت اجتماعی» از کاندیدای مورد نظر خود دفاع کردند. در متن زیر فارغ از ریز شدن در استدلالهای بیاساس این دو گروه، خطاب به هر یک و نیز کلیت «چپهای مدافع شرکت در انتخابات» نکاتی را متذکر شدیم و دست آخر کلیت «شرکت در انتخابات» را از منظری «انقلابی» به پرسش گرفتهایم.
☑️ خطاب به چپهای پزشکیان دوست
نمیشود که یک دهه از مضرات و فجایع سیاستهای نئولیبرال بگویید و دست آخر هنگامهی انتخابات که فرامیرسد به مردم بگویید «یا نئولیبرالیسم یا فاشیسم؟ آری به نئولیبرالیسم» خب اینجا همان حرف بازنشر شدهی این روزهای ژاک رانسیر را باید به دفعات خطاب به شما تکرار کرد: «کسی که از ترس فاشیست به شارلاتان رأی میدهد سزاوار هر دوی آنهاست و راه را برای هر دوی آنها هموار میکند.» دقیقترش این است که امروز در فرانسه میبینیم: نئولیبرالیسم جادهصاف کن فاشیسم است. (این مکرون بود که راه را برای رأيآوری لوپن باز کرد).
آمارهای دولت روحانی گواهی میدهد که وضعیت رفاه ایرانیان در دههی نود بدتر شده: شاخصهایی چون «ضریب جینی»، «توزیع درآمد» یا «ضریب پالما».
تیم پزشکیان هم که بیشک تداوم «تیم روحانی» است. پس لطفا تکلیف خودتان را با «نقد نئولیبرالیسم» روشن کنید.یا دیگر در نقد آن چیزی نگویید و ننویسید یا پراتیک سیاسیتان را با نقدی که به آن دارید، هماهنگ کنید.
☑️خطاب به چپهای جلیلیدوست
حتما که درنظر گرفتن وضع رفاه مردم فرودست مهم است و آمارهای مربوط به اصلاحطلبان در این خصوص بسیار «بد» بوده. اما بنا بر کدام متر و معیار باید رفت در آغوش جریانی که جز مُشتی عنوان طلایی (که بعضا راستگرایانه هستند) و نیز سوابق ناکارآمد برای فرودستان، چیز دیگری نداشتهاند؟ از «افزایش دستمزد» بیسابقه در دوران وزارت عبدالملکی (به عنوان مغز متفکر کنونی ستاد جلیلی) میگویید، ایدهی «طرح آزادسازی تغییر کاربری زمینهای کشاورزی» را کجای دلمان باید بگذاریم که کمکی است به تدام هژمونی «بورژوازی رانتخوار» و الیگارشی «مالیگرا».
بعد هم مگر «فرودست» فقط «طبقهی کارگر» است؟ آيا زنان و کوئيرها، ملل تحت ستم (کورد و بلوچ و عرب و …) و نیز «افغانستانیهای ساکن ایران» در زمرهی «فرودستان» نیستند؟ کولبر و سوختبر فرودست نیستند؟ خب روشن است که ایدههای ناسیونالیسم شیعی جریان اصولگرا در راستای هرچه بیشتر فرودستسازی این گروههاست.
پس این چطور موضعگیری چپگرایانهایست که در زمین «بیشتر فرودستسازی» میایستد؟
🔴 حرف آخر: نسبت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان از جنس «بد» و «بدتر» نیست. از یک عینک «دیالکتیکی چپ» اساسا صفت «تر» دادن به یکی در قیاس با دیگری بیمعناست. آنها هر دو «بد» هستند چون با تاکتیکهای متفاوت در پی پیش بردن یک استراتژی (نئولیبرالیسم) هستند.
فکر کردن به اینکه با روی کار آمدن فلان دولت وضع معیشتی طبقهی کارگر بهتر میشود یا تغییری نمیکند یا بدتر میشود، ایدهی نیروی مبارز طبقاتی نیست، بلکه بازی در زمین «رفرمیسم» است. مسأله این است که هیچ یک از دو بلوک بورژوازی حاکم در ایران به ما فرصتی برای «سازمانیابی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» اهدا نمیکنند.
گیریم با روی کار آمدن فلان بلوک بورژوازی حاکم، تورم کم شود، ضریب جینی هم بهبود یابد، آیا ما میتوانیم از این برای «سازماندهی طبقاتی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» استفاده کنیم؟ برای نیروی چپ چه آوردهای دارد؟
وظیفهی انقلابی ما رأی دادن به این یا آن بلوک بورژوازی نیست که در نهایت برای امر «انقلاب» هیچ کدام گشایشی را برای ما پدید نخواهند آورد.
مگر ندیدیم که در دولت احمدینژاد چطور جنبش سندیکایی را داغان کردند؟
مگر ندیدیم که در دولت روحانی چطور به سر و پای مردم در جنبشهای خیابانی شلیک کردند؟
یا میپذیریم «انقلاب» امری توهمی است و کلا «سیاستورزی سوسیالدموکراتیک» را مبنای خود قرار میدهیم یا «انقلاب» برایمان خط قرمزیست که جهتدهنده به پراتیکهای خرد و کلان است.
اگر بنا بود «انتخابات در نظام بورژوایی» نقش تسهیلگرانه برای «انقلاب» داشته باشد، تا به حال باید در «اروپا» بارها و بارها به واسطهی روی کار آمدن فلان حزب «سوسیال دموکرات» و بهمان حزب «سوسیالیست» انقلاب میشد.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#اباذری
#جامعهشناسان
#طبقه_کارگر
#نئولیبرالیسم
@sarkhatism
🖊 از اباذری تا حاجیحیدری
در روز آخر قبل از انتخابات، دو گروه از جامعهشناسان به اصطلاح با گرایش انتقادی نسبت به «نئولیبرالیسم» و «سرمایهداری» به دفاع از «پزشکیان» و «جلیلی» برخاستند. آنها با ایدهی «دفاع از عدالت اجتماعی» از کاندیدای مورد نظر خود دفاع کردند. در متن زیر فارغ از ریز شدن در استدلالهای بیاساس این دو گروه، خطاب به هر یک و نیز کلیت «چپهای مدافع شرکت در انتخابات» نکاتی را متذکر شدیم و دست آخر کلیت «شرکت در انتخابات» را از منظری «انقلابی» به پرسش گرفتهایم.
☑️ خطاب به چپهای پزشکیان دوست
نمیشود که یک دهه از مضرات و فجایع سیاستهای نئولیبرال بگویید و دست آخر هنگامهی انتخابات که فرامیرسد به مردم بگویید «یا نئولیبرالیسم یا فاشیسم؟ آری به نئولیبرالیسم» خب اینجا همان حرف بازنشر شدهی این روزهای ژاک رانسیر را باید به دفعات خطاب به شما تکرار کرد: «کسی که از ترس فاشیست به شارلاتان رأی میدهد سزاوار هر دوی آنهاست و راه را برای هر دوی آنها هموار میکند.» دقیقترش این است که امروز در فرانسه میبینیم: نئولیبرالیسم جادهصاف کن فاشیسم است. (این مکرون بود که راه را برای رأيآوری لوپن باز کرد).
آمارهای دولت روحانی گواهی میدهد که وضعیت رفاه ایرانیان در دههی نود بدتر شده: شاخصهایی چون «ضریب جینی»، «توزیع درآمد» یا «ضریب پالما».
تیم پزشکیان هم که بیشک تداوم «تیم روحانی» است. پس لطفا تکلیف خودتان را با «نقد نئولیبرالیسم» روشن کنید.یا دیگر در نقد آن چیزی نگویید و ننویسید یا پراتیک سیاسیتان را با نقدی که به آن دارید، هماهنگ کنید.
☑️خطاب به چپهای جلیلیدوست
حتما که درنظر گرفتن وضع رفاه مردم فرودست مهم است و آمارهای مربوط به اصلاحطلبان در این خصوص بسیار «بد» بوده. اما بنا بر کدام متر و معیار باید رفت در آغوش جریانی که جز مُشتی عنوان طلایی (که بعضا راستگرایانه هستند) و نیز سوابق ناکارآمد برای فرودستان، چیز دیگری نداشتهاند؟ از «افزایش دستمزد» بیسابقه در دوران وزارت عبدالملکی (به عنوان مغز متفکر کنونی ستاد جلیلی) میگویید، ایدهی «طرح آزادسازی تغییر کاربری زمینهای کشاورزی» را کجای دلمان باید بگذاریم که کمکی است به تدام هژمونی «بورژوازی رانتخوار» و الیگارشی «مالیگرا».
بعد هم مگر «فرودست» فقط «طبقهی کارگر» است؟ آيا زنان و کوئيرها، ملل تحت ستم (کورد و بلوچ و عرب و …) و نیز «افغانستانیهای ساکن ایران» در زمرهی «فرودستان» نیستند؟ کولبر و سوختبر فرودست نیستند؟ خب روشن است که ایدههای ناسیونالیسم شیعی جریان اصولگرا در راستای هرچه بیشتر فرودستسازی این گروههاست.
پس این چطور موضعگیری چپگرایانهایست که در زمین «بیشتر فرودستسازی» میایستد؟
🔴 حرف آخر: نسبت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان از جنس «بد» و «بدتر» نیست. از یک عینک «دیالکتیکی چپ» اساسا صفت «تر» دادن به یکی در قیاس با دیگری بیمعناست. آنها هر دو «بد» هستند چون با تاکتیکهای متفاوت در پی پیش بردن یک استراتژی (نئولیبرالیسم) هستند.
فکر کردن به اینکه با روی کار آمدن فلان دولت وضع معیشتی طبقهی کارگر بهتر میشود یا تغییری نمیکند یا بدتر میشود، ایدهی نیروی مبارز طبقاتی نیست، بلکه بازی در زمین «رفرمیسم» است. مسأله این است که هیچ یک از دو بلوک بورژوازی حاکم در ایران به ما فرصتی برای «سازمانیابی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» اهدا نمیکنند.
گیریم با روی کار آمدن فلان بلوک بورژوازی حاکم، تورم کم شود، ضریب جینی هم بهبود یابد، آیا ما میتوانیم از این برای «سازماندهی طبقاتی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» استفاده کنیم؟ برای نیروی چپ چه آوردهای دارد؟
وظیفهی انقلابی ما رأی دادن به این یا آن بلوک بورژوازی نیست که در نهایت برای امر «انقلاب» هیچ کدام گشایشی را برای ما پدید نخواهند آورد.
مگر ندیدیم که در دولت احمدینژاد چطور جنبش سندیکایی را داغان کردند؟
مگر ندیدیم که در دولت روحانی چطور به سر و پای مردم در جنبشهای خیابانی شلیک کردند؟
یا میپذیریم «انقلاب» امری توهمی است و کلا «سیاستورزی سوسیالدموکراتیک» را مبنای خود قرار میدهیم یا «انقلاب» برایمان خط قرمزیست که جهتدهنده به پراتیکهای خرد و کلان است.
اگر بنا بود «انتخابات در نظام بورژوایی» نقش تسهیلگرانه برای «انقلاب» داشته باشد، تا به حال باید در «اروپا» بارها و بارها به واسطهی روی کار آمدن فلان حزب «سوسیال دموکرات» و بهمان حزب «سوسیالیست» انقلاب میشد.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#اباذری
#جامعهشناسان
#طبقه_کارگر
#نئولیبرالیسم
@sarkhatism